موکلم اسناد محرمانه را درصندوق عقب ماشین از مجلس خارج می‌کرد/دیدار با پروین احمدی نژاد

 

 

 

دست هایش را به هم می مالد. سرخ می شود و سفید. گاهی چنان تن صدایش بالامی رود كه انگار فراموش كرده ما خبرنگاریم، نه یك طرف داستان آنچه در چهار سال گذشته بر او گذشته است. «پیمان حاج محمود عطار» را بسیاری با نام وكیل پالیزدار می شناسند؛ نه اینكه وكیل نباشد كه هست اما وكیل پالیزدار نیست. روزگاری به عنوان مشاور حقوقی كمیته ای كه از سازمان بازرسی كل كشور تحقیق و تفحص می كرد به عباس پالیزدار مشاوره حقوقی می داد؛ آن هم كمتر از شش ماه. همین است كه بسیاری او را وكیل پالیزدار می نامند.

به گزارش انتخاب، درحین گفت وگو مدام دست هایش می لرزد؛ گویی كه خاطرات عجیب وغریبی برایش زنده می شود. هر چقدر هم كه «مصطفی ترك همدانی» كه وكیل پالیزدار و البته عطار است تلاش می كند آرامش كند، موفق نمی شود. ماجرای معروف به«پرونده پالیزدار» را خیلی ها دیگر از یاد برده اند؛ اما عباس پالیزدار همچنان زنده است. همان كسی كه خیال بررسی پرونده های كلان با مجوز تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه را در سر پروراند. حالااو در زندان است و رویاهایش نقش بر آب. نهایتا نتیجه تحقیق و تفحص از قوه قضاییه هم شد 12 صفحه گزارشی كه بی نام و نشان در مجلس قرائت شد و بس.

از سه نماینده عضو هیات رییسه كمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه هم یكی همان ابتدا رفع اتهام شد و دو نفر دیگر نیز نهایتا در دادگاه تجدیدنظر تبرئه شدند، بی آنكه جلسه دادگاهی را تجربه كرده باشند. 9متهم دیگر هركدام روزگاری را در زندان ماندند و نهایتا به جز پالیزدار و ترابی و آجیلی تبرئه شدند. حالاپالیزدار و ترابی در زندانند و منتظر فرج؛ آجیلی هم خودش را ناپدید كرده تا نباشد كه حكمش را بكشد. همدانی حالاشب و روزش را گذاشته تا پالیزدار را از زندان بیرون بكشد. هم امیدوار است هم نه. هم می گوید همین امروز و فردا پالیزدار آزاد می شود هم احتمالاماندن او در زندان را از یاد نمی برد.

نتیجه كمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه حالااصل كه هیچ فرع ماجرای پرونده پالیزدار هم نیست؛ اصلاشاید كمتر كسی یادش مانده باشد كه در آن گزارش چه نوشته شده بود. حالااصل آزادی پالیزداری است كه وكیلش می گوید بیمار است و تاب زندان ندارد. حالااز آن روزها که رییس جمهور می خواست اسامی مفسدان اقتصادی را افشا كند خیلی گذشته. پرونده پالیزدار هرچند بسته شده اما عباس پالیزدار نامی روزگار در حبس می گذراند.

متن گفتگوی شرق با وکلای پالیزدار در پی می آید:

طرح تحقیق و تفحص مجلس از قوه قضاییه را مجلس چه زمانی به تصویب رساند؟

سال 85 بود كه این طرح تصویب شد و تیمی از نمایندگان مجلس عهده دار اجرای این مصوبه شدند. این نمایندگان كمیته های فرعی درست كردند. یك كمیته تحقیق و تفحص در سازمان بازرسی كل كشور مستقر شد، یك كمیته در سازمان ثبت اسناد و سایر سازمان های زیرمجموعه قوه قضاییه. خانم آجرلو و آقای محمد دهقان هم متولی كمیته ای شدند كه در سازمان بازرسی كل كشور مستقر شدند. قرار این شد كه این دو نماینده در سازمان بازرسی كل كشور مستقر شوند و مكاتباتی هم بین این دو نفر با آقای نیازی رییس وقت سازمان بازرسی انجام شد، گفتند كه ما در اجرای مصوبه مجلس امكانات و اطلاعاتی را از شما می خواهیم. آن موقع آقای شاهرودی ریاست قوه قضاییه را بر عهده داشتند.

نیازی همان ابتدا موافقت خود را با این موضوع اعلام كرد؟

آقای نیازی ابتدا به ساكن می گفتند در اینجا بحث استقلال قوا مطرح است و این دخالت قوا در همدیگر است. اما در نهایت همكاریشان را آغاز كردند.

و پالیزدار چطور وارد كمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه شد؟

آقای عباس پالیزدار این طور كه خودش می گوید از رزمندگان هم رزم برادران شهید آجرلو در سپاه كرج بوده. خانم آجرلو از سال ها قبل با ایشان از طریق برادرانش ارتباط داشته و با هم كار سیاسی می كردند.

یعنی عضو ستاد آجرلو بوده؟

آن طور كه آقای پالیزدار می گوید عضو ستاد خانم آجرلو بوده است. بعد از اینكه خانم آجرلو از حوزه كرج نماینده مجلس شدند، ایشان هم همكاری اش را با آقای پالیزدار ادامه داده است.

ارتباط فامیلی كه با هم نداشتند؟

فكر نمی كنم. بعد از اینكه تحقیق و تفحص از قوه قضاییه تصویب شد خانم آ جرلو به جهت اعتمادی كه به آقای پالیزدار داشت ایشان را به عنوان دبیر كمیته تحقیق و تفحص انتخاب كرد.

تحصیلات پالیزدار چیست؟

این طور كه به من گفته از دانشگاه راجویل آمریكا فوق لیسانس و دكترایش را گرفته.

در چه رشته ای؟

مدیریت اقتصاد و مدیریت بازرگانی

.

لیسانس كجا بوده؟

نمی دانم.

پالیزدار قبل از آن چه سمتی داشته؟

مدتی با آقای توكلی در مركز پژوهش های مجلس كار می كردند اما در ستاد رایحه خوش خدمت نیز فعالیت داشته است. شغل رسمی به عنوان كارمند رسمی دولت نداشتند.

اما با دعوت خانم آجرلو می شود دبیر كمیته تحقیق و تفحص در سازمان بازرسی كل كشور و با سایر بخش ها كار نداشتند.

از چه طریقی با این كمیته آشنا شدید و همكاری تان را آغاز كردید؟

بعد از گذشت مدتی از فعالیت اعضای كمیته تحقیق و تفحص از طریق آقای محمدعلی رامین به خانم آجرلو برای مشاورت حقوقی این كمیته معرفی شدم.

مشاور كل كمیته؟

كمیته بازرسی كل كشور.

چطور از طریق رامین معرفی شدید؟

آقای رامین از بستگان ما یعنی داماد دایی ام هستند. عید نوروز 86 كه به منزل دایی ام رفته بودم، در آنجا من درباره مفاسد اقتصادی بعضی سازمان های دولتی و اینكه متاسفانه بعضی از قضات رسیدگی های درستی در این مورد نكردند، صحبت می كردم و از آقای رامین خواستم با توجه به ارتباطاتی كه دارند این را به اطلاع مسوولان عالی رتبه كشور برسانند.

و رامین چه می گفت؟

متاسفانه استقبال زیادی از من نكرد. اما خانم ایشان كه دختر دایی من است گفت اگر شما مستنداتی برای این ادعاها دارید در اختیار ما بگذارید. من نیز اطلاعاتم را در اختیار خانم آجرلو و خانم پروین احمدی نژاد كه آن موقع هنوز عضو شورای شهر نشده بود گذاشتم.

20 روز بعد خانم آجرلو و خانم پروین احمدی نژاد به منزل دختر دایی من آمدند. دختردایی ام با من تماس گرفت و گفت كه مستنداتی را كه درخصوص آن صحبت كردی بیاور.

چه كسانی به آن جلسه آمده بودند؟

من، دختردایی ام، خانم آجرلو و خانم پروین احمدی نژاد.

مستندات چه بودند؟

یك سری پرونده های سوءاستفاده های مالی كه در بعضی از شركت های دولتی اتفاق افتاده بود و من باخبر بودم.

از كجا باخبر بودید؟

چون من مشاور شركتی وابسته به سازمان تامین اجتماعی (شستا) بودم.

و در آن جلسه چهارنفره بحث عام داشتید یا بحث پرونده های خودتان؟

نه. من می خواستم این پرونده ها را به عنوان نمونه بگویم. خانم احمدی نژاد از فسادی كه گفتم خیلی ناراحت شد و گفت همین الان به اخوی زنگ می زنم و می گویم با فلان مسوول برخورد كنند. اما من خواهش كردم كه بگذارید از مبادی قانونی اش مراحل طی شود. اعلام كرد كه شما را به برادر داوود كه در آن موقع بازرس ریاست جمهوری بود معرفی می كنم. سپس خانم آجرلو گفتند كه اگر واقعا شما آنقدر برای بیت المال دلسوز هستید ما كمیته ای را در مجلس تشكیل داده ایم كه آقای دكتر عباس پالیزدار دبیر آن كمیته هستند و دنبال یك مشاور حقوقی می گردند. من هم گفتم مگر آقای پالیزدار تحصیلات شان چیست كه گفتند تحصیلات ایشان اقتصاد است.

شما پذیرفتید؟

من استقبال كردم و خانم آجرلو نیز گفتند شما به صورت آزمایشی با كمیته همكاری می كنید و اگر طرفین بر ادامه كارشان توافق داشتند با شما قرارداد می بندیم.

جلسه تان چقدر طول كشید؟

حدود یك ساعت و نیم.

دختردایی تان آنجا چه نقشی داشت؟

میزبان بودند.

رامین در جلسه حضور داشت؟

در جلسه حضور نداشتند. اما موقعی كه در حال رفتن بودیم آقای رامین از سر كار برگشتند و از من پرسیدند توانستید با سركار خانم آجرلو درددل بكنید؟ گفتم حاج آقا از درددل گذشته است. خانم آجرلو هم گفتند الان دولت و مجلس برای مبارزه با مفاسد اقتصادی هم داستان هستند و ما می خواهیم از وجود آقای عطار در آن كمیته استفاده كنیم. آقای رامین هم چیزی نگفتند. خداحافظی كردیم و جدا شدیم. خانم احمدی نژاد هم با سكوت، تمام حرف های بنده و خانم آجرلو را تایید می كردند.

بعد چه اتفاقی افتاد؟

جلسه بعد به خردادماه موكول شد. خانم آجرلو از طریق دختردایی ام به من پیغام دادند كه فلان روز به سازمان بازرسی بروم. من طبق همان قرار به طبقه چهارم سازمان بازرسی رفتم. به اتفاق خانم آجرلو به اتاقی رفتیم كه آقای پالیزدار در آنجا بود.

واكنش پالیزدار چه بود؟

آقای پالیزدار استقبال گرمی كردند و گفتند ما دنبال چنین فردی می گشتیم.

فقط شما بودید، آجرلو و پالیزدار؟

نكته قابل توجه همین است؛ جواد ترابی كه اكنون به سه سال حبس محكوم شده هم آنجا بود. شخص دیگری به نام آقای عباس خجسته نیز بودند.

سمت این دو نفر چه بود؟

عباس خجسته و جواد ترابی قبلاكارمندان رسمی سازمان بازرسی كل كشور بودند اما به دلایلی از سازمان بازرسی منفك شده بودند. آقای پالیزدار متوجه این قضیه شده بود و این دو نفر را به همكاری دعوت كرده بود.

چرا این دو نفر؟

آقای پالیزدار و كمیته تحقیق و تفحص هركسی را كه داوطلب بود، دعوت می كرد.

سمت این دو چه بود؟

فكر كنم كارشناس بودند.

دلیل بیرون رفتن شان چه بود؟

این دو نفر كارشناس بودند. سر یك سری مسایل، نمی دانم بازخرید یا اخراج شده بودند، ولی خودشان داوطلب شدند كه با كمیته تحقیق و تفحص همكاری كنند.

آجرلو شما را به پالیزدار معرفی كرد؟

بله. گفتند ایشان از بستگان آقای محمدعلی رامین و مورد اعتماد ایشان هستند و می توانند با ما همكاری كنند. خانم آجرلو به آقای پالیزدار گفت: آقای پالیزدار ایشان مدتی با مجموعه همكاری می كند، اگر شما كار ایشان را مثبت ارزیابی كردید، با وی قرارداد مشاوره بسته شود.../تحلیل:انتخاب

آقای پالیزدار یك مقدار توضیح دادند. من هم گفتم اجازه دهید من یكی، دو پرونده را بخوانم. به آقایان گفتم: من هفته ای دو سه روز بیشتر نمی توانم اینجا بیایم آن هم فقط بعدازظهرها.

اما روز بعدش به موبایل من زنگ زد و گفت اگر امكان دارد فردا ساعت 11 صبح به دفتر من بیایید. چون با آقای نیازی و خانم آجرلو جلسه دارند و آقای نیازی گفتند كه دبیر كمیته و مشاور حقوقی شان هم باید اینجا حضور داشته باشند.

فردای آن روز به جلسه رفتید؟

همان ساعت 11 تعیین شده به دفتر رییس سازمان بازرسی رفتم. خانم آجرلو با تاخیر آمدند.

نیازی از شما استقبال كرد؟

خیلی گرم، آقای نیازی رو كردند به خانم آجرلو و گفتند: حاج خانم، این پرونده هایی كه شما بررسی می كنید خوب است، اما یك سری پرونده ها را من در اختیارتان قرار می دهم كه اگر واقعا كمیته می خواهد از عملكرد قوه قضاییه تحقیق و تفحص بكند و سیاسی كاری نیست و می خواهید واقعا به مردم خدمت كنید، به دنبال تحقیق و تفحص از این پرونده ها بروید.

واكنش حاضران چه بود؟

خانم آجرلو گفتند ما هم دنبال همین پرونده ها هستیم. آقای نیازی نیز گفتند من نگران هستم.

نگران از چه؟

آقای نیازی می گفت در دوره های مختلف مجلس از این تحقیق و تفحص ها زیاد تصویب شده ولی نتیجه ای نداشته. نگران هستم كه این یكی نیز به سرنوشت قبلی ها دچار شود. خانم آجرلو گفت ما این موضوع را تا آخرش ادامه می دهیم. دولت و آقای احمدی نژاد با شعار مبارزه با مفاسد اقتصادی رای آورد و خوشبختانه، قوه مجریه و مقننه همه هم صدا هستیم و شما هم باید با ما همكاری كنید.

آقای نیازی هم گفتند اگر این طور است من در خدمت تان هستم و بعد دكمه ای را فشار داد كه یك سری پرونده را داخل آوردند. این پرونده ها آنقدر قطور بودند كه كارگران آنها را به سختی در دست گرفته بودند.آقای نیازی به آقای پالیزدار گفت لطفا اینها را بشمارید. شمردند و گفتند 124 پرونده است.

بعد چه شد؟

فضا خیلی عرفانی و معنوی شده بود. آقای نیازی گفتند خانم آجرلو نیت تقرب بكنید به نیت 124 هزار پیامبر و اینها را بدهید كمیته تان بررسی كند.

تا قبل از آن كمیته چه چیزهایی را پیگیری می كرد؟

جزیی بود؛ مثلافلان بانك ملی وام داده و دنبال استرداد اقساط وام نبوده و سندی هم كه گرفته بوده با وام برابری نداشته و طرف هم فراری شده و از این نوع پرونده ها.

یعنی تخلفات حول اشخاص نبود، حول نهادها بود؟

بله.

رقم ها هم خیلی بالانبود.

خیر

بعد یك دفعه هم رقم ها و هم افراد بالارفت؟

بله، خانم آجرلو در همان جلسه گفت: آقای پالیزدار از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس و جانباز است و جبهه با جبهه برای وی فرقی نمی كند. چه جبهه علیه بعثی های عراق باشد و چه علیه مفسدان اقتصادی.

و آن روزها روزهایی بود كه مدام آقای احمدی نژاد می خواست اسامی مفسدان اقتصادی را منتشر كند؟

دقیقا همین طور است. وقتی از طرف خانم آجرلو و آقای پالیزدار اعلام آمادگی شد، دوباره آقای نیازی دفتردارشان را صدا كردند - كه بعدها فهمیدم آقای قائمی نسب هستند ایشان هم یك ماه حبس برای همین پرونده داشتند - به ایشان گفتند این پرونده ها را صورت جلسه كنید و تحویل آقای دكتر عباس پالیزدار بدهید.

یادتان هست موضوع پرونده ها چه بود؟

بله، یكی از پرونده ها را به عنوان نمونه به من دادند دیدم، پرونده لاستیك دنا بود. یك موسسه خیریه با وزارت صنایع مكاتبه كرده بود كه لاستیك دنا را به ما بفروشید.

بر چه اساسی خواستار خرید این كارخانه شده بود؟

برای كارهای خیریه!

چه سالی بود؟

اوایل دهه 70 بود؛ زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی، بعد ارجاع شده بود به كارشناس و كارشناس یك رقمی گذاشته بود. موسسه گفته بود این رقم خیلی بالاست و معقول نیست و دوباره كارشناسی شود. گفته بودند كه شما دستمزد كارشناس را بدهید، اما آنها می گویند ما نداریم بدهیم كه خودشان دادند و در كارشناسی بعدی رقم خیلی افت كرد.

چقدر؟

یادم نیست، من اصلابه رقم هایش دقت نمی كردم. من داشتم سیكل حقوقی اش را نگاه می كردم كه آیا از لحاظ حقوقی ضوابط قانونی رعایت شده یا خیر. كارشناسی بعدی كه دوباره صادر شد و رقم خیلی پایین تری از آن رقم ارایه شده بود باز به موسسه ابلاغ شد و موسسه گفت ما این را هم نداریم بدهیم اجازه دهید كه ما كارخانه را تملك كنیم و از درآمد ناشی از كار، پول خرید را قسطی می دهیم. وزارتخانه می گوید پس ما یك قراردادی با شما می بندیم اما شما باید به ما چك بدهید، آنها می گویند ما چك هم نداریم، گفتند سفته بدهید، می گویند پول خرید سفته را هم نداریم. سفته ها را هم از جیب دولت می خرند و دو نفر از اعضای هیات مدیره پشت سفته ها را امضا می كنند و بعد اسناد نقل و انتقال صورت می گیرد.

بعد چه شد؟

كارخانه به تملك موسسه خیریه درآمد و سفته ها هم وصول نشد. در نتیجه سازمان بازرسی ورود كرده و اعلام جرم شده بود. روزهای بعد پرونده یك معدن سنگ را خواندم.

گفتم آقای پالیزدار اینها را می خواهید چه كار كنید؟ این پرونده ها در همان مقطع سازمان بازرسی مختومه شده بود.

با حكم چه كسی؟

بدون هیچ حكمی بایگانی شده بود. یك سری از اینها به دادسرای مفاسد اقتصادی رفته و مدت زمان زیادی مانده بود. وقتی وكیل متهم مراجعه می كرد به او گفته می شد این پرونده مشمول مرور زمان شده و قرار موقوفی تعقیب صادر شده بود.

من دیدم كه در گزارش تحقیق و تفحص مان می شود روی اینها كار حقوقی كرد. یكی اینكه با كارشناسان سازمان بازرسی كه كار را نیمه تمام رها كرده بودند برخورد شود و دیگر اینكه با قضاتی كه باعث شده بودند برخی پرونده ها بدون اقدام بماند و مشمول مرور زمان شود برخورد صورت گیرد. من گفتم به عنوان مشاور حقوقی می توانم به مجلس گزارش كنم مجلس بیاید. قانونی درست كنید كه سوءاستفاده ها نسبت به اموال دولتی مشمول مرور زمان نشود من كتبا گزارش نوشتم و به خانم آجرلو دادم. علت خروج من بعد از سه ماه از كمیته هم این بود كه هیچ وقعی به كارهای من گذاشته نشد. بعد از مدتی به آقای پالیزدار گفتم كه اینجا امكاناتی نیست و او گفت كه اگر شما صلاح می دانید این پرونده ها را به دفترتان ببرید. از طرفی من گفتم این پرونده ها همه محرمانه است. گفت: پس چه كار كنیم. گفتم: اگر صلاح می دانید من كپی اینها را بگیرم. در نتیجه با انتشارات مجلس هماهنگ كردند و اینها را كپی كردند.

با دستور چه كسی؟

با دستور خود آقای پالیزدار. جالب اینكه ما یك روز كه داشتیم با هم ناهار می خوردیم گفتم: شما دبیر كمیته تحقیق و تفحص هستید؟ گفت: بله گفتم: با چه استنادی؟ گفت: خانم آجرلو جلو خود شما گفتند. گفتم: آمدیم فردا خانم آجرلو گفتند نیستید.

پس هنوز حكم رسمی به ایشان نداده بودند؟

نداده بودند، بعد ایشان گفتند كه یعنی شما می فرمایید ایشان زیر حرفش می زند. گفتم: به نظر من این اسناد و مدارك همه طبقه بندی دارد باید با شما و با یك مجوز رسمی این بررسی ها را انجام بدهند. گفت: من با خانم آجرلو رودربایستی دارم. گفتم: خودم از او می گیرم. خودم نشستم پشت مانیتور، تایپ كردم جناب آقای عباس پالیزدار به موجب این حكم شما به عنوان دبیر كمیته تحقیق و تفحص مجلس در سازمان بازرسی كل كشور منصوب می شوید. فاطمه آجرلو نماینده كرج. این را در دو نسخه كپی گرفتم یك ساعت بعد خانم آجرلو آمدند و گفتم: بی زحمت این را امضا كنید كه جلو خود من، این را امضا كرد.

بعدا پالیزدار رفت كارگزینی و دبیرخانه مجلس این نامه را شماره و تاریخ كرد؛ یعنی این نامه رسمیت پیدا كرد. بعد من را دعا كرد كه تو چقدر لطف بزرگی كردی.

چطور جرات كردید بدون دستور كتبی، پرونده های مهم را جابه جا كنید؟

كار بدی كه نمی خواستیم بكنیم. در حضور خود من به آقای پالیزدار گفتند چند روز پرونده ها را ندهید.

مگر آنها پرونده ها را نمی خواستند؟

بله. ولی اعضا نمی خواستند پس بدهند. بعد من متوجه شدم كه آقای پالیزدار پرونده ها را می گذارد در صندوق عقب ماشین و می برد بیرون. گفتم آقای پالیزدار اگر جلو در بگردند چه می كنید؟ گفت ما اینها را هماهنگ كردیم كه ببریم از اینها اسكن بكنیم. بعد از مدتی به حراست جلو در گفته شد كه اینها را راه ندهید.

از چه تاریخی؟

من از مرداد آن سال با كمیته شروع به كار كردم و مهر ماه بود كه این دستور را دادند.

مگر خود آنها همكاری نكرده بودند؟

چرا، اما نمی دانم، شاید موضوع زمان بود كه این دستور را دادند. بعد خانم آجرلو گفت: من در مجلس یك جایی به شما می دهم. در زیرزمین ساختمان بهارستان یك اتاقی را به ما دادند. چند روز بعد به آقای پالیزدار گفتم: من چندبار به شما عرض كردم كه یك جلسه با حاج خانم بگذارید كه من بروم گزارش بانك پارسیان و مرور زمان را در پرونده ها بگویم. ما چند بار قرار گذاشتیم و هر دفعه نشد تا اینكه یك بار آنقدر جلو در ورودی كمیسیون آموزش عالی نشستیم تا پیدایشان كردیم.

چند وقت از این قضیه كه شما مستقر شده بودید، می گذشت؟

سه ماه!

چند تا از آن 124 پرونده را خواندید؟

چهار مورد را. یكی هم قضیه داروهایی بود كه وارد شده بود اما بعد از مدتی آنها را در بیابان های ورامین دفن كرده بودند.

در این مدت با شما تماس گرفته می شد كه پیگیری نكنید.

خیر.

بعد شما گفتید كه من نمی آیم.

بعد دو، سه بار آقایان ترابی، خجسته و پالیزدار به من زنگ زدند و من هم عذرخواهی كردم و رابطه مان به كل قطع شد تا اردیبهشت 87 كه در روزنامه ها خواندم ایشان سخنرانی های افشاگرانه ای كرده، من هم رفتم تلفنش را از سررسید سال قبل پیدا كردم.

یعنی با هم در تماس نبودید؟

اصلا. حتی شماره پالیزدار را هم از موبایلم پاك كرده بودم.

با دختردایی تان چطور؟ آقای رامین از شما نپرسیدند چه شد؟

ارتباط خانوادگی را داشتیم. آقای رامین با همه فامیل خانمش ارتباط ندارد. هر وقت ما می رفتیم منزل دایی مان اگر ایشان را می دیدیم همان بود. تا اینكه من به آقای پالیزدار زنگ زدم و گفتم این چه كاری بود كه كردید. گفت شما ترسو هستی و در اوج نیازی كه به شما داشتیم، ما را تنها گذاشتید.

اینها ادامه داده بودند؟

بله.

یعنی مجلس همچنان اجازه می داد كه اینها به كارشان ادامه بدهند؟

بعدها در جلسات بازجویی فهمیدم داستان از این قرار بوده كه بعد از اینكه من از مجموعه خارج شدم اینها مهندس كامپیوتری را آوردند كه الان به دوسال حبس محكوم شده و با ایشان قرارداد بستند برای اسكن پرونده ها.

بعد چه شد؟

این طور كه من بعدها متوجه شدم، این بود كه اینها را دی وی دی كردند و این دی وی دی ها را در اختیار خانم آجرلو و سایر اعضا قرار دادند.

چه زمانی؟

همان سال 86 در اختیار آنها گذاشتند و رابطه شان كلابا سازمان بازرسی قطع شد. بعدش همزمان كمیته های دیگر تحقیق و تفحص در سازمان های دیگر هم گزارش شان را دادند و گزارش كامل شد و در زمستان 86 تحویل مجلس داده شد كه حدود 150 صفحه بود بعد آنقدر اصلاحیه خورد كه نزدیك 12 صفحه شد.

یعنی پالیزدار دی ماه 86 آن را تمام كرد و دیگر به مجلس هم نرفت؟

بله، 150 صفحه گزارش را به خانم آجرلو می دهد. خانم آجرلو و سایر دوستان امضایش می كنند می دهند به رییس مجلس. آقای پالیزدار از همان دی ماه 86 به جاهای مختلف می رود و شروع می كند به سخنرانی كردن.

با چه هدفی؟

پاسداشت خون شهدا و مبارزه با مفاسد اقتصادی.

اولین بار كجا سخنرانی كرد؟

جاهای مختلف مثلادر ستاد انتخابات خانم آجرلو در كرج، ستاد انتخابات آقای حسین رضاخواه در قم كه یكی از متهمان هم هست.

همدانی: كسانی هم بودند كه در این میان خط و خطوطی می دادند و سفارش می كردند.

بعد چه شد؟

از دی ماه 86 تا خرداد 87 به مدت شش ماه این طور كه پالیزدار می گوید در هشت مركز سخنرانی كردند.

هیچ اعلام جرمی هم علیه شان نمی شد؟

نه، در 14/2/87 ایشان در دانشگاه بوعلی همدان آن سخنرانی را كرد كه با یك موبایل از ایشان ضبط شد.

چه كسی از او دعوت كرده بود؟

بسیج دانشجویی دعوت كرده بود. یك پلاكارت زده بودند از اینجا تا سر آرژانتین كه مقدم جناب آقای دكتر عباس پالیزدار، دبیر محترم كمیته تحقیق و تفحص از قوه قضاییه را گرامی می داریم. رییس دانشگاه، كل اعضای هیات علمی، حراست نماینده وزارت علوم هم در آن جلسه بودند. اصلاتمام كلاس های دانشجویان را آن روز تعطیل كرده بودند تا همه در سالن اجتماعات دانشگاه به بیانات آقای پالیزدار گوش كنند و این سخنرانی در اینترنت پخش شد اما باز هم هیچ كس متعرض آقای پالیزدار نشد. تا 20-10 روز بعدش در اول خرداد 87 گزارش آقای دهقان قرائت شد.

آن گزارش 12 صفحه ای؟

در این گزارش 12 صفحه ای تعدادی از عنوان های شغلی قضات آورده شد.

به آن 124 پرونده اشاره ای شد؟

نه.

در گزارش 150 صفحه ای چطور؟

نمی دانم.

و در گزارش 12 صفحه ای مشخصا چه كسانی را متهم كردند؟

یك سری از قضات.

این قرائت می شود و مجلس تعطیل می شود. می روند تعطیلات پایان دوره. در این خلاتعطیلات مجلس یك مرتبه پالیزدار به عنوان مطلع به دادگاه احضار می شود.

به چه شعبه ای احضار می شود؟

بازپرس شعبه 2 آقای پالیزدار را به عنوان مطلع احضار می كند. همان شب هم من به ایشان زنگ زدم و گفتم یادتان هست گفته بودم این كار شما اشتباه است كه رفتی دانشگاه سخنرانی كردی.

پالیزدار چه گفت؟

گفت شما ترسو هستید و من هنوز همان نیت جهاد فی سبیل الله را دارم و فردا هم می خواهم بروم دانشگاه صنعتی اصفهان سخنرانی كنم، پس فردا هم دانشگاه شیراز، بعد فلان جا و فلان جا. یك برنامه زمان بندی شده را وزارت علوم در اختیار من گذاشتند و باید مردم و دانشجویان و قشر فرهیخته ما از این چیزها آگاه شوند.

یعنی وزارت علوم سخنرانی های پالیزدار را هماهنگ می كرد؟

بله! یك كاغذی را داده بودند كه بعدا در دادگاه این را تایید كرد كه فلان روز فلان جا و فلان روز بهمان جا برود و هر دانشگاهی هم كه رفته به او تقدیر نامه دادند. مثلادر همین دانشگاه بوعلی همدان به پالیزدار تقدیرنامه دادند. همه تقدیرنامه هایش در پرونده هست.

چه دانشگاه هایی است؟

بوعلی همدان، اصفهان، شیراز و دانشگاه های رسمی كشور سخنرانی كرده بود.

و تقدیرنامه گرفته!؟

بوعلی را من خبر دارم بعد هم من به حالت خنده گفتم اگر تو را گرفتند روی من به عنوان وكیل مدافع حساب كن كه او هم گفت: خبرت می كنم. این داستان اردیبهشت 87 اتفاق افتاده بود. كه بعد بازپرس به عنوان مطلع ایشان را احضار می كند.

مطلع در چه پرونده ای؟

نمی دانم. تلفنی احضارش كرده. این طور كه خودش می گوید می گفت من با خانم آجرلو و سایر نمایندگان هماهنگ كردم آنها هم گفتند اشكالی ندارد برو ما با دادستان هماهنگ كردیم هیچ مشكلی پیش نمی آید. پالیزدار كه می رود یك مرتبه تفهیم اتهام می كنند. به عنوان نشر اكاذیب و ایشان را می برند دربند. دو، سه روز بعدش چند تا از نمایندگان مجلس به عنوان معاونت در جرم با ایشان تحت تعقیب قرار می گیرند و آقای بازپرس علیه آجرلو و دهقان و كامران اعلام جرم می كند.

همدانی: توجه داشته باشید كه تا اینجا افرادی كه به عنوان شاكی خصوصی هستند هیچ شكایتی ندارند.

شما چطور بازداشت شدی؟

یك روز شخصی به من زنگ زد و گفت: مرا خانم X فرستاده می خواهم برای مشاوره به دفتر شما بیایم، دفترتان كجاست، آدرس دفتر را دادم، گفت: من فردا چه ساعتی بیایم. گفتم: ساعت شش بعدازظهر. ساعت شش آمدیم دیدیم چهار نفر آنجا نشسته اند و موكل هایم را رد كردند و گفتند، از دادسرای تهران حكم داریم دفتر شما را بازرسی كنیم. گفتم: می توانم حكم تان را ببینم نگاه كردم، گفتم: در ارتباط با پرونده پالیزدار است. گفت: نمی دانم. گفتم: چطور نمی دانید؟ وقتی می خواهید تفتیش كنید باید یك خطی به شما بدهند. اینجا پرونده طلاق هست، پرونده خانواده هست. شما چه چیزی را می خواهید تحقیق كنید. گفت: بله در مورد پرونده پالیزدار است. دیدم: زیر همان نوشته كه نامبرده تحت الحفظ دستگیر شود و در صورت استنكاف برخورد شود. رفتیم خانه ام را هم گشتند.

كلاچند روز بازداشت بودید؟

22 روز.

آن مدت وكیل داشتید؟

بله! آقای رمضان حاجی مشهدی. من قبل از اینكه ایشان را بشناسم دیدم در روزنامه ها نوشته كه حاجی مشهدی وكیل تسخیری دانشگاه پلی تكنیك شده و بعد دیدم كه هیچ كاری هم برای آنها نكرده. بعد از اینكه پالیزدار را گرفتند، دیدیم كه وكیل ایشان آقای رمضان حاجی مشهدی است و مصاحبه ایشان را با روزنامه ها می خواندیم. در زندان كه بودم حدود روز پانزدهم، رییس بند گفت: آقای عطار این فرم وكالتنامه را امضا كن، یكی دیگر از دوستانم به نام آقای حسین گودرزی همراه با آقای همدانی از قبل وكیل من بودند.

آقای پالیزدار چند وقت بعد آزاد شد؟

10ماه بعد از انتخابات آزاد شد.

كلاپالیزدار چند سال زندان بود؟

خودشان می گفت بالای 9 ماه انفرادی بود.

یعنی تنها بود؟

مدتی تنها بود و مدتی هم با دو، سه نفر دیگر.

كیفرخواستی كه برای شما صادر شد مبنی بر چه اتهام هایی بود؟

چهار اتهام. نگهداری اسناد طبقه بندی شده، مشاركت در سرقت اسناد طبقه بندی شده با پالیزدار و مشاركت در تشكیل باند. در كیفرخواستی كه برای ما صادر شده بود سه نفر نماینده مجلس هم بودند. برای آقای دهقان در همان مرحله دادسرا منع تعقیب صادر شد و آن دو نفر دیگر را مجرم اعلام كرد.

پرونده قاعدتا باید به دادگاه عمومی كیفری می رفت. دادستان گفت چون دو نماینده مجلس، متهم این پرونده هستند، رسیدگی به جرایم نماینده مجلس و وزرا باید در كیفری استان با حضور سه قاضی انجام گیرد.

بعد جلسات دادگاه تشكیل شد؟

پشت سر هم از 17 تا 24 اسفند جلسات برگزار شد. سه، چهار روز اول، آقای ارمغان وكیل آقای پالیزدار از او دفاع می كرد.

آن موقع پالیزدار زندان بود؟

بله!

روحیه شان چطور بود؟

خوب بود، می گفت اگر نتوانستم حرف هایی را كه می زنم، اثبات كنم بعد مرا فلان كنید یا می گفت دكترایم جعلی نیست.

بعد چه شد؟

بعد ایشان رفت زندان. ما هم كه با قرار آزاد بودیم و سه، چهار ماه گذشت تا اینكه انتخابات برگزار شد.

همه با قرار آزاد بودید؟

بله، انتخابات كه برگزار شد، یك هفته بعد پالیزدار آزاد شد.

چه زمانی حكم تان را دادند؟

5/3/88 ولی 30/3/88 به ما اجازه رویت حكم دادند. پالیزدار 10سال، ترابی سه سال و بقیه هم دو سال به زندان محكوم شدند. قائمی نسب هم به بدل از حبس نزدیك 700 هزار تومان جریمه محكوم شد.

بعد پالیزدار به 10 سال زندان محكوم شد؟

بله! قاضی من را از سه اتهام تبرئه كرد فقط برای نگهداری اسناد دو سال حبس داد.

متهمان چه كسانی بودند؟

همدانی: متهمان به شرح این افراد بودند: 1- آقای عباس پالیزدار 10 سال 2- جواد ترابی سه سال 3- آقای سعید آجیلی 4- آقای خجسته 5- آقای پیمان حاج محمود عطا 6-آقای حسین رضا خواه 7-آقای محسن قائمی نسب

8-آقای علی پالیزدار 9- آقای مهدی حسنی (برادرزنش) 10- آقای كامران 11- آقای دهقان 12- خانم فاطمه آجرلو.

بعد آنجا از خودتان دفاع كردید و حكم رفت برای تجدید نظر؟

حكم برای تجدید نظر رفت شعبه 21 و همه را تبرئه كردند به جز پالیزدار، ترابی و آجیلی.

ترابی و آجیلی چند سال حبس داشتند؟

ترابی سه سال، آقای پالیزدار هم شد شش سال.

بعد چه شد؟

همدانی: بعد از آن پرونده ما به خاطر شكایت هایی كه از قضات پرونده و بازپرس دادستان كرده بودیم رفت به دادسرای انتظامی قضات.

ما تا اینجا رسیدیم كه احكام رفت برای تجدیدنظر و حكم زندان برای سه نفر صادر شد آن سه نماینده هم به دادگاه تجدیدنظر شكایت كردند؟

همدانی: آن دو نماینده نمی روند به دادگاه در نتیجه رای بدوی شان صادر و برایشان ارسال شد، منتهی به آنها ابلاغ نشد. چون هیات رییسه مجلس از امضای خودداری می كرد. یك سال پرونده همین طور ماند، در آخر همین - دو، سه ماه پیش - دو نفرشان واخواهی كردند و واخواهی شان پذیرفته شد و تبرئه شدند.

حكم چه زمانی نهایی شد؟

اردیبهشت 89.

چرا تا الان اجرایی نشده بود؟

همدانی: این پرونده به خاطر شكایتی كه شده بود به دادسرای انتظامی قضات رفته بود و نمی شد حكمش اجرایی شود.

چه كسانی شكایت كردند؟

من، آجیلی، ترابی، رضاخواه و قائمی نسب.

پالیزدار چطور؟

چند بار هم به ایشان گفتیم ولی شكایت نكرد

بعد به اینجا رسیدید كه الان حكم اجرا شده است؟

نسبت به جواد ترابی و پالیزدار حكم اجرا شده و نسبت به سعید آجیلی هم می خواهند حكم را اجرا كنند ولی هنوز پیدایش نكرده اند.

یعنی متواری است؟

حتما متواری هستند.

بعد به اینجا رسیدید كه آقای پالیزدار را احضار كردند تا حكم اجرا شود. شما وكیل پالیزدار هم هستید؟

همدانی: بله، وكیل سه نفرشان هستم. انصافا اجرای احكام و دادستانی در این مدتی كه بنا بود ایشان دستگیر شود، همكاری و دلسوزی خوبی داشتند. آقای جعفری. دولت آبادی، دادستان تهران، اخلاق را به شدت رعایت می كردند. حتی وقتی گفتیم، پالیزدار مشكلات بدی دارد گفت: مدارك پزشكی دارید؟ چون ایشان هم پرونده پزشك قانونی اش در كرج بود (چون در زندان رجایی شهر بود) از آنجا استعلام می كنند و آنجا هم می گویند: بله ایشان سابقه جبهه و جنگ دارد و فعلابرای شش ماه تحمل كیفر را ندارد. باز دوباره این گواهی پزشك قانونی رفت و بررسی شد و خودشان هم استعلام كردند تا اینكه اعتبار گواهی تمام شد. و باید نامه مجدد می گرفتیم. اینجا بود گفتند كه به پالیزدار بگویید ما باید خودشان را ببینیم و گواهی لازم را هم بیاورند.اما پالیزدار می گفت، اگر خودش را معرفی كند باید برود زندان. از آن طرف هم قول داده بودند كه ما دستور رهبری مبنی بر معادل سازی هر روز انفرادی برابر با 10 روز زندان عادی را برای تو می گیریم.

دنبال چه نامه ای بودید؟

نامه معادل سازی انفرادی با حبس عادی بر اساس یك روز 10 روز.

مگر طبق آیین دادسرای كیفری در قانون چنین چیزی داریم.

نه نداریم.

وقتی این طور ماده ای در كتاب قانون نیست چرا دنبالش می گردید؟

همدانی: حكم حكومتی رهبری است. وقتی رهبری یك دستوری در این باره می دهند ما به نفع متهم حتما استفاده می كنیم.

چرا آنها به برائت پالیزدار رای ندادند؟

خیلی تخفیف دادند. یك مرتبه كه نمی توانستند تبرئه اش كنند ولی من استدلالم این است كه آجیلی و ترابی را به همان دلایلی كه ما را تبرئه كردند هم باید آنان را تبرئه می كردند.

الان آجیلی و ترابی چه مدت باید در زندان می ماندند؟

دو و سه سال.

چقدرش را زندان بودند؟

نصفش را.

مگر طبق قانون اگر نصفش را بروند نمی توانند آزاد شوند؟

باید بروند و یك مدتی كه گذشت، تقاضای آزادی مشروط بدهند.

اگر نصف بگذرد شما این اقدام را می كنید؟

بله!

الان شما اقدامی انجام داده اید؟

همدانی: ما الان سه، چهار راه داریم. یكی تقاضای اعمال ماده 18 كه داریم انجام می دهیم؛ یعنی اعاده دادرسی از طرف رییس قوه قضاییه. دوم، اعاده دادرسی است كه خودمان انجام می دهیم كه به عنوان یك فرد عادی شكایتی است كه علیه قضات و بازپرس پرونده كردیم و بعد هم پیگیری نامه.

واقعیت این است كه پالیزدار تحمل حبس و كیفر را ندارد و تقاضای آزادی اش را دارم.

آیا رابطه ای بین فهرست آقای احمدی نژاد از مفسدان! با اسامی پالیزدار بود؟ پالیزدار این اسامی را در اختیار ایشان گذاشته بود؟

یك نسخه از دی وی دی را به احمدی نژاد داده بود. در جلسات دادگاه، آقای پالیزدار گفت: من یك نسخه از این دی وی دی را دادم به آقایان رییس جمهور ، حدادعادل دادستان كل كشور و وزیر اطلاعات.

امیدوار هستید پالیزدار آزاد شو؟.

بله.

دو متهم دیگر چطور؟

همدانی: امیدوارم به زودی ایشان به خاطر وضعیت پزشكی اش آزاد شود.

الان چه كسی شاكی آقای پالیزدار است؟

خیلی از كسانی كه به آنان اتهام زده شده.

ویدیو مرتبط :
درگیری لفظی احمدی نژاد و لاریجانی و ترک مجلس توسط احمدی نژاد

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

انتخاب مدیرعامل و هیات مدیره پرسپولیس و استقلال، با نظر احمدی نژاد؟/ در دیدار علی پروین با احمدی نژاد چه گذشت؟

 

 

 

"لیست اعضای هیات مدیره استقلال و پرسپولیس، توسط احمدی نژاد تایید شده است"

با بیان ادعای فوق، تصریح کرد: دو لیست پیشنهادی متشکل از تعدادی از چهره های سیاسی و ورزشی جهت حضور در هیات مدیره دو باشگاه استقلال و پرسپولیس به رییس جمهور ارائه شد.

وی افزود: این لیست بلند بالا که سوی وزیر ورزش به آقای احمدی نژاد ارائه شد، با تایید تعدادی از اسامی از سوی احمدی نژاد و پیشنهاد ایشان مبنی بر انتخاب آقایان رویانیان و فتح الله زاده به عنوان مدیرعامل باشگاه پرسپولیس و استقلال، همراه بوده است.

در دیدار علی پروین با احمدی نژاد چه گذشت؟

این منبع مطلع به دیدار علی پروین با محمود احمدی نژاد اشاره کرد و گفت: پس از درخواست رسانه ای علی پروین مبنی بر "تقاضای دیدار با رییس جمهور"، وی دیداری با محمود احمدی نژاد داشت.

وی اضافه کرد: پروین در دیدار با احمدی نژاد، پیشنهاداتی در مورد اعضای هیات مدیره به او داده است.

این منبع مطلع در ادامه مدعی شد: حتی برخی ناراحتی کاشانی و دلخوری او از احمدی نژاد را نتیجه ی دیدار پروین با رییس جمهور می دانند.

علی پروین که در انتخابات ریاست جمهوری گذشته، به صورت رسمی از احمدی نژاد حمایت کرده بود، از سوی رویانیان به عنوان "همه کاره ی مسائل فنی" معرفی شده است.

پیش از این حبیب کاشانی مدیرعامل مستعفی پرسپولیس گفته بود که "احمدی نژاد از او خواسته پرسپولیس را ترک نکند"