اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مشاورآیت الله هاشمی: هاشمی می‌گوید دیگر به نمازجمعه بازنمی‌گردم/اگر بیاید باید خیلی چیزها را بگوید



بازگشت هاشمی به نماز جمعه

مشاور آ‌یت‌الله هاشمی در امور روحانیت:

هاشمی می‌گوید دیگر به نمازجمعه بازنمی‌گردم/ آیت‌الله بعد از یکبار غیبت با تدبیر رهبری 26 تیر به نماز جمعه آمدند.

آن‌قدر فضای اجتماع را مسموم کردند که خود آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یک نوبت در نمازجمعه غیبت کردند. تا این‌که در نوبت بعدی که همان روز 26تیر بود با تدبیر مقام معظم رهبری، ایشان پس از غیبت در نمازجمعه قبلی به نماز آمدند.

حجت‌الاسلام مسعود مرادی، مشاور رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در امور روحانیت، می‌گوید که خطیب سابق نمازجمعه دیگر میلی به بازگشت ندارد. اگر بیاید باید خیلی چیزها را بگوید. اگر بگوید اوضاع را به هم می‌ریزد، اگر نگوید عدالت را زیر پا می‌گذارد.

مشروح گفتگوی وی با روزنامه بهار را بخوانید:

این روزها به سالروزتاسیس ستاد نمازجمعه نزدیک می‌شویم. این سالروز با سالروز آخرین نمازجمعه هاشمی‌رفسنجانی در 26تیر88 نیز مصادف است. آقای هاشمی از چه زمانی به‌عنوان امام‌جمعه موقت تهران انتخاب شدند؟
پس از ترور مقام معظم رهبری که در آن زمان نماینده حضرت امام(ره) در شورای‌عالی دفاع و امام‌جمعه تهران بودند، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی اولین نمازجمعه خود را در تاریخ 12/4/1360 آغاز کردند. ناگفته نماند از زمان مرحوم آیت‌‌الله طالقانی تاکنون تهران سه امام‌جمعه ثابت و 11امام‌جمعه موقت را به خود دیده است که در حال حاضر تهران پنج امام‌جمعه موقت دارد.

نوبت‌دهی ائمه جمعه موقت به چه صورت است و چه کسی این کار را برعهده دارد؟
نوبت‌دهی آن‌ها به‌صورت ترتیبی است؛ مگر در موارد خاصی که اگر امام‌جمعه موقتی به سفر برود یا بیمار باشد با فرد دیگر جابه‌جا می‌شود؛ همچنین در شرایط خاص و مسائل مهم کشور که اگر احیانا مقام معظم رهبری به نماز بیایند به ترتیب جابه‌جایی صورت می‌گیرد و نوبت‌دهی این کارها توسط دفتر مقام معظم رهبری انجام می‌گیرد.

با توجه به این‌که مصلی امام‌خمینی(ره) برای اقامه نماز احداث شده است چرا هنوز نمازجمعه در دانشگاه اقامه می‌شود؟
این سوال را باید از افرادی که اطلاع دارند بپرسید، اما قابل ذکر است که مصلی در اختیار ستاد نمازجمعه نیست و بعضی می‌گویند هنوز برای نماز تکمیل نشده است. در دوران مختلف، ما باوجود پیگیری مکرر و مذاکرات و حتی با انتقاد شخصیت‌ها و مسئولان کشور و حتی ائمه جمعه موقت روبه‌رو بودیم که چرا به مصلی نمی‌رویم، با توجه به گرما ضرورت دارد قریب به 25سال از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد؛ بایستی نمازجمعه به مصلی منتقل شود. معمولا شهر را به چه چیز می‌شناسند؟ به مصلی و فرودگاه و برج که ان‌شاءالله امیدواریم که هرچه سریع‌تر اقدام عاجل به عمل آید و نمازجمعه در جایگاه اصلی خود اقامه شود.

الان حدود چهار سالی است که از آخرین حضور هاشمی‌رفسنجانی به‌عنوان امام‌جمعه موقت تهران در پشت تریبون نمازجمعه می‌گذرد. شما در آخرین نمازجمعه همراه ایشان بودید، آن روز چه اتفاقی افتاد؟
پس از انتخابات ریاست‌جمهوری‌اسلامی دهم بود که کشور و حتی نمازجمعه‌ تحت‌تاثیر این واقعه قرار گرفته بود. پس از اعلام نتیجه ریاست‌جمهوری افراد مختلف و گرو‌هایی‌درصدد حذف هاشمی‌رفسنجانی برآمدند. این افراد یا به‌صورت آگاهانه یا ناآگاهانه و استفاده از هر تریبونی به این موضوع دامن می‌زدند. اولین موضوع هم بحث امام‌جمعه‌ای ایشان بود. بعضی از افراد با تحریکات فراوان، فشارهای مختلف می‌آوردند که نمازجمعه‌ای را که به امامت ایشان برگزار می‌شود ناتمام بگذارند.

آن‌قدر فضای اجتماع را مسموم کردند که خود آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یک نوبت در نمازجمعه غیبت کردند. تا این‌که در نوبت بعدی که همان روز 26تیر بود با تدبیر مقام معظم رهبری، ایشان پس از غیبت در نمازجمعه قبلی به نماز آمدند. با هماهنگی به‌عمل‌آمده این نمازجمعه با شیوه هرچه بهتر برگزار شد، اما از آنجایی که درگیری‌ها در اطراف دانشگاه به صورت پراکنده بین گروه‌ها به‌وجودآمده بود اوضاع رفته‌رفته بدتر می‌شد. گاز اشک‌آور شلیک می‌شد تا آنجا که دود این گاز به‌سمت جایگاه تریبون نماز آمد. دیگر قدرت نفس‌کشیدن نداشتیم. آقای هاشمی هم به‌سختی نفس می‌کشید و اشک از چشمانش می‌آمد. ما پشت‌سر آقای هاشمی ایستاده بودیم. آقای هاشمی می‌خواست هر طور شده حرفش را بزند. دستمالی را خیس کردیم و در اختیارش قرار دادیم تا ایشان بتوانند به سخنرانی خود ادامه دهند.

روحیات ایشان قبل و بعد از نمازجمعه چگونه بود؟
وقتی قبل از دو نماز ایشان را می‌دیدم بسیار آرام با طمأنینه بودند. با تبسم به‌سمت تریبون رفتند. می‌خواستند حتما حرفشان به مردم برسد. درگیری‌ها که شدت گرفت، نگران مردم بودند. ایشان بیشتر نگران مردم و جوانان بود که برای آن‌ها اتفاق خاصی نیفتد. با توجه به شرایط نامناسب، یک گروه قلیلی سعی داشتند ساحت نماز، امام‌جمعه و مردم را بشکند و توهین کنند، آن‌ها را مورد اذیت و آزار قرار دهند. انگار اصلا قرار نبود با این عده برخورد شود.

آیا فشاری برای انصراف ایشان از امامت جمعه وجود داشت؟
آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی یکی از شخصیت‌های برجسته و از ستون‌های اصلی و شناسنامه‌دار انقلاب اسلامی است. ایشان از کسانی بود که با حضرت امام ارتباط مستمر داشت و علمای کشور و فرهیختگان حاکم را برای مبارزه با نظام ستم‌شاهی سازماندهی می‌کردند، آن زمانی که بسیاری از افرادی که در حال حاضر ادعای انقلابی‌بودن می‌کنند مبارزه را قبول نداشتند، چندصباحی مبارزه کردند و عقب‌نشینی کردند، اما ایشان نقش موثری را ایفا می‌کرد و در تکوین و پیداش انقلاب نقش بسزایی داشت.

متاسفانه در سال‌های اخیر گروه‌ها و افرادی که در انقلاب نقش نداشتند یا به زندان نرفتند یا در مسئولیت‌های کلیدی کشور مسئولیتی را نپذیرفتند یا افراد نا‌آگاه و احساسی کینه‌توز که از ایشان زخم‌های فراوان دیدند برای این‌که این مرد شجاع و غیرتمند را از چشم‌های مردم بیندازند و او را در بین مردم هتک حرمت کنند و آبرویش را از بین ببرند از هیچ کاری فروگذار نبودند. با جوهای نامناسب و انگ‌زدن‌ها و شعارهای واهی و با انواع توطئه‌ها و سخنان شخصیت ایشان را ترور می‌کنند و می‌خواهند از او انتقام بگیرند.

چه شد ایشان تصمیم گرفتند دیگر به نماز نیایند؟
آقای هاشمی اعتقادی دارند. ایشان می‌گویند من اگر بیایم باید خیلی چیزها را بگویم. اگر بخواهم خیلی از مسائل را بگویم ممکن است وضعیت به‌هم بخورد. اگر هم نگویم این نگفتن باعث ساقط‌شدن عدالت خواهد شد.

در حال حاضر فضا در حال عوض‌شدن است. نظر خود آقای هاشمی در حال حاضر برای بازگشت به تریبون نمازجمعه چیست؟
همین چند روز قبل از ایشان برای اقامه نمازجمعه سوال کردم. ایشان با قاطعیت گفتند هرگز به نمازجمعه بازنمی‌گردم و این پاسخ را به خیلی از دوستان دیگر و علما و فرهیختگان و نخبگان و مردم که از ایشان درخواست داشتند، گفتند.

آیا شما پیش‌بینی می‌کردید که این آخرین خطبه ایشان باشد؟
خیر. البته این نظر ایشان است و نظرشان بسیار محترم است، اما آقای هاشمی مربوط به خودشان نیستند؛ مربوط به جامعه اسلامی است، مربوط به همه مردم و به نظام است. جامعه که نباید از نظرات وی محروم شود. بزرگان جامعه، مسئولان عالی‌رتبه، مراجع تقلید و... همه باید از ایشان بخواهند و این‌بار مسئولیت و تکلیف را بر عهده وی بگذارند تا جامعه بیش از این در محرومیت سخنان ایشان نباشد. به‌یقین اگر به این سمت پیش برویم، برای ایشان چاره‌ای نیست که بپذیرد و ان‌شاءالله این‌گونه شود./نامه



ویدیو مرتبط :
هاشمی از امام نگوید، که بگوید؟!!!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

آیت الله هاشمی: رابطه با عربستان با اظهاراتی كه در نمازجمعه تهران شد خیلی بد شده / 1+5 می‌گوید ما از خارج به شما سوخت می‌دهیم که این حرف دلیلی ندارد / امیرعبدالله بدون محافظ سوار ماشین من شد



اخبار,اخبار سیاسی , هاشمی رفسنجانی

آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت که رابطه با عربستان با اظهاراتی كه در نمازجمعه تهران زده شد خیلی بد شده است.

به گزارش انتخاب، وی افزود: عربستان رژیمی وهابی است. یعنی عبدالعزیز بر آن اساس انقلاب کرده و پادشاهان عربستان هم به انقلابشان پایبند هستند. اما ما شیعه هستیم و مسایل خاص خود را داریم. در دورانی که با هم رفاقت کردیم، این مسأله را تحت‌الشعاع قرار دادیم و گفتیم که مسایل عقایدی مربوط به علماست و ما باید کشورداری کنیم.

گزیده گفتگوی مهر با آیت الله هاشمی در زیر می آید:

به نظرم حرف رهبری خیلی روشن است. این توافق خوب و بد را خود آنها می‌گویند. اول رژیم اشغالگر قدس و بعد آمریكایی‌ها گفتند كه اگر توافق نشود، از توافق بد بهتر است. ما هم همیشه قبول داشتیم. منتها بد را آنها به صورت دیگری معنا می‌كنند و ما هم به گونه دیگری معنا می‌كنیم. آنها این گونه معنا می‌كنند كه ردّپایی پیدا نشود كه ما دنبال هسته‌ای نظام هستیم و ما این گونه معنا می‌كنیم كه از حقوق ما چیزی كم نشود. این تفاوت وجود دارد، ولی قابل تفاهم است.

{تعداد سانتریفیوژها}اگر اینها عاقل باشند، ما بیش از اینها لازم داریم. بالاخره همین نیروگاه هسته‌ای كه داریم و همه آنچه كه الان در نطنز و فردو داریم، نمی‌توانند سوخت نیروگاه بوشهر را تأمین كنند. البته سوخت آن را روس‌ها تعهد دارند و فعلاً می‌دهند. بنا داریم چند نیروگاه دیگر بسازیم و باید هم بسازیم و این حق و مصلحت ماست كه بسازیم. لذا باید به موازات آن، قدرت غنی سازی ما بالا برود. فكر می‌كنم اگر به تفاهم برسیم و با نظارت كامل هم باشد، دیگر دلیلی برای کارشکنی آنها وجود نداشته باشد. مثلاً می‌گویند ما از خارج به شما سوخت می‌دهیم که این حرف دلیلی ندارد. الان تعداد زیادی از كشورها مثلاً ژاپن هستند كه اینها را دارند. آنها هم همین بحث‌ها را با آژانس داشتند تا به اینجا رسیدند. من فكر می‌كنم معنای توافق خوب برای ما همین است كه چیزی از حقوقمان كسر نشود.

{رابطه با عربستان} وضع الان بدتر از گذشته نبود ولی با اظهاراتی كه در نمازجمعه تهران شد خیلی بد شده. در مقطعی خیلی خوب شد، ولی الان هم نسبت به گذشته خیلی بدتر نیست. پیش از انقلاب، ایران و عربستان به خاطر نفت و موضوعات دیگر با هم درگیر بودند و دائماً به هم پرخاش می‌کردند. بعد که انقلاب شد، آنها اوایل از انقلاب ما ترسیدند. مخصوصاً آن روزهایی که شعار صادر کردن انقلاب را می‌دادیم و بالاخره خود ملت‌ها هم به فکر افتادند که راه ایران را بروند، آنها نگران بودند و روابطشان با ما بد بود. تا اینکه زمان به ریاست جمهوری من رسید. در جنگ هم آنها از صدام حمایت می‌کردند و پول می‌دادند و فضای آنها در اختیار صدام بود. امام هم وقتی حج قطع شد، نگران بودند و گفتند: این بد است که ما دولتی اسلامی باشیم و حج که از اصول مسلّم اسلام و قرآن است، تعطیل باشد، بروید و درست کنید.

این دستور امام(ره) بود. ما هم دنبال این مسأله بودیم و وقتی رئیس‌جمهور شدم، کار خودم بود که انجام بدهم. پی‌گیری کردم که پیشرفت هم کردیم. یکی- دو برخورد با ملک عبدالله که آن موقع امیرعبدالله بود، در سنگال و پاکستان داشتم و مقدار زیادی با هم بحث کردیم و ایشان خیلی فرق کرد. یعنی چیزهایی را فهمید که ضد آن فکر می‌کردند. به صورتی شد که در اجلاس سران در پاکستان، قرارمان این شد که ایشان به اتاق ما بیاید. چون هر کدام از ما اتاقی داشتیم، در سنگال من رفته بودم و در اینجا بنا بود که او بیاید. من در مجلس نشسته بودم که دیدم یکدفعه آمدند و گفتند: امیر منتظر شماست. آقای ولایتی گفتند: قرارمان این‌ بود که ایشان بیاید، الان چه کار کنیم؟ گفتم: برویم، ما نباید تکبر کنیم و اصل بر حرف زدن است. بلند شدیم و به طرف اتاقشان رفتیم، یکدفعه دیدیم که ملک عبدالله و همراهانش از اتاق به بیرون برای استقبال ما آمدند و گفتند: آماده‌ایم که به اتاق شما برویم. اصلاً یکدفعه زیرورو شدند. یعنی همان حالت تواضعی که نشان دادیم، ایشان را به آنجا آورد. در همان اتاق خیلی از معضلاتمان حل شد. آنها مخالف بودند که اجلاس بعدی در تهران باشد که حل شد.

 

در جدّه یا ریاض بیانیه داده بودند. از همانجا به سعود الفیصل تلفن کرد و گفت که بیانیه را لغو کنید. بعد از جلسه، مهمان نخست‌وزیر پاکستان بودیم و می‌خواستیم برای ناهار برویم. از در بیرون آمده بودیم و منتظر تا ماشین‌ها ‌ برسند. ماشین من زودتر از ماشین آنها رسید، امیرعبدالله بدون محافظ در ماشین من سوار شد. این منظره یکدفعه خیلی چیزها را در نظر خبرنگارها و دیگران عوض کرد. با هم وارد اجلاس شدیم و همان مانور کافی بود. مشکل اصلی ما سرقیمت نفت بود که ایشان می‌گفت: اگر ما نفت را گران کنیم، آنها سوخت‌های دیگری پیدا می‌کنند و نفت از ارزش می‌افتد. من برای او ثابت کردم که چنین چیزی را به این آسانی نمی‌توان درست کرد و ارزش نفت فعلاً به این زودی پایین نمی‌آید. ایشان هم قبول کرد و همکاری کرد و مسأله نفت هم حل شد.

به هر حال در آن فضا بسیاری از مشکلات را حل ‌می‌کردیم. در عربستان خیلی کار کردیم. الان هم اگر ما شرایط را درست کنیم و آنها هم درست کنند، می‌توانیم برگردیم. همین آقای سلمان آن موقع امیر ریاض بود. یک مهمانی برای ما گرفت که با خضوع رفتار کرد. همه چیز برادرانه برگزار شد. همه چیز را دوستانه برای من تعریف می‌کرد. ولی الان مسایل زیادی با هم در یمن، بحرین، سوریه، عراق، لبنان و حتی رژیم اشغالگر قدس داریم. ما قبول نداریم که آنها با اسرائیل حالت فعلی را داشته باشند. این اختلافات هست و باید اینها را حل کنیم. به نظرم می‌توانیم که برگردیم.

خیلی کشورها در منطقه درگیر هستند. ولی ما دو کشور اگر با هم هماهنگ کار کنیم، خیلی چیزها حل می‌شود. ما طمعی به سوریه، عراق و بحرین نداریم. اختلافات ما براساس نگرانی‌های دیگری است. عربستان اصلاً رژیمی وهابی است. یعنی عبدالعزیز بر آن اساس انقلاب کرده و پادشاهان عربستان هم به انقلابشان پایبند هستند. اما ما شیعه هستیم و مسایل خاص خود را داریم. در دورانی که با هم رفاقت کردیم، این مسأله را تحت‌الشعاع قرار دادیم و گفتیم که مسایل عقایدی مربوط به علماست و ما باید کشورداری کنیم. من فکر می‌کنم اگر این دو کشور باهم باشند، خیلی از تروریست‌هایی که پیدا شدند، از بین می‌روند. داعش از سوریه بیرون آمد.

 

الان هر دو کشور نسبت به سیاست‌های همدیگر در سوریه، یمن، بحرین، عراق و لبنان حرف دارند، ولی می‌توان با هم تفاهم کرد و برای هر یک از اینها یک کمیسیون قرار داد و با تفاهم، کمیسیون‌ها مسایل را حل کنند. آخرین قرار ما با ملک عبدالله همین بود که هفت کمیسیون تنظیم کنیم و یک کمیسیون هم علمایی باشد تا آنها مسایل عقیدتی و فکری را حل کنند. شدنی بود. الان معتقد نیستم که همه کارها با ما حل می‌شود.

 

در افغانستان وقتی که اینها با شوروی می‌جنگیدند، ما با هم بودیم و پیروز شدیم و واقعاً افغان ها شوروی را با کمک ما شکست دادند. ولی بعدها دعوا شد که سهم شیعه چقدر یا سهم سنی چقدر باشد! بالاخره اگر روابط صحیح باشد، فکر می‌کنم بهترین قدرت حل مشکلات منطقه در این دو کشور هست.

اخبار سیاسی - مهر