اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

نامه سرگشاده حبیب الله عسگراولادی به اوباما



نامه سرگشاده حبیب الله عسگراولادی به اوباما

نامه سرگشاده حبیب الله عسگراولادی به اوباما درباره فشارها و تهدیدات آمریکا

حبیب الله عسگراولادی نامه سرگشاده ای را به به اوباما درباره فشارها و تهدیدات آمریکا نوشت؛

 متن نامه سرگشاده حبیب الله عسگراولادی با عنوان «سخنی خیرخواهانه با باراک حسین اوباما» به شرح ذیل است:
مذاکره با آمریکا این روزها از سوی محافل خارجی و داخلی روی صفحات سایتها و زبانهاست این خبر اولین نیست و آخرین نیز نخواهد بود. بارها آمریکائیها اشتیاق خود را به این امر اعلام کرده اند. اما طی سه دهه گذشته به دلیل اصرار بر مواضع استکباری سران آمریکا و پیش شرطهای تحمیلی هیچگاه جامه عمل نیافته است.
می خواهم به این بهانه چند کلمه از روی نصح و خیرخواهی با آقای باراک حسین اوباما سخن بگویم.


1- جناب آقای باراک حسین اوباما شما چهل و چهارمین رئیس جمهور آمریکا هستید. طی دو قرنی که از پدیداری آمریکا به عنوان یک کشور در جغرافیای طبیعی و سیاسی جهان می گذرد ظاهراً اولین رئیس جمهور سیاه پوست هستید که در این کشور انتخاب شدید. علی رغم ستم تاریخی دولت های آمریکا به ملت ایران طی نیم قرن گذشته فکر می کنم مردم ایران احساسی که نسبت به شما دارد با رؤسای پیشین ایالات متحده آمریکا متفاوت باشد.

شما با وعده گفت و گوی بدون پیش شرط با ایران وارد کاخ سفید شدید و در نخستین پیام نوروزی پس از پیروزی در انتخابات گفتید؛ "خواستار در پیش گرفتن یک دیپلماسی برای حل تمام مشکلات فیمابین و برقراری روابط سازنده با ایران هستم" و در کنفرانس خبری کاخ سفید رسماً گفتید؛ "انتظار دارم که پیشرفت تدریجی در روابط بین آمریکا و ایران حاصل شود"



با این مواضع مثبت انتظار این بود که از برنامه خصمانه و لجوجانه آمریکا علیه ملت ایران کاسته شود. امّا متاسفانه طی پنج سالی که شما بر اریکه قدرت نشسته اید نه تنها فشارها و تهدیدها و تحریمها کاسته نشده است بلکه هر روز به حجم و اندازه آن از طریق فشار به مجامع جهانی و بویژه شورای امنیت سازمان ملل بر آن افزوده می شود.

شما در پایان چهارساله ریاست جمهوری با لحنی خشن و تهدید آمیز خطاب به ملت ایران گفتید: "شدیدترین تحریمهای تاریخ را در مورد ایران اجراء می کنیم"


سخن این است اینهمه خشونت و بی مهری علیه یک ملت که می خواهد روی پای خود بایستد، براساس چه منطقی است؟ چه منطق بشر دوستانه پشت این تهدیدها و خشونت ها وجود دارد. مگر شما مدعی پرچمداری حقوق بشر در جهان نیستید به چه دلیل با ملت ایران و حقوق انکارپذیر آن به عنوان یک کشوری که 10 برابر کشور شما ریشه تاریخی در جغرافیای طبیعی و سیاسی جهان دارد بنای خصومت ورزی گذاشته اید.


2- زیبنده است به عقب برگردیم. دولت ایالات متحده آمریکا در دهه 1330هجری شمسی در ایران یک کودتای نظامی را مدیریت کرد و یک دولت ملی را ساقط کرد.
دولت آمریکا طی سالهای حکومت محمدرضا پهلوی خشن ترین استبداد را در ایران مورد حمایت قرار داد بطوریکه در سال‌های 1356 و 1357هزاران نفر در خیابانها توسط رژیم شاه با تایید گوناگون دولت آمریکا در زیر دید جهانیان و در روز روشن به گلوله بسته و کشته شدند.
ملت ایران با انقلاب اسلامی خود، یک حکومت دموکراتیک تشکیل داد و رهبران آمریکا با کمک ایادی خود از همان روز اول بنا را بر کودتا، دخالت در امور داخلی ایران، راه‌اندازی جنگ داخلی و تقویت تجزیه طلبی و بالاخره تحمیل جنگ عراق علیه ایران را گذاشتند. با آنکه قرار بود طبق معاهده الجزایر دو ملت به سمت عادی سازی روابط پیش بروند امّا این مهم صورت عملی به خود نگرفت.
آقای اوباما آیا از خود پرسیده اید که چرا روابط دو ملت و دو دولت به صورت عادی درنمی آید؟!


اجازه می خواهم در دو بخش این علت را بازگو کنم
الف-منابع اطلاعاتی شما از ایران از عناصر ضدانقلاب و به ویژه منافقین همان ها که با ترورهای فراوان دستشان به خون هزاران نفر از مردم بیگناه ایران آغشته است، تغذیه می کنند. این جماعت هیچگاه واقعیت های دیروز، امروز و فردای ایران را به شما نمی گویند.
ب-رژیم صهیونیستی به عنوان یک رژیم نامشروع خواهان عادی سازی روابط آمریکا با ایران نیست و در این باره اخلال می کند. بد نیست به اعتراف آقای گری سیک گوش فرادهید که اخیراً گفته بود نتانیاهو 20 سال است به آمریکا در مورد ایران دروغ می گوید و رهبران کاخ سفید را فریب می دهد.


3- آقای باراک حسین اوباما اگر خواهان جدّی روابط و گفتگو با ایران هستید باید در صحت منابع اطلاعاتی خود تجدید نظر کنید. ایران امروز که از زیر غبار هشت سال جنگ و 35 سال توطئه ضدانقلاب و نیز اخیراً پیروزمندانه از جنگ نرم بیرون آمده است یک ایران مقتدر، مستقر، مصمم، یکپارچه، متحد و نیرومند در همه قلمروهاست. تهدیدها و تحریمها نه تنها اثری در اراده ملت نگذاشته بلکه آنها را در راهی که می روند مصمم تر کرده است.


4- ظاهراً بهانه تازه آمریکا در خصومت ورزی علیه ملت ایران موضوع استفاده از فناوری صلح آمیز هسته ای است که از آن به عنوان تولید بمب هسته ای یاد می کنند و قبل از این بهانه، رهبران آمریکا هرآنچه از دستشان بر می آمده علیه ملت ایران انجام داده اند. در روزهای آغازین انقلاب اسلامی که ما اصلاً بحث فناوری هسته ای نداشتیم آن همه دخالت در امور ایران از طریق راه اندازی جنگ نرم و حمایت از گروههای مسلح و راه اندازی جنگ تحمیلی به چه بهانه ای راه افتاد؟! دولت آمریکا و همه غرب تمام قد پشت صدام ایستادند تا پشت ملت ایران را به خاک بمالند. امّا تقدیر الهی چنان شد که دشمنان ملت ایران به خاک سیاه نشستند و اکنون آثاری از آنها در منطقه نیست.
این هم یک عبرت الهی بود که صدام نه با جنگ نرم و سخت ما بلکه با دست همان کسانی که این گرگ را به جان ملت ایران انداخته بودند ساقط شد. اگر همه استراتژیست های عالم و بویژه آمریکا جمع شوند نمی توانند تغییری بر این تقدیر الهی و روسپیدی ملت ایران ارایه دهند.


5- شما نیک می دانید ایران پرچم‌دار خلع سلاح هسته ای در جهان بوده و هست و ان‌شاءالله خواهد بود. شما اطلاع دارید ایران نه به خاطر ترس از آمریکا یا اسرائیل بلکه به خاطر یک اعتقاد دینی و الهی، ساخت بمب هسته ای و اتمی را جایز نمی داند که فتوای صریح رهبر انقلاب اسلامی جای تردید در این موضوع نمی گذارد. شما نیک می دانید بیش از دوسوم مردم جهان در قالب دولتهای خود در غیر متعهدها و کنفرانس اسلامی بارها از ایران و ملت بزرگ ما دفاع کردند و گفته اند ایران بدنبال ساخت بمب هسته ای نیست. پس چرا یک دروغ و تهمت ناروا را تکرار می کنید و اساس دیپلماسی خود را بر یک دروغ و نیرنگ استقرار کرده اید.
آیا فکر می کنید گفتگو در فضای دروغ، فریب و نیرنگ شکل می گیرد؟
ما معتقدیم نتیجه و محصول آن چیزی جز بی اعتمادی ما و عدم صداقت شما نیست. هیچ منطق انسانی پشتوانه این گفتگو نیست.


6- شروط گفتگو، براساس یک منطق انسانی و الهی هم در زمان امام خمینی (ره) و هم در زمان آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبری معظم انقلاب بارها اعلام شده است:
الف- دست کشیدن از ادامه خصومت و دشمنی با مردم ایران
ب- آزاد کردن منابع مالی بلوکه شده در آمریکا از زمان شاه که امروز یک رقم نجومی را تشکیل می دهد
ج- به رسمیت شناختن انقلاب اسلامی ایران و دولت برخاسته از رای ملت و عدم مداخله در امور داخلی ایران
د- پایان دادن به تهدیدهای روزافزون و تحریمهای ظالمانه که حتی شامل اقلام دارویی هم شده است!
هـ- پایان دادن به دشمنی با اسلام و مسلمانان و برداشتن پروژه جنگ های صلیبی از روی میز وزارت دفاع ، سازمان سیا و وزارت امورخارجه ایالت متحده آمریکا.
من فکر می کنم اگر شما دور از فشارهای اسرائیل و تحمیل جناح تندرو بی منطق، منافع حال و آینده دو ملت آمریکا و ایران را در نظر داشته باشید و همه این امور

یا حتی یکی از آنها را عملیاتی کنید مقدمات گفتگوی صادقانه آنهم از موضع احترام دو جانبه پدید می آید.
اینجانب خیرخواهانه و صمیمانه می گویم که کوبیدن برطبل دشمنی با ملت ایران که طی 35 سال گذشته هر روز صدای آن بیشتر به گوش می رسد به نفع دولت شما و منافع دو ملت و صلح جهانی نیست. این را نه به این خاطر می گویم که اکنون پرقدرت ترین کشور منطقه و بانفوذترین ملت در بین ملتهای جهان هستیم. بلکه به این دلیل می گویم که در این مناقشه خداوند بزرگ از ملت ما حمایت می کند و شما از حمایت خدا بی نصیب هستید به همین خاطر ملت ما همیشه در این هماوردی پیروز است.


نکته آخر اینکه شایسته است جغرافیای کهن سیاسی و تمدنی ایران را با اسلام، انقلاب، رهبر و مردمش بشناسید پیام این کشور در طول تاریخ حیاتش، صلح و دوستی بوده و همواره از هویت دینی و ملی خود دفاع کرده است. تاریخ این ملت قابل احترام است. شما از این فرصت استفاده مطلوب نمائید.
جمهوری اسلامی ایران یازدهمین دوره ی ریاست جمهوری خود را با موفقیت و حضور گسترده و وسیع مردم در انتخابات و در کمال آزادی، آرامش و امنیت برگزار کرده است، حقاً از این "فرصت" بین‌المللی پدید آمده استفاده کنید و نگذارید به "تهدید" تبدیل شود.
به گمانم شما می دانید بین دو ملت ایران و آمریکا خصوصاً نخبگان دو کشور، ضمن احترام متقابل، مسئله چالش برانگیزی که مانع شناخت و درک بیشتر شما باشد وجود ندارد شایسته است از این فرصت مناسب باقیمانده دوره مسئولیت خود بنحو مطلوب استفاده کنید.


جناب آقای اوباما شأن شما این است که با عبرت‌گیری از تاریخ، به ملت‌ها و خواست آنان احترام بگذارید. اوضاع جهان اقتضاء ویژه دارد زیرا با یک تلنگر شوروی سابق تجزیه شد و امام خمینی (ره) این اخطار را غیر مستقیم به غرب داده بودند که مواظب باشید اتفاقی که در تجزیه شوروی پیش آمد برای شما پیش نیاید.
جناب آقای اوباما! شما در تبلیغات انتخابات دور اول ریاست جمهوری خود قول دادید"تغییر" ایجاد کنید اما در این چند سال عملکرد مسئولیت شما "تغییری" را شاهد نبودیم شما می توانید در تاریخ سیاسی ایالات متحده آمریکا نقطه عطفی ایجاد کنید که منجر به "حیات طیبه"شود این مفهوم را از قرآن کریم که پیام الهی است به شما هدیه می کنم تا با مشارکت همه ی انسان‌های نیک اندیش به فکر صلح و آرامش انسان‌ها باشید و این پیام یکی از مصادیق بندگی خدای قادر متعال است.
به امید سعادت و نیک بختی همه ی انسانهای عالم
والسلام

تسنیم

 

 


ویدیو مرتبط :
قرائت وصیت نامه شهید حبیب الله جهاندار توسط برادرش

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

تشکر سیدمحمد خاتمی از حبیب الله عسگراولادی



تشکر تلویحی سیدمحمد خاتمی از حبیب الله عسگراولادی

رئیس جمهور سابق کشورمان گفت: من تشکر می کنم از بعضی شخصیتهای متین و با سابقهای که شجاعت میکنند در این موقعیت و دم از نزدیکی دلها به همدیگر میزنند.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

به گزارش خبرآنلاین، حجت الاسلام سید محمد خاتمی با اعضای سازمان جوانان مجمع نیروهای خط امام (ره) دیدار و گفت و گو کرد. گزیده سخنان وی از این قرار است:

من تشکر می کنم از بعضی شخصیت های متین و با سابقه ای که شجاعت می کنند در این موقعیت و دم از نزدیکی دلها به همدیگر می زنند از این نفرت افکنی موجود جلوگیری می کنند و می دانم هزینه هم می پردازند.

این نشانه ایمانشان و ظرفیت آنهاست که این کار می کنند این کار کار درستی است. ما باید تجدید نظر بکنیم و به خاطر آن خطر بزرگ که احتمالش هر چه باشد محتملش بسیار قوی است. شاید به سوی همدلی برویم با حفظ مواضع خودمان، کسانیکه منطقی تر فکر میکنند به مصالح ملی بهتر می اندیشند ولو اینکه نظریات متفاوتی دارند می توانند دلها را به هم نزدیک کنند.

این مساله را قبول دارم که تا انتخابات می شود دور هم جمع می شویم و بعد هم می رویم تا سال بعد و انتخابات دیگر. اصلاح طلبی و هر جریانی که وجود دارد خوب است برنامه های اساسی تری داشته باشد که اتفاقا در متن آن برنامه هاست که انتخابات و موضع گیری هم مشخص تر میشود.

ما باید رویمان را بیشتر به سمت مردم بگردانیم تا به سوی حکومت.نه اینکه پشت به حکومت کنیم نه حکومت به ما پشت کرده و ما هم با بزرگواری این پشت کردن انها را تحمل می کنیم. اینکه خیال کنیم همه مشکلات در حکومت حل می شود این طور نیست مردم را باید توجیه کنیم. باید دستاورهای دوران اصلاحات را گفت امروز هم خیلی ساده می شود مقایسه کرد باید دید خیلی از امور آن روزها بهتر بوده یا امروز!؟   

حاکمیت وشخصیت امام بود که سبب شد حکومت دو هزار و پانصد ساله یک جریانی که همه نیروهای دنیا پشت سر او بودند و همه می دانیم که چه کار با مملکت کرد آن را کنار بزنند واگر امام نبود تحقق پیدا نمی کرد این را اشاره کردم چون معتقدم به امام جفا می شود.

بر خلاف آنچه رایج شده است که رهبری دینی که در نظام ما هست از امام گرفته تا رهبر کنونی قابل نقد نیستند ؛ این غلط است نه، آنها هم انسان هایی هستند مثل انسان های دیگر و باید هم نقد شوند اتفاقا یکی از مسائلی که هست ایجاد ساز و کارهای درست و حسابی است که همه چیز نقد شود از جمله اندیشه امام ، رفتارهای ایشان و کسانی که بعد از ایشان آمده اند آن شاء الله تا دوره های بعد خواهند آمد این حرف نادرستی است که هاله تقدس بکشیم و سدی ایجاد کنیم که نتوان به آن نزدیک شد؛ اما این مساله با تخریب خیلی فرق دارد.

من احساس می کنم امروز گاه تخریب امام (نه نقد امام)، یعنی ندیدن جایگاه بلندی که امام داشته و پیوندی که با انقلاب ما داشته و تداوم انقلاب در اثر این پیوند دارد رایج می شود. این مساله غیر از این است که بگوئیم در فلان جا با در فلان کار هم می توان به تصمیم و کار امام یا رهبری ایراد گرفت. خود امام هم فرموده اند که ممکن است ایشان هم اشتباه بکنید. پولی تخریب این نقش ممتاز امام، جریانی است که این روزها به شکل جدیدی در امده و چهره ای از امام می خواهد نشان بدهد که گویا امام مظهر خشونت؛ نفی دیگران طرد دیگران،عدم تحمل هیچ کس و هیچ چیزی که نمی پسندیدند بودند. افراطیون این کار را می کنند که خیلی مساله خطرناک است.

بعضی از کسانیکه در درون در طیف انقلاب هم قرار می گیرند یعنی ممکن هم است نسبت به حکومت فعلی و رفتار ما و اصلاح طلبان و غیر اصلاح طلبان اعتراض داشته باشند و با هم اختلاف داشته باشیم ولی معمولا در مجموعه ای قرار می گیرند که متعلق به انقلاب است یا توقع این است که چنین باشد انها هم دست به کار شده اند برای تخریب شخصیت امام آن هم با استناد به مطالبی که پایه و اساس آن معلوم نیست چگونه هست و کمک می کنند به دو جریان دیگر که امام را می خواهند تخریب کنند.

آدم کمی بدبین می شود که چه دستی در کار است که هم کسانیکه انتصاب به انقلاب دارند در دو جهت دو طیف؛ طیف افراطی تندرو درونی و طیفی از آن طرف که به اصل انقلاب وابسته بوده ولی دچار تندروی است و نیز کسانی که با اصل اسلام و انقلاب مخالفند دست به دست هم داده اند و به تخریب چهره امام می پردازند و این امر جای تأسف دارد.

امام در ابتدای انقلاب در راس دولت یک شخصیت بسیار متین و معتبری که سابقه مبارزات و تفکر اسلامی داشت اقای مهندس بازرگان را گذاشتند با اینکه خیلی کسان دیگر بودند ولی امام ایشان را انتخاب کرد این رویکرد نشان داد که امام خیلی فراگیرتر از دیگران به انقلاب و ایران و نظام می اندیشند و می خواهند همه کسانیکه به ایران و اسلام اتصال دارند در درون باشند و از وجودشان بهره گیری شود.

آنچه امروز ما داریم دنبال می کنیم اینکه ما جمهوری اسلامی می خواهیم جمهوری یعنی جمهوری باشد جایگاه مردم مشخص باشد نسبت دولت با مردم معلوم و حکومت تابع مردم باشد در مقابل مردم مسؤول باشد حکومت بداند رای مردم چیست و طبق آن اقدام کند.

ما اسلامی می خواهیم که به رای مردم اعتقاد داشته باشد حرمت مردم نگه داشته شود ازادی بیان و اندیشه و نیز تامین مصالح ملی رعایت شود و این همان. اسلامی که در انقلاب آمده بود. در ایران انقلاب شده مصالح ملی ایران از اولویت های مهم است در سیاست خارجی در مسائل اقتصادی و اجتماعی پیشرفت؛ توسعه و عدالت. این ها مسائلی است که باید در جمهوری اسلامی باشد .ما جمهوری اسلامی را چنین دیدیم و می بینیم و چنین از آن دفاع می کنیم.

در دل ایران هم مشکلات زیادی وجود دارد و همین دلیل هم هست می گوییم نباید براندازی شود چون به اصل انقلاب و جمهوری اسلامی اعتقاد داریم و اگر هم انتقادی داریم اینکه چرا از اصولی که به اصل نظام و جمهوری اسلامی لطمه می زند انحراف پیدا شده باید برگردیم به اصولی که در متن انقلاب و مورد قبول مردم بود.

این طور نیست که اگر هم براندازی شود مشکلات ایران حل خواهد شد.از هرج و مرج تا تجزیه مسائلی است که می تواند ایران را تهدید کند به همین دلیل ما نه اصلا می توانیم تصور کنیم با حمله خارجی و دخالت بیگانه که هیچ منافع ما را نمی خواهد ایران شکل دیگری را پیدا کند نه بصورت های دیگر به عنوان فروپاشی و از بین رفتن اما در عین حال گفتیم و می گوئیم که برای جلوگیری از اینها باید تجدید نظری در سیاست ها رویکردها بشود.

کوبیدن بر تبل نفرت و عده ای را از صحنه بیرون کردن به هر قیمتی و هرگونه رفتاری با انها مجاز بودن و از آن طرف مصونیت دادن به هتاکان و حمله کنندگان و در مقابل حتی امکان دفاع از خود را به طرف مظلوم ندادن هم ناورا است و هم بر خلاف مصالح کشور است./خبرآنلاین