مرد مرده‌ای که به خانه‌اش بازگشت!

 

مرد مرده‌ای که به خانه‌اش بازگشت!

مرد جوان هندی 10 روز پس از برگزاری مراسم خاکسپاری‌اش در کمال تعجب خانواده‌ به خانه‌اش بازگشت.

این مرد 20 ساله حدود 12 روز پیش برای یافتن شغلی مناسب از شهر خود خارج شد و در مسافرخانه‌ای در شهر «چنای» اتاقی اجاره کرد.

پلیس هند اعلام کرد: مدیر این مسافرخانه که به عدم حضور «هریس» در اتاقش مشکوک شده بود موضوع را با پلیس در جریان گذاشت و شماره‌ای از میان وسایل او پیدا کرده و خانواده‌اش را از ناپدید شدن پسرشان مطلع کرد.

دو روز پس از ناپدید شدن این جوان پلیس جسد مردی را از میان رودخانه‌ای بیرون کشید و خانواده «هریس» پس از دیدن جسد او را به اشتباه شناسایی و بلافاصله مراسم خاکسپاری‌اش را برگزار کردند.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اینترنتی ایندین تایمز، «هریس» 10 روز پس از برگزاری مراسم خاکسپاری‌اش در کمال تعجب خانواده‌ به خانه بازگشت./ایسنا

 

ویدیو مرتبط :
وحیدطالبلو،به استقلال بازگشت..صاحبخانه،به خانه بازگشت!

---

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بازگشت مرد مرده به خانه سیاهپوش

بازگشت مرد مرده به خانه سیاهپوش

دختر جوان صحنه‌ای را كه می‌دید باور نمی‌كرد انگار خواب و رؤیا بود، كوچه‌شان به‌خاطر مرگ پدرش سیاهپوش بود و جالب این كه مردی شبیه پدرش سر كوچه‌شان نشسته بود. به سختی نفس می‌كشید و با گام‌های آرام به مرد مرموز كه خونسردانه جای همیشگی پدرش سركوچه‌شان نشسته بود نزدیك شد، شاید روح بود و شاید به‌خاطر غم مرگ پدر در توهمو رؤیا بود.

وقتی به یك قدمی مرد مرموز رسید دیگر شكی نكرد، آن مرد نه روح بود و نه توهم بلكه پدرش بود كه با دیدن دخترش لبخندی زد تا دختر جرأت كند خود را در آغوش وی بیندازد. هر دو گریه می‌كردند اما پدر نمی‌دانست كه دخترش چرا به این شدت گریه و خنده دارد، مرد مرده به خانه‌شان برگشته بود. 

مرگ خاموش

به گزارش ایران اوایل تیرماه سال جاری خانواده مرد 70 ساله‌ای به نام عباس وقتی از گمشدن 7 روزه وی نگران شده بودند، بازپرس شعبه دوم دادسرای امور جنایی تهران و پلیس را در جریان قرار دادند.

همسر این مرد به بازپرس جنایی گفت: شوهرم كارگر خشكشویی بوده و اعتیاد شدیدی به مواد دارد. عباس هیچوقت بدون اطلاع از خانه خارج نمی‌شد و هروقت از خانه بیرون می‌رفت سه روز بیشتر طول نمی‌كشید كه برمی‌گشت. نگران هستم احتمال می‌دهم حادثه بدی برایش افتاده باشد.

با ادعاهای این زن، تیمی از كارآگاهان با دستور بازپرس قریشی‌زاده مأموریت یافتند تا تحقیقاتی را برای پیدا كردن مرد گمشده آغاز كنند. هیچ سرنخی از عباس نبود و ردیابی‌های پلیس به بن‌بست خورد.

100 روز نگذشته بود كه افسر پرونده همسر و خانواده عباس را در برابر آلبوم اجساد ناشناس مردان قرار داد تا در صورت مرگ خاموش این مرد تحقیقات وارد مرحله تازه‌ای شود.همسر عباس كه وحشتزده بود وقتی عكس‌ها را وارسی كرد انگشت خود را روی عكس یكی از اجساد ناشناس گذاشت و گفت شكی ندارد عباس همان مرد مرده است. با توجه به دفن جسد این مرد در بهشت زهرا اقدامات ویژه‌ای صورت گرفت و تأیید شد كه جسد مرد ناشناس همان عباس 70ساله است. خانواده عباس همه سیاهپوش شدند و مراسم عزاداری در خانه و سر مزار این مرد برگزار شد. 

مرد مرده در محله

دو هفته از برگزاری مراسم عزاداری نگذشته بود كه دختر 18 ساله عباس وقتی ساعت 4 عصر هفتم آبان‌ماه می‌خواست به خانه دوستش برود در چهارراه تهران‌نو با مردی روبه‌رو شد كه شباهت زیادی به پدرش داشت و جالب اینكه مانند پدرش سر كوچه نشسته بود.

دختر جوان كه شوكه شده بود و باور نمی‌كرد آن مرد پدر مرده‌اش باشد نمی دانست خوشحال باشد یا بترسد تا اینكه به سمت پدرش رفت و وی را در آغوش گرفت ودر حالی كه اشك می ریخت بغض‌آلود و با صدای لرزان گفت تصور می‌كند خواب یا رؤیا می‌بیند. دختر خانواده سریع با تلفن موبایل به خانه زنگ زد و به مادرش گفت پدر زنده است اما مادرش تصور كرد كه وی مشكل روحی و روانی پیدا كرده است و باور نكرد تا اینكه دقایقی بعد وقتی پدر و دختر با هم وارد خانه شدند مادر خانواده هیجان‌زده شد، اصلاً باور نمی‌كرد در شناسایی جسد شوهرش اشتباه كرده و روزهای زیادی سر خاك مرد دیگری عزاداری كرده است.

این مرد برای انجام تحقیقات به شعبه دوم بازپرسی دادسرای جنایی تهران احضار شد. عباس در بازجویی‌ها گفت: وقتی از خانه بیرون رفتم مأموران بهزیستی مرا سوار خودرو كرده و به یك مركز بازپروری منتقل كردند. وقتی پرسیدند اهل كجایی؟ گفتم كه اهل قم هستم، آنها نیز مرا به مركز بازپروری قم بردند و با گذشت 4 ماه به تهران آمدم تا به خانه‌ام بروم و سر كوچه با دخترم روبه‌رو شدم.

همسر عباس به خبرنگار شوك گفت: عكسی كه در آلبوم اجساد ناشناس پلیس آگاهی به من نشان دادند خیلی به عباس شباهت داشت و حتی اداره آگاهی نیز تأیید كرد جسد آن مرد كه دفن شده متعلق به همسرم است.

قرار بود كه حتی سنگ روی قبرش را هم این هفته سفارش بدهم اما به یكباره فهمیدم كه همسرم زنده است و در این مدت در مركز بازپروری بهزیستی بود، آنجا بود كه نشستم و برای بدبختی‌هایم حسابی گریه كردم.

این زن در پاسخ به این سؤال كه چه بدبختی،گفت: از روزی كه با عباس زیر یك سقف رفتم هیچ‌وقت یك روز خوش نداشتم چرا كه وی اعتیاد شدیدی به مواد مخدر دارد.

بنا بر این گزارش پلیس با پیدا شدن مرد گمشده به تجسس های ویژه ای دست زد و خیلی زود مشخص شد جسد ناشناس كه خانواده عباس به‌خاطر آن عزاداری كرده‌اند متعلق به یك افغان بوده است./ایران