اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نامه یک زندانی برای رهایی از عذاب وجدان/اعتراف به قتل یک موادفروش



اخبار,اخبار حوادث , قتل

 چندی پیش پسر جوانی که به خاطر سرقت دوران محکومیتش را در زندان حسن آباد سپری می‌کرد با ارسال نامه‌ای به دادسرای امورجنایی تهران پرده از راز جنایتی قدیمی برداشت.

 افشاگری این جنایت پنهان کافی بود تا روز گذشته رامین از زندان حسن‌آباد به دادسرای امور جنایی تهران انتقال داده شد.جوان ٢٠ ساله با چهره‌ای آشفته در اعترافاتش گفت: ساعت ٨ شب ٢٥ دی ماه سال گذشته قصد داشتم به خانه دوستم  احمد در فرحزاد بروم . در منطقه صادقیه اقدام به سرقت خودرویی کرده و به خانه دوستم رفتم. وقتی به آنجا رسیدم، احمد به خاطر اعتیادش در وضعیت سختی قرار داشت و از من خواست تا برایش مواد تهیه کنم.

وی افزود: در فرحزاد جایی  برای تهیه مواد سراغ نداشتم به همین خاطر سوار بر خودروی سرقتی به زیــــــر پل محمد علی جناح که پاتوق چند مرد افیونی بود، رفتم. رامین ادامه داد: پول زیادی همراهم بود و زمانی که منتظر بودم تا مواد را از مردی به نام «عزیز» بگیرم، مرد مواد فروش متوجه پول‌هایم شد و ناگهان چاقویش را زیر گلویم گذاشت و قصد سرقت پول‌ها را داشت که چاقویم را از جیبم بیرون کشیدم و ضربه‌ای به گردن آن مرد زدم. وقتی عزیز روی زمین افتاد جسدش را روی صندلی عقب پراید گذاشتم و به سمت جاده ساوه حرکت کردم. صندلی خودرو پر از خون شده بود به همین خاطر در کنار بزرگراه توقف کردم و جسدش را داخل صندوق عقب خودرو گذاشتم و به اسدآباد رفتم. جسد عزیز را داخل دره‌ای انداختم و پیش خانواده‌ام در کرمانشاه رفتم و مدتی در آنجا بودم.

عامل جنایت گفت: پس از مدتی به تهران آمدم و با تهدید چاقو دزدی می‌کردم تا اینکه روز ٣٠ خرداد ماه دستگیر شدم و به خاطر مشارکت مسلحانه با چاقو به ١٠ سال زندان و ٧٤ ضربه شلاق محکوم شدم. ابتدا قصد داشتم راز این جنایت را پنهان نگه دارم اما عذاب وجدان امانم را برید و هر شب خوابش را می‌دیدم و نمی‌توانستم غذا بخورم تا اینکه تصمیم گرفتم با افشاگری به آرامش برسم.

بنا بر این گزارش، بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا بررسی های پلیسی درخصوص پیدا شدن جسد در منطقه اسد آباد صورت گیرد و در مراحل بعدی رامین به محل رها کردن جسد انتقال داده شود.


 اخبار  حوادث  -  ایران


ویدیو مرتبط :
Deutsch? عذاب وجدان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نامه یک زندانی برای رهایی از عذاب وجدان


چندی پیش پسر جوانی که به خاطر سرقت دوران محکومیتش را در زندان حسن آباد سپری می‌کرد با ارسال نامه‌ای به دادسرای امورجنایی تهران پرده از راز جنایتی قدیمی برداشت.

روزنامه ایران: چندی پیش پسر جوانی که به خاطر سرقت دوران محکومیتش را در زندان حسن آباد سپری می‌کرد با ارسال نامه‌ای به دادسرای امورجنایی تهران پرده از راز جنایتی قدیمی برداشت.

افشاگری این جنایت پنهان کافی بود تا روز گذشته رامین از زندان حسن‌آباد به دادسرای امور جنایی تهران انتقال داده شد.جوان ٢٠ ساله با چهره‌ای آشفته در اعترافاتش گفت: ساعت ٨ شب ٢٥ دی ماه سال گذشته قصد داشتم به خانه دوستم  احمد در فرحزاد بروم . در منطقه صادقیه اقدام به سرقت خودرویی کرده و به خانه دوستم رفتم. وقتی به آنجا رسیدم، احمد به خاطر اعتیادش در وضعیت سختی قرار داشت و از من خواست تا برایش مواد تهیه کنم.

وی افزود: در فرحزاد جایی  برای تهیه مواد سراغ نداشتم به همین خاطر سوار بر خودروی سرقتی به زیــــــر پل محمد علی جناح که پاتوق چند مرد افیونی بود، رفتم. رامین ادامه داد: پول زیادی همراهم بود و زمانی که منتظر بودم تا مواد را از مردی به نام «عزیز» بگیرم، مرد مواد فروش متوجه پول‌هایم شد و ناگهان چاقویش را زیر گلویم گذاشت و قصد سرقت پول‌ها را داشت که چاقویم را از جیبم بیرون کشیدم و ضربه‌ای به گردن آن مرد زدم. وقتی عزیز روی زمین افتاد جسدش را روی صندلی عقب پراید گذاشتم و به سمت جاده ساوه حرکت کردم. صندلی خودرو پر از خون شده بود به همین خاطر در کنار بزرگراه توقف کردم و جسدش را داخل صندوق عقب خودرو گذاشتم و به اسدآباد رفتم. جسد عزیز را داخل دره‌ای انداختم و پیش خانواده‌ام در کرمانشاه رفتم و مدتی در آنجا بودم.

عامل جنایت گفت: پس از مدتی به تهران آمدم و با تهدید چاقو دزدی می‌کردم تا اینکه روز ٣٠ خرداد ماه دستگیر شدم و به خاطر مشارکت مسلحانه با چاقو به ١٠ سال زندان و ٧٤ ضربه شلاق محکوم شدم. ابتدا قصد داشتم راز این جنایت را پنهان نگه دارم اما عذاب وجدان امانم را برید و هر شب خوابش را می‌دیدم و نمی‌توانستم غذا بخورم تا اینکه تصمیم گرفتم با افشاگری به آرامش برسم.

بنا بر این گزارش، بازپرس مدیر روستا از شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران دستور داد تا بررسی های پلیسی درخصوص پیدا شدن جسد در منطقه اسد آباد صورت گیرد و در مراحل بعدی رامین به محل رها کردن جسد انتقال داده شود.