اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مردی که دوستش را کشته بود با پرداخت یک میلیاردتومان از خانواده مقتول رضایت گرفت




 شب یازدهم مهرماه سال 90 مأموران پلیس دماوند در جریان مرگ مرموز مرد جوانی روی تخت بیمارستان قرار گرفتند.

بررسی‌ها نشان داد جواد 34 ساله با ضربات چاقو به قتل رسیده و پیکر خون‌آلود وی یک ساعت پیش از سوی مردی به نام امیر به بیمارستان انتقال یافته است.


امیر که هنوز در بیمارستان حضور داشت از سوی مأموران تحت تحقیق قرار گرفت و گفت: خانه بودم که دوستم علیرضا با من تماس گرفت و گفت دوستش جواد را با چوب زده و جواد داخل گودالی افتاده است. سریع خودم را به محله گیلاوند رساندم و داخل گودال رفتم، جواد را به بیمارستان رساندم. دیگر از هیچی خبر ندارم.


همین سرنخ کافی بود تا پلیس برای دستگیری علیرضا وارد عمل شود و وی را به دام اندازد. جوان خشمگین به تیم پلیسی گفت: کارمند بانک هستم. چندی پیش به جواد پول داده بودم و وقتی از او خواستم پولم را بدهد با من تماس گرفت و خواست نزدش بروم و پولم را بگیرم. وی افزود: عصر روز حادثه برای گرفتن پولم سمت خانه آنان رفتم و وقتی آنجا رسیدم او داخل خودرویش بود، پیاده شد دیدم یک چوب در دستش دارد، به من ناسزاگویی کرد. چوب را از دستش گرفتم و او چاقویی از جیبش درآورد.


 با هم گلاویز شدیم. همزمان داد زد علیرضا خونی شدم. او داخل گودالی که آنجا بود افتاد. برای کمک سمتش رفتم می‌خواست با چوب مرا بزند. آنجا بود که چوب را گرفتم و چند ضربه به او زدم. بعد رهایش کردم و به خانه رفتم و موضوع را به دوستم امیر گفتم و خواستم وی را به بیمارستان برساند!


این مرد در شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران تحت محاکمه قرار گرفت و به قصاص نفس محکوم شد که این حکم از سوی شعبه 16 دیوانعالی کشور تأیید شد و پرونده برای اجرای حکم به دادسرای اجرای احکام فرستاده شد.


این مرد مهرماه امسال پای چوبه دار رفت اما در آنجا توانست با پرداخت 950 میلیون تومان رضایت خانواده قربانی را بگیرد و از مجازات مرگ نجات یابد.


بنابر این گزارش، صبح دیروز این مرد در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک از لحاظ جنبه عمومی جرم تحت محاکمه قرار گرفت و به 4 سال و 9 ماه زندان محکوم شد.

اخبار حوادث  -  ایران


ویدیو مرتبط :
لحظه ی اعدام مادر مقتول رضایت داد

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مردی که به خاطر دزدیدن گیتار دوستش،او را کشت در دادگاه چه گفت؟/ خانواده مقتول مرا نبخشند،اعدامم کنید



علی ٢١‌ساله یاد ٢٤ ساعتی كه كنار جسد مقتول خوابید می‌افتد و كابوس ٩ماهه‌اش را تعریف می‌كند. «می‌بینم یكی روی زمین افتاده، داریوش است. من مدام با چاقو به او می‌زنم، اما جان ندارم. چاقو در بدنش فرو نمی‌رود. در آینه چهره‌ام زرد زرد است. می‌خواهم بلند شوم اما كف پایم به خون روی زمین چسبیده. ناگهان از خواب می‌پرم. تا یك ساعت بوی خون را در بینی‌ام احساس می‌كنم. انگار دارد خفه‌ام می‌كند.»

او متهم است ٩ ماه پیش صاحب ٤٠ ساله یك استودیوی ضبط موسیقی را برای سرقت یك گیتار برقی با ١١١ ضربه چاقو به قتل رساند و پس از سرقت رایانه، گیتار و چند وسیله دیگرش متواری شد. او كه برای فرار سوار یك دستگاه خودروی سواری شده بود در راه سر كرایه با راننده درگیر شد و با حضور ماموران، دستگیر شد و پرده از قتلش كنار رفت. شعبه دهم دادگاه كیفری استان تهران جایی است كه صبح دیروز به اتهام او رسیدگی شد.

قاضی قربانزاده در ابتدای جلسه از پدر مقتول خواست تا پشت جایگاه بایستد. مرد مسن به خوبی نمی‌شنید. او از دادگاه قصاص متهم را خواست و گفت: «همان‌طور كه بچه من را كشت باید او را هم اعدام كنند تا ماجرا تمام شود.»متهم به روبه‌رو خیره شده بود.

نبض گردنش روی خالكوبی ستاره‌ای می‌زد. با دستور رییس دادگاه پشت جایگاه ایستاد. اتهام قتل را قبول كرد اما گفت از جزییات روز حادثه به دلیل مصرف ٢٠ قرص خواب‌آور چیزی یادش نمی‌آید. قاضی قربانزاده به او یادآوری كرد كه پیش از این در بازجویی‌ها و بازسازی صحنه جرم، جزییات قتل را بازگو كرده است اما متهم حرف خود را تكرار كرد تا قاضی از روی صفحات پرونده‌اش بخواند.

صدای اعترافات متهم در زمان بازجویی‌ها در فضای دادگاه پیچید: «ساعت ٥:٣٠ عصر روز حادثه به استودیوی ضبط موسیقی داریوش – مقتول – رفتم. مشتری داشت. نیم ساعت نشستم اما مشتری نرفت. به خیابان رفتم و حشیش مصرف كردم. دوباره برگشتم. تنها بود. آواز خواندن را شروع كردم. مقتول یك گیتار برقی داشت كه همیشه دوست داشتم مال من باشد. تا ساعت ١٠:٣٠ شب آواز خواندم. داریوش گفت ساعت كاری‌اش تمام شده و باید استودیو را تعطیل كند. چراغ را خاموش كرد. من مخفیانه رفتم و گیتار را برداشتم. وقتی می‌خواستم فرار كنم مقتول فهمید و جلویم را گرفت. یك سیلی محكم زد زیر گوشم.»

رییس دادگاه ادامه داد: «وقتی سیلی را خوردم خیلی عصبانی شدم. یك كارد آنجا بود. برداشتم و چندین ضربه به او زدم. افتاد روی زمین. مرده بود. او را به پذیرایی استودیو بردم. مبل را رویش گذاشتم. دیروقت شده بود. پاساژ را بسته بودند. نمی‌شد بیرون رفت. همانجا كنار جسد خوابیدم تا فردا صبح پس از سرقت گیتار، كامپیوتر و چند وسیله دیگر از پاساژ خارج شدم.»

در بررسی جسد مقتول در پزشكی قانونی مشخص شده بود قاتل ١١١ ضربه به او زده است؛ عددی كه وقتی بر زبان قاضی آمد، سرخی چشمان پدر و مادر مقتول بیشتر شد. براساس اعترافات متهم در بازجویی‌ها، او پس از ترك صحنه جرم، سوار دو خودروی سواری شد اما پس از درگیری سر كرایه با راننده خودروی دوم، ماموران به محل حادثه اعزام شده و او را دستگیر كردند تا به این شكل پرده از قتلش كنار رود.

رییس دادگاه آخرین جمله اعترافات متهم در بازجویی‌ها را خواند: «من قاتل داریوش هستم. » متهم بار دیگر گفت: «من در جواهرسازی كار می‌كردم. با دو ماه كار كردن می‌توانستم همان گیتار را بخرم. نیازی نبود به خاطر آن، نقشه قتل بكشم. آن روز ٢٠ عدد قرص مصرف كرده بودم. منگ بودم. » حالا نوبت وكیل متهم شده بود. او به نداشتن سلامت روانی موكل خود هنگام ارتكاب قتل اشاره و از دادگاه و اولیای دم تقاضای بخشش كرد. متهم برای آخرین دفاع پشت جایگاه ایستاد. او گفت: «من از خانواده داریوش – مقتول – تقاضای عفو و بخشش دارم. حتی اگر آنها هم من را ببخشند، من خودم را نمی‌بخشم. از آنها می‌خواهم قصاصم كنند.»

اخبا ر حوادث  -  اعتماد