اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مشکلات متقاضیان نفقه برای اداره زندگی


بعد از ۲۵سال زندگی مشترک ،حالا که بچه هایشان بزرگ شده اند و وقت سر و سامان دادنشان رسیده،شوهرش به یک باره خانه و زندگی را گذاشته و رفته است. با اکراه حرف می زند،می گوید حتی مطرح کردنش هم زشت است.

روزنامه خراسان: بعد از ۲۵سال زندگی مشترک ،حالا که بچه هایشان بزرگ شده اند و وقت سر و سامان دادنشان رسیده،شوهرش به یک باره خانه و زندگی را گذاشته و رفته است. با اکراه حرف می زند،می گوید حتی مطرح کردنش هم زشت است.

مگر زندگی فقط برای شوهر من سخت بود که گذاشت و رفت،حالا من مانده ام و دو تا بچه با کلی توقع.فاطمه و دخترش روی یکی از نیمکت های حیاط دادگاه خانواده شهید محلاتی نشسته بودند و منتظر شروع دادگاه تا ببینند بالاخره تکلیف خرج و مخارج زندگی و کرایه خانه شان چه می شود.

فاطمه 47سال دارد و با یک پسر 23ساله و یک دختر19ساله حالا شده سرپرست خانواده،آن هم درشرایطی که شوهرش زنده است.ولی حاضر نیست خرج و مخارج خانواده اش را بدهد، یا به قول حقوقدانان از زیر بار نفقه دادن شانه خالی می کند.

 اول صبح است و درهای ورودی دادگاه خانواده شهید محلاتی تهران تازه به روی مردم باز شده است حیاط دادگاه حسابی شلوغ است و تنها کسانی که پرونده ای برای پیگیری دارند از وضعیت راهروهای دادگاه و شعب ‌آن مطلع اند.

فاطمه و دخترش هم از همین افرادی هستند که برای پیگیری پرونده شان به دادگاه آمده اند. شوهر فاطمه و پدر بچه ها یک سال پیش بی هیچ دلیلی خانه و زندگی را رها کرده و رفته است.فقط دورادور از او خبر دارند. فاطمه تا شروع به صحبت می کند اشک مجالش نمی دهد،با همان حال و روز می گوید:یک سال است گذاشته و رفته،من مانده ام و اجاره خانه و خرج زندگی و شهریه دانشگاه پسرم.

یکی دوماه صبر کردم،ولی وقتی فهمیدم سالم و سلامت است و فقط به خاطر اینکه خرج زندگی را ندهد گذاشته و رفته، به دادگاه آمدم تا درخواست نفقه کنم.بعد از کلی رفت و آمد اولین جلسه دادگاه چهار ماه بعد تشکیل شد و به نفع من حکم داد.اما وقتی حکم را به آدرس خانه خواهرش فرستادند آمده و شکایت عدم تمکین داده است.می خواهد اذیت کند،من که زندگی را ترک نکرده ام او همه چیز را گذاشته و رفته است.

برای اینکه وقت بخرد رفته و شکایت عدم تمکین کرده است. دادگاه ها هم که خدا خیرشان بدهد ۶ ماه به ۶ ماه وقت دادرسی می دهند.حالا امروز وقت دادرسی داریم،آمده ام ببینم با چه رویی می خواهد در چشمانم نگاه کند.دراین یک سال هرکاری بگویید کردم تا خرج این بچه ها را دربیاورم ،از کار کردن در خانه های مردم گرفته تا سبزی خرد کردن و پیاز داغ درست کردن برای فروش در مغازه ها. شما بگو یک رای صادر کردن برای نفقه چقدر زمان نیاز دارد که من باید یک سال بیایم و بروم.

اغلب مراجعان به دادگاه خانواده برای طلاق آمده اند،آن هم طلاق توافقی.یعنی با هم به این توافق رسیده اند که دیگر باهم تفاهم ندارند.اما در بین مراجعان افرادی هم هستندکه به دلیل عدم تمکین زن از مرد و پرداخت نکردن نفقه از سوی مرد به دادگاه آمده و شکایت کرده اند.

یکی از مراجعان که همراه دختر یک سال و نیمه و مادرش به دادگاه آمده است بیشتر از همه توجهم را جلب می کند.27ساله است و یک سال است که پله های دادگاه را بالا و پایین می رود تا بلکه هم طلاقش را از شوهرش بگیرد و هم حضانت دخترش را. می گوید: داستان از آنجا شروع شد که همسرم دیگر سر کار نرفت و از شرکتی که درآن کار می کرد استعفا داد تا برای خودش کار کند، اما چه کار و باری.هر روز تا ظهر در خانه خوابیده بود و مادر من باید خورد و خوراکمان را تامین می کرد.

اجاره خانه هم که عقب افتاد صاحب خانه پول رهن را برداشت و حکم تخلیه گرفت.خانه ای برای زندگی نداشتیم و مرا مجبور کرد برای زندگی به خانه پدری اش بروم.اعتراض هم که می کردم زیرزمین خانه پدری اش را نشان می داد و می گفت این هم یک واحد مستقل. من هم که از شرایط خسته شده بودم رفتم خانه مادرم.حالا من مانده ام و خرج و مخارج این بچه و شوهری که آه در بساط ندارد.درخواست طلاق داده ام و از دادگاه هم خواسته ام نفقه این یک سال را از او بگیرد.اما او هم شکایت کرده است که همسرم تمکین نمی کند.

سرتان را درد نیاورم بعد از یک سال دوندگی و پشت سر گذاشتن دادگاه های تجدید نظر، بالاخره دیروز حکم را گرفتم و دادگاه محکومش کرد که هم مهریه ام را بدهد و هم نفقه ام را.اما خدا می داند دراین یک سال با این خرج و مخارج چه کشیده ام.حتی روی نگاه کردن در چشمان مادر و برادرم را هم ندارم.دراین وضعیت سخت اقتصادی یک سال است خرج من و این بچه را هم می دهند.اگر چند تا قاضی و شعبه رسیدگی به این دادگاه اضافه می کردند رسیدگی به پرونده ما این قدر طولانی نمی شد.

زن دیگری می گوید: بیش از یک سال است که همسرم من و ۲ فرزندم را رها کرده و رفته است. اواخر سال گذشته برای دریافت نفقه اقدام کردم که اواخر تابستان دادگاه او را محکوم به پرداخت نفقه کرد اما همسرم برای وقت کشی درخواست تجدیدنظر داده است و الان حدود چهار پنج ماه است در انتظار رسیدگی به پرونده در دادگاه تجدیدنظر هستیم.

او که مستاصل شده است، می گوید: برخی خانم ها که درآمد و حقوق دارند در چنین شرایطی ممکن است برای چرخاندن چرخ زندگی خود و فرزندانشان مشکلی نداشته باشند ولی اغلب زنان بدون درآمد هستند و در مدت طولانی رسیدگی به پرونده ها برای اداره زندگی دچار مشکلات و آسیب های فراوانی می شوند.

او از طولانی بودن روند رسیدگی به پرونده گلایه می کند و می گوید: به نظر من رسیدگی به پرونده های مربوط به نفقه نسبت به دیگر پرونده ها مثل مهریه باید در اولویت قرار گیرد چرا که تامین هزینه های زندگی برای زنانی که اغلب فاقد هرگونه درآمدی هستند و در چنین شرایطی باید هزینه های خود و فرزندانشان را تامین کنند مشکل است. با یکی از وکلا که برای دفاع از موکلش به این دادگاه آمده، هم صحبت می شوم.

خودش را مطلق معرفی می کند و درباره بحث نفقه و خرج و مخارج زنانی که در نوبت های طولانی مدت دادرسی دچار مشکل می شوند می گوید:من با تمام وجودم مشکلات این خانم ها را درک می کنم؛ زنان تنهایی که به هر دلیل از حمایت همسرشان برخوردار نیستند وباید خودشان خرج زندگی را تامین کنند.بیشتر خانم ها خانه دارند و راهی برای تامین مخارج زندگی شان ندارند.اغلب آن ها در طول مدت دادرسی متحمل مشکلات زیادی می شوند.

می پرسم به طور معمول رسیدگی به این گونه دعاوی چقدر زمان نیاز دارد. درجوابم می گوید:معمولا درخواست نفقه از سوی زن با شکایت عدم تمکین از سوی مرد همراه است و همین موضوع باعث طولانی شدن زمان دادرسی می شود.ضمن اینکه دادگاه ها به طور متوسط هر 3یا 4ماه یک بار وقت دادرسی تعیین می کنند و با این شرایط اقتصادی تأمین هزینه های زندگی برای یک زن بدون درآمد مشکل آفرین است. از حیاط دادگاه که بیرون می آیم صدای هیاهو،داد و فریاد ها و اشک و ناله ها در ذهنم می چرخد؛ چهره دخترک کوچکی که همراه مادرش به دادگاه آمده بود تا در همین کودکی شاهد طلاق پدر و مادرش باشد.حرف های زنی که از بی غیرتی همسرش می گفت و هزار حرف و حدیث دیگر.


ویدیو مرتبط :
همه چیز درمورد نفقه و مطالبه نفقه ازوکیل خانواده | وکیل

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مشکلات زندگی ماندنی نیست



 

 

زندگی ,مشکلات زندگی,زندگی روزانه

 

همانطور که ما در زندگی روزانه مان نگرانی و ناراحتی هایی داریم نوجوانان و جوانان هم از این قاعده مستثنی نیستند. آنها هم به سهم خود، خواسته های روزانه و مسائلی دارند که به نظرشان به آسانی حل نمی شود.

 

 

اگر ناامیدی و نگرانی وجودشان را در برگیرد، به مرور افسرده و پریشان می شوند. طبیعی است که گه گاه بعضی از جوانان به خاطر شخصیت و خلق و خوهای متفاوت، بیشتر از دیگران نگران شوند.

 

اما والدین می توانند در مدیریت کردن پریشانی و نگرانی آنها حل مسائلشان به آنها کمک کنند. این گونه حل کردن مشکلات موجب رشد حس اعتماد به نفس و خوش بینی به آنها می شود و این امر در تسلط پیدا کردن بر چالش های کوچک و بزرگ زندگی آنها کمک خواهد کرد.

 

مسائلی که موجب نگرانی نوجوانان می شود به سن و طبقه ای که درآن هستند، بستگی دارد. افراد زیر سیزده سال معمولاً درباره نمرات، امتحان ها و تغییرات بدن نگران می شوند. بخشی از نگرانی آنها نیز به مسائل اجتماعی چون فشار همسالان و زورگویی درمدرسه، مورد تمسخر واقع شدن و حذف شدن از طرف دوستان بازمی گردد. که البته بسیار مهم است.

 

آنان همچنین از آنجا که احساس می کنند بخشی از دنیای بزرگ اطرافشان هستند. درباره مسائل و اتفاقات جهان و موضوع هایی که در مدرسه و اخبار می شنوند، و نگران می شوند. مسائلی چون جنگ، آلودگی، به خطر افتادن حیوانات و بلایای طبیعی می تواند منبع نگرانی آنان باشد.

 

● به نوجوانتان شجاعت دهید

 

ضروری است به فرزندانتان کمک کنید تا بر نگرانی و تشویش خود غلبه کنند و برای این کار باید به چند نکته توجه داشته باشید.

 

درکنارش باشید و به اتفاقاتی که درمدرسه، تیم ورزشی یا در ارتباط با دوستانش افتاده است، علاقه نشان دهید و به صورت اتفاتی درباره آنها سؤال کنید. هنگامی که او درباره اتفاقای که در طول روز برایش افتاده است صحبت می کند حتماً دقت کنید که به چه چیزهایی فکر می کند و درباره این اتفاقات چه احساساتی دارد.

 

اگر فرزند شما درباره مسئله ای نگران است دراین باره از او سؤال کنید. به نوجوانتان شجاعت دهید که درباره مسائلی که آنها را آزار می دهد صحبت کنند.

 

درباره جزئیات از آنها سؤال کنید و با دقت به صحبت هایشان گوش دهید. گاهی تنها اظهار همدردی با کودکان می تواند فشار روحی آنها را کم کند.

 

به کودکتان نشان دهید که مراقب او هستید و او را درک می کنید. بنابراین توجه کردن به نگرانی کودکتان نشان می دهد که شما به او توجه دارید و کمک می کند که او احساس کند ازطرف شما حمایت و درک می شود. درباره اتفاقات خوبی که افتاده است با او صحبت کنید و بگذارید فرزندتان درباره موفقیت، پیشرفت و تجربیات مثبت، احساساتش را بیان کند.

 

همیشه فرزندتان را برای حل مسائل راهنمایی کنید. در واقع شما می توانید به جوانتان کمک کنید تا یاد بگیرند از عهده چالش های زندگی برآیند و از این طریق از نگرانی شان بکاهند.

 

زمانی که فرزند شما درباره مشکلی صحبت می کند، به او پیشنهاد دهید که با یکدیگر برای آن راه حلی را پیدا کنید. برای مثال اگر پسر شما درباره امتحان ریاضی خود نگران است، به او پیشنهاد کنید که کمکش می کنید تا خوب درس بخواند. از این راه نگرانی اش کم خواهدشد.

 

● مشکلات را برای آنها تجزیه تحلیل کنید

 

در بیشتر موارد، باید به جای مخالفت با جوان ها، درباره مشکل آنها درست فکر کنید و با یکدیگر راه حل پیدا کنید. بهتر است مشکلات را برای آنها تجزیه تحلیل کنید و از تجربه تان در این زمینه کمک بگیرید. به این ترتیب وی نقش فعالی خواهد داشت و یاد می گیرد که چگونه به طور مستقل از عهده مشکلات برآید.

 

گاهی اوقات آنها درباره مسائلی که اتفاق افتاده است نگران می شوند و این، زمانی است که والدین می توانند چشم انداز و دورنمایی از آن برایشان ترسیم کنند.

 

اگر فرزندتان نمرات پایینی در امتحاناتش کسب کرده، به او بگویید که احساساتش را درک می کنید. سپس یادآوری کنید که همچنان راه برای جبران وجود خواهدداشت.

 

اهمیت این مسئله را تصدیق کنید و بگذارید او بداند علیرغم نتیجه ای که می گیرد شما به او افتخار می کنید و می دانید که تمام تلاشش را انجام داده است.

 

بدون این که احساسات فرزند خود را کوچک کنید، تأکید کنید که مشکلات قابل حل و موقتی هستند و روزهای بهتر و فرصت های دیگری نیز برای او وجود خواهدداشت. به آنها یادآور شوید هر اتفاقی که رخ دهد، همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت.

 

والدین می توانند با به بحث گذاشتن موضوعاتی که باعث نگرانی نوجوانشان در آینده شده، با دادن اطلاعات دقیق و تصحیح تصور غلط آنان درباره این مسائل به آنان کمک کنند. به آنان اطمینان دهید که بزرگترها از پس مشکلات برمی آیند و از آنان محافظت خواهندکرد.

 

آگاه باشید که عکس العمل شما به مسائل اجتماعی و اقتصادی بر آنها هم تأثیر می گذارد. اگر شما اضطراب و خشم خود را درباره اتفاقات دور و برتان بدون کنترل بر احساساتتان بیان کنید نوجوانان نیز همین گونه عکس العمل نشان خواهند داد. اما اگر شما نگرانی خود را ازطریق روش فعال بیان کنید و درباره حوادث تمایز قائل شوید، فرزندتان خوش بینی بیشتری خواهند داشت و این توانایی نیز در آنان ایجاد می شود.

 

بسیاری اوقات وقتی نوجوانان نگران می شوند به تنها چیزی که احتیاج دارند اطمینان و آرامش بخشی والدین شان است. این آرامش بخشی می تواند به شکل درآغوش گرفتن، گفتن کلمات صمیمانه و از ته دل یا گذراندن اوقات با آنان باشد. این عمل به آنها یاد می دهد تا بدانند هر اتفاقی که بیفتد والدین با مهر و محبت پشتیبان آنها هستند.

 

همواره تلاش کنید که نمونه خوبی برای نوجوانتان باشید. بهترین درسی که می توانید به نوجوانتان بدهید آن چیزی است که در عمل به او نشان می دهید. پاسخ شما به نگرانی های خودتان راهگشای برخورد وی با چالش ها و مشکلات است.

 

وقتی شما در برخورد با مسائل عصبی می شوید آنها نیز یاد می گیرند همین برخورد را در موقعیت های مشابه داشته باشند. به جای عصبانی شدن قسمت پر لیوان را نگاه کنید و هنگامی که درباره نگرانی هایتان صحبت می کنید افکار خوش بینانه درباره موقعیت خود به زبان بیاورید. پاسخ خوشبینانه و بااعتماد به نفس به نوجوانتان یاد می دهد که مشکلات، موقتی هستند و فردا روز دیگری خواهدبود.

منبع:روزنامه کیهان