اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مطهری: احتمال استیضاح رئیس‌جمهور زیاد است/بخشی اصولگراها فکر می‌کنند برای هر اقدامی اول باید بروند از آقا اجازه بگیرند



مطهری: احتمال استیضاح رئیس‌جمهور زیاد است

افراد کمی خطرات دولت احمدی‌نژاد را متوجه شدند

عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، با بیان اینکه احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود درباره مکتب ایرانی را بروز نداده‌اند، گفت: افراد کمی خطرات دولت احمدی‌نژاد و اطرافیان وی را متوجه شدند.

 



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

علی مطهری، ضعف کابینه دولت احمدی‌نژاد را عامل اصلی وضعیت کنونی اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کشور خواند و تأکید کرد: طرح سئوال از رئیس‌جمهور چهره دولت را آشکار می‌کند و هرچه مسائل آشکار و روشن‌تر شود به نفع مردم است.

به گزارش خانه ملت، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، با بیان اینکه احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود درباره مکتب ایرانی را بروز نداده‌اند، گفت: افراد کمی خطرات دولت احمدی‌نژاد و اطرافیان وی را متوجه شدند. 

شما به عنوان عضو کمیسیون فرهنگی مجلس وضعیت نظارت بر رسانه‌ها و مطبوعات را چطور ارزیابی می‌کنید؟ عملکرد دولت در این زمینه چگونه بوده است؟ نظارتی که در این بخش بر مطبوعات است معیارهای مشخصی دارد یا براساس گرایش‌های سلیقه‌ای صورت گرفته است؟ درباره موضوع توقیف روزنامه شرق نظر هیات نظارت بر مطبوعات چگونه بوده است؟

- با توجه به اینکه چند تن از اعضای هیأت نظارت بر مطبوعات تغییر کرده‌اند، در زمان حاضر این هیات ترکیب قابل قبولی نسبت به گذشته پیدا کرده است و اکنون فضای بهتری بر هیأت حاکم است و اعضای آن نسبت به مسئله آزادی بیان اهمیت بیشتری قایل هستند و بسیاری از سختگیری‌هایی که در گذشته بود، اکنون نیست.

فضای رسانه‌ای بر تصمیم هیأت نظارت اثرگذار است

معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد هم نسبت به معاونت قبلی بهتر شده است و نگاه خوبی به مطبوعات و رسانه‌ها دارد. ترکیب فعلی هیأت نظارت بر مطبوعات رفتار قابل قبولی را ارائه کرده است.

البته در برخی موارد وجود اختلاف نظر امری طبیعی است. به عنوان مثال درباره روزنامه شرق نظرات مختلف بود اما تصمیم نهایی بر اساس اکثریت آراء گرفته شد. در این موارد همواره فضای رسانه‌ای بر تصمیمات هیأت تأثیرگذار است. فضایی درباره کاریکاتور روزنامه شرق از سوی برخی خبرگزاری‌ها ایجاد شد که به طور طبیعی در کار هیأت نظارت اثر گذاشت.

اظهارنظر سریع وزیر ارشاد درباره روزنامه شرق از نظر حقوقی اقدام درستی نبود

به مجرد اینکه این کاریکاتور در روزنامه شرق چاپ شد برخی خبرگزاری ها به طور مسلسل اخباری راجع به این موضوع منتشر و فضایی ایجاد کردند که بر اثر آن صبح فردا در مجلس نامه‌ای با بیش از ۱۰۰ امضا در محکومیت این کاریکاتور تهیه شد. این موضوع روی تصمیم‌گیری هیأت نظارت تأثیر  گذاشت و در این میان شخص وزیر هم احساس مسئولیت کرد و قبل از آنکه جلسه هیأت نظارت بر مطبوعات تشکیل شود اعلام کرد که روزنامه شرق توقیف خواهد شد. این اظهارنظر از نظر حقوقی و قانونی اقدام درستی نبود و اعلام آن باید به نظر هیأت موکول می‌شد.

حتی وزیر ارشاد بنا داشت تلفنی نظر موافق اعضای هیات نظارت را بگیرد و اعلام شود اما ما گفتیم حتما باید جلسه‌ هیأت تشکیل و استدلال‌ها شنیده شود، که در نهایت، هیات به توقیف روزنامه شرق و معرفی آن به دادگاه رای دادند.

با توقیف روزنامه شرق موافق نبودم/توقیف یک روزنامه شرایط کشور را بحرانی نشان می‌دهد

من با توقیف روزنامه شرق موافق نبودم و معتقد بودم باید به تذکر و ارجاع به دادگاه اکتفا شود چرا که توقیف یک روزنامه آثار روانی و اجتماعی بر جای می‌گذارد و شرایط کشور را بحرانی نشان می‌دهد. ما در هیأت نظارت باید به حداقل توقیف روزنامه‌ها اکتفا کنیم. به هر حال رأی گیری و نظر اکثریت، تصمیمات هیات نظارت بر مطبوعات را مشخص می‌کند. البته برخی سخت‌گیری‌ها در حوزه مطبوعات کشور ناشی از فشار نهادهای امنیتی کشور است که گاه به خاطر دستورالعمل‌هایی که از این نهادها به هیأت نظارت می‌رسد هیأت مجبور می‌شود تذکری بدهد یا اقدامی در جهت محدود کردن مطبوعات انجام دهد.

انتقاد از وضع اقتصادی را سیاه نمایی نمی‌دانم

شخصا برخی ملاحظات مانند این که انتقاد از وضع اقتصادی را به عنوان سیاه نمایی معرفی کنیم یا نسبت به افرادی که در بحران سال ۸۸ نقش داشتند حساسیت بیش از حد نشان دهیم که از اینها ذکری در مطبوعات نباشد یا ایراد گرفتن از چاپ عکس خاتمی در روزنامه‌ها را قبول ندارم و این اقدامات سیاست‌های خوبی نیستند. بر این اساس دست هیأت نظارت در مواردی بسته است.

نظر شما در باره به کارگیری نظارت بیشتر بر فضای سایبری با توجه به گسترش روز افزون آن چیست؟ آیا نیازی احساس می‌شود که نظارت بر فضای سایبر متولی مشخصی پیدا کند؟ آیا شرایط موجود در فضای سایبر جوابگوی نیازهای لازم است؟

- شورای عالی فیلترینگ کشور ۱۳ سازمان و نهاد و وزارتخانه را در بر می‌گیرد که کار آنها ارتباطی با هیأت نظارت بر مطبوعات ندارد. این شورا درباره فیلتر کردن یک سایت تصمیم می‌گیرد و در این زمینه جنبه‌های اخلاقی و سیاسی در نظر گرفته می‌شود که متأسفانه حساسیت در مسائل سیاسی بیشتر است.

به میزان گزارش‌هایی که از مطبوعات در هیأت نظارت بررسی می‌شود، از خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع رسانی در فضای مجازی گزارش تهیه نمی‌شود

دست هیات نظارت برای بررسی مطالب سایت‌ها بسته است

بخشی از فضای مجازی که زیر نظر هیأت نظارت بر مطبوعات است خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع‌رسانی است که این سایت‌ها از چند ماه پیش پس از تصویب آیین‌نامه مربوط به قانون مصوب مجلس توسط دولت، تحت نظارت هیأت نظارت بر مطبوعات قرار گرفتند و قانون مطبوعات بر آنها حاکم است ولی در سایر موارد دست هیأت بسته است و کار به همان شورای فیلترینگ واگذار شده است.

نظارت کاملی بر سایت‌ها در حال حاضر وجود ندارد

به میزان گزارش‌هایی که از مطبوعات در هیأت نظارت بررسی می‌شود، از خبرگزاری‌ها و پایگاه‌های اطلاع رسانی در فضای مجازی گزارش تهیه نمی‌شود. بنابراین نظارت کاملی بر این سایت‌ها در حال حاضر وجود ندارد و با توجه به اینکه بسیاری از اخباری که در مطبوعات منتشر می‌شود برگرفته از اخبار سایت‌ها و خبرگزاری‌ها در فضای مجازی است، وقتی از مطبوعات درباره درج مطلبی پرسش می‌شود، آنها به مطالب مندرج در این سایت‌ها و خبرگزاری‌ها استناد می‌کنند و مسئولیت اصلی را متوجه آنها می‌دانند.

اقدام یک خبرگزاری در انتشار نامه طبقه بندی شده دولت، غیرقانونی بود و تذکر گرفت

به عنوان مثال اقدامی که اخیراً یک خبرگزاری انجام داد و نامه‌ محرمانه و طبقه‌بندی شده‌ای از رئیس جمهور خطاب به استانداران درباره دخالت نمایندگان در امور اجرایی را منتشر کرد، فارغ از محتوای نامه، عملی غیرقانونی بود و این خبرگزاری تذکری در این زمینه دریافت کرد.

با تصویب طرح یا لایحه جامع نظام رسانه این امر سامان بهتری پیدا می‌کند و مشخص خواهد شد که نظارت بر خبرگزاری‌ها و سایت‌های خبری همچنان بر عهده هیأت نظارت بر مطبوعات باشد یا مثلا به شورای عالی فضای مجازی کشور واگذار شود. به هرحال باید سایت‌های فضای مجازی شناسنامه‌دار و ثبت شوند چرا که گاه آبروی افراد در فضای مجازی برده می‌شود، پس باید افرادی متولی این سایت‌ها شوند و مسئولیت محتوای آن را بپذیرند تا تهمت‌ها، دروغ‌ها و اشتباهات قابل پیگیری باشد.

فعالیت‌های سینمایی یکی از شاخه‌های مهم فرهنگ کشور است، در نه ماه اخیر موضوع مهمی که در حوزه سینمایی کشور مطرح بوده موضوع انحلال خانه سینما از سوی وزارت ارشاد و احیاء مجدد آن پس از انحلال بود، نظر شما در این باره چیست؟

از ابتدا با انحلال خانه سینما موافق نبودم و معتقد بودم مشکلات خانه سینما با گفت‌وگو قابل حل است.

من از ابتدا با انحلال خانه سینما موافق نبودم و معتقد بودم مشکلات خانه سینما با گفت‌وگو قابل حل است. اتفاقات رخ داده در این حوزه بیشتر ناشی از اختلاف نظر بین مسئولان است.، یعنی مسئولان وزارت ارشاد قائل به انحلال خانه سینما بودند ولی اکنون نظر مقامات عالی رتبه دولت بر انحلال نیست و این امر باعث تغییر در نظر وزارت ارشاد شده است. به هر حال تزلزل در تصمیمات مقامات اجرایی کشور در این زمینه امر مثبتی نبود چرا که تصمیم‌های دولت باید ثبات داشته باشد. این عدم ثبات، اقتدار حکومت را کم می‌کند.

پروژه سینمایی لاله از موضوعاتی است که بحث‌های زیادی در کمیسیون فرهنگی مجلس به دنبال داشت، نظر شما درباره اجرای این پروژه چیست؟

در اینکه ساخت فیلم لاله اولویت اول فرهنگی کشور نیست تردیدی وجود ندارد. این موضوع در کمیسیون فرهنگی هم مطرح شد اما تشخیص اولویت‌ها بر عهده سازمان سینمایی است.

روح  فیلمنامه لاله القاء تفکر فمینیستی و تقابل میان زن و مرد و وجود جامعه مردانه در ایران است که لاله با آن مبارزه می‌کند

منتظر اصلاح فیلمنامه لاله هستیم

این کمیسیون در حوزه فرهنگ نمی‌تواند وارد حیطه اجرا شود و برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی تعیین تکلیف کند. در این مورد مجلس حداکثر می‌تواند پس از ساخت فیلم اگر محتوای آن نامناسب بود اقدام نظارتی انجام دهد و مثلا از ابزار سؤال یا استیضاح و برکناری وزیر استفاده کند. فعلا با توجه به قولی که وزارت ارشاد برای اصلاح فیلمنامه داده، باید منتظر ماند.

کارگردان این فیلم به همراه رئیس سازمان سینمایی وزارت ارشاد به کمیسیون فرهنگی آمدند و توضیحاتی دادند. من از طرف کمیسیون فیلمنامه پروژه لاله را مطالعه کردم و گزارش دادم. روح این فیلمنامه القاء تفکر فمینیستی و تقابل میان زن و مرد و وجود جامعه مردانه در ایران است که لاله با آن مبارزه می‌کند و سرانجام با برنده شدن در مسابقات رانندگی پیروز می‌شود، گرچه مجریان این پروژه مدعی هستند که می‌خواهیم نشان دهیم که بانوان تا این حد در ایران آزاد هستند و فضای اجتماعی برای بانوان باز است و از طرفی با سیر در نقاط مختلف کشور نشان می دهیم که ایران کشوری عقب افتاده نیست، خصوصا که این فیلم بیشتر برای مخاطب خارجی و خنثی کردن تبلیغات ضد ایران در جهان ساخته می‌شود. همچنین می‌گویند این فیلم برای قشر خاصی از جامعه ساخته می‌شود.

پروژه لاله مصداق فیلم فاخر نیست، نیک نژاد برای ساخت فیلم لاله باید از گذشته خود تبری بجوید

بحث دیگر درباره فیلم لاله موضوع کارگردان آن بود.کمیسیون فرهنگی مجلس از طرفی فیلم‌ لاله را مصداق فیلم فاخر نمی‌دانست تا چنین هزینه‌ای به آن اختصاص داده شود، و از سوی دیگر ابهاماتی درباره کارگردان فیلم داشت. سوال این است که آیا فردی که فیلم‌های نامناسب در هالیوود ساخته است بدون اینکه از گذشته خود تبری جسته باشد می‌تواند برای ساخت فیلم لاله مورد استفاده قرار گیرد و آیا این اقدام و ورود این گونه افراد به این عرصه به صلاح فرهنگ و سینمای کشور هست یا خیر؟

یک نمونه از فیلم‌های اسدالله نیک‌نژاد کارگردان پروژه لاله که به عنوان نمونه به دست ما رسید، از نظر اخلاقی قابل دیدن نبود.

آیا وزیر ارشاد موافق ساخت پروژه لاله است؟

موافقت وزیر ارشاد با ساخت فیلم لاله تحت فشار مقامات ارشد دولت انجام گرفته است

در جلسه کمیسیون فرهنگی مجلس با وزیر ارشاد، برداشت اعضا این بود که وی با اجرای این پروژه مخالف است و حتی به نوعی از مخالفت‌های اعضای کمیسیون با ساخت این فیلم استقبال می‌کرد اما بعد از چندی دیدیم اعلام موافقت کردند. با توجه به قولی که گفته می شود در نیویورک مقامات عالی‌رتبه دولت به اسدالله نیک نژاد برای ساخت این فیلم داده‌اند، این احتمال تقویت می‌شود که موافقت وزیر ارشاد با ساخت فیلم لاله تحت فشار مقامات ارشد دولت انجام گرفته است. 

برخی انتقادهای شما درباره تفکر لیبرالیستی دولت در حوزه فرهنگ باعث شد تا در پاسخ به شما بگویند آقای مطهری نگاه همه جانبه‌ای به مسئله فرهنگ ندارد، نظر شما درباره این اظهارنظرها چیست؟

نگاهی که رئیس‌جمهور به مسئله امر به معروف و نهی از منکر و وظیفه دولت اسلامی در این خصوص دارد تأثیر منفی زیادی در جامعه گذاشته است

ما اصول و مبانی و معیارهایی داریم، اگر روش فرهنگی ما منطبق بر این اصول باشد ما اسلامی و اصولگرا هستیم، اما اگر منطبق نباشد دچار مشکل هستیم. مثلا نگاهی که ایشان به عنوان رئیس‌جمهور به مسئله امر به معروف و نهی از منکر و وظیفه دولت اسلامی در این خصوص دارد تأثیر منفی زیادی در جامعه گذاشته است، ضمن این که مخالف اجماع فقهاست.

سهل انگاری‌های دولت در زمینه فرهنگ آثار منفی در جامعه به جای می‌گذارد

اینکه رئیس جمهور در تلویزیون اعلام می‌کند که اساساً دولت وظیفه‌ای در قبال نظارت بر اموری  مانند عفاف و حجاب ندارد و صرفا باید کار فرهنگی کرد، این چراغ سبزی به افراد سهل انگار در این موضوع است که اثر منفی خود را بر جامعه ما گذاشته است.

اگر فردی به عنوان یک تحلیل‌گر و نظریه‌پرداز چنین سخنی بگوید چندان مهم نیست ولی وقتی رئیس جمهور کشور این حرف را می‌زند، آثار خاص خود را در جامعه بر جای می‌گذارد.

سخنان مطرح شده درباره مکتب ایرانی مطابق با مبانی اسلام نیست

برداشت ایرانی از اسلام و سخن گفتن از اسلام ایرانی  یک نوع قومیت‌گرایی و تفرقه‌افکنی در جهان اسلام است

همین‌طور در باب مسئله مکتب ایران حرف‌هایی مطرح می‌کنند که با مبانی اسلامی جور در نمی‌آید‌. مثلا می‌گویند ما برای تبلیغ انقلاب و اسلام به دلیل آنکه طالبان و القاعده هم از اسلام می‌گویند از اسلام سخن نگوییم و از ایران بگوییم و وقتی در تنگنا قرار می‌گیرند می‌گویند منظور ما این است که از برداشت ایرانی از اسلام و از اسلام ایرانی سخن بگوییم. این یک نوع قومیت‌گرایی و تفرقه‌افکنی در جهان اسلام است.

بزرگ کردن کوروش و داریوش و معرفی آنها به عنوان الگوی مدیریت برای جامعه ما یک اشتباه و نوعی ارتجاع است. ممکن است کوروش نقاط مثبتی هم داشته باشد اما هرگز الگوی ما نیست.

احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود درباره مکتب ایرانی را بروز نداده‌اند

رئیس‌جمهور ۲ یا ۳ سال پیش در مصاحبه تلویزیونی قبل از سفر به نیویورک مدل مدیریتی خود را مدل کوروش معرفی و اعلام کرد که تصمیم دارد در سازمان ملل این مطلب را بگوید و کوروش را به جهانیان بشناساند، اما مخالفت‌هایی صورت گرفت و عقب نشینی کردند. به نظر می‌رسد که احمدی نژاد و مشایی هنوز تمام افکار خود در این زمینه را بروز نداده‌اند.

انتخاب نوروز به عنوان بهترین زمان سال برای دید و بازدید و تفریح و سیاحت خوب است، نه این که از آن به عنوان "مکتب نوروز" تعبیر کنیم که گویی می‌خواهد جایگزین اسلام شود

همچنین چند سال پیش در صدد برگزاری جشن نوروز در تخت جمشید بودند که جشنهای ۲۵۰۰ سال شاهنشاهی ایران را تداعی می‌کرد و با مخالفت برخی نخبگان و نیز رهبری مواجه شد و پس از آن در تهران به مراسم محدودی با ساخت ماکت تخت جمشید اکتفا کردند. البته اشکال ندارد که نوروز را جدای از خرافات آن به عنوان یک رسم خوب ایرانی در زمان اعتدال طبیعت به دنیا معرفی کنیم اما باید آن را در حد خودش ببینیم، یعنی انتخاب بهترین زمان سال برای دید و بازدید و تفریح و سیاحت، نه این که از آن به "مکتب نوروز" تعبیر کنیم که گویی می‌خواهد جایگزین اسلام شود.

دولت احمدی‌نژاد نگاه فرهنگی خاصی دارد

من پس از ورود به مجلس بارها گفتم که این دولت نگاه فرهنگی خاصی دارد. بسیاری از افرادی که اکنون مخالف احمدی نژاد شده‌اند آن موقع ضد ما صحبت می‌کردند و مانع نطق من در مجلس می‌شدند ولی اکنون انتقادات تندتری را مطرح می‌کنند.

خطر این دولت غیر از قانون‌گریزی و تفرقه‌ای که در کشور ایجاد کرده، نگاه فرهنگی است که به وجود آورده است

نباید از این نکته غفلت کنیم که خطر این دولت غیر از قانون‌گریزی و تفرقه‌ای که در کشور ایجاد کرده، نگاه فرهنگی است که به وجود آورده و این مسئله ریشه دارتر از دو موضوع قبلی است.

افراد کمی خطرات دولت و اطرافیان وی را متوجه شده‌اند

برخی توجه نمی‌کنند که رئیس جمهور و اطرافیان وی چه می‌گویند و کدام ریشه‌ها را می‌زنند. تعداد بسیار کمی خطر این افراد را متوجه شدند. از جمله آقای مصباح بودند که البته حرف‌های خود را خیلی دیر مطرح کردند، زمانی مطرح کردند که اینها شکل گرفته بودند.

تز اینها این است که ما به جای اسلام از توحید، عدالت، آزادی و عشق به انسانها که مشترک میان ادیان الهی است سخن بگوییم. یا می‌گویند به جای بیداری اسلامی از بیداری انسانی بگوییم و اخیرا رئیس جمهور گفت وقتی در منطقه ما از آزادی سخن می‌گویند این همان بیداری انسانی است و وقتی در آمریکا شعار آزادی می‌دهند این همان بیداری اسلامی است. این حرف‌ها از بین بردن‌ مرزها و انحراف فکری و فرهنگی است. اما مهم رفتار ما در قبال این گفته‌هاست. آیا باید در برابر این اظهارات حساس باشیم یا خیر؟ آیا باید روش شهید مطهری را داشته باشیم که مو را از ماست می‌کشید یا خیر؟ 

باید روی مسائل مطرح شده از سوی دولت حساس باشیم

به عنوان مثال در سال‌های منتهی به پیروزی انقلاب، جزوه‌های گروه فرقان در برخی مساجد و دانشگاه‌ها رواج داشت و بسیاری آن را به عنوان جزوه و حرف چند جوان می‌دانستند که ارزشی ندارد اما شهید مطهری که معیارش میزان تأثیرگذاری یک فکر بود نگران گسترش این تفکر به عنوان تفکر انقلاب اسلامی در بین دانشجویان و جوانان بودند‌. عده‌ای هم این پدیده را می‌دیدند اما بی‌تفاوت از کنار آن می‌گذشتند.  به نظر من باید روی این مسائل حساس باشیم.

برخی از اهالی فرهنگ معتقدند ما در کشور دچار هرج و مرج فرهنگی هستیم و سهم قابل توجهی از مشکلات فرهنگی کشور را متوجه مجلس می‌دانند و بر این باورند نظارت ضعیف کمیسیون فرهنگی باعث این موضوع شده است، نظر شما در این باره چیست؟ آیا نظارت مجلس بر حوزه فرهنگ پویا و سازنده بوده است؟

در حوزه فرهنگ کشور انتقادهایی به مجلس و کمیسیون فرهنگی هم وارد است

در حوزه فرهنگ کشور انتقادهایی به مجلس و کمیسیون فرهنگی هم وارد است. مثلا اگر کمیسیون نسبت به فیلم‌های سینمایی حساس‌تر بود وضعیت به اینجا نمی‌رسید.

من در مجلس هشتم بارها گفتم فیلم‌هایی که می‌خواهد اکران شود باید قبل از اکران حتماً آنها را ببینیم، اما این مطلب جدی گرفته نشد.

چند روز پیش فیلم «برف روی کاج‌ها» را دیدیم. فیلم خوبی نبود. پیام آن این است که اگر مردی با زن دیگری ارتباط مشروع یا نامشروع برقرار کرد همسر وی هم حق برقراری ارتباط با مرد دیگری را دارد. حال سؤال این است که چرا از ابتدا مجوز ساخت چنین فیلمی صادر می‌شود؟

اکنون چند فیلم از وزارت ارشاد مجوز اکران گرفته اما سازمان تبلیغات اسلامی اجازه اکران آنها را در سینماهای خود نمی‌دهد. به نظر می‌رسد که اگر آن فیلمها هم مانند فیلم برف روی کاج‌ها باشد اقدام آنها اقدام درستی است.

ایراد کار در ساخت فیلم این است  که خلاصه و طرح کلی فیلم در اختیار مرجع صدور مجوز قرار می‌گیرد‌ و تصمیم‌گیری می‌شود. به عنوان مثال درباره فیلم برف روی کاج‌ها گفته‌اند که می‌خواهیم خیانت را در این فیلم نمایش دهیم. اما پس از گرفتن مجوز، فیلم متفاوتی ساخته می‌شود. در حالی که در همان ابتدا باید متن کامل فیلمنامه به دقت توسط چند کارشناس مطالعه شود.

طیف‌بندی های مختلفی در فضای سیاسی کشور وجود دارد و برخی فضای سیاسی جامعه را به اصولگرا و اصلاح طلب تقسیم بندی می کنند این تقسیم بندی را چقدر قبول دارید؟

البته در این مدت کشور به طور کامل در دست اصول‌گراها نبوده. من بارها گفته‌ام که آقای احمدی‌نژاد نه اصول‌گراست و نه اصلاح‌طلب، بلکه ایشان و آقای مشایی یک جریان سوم هستند. البته نمی‌توانیم از اصول‌گراها در خصوص وضعیت فعلی کشور سلب مسئولیت کنیم چون به وظایف خودشان عمل نکردند.

من یک ایراد اساسی به اصولگراها دارم که آن نوع نگاهی است که این‌ها به ولایت‌فقیه دارند، بخشی از اصولگراها فکر می‌کنند برای هر اقدامی اول باید بروند از آقا اجازه بگیرند

به طور کلی من یک ایراد اساسی به اصولگراها دارم که این، مانع بسیاری از اصلاحات و باعث ایجاد بسیاری از تخلفات در کشور شده و آن نوع نگاهی است که این‌ها به ولایت‌فقیه دارند، یعنی بخشی از اصولگراها فکر می‌کنند هر اقدامی که می‌خواهند انجام دهند، اول باید بروند اجازه بگیرند، یعنی بپرسند که آقا این کار را انجام دهیم یا خیر؟ گاهی هم می‌گویند جلوتر از رهبری حرکت نکنید، اگر لازم بود خود آقا می‌گفتند. بعد راجع به خیلی چیزها سکوت می‌کنند، حرف نمی‌زنند و همین سکوت‌ها باعث شده ما در خیلی حوزه‌ها اعم از فرهنگ، اقتصاد و سیاست خارجی دچار مشکل شویم. این گروه از اصولگراها همه چیز را موکول می‌کنند به رهبری که ما چون خیلی ولایت مدار هستیم اینجا شرایط کشور اقتضا می‌کند که چیزی نگوییم، سکوت کنیم، صبر کنیم. حالا هم که می‌گویند آخر دولت است رهایش کنید. بعد می‌رسیم به اول دولت جدید، می‌گویند فعلا دولت در حال استقرار است رهایش کنید. یعنی وظایف خود را به بهانه‌های مختلف از جمله ولایت فقیه انجام نمی‌دهند. این یک مشکلی است.

رئیس‌جمهوری که بگوید قانون را اجرا نمی‌کنم باید رأی به عدم کفایت سیاسی او داد

آقای احمدی نژاد در مصاحبه تلویزیونی شهریورماه خود به صراحت گفت که من قانونی را که منطبق بر قانون اساسی تشخیص بدهم امضا و اجرا می‌کنم ولی قانونی را که خود شخصا منطبق بر قانون اساسی تشخیص ندهم نه امضا می‌کنم و نه اجرا. این یعنی چه؟ یعنی استبداد و  دیکتاتوری و به توپ بستن مجلس. خب اگر مجلس یک مجلس واقعی باشد واقعا یک چنین فردی، می‌خواهد آقای احمدی‌نژاد باشد یا هر فرد دیگری، با شخص کاری نداریم، حتی یک روز هم نباید در مسند ریاست جمهوری باقی بماند. بلافاصله باید او را استیضاح کنند و رای به عدم کفایت سیاسی وی بدهند. اگر واقعیت را می‌خواهیم و قصد داریم طبق اصول جلو برویم باید اینگونه باشد. ولی وقتی همه می‌گویند حالا یک چیزی گفت رهایش کن، فعلا صلاح نیست، در تحریم به سر می‌بریم یا موضوعات دیگر، این گونه کشور درست نمی‌شود.

نباید رهبری را سپر مجلس کنیم بلکه باید مجلس را سپر رهبری قرار دهیم

اینکه رئیس‌جمهور اعلام می‌کند قانونی را که خود شخصا منطبق بر قانون اساسی تشخیص ندهم نه امضا می‌کنم و نه اجرا یعنی استبداد، یعنی دیکتاتوری و به توپ بستن مجلس 

البته من قبول دارم که نظام ما نظامی خاص بوده و بالاترین مقامش ولایت فقیه است. ما مثل مجلس فرانسه و انگلیس نیستیم که بگوییم بالاخره مجلس و نخست‌وزیری هست و تمام شد، ولی این به این معنا نیست که همه وظایف را به بهانه ولایت‌مداری تعطیل کنیم. من معتقدم مجلس باید کار خود را انجام دهد. نماینده باید به وظیفه خود عمل کند، اگر رهبری در جایی مخالف باشد رسما و علنی و از طریق رسانه‌ها اعلام می‌کنند یا پیغام می‌دهند که این کار را نکنید. دیگر، اینکه ما بترسیم و هر بار برویم سوال کنیم که آقا این کار را بکنیم یا نکنیم اصلا معنی ندارد. مثلا می‌گوییم سوال کنیم، می‌گویند اگر آقا بگوید من سوال می‌کنم. خب اگر آقا بگوید که سوال آقا می‌شود نه سوال مجلس. ما باید این دو حوزه را از هم جدا کنیم. هر بار پای رهبری را به میان نیاوریم. درست نیست که ما مسئولیت همه کارها را به گردن رهبری بیندازیم و رهبری را سپر خود قرار دهیم بلکه باید مجلس را سپر رهبری قرار دهیم.

در ریاست‌جمهوری سال ۸۸ دنبال ولایتی بودم که بیاید و احمدی نژاد کنار برود

بعد از دوره اول ریاست جمهوری احمدی‌نژاد اکثر سران اصولگرا می‌گفتند ادامه مدیریت وی به صلاح کشور نیست، من با همه ملاقات داشتم، همه این حرف را می‌گفتند 

این یک مشکل اساسی اصولگراهاست که باعث مشکلات امروز کشور شده است. مثال دیگری عرض می‌کنم. بعد از دوره اول آقای احمدی‌نژاد اکثر سران اصولگرا می‌گفتند ادامه مدیریت وی به صلاح کشور نیست. من با همه ملاقات داشتم، همه این حرف را می‌گفتند. من در آن زمان دنبال این بودم که آقای ولایتی بیاید و توافق شود که آقای احمدی‌نژاد کنار برود. همه گفتند درست است، طرح خوبی است، واقعا نمی‌شود مدیریت آقای احمدی نژاد ادامه پیدا کند. ولی بعد اعلام می‌کردند که ما احساس می‌کنیم میل آقا به احمدی نژاد است. (البته الان نظر من به آقای ولایتی نیست چون در یک شرایط ویژه قرار داریم و به علاوه مواضع ایشان در باره بحران سال ۸۸ منصفانه نبود.)

چنین برخوردی گویای آن است که اصلا شماها تصمیم‌گیر نیستید و نقشی ندارید، در حالی که آقا هم چیزی در این زمینه نگفته بودند و اساسا رهبری در انتخابات ریاست جمهوری نظر خود را از طریق شورای نگهبان و تأیید صلاحیت کاندیداها اعمال می‌کنند و این از اختیارات ایشان و کاملا قانونی است، بعد از آن دیگر به عهده مردم است و نباید دنبال تمایل قلبی رهبری باشیم.

رهبری در انتخابات ریاست‌جمهوری نظر خود را از طریق شورای نگهبان اعمال می‌کنند، بعد از آن دیگر به عهده مردم است و نباید دنبال تمایل قلبی رهبری باشیم به نظر من یکی از ریشه‌های فتنه سال ۸۸ همین بود که عده‌ای از اصولگراها دائما می‌خواستند آقای احمدی‌نژاد را به عنوان کاندیدای مورد نظر رهبری معرفی کنند. در انتخابات سال ۹۲ هم باید مراقب باشیم که اساسا ساحت رهبری از این مسائل به دور باشد.

به هرحال آنها می‌گفتند ما احساس می‌کنیم میل آقا به احمدی نژاد است. خب آقا وقتی احساس کند اکثریت شما رفتید روی فرد دیگری توافق کردید مخالفت نخواهند کرد. شما باید حتی روی نظر آقا تاثیر بگذارید. یعنی گاهی شرایط را افراد فراهم می‌کنند که رهبری بیاید حرف خود را بزند. مثل دوران امام خمینی که امام یک کلمه راجع به دکتر شریعتی حرف نزد اما شهید مطهری این همه حرف زد و نظریات خود را گفت. 

یکی از ریشه‌های فتنه سال ۸۸ همین بود که عده‌ای از اصولگراها دائما می‌خواستند آقای احمدی‌نژاد را به عنوان کاندیدای مورد نظر رهبری معرفی کنند علتش این است که هر کدام در یک جایگاه هستند، یکی رهبر است یکی ایدئولوگ. این باید بگوید ولی رهبر فعلا صلاح نمی‌داند و در واقع امام با تأیید مؤکد شهید مطهری نظر خودش را درباره دکتر شریعتی به طور غیر مستقیم بیان کرد. هر کسی باید جایگاه خود را بداند. گاهی ما خودمان را می‌گذاریم جای رهبر و رهبر را می‌گذاریم جای خودمان. این روش ما روش درستی نیست.

وارد حوزه اقتصادی شویم، تا به امروز دولت طرح‌های خوب زیادی را در حوزه اقتصادی مطرح کرده است اما متاسفانه برخی از این طرح‌ها فقط در حد شعار باقی مانده است، ارزیابی شما در این خصوص چیست؟

ببینید، بعضی کارهای دولت خوب بود. مثلا کاری که درباره مسکن کردند در مجموع موفق و طرح خوبی بوده. اگر یادتان باشد قیمت مسکن چند سال پیش به سرعت بالا می‌رفت و خیلی وحشتناک شده بود. بالاخره دولت آمد وارد شد و قیمت را کنترل کرد. تا چند ماه پیش هم قیمت ثابت مانده بود اما اخیراً یک مقدار قیمت مسکن افزایش پیدا کرد که این هم مربوط به شرایط عمومی اقتصاد کشور است.

آقای احمدی‌نژاد ذاتاً سریع تصمیم می‌گیرد، سریع وارد عمل می‌شود و گاهی هم به دیوار می‌خورد و برمی‌گردد

اقدامات دولت در سرکشی به استان‌ها و رسیدگی به نقاط دورافتاده مفید بود، اما در مجموع دولت، دولت شلوغی است. تصمیمات ناگهانی زیاد دارد. انضباط مالی را خیلی رعایت نمی‌کند. یک جاهایی خیلی تبلیغاتی می‌خواهد وارد شود که این کار انجام شد و نتیجه آن چنین بود. این در ذات دولت است، یعنی شخص آقای احمدی‌نژاد ذاتاً سریع تصمیم می‌گیرد، سریع وارد عمل می‌شود و گاهی هم به دیوار می‌خورد و برمی‌گردد.

دولت احمدی نژاد دولت شلوغی است، تصمیمات ناگهانی زیاد دارد، انضباط مالی را خیلی رعایت نمی‌کند، یک جاهایی می‌خواهد خیلی تبلیغاتی وارد شود من خاطره‌ای از زمانی که ایشان شهردار بود دارم. یک روز آقای احمدی‌نژاد به من گفت چون در مقابل دانشگاه ناشران مذهبی حضور ندارند و از قدیم هم توده‌ای‌ها بودند، می‌خواهیم یک مجتمع فرهنگی در مقابل دانشگاه تهران به نام شهید مطهری تأسیس کنیم و شما هم بیایید تا در آنجا مرکزی برای نشر آثار شهید مطهری وجود داشته باشد. ما گفتیم طرح خوبی است و استقبال کردیم. بعد از ۲۰ روز به ما زنگ زدند گفتند می‌خواهیم کلنگ بزنیم، ما هم رفتیم. آنجا جلسه‌ای برگزار کرده و نشسته بودند، اول من صحبت کردم و گفتم کار خوبی است. بعد آقای احمدی‌نژاد صحبت کرد. بعد رفتیم همراه با عکس و فیلم کلنگ‌زنی کردیم و در رسانه‌ها منتشر شد. یک ماهی گذشت، پرس‌وجو کردیم که این طرح به کجا رسید، گفتند این زمین بین بانک تجارت و متروی تهران اختلاف است و با هم دعوا دارند. گفتیم مگر اینها قبلا کنترل نمی‌شود؟! اصلا کنترل نشده بود.

روحیه بزن برو در شخص رئیس‌جمهور وجود دارد

من احتمال می‌دهم ایشان در دولت هم همین‌گونه عمل می‌کنند. خیلی از کارها را سریع و بدون مطالعه کافی انجام می‌دهد. یا اینکه مثلا من خودم در تلویزیون دیدم آقای احمدی‌نژاد برای نخبگان سخنرانی می‌کرد؛ گفت که قرار شده  ۳۰۰ خانه به نخبگان بدهند، یک عده گفتند ۳۰۰ تا کم است، گفت: کم است؟ گفتند: بله. گفت: بکن ۳۰۰۰ تا. بعد گفت آقای معاون علمی می‌شود یا نه؟ گفت: من نمی‌دانم بودجه‌اش به چه شکلی تامین می‌شود. گفت: آقای معاون اجرایی می‌شود یا نه؟ گفت: بله می‌شود. گفت: صلوات. همه صلوات فرستادند. یعنی تصمیم‌گیری پشت تریبون. بعضی کارها در دولت این‌گونه است. اول همه خوشحال می‌شوند اما عملا اجرا نمی‌شود. یک مقدار این روحیه بزن برو در شخص رئیس‌جمهور وجود دارد.

احمدی نژاد اعتقاد زیادی به قانون ندارد، می‌گوید آنچه را که ما خودمان تشخیص بدهیم انجام می‌دهیم. همین قانون یارانه‌ها را اصلا وی درست اجرا نکرد

به نظر من ایشان اعتقاد زیادی به قانون ندارد، می‌گوید آنچه را که ما خودمان تشخیص می‌دهیم انجام می‌دهیم. همین قانون یارانه‌ها را اصلا وی درست اجرا نکرد. درآمد حاصل از اصلاح قیمت‌ها ۲۸ هزار میلیارد تومان بود، دولت حدود ۴۳ هزار میلیارد تومان توزیع کرد و تازه همه این مبلغ را به خانوارها اختصاص داد در حالی که ۳۰ درصد آن باید به تولید اختصاص پیدا می‌کرد. یک محاسبه بکنید، از این ۲۸ هزار میلیارد تومان، طبق قانون نصف آن باید به خانوارها اختصاص پیدا می‌کرد که به هر نفر حداکثر ۱۵ هزار تومان می‌رسید.

احمدی­نژاد کسری ۱۵ هزار میلیارد تومانی برای پرداخت یارانه نقدی به خانوارها را از محل فروش نفت تامین کرد، ابتدا هم از بانک مرکزی استقراض کرد 

اما آقای احمدی نژاد با ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان شروع کرد، بر چه مبنایی؟ کسری حدود ۱۵ هزار میلیارد تومان را از کجا آورد؟ این کسری را از فروش نفت تامین کرد، ابتدا هم که از بانک مرکزی استقراض کرد اگرچه خودشان می‌گویند این تنخواه بوده. بعد پول را در جامعه سرازیر کرد، نقدینگی بالا رفت و به تولید هم کمک نکردند، قیمت تمام شده کالاها افزایش پیدا کرد. از طرفی تقاضا زیاد شد و عرضه هم به اندازه کافی نبود، خب تورم ایجاد شد و این مسائل پیش آمد.  احتمالاتی هست که می‌گویند داستانی که برای ارز پیاده کردند مسئله حساب‌شده‌ای بوده تا از این مابه‌التفاوت برای پرداخت و حتی افزایش یارانه‌ها کمک بگیرند بعد هم که فروش نفت‌مان کم شد و به مشکل برخوردیم، حالا می‌خواهند این پول را تامین کنند، احتمالاتی هست که می‌گویند داستانی که برای ارز پیاده کردند و قضیه‌ای که پیش آمد، البته من به طور قطع نمی‌خواهم بگویم ولی قرائنی وجود دارد که نشان می‌دهد این، مسئله حساب‌شده‌ای بوده تا از این مابه‌التفاوت برای پرداخت و حتی افزایش یارانه‌ها کمک بگیرند.

دولت در اجرای قانون هدفمندی چکشی وارد شد/مشکلات اقتصادی ناشی از بد اجرا شدن قانون هدفمندسازی یارانه‌هاست

آقای جعفر قادری نماینده شیراز در مجلس هم در مناظره خود که در شیراز با آقای داوری برگزار شده بود این موضوع را مطرح کرده بودند.

دولت در پرداخت یارانه نقدی به مستاجری تبدیل شده که آخر ماه خودش را  به این در و آن در می‌زند تا پول جور کند

بله. در واقع دولت به مستاجری تبدیل شده که آخر ماه باید پول هنگفتی به موجه پرداخت کند و خودش را می‌زند به این در و آن در تا این پول را جور کند. یعنی دولت قانون را آن طور که باید اجرا نکرد و الا قانون مجلس بد نبود، اول گفته بود گام به گام و ظرف ۵ سال جلو می‌رویم، بعد هم سهم تولید را دیده بود. در مجموع خوب بود اما دولت  خیلی چکشی وارد شد. به نظر من بخش مهمی از مشکلات اقتصادی ما به خاطر بد اجرا شدن قانون هدفمندسازی یارانه‌هاست.

احمدی­ نژاد در اجرای قانون هدفمندی به آنچه تشخیص خودش بود عمل کرد هر بار که دولت گفت دست ما را در اجرای این قانون باز بگذارید، یک عده در مجلس که استاد جوشکاری و تعامل هستند، فوری می‌گویند تعامل کنیم و قانون را نادیده می‌گیرند

ایشان در اجرای این قانون  آنچه را که تشخیص خودش بود عمل کرد، یعنی در مجلس هم که قانون هدفمندی یارانه‌ها در حال تصویب بود، آقای احمدی نژاد هنگام دفاع از نظریه خود گفت به نظر من به جای اینکه ما ظرف ۵ سال، ۵ بار شوک به جامعه وارد کنیم، ظرف ۲ یا ۳ سال، ۲ بار شوک وارد کرده و قیمت را ناگهان بالا ببریم و کار را تمام کنیم. در نهایت نظر مجلس تصویب شد، نمایندگان حرف آقای احمدی‌نژاد را شنیدند اما رای ندادند. ولی در عمل وی کار خودش را کرد. آنچه را که در مجلس می‌گفت انجام داد، حالا قانون هر چه بود. مجلس هم البته کوتاه آمد. هر بار که دولت گفت دست ما را در اجرای این قانون باز بگذارید، یک عده در مجلس که اینها استاد جوشکاری و تعامل هستند، فوری می‌گویند تعامل کنیم و قانون را نادیده می‌گیرند، در حالی که قانون به هرحال باید اجرا شود و اگر اشکال دارد باید دولت لایحه بیاورد و اصلاح شود.

توقف اجرای قانون یارانه‌ها کار درستی بود چون عقبگرد داشته­ایم

البته این نکته را هم بگویم که توقف قانون یارانه‌ها در شرایط امروز که دچار بی‌ثباتی اقتصادی هستیم کار درستی بود، چون با توجه به بالا رفتن نرخ ارز و در نتیجه قیمت فوب خلیج فارس حاملهای انرژی الان شکاف قیمتی مثلا بنزین نسبت به قیمت فوب خلیج فارس از زمان آغاز قانون هدفمندی بیشتر است یعنی به هیچ وجه به اهداف این قانون نرسیده‌ایم و پیشرفتی نداشته‌ایم بلکه عقبگرد داشته‌ایم. اگرچه از نظر صرفه‌جویی و جلوگیری از قاچاق سوخت توفیقاتی داشته‌ایم. ادامه اجرای این قانون باید موکول به برقراری ثبات اقتصادی شود.

تا چه اندازه مشکلات اقتصادی که ما با آن دست به گریبان هستیم را ناشی از مصلحت‌اندیشی بیش از اندازه مجلس می‌دانید؟

اگر مجلس از همان ابتدا در مقابل دولت کوتاه نمی­آمد و جلوی بی­قانونی­های دولت را می‌گرفت امروز به اینجا نمی‌رسیدیم

بله. هم کوتاه آمدن، هم برداشت غلط مجلس از شرایط که هر بار می‌گویند شرایط خوب نیست. اگر مجلس همان ابتدا جلوی این مسائل را می‌گرفت امروز ما به اینجا نمی‌رسیدیم. آنجا شل می‌گیرند حالا اینجا مکرر انتقاد می‌کنند. خب شما خودتان در ابتدا ضعیف برخورد کردید زمانی که دولت گفت دست ما باز باشد هر مقدار دوست داریم یارانه می‌دهیم. پس این قانون برای چه بود؟ سر یک کلمه آن بحث می‌شود، مخالف و موافق صحبت می‌کنند و در نهایت رای‌گیری می‌شود اما آخر دولت کار خودش را می‌کند.

اینکه هر کاری بخواهند بکنند بعد هم همه جا از رهبری مایه بگذارند که آقا فرمودند تعامل، درست نیست. خب آقا تعامل براساس قانون گفتند یا بی‌قانونی؟ 

بالاخره مجلس یا باید باشد یا نباشد. اگر هست قانونش باید درست اجرا شود. اگر نمی‌شود بیاییم استیضاح کنیم. اینگونه نمی‌شود کشور را اداره کرد. اینکه هر کاری بخواهند بکنند بعد هم همه جا از رهبری مایه بگذارند که آقا فرمودند تعامل، درست نیست. خب آقا تعامل براساس قانون را گفتند یا تعامل بر اساس بی‌قانونی؟

طرح سوال از رئیس جمهور قبلا هم در مجلس مطرح شده بود و با حضور رئیس‌جمهور موضوع در آن زمان پایان یافت، مجددا این روزها بحث سوال از رئیس جمهور سر زبان‌ها افتاده، یک‌بار مجلس تجربه سوال از رئیس جمهور را دارد، فکر می‌کنید این بار با اصلاحاتی که در آیین‌نامه سوال از رئیس جمهور انجام شده، این کار به نحو مطلوب مردم و کشور و نمایندگان انجام ‌شود؟

ماهیت سوال از رئیس­جمهور این است که مجلس حرف خود را می‌زند، رئیس­جمهور توضیح می‌دهد، مردم هم می‌شنوند و قضاوت نهایی هم با مردم است

- ما باید ببینیم که انتظار ما از سوال از رئیس جمهور چیست؟ انتظاری که ما از سوال داریم هیچ‌وقت نباید همان انتظاری باشد که از استیضاح و عدم کفایت سیاسی داریم. ماهیت سوال این است که مسئله‌ای مطرح می‌شود، مجلس حرف خود را می‌زند، رئیس جمهور هم توضیح می‌دهد، مردم هم می‌شنوند و قضاوت نهایی هم با مردم است. یعنی صرفا برخی مسائل روشن می‌شود، چیزی بیش از این نیست و در دور قبلی هم طرح سوال از رئیس‌جمهور خیلی موفق بود، برخلاف نظر برخی‌ها که می‌گویند موفق نبود به نظر من موفق بود.

اگر رئیس‌جمهور توهین و مسخره کرد نباید گفت مجلس در طرح سوال شکست خورد

دور قبل غیر از اینکه برای اولین‌بار طرح سوال انجام و این تابو شکسته شد، به طور کلی از نظر آگاهی مردم خیلی خوب بود. یعنی مردم خیلی چیزها را فهمیدند. به علاوه باعث اقتدار مجلس شد که رئیس جمهور را احضار کرد و جلسه‌ای شبیه دادگاه تشکیل داد، دادگاهی که قاضی آن مردم‌اند. خب حالا اگر رئیس‌جمهور گاهی بداخلاقی و مجلس را توهین و مسخره کرد، دلیل نمی‌شود که بگوییم مجلس شکست خورد. یک عده می‌گویند مجلس شکست خورد، احمدی‌نژاد آمد توهین کرد و شما هیچ کاری نتوانستید بکنید. ما چه کار می‌توانستیم بکنیم؟ آیین‌نامه می‌گفت شما سوال خود را در یک ربع مطرح کنید، بعد رئیس‌‌جمهور حرف‌های خود را در یک ساعت می‌زند ومی‌رود. ما چه کار می‌توانستیم بکنیم؟ نمی‌شد که بیاییم وی را به زور از پشت تریبون پایین بکشیم، مثلا زیر یک خم رئیس جمهور را بگیریم و ایشان را بکشیم پایین. این‌طور که نمی‌شود. یک عده به من انتقاد می‌کنند می‌گویند آقا شما رئیس جمهور را خیلی احترام کردی. اتفاقا کار ما درست بود، باید رئیس جمهور را احترام می‌کردیم. گذشته از این که وظیفه ما بود، ما عمداً این کار را کردیم تا وی خوب برخورد کند اما باز هم رعایت نکرد.

با اصلاح آیین نامه بعید است رئیس­جمهور دوباره هر چه می‌خواهد بگوید

یک عده می‌گویند آقا شما رئیس­جمهور را خیلی احترام کردی، ما عمداً این کار را کردیم تا وی خوب برخورد کند اما باز هم رعایت نکرد

من فکر می‌کردم با این احترامی که ما می‌گزاریم مودبانه به سوالات ما جواب می‌دهد. البته آقای احمدی‌نژاد یک مقدار هم شخصیت خودش را نشان داد ولی خب اگر ما از ابتدا با تندی وارد می‌شدیم و بعد آقای احمدی‌نژاد هم بداخلاقی می‌کرد به حساب ما می‌گذاشتند که شما بد وارد شدید وی هم انتقام گرفت و عکس‌العمل نشان داد. ولی آنگونه که اتفاق افتاد، همه گفتند: مجلس خیلی متین وارد شد اما احمدی نژاد اینگونه برخورد کرد. البته حالا با توجه به اصلاح آیین‌نامه من فکر می‌کنم این بار موثرتر خواهد بود. اولا نماینده‌ها بعد از صحبت‌های رئیس جمهور می‌توانند صحبت کنند و وقت ما از یک ربع به نیم ساعت افزایش پیدا کرده، ضمن اینکه در پایان، رای‌گیری برای قانع شدن یا نشدن مجلس دارد. بالاخره اینها یک مقدار دست و بال رئیس جمهور را می‌بندد و بعید است بتواند هر چه می‌خواهد بگوید.

ترس نمایندگان از سوال ریخته‌است

چقدر احتمال می‌دهید که طرح سوال از رئیس جمهور محقق شود؟

من فکر می‌کنم انجام شود چون یک‌بار انجام شده و ترس


ویدیو مرتبط :
رئیس جمهور: برای خرید سلاح از کسی اجازه نمی گیریم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مطهری: دولت احساس نکند که با دستور رهبری در حاشیه امن قرار گرفته، اگر احساس کنیم که لازم است رئیس‌جمهور را استیضاح می‌کنیم



علی مطهری: دولت احساس نکند که با دستور رهبری در حاشیه امن قرار گرفته، اگر احساس کنیم که لازم است رئیس‌جمهور را استیضاح می‌کنیم

مجلس - نماینده تهران گفت: مقام معظم رهبری نه خواهان مجلسی مانند مجلس ششم هستند که گاهی از حکم حکومتی تمرد می‌کرد و نه خواهان یک مجلس فرمایشی و بدون ابتکار عمل.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

به گزارش خبرآنلاین، علی مطهری در نطق امروز خود به موضوع مرگ ستار بهشتی نیز اشاره کرد و گفت: امیدوارم گزارشی منصفانه و واقعی در مجلس قرائت شود. مبادا به خیال حفظ نظام، برخی حقایق را کتمان کنیم که در این صورت نقض غرض کرده به نظام آسیب زده‌ایم. این گونه مسائل را به جای آنکه امثال خانم شیرین عبادی پیگیری کنند ما باید پیگیری کرده به نتیجه برسانیم. بجاست در صورت اثبات قصور یا تقصیر ضابطان، وزیر کشور و نیروی انتظامی طی نامه‌ای از خانواده ستار بهشتی و ملت ایران و مقام رهبری عذرخواهی کنند. راه جلب اعتماد بیشتر ملت به نظام این است نه پنهان‌ کردن و توجیه نمودن و احیانا به فتنه‌گران نسبت دادن.

اگرچه او نتوانست در وقت مقرر، تمام نطق خود را قرائت کند اما متن کامل نطق میان دستور علی مطهری که در اختیار خبرآنلاین قرار گرفت، به این شرح است:

سالروز شهادت آیت‌الله مدرس، الگوی نمایندگی مجلس و مبارزه با استبداد را تسلیت و تبریک عرض می‌کنم. همچنین پیروزی مقاومت اسلامی غزه بر اشغالگران فلسطین در جنگ هشت روزه را تبریک می گویم و از کمک تسلیحاتی ایران به مجاهدان مسلمان فلسطینی قدردانی می کنم. باید هزینه ترور فرماندهان مقاومت اسلامی را برای رژیم جعلی و تروریست اسرائیل بالا ببریم.

سیر ماجرای سؤال از رئیس جمهور افتخاری برای مجلس نهم بود. پس از آنکه وزیر اقتصاد، خود را از نظر حقوقی پاسخگوی سؤال نمایندگان درباره نابسامانی شدید بازار ارز در شهریور و مهرماه گذشته ندانست و رئیس کل بانک مرکزی نیز از حضور در صحن مجلس خودداری ورزید، 113 نماینده، سؤال از رئیس‌جمهور درباره نوسان شدید نرخ ارز و کاهش قابل توجه ارزش پول ملی را در دفاع از حقوق ملت و ایفای وظیفه نمایندگی امضا کردند.

برخی دیگر از نمایندگان با این ادعا یا برداشت که رهبری، مخالف این سؤال هستند تعدادی از امضاها را پس گرفتند و در نهایت، سؤال با 77 امضا در صحن علنی قرائت و به رئیس جمهور ابلاغ شد. دو طرف، خود را برای جلسه سؤال آماده می‌کردند که رهبر انقلاب سؤال مجلس و آمادگی دولت برای پاسخگویی را تا اینجای کار قابل تحسین دانستند اما ادامه آن را به صلاح ندانستند. امضاکنندگان نیز به سرعت به این توصیه یا حکم حکومتی رهبری پاسخ مثبت دادند.

رفتار مجلس قابل تحسین بود چون از طرفی به وظیفه خود در دفاع از حقوق ملت عمل کرد و از طرف دیگر وقتی رهبری مصلحت بالاتری را دیدند و دستور توقف سوال را دادند اطاعت کرد.

در اینجا لازم است به مسئله رابطه مجلس و ولایت‌فقیه بپردازم.

دو بینش در این مسئله وجود دارد و در مجلس نهم نیز ظاهر گردیده است. بینش اول این است که ما در موضوعات مهم مثل استیضاح وزیر و سؤال از رئیس‌جمهور باید از نظر موافق رهبری مطمئن باشیم و بعد اقدام کنیم. صاحبان این بینش در مواردی هم که مقام رهبری اظهارنظر صریحی ندارند سعی می‌کنند نیت‌خوانی کنند و میل قلبی ایشان را با لطایف‌الحیل کشف نمایند. به این ترتیب در این موضوعات از خود سلب مسئولیت می‌کنند و وظیفه نمایندگی خود را تحت پوشش ولایتمداری انجام نمی‌دهند.

اما بینش دوم درباره رابطه مجلس و ولایت‌فقیه این است که ما نمایندگان آنجا که مخالفت صریحی از ناحیه رهبری از طریق رسانه‌ها احساس نکنیم به تشخیص خود عمل می‌کنیم و اگر مصلحت کشور و احقاق حقوق ملت را در استیضاح وزیری یا سؤال از رئیس‌جمهور و یا استیضاح رئیس‌جمهور تشخیص دهیم اقدام می‌کنیم و به هیچ وجه دنبال کشف مکنون قلبی رهبر انقلاب نیستیم اما آنگاه که دستوری از ناحیه ایشان مبنی بر توقف کار برسد اطاعت می‌کنیم.

در این صورت مجلس به وظیفه خود عمل کرده و در مقابل ملت سربلند است و رهبری نیز به وظیفه خود عمل کرده‌اند و این است تفاوت دموکراسی مطلق و دموکراسی مورد نظر نظام جمهوری اسلامی که دموکراسی مقید در چارچوب احکام و مصالح اسلام است.

بینش اول به نظر اینجانب مضر به حال انقلاب است و به استقلال مجلس و اصل ولایت فقیه آسیب می‌رساند. این بینش مؤید نظر مخالفان نظام است که می‌گویند مجلس در جمهوری اسلامی، فرمایشی و صرفا یک نمایش دموکراسی است و قادر به انجام کارهای اساسی نیست.   

اما بینش دوم موجب استقلال مجلس و اقتدار اصل ولایت‌فقیه و اعتماد بیشتر مردم به نظام و مفید این معناست که میان نهادهای حکومتی از یک طرف و ملت از طرف دیگر هیچ مطلب محرمانه و پشت پرده ای وجود ندارد، هر نهادی وظیفه خود را انجام می‌دهد و در صورت اختلاف‌نظر در یک مسئله حیاتی، آنچه که فصل‌الخطاب و پایان‌دهنده است نظر رهبری است.

از نمایندگان محترم درخواست می‌کنم درباره این مسئله که در کیفیت کار آنها بسیار مؤثر است بیندیشند و اگر اینجانب را بر خطا می‌بینند تذکر دهند. سخنان رهبر گرانقدر انقلاب درباره مجلس و از جمله سخن اخیرشان، بینش دوم را تأیید می‌کند. ایشان نه خواهان مجلسی مانند مجلس ششم هستند که گاهی از حکم حکومتی تمرد می‌کرد و نه خواهان یک مجلس فرمایشی و بدون ابتکار عمل که صرفا دکوری برای نمایش دموکراسی باشد و ناتوان از انجام کارهای اساسی.

بنابراین ما نمایندگان باز هم براساس مصالحی که خود تشخیص می‌دهیم به وظایف خویش عمل می‌کنیم و دولت احساس نکند که با این دستور رهبری در حاشیه امن قرار گرفته و هرطور عمل کند، تا آخر دوره‌اش از اقدام نظارتی مؤثر مجلس مصون است.

ما ضمن حمایت از اقدامات درست دولت، هرجا احساس کنیم که باید وزیری را استیضاح کنیم استیضاح می‌کنیم و هرجا احساس کنیم که باید درباره موضوع دیگری از رئیس‌جمهور سؤال کنیم سؤال می‌کنیم و حتی اگر احساس کنیم که باید رئیس‌جمهور را استیضاح کنیم استیضاح می‌کنیم.

اما منتفی شدن طرح سؤال از رئیس‌جمهور به این معنی نیست که دولت به طور کلی از پاسخگویی درباره نابسامانی بازار ارز و کاهش شدید ارزش پول ملی و دارایی مردم در چندماه گذشته معاف است. دولت باید پاسخ بدهد که چرا در آن مقطع زمانی، در ساماندهی بازار ارز تعلل ورزیده و آیا این امر ارتباطی با تأمین کسری بودجه خودساخته یارانه‌ها داشته است یا خیر؟ چرا بانک مرکزی یکباره و با تصمیم رئیس‌جمهور از ارائه ارز جز برای دو گروه اول کالایی به مدت حدود یک ماه ممانعت کرد؟

چرا این بحران ارزی را صرفا ناشی از تحریمها اعلام کردید به طوری که غربیها پیام ضعف از اقتصاد ایران دریافت کردند و گفتند تحریمها اثر گذاشته؟ چرا در سال 1390 که نشان می‌داد در سال 91 ذخایر ارزی قابل مدیریت ما محدود است 4/11 میلیارد دلار ارز کشور بدون دستورالعمل قانونی، برای فروش در دوبی به 18 صراف داده شد که 5 تَن از این صرافان 80% این مقدار ارز را دریافت کردند و در نتیجه یک رانت‌خواری بزرگ صورت گرفت ؟

سرنوشت 27 میلیارد دلار ما در چین با سود 1% چه خواهد شد؟ این در حالی است که دیوان محاسبات چند ماه قبل از تحریم بانک مرکزی طی نامه‌ای به رئیس‌جمهور هشدار لازم را داده بود. 

چرا بانک مرکزی بر فروش ارز توسط بانکها نظارت نداشته و در نهایت اقدام به برداشت از حساب آنها کرده است؟ چرا شرکت پالایش و پخش فراورده‌های نفتی ایران معادل ریالی مبلغ 2506 هزار دلار و 935 هزار یوروی حاصل از فروش فراورده‌های نفتی به شرکتی در فرودگاه امام را به نرخ مرجع دریافت کرده و در نتیجه این شرکت شش میلیارد تومان سودِ ناشی از رانت برده است؟

چرا در شرایط اقتصاد مقاومتی، در هفت ماه اول سال 91 بیش از 23 هزار خودروی لوکس خارجی به قیمت پانصد میلیون دلار تنها توسط بیست شخص حقوقی و حقیقی وارد شده به طوری که 13% نسبت به سال 90 افزایش داشته و بخش اعظم ارز مصرفی آن با نرخ مرجع محاسبه شده است؟ آیا اینها رانت خواری نیست و چگونه با شعار عدالت گستری دولت سازگار است؟

از دولت می‌خواهیم که به این سؤالات و چندین سوال دیگر در این موضوع پاسخ بدهد.

مسئله آخر مسئله مرگ یا قتل مرحوم ستار بهشتی است. مجلس باید در این گونه حوادث پیشگام باشد. از جناب آقای احمد توکلی که اولین بار این مسئله را در مجلس مطرح کردند و جناب آقای دواتگری نماینده محترم مراغه که تاکنون این موضوع را به خوبی پیگیری کرده‌اند تشکر می‌کنم و امیدوارم گزارشی منصفانه و واقعی در مجلس قرائت شود. مبادا به خیال حفظ نظام، برخی حقایق را کتمان کنیم که در این صورت نقض غرض کرده به نظام آسیب زده‌ایم.

این گونه مسائل را به جای آنکه امثال خانم شیرین عبادی پیگیری کنند ما باید پیگیری کرده به نتیجه برسانیم. بجاست در صورت اثبات قصور یا تقصیر ضابطان، وزیر کشور و نیروی انتظامی طی نامه‌ای از خانواده ستار بهشتی و ملت ایران و مقام رهبری عذرخواهی کنند. راه جلب اعتماد بیشتر ملت به نظام این است نه پنهان‌ کردن و توجیه نمودن و احیانا به فتنه‌گران نسبت دادن.

هیچ کس مدعی نیست که این گونه اتفاقات کار نظام است و اساسا نظام نیازی به این کارها ندارد. اما قابل انکار نیست که در میان نیروهای امنیتی و اطلاعاتی ما، هستند معدود افرادی که فکر می‌کنند برای حفظ نظام هرکاری مباح است و این جمله امام(ره) را که «حفظ نظام بالاتر از هرچیز دیگر است» بد فهمیده‌اند. لذا مقامات بلندپایه امنیتی و اطلاعاتی باید این افراد را توجیه کنند و فصل سوم قانون اساسی درباره حقوق ملت را به آنها بیاموزند./خبرآنلاین