اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

مدیرعامل مادیران: ادعای تولید تبلت، توهین به شعور مردم است



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

مدیرعامل مادیران: ادعای تولید تبلت، توهین به شعور مردم است

ایتنا : مادیران، به همان اندازه که اسم شناخته شده و قابل اطمینانی است، به واسطه سابقه فعالیتش در بازار ایران شرکتی با ثبات و قابل اتکا چه برای خریداران و شبکه فروش داخلی و چه برای برندهای بین‌المللی صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات است. همین دلیل هم هست که در وانفسای تحریم و رکود که بازار را به لاک تدافعی و خواب اجباری برده، مادیران به فکر تکمیل سبد محصول و توسعه زیرساخت‌های خدمات خود است.

برای بررسی وضعیت بازار و برنامه های گروه شرکت‌های مادیران، به گفت‌وگو با فرخ امیری، مدیرعامل مرکز ماشین‌های اداری ایران نشستیم؛ مدیری خوش مشرب که به واسطه استقرار و محکم بودن جایگاه شرکتش، حتی وقتی می‌گوید چینی ها ۲۲۰ هزار دلار پول شرکت را خورده‌اند، باز هم خنده از لبانش محو نمی‌شود و زمانی که از دست مجریان طرح‌هایی مثل شبنم خونش به جوش می‌آید، باز هم آرامشش را از دست نمی‌دهد.

امیری در این گفت‌وگو، در کنار تشریح وضعیت بازار فناوری اطلاعات ایران، از برنامه‌های آینده مادیران می‌گوید، هر چند مواردی را هم ناگفته می‌گذارد تا در آینده خوانندگان را غافلگیر کند.

• بگذارید با اطلاعیه اخیر مادیران بحث را آغاز کنیم. موضوع تونر‌های تقلبی دستگاه‌های فتوکپی شارپ چه بود؟

با دشوار شدن ورود کالا به بازار به دلیل تشدید تحریم‌ها و مسایل ارزی، شاهد ورود دوباره تونرهای تقلبی شارپ در سطح بازار هستیم. تقلبی بودن تونرهای دستگاه‌های فتوکپی برای دستگاه مشکل ایجاد می‌کند و باعث از کار افتادن دستگاه می‌شود و چون دستگاه‌های فتوکپی یک دستگاه سرمایه‌ای به حساب می‌آید و مردم از طریق آن امرار معاش می‌کنند، موضوع برای ما خیلی مهم است.

• تونرها قاچاق می شود؟

همه اش هم قاچاق نیست. این کالاها در بعضی از موارد بصورت قاچاق و تعداد بسیاری بصورت قانونی وارد بازار می‌شود و توسط تعمیرگاه‌های غیررسمی با نرخی در حدود قیمت تونر‌های اصلی یعنی ۷۵ تا ۸۰ هزار تومان به مشتریان ارائه می‌شود.این در حالی است که این تونر‌ها از طریق متقلبان در حدود ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان به کسبه فروخته می‌شود.اما مشکل فراتر از قاچاق است. اینکه شرکتی تونرهای تقلبی را بجای کالای اصل، آن هم با شکل و شمایل و نام شرکت اصل به بازار عرضه‌ می‌کند کلاهبرداری است و کلاهبرداری به نظر من جرم سنگین‌تری از قاچاق است. واردات این کالا چه بصورت قانونی و چه بصورت غیرقانونی و قاچاق ضرر به قشری می زند که تنها سرمایه شان یک دستگاه فتوکپی است.

• مشتریان تان را در مورد این تونرها آگاه کرده‌اید؟

ما در این زمینه از طریق روزنامه‌ها به ویژه فناوران اطلاعات و سایر رسانه‌ها اطلاع‌رسانی کردیم. در مراکز فروش تونر و مراکز خدمات پس از فروشمان هم پوستر‌هایی نصب کرده‌ایم تا به خریدار درمورد شیوه های شناسایی تونرهای اصل کمک کنیم.پیش از این نیز در مورد هشدار به مشتریان، با گذاشتن برچسب‌های‌ هشدار در داخل دستگاه‌ها راجع به استفاده از تونرهای اصل، مصرف كننده را آگاه ساخته ایم. همچنین روی تونر‌های مادیران هولوگرام مادیران الصاق کرده‌ایم که البته متاسفانه نمونه تقلبی هولوگرام هم در بازار وجود دارد.دامنه اطلاع‌رسانی ما حتی به صورت تخصصی و خاص هم گسترده بوده است. مثلا بخش خدمات پس از فروش مادیران دارای ۲۰ هزار ایمیل مشتریان است که از طریق ایمیل، مشتریان را از آخرین اخبار و نمونه‌های تقلبی تونر با خبر ‌می‌کند. در مورد تونرهای تقلبی هم از این طریق اطلاع رسانی مستقیم انجام دادیم.آخرین اقدام هم جایزه ۲۵ میلیون تومانی بود تا به افرادی كه بتوانند محل انبار، نام و نشانی واردكنندگان اصلی تونرهای تقلبی را معرفی كنند، تعلق گیرد.

• اگر مشتری از این تونرها استفاده کند و دستگاهش آسیب ببیند کاری برایش می‌کنید؟

بااین اطلاع رسانی‌ گسترده‌ای که ما انجام داده ایم، در صورتی که مشتریان از تونر‌های تقلبی استفاده‌کنند و دستگاه آنان دچار مشکل شود، دستگاه از گارانتی خارج شده و هزینه‌های تعمیر بر عهده خود آنهاست. البته اطلاع‌رسانی را متوقف نخواهیم کرد تا کمترین آسیب به مشتریان برسد. از هفته گذشته نیز در تمامی خیابان‌های بورس کالاهای فتوکپی، یعنی خیابان ایرانشهر بنر‌هایی برای اطلاع‌رسانی و جلوگیری از خرید این کالا نصب كرده‌ایم. به‌منظور اطلاع بیشتر نیز برگه‌هایی چاپ کرده ایم که در تمامی نمایندگی‌های ما موجود است و در آن نسبت به بکار گیری تونر‌های تقلبی هشدار داده ایم. این برگه‌ها در اختیار تمامی پرسنل خدماتی ما نیز قرار گرفته تا در صورتی که برای سرویس دستگاهی اعزام شدند این برگه‌ها را در اختیار مشتریان قرار دهند. همچنین طرح الصاق هولوگرام اوریجینال روی تونر‌های اصلی را ادامه خواهیم داد.

• گفتید که هولوگرام شما را هم جعل کرده‌اند. مشتری از کجا بفهمد که هولوگرام اصل است یا تقلبی؟

بله. متاسفانه کلاهبردارها خیلی حرفه‌ای عمل می‌کنند. اما در این مورد هم اطلاع‌رسانی کرده‌ایم و تفاوت‌های هولوگرام اصل با تقلبی را گفته ایم. اگر در هولوگرام اصل دقت کنید، عبارت مادیران در آن دیده می شود، ولی هولوگرام تقلبی فاقد این عبارت است.

• پس این دفعه نه تنها با قاچاقچی، بلکه با کلاهبردار طرفیم؛ آن هم کلاهبرداری که می تواند به روابط شما و مشتریان تان هم آسیب بزند. برای جلوگیری از پخش این تونرها در بازار چه اقداماتی انجام داده‌اید؟ آیا شکایتی در مراجع قضایی مطرح شده است؟

به‌منظور حمایت از مشتریان، از وارد کنندگان تونر‌های تقلبی به سازمان بازرسی وزارت بازرگانی شکایت کرده‌ایم و با همکاری این ارگان و اتحادیه رایانه بارها برای جمع آوری محصولات تقلبی به بازار رفته‌ایم و کالاهای تقلبی‌های جمع آوری کرده‌ایم. ما قویا دنبال دستگیری وارد کنندگان اصلی این کالاها و کشف انبارهایی هستیم که تونرهای تقلبی در آنجا انبار می‌شود. به همین دلیل هم جایزه ۲۵ میلیون تومانی را اعلام کرده ایم و به کسانی می دهیم که رد پایی از وارد کنندگان اصلی این کالاها به ما بدهند تا منجر به دستگیری آنان شود. امیدواریم این جایزه به ما کمک کند که با کسب اطلاعات دقیق تر، بتوانیم سرمنشا این کلاهبرداری‌ها را نابود کنیم.

• بیشتر مشتریان این کالای تقلبی چه قشری هستند و چرا با توجه به هشدارهای مادیران باز از کالاهای نامرغوب استفاده ‌می‌کنند؟

جالب است بدانید که اکثر افرادی که از این کالا استفاده می‌کنند، در بخش دولتی هستند و به خاطر نداشتن تخصص و بعد به دلیل اینکه تخفیف‌های خوبی از فروشندگان دریافت می‌کنند، از این کالا استفاده می‌کنند و تصور دارند که در خرید خود موفق بوده‌اند، در حالی که ضرر بسیار زیادی به دستگاه‌های سازمان‌ها وارد می‌کنند. از سوی دیگر، با شدت گرفتن برخوردها در تهران متاسفانه اکثر تونرهای تقلبی در سطح شهر تهران کم ‌می‌شود و سر از شهرستان‌ها در‌ می‌آورد و مشتریان ما در شهرستان‌ها را دچار مشکل می‌کند.

• مادیران سبد کالای بسیار گسترده‌ای از محصولات IT دارد و طبیعتا بخش مهمی از این کالاها یا وارداتی است و یا به واردات قطعات و لوازم وابسته است. در شرایط کنونی واردات شما به چه صورت انجام می‌شود؟

در سال های گذشته، به ویژه یک سال گذشته مشکلات واردات همواره وجود داشته، اما در دو-سه ماه اخیر این مشکلات بی نهایت تشدید شده و واردات را بسیار سخت و تقریبا ناممکن کرده است. طی سالهای گذشته رویه خوبی طراحی کرده بودیم که هر دو هفته یک بار کالای مان از دوبی می رسید. اما از زمانی كه مشکلات ارزی با دوبی شروع شد، این رویه به مشکل خورد و ما ماندیم با کلی بدهی به تامین کنندگان خارجی که بانك های ایرانی تاكنون طلبشان را پرداخت نكرده اند و ما هنوز باید پولشان را بپردازیم.

• پرداخت‌ها باید از طریق گشایش اعتبار اسنادی انجام می‌شد؟

بله. مدت‌هاست كه ما به بانك‌ها معادل ۵/۱۹ میلیون درهم به ریال پرداخت كرده‌ایم كه متاسفانه علیرغم مراجعه مكرر این مبلغ به دست تامین كنندگان كالای مان هنوز هم نرسیده است. در این شرایط دیگر تامین کنندگان به ما جنس نمی دهند. در چنین شرایطی مجبوریم واردات خود را با ارز آزاد یا ارز حاصل از صادرات ادامه دهیم. اما این روش امنی نیست و مشکل پیش می‌آورد.

• این مشکل در مورد واردات از کدام کشورها بیشتر وجود دارد؟

مشکل در همه مسیرهای واردات وجود دارد. متاسفانه در حال حاضر هیچ کالایی نمی‌توانیم از اروپا وارد کنیم. یکسری از کالاهای خاص مانند پرینترهای اولیوتی (Olivetti)محصول ایتالیا مخصوص بانک‌ها داشته‌ایم که حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد از بانک‌ها از این کالا استفاده می‌کردند. ما از پیش از انقلاب نماینده محصولات اولیوتی هستیم. اما با تشدید تحریم‌ها ورود این کالا متوقف شده است.در مورد کالاهای ژاپنی هم با وضعیت مشابهی روبرو هستیم، اما ورود کالاهای ژاپنی به کل متوقف نشده و از را‌ه های مختلف بطور بسیار کم و سخت کالا وارد می‌کنیم. در مبادلات با روسیه نیز بعضی از تجار ما دچار مشکل و متضرر شده‌اند.

• شما با شرکت‌های تایوانی و کره‌ای کار می‌کنید. واردات از کره جنوبی هم وضعیت مشابهی دارد؟

در مورد کالاهای تایوانی که اصلا حرف اش را نزنید. اما در مورد شرکت‌های کره‌ای، منوط به اینکه کالا کاملا تولید کره باشد، می توانیم خریداری و وارد کنیم. اما اگر در تولید کالاها از قطعاتی استفاده شود که مثلا محصول تایوان باشد، دیگر نمی شود LC باز کرد. در مجمع واردات هم بسیار در این موارد صحبت کرده ایم و مشکل همه واردکنندگان است.

• در مورد چین چطور؟ روابط مثبت ایران و چین واردات از این کشور را ساده تر نکرده است؟

البته روابط سیاسی دو کشور، تجارت با چین را تسهیل می‌کند. اما کار کردن با چین هم مشکلات خودش را دارد. از طرفی، تامین کنندگان چینی عمدتا کارخانجات کوچک هستند ترجیح می‌دهند با بانک‌ها کار نکنند. این کارخانجات برای تولید و ارسال محصول بین ۳۰ تا ۵۰ درصد پیش پرداخت می‌خواهند. این هزینه‌ها به همراه ۱۰۰ درصد مبلغ واردات که بابت گشایش اعتبار باید نزد بانک بگذاریم، فشار نقدینگی زیادی به شرکت‌ها وارد می‌کند. در واقع با توجه به زمان تحویل کالا که معمولا ۵ ماهه است، باید چند برابر قیمت کالای وارداتی سرمایه‌گذاری انجام دهیم.

• در مورد کار با تجار چینی دیده‌ایم که اتاق بازرگانی ایران چند بار هم به واردکنندگان هشدار داده است که مراقب کلاهبرداری‌ها باشند. شما در این زمینه مشکلی داشته‌اید یا نه؟

بله. متعدد برای ما هم پیش آمده. مثلا کالایی سفارش داده‌ایم، پولش را هم داده‌ایم، اما جنسی که به ما تحویل داده شد، فاقد كیفیت نمونه‌های تولید بود. در نتیجه آن را پس فرستادیم و اكنون هم کالا پیش آنهاست و هم پول ما. وکیل هم گرفته‌ایم و شکایت کرده ایم که دارد پیگیری می‌شود ولی متاسفانه شانسی برای برگشت پولمان نیست.

• آقای امیری اجرای طرح شبنم نیز به عنوان یکی از فیلترها در چند ماهی است که در بازار در حال اجرا است. نظر شما راجع به این طرح چیست؟

متاسفانه با وجود انواع و اقسام تحریم‌هایی که غرب یکجانبه به ما تحمیل کرده، فعالان عرصه IT و واردات نیز شاهد طرح‌هایی هستند که به نظر من خود تحریمی به حساب می‌آید. این خود تحریمی‌ها نه‌تنها کمکی به ورود کالاهای اصل به بازار نمی‌کند بلکه موجب می‌شود تا کالاهایی که بدون کارشناسی به بازار عرضه می‌شوند و دارای کیفیت مناسب هم نیستند وجهه قانونی بگیرند.طرح شبنم علیرغم اهداف بسیار موثر و خوبش، به لحاظ كم تجربه بودن و نبود آگاهی كافی راجع به واردات، متاسفانه در عمل خلاف اهدافی كه برایش پیش بینی شده در حال اجراست و لازم است كه به طور موقت به تعویق بیفتد تا چالش‌های آن برطرف شود و سپس به تدریج در صنوف مختلف به اجرا درآید.

به هر حال مشکل در مورد طرح شبنم زیاد است که ما از طریق مجمع واردات مسایل را به مجریان آن منعکس کرده‌ایم و امیدواریم مشکلات برطرف شود.همان طور که گفتم طرح شبنم هم به مواردی دیگر اضافه شده است که می‌تواند بازار را تنگ‌تر کند. ما الان مشکلات تحریم و ارز را داریم. تولیدکننده در این شرایط نمی‌تواند کار کند. الان وضعیتی پیش آمده که کره‌ای‌ها با شیوه‌ای که فروش نفت و دریافت کالا از آنها دارد، بازار را برای تولید خیلی تنگ کرده‌اند. حالا هم که اولویت‌بندی واردات برای دریافت ارز مرجع را داریم و نمی‌دانیم در کدام اولویت هستیم. به هرحال ما قطع امید کرده‌ایم از دریافت ارز مرجع و از روی ناچاری به ارز حاصل از صادرات روی آورده‌ایم كه اكنون در واقع همان ارز آزاد است.

• در مورد ارز با تک نرخی شدنش موافقید؟

در حالت کلی موافق تک نرخی شدن ارز هستیم. اما این کار در شرایط فعلی با فشاری که به تولید می‌آید، عملی نیست. به هرحال تولید باید در برابر واردات حمایت داشته باشد. دارند تولید ایران را نابود می‌کنند. صنایع لوازم خانگی که کلا در صورت ادامه این روند از بین خواهد رفت و کره‌ای‌ها کل بازار را در اختیار خواهند گرفت.

• از مسایل واردات بگذریم و به برنامه ها و محصولات مادیران بپردازیم. وضعیت میوا به عنوان یکی از برندهای سبد محصولات مادیران در بازار به چگونه است؟ به نظر می‌رسد حجم فعالیت میوا در بازار افت کرده است.

یکی از مهم‌ترین دلایل کم شدن میوآ در بازار همان مشکل با بانک‌ها در زمینه واردات است که نمی‌توانند بدهکاری ما به تامین کنندگان را بپردازند. از بهمن ماه سال گذشته ما بدهی خود را به حساب بانک‌ها واریز کرده‌ایم تا بانک‌ها در دبی این مبلغ را به حساب تامین کنندگان واریز کنند. اما این مبالغ هنوز واریز نشده است. البته با توجه به بازاری که در کشور داریم و توقع مشتری از مادیران مجبور هستیم در برخی از موارد ارز آزاد یا ارز حاصل از صادرات تهیه کنیم و بطور مستقیم برای تامین کننده‌های شرکت بفرستیم تا دچار کمبود کالا نباشیم. این کار را هم کرده ایم و تا آنجا که ممکن باشد نیاز بازار به محصولات به ویژه میوا را برطرف می‌کنیم.

محصولات میوا دو دسته مواد مصرفی و لوازم جانبی را دربرمی‌گیرد. در دسته مواد مصرفی، میوا ۱۰۰ درصد نیاز بازار به کارتریج پرینترهای EPSON را پوشش داده‌ایم و ماهانه درحدود ۱۴۰ هزار کارتریج میوا در بازار توزیع می‌کنیم. در لوازم جانبی نیز، همچنان برند میوا در بازار فعال است. اما با توجه به تغییرات بازار و تغییر گرایش از PC به لپ تاپ و تبلت، سیاست های ما نیز در میوا بازنگری شده و به زودی خبرهای تازه ای از این برند در کنار سایر برندهای سبد محصول مادیران خواهید شنید.

• شما برند X.VISION را هم دارید که در زمینه گیرنده‌های دیجیتال، مانیتور و تلویزیون های LCD و LED موفق عمل کرده است. بازار ایکس.ویژن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ایکس ویژن که وضعیتش خوب است. در حال حاضر با حمایت‌های وزارت صنایع تولیدات خود را در زمینه تولید DVBT افزایش داده‌ایم و فروش خوبی در حدود ۳ هزار دستگاه در روز داریم. تنها مشکل در این زمینه شرکت‌های زیرپله‌ای یا همان "زیرپله رایانه" ها هستند که با وارد کردن ۲ تا ۳ قطعه از گمرک‌های گوناگون و اسمبل آن توسط کارگران بدون تخصص ادعا دارند که تولید کننده این محصول هستند و بازار شهرستان‌ها را آشفته می‌کنند. جالب اینکه محصولات آنها حتی با کانال‌های صدا و سیما هم هماهنگ نیست. به همین منظور تیمی تخصصی در سندیکای تولیدکنندگان تجهیزات فناوری اطلاعات تشکیل داده‌ایم تا واحد‌هایی را که به این صورت اقدام به تولید محصول بی‌كیفیت می‌کنند و منجر به بی‌كاری تولیدكنندگان واقعی و صدمه به مصرف كننده می‌شوند، شناسایی و به وزارتخانه معرفی ‌کنیم.

• در مورد بازار LCD و LED وضعیت ایکس ویژن چگونه است؟

آمارهای ما نشان می دهد که ایکس ویژن به برند سوم بازار LED و LCD تبدیل شده و سهم خوبی از بازار را به خود اختصاص داده است.این برند در بازار تلویزیون‌های ۲۴ و ۲۲ اینچ تنها برند است و هیچ رقیبی ندارد و با توجه به اینکه خلاء بزرگی در زمینه تلویزیون‌های ۲۲ و ۲۴ اینچ در بازار وجود داشت ایکس ویژن توانست سهم بزرگی از بازار را از آن خود کند. این بازار به ویژه در شهرهای کوچک و روستاها بسیار هیجان انگیز است و اکس ویژن در این بازارها بسیار موفق عمل کرده است.ضمن اینکه سری جدید تلویزیون‌های ۲۴ اینچ ایکس ویژن مجهز به گیرنده دیجیتال هم خواهد بود و کاربران را از خرید دستگاه های مجزا بی‌نیاز خواهد کرد.

• شما علاوه بر ایکس ویژن، برند شارپ را هم در زمینه محصولات تصویری در اختیار دارید. چگونه این دو محصول را هم زمان بازاریابی می کنید و می فروشید؟

سیاست مادیران در بازار تلویزیون این گونه است که با برند ایکس ویژن بازار Low-End را پوشش دهد و شارپ را برای بازار High-End ایران در نظر گرفته ایم. همان طور که گفتم ایکس ویژن در بازار محصولات ارزان تر که جایگاه بسیار خوبی کسب کرده و شارپ هم برای علاقه مندان تلویزیون به عنوان یک برند ژاپن و پیشگام کیفیت کاملا شناخته شده است.

• گفتید که با توجه به تغییرات بازار، سیاست های تازه ای را در تامین محصولات دنبال می کنید؟ به طور خاص باید منتظر چه محصولاتی باشیم؟

در ماه آینده تولید دستگاه صندوق و رایانه POS را شروع خواهیم کرد و به این ترتیب حضور پررنگ تری در لایه خرده فروشی و فروشگاهی خواهیم داشت. همچنین كامپیوترهای ALL IN ONE جدید مادیران را با برند ایکس ویژن به بازار عرضه خواهیم کرد و امیدواریم با ایجاد ثبات در بازار ارز بتوانیم قیمت این کالا را پایین‌تر از کالاهای مشابه بازار برای استفاده هرچه بیشتر شرکت‌ها و حتی کاربران خانگی عرضه کنیم. همچنین قصد داریم از سه‌ماه دیگر تولید تخته‌های هوشمند را تسریع کنیم و به روند تجهیز مدارس هوشمند سرعت ببخشیم.

• برای کاربران عمومی چه محصولاتی خواهید داشت؟

مادیران از چند سال قبل اقدام به واردات لپ‌تاپ‌های ASUS کرده و توانسته با کمک دفتر مرکزی ایسوس لپ‌تاپ‌های سری K و U را در بازار عرضه کند. ما همچنان قصد داریم این همکاری را با ASUS ادامه دهیم، ضمن اینکه برندهای TOSHIBAوDELL ACER, را نیز به سبد کالای لپ‌تاپ خود اضافه می کنیم و یکی از وارد کنندگان بزرگ لپ‌تاپ در ایران خواهیم بود.البته طی ماه‌های آینده قصد وارد کردن یک برند معتبر تبلت را برای کامل کردن سبد محصولات IT خود داریم که اجازه بدهید فعلا در این زمینه صحبت نکنیم.

• نکند شما هم قصد تولید تبلت دارید؟ الان مد شده که هر روز یک تولید کننده تبلت ایرانی معرفی شود.

این حرف و ادعا توهین به افکار و شعور مردم است. تبلت یکی از تخصصی‌ترین تولیدات سخت‌افزار است. کشورهای صاحب فناوری نمی‌توانند تبلت تولید کنند، چگونه است که یک شرکتی در گوشه‌ای از ایران به این فناوری دست پیدا کرده؟ شرکتی با ورود قطعات با ارز دولتی و آن هم کالاهای نامرغوب چینی ادعای تولید محصولی را می‌کند و کسی هم نمی‌آید ادعای وی را بررسی كند. جالب است که این قبیل شرکت‌ها مدام هم به نامه نگاری با کمیسیون ماده یک می پردازند تا تعرفه کالاهایی مثل تبلت افزایش یابد و تمام كوشش آنها برای دریافت وام های ویژه و رانت است.ما از طریق سندیکای تولیدکنندگان فناوری اطلاعات قصد داریم تولیدکنندگانی که صادقانه در عرصه تولید محصولات فناوری اطلاعات فعالیت می‌کنند را حمایت کنیم، ولی ما ادعاهای باطل و نادرست را تولید به حساب نمی‌آوریم.

• در زمینه هوشمند سازی مدارس و اجرای طرح مدارس الکترونیکی چه اقداماتی انجام داده‌اید؟

در حال حاضر تنها در استان البرز ۵ هزار کلاس را برای هوشمندسازی در دست انجام داریم و در مجموع حدود ۱۲ هزار پروژه جمع پروژه های انجام شده و در دست انجام است. ما در مادیران راهکارهای مختلفی برای هوشمند سازی کلاس‌ها در دست داریم که بنا بر سیاست‌های موجود در هر استان اقدام به هوشمندسازی می‌کنیم. ما در مادیران بسته کاملی از لوازم سخت‌افزاری و نرم‌افزاری در دست داریم و بنا بر خواسته حتی هر مدرسه‌ای پاسخگویی نیاز آنان هستیم.ما امیدواریم با ورود شرکت‌های مختلف در این زمینه راه‌ها برای گسترش هوشمند سازی کلاس‌های درسی باز شود و ما شاهد آن باشیم تا تمامی کلاس‌های درسی در کشور به صورت الکترونیک و حتی از راه دور برگزار شود.مادیران به این موضوع به عنوان یک وظیفه اجتماعی در قبال جامعه نگاه می‌کند و امیدوار است بتواند قدم‌های گسترده‌ای را باتوجه با امکانات موجود در این راستا بردارد.

• یکی دو سال پیش مادیران قصد داشت فروشگاه‌های زنجیره‌ای برپا کند.این طرح در چه مرحله‌ای است؟

با وجودی که برای تاسیس فروشگاه‌های زنجیره‌ای، همکاری را از سنگاپور انتخاب کرده بودیم و حتی یک طبقه از بازار موبایل ایران را هم اجاره کرده بودیم، با بررسی دوباره بازار، از اجرای این طرح منصرف شدیم. معتقدیم توسعه کسب و کار و فروش اینترنتی عرصه ر ا در آینده برای فروشگاه‌های زنجیره‌ای تنگ خواهد کرد هزینه های سربار(اورهد) یك سایت در مقایسه با فروشگاه بسیار كمتر است. مردم هم به خرید های اینترنتی علاقه مندی زیادی نشان می دهند.

• شما برای فروش اینترنتی برنامه دارید؟

موضوعی است که به شدت آن را پیگیری کرده‌ایم و به آن علاقه مندیم. اما ملاحظاتی هم داریم که ابتدا باید این ملاحظات را مدنظر داشته باشیم.

• چه ملاحظاتی؟

مهم‌ترین ملاحظه ما در این زمینه حمایت از شبکه نمایندگی و فروش ماست. ما این شبکه را سرمایه اصلی مادیران می‌دانیم و به هیچ قیمتی حاضر نیستیم منافع آنها را با ریسک مواجه کنیم. اگر هم به راه حلی برسیم که منافع این شبکه گسترده از همکاران تامین شود، مسایلی مانند تامین ارز هم باید برطرف شود، بازار باید ثبات داشته باشد و در واردات مشکلی وجود نداشته باشد. نمی‌توان فروش اینترنتی یا فروشگاه زنجیره ای داشت و در عین حال با تامین کالا برای آنها مشکل داشت. وقتی مشتری به فروشگاه‌های اینترنتی مراجعه می‌کند، انتظار دارد تنوع بسیاری از کالاها را در اختیار داشته باشد و بتواند به راحتی کالای مورد نیاز خود را انتخاب و خریداری کند. اگر سبد کالا تکمیل نباشد مطمئنا مشتری از آن فروشگاه دلسرد خواهد شد و به آن مراجعه نخواهد کرد.

• خدمات پس از فروش یکی ار نقاط قوت مادیران بوده و هست. مادیران برای ارایه خدمات پس از فروش مطلوب تر برنامه ای دارد؟

بله. آذر ماه امسال بزرگ‌ترین مرکز خدمات پس از فروش کشور را در کیلومتر ۸ اتوبان آزادگان راه‌اندازی خواهیم کرد. این مرکز با مساحت ۸ هزار متر مربع، دارای فضای اداری و نیمه صنعتی ویژه تعمیرات خواهد بود. برای ارائه خدمات بهتر نیز مراکزی را در شمال، جنوب، شرق و غرب تهران راه‌اندازی خواهیم کرد تا مشتریان کالاهای خود را به آن مراکز تحویل دهند و آن مراکز، کالاهای معیوب را به مرکز اصلی جدید در اتوبان آزادگان انتقال می دهند. در زمینه خدمات طرح جامعی هم در دست تهیه داریم که به زودی هم این طرح جامع اجرا و اطلاع رسانی خواهد شد و هم با افتتاح آن مرکز، عملا تحولی را در ارائه این خدمات برتر به چشم خواهید دید./ایتنا

 


ویدیو مرتبط :
توهین به شعور مخاطب-فیلم هندی-خنده دار

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

"شیدایی" زیر پوست جامعه را نشان داد/ "ستایش" توهین به شعور مخاطب بود



 

 

فیلم,سریال

 

آرش مجیدی که به‌تازگی پخش مجموعه "شیدایی" با بازی مشترک او و همسرش میلیشیا مهدی‌نژاد به پایان رسیده‌است،  ضمن اشاره به استانداردهای کیفی این مجموعه و نمونه‌های دیگری چون "ارمغان تاریکی"، کیفیت پایین مجموعه‌هایی مانند "ستایش" را توهین به شعور مخاطب دانست.

 

به گزارش خبرنگار مهر، یکی از نکات جالب توجه سریال "شیدایی" حضور آرش مجیدی و میلیشیا مهدی‌نژاد در نقش یحیی و سارا بود؛ زن و شوهری که برای داشتن شیدا تقلا می‌کردند. این زوج هنرمند نخستین‌بار است که با یکدیگر همبازی می‌شوند. مجیدی را آخرین‌بار در سریال به یاد ماندنی و موفق "ارمغان تاریکی" دیدیم و مهدی‌نژاد را هم با "جراحت" دیگر ساخته محمدمهدی عسگرپور به یاد می‌آوریم.

 

مهدی‌نژاد و مجیدی با حضور در خبرگزاری مهر، از حضور مشترک در این سریال و نکات خواندنی دیگری گفتند که در ادامه حرف‌هایشان را می‌خوانید:

 

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و هنر: پیش از "شیدایی" هم به شما پیشنهاد شده بود با هم بازی کنید؟

 

میلیشیا مهدی‌نژاد: نه!

 

آرش مجیدی: من هم چیزی یادم نمی‌آید.

 

*خب این اتفاق چطور افتاد؟

 

مجیدی: مثل کارهای دیگر. اول با خانم مهدی‌نژاد تماس گرفتند دو روز بعد هم به من زنگ زدند. اول خانم مهدی‌نژاد توافق کرد و یک هفته بعد من به توافق رسیدم.

 

*یعنی آنها از اول در نظر داشتند که شما به صورت زوج بازی کنید؟

مهدی‌نژاد: نه ما هر کدام جدا برای کار رفتیم. من در سریال "جراحت" قبلا با محمدمهدی عسگرپور کار کرده بودم و با سعید نعمت‌الله نیز در همان کار آشنا شدم. برای این سریال هم تماس گرفتند تا برای صحبت بروم. حرف زدیم و آمدم خانه برای آرش تعریف کردم و بعد دیدم که به طور اتفاقی با او هم تماس گرفتند.

 

*یکی دو نفر از بازیگران "شیدایی" می‌گفتند نعمت‌الله نقش‌ها را از اول برای آنها نوشته است. درباره شما هم همین اتفاق افتاد؟

مهدی‌نژاد: زمانی که ما برای عقد قرارداد رفتیم، متن هنوز کامل نشده بود و انتهای قسمت هشتم بود که ما وارد داستان می‌شدیم و می‌دانستیم از آن به بعد قرار است حضور داشته باشیم.

 

*پس به گروه اعتماد کردید؟

مهدی‌نژاد: اصلا جای بحثی نبود کار با نعمت‌الله و عسگرپور...

مجیدی: من فکر می‌کنم "شیدایی" پنجمین کارم با سعید(نعمت‌الله) بود. به نظرم او جامعه را می‌شناسد و قصه‌پرداز خوبی است. نعمت‌الله قصه‌های پرو پیمانی دارد که در قسمت‌های آن خبری از آب بستن نیست! حادثه پشت حادثه است که مخاطب را نگه می‌دارد. این به آن معنا نیست که مخاطب را با هر قیمتی حفظ کند؛ بلکه با اتفاقات جذابی که از متن همین جامعه برخواسته‌اند تعلیق ایجاد می‌کند. من این را در تمام کارهای او دیده‌ام. این نقش هم از این جهت که نعمت‌الله آن را می‌نوشت برایم جذاب بود. یعنی می‌دانستم حتی اگر یک سکانس باشد، آنقدر جای کار و پرداخت دارد که برای من بازیگر جذاب خواهد بود.

 

*یکی دیگر از ویژگی‌های این نویسنده حضور او سر صحنه است. این ماجرا به کار کمک می‌کرد یا مثل این بود که دو کارگردان سر صحنه حاضر شده‌اند. این حضور قطعا به نویسنده برای دریافت حس و حال و انرژی و نوشتن قصه‌های بعدی موثر است برای شما بازیگران هم تاثیر مثبت داشت؟

 

مهدی‌نژاد: این ناشی از وسواس نعمت‌الله است که به نظرم بسیار قابل احترام است. وقتی شما بچه کوچکی دارید همه جا پا به پای او می‌روید تا او را به ثمر برسانید. متنی که آقای نعمت‌الله می‌نویسند هم مثل بچه کوچکی است. او برای درست اجرا شدن متن با عوامل همکاری می‌کند، با بازیگر حرف می‌زند و درباره نظرات دیگران با آنها به توافق می‌رسد. این وسواس خیلی خوب است و اگر همه ما بتوانیم در کارهایمان اینطور وسواس داشته باشیم، فکر نمی‌کنم هیچوقت مشکل داشته باشیم.

 

مجیدی: اتفاق خوبی که درباره سعید افتاده و کم‌نظیر و چه بسا بی‌نظیر است همین سنگ تمام گذاشتن او است که حتی زمان تدوین هم حاضر می‌شود و سعی می‌کند نوشته‌اش به نحو احسن به تصویر تبدیل شود. این کار در اشتراک عمل با کارگردان شکل می‌گیرد و امر خودسرانه‌ای نیست.

 

به ویژه در سریال‌هایی که متن کامل نوشته نشده، حضور نویسنده یک ضرورت است. چرا که شاید وقتی من بازیگر سر صحنه تصویربرداری قسمت پانزدهم یک سریال 30 قسمتی باشم و ندانم چه اتفاقاتی خواهد افتاد اما نویسنده نسبت به تمام شخصیت‌ها و ارتباط آنها با یکدیگر اشراف کامل دارد و می‌تواند مکمل ذهن من نسبت به اتفاقات باشد. خوشبختانه گاهی هم پیش آمده که با وجود اختلاف نظر او حرف من را پذیرفته و سعی کرده به یک نقطه نظر مشترک برسیم. سعید دولتخانی و علی‌ طالب‌آبادی هم نویسنده‌های دیگری هستند که سعی می‌کنند این وسواس را داشته باشند.

 

مهدی‌نژاد: خوبی نعمت‌الله این است که داستانش را فدای هیچ چیزی نمی‌کند. امکان ندارد که از او بخواهیم نقشی پررنگ‌تر شود و دخل و تصرفی در داستان به وجود بیاورد. این یک نکته مثبت است.

 

مجیدی: البته گاهی می‌شود که با یکدیگر به یک تعامل مثبت می‌رسیم. مثلا سوال می‌کند که به نظر این شخصیت به کجا می‌رود؟ انگار می‌خواهد نظرسنجی کند و درباره یک شخصیت به جمع‌بندی برسد.

 

*قبول دارید در این کار بالاخره بخشی از زندگی واقعی خودتان را بازی کردید؟

مجیدی و مهدی‌نژاد: نه!

 

*چرا؟

مجیدی: ما زندگی خودمان را می‌کنیم اما در زندگی نه من یحیی هستم نه میلیشیا سارا است.

 

*یعنی هیچ چیز از زندگی‌تان وارد این شخصیت‌ها نشده؟

مجیدی: مهم‌ترین اتفاقش این است که ما اصلا بچه نداریم و در این قصه سر یک بچه می‌جنگیم! یحیی گل‌فروش است اما شغل من این نیست!

 

مهدی‌نژاد: سارا همیشه با خرید به خانه می‌آید اما خیلی کم پیش می‌آید برای من این اتفاق بیفتد.

 

مجیدی: زمانی که ما داریم بازی می‌کنیم زن و شوهر نیستیم. اگر بودیم می‌توانستیم برخی ممیزی‌های تلویزیون را به نفع درام نادیده بگیریم. در حالی که این عرف سیستم تلویزیون ما و ممیزی آن نیست. بنابراین ما سر صحنه فقط دو بازیگر هستیم.

 

*فارغ از بحث ممیزی، این اتفاق به شما کمک نکرده است؟

مهدی‌نژاد: مسلما موثر است از این جهت که ما زمان آزادمان در خانه را با یکدیگر تمرین می‌کردیم. اما اگر زن و شوهر نبودیم تمرینمان فقط سر صحنه امکان‌پذیر بود. هیچ بازیگری نمی‌رود خانه آن یکی که برای سکانس فردا با هم تمرین کنند. ما در خانه این تمرین را داشتیم.

 

مجیدی: از طرفی سختی داشت به این خاطر که مثلا اگر قرار است من به عنوان یحیی با سارا دعوا کنم؛ اولا از این جهت که در زندگی واقعی‌مان خیلی به دعوا نمی‌رسیم و دوما اینکه اگر من ادای دعوا را دربیاورم او مرا می‌شناسد و لو می‌رود که دارم بازی می‌کنم، پس تلاش ما برای واقعی‌تر درآوردن صحنه‌ها بیشتر می‌شد.

 

*البته شما در این نقش لطافت نقشتان در "ارمغان تاریکی" را به همراه دارید.

مجیدی: اگر به لطافت باشد که شخصیت نوری در "من یک مستاجرم" از همه لطیف‌تر بود و بعد از آن هم سریال طنز زیاد به من پیشنهاد شد.

 

*فارغ از متن سریال "شیدایی" ارزیابی‌تان از نقش‌هایی که برای بازیگران نوشته می‌شود چیست؟ اینکه بعد از موفقیت شخصیتی در یک سریال چقدر نقش تازه به بازیگر آن پیشنهاد می‌شود؟ همانطور که مسلما آقای مجیدی بعد از سرگرد صادقی سریال رستگاران احتمالاً ده‌ها پیشنهاد بازی نقش پلیس داشته‌... چقدر کارگردان‌های جسور هستند که فارغ از پیش‌زمینه‌ای که از بازیگران دارند آنها را برای نقش‌های تازه‌ای انتخاب می‌کنند؟

 

مهدی‌نژاد: یکی از مشکلات تلویزیون و سینمای ما همین است. کارگردان‌های ما اعتماد نمی‌کنند. مثلا اگر من در "قهوه تلخ" بازی می‌کردم مرا به‌عنوان یک بازیگر طنز می‌شناختند و هیچ وقت حاضر نبودند ایفای نقش جدی را به من بسپرند. این به نظرم اشتباه بزرگی است. بازیگری یعنی اینکه فرد هم بتواند مثبت بازی کند هم منفی هم طنز هم جدی. این اتفاق دقیقا برای آقای مجیدی هم افتاد و پیشنهادات زیادی برای بازی در نقش پلیس به او داده شد که در مقابلشان مقاومت کرد.

 

مجیدی: این به نظرم به بازیگر هم بستگی دارد. منِ نوعی سعی کرده‌ام یک نقش را تکرار نکنم و بی‌نهایت نقش پلیسی که بعد از رستگاران به من پیشنهاد شد را قبول نکنم! با خودم گفتم مگر اینکه یک تفاوت عجیبی داشته باشد و پلیسی با رنگ و لعاب دیگری را به من پیشنهاد دهند که بپذیرم. اما آن دوره این اتفاق نیفتاد و خود من هم وقتی تماس می‌گرفتند قبل از هر چیز می‌گفتم اگر متنتان پلیسی است نه!

 

برای من این اتفاق خیلی مهم است چرا که هنوز بازیگری برایم یک جور شعف و حظ می‌آورد و از آن لذت می‌برم و نمی‌خواهم به ورطه تکرار برسم. بنابراین تا جایی که چنبره اقتصادی زندگی دست و پای من را نبسته در کارهایم این تفاوت را لحاظ خواهم کرد. امری که مطمئنم به پخته شدن شخصیت و جنس بازی من منجر می‌شود.

 

برای همین وقتی بعد از "رستگاران"، بازی در سریال "ارمغان تاریکی" به من پیشنهاد شد لذت زیادی بردم. چرا که دیدم کارگردان اصلا توجهی نداشت که من پیش از این چه کارهایی بازی کردم. خوشبختانه جلیل سامان هر دو کار را هم دیده بود و نقش دیگری را به من پیشنهاد می‌داد. چرا که تفاوت این دو نقش را دیده و به ویژگی‌ها و ضعف و قوت‌های کار من پی برده بود.

 

* "ارمغان تاریکی" که یکی از بهترین سریال‌های سال‌های اخیر بود...

مجیدی: من واقعا این کار را دوست داشتم. من کارگردان به این معصومی و دقت نظر که همه توانش برای کارش باشد را ندیده بودم. سامان کارگردان بسیار با وسواس و فهیمی بود که از همه چیز در جهت پیشبرد کارش استفاده می‌کرد. خیلی قدرت می‌خواهد که تو نویسنده یک سریال باشی و یک جا احساس کنی فلان شخصیت به درد کارت نمی‌خورد و پاره کنی و دورش بیندازی. کمتر کسی این کار را می‌کند. به ویژه برخی از نویسنده‌ها که می‌گویند این آیه قرآن است نباید دست بزنید!

 

جلیل سامان کارگردانی که خودش هم می‌نویسد از این امر واهمه‌ای نداشت. به ویژه سر تدوین هستند بسیار کارگردانانی که دلشان نمی‌آید یک فریم دور بیندازند. اما او سر تدوین قلع و قمع می‌کرد و سکانس و پلان درمی‌آورد. این خیلی کار بزرگی است و برای کارگردان جسارت می‌خواهد.

 

همینطور جنگیدن این آدم برای صحنه که واقعا سال 59 دربیاید. یکی از دلایلی که مردم این کار را دوست داشتند این بودند که فضا باورپذیر از آب درآمده بود.

 

*البته این سریال خیلی کم صحنه خارجی داشت.

مجیدی: تکنیکی در فیلمبرداری وجود دارد که از فیلمرو استفاده می‌کنند و کارمانت می‌گذارند؛ وسیله‌ای است که دوربین روی آن سوار شده و به ماشین وصل می‌شود تا یک توشات یا تک شات بگیرند. اتفاقی که در این نوع تصویربرداری می‌افتد این است که خیابان در پشت این صحنه دیده می‌شود.

 

جلیل سامان آنقدر در این زمینه دقت نظر داشت که برای صحنه‌هایی که تصاویر پشتی به صورت سریع و دور دیده می‌شود، شهرکی در بالای آتی‌ساز را پیدا کرد که آجرهای سه سانتی داشت تا سه دقیقه از کار را آنجا بگیریم. آنجا دکه روزنامه فروشی به سبک قدیم ساختیم، صف 40، 50 نفری بنزین و نفت گذاشتیم. حجله شهید قرار دادیم. قرار شد ماشین قدیمی و دوچرخه در این خیابان عبور کند تا این سه دقیقه درست از آب دربیاید و تداعی‌گر آن سال‌ها برای مخاطب باشد.

 

اینکه من دست این کارگردان را می‌بوسم برای همین دقت نظر او است. در حالی که در کارهای دیگری که همزمان پخش می‌شد مثل "ستایش" که یکجورهایی توهین به شعور مخاطب بود، در سال 59 پراید در صحنه دیده می‌شد. گاهی هم پیش می‌آید عوامل یک سریال صحنه‌های خارجی را در بیابان می‌گیرند و می‌گویند بیابان سال 59 و 90 که با هم فرقی ندارند!

 

جلیل سامان سر این ماجرا با تهیه‌کننده جنگ و دعوا داشت و البته من به تهیه‌کننده حق می‌دهم. دم او هم گرم که برای وسواس این کارگردان هزینه کرد.

*خب با تمام این تفاسیر بعد از اینکه کاری مثل "ارمغان تاریکی" در کارنامه شما قرار گرفت، انتخاب‌تان سخت‌تر شد؟ می‌خواهم بدانم در یحیی که از قسمت هشتم وارد کار می‌شود چه دیدید که ایفایش را پذیرفتید؟

 

مجیدی: واقعیت این است که من بازیگر نمی‌توانم صرف اینکه نقش یک خوبی بازی کردم دیگر تنها منتظر فرصتی برای بازی درکارهای فاخر باشم. این یک اشتباه است. من هنوز معتقدم در حال آزمون و خطا در بازیگری هستم و واقعیت دیگر اینکه مگر در یک سال چند مجموعه تلویزیونی فاخر ساخته می‌شود؟ در میان همین آثار من باید با چنگ و دندان سعی کنم برای نقش‌هایی که دوست دارم و من بازیگر را به چالش می‌کشد بجنگم و به دستشان بیاورم.

 

بله روزی که مرا برای یحیی خواستند، گفتند می‌دانیم تو "ارمغان تاریکی" را کار کرده‌ای و می‌دانیم کارت خیلی خوب بود و این نقش شاید خیلی کوچک باشد... اما برای من حضور سعید نعمت‌الله که اتفاقات زیرپوست جامعه را می‌شناسد، ارائه همان سیناپس کافی بود. داستان "شیدایی" نمایی از زیرپوست جامعه بود. همان موقع به سعید هم گفتم که اگر یحیی 30 سکانس در این قصه داشته باشد و سه تایش به‌زعم من شاهکار باشد و باعث یک اتفاق شود، من با تمام وجود آن را می‌پذیرم. یحیی از جنس زندگی نوشته شده و قرار نیست درباره چیزی غلو بکند و آدمی اهل زندگی و روزمره و از جنس همین مردم است. تمام سعی من هم این بود که از هر اغراق و استفاده از المان‌های تکراری درباره او کم کنم تا همان آدم عادی زندگی باشد. با تمام گوشت و پوست مردم همین جامعه باشد و او برای همین فرهنگ هم هست. او کسی است که در فرهنگ ایرانی حتما پشت خواهرش می‌ایستد حتی اگر  او به زعم دیگران بد باشد و حتی اگر پدرش به واسطه این خواهر مرده باشد..... / خبر گزاری مهر