اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مرد دستفروش، متهم به قتل در نزاع خیابانی
مرد دستفروش، متهم به قتل در نزاع خیابانی
به گزارش خبرنگار ما، نماینده دادستان در ابتدای جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران برگزار شد، گفت: متهم که سعید نام دارد 27 اسفند سال 86 با واردآوردن ضربهای به جوانی به نام پوریا او را به قتل رسانده و جوان دیگری را نیز زخمی کرده است. او بعد از واردآوردن این ضربات متواری و در سال 90 توسط ماموران شناسایی و بازداشت شد.
متهم پیش از این با حکم غیابی دادگاه کیفریاستان تهران به قصاص محکوم شده بود هرچند این حکم قابل واخواهی بود اما از آنجایی که متهم بعد از بازداشت موفق بهجلب رضایت اولیایدم شد بهعنوان نماینده دادستان درخواست رسیدگی به این پرونده بهلحاظ جنبه عمومی جرم را دارم.
در ادامه با توجه به اینکه اولیایدم مقتول در دادگاه حاضر نبودند دیگر شاکی پرونده که با ضربه چاقوی متهم زخمی شده بود در جایگاه حاضر شد و شکایت خود را مطرح کرد. او گفت: من و پوریا مدتی بود که با هم دوست بودیم. هر دو کاسب بودیم و کار میکردیم. با توجه به اینکه شب عید بود دستفروش در خیابان زیاد بود.
سعید هم بساط کرده بود من اصلا در جریان درگیری نبودم. یکدفعه دیدم با پوریا دعوا میکند. اول بهنظر نمیرسید دعوا جدی باشد فقط چند جمله تند بههم گفتند اما بعد یکدفعه دیدم متهم به سمت پوریا حمله کرد من هم جلو رفتم تا درگیری را پایان بدهم میخواستم آسیبی به دوستم نرسد که دیدم سعید چاقو به دست پوریا زد. و بعد هم به سمت من آمد و پشتسرهم به من ضربه زد. او میخواست من را هم بکشد وقتی چاقو را به سمت قلبم آورد من دستم را جلوی سینهام گرفتم و چاقو به دستم برخورد کرد.
چاقویی که دستش بود خیلی بزرگ بود ضربات را هم پشتسرهم میزد و من اصلا نمیتوانستم واکنشی نشان بدهم. متهم بعد از زدن ضربات فرار کرد. مرد جوان در ادامه گفت: حالا از سعید شکایت و بهدلیل ضرباتی که بر بدنم وارد کرده درخواست دیه دارم.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل عمد را رد کرد و گفت: من کفشدوزی دارم و کارم تولیدی کفش است. شب عید دوستم پیشنهاد داد تعدادی از کفشها را که از مغازهها مرجوع شده بود در خیابان بفروشیم. من باید هزینههای زندگی خانوادهام را تامین میکردم. پدر و مادر پیر و خواهر معلولی دارم که سرپرستشان هستم و باید خرجیشان را بدهم به همیندلیل هم برای دستفروشی رفتم.
او درباره روز حادثه گفت: روز حادثه دیدم دوست پوریا در حال ردشدن است. دوستم حمید گفت ببین چه کمربند قشنگی دارد من هم خیلی آرام و با خوشرویی به دوست پوریا که حالا شاکی پرونده است گفتم چقدر کمربندت قشنگ است. او خیلی ناراحت شد. برخورد تندی نشان داد و به سمتم حمله کرد من هم گفتم ببخشید منظور بدی نداشتم من کاسب هستم و اصلا اهل دعوا نیستم اگر حرفی زدم که ناراحت شدی عذر میخواهم.
بعد از آن پای بساط خودم ایستاده بودم و متوجه شدم او به چندنفر زنگ زد و چند دقیقه بعد پوریا، شاکی دیگر و دوستانشان به سمت من حملهور شدند. آنها هرکدام از طرفی مرا میزدند و اصلا نمیتوانستم از دست آنها فرار کنم.
اطرافم را نگاه کردم دیدم بساطی که در نزدیکی من است چاقو دارد. فروشنده وسایل آشپزخانه بساط کرده بود. چاقوی آشپزخانهای را برداشتم و آن را جلوی خودم گرفتم تا دیگر به من نزدیک نشوند فقط چاقو را میچرخاندم و اصلا نمیخواستم کسی را بزنم، چاقو در چرخش به پوریا برخورد کرد. با این حال دوستانش من را رها نمیکردند.
متهم درباره ضرباتی که به شاکی دیگر پرونده زده است، گفت: من نمیگویم این ضربات را نزدم و نمیگویم که آن را زدهام شاید هنگامی که از ترسم داشتم چاقو را میچرخاندم و پرت میکردم ضرباتی هم به او برخورد کرده باشد. او همچنین درباره اینکه بعد از قتل چطور و کجا فرار کرد، گفت: بعد از قتل بهدلیل اینکه بهشدت میترسیدم زندانی شوم به سمت بندرعباس و اهواز رفتم و در این دوشهر زندگی میکردم.
در پنجسالی که فراری بودم اصلا حال و روز خوبی نداشتم و هر لحظه فکر میکردم ممکن است بازداشت شوم. بعد از پایان دفاعیات متهم و وکیلمدافعش هیات قضات برای صدور رای وارد شور شدند.
/شرق
ویدیو مرتبط :
نزاع خیابانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
متهم به قتل: بعد از بستن دستوپای مرد معتاد، او را داخل رودخانه انداختم
متهم به قتل: بعد از بستن دستوپای مرد معتاد، او را داخل رودخانه انداختم
حوادث - روزنامه شرق نوشت:
مسوول کمپ ترک اعتیاد که قصد داشت مرد معتاد را تنبیه کند نمیدانست این تنبیه مرگ مرد جوان را رقم زده و او را پای میز محاکمه میکشاند.
ماموران کلانتری طالقانی کرج 23تیر سال گذشته باخبر شدند مردی معتاد به طرز مشکوکی جان خود را از دست دادهاست. وقتی ماموران به محل حادثه رسیدند مسوول کمپ ترک اعتیاد مدعی شد این مرد 37ساله که سیاوش نام داشت در رودخانه غرق شدهاست. پس از انتقال جنازه به پزشکی قانونی و انجام تحقیقات تخصصی فاش شد آثار کبودی روی دستها و پاهای مقتول وجود دارد که نشان میدهد این مرد قبل از مرگ احتمالا به زور داخل آب انداخته شده و کسی که این کار را کرده دستوپای او را بسته است.
به این ترتیب مسوول کمپ یکبار دیگر مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: دو هفته قبل پدرومادر سیاوش او را به کمپ آوردند تا اعتیادش را ترک کند اما او حاضر نبود این کار را بکند و سعی میکرد فرار کند. به همین دلیل به اتفاق همکارانم او را گرفتیم و دوباره در کمپ بستری کردیم. ما معتادان بداخلاق زیادی داشتیم اما سیاوش با همه آنها فرق میکرد. از وقتی آمده بود بچههای دیگر را اذیت میکرد، وسایل آنها را میدزدید و کاری میکرد که بقیه با او دعوا کنند. چندین بار سر یخچال رفته و غذای بقیه معتادان را برداشته و خوردهبود. روز آخر وقتی فهمیدم دوباره غذای چند نفر از بچهها را برداشته است تا آنها را عصبانی کند و دعوا راه بیندازد خیلی ناراحت شدم و تصمیم گرفتم او را تنبیه کنم.
مدیر کمپ در مورد نحوه تنبیه گفت: به پویان که دستیارم و از معتادان ترککرده همین کمپ بود گفتم دستوپای سیاوش را ببندد و او را داخل رودخانه بیندازد تا مرد معتاد چند ساعتی آنجا بماند و بعد دوباره او را بیرون میآوریم. بعد از اینکه سیاوش را داخل رودخانه انداختیم من سرکلاس رفتم. ما هر روز چندساعتی کلاس گروهی داشتیم و باهم صحبت میکردیم. وقتی از کلاس بیرون آمدم به سراغ سیاوش رفتم هنوز به رودخانه نرسیدهبودم که پویان هراسان گفت سیاوش در آب خفه شده است. بلافاصله خودم را به کنار رودخانه رساندم و دیدم سیاوش مردهاست با این حال سعی کردیم او را احیا کنیم اما نشد.
پلیس در ادامه تحقیقات خود به سراغ پویان رفت. او اتهام غرقکردن سیاوش را قبول کرد و گفت: مدیر کمپ مرد بداخلاقی بود و من خیلی از او میترسیدم. وقتی میگفت یک کاری را باید انجام دهید حتما باید آن کار را میکردیم و هیچ راهی برای شانه خالی کردن وجود نداشت. آن روز وقتی او به من گفت دستوپای سیاوش را ببند و او را داخل رودخانه بینداز از ترسم قبول کردم. سیاوش خیلی التماس کرد و گفت آب خیلی سرد است. دلم برایش سوخت. خیلی ناراحت شدم اما از ترسم نتوانستم او را از آب بیرون بیاورم. حتی 45دقیقه پیش سیاوش نشستم تا امیدوارش کنم و با حرفهایم به او آرامش بدهم تا بتواند آن شرایط را تحمل کند. بعد برای انجام کاری رفتم. یک ساعت بعد برگشتم و دیدم سیاوش غرق شدهاست.
متهم ادامهداد: اینطور نبود که ما معتادی را در رودخانه رهاکنیم. قسمتی از رودخانه را مثل استخر درست کردهبودیم و آنجا سنگچین داشت و آب در آن جمع شدهبود و میشد در آن ایستاد. من سیاوش را جایی گذاشتم که بتواند به یک تخته سنگ تکیه دهد قصدم کشتن او نبود.
با توجه به اعترافات متهمان، ماموران محل حادثه را بازدید کردند و صحنه قتل هم بازسازی شد.
با تکمیل تحقیقات، پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاههای کیفری استان البرز فرستادهشد و پویان به اتهام مباشرت در قتل و مدیر کمپ به اتهام معاونت در قتل از نظر دادسرا مجرم شناخته شدند و بهزودی در دادگاه کیفری استان البرز محاکمه میشوند./خبرآنلاین