اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

محاکمه مردی که همسرش را آتش زد



محاکمه مردی که همسرش را آتش زد

 یک مرد شیشه‌ای که همسرش را در «شهریار» به آتش کشیده بود دیروز در دادگاه کیفری پایتخت از خود دفاع‌کرد.

ساعت شش بامداد ششم مرداد ۱۳۹۱ فریاد گوشخراش زن ۳۲ساله‌ای به نام «زهرا- ق» در خانه‌اش در روستای «بادامکی» شهریار پیچید و لرزه بر جان همسایگان افتاد.

در حالی که «زهرا- ق» سراپا آتش بود همسایگان به دورش پتو پیچیدند و این زن نیمه‌جان را تحویل تکنسین‌های اورژانس دادند. به این ترتیب «زهرا- ق» با آمبولانس به بیمارستان «شهید مطهری» تهران برده شد و رسیدگی به ماجرا در دستور کار پلیس آگاهی قرار گرفت.

 در آن بین «زهرا- ق» بریده‌بریده گفت: شوهرم «حسین - س» معتاد و شکاک است.

 

دیشب «حسین» با من درگیر شد و چند ساعت تهدیدم کرد. ساعت پنج صبح بود که لباس‌هایم را پوشیدم تا از خانه‌مان خارج شوم اما شوهرم مانع شد. او به سر و رویم بنزین پاشید و گفت اگر پایم را از خانه بیرون بگذارم هم خودش را به آتش می‌کشد و هم مرا. من اما نمی‌دانم چگونه بنزین شعله‌ور شد.

16 شبانه‌روز از این ماجرای تکان‌دهنده گذشته بود که «زهرا- ق» بر اثر سوختگی ۷۵ درصدی، روی تخت بیمارستان تسلیم مرگ شد. به این ترتیب «حسین - س» ۴۰ساله بازداشت شد و جنایت خانوادگی را گردن گرفت.

مرد عصیانگر گفت: از ۱۰ سال پیش معتاد شدم و زندگی‌ام تباه شد. من و زنم مدام با هم درگیر بودیم و زندگی خوشی نداشتیم. من تحت تاثیر مصرف مواد، دچار توهم شده بودم و تصور می‌کردم زنم به من خیانت کرده است.

«حسین - س» ادامه داد: نیمه‌شب ششم مرداد سرگرم کشیدن شیشه بودم که دوباره فکر خیانت زنم، مثل خوره به جانم افتاد. من از «زهرا» خواستم حقیقت را بگوید اما به حرفم اعتنایی نکرد. در نتیجه، از کوره در رفتم و گالن چهارلیتری بنزین را به دست گرفتم. زنم را تهدید می‌کردم به سر و رویش بنزین پاشیدم اما نمی‌خواستم جانش را بگیرم. چون در اتاق، پیک‌نیک روشن بود آتش زبانه کشید و...

به دنبال اعتراف‌های مرد شیشه‌ای و بازسازی صحنه جرم، کیفرخواست صادر و به شعبه ۱۱۳ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در نشست رسیدگی به این ماجرا که دیروز به ریاست قاضی «حسین اصغرزاده» و با حضور چهار مستشار تشکیل شد ابتدا نماینده دادستان پایتخت، کیفرخواست را خواند: با توجه به مدرک‌های موجود برای «حسین- س» تقاضای اشد مجازات دارم.


سپس مادر «زهرا- ق» در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: به خاطر دو نوه‌ام از خون دخترم می‌گذرم. من به قصاص داماد سابقم راضی نیستم.

دو دختر ۱۰ و ۱۲ ساله «حسین» نیز در حالی که اشک می‌ریختند، گفتند: با مرگ پدرمان، مادرمان زنده نمی‌شود به همین خاطر رضایت می‌دهیم.

نوبت دفاع به مجرم که رسید منکر قتل عمدی همسرش شد: قبلا هم گفته‌ام نمی‌خواستم زنم را بسوزانم. سرگرم کشیدن شیشه بودم که ناگهان پیک نیک منفجر شد.

قاضی: در بازجویی مقدماتی گفته بودی به خاطر سوءظن، همسرت را به آتش کشیدی؛ حالا انکار می‌کنی؟
مجرم: تحت‌تاثیر شیشه، دچار توهم شده بودم. باور کنید چیز زیادی از صحنه مرگ زنم به خاطر ندارم.

قاضی: در اداره آگاهی، سوزاندن همسرت را گردن گرفته و صحنه جرم را هم بازسازی کرده بودی. چه دفاعی داری؟
مجرم: چون تحت فشار روانی بودم قتل عمدی همسرم را گردن گرفتم. من قاتل نیستم.

در پایان این نشست، هیات قضایی وارد شور شد تا رای صادر کند. با توجه به رضایت بدون قید و شرط شاکیان خصوصی «حسین- س» طبق ماده ۶۱۲ قانون مجازات به ۳ تا ۱۰ سال زندان با احتساب روزهای بازداشت محکوم خواهد شد.

نگاه کارشناس
دکتر محمدرضا خدایی، روانپزشک و عضو هیات‌علمی دانشگاه علوم ‌بهزیستی و توانبخشی می‌گوید: اختلال‌های شخصیتی، کمبود اعتمادبه‌نفس، نبود قدرت حل مساله و ریشه‌های ژنتیک و آسیب‌های خانوادگی، از عللی هستند که افراد را به اعتیاد سوق می‌دهند. حالا اگر چنین فردی به مواد مخدر و محرک صنعتی هم مبتلا شود، شناختش بسیار مشکل‌تر خواهد شد.

 

زندگی‌ با فرد معتاد سخت است و هیچ‌کس منکر این موضوع نیست. با وجود این تفاوت زیادی بین معتادان به مخدرهای سنتی مانند تریاک و معتادان به محرک‌های مخدر یا روانگردان‌هایی مانند شیشه و کراک وجود دارد.

معتادان به مخدرهای صنعتی، بمب ساعتی هستند! آنان به سرعت دچار اختلال‌های رفتاری، روانی و مشکلات جسمی می‌شوند. رایج‌ترین آسیب در بین این افراد، توهم و به تبع آن بدبینی، خشم و حسادت است که باعث شکل‌گیری بسیاری از ماجراهای تلخ می‌شود.

 

بالا بودن آمار جنایت در میان ‌این گروه از معتادان به عوارض مخدرهای صنعتی برمی‌گردد. این افراد معمولا خطرناک هستند و رفتارهای آنان اصلا قابل پیش‌بینی نیست. کارهای عجیب و غریبی می‌کنند و حتی به خودشان هم آسیب می‌زنند.

گاه چاره‌ای جز جدا شدن برای همسران آنان نمی‌ماند اما این کار به مشکلات جامعه بیشتر دامن می‌زند؛ به‌خصوص اگر زوجه فرزند هم داشته باشد.

عوارض زندگی تک‌والدی از یک‌‌سو و مسائل ژنتیکی اعتیاد از سوی دیگر، بچه‌ها را تهدید می‌کند.

 

به گمان من اما هنوز پادرمیانی بزرگان فامیل و ریش‌سفیدان و مراجعه به روانشناسان و مشاوران بهترین راه‌حل است. خود افراد معتاد، بینشی در مورد مشکل‌شان ندارند اما نباید آنان را به زور به کلینیک‌ها برد و مجبور به ترک مواد کرد. این کار در بیشتر موارد نتیجه‌ مطلوبی ندارد.

 

اگر متوجه شدید شریک زندگی یا یکی از اعضای خانواده‌تان معتاد است، دست‌دست نکنید و هر چه سریع‌تر درصدد درمان برآیید. اگر همه راها بسته بود باید به فکر طلاق افتاد./ فرهیختگان


ویدیو مرتبط :
شعبده‌بازی که همسرش را در عصر جدید آتش زد!

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

محاکمه مردی که به خاطر پژو همسرش را به آتش کشید



 محاکمه مردی که به خاطر پژو همسرش را به آتش کشید

  مرد جنایتکار که بعد از قتل همسرش جنازه او را برای صحنه سازی آتش زده بود با رضایت اولیای دم از جنبه عمومی‌جرم پای میز محاکمه قرار گرفت.

به گزارش قانون، داستان این همسرکشی با خبر وقوع یک آتش سوزی در خانه‌ای در شهریار آغاز شد. شامگاه 29 دی ماه سال 86 در یکی از محله‌های شهریار مردی سراسیمه با فریاد اعلام کرد که خانه اش آتش گرفته است.به محض حضور ماموران آتش نشانی، مرد صاحبخانه که علی نام داشت به ماموران گفت همسرش داخل خانه است.پس از آنکه آتش خاموش شد جنازه سوخته زلیخا،همسر علی پیدا شد.


علی درباره حادثه گفت:«من و همسرم شب مهمان داشتیم و چون خانه شان در کرج بود بعد از مهمانی رفتم که آنها را به خانه شان برسانم.پسرم هم همراهم بود و زنم در خانه تنها بود.بعد از آنکه مهمان‌ها را به مقصد رساندم خواهر زنم با تلفن همراهم تماس گرفت و گفت که خانه آتش گرفته است.او فکر می‌کرد که زلیخا با من است اما او با ما نیامده و در خانه بود به خاطر همین هم جانش را از دست داد.»


کارشناسان آتش نشانی پس از بررسی محل حادثه با پیدا کردن ردی از بنزین علت وقوع حادثه را عمدی اعلام کردند.همزمان با اعلام نظر کارشناسان جنازه زلیخا برای بررسی‌های بیشتر به پزشکی قانونی فرستاده شد.پس از معاینه جسد گزارش پزشکی قانونی خبر از وقوع قتلی داد که قرار بود با صحنه سازی یک حادثه به نظر بیاید.بر اساس گزارش پزشکی قانونی زلیخا قبل از سوختن بر اثر وارد شدن ضربات سخت به جمجمه سر و از بین رفتن بافت مغزی جانش را از دست داده بود.


پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی علی همسر زلیخا برای ارائه توضیحات به اداره آگاهی فراخوانده شد.علی در اظهارات خود همان گفته‌های قبلی را تکرار کرد با این فرق که این بار ادعا کرد که ممکن است مهمان‌های آن شب به خاطر دشمنی قبلی که با او و زنش داشتند قبل از بازگشت او به خانه زنش را کشته و آتش زده باشند.


علی در این باره گفت:«آن شب بعد از آنکه مهمان‌ها را به خانه شان رساندم به همراه پسرم مسافر کشی کردم و چند مسافر سوار کردم به خاطر همین دیر به خانه رسیدم.»با انجام بررسی‌های بیشتر مشخص شد که ادعاهای علی بی پایه و اساس است و او قصد دارد با گفتن دروغ مسیر تحقیقات را منحرف کند.به خاطر همین دستور بازداشت او صادر شد.علی همچنان بر ادعاهای قبلی اش پا فشاری می‌کرد تا اینکه بازجویی از پسر علی و زلیخا پرده از راز یک جنایت برداشت.


پسر علی که زمان وقوع حادثه 6 سال داشت به ماموران گفت:«آن شب بعد از رفتن مهمان‌ها پدر و مادرم با هم دعوا کردند به خاطر همین پدرم کمربندش را باز کرد و با آن مادرم را کتک زد.مادرم زیر دست و پای پدرم فریاد می‌زد و کمک می‌خواست اما یکی از ضربه‌های سگک کمربند به سر مادرم خورد.مادرم بعد از این ضربه دیگر ساکت شد.

 

پدرم من را از خانه خارج و سوار ماشین کرد.بعد به خانه برگشت.بعد از گذشت چند دقیقه دوباره سوار ماشین شد و به راه افتاد.همین طور در حال رفتن بودیم که با ما تماس گرفتند و گفتند خانه آتش گرفته است.»


با توجه به گفته‌های پسر بچه 6 ساله علی متهم به کشتن همسرش و آتش زدن جنازه او به همراه خانه بود.

 

او زمانی که با گفته‌های پسرش رو به رو شد لب به اعتراف گشود و گفت:«مهمان‌های آن شب از فامیل‌هایمان بودند که از آنها پول قرض کرده بودم.زنم از این موضوع خبر نداشت اما آن شب فهمید که پول قرض کرده ام به خاطر همین بعد از رفتن آنها با هم درگیر شدیم.من عصبانی شدم و او را کتک زدم که ناگهان متوجه شدم زلیخا تکان نمی‌خورد.بعد از اینکه فهمیدم مرده است خانه را با جنازه آتش زدم تا مرگ او را حادثه جلوه دهم.»


 با توجه به اعترافات علی پرونده این جنایت تشکیل و برای بررسی بیشتر به شعبه 74 دادگاه کیفری استان فرستاده شد.31 اردیبهشت 89 علی پای میز محاکمه قرار گرفت و به قصاص محکوم شد. حکم مجازات مرد همسرکش نیز در شعبه 15 دیوان عالی کشور تایید شد. در حالی که شمارش معکوس برای اجرای حکم آغاز شده بود، اولیای دم با مراجعه به دادسرای جنایی رضایت خود را اعلام کردند.


همزمان با رضایت اولیای دم پرونده برای رسیدگی از جنبه عمومی‌جرم به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و مرد جنایتکار صبح دیروز به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت.


علی در دفاع از خود گفت: من علاقه زیادی به خودروی پژو داشتم و روز حادثه یک خودروی پژو 405 خریدم. همسرم وقتی متوجه این موضوع شد شروع به داد و فریاد کرد. او می‌گفت ما وقتی خودروی نیسان داریم نیازی به پژو نداشتیم و باید این پول را برای خرید خانه نگه می‌داشتم تا از مستاجری رها شویم. او سپس یک ظرف بنزین برداشت و تهدید کرد خودش را آتش می‌زند. خواستم ظرف بنزین را بگیرم که تعادلش را از دست داد و روی بخاری افتاد.


رئیس دادگاه : چرا برای نجات او با اورژانس و آتش نشانی تماس نگرفتی؟
علی: همسرم شعله ور شده بود. به همین خاطر بهترین کار نجات خودم و پسرم بود. پسرم را از خانه خارج کردم تا به او آسیبی نرسد. 


پس از آخرین دفاعیات متهم قضات دادگاه برای صدور حکم وارد شور شده و متهم را به 6 سال زندان محكوم كردند.
 /قانون