اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
نامه کارمندان دولت به حسن روحانی
گروهی از کارمندان دولت که تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی اند، در نامه ای به رییس جمهوری، ضمن اعتراض نسبت به بخشنامه کاهش حقوق بازنشستگی شان که از سوی معاونت توسعه و مدیریت و نیروی انسانی ریاست جمهوری صادر شده، از آقای روحانی خواسته اند برای جلوگیری از تضییع حق شان اقدامی کند.
این نامه را ، با "امضاهای محفوظ"، این گروه از کارمندان، روز دوشنبه در اختیار فرارو گذارده اند.
حضرت حجت الاسلام والمسلمین جناب آقای دکتر روحانی
رییس جمهور محترم
با سلام و احترام
می دانیم روزهای شلوغی دارید. از پرونده هسته ای گرفته تا پرونده یارانه ها، از کارشکنی ها در اجرای برنامه های دولت تا حل مشکلات اقتصادی که تمامی روزها را برای شما و همکاران جنابعالی پرمشغله کرده است و ما همچنان امیدوار به گشایش تدریجی هزاران مشکل به ارث رسیده برای دولت یازدهم هستیم.
و اما انگیزه این نامه خطاب به عالی ترین مقام اجرایی کشور، بخشنامه شماره 5271/93/200 هفدهم تیرماه 93 است که جناب آقای محمود عسگری آزاد جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی معاونت نظارت و راهبردی ریاست جمهوری صادر کرده است.
براساس این یخشنامه که از شهریور ماه اجرا شده است، اضافه کاری کارمندان تحت پوشش صندوق تامین اجتماعی از پرداخت بیمه و کسورات بازنشستگی حذف شده است و این موضوع سبب می شود تا کارمندان شاهد باشند ناگهان حقوق دوران بازنشستگی آنان بین 30 تا 50 درصد کاهش می یابد که تضییع آشکار حقوق آنان است.
مشابه این اقدام سال 88 در دولت احمدی نژاد اجرا شد که به دلیل مغایرت های قانونی، مخالفت گسنرده نمایندگان مجلس و آرای دیوان عدالت اداری لغو شد و ادارات نیز کسورات پرداخت نشده مربوط به دوسال اجرای آن بخشنامه را به تامین اجتماعی واریز کردند.
ولی اکنون بار دیگر، کژراهه دولت دهم تکرار شده است و حدود یک میلیون کارمند دولت تحت پوشش صندوق تامین اجتماعی را در برابر کابوس کاهش حقوق دوران بازنشستگی قرار داده است که آسیب های گسترده ای به خانواده های آنان وارد می کند در حالیکه در طی سال ها به تمامی تعهدات مالی خود در قبال تامین اجتماعی و دولت عمل کرده اند، ولی با این بخشنامه بدهکار شده اند.
جناب رییس جمهوری ، اجازه دهید این پرسش مطرح شود که در طول سال ها خدمت، پیش از آنکه حقوق کارمندان به حساب آنان واریز شود، هر ماه مالیات و کسورات کامل شامل اضافه کاری آن به صندوق دولت و تامین اجتماعی پرداخت شده است، اکنون چگونه باید پذیرقت که تمامی حق و حقوق سال های گذشته خود را با یک بخشنامه در دولت یازدهم، ازدست بدهند و کسی هم پاسخگو نباشد..
نیک مستحضرید که براساس قوانین و مقررات تامین اجتماعی، فرمول تعیین میزان حقوق ماهانه بازنشستگی، میانگین حقوق دو سال آخر تقسیم بر 24 ماه است که کسورات آن به صندوق این سازمان پرداخت شده است، یعنی با این بخشنامه اگر کارمندی تمامی کسورات کامل را در 28 سال گذشته پرداخت کرده باشد، به علت محاسبه نشدن اضافه کاری در دوسال پایانی خدمت، هیچ بهره ای نمی برد و باید بر حق از دست رفته سالیاان عمر خود حسرت بخورد و حتی راهکارهای جایگزین نیز نمی تواند حافظ حقوق کارمندان باشد.
در توجیه این بخشنامه اعلام شده است که اجرای آن شامل بازنشسته های جدید می شود و ارتباطی به بازنشستگان قبلی ندارد، این موضوع برای اینکه اصل اجحاف نادیده بماند مطرح می شود، زیرا آفرادی که قبلا بازنشسته شده اند حکم آنان غیر قابل تغییر است، در حالی که کارمندانی که از این پس بازنشسته می شوند و سال ها کسورات کامل را پرداخت کرده اند، قربانی این بخشنامه می شوند.
جناب آقای روحانی اگر میانگین کسورات بازنشستگی کارمندان قربانی این بخشنامه، از جمله اضافه کاری در طول سالیان خدمت، 15 سال فرض شود و این رقم برای یک میلیون کارمند طبق اعلام سازمان تامین اجتماعی محاسبه گردد، به « 15 میلیون نفر سال» می رسیم که این حق کارمندان با بخشنامه جانشین معاون توسعه مدیریت و سرمایه انسانی به صورت کامل از بین می رود که یقینا با توجه به دیدگاه مدیریتی جنابعالی مبنی بر امیدآفرینی در جامعه، راضی نمی شوید این بذر یاس بین بازنشستگان و خانواده های آنان پاشیده شود.
این بخشنامه در حالی اجرا شده که مانند بخشنامه باطل شده دوره دولت احمدی نژاد، بسیاری از نمایندگان از جمله اعضای کمیسیون اجتماعی مجلس اعلام کرده اند صدور و اجرای آن را تضییع آشکار حقوق کارکنان دولت می دانند و نباید اجرا شود.
پس از اعتراض های رسانه ای و همچنین مراجعات مکرر کارمندان به نمایندگان مجلس در باره اجرای این بخشنامه، علی ربیعی وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی تایید کرده که کمیسیون اجتماعی دولت موضوع را بررسی خواهد کرد و آقای عسگری آزاد هم در پاسخ به وزیر اعلام کرده قرار است با هماهنگی تامین اجتماعی فرمول اجرای بخشنامه تعیین شود.
با توجه به این موارد، اکنون پرسش زیر قابل طرح است که چرا یک یخشنامه بدون اینکه در مراجع ذصیلاح بررسی شود، صادر و لازم الاجرا شده است و از سوی دیگر یک مقام چگونه می تواند با صدور بخشنامه بررسی نشده، یک روال ملی و سراسری چند دهساله را لغو و قرارداد قانونی بین کارمندان و یک سازمان را باطل کند در حالی که همین تجربه در دوران احمدی نژاد مهر ابطال خورده است.
جناب آقای روحانی، آقای ربیعی وعده بررسی بخشنامه در کمیسیون اجتماعی را داده است ولی در گام نخست باید اجرای این بخشنامه متوقف شود تا تضییع حقوق کارمندان دولت که جزو ضعیف ترین اقشار جامعه هستند، پایان یابد.
از سوی دیگر با امیدواری نسبت به اعلام موضع صریح کمیسیون اجتماعی مجلس نسبت به غیرقانونی بودن این بخشنامه و تاکید بر لزوم توقف اجرای آن، از جنابعالی استدعا می شود به عنوان رییس دولت تدبیر و امید، با صدور دستور لازم به تگرانی پیش آمده بر اثر اجرای این بخشنامه که یک میلیون کارمند دولت و اعضای خانواده آنان را در نگرانی عمیق فروبرده است، پایان دهید.
اجرکم عند الله العزیز الحکیم
با سپاس فراروان
امضا محفوظ
ویدیو مرتبط :
شفافیت در دولت حسن روحانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
پایان دوران عزلتنشینی «شیخ هستهای»/ آیتالله لباس «دولت وحدت ملی» را بر قامت حسن روحانی خواهد دوخت؟
پایان دوران عزلتنشینی «شیخ هستهای»/ آیتالله لباس «دولت وحدت ملی» را بر قامت حسن روحانی خواهد دوخت؟
می گویند دست راست آیتالله هاشمی رفسنجانی است و سیاستمدار پا به سن گذاشته که دیگر رمقی برای مسئولیت اجرایی در خود نمیبیند درحال دوختن لباس ریاست جمهوری بر قامت اوست، شیخ اهل سکوت اما خود هم چهرهای موجه در بین اصولگرایان معتدل واصلاحطلبان میانهرو است،از معدود چهرههای معمم که سالها بازیگری در عرصه سیاست خارجی و اقتصاد را تجربه کرده و امروز میرود که مردِ مطلوب آیتالله برای سکانداری دولت وحدت ملی باشد؛ شیخ حسن روحانی!
به گزارش نامه، نام آیت الله هاشمی رفسنجانی بر سر زبانهاست، نه آنجا که مهدی و فائزه فرزندان او یکی متهم و دیگری در حال گذران دوران محکویت خود در اوین است، آنجا که او بار دیگر به نقشآفرین اصلی فضای سیاسی - انتخاباتی کشور مبدل گشته است. سیاستمدار 78 ساله هرچند کهولت سن را دلیل رفع مسئولیت ریاست جمهوری از خود میداند اما دلیل نمیشود که به گوشهای خزیده و نظارهگر بازیهای انتخاباتی باشد.
هاشمی اینبار قرار است رییس جمهورساز شود و دولت وحدت ملی را با کاندیدای مورد نظر خود بر سرکارآورد. طیف طرفدار برنامهها و خط مشی هاشمی نیز هرچند او را بهترین گزینه میدانند اما همه از چهرهها و گزینههایی جز آیتالله برای انتخابات آتی سخن به میان میآورند. افرادی چون علی اکبر ولایتی، علی اکبر ناطق نوری، اسحاق جهانگیری، محمدعلی نجفی و حسن روحانی که قرا است به میدان بیایند تا با لیدری و مدیریت هاشمی سالخورده دولتی متشکل از اصولگرا و اصلاح طلب را بر سرکار بیاورند. گامی برای برقرای آشتی ملی بین جریانات سیاسی!
در این میان هرچند تا مدتی پیش از علی اکبر ولایتی به دلیل نزدیکی به رییس مجمع تشخیص و میزان نفوذ او در بین اصولگرایان سنتی و بخشی از اصلاح طلبان معتدل به عنوان گزینهای مطلوب آیت الله برای سکانداری دولت وحدت ملی نام برده میشد اما با مطرح شدن موضوع ائتلاف 1+2 و نزدیکی او به قالیباف و حدادعادل به نظر میرسد این روزها نگاهها از وزیر امورخارجه دولت سازندگی برداشته شده و به سمتی دیگر معطوف گشته است، آنجا که دبیر سالهای نه چندان دور شورای عالی امنیت ملی در اتاقی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت روزهای خود را به سکوت می گذراند. حال دیگر رسانههای حامی و نزدیک هاشمی نیز نام او را جایگزین ولایتی کردهاند.
پایان عمرِ بازیگری «شیخ نور» و بازگشت «شیخهستهای» به صحنه سیاست!
از شیوخ سیاستمدار اهل سکوت است، سالهاست که کمتر در محافل سیاسی و رسانهای حضور جدی دارد، مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص گوشه دنج فعالیتهای روزانه او شده و هر از گاهی از جایگاه رییس همان مرکز نیز انتقاداتی را به سیاستهای دولت روانه میکند. سکوتش اما شاید از سر دلخوری باشد.
چه آنکه او سالها در قامت دبیر شورای عالی امنیت ملی پیگیری پرونده هستهای را بر عهده داشت اما از همان زمان که ستاره دولت اصلاحات افول کرد و برخی افراطیون اصولگرا به یک ضربه همه اصلاح طلبان و منسوبان به آنها را از دم تیغ گذراندند، او نیز از این ضربه بینصیب نماند و متهم به عقبنشینی در پرونده هستهای شد.
شیخ هستهای اما از موضع پاسخ درنیامد و سالها سکوت کرد و به یکباره در همان روزهایی که بار دیگر پرونده هستهای با سکانداری سعید جلیلی بر سر زبانها بود و برخی انتقادات به رویه سیاست خارجی دولت مطرح میشد با انتشار کتابی به همه ادعاها، تخریبها و سوالات درباره پرونده هستهای در آن سالها پاسخ داد. کتابی که جنجالساز بود اما حسن روحانی آمده بود که اینبار سخن بگوید و بسیاری نیز این اقدام او را زمینهچینی برای بازگشت مجدد او به عرصه فعال سیاست میدانستند.
بر سر زبان افتادن نام حسن روحانی به عنوان کاندیدای احتمالی ریاست جمهوری یازدهم اگرچه از مدتها قبل آغاز شده بود اما نه تنها خود او هربار از در انکار بر میآمد و از عدم کاندیداتوریاش سخن میگفت، که اطرافیان و نزدیکان به او نیز از عدم تصمیم جدی او برای ریاست جمهوری سخن میگفتند. شاید از همین رو بود که هربار نامی از دولت وحدت ملی برده میشد از او در کنار ناطق نوری و ولایتی به عنوان گزینهای با احتمال پایین سخن گفته میشد.
این روزها اما گویی ورق برگشته است، دیگر نه نامی از ولایتی در میان کاندیداهای مورد نظر دولت وحدت ملی برده میشود، نه از علی اکبر ناطق نوری! چه آنکه از یک سو ولایتی هرچند تا به امروز موضع مشخصی درخصوص ائتلاف 2+1 که خود او یک سر ماجراست اتخاذ نکرده است اما بسیاری سکوت او را به منزله همراهیاش با قالیباف و حدادعادل و تایید رسمی این ائتلاف میداندف ائتلافی که بسیاری از اصولگرایان سنتی و نو اصولگرایان آن را معطوف به شکست دانستهاند.
در دیگر سو نیز علی اکبر ناطق نوری بیش از هر آشنا به علم سیاستی به خوبی به پایان عمر سیاسی خود پی برده است، چه آنکه کلید خاموشی او در بازیگری سیاسی در سال 84 و به دست محمود احمدینژاد زده شد که با پشت کردن به تصمیمات شورای هماهنگی نیروهای انقلاب که هدایتگر اصلی آن ناطق نوری بود، قاعده بازی را برهم زد تا از نقش شیوخیت ناطق چیز جز شکست در اذهان سیاسی باقی نماند. این روزها نیز هرچند «شیخ نور» خود ابراز تمایلی برای حضور نکرده است اما فضا نیز چندان محیای حضور او نیست و حتی راست سنتی نیز چندان از او به عنوان گزینه مطلوب خود نام نمیبرند.
در این میان اما نام حسن روحانی این روزها جدیتر از قبل مطرح و دهان به دهان میچرخد و نزدیکان به آیت الله هاشمی و حسن روحانی از احتمال کاندیداتوری او سخن به میان میآورند.
چندی پیش بود که علی عسگری مشاور و رابط پارلمانی مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت، بر خلاف اظهارات قبلی خود مبنی بر عدم تصمیم روحانی برای شرکت در انتخابات، به یکباره از او و ناطق نوری به عنوان گزینههایی اصلح نام برد که در حال رصد شرایط برای حضور یا عدم حضور در انتخابات هستند.
وی با بیان اینکه برای کاندیداتوری در دولت فراگیر یا وحدت ملی چهرههایی مثل ناطق و روحانی منظور نظر آقای هاشمی برای کاندیداتوری هستند عنوان کرد« آقای روحانی هیچگاه کاندیداتوری خود در انتخابات ریاست جمهوری آینده را نفی نکرده است، بلکه در حال مصلحت اندیشی است تا ببیند شرایط نظام چگونه می شود.» وی همچنین از دیدارها و دعوتهای برخی نمایندگان ادوار مجلس از روحانی برای حضور در انتخابات خبر داد« 200 نفر از نمایندگان سابق و فعلی مجلس، دانشگاهیان، روحانیان و صاحب نظران از رئیس مرکز استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری آینده دعوت کرده اند. همچنین بیش از 70 نماینده سابق مجلس متشکل از نمایندگان مجالس اول، دوم، سوم و هفتم در دیداری که با روحانی داشتند، از ایشان برای حضور دعوت کردند.»
محسن هاشمی فرزند آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز اخیر از روحانی به عنوان کاندیدایی اصلح نام برده که در شرایطی که فضا را برای برد قطعی او فراهم باشد پا به عرصه خواهد گذاشت.
غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه، حزبی که قرابت نزدیکی با اکبر هاشمی رفسنجانی و حسن روحانی دارد نیز حسن روحانی را فردی ارجح با نگاهی مدرنتر به مسائل مختلف کشور برای کاندیداتوری از سوی جریان میانهرو میداند اما معتقد به آن است که «جریان میانه باید خود را بازسازی کرده و در عرصه سیاست ایران جا باز کند نباید صرفا زود به نتیجه فکر کرد.»
روحانی؛کاندیدای مطلوب تکنوکراتها!
بسیاری تحلیلها نیز حکایت از تمایل تکنوکراتها بر حضور حسن روحانی در عرصه رقابت داد، تکنوکراتها که سالهاست دستشان از عرصه اجرایی کوتاه شده است به انتخابات ریاست جمهوری آتی چشم امید دوخته اند و چنانچه نتوانند سیدمحمد خاتمی را برای حضور در رقابت متقاعد کنند، چه کسی بهتر از حسن روحانی، پدر معنوی حزب اعتدال و توسعه و دست راست آیت الله هاشمی رفسنجانی. او که به واسطه روحیه اعتدال گرایانه و حضور در جامعه روحانیت مبارز به عنوان تشکلی تاثیرگذار در فضای انتخاباتی کشور میتواند حمایت بخشی از اصولگرایان سنتی، اصلاحطلبان میانه رو و بدنه مذهبی جامعه را نیز نصیب خود کند.
در این میان اما برخی ضعف و عدم توان بالای اجرایی را از نقاط ضعف شیخ حسن روحانی میدانند که چنانچه فضای سیاسی مردم به سمت گفتمان کارآمدی بیشتر متمایل شود در این صورت روحانی مشکل جدیتری خواهد داشت. از سوی دیگر هنوز هم هستند افرادی که همچنان معتقد به عقبنشینی از دستاوردهای هستهای در دوران دبیری شورای عالی امنیت ملی او دارند، اعتقادی که می تواند بر میزان تمایل افکارعمومی بر انتخاب روحانی تاثیر بسزایی داشته باشد.
نگاهها اما همه معطوف به علی اکبر هاشمی رفسنجانی است، پیرِ عرصه سیاست در نهایت چه کسی را به میدان خواهد فرستاد؟/نامه نیور