نامه دختر8ساله به فیتیله ایها،پدرش را از قصاص رهانید/"عموها نگذارید بی بابا شوم"

این بخشی از نامه دختر هشت ساله ای است که برای نجات جان پدر اعدامی خود خطاب به بازیگران برنامه «فیتیله» نوشته بود.

او وقتی پدر خود را در یک قدمی چوبه دار دید، به بازیگران برنامه تلویزیونی «فیتیله» شبکه دو سیما نامه ای نوشت و برای نجات پدرش درخواست کمک کرد. پس از این نامه، فیتیله ای ها راهی گرگان شده و با تلاش آنها و مسئولان دادگستری کرمان اولیای دم رضایت خود را اعلام کردند.

قتل در تصادف
علی سیدی، معاون دادستان عمومی و انقلاب کرمان  در این باره گفت: پس از وقوع یک مورد قتل در شهرستان بم، قاتل دستگیر و حکم اعدام وی نیز صادر شد. خانواده مقتول که ساکن بم بودند به دلیل جدیت و قاطعیت خود برای قصاص قاتل فرزندشان و رهایی از سخنان دیگران به گرگان نقل مکان کرده بودند و مصرانه درخواست اعدام قاتل را داشتند.

وی اظهار کرد: در این حادثه که درپی یک مورد تصادف رانندگی ایجاد شد، قاتل سی و یک ساله به دلیل عصبانیت آنی مقتول بیست و چهار ساله را با ضربه چاقو به قتل رسانده بود. قاتل پس از وارد کردن ضربه چاقو به شاهرگ مقتول، وی را با خودروی شخصی به بیمارستان انتقال داده بود و بین راه دو بار نبض مقتول را گرفته اما در مرتبه دوم متوجه شده بود که مقتول جان باخته است. قاتل در بیمارستان و در حضور ماموران کلانتری به وقوع قتل اقرار کرد.

سیدی گفت: با وجود تلاش ها و پیگیری های بسیار زیاد اما خانواده مقتول حاضر به رضایت و گذشت نبودند.اما فرزند هشت ساله قاتل نامه ای را به برنامه تلویزیونی «فیتیله» ارسال و از آنها درخواست پیگیری این موضوع را کرده بود. پس از این نامه دست اندرکاران و بازیگران این مجموعه به گرگان مراجعه و درخواست گذشت کرده بودند که در آن زمان اولیای دم رضایت ندادند.

وی بیان کرد: پس از مراجعه اعضای این خانواده به کرمان برای دریافت صورتجلسه قصاص، تلاش ها برای دریافت رضایت این خانواده با دشواری های زیاد آغاز شد و با استعانت از فرمایشات ائمه اطهار(ع) موفق به جلب رضایت این خانواده شدیم.

پدرم را نجات دهید
محمد مسلمی، بازیگر و کارگردان برنامه «فیتیله» هم در گفت وگو با جام جم گفت: اواسط اسفند سال گذشته از شورای شهر شهرستان بم با ما تماس گرفته شد و اعلام کردند، دختر هشت ساله ای در نامه ای به برنامه «فیتیله»، درخواست کرده برای جلب رضایت اولیای دم تلاش کنیم. نامه دختر خردسال با این مضمون بود؛ «من پدرم را دارم از دست می دهم و بجز خدا و شما، راهی برای نجات او ندارم. شما بچه ها را دوست دارید پس کاری کنید تا پدرم قصاص نشود و من بی پدر نشوم». بعد از اطلاع از این نامه، راهی شهر گرگان شدیم.

وی ادامه داد: اولیای دم فقط قصاص می خواستند و زمانی که متوجه حضور ما شدند، اجازه دادند وارد خانه شان شویم و با آنها صحبت کنیم. البته در این جلسه تعدادی از مسئولان شهر گرگان هم حضور داشتند. پس از صحبت های اولیه قرار شد اولیای دم درباره درخواست ما فکر و بعد تصمیم گیری کنند.

مسلمی افزود: در تعطیلات نوروز اولیای دم به شهر بم رفته بودند که با تلاش مسئولان قضایی استان سرانجام رضایت خود را اعلام کردند. مستندی را در این خصوص ضبط کرده ایم که برای ترویج حس بخشش و گذشت در جامعه بزودی از برنامه «فیتیله» پخش خواهد شد.

 اخبار اجتماعی - جام جم

قصاص پایان جنایت شوم علیه دختر کر و لال شد

درخواست عجیب متهم از قاضی

قصاص پایان جنایت شوم علیه دختر کر و لال شد

مرد جوان قاتل یک دختر کر و لال از سوی دادگاه به قصاص محکوم شد.

به گزارش فارس، صبح روز 16 مرداد سال گذشته مرد میانسالی مأموران پلیس کمال شهر کرج را در جریان ناپدید شدن ناگهانی دختر کرولالش به اسم زهره 22ساله قرار داد.

این مرد مدعی شد: دخترم روز گذشته برای رفتن به مدرسه باغچه بان از خانه خارج شد و هر چه منتظرش شدیم از مدرسه بازنگشت.

در حالی که تجسس‌های پلیسی برای یافتن دختر جوان آغاز شده بود، مأموران کلانتری 24 کمال شهر جسد سوخته یک زن را در حاشیه شهر پیدا کردند.

مأموران بعد از حضور در محل حادثه و تأیید خبر کشف جسد بلافاصله قاضی حسینی بازپرس کشیک قتل دادسرای عمومی و انقلاب کرج را از ماجرا با خبر کردند.

در نخستین گام از تجسس‌ها، کارآگاهان دریافتند مشخصات جسد سوخته با نشانی‌های دختر ناپدید شده همخوانی دارد. بنابراین خانواده زهره برای شناسایی جسد به پزشکی قانونی دعوت شدند. پدر زهره بعد از دیدن جسد، هویت دخترش را تأیید کرد.

تحقیقات همچنان ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان با ردیابی تماس‌های تلفنی مقتول به مرد جوانی به نام یوسف 24 ساله مظنون شدند.

تلاش مأموران برای دستگیری یوسف آغاز شد تا اینکه مشخص شد او به همراه همسر، مادر و کودک خردسالش محل زندگی خود را بدون اطلاع قبلی تغییر داده و گوشی تلفن همراهش را نیز خاموش کرده است.

گمانه زنی برای ارتکاب جنایت از سوی یوسف نزد کار آگاهان قوت گرفت. کار آگاهان در گام بعدی با ردیابی تلفن همراه همسر یوسف متوجه شدند او بعد از فرار راهی مشهد شده است. مأموران با اخذ نیابت قضایی برای بازداشت متهم راهی مشهد شدند. اما زمانی که وارد مخفیگاه متهم شدند، دریافتند او برای دومین بار موفق به فرار شده است.

در جریان تجسس‌های پلیسی مشخص شد یوسف با اتوبوس مسافربری از مشهد راهی شهرستان لنگرود شده است. بنابراین با تیم زبده‌ای از کارآگاهان در جریان یک عملیات پلیسی در ایست بازرسی موفق شدند متهم را شناسایی و دستگیر کنند.

یوسف بعد از دستگیری به جنایت خود اعتراف کرد و در توضیح ماجرا گفت: عصر روز حادثه در مسیر رفتن به خانه بودم که متوجه شدم زهره کنار خیابان ایستاده است. بعد از اینکه فهمیدم کر و لال است، فکر شیطانی به ذهنم رسید و با بهانه‌ای او را به خانه یکی از دوستانم به نام حامد 25 ساله کشاندم و نیت شوم خود را عملی کردم و بعد او را در خیابان رها کردم.

متهم درباره ماجرای قتل گفت: من در آپارتمان دوستم بودم که متوجه شدم زهره از همسایگان سراغ من را می‌گیرد. وقتی به کوچه رفتم او را در حالی که گریه می‌کرد و با انگشتش مرا به همسایه‌ها نشان می‌داد دیدم.

زهره به سمتم آمد و با اشاره فهماند که از من شکایت  می‌کند. من از او خواستم تا به خانه‌اش باز گردد اما به حرفم گوش نداد. بنابراین او را به نقطه خلوتی اطراف شهر کشاندم و در فرصت مناسبی با چاقویی که به همراه داشتم و با وارد کردن ضرباتی به گردن و سینه‌اش به قتل رساندم.

متهم ادامه داد: بعد از آن راهی پمپ بنزین شدم و بعد از گرفتن بنزین، جسدش را به آتش کشیدم و به خانه برگشتم تا اینکه دستگیر شدم.

بعد از اعترافات متهم و تکمیل شدن تحقیقات، پرونده با صدور کیفر خواست علیه یوسف به اتهام مباشرت در قتل، رابطه نامشروع و جنایت بر میت به شعبه اول دادگاه استان البرز فرستاده شد و متهم عصر روز گذشته پای میز محاکمه ایستاد.

در ابتدای جلسه دهقانی نماینده دادستان کرج با دفاع از کیفر خواست، از محضر دادگاه مجازات قانونی برای متهم را خواستار شد.

بعد از آنکه اولیای دم تقاضای قصاص متهم را ارائه کردند یوسف در جایگاه ایستاد و گفت: اتهام قتل را می‌پذیرم و حرف دیگری ندارم.

سپس قاضی رنجبر رئیس دادگاه یوسف را 4 بار متوالی به بیرون از دادگاه هدایت کرد و مجدد در جایگاه دعوتش کرد تا اتهام زنای محصنه به وی تفهیم شود.

متهم با 4 بار اقرار به زنا محصنه، این اتهام را نیز قبول کرد و در آخرین دفاع گفت: زندگی‌ام تباه شده است و می‌دانم به آخر خط رسیده‌ام، تنها خواسته‌ام از دادگاه این است که اجازه دهند روز تاسوعا و عاشورا در عزای امام حسین (ع) برای توبه شرکت کنم.

سرانجام قاضی رنجبر بعد از شنیدن آخرین دفاع متهم و وکیل مدافع او با هیئت قضایی وارد شور شد و متهم را با توجه به اوراق پرونده و اقرار صریح به قصاص محکوم کرد./فارس