اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
مجلس آینده میتواند مجلس اعتدال باشد
اخبار سیاسی - محسن صفایی فراهانی :
مجلس آینده میتواند مجلس اعتدال باشد
«بیشترین آسیب از تك صدایی چند سال اخیر متوجه مردم بوده است» این جمله را محسن صفایی فراهانی، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو حزب مشاركت در مورد محدودیتهای اصلاحطلبان در چند سال گذشته میگوید. او معتقد است جریان فكری اصلاحات با تمام محد ودیتهایی كه در زمینه نقادی و همچنین تحزب رو به رو شده است اما همه این امور در روند مورد نظر اصلاحات تاثیر منفی نداشته است و تنها مردم بودهاند كه هزینه این محدودیتها را پرداختهاند.
او مدعی است حتی این محدودیتها نتوانسته است در سازماندهی و فعالیت تشكیلاتی اصلاحطلبان هم تاثیر منفی بگذارد، دلیل این مدعا را هم نتیجه انتخابات سال گذشته میداند؛ انتخاباتی كه گرچه اختلافات اصولگرایان هم در تغییر نتیجهاش نقش مهمی ایفا كرد اما نشان داد اصلاحطلبان با وجود توقف فعالیتهای حزبی و تشكیلاتی هم آمادگی حضور در یك رقابت انتخاباتی را باتكیه بر انسجام درونی دارند.
صفایی فراهانی همچنین در مورد نتیجه انتخابات مجلس دهم با در نظر گرفتن تفاوتهای انتخابات ریاستجمهوری و مجلس میگوید: مردم همان راهی را می روند كه سال ٧٦ رفتند و سال ٩٢ آن را ادامه دادند.
با توجه به شرایطی كه اصلاحطلبان در چند سال گذشته با آن رو به رو بودهاند. فكر میكنید در حال حاضر جریان اصلاحطلبی با چه موانع و بحرانهایی رو به رو است؟
موضوعی كه از فاصله مجلس ششم تا همین الان میتوان بررسی كرد این است كه ممانعت از فعالیت احزاب و كنترل شدید فضای جامعه مدنی، تحرك احزاب اصلاحطلب را به معنای واقعی مهار كرده است و عملا شرایطی را به وجود آورد كه تشكیلات مختلف اصلاحطلبی امكان تضارب آرا و انتشارافكار و عقایدشان محدود شده است. اما اینكه آیا این موضوع را به عنوان آسیبی برای جریان فكری اصلاحطلبی باید تلقی كرد یا نه؟ من معتقدم این موضوعات آسیبی به جریان فكری اصلاحطلبی وارد نكرده است چون فضای مجازی در كشور به شكلی بوده كه عملا مردم آگاهی كاملی نسبت به آنچه میگذرد، پیدا كردهاند. آگاهی مردم در زمینه های سیاسی واجتماعی رشد كرده و شناخت عقلانی بر فضای جامعه حاكم شده است.
همچنین تا پیش از انتخابات سال ٩٢ با وجود نبود فضای نقادی برای اصلاحطلبان، نتیجه انتخابات نشان داد كه اصولگرایان و اقتدارگرایان نتوانستند به اهداف خود دست پیدا كنند. اساسا نبود فضا برای تحرك احزاب را نمیتوانیم به عنوان مانعی برای روند جریان فكری اصلاحطلبی تلقی كنیم. درست است كه اگر فضا به این شكل نبود، جریان اصلاحات میتوانست شرایط بهتری را فراهم كرده و طرحهای بهتری در جامعه اجرایی میشد. همچنین میتوانست برای بالا بردن سطح آگاهی مردم نقشآفرینی كند یا حتی جلوی بسیاری از مشكلاتی كه دامنگیر مردم شده است را بگیرد اما همه اینها به این مفهوم نیست كه مردم مشكلاتی كه در تك صداییهای اخیر برایشان پیش آمده را متوجه نشوند و برایشان روشن نباشد. و به صورت كلی محدودیتها نتوانسته برای جریان اصلاحطلبی بحران ایجاد كند.
به هر حال محدودیتها و موانعی برای این جریان فكری در چند سال گذشته ایجاد شد. این محدودیتها چقدر در روندی كه جریان اصلاحات میخواست طی كند تاثیرگذار بوده است؟
مساله تحزب به دلیل شرایط اقتصادی و الیگارشیهای قدرت و ثروت در ایران و در دوران مختلف عموما نتوانسته جایگاه جدی داشته باشد و جدی گرفته نشده است چون هرگونه تشكلی باعث بیداری و روشن شدن مردم میشود و این بیداری عملا فضا را به سمت قانونگرایی و حكومت قانونی پیش میبرد و این موضوع مسلما برای الیگارشیهای قدرت و ثروت خوشایند نیست. اما از مجلس هفتم به بعد شرایط به شكلی پیش رفت كه عملا اصلاحطلبان در فضای نقادی هم محدودیت داشتند و به خصوص در پنج یا شش سال گذشته این فضا محدودتر هم شد كه مسلما این محدودیتها تاثیراتی هم بر روند طی شده برای جریان اصلاحات داشته و دارد اما نمیتوان گفت در فضا و روند جریان فكری اصلاحات تاثیر منفی داشته است.
بدیهی است این روند منجر به محدود شدن جریان فكری و آگاهی مردم و گردش آزاد اطلاعات و همچنین ایجاد ناهنجاریهای جامعه شده است. در حقیقت این فرصت از مردم گرفته شده است البته نمیتوان گفت به اصلاحات لطمه نزد بلكه بیشترین تاثیر را بر مردم داشته است. وقتی گردش آزاد اطلاعات با مشكل روبهرو میشود تنها به كسانی كمك میكند كه از شرایط آب گلآلود استفاده میكنند اما درنهایت به ضرر مردم همهچیز تمام میشود. اما بهطور كلی به جریان فكری اصلاحات و روند طی شده صدمه آنچنانی نزد به جز مشكلاتی كه برای احزاب اصلاحطلب وافراد سیاسی وابسته به این جریان فكری بهطور بسیار وسیعی ایجاد كردند.
با توجه به اینكه میفرمایید به جریان فكری اصلاحات و روندی كه طی میكرده است آسیبی وارد نشد آیا میتوان در نظر گرفت كه برای رسیدن به مجلس دهم هم با بحران و مانعی رو به رو نخواهد شد؟
مطمئنا تفاوت اساسی بین انتخابات ریاستجمهوری و انتخابات مجلس شورای اسلامی وجود دارد چرا كه در انتخابات ریاستجمهوری بحث ملی مطرح است اما در انتخابات مجلس موضوع منطقهیی و قومی مطرح میشود و موضوعات منطقهیی و قومی میتواند نقشآفرینی كند. با همه این اوصاف با توجه به فضای جدیدی كه به وجود آمده و اطلاعاتی كه در حال حاضر در اختیار مردم قرار گرفته و همچنین مشكلات اقتصادی واجتماعی كه گریبانگیر مردم شده و به آنها تحمیل شده و به بنیان خانواده آسیبهای جدی وارد كرده است باعث میشود عملا مردم با توجه به عمق مسائلی كه بر آنها نازل شده در انتخاب دقت كنند. انتخاب دقیق وحساب شده و آگاهانه مردم هم در نتیجه انتخابات مجلس دهم حتما تاثیرگذار است.
ارزیابی شما از صحبتهای اخیر آقای خاتمی مبنی بر تعامل با حاكمیت چیست؟ فكر میكنید در این سالها و با توجه به تلاشهایی كه برای مترادف قرار دادن جریان اصلاحات با برانداز و ضد انقلاب صورت گرفته این تعامل دچار لطمه شده است؟
فضای سیاسی كشورهای جهان سوم شرایط عادیای را تجربه نمیكنند وهمیشه در شرایط نیمه بحرانی و پیچیدهیی به سر میبرند. ممكن است در بحران كامل پیش بروند و گاهی هم مثل انتخابات ٩٢ در فضای نسبتا بازتری همهچیز اتفاق میافتد وگرنه اینگونه نیست كه ما تصور كنیم كه فضا بسیار ایدهآل است و مشكلی وجود ندارد. بدیهی است كه اگر حاكمیت این نگاه را داشته باشد كه با تكیه به رای مردم میتواند مشروعیت بیشتری پیدا كند كشور به سمت شرایط بهتر و ایدهآلتری پیش خواهد رفت. با توجه به شرایط تحریمها ومشكلات عدیده در روابط بینالملل، مطمئنا در مناسبات داخلی تاثیر زیادی میگذارد و مسائل بینالمللی و منطقهیی كه فضای عمومی را بستهتر یا بازتر و شرایط برای این تعامل و گفتوگو را بهتر یا بدتر میكند.
به هر حال وقتی یك تشكیلات سیاسی بخواهد در نهادی مثل مجلس فعالیت جدی داشته باشد، بدون تعامل با مجموعه حاكمیت كشور نمیتوانند شرایط حضور مناسب را پیدا كنند، چون نمیتوانند بدون تعامل در مجلس به عنوان قوه مقننه نقش تعیینكنندهیی داشته باشند پس راه عملكرد در یك شرایط عقلانی و با توجه به مجموعه شرایط كنونی تعامل است.
با توجه به روند كنونی دولت، گفتمان اعتدالی چقدر میتواند در جریان اصلاحات تاثیرگذار باشد؟
گفتمان اعتدالی یا گفتمان اصلاحات یا قانونگرایی همه اینها یك شرایط را دارند. به این معنی كه با تكیه بر این گفتمان شرایط عقلانی بر جامعه حاكم میشود. وقتی عقلانیت بر جامعه حاكم باشد از هر گونه افراط و تفریطگرایی خارج می شویم و به سمت عقلانیت پیش میرویم. با چنین شرایطی باید در چارچوب قانون عمل كرد و وقتی در چارچوب قانون عمل میشود یعنی اعتدال به معنای واقعی اجرا میشود و از سوی اكثریت جامعه مورد پذیرش قرار میگیرد. من فكر میكنم موضوعات اینچنین مثل تاثیر اعتدال بر اصلاحات و جدا كردن آنها از یكدیگر بیشتر بحثهای رسانهیی است تا واقعی چون اگر جامعهیی بخواهد به سمت عقلانیت و قانونگرایی حركت كند و بپذیرد كه عقلانیت حاكم باشد، باید از راه اعتدال و عمل به قانون اساسی و قوانین اجرایی این روند را طی كند كه این موضوع منافاتی با روند مورد پذیرش اصلاحات ندارد.
اصلاحطلبان دولت روحانی را فرصت خوبی برای این جریان فكری میدانستند با توجه به روند یك سال گذشته فكر میكنید اعتدال میتواند ادامه جریان اصلاحات سال ٧٦ باشد و تجربه مجلس ششم و هم سویی با دولت در این انتخابات هم تكرار شود؟
فارغ از اینكه چه گروه سیاسی در مجلس اكثریت را داشته باشد و نمایندگان از چه گروههای سیاسی باشند، اگر نمایندگان بپذیرند كه در چارچوب قانونی عمل كنند چه قانون اساسی و چه قوانین اجرایی و همچنین منافع ملی ومصالح مردم را مد نظر قرار بدهند مطمئن باشید كه جامعه از بهم ریختگی نجات پیدا میكند. مشكل ما این نیست كه اكثریت با كدام جناح است.
مشكل این است كه نمایندگان به قانون اساسی وقوانین اجرایی تمكین میكنند یا نه؟ اگر به معنای واقعی نه ظاهری و با تفسیر خودشان تمكین كنند در جامعه اعتدال به وجود نمیآید. دولت اصلاحات در سال ٧٦ با مجلس پنجم همزمان بود. مجلس پنجم هم با اكثریت اصولگرا تشكیل شده بود اما این اصولگرایان كسانی بودند كه میخواستند عقلانیت رعایت شود و توانستند با دولت اصلاحات تعامل كنند و بگذارد دولت كار كند میزان سوالهایی كه از دولت آقای خاتمی از سال ٧٦ تا ٧٧ پرسیده شد با سوالهایی كه از دولت روحانی از طرف مجلس نهم در یكسال اخیر پرسیده میشود بسیار متفاوت بود. ما باید به موضوع عدم عقلانیت در تصمیمگیری توجه كنیم.
اگر عقلانیت، قانون اساسی و منافع ملی در نظر گرفته شود مطمئنا در این فضا روندی كه جریان اصلاحات به دنبال آن است طی میشود و خواستهای اصلاحی اصلاحطلبان هم تامین میشود. اگر اصلاحات را به عنوان یك مشی سیاسی نگاه كنیم نگاه این جریان فكری به حكومت قانون و قانونگرایی و منافع ملی به گونهیی است كه از این شرایط استقبال میكند.
اصلاحطلبان در حال حاضر تشكیلات سازمان یافته و انسجام درونی لازم را برای انتخابات مجلس كه متفاوت از انتخابات ریاستجمهوری است دارند و آیا از نظر تشكیلاتی توانستهاند با بدنه اجتماعی تعامل خوبی برای انتخابات مجلس دهم برقرار كنند؟
اگر اصلاحات پایگاه اجتماعی و تعامل مناسبی با بدنه اجتماعی نداشت مطمئن باشید در انتخابات سال ٩٢ نمیتوانست چنین نتیجهیی را به وجود بیاورد. اگر میبینید نتیجه انتخابات ٩٢ برنده بودن اعتدال و اصلاحات است نشاندهنده این است كه اصلاحات با وجود تمام فشارها توانسته سازمان یافتگی خود را خفظ كند.
از سویی با این فشارها كه سازمان و جریان فكری اصلاحات مختل نمی شود و كاركرد خود را از دست نمیدهد. اگر فضای انتخابات سالم برگزار شود بهترین افرادی كه بر اساس عقلانیت و در جهت منافع عمومی تصمیم بگیرند در مجلس خواهند بود تا انتخابكننده فرد اصلح مورد نظر را انتخاب كند ضمن اینكه اصلاحطلبان امیدوارند تنگنظری و گزینش كردن نیروهایی كه كاندیدا میشوند به جز از مجاری قانونی از مجاری دیگر بررسی نشود و سلیقههای فردی جایگزین قانون نشود.
اگر انتخابات برگزار شود و گزینشی نشود مطمئن باشید كه جهتگیری مردم كه خودش را در انتخابات ٩٢ و ٧٦ نشان داده است، اینبار هم تاثیرگذار خواهد بود. تجربه نشان داده است هر وقت فضای عمومی بازتر میشود مردم میدانند كدام جهت را انتخاب میكنند. به نظر من انتخاب مردم مشخص است.
فكر میكنید مجلس دهم با اكثریت اصلاحطلب میتواند جایگزینی مثل مجلس ششم برای دولت یازدهم باشد كه انتظار هم سویی و تعامل سازندهیی از آن داشته باشیم؟
اگر مجلس بر اساس عقلانیت به وجود بیاید و مجلسی باشد كه بر اساس عقلانیت و منافع عمومی شكل گیرد فارغ از اینكه از چه حزبی و چه كسانی انتخاب میشوند خواه ناخواه به هم سویی با دولت منجر میشود. چنین مجلسی اگر در دوره دهم شكل بگیرد به نفع حمایت از دولت و تصمیماتی كه به نفع دولت است پیش خواهد رفت و این امر موضوعی اجتناب ناپذیر است.
حتی اگر مجلس ششم هم به وجود نیاید یا حتی اگر دولت نخواهد همسویی باشد مجلس مبتنی بر عقلانیت و منافع ملی میتواند دولت را با خود همسو كند؛ اگر مجلس چنین شاكلهیی داشته باشد نیاز نیست دولت تلاشی برای این همسویی كند. نهاد مجلس علیالقاعده نهاد مردمی است پس مردم وقتی نمایندگان خودشان را میفرستند و بر اساس تواناییها حضور پیدا كنند آنها بیشتر از دولت نگران مصالح كشور میشوند. باز هم تاكید دارم كه اگر انتخابات برگزار شود و گزینشی تصمیمگیری نكنند مطمئن باشید جهتگیری مردم كه در انتخابات ٧٦ خودش را نشان داد و در انتخابات ٩٢ ادامه پیدا كرد بدیهی است كه در انتخابات مجلس آتی هم انتخاب اصلح اتفاق میافتد.
اخبار سیاسی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
مصاحبه نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در نمایشگاه مجلس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
آرایش نیروهای سیاسی در انتخابات آینده مجلس
رضا غبیشاوی - سال آینده شمسی، ایران شاهد برگزاری انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی خواهد بود. درباره این انتخابات و سرنوشت آن گمانه زنی های بسیاری مطرح می شود اما ورود زودهنگام شخص محمود احمدی نژاد رئیس جمهور به رقابت های آن و دعوت از فعالان اصولگرا از جمله اصولگرایان سنتی مانند موتلفه برای هم اندیشی و البته استثنا كردن دیگر چهره های اصولگرا با محوریت علی لاریجانی، محسن رضایی و محمد باقر قالیباف و دیگر اصولگرایان منتقد دولت در مجلس مانند علی مطهری و احمد توکلی اهمیت این انتخابات را دو چندان می کند.
اهمیت انتخابات مجلس نهم
قطعا انتخابات سال آینده مجلس به عنوان محک اصلی و گامی مقدماتی برای انتخابات ریاست جمهوری 92 است تا فضای سیاسی و جناح بندی ها و یارگیری ها شفاف تر شود. سه مجموعه از گروه ها و فعالان سیاسی حامیان دولت، اصولگرایان منتقد دولت و حامیان هاشمی رفسنجانی با محوریت و رهبری شخص وی، بازیگران عمده و اصلی انتخابات آینده مجلس هستند و ضمن حضور در این رقابت، نگاه آنها به انتخابات ریاست جمهوری 92 است.
این انتخابات برای دولت از اهمیت خاصی برخوردار است چرا که تلاش می کند برای همسو کردن مجلس با دولت، حامیان خود را وارد پارلمان کند و با به دست گرفتن اکثریت مجلس، رئیس آینده قوه مقننه فردی همسو با دولت باشد.
با وجود اینکه اصولگرایان اکثریت مجالس هفتم و هشتم (فعلی) را در اختیار داشته و دارند اما این دو مجلس به طور نسبی به میزان زیادی علیه برخی اقدامات و رفتارهای دولت نهم و دهم موضع گیری کردند و روند تقابل میان قوای مقننه و مجریه بارها به اوج خود رسید که گاه با ورود رهبری این اختلافات حل یا آتش بس برقرار شد.
حامیان دولت همچنین تلاش می کنند با پیروزی گسترده در انتخابات مجلس، ضمن وارد کردن ضربه کاری به اصولگرایان منتقد دولت، قدرت خود را برای ورود به کارزار انتخابات ریاست جمهوری تثبیت کنند و در اصطلاح رقیب آتی خود در زودهنگام شکست دهند.
در این میان هاشمی رفنسجانی در انتخابات سال آینده مجلس تلاش می کند با ورود نیروهای حامی خود به مجلس، زمینه را برای کاهش فشارها بر خویش و حامیانش فراهم و مقدمات ایفای نقش تاثیر گذار در انتخابات آینده ریاست جمهوری میها کند ؛ این زمینه عبارت است از تشکیل جبهه فراگیر با محوریت چهره های شاخص اصولگرایان منتقد و حامیان هاشمی و باقی مانده اصلاح طلبان برای غلبه بر کاندیدای مورد حمایت دولت است.
اصولگرایان منتقد دولت نیز نگاه ویژه ای به انتخابات آینده مجلس دارند و به نوعی وزن کشی برای چهره های اصولگرای منتقد دولت به شمار می آید. آنها در برزخ میان دولتی ها و طیف هاشمی ، روزهای سختی برای تصمیم گیری دارند.
ورود زود هنگام شخص احمدی نژاد به کارزار انتخاب و انتشار خبر رسمی آن نشانه اهمیت زائدالوصف انتخابات آینده است . احمدی نژاد همچنین سعی دارد با جذب سایر نیروهای سنتی اصولگرا مانند موتلفه یا نیروهایی که انتقادات کمتری از دولت دارند ، مانع از جذب آنها توسط اصولگرایان منتقد دولت شود و بیشترین شمار از اصولگرایان را به نام وحدت اصولگرایان، در اروگاه حامیان دولت جمع کند.
ریاست مجلس آینده
طیف منتقدان احمدی نژاد به رهبری علی لاریجانی، محسن رضایی و محمد باقر قالیباف برای انتخابات آینده تلاش خواهند کرد تا ضمن پیروزی در انتخابات پارلمانی در حوزه تهران و دیگر شهرها، علی لاریجانی دوباره در سمت ریاست مجلس ابقا شود تا همچنان ریاست یکی از سه قوه را در اختیار داشته و در صحنه باشند و بدین سان قدرت آنها برای انتخابات ریاست جمهوری آینده افزایش یابد.
به احتمال بسیار علی لاریجانی در دوره آینده نیز از حوزه انتخابیه قم کاندیدا و حمایت مرجعیت و روحانیت را به همراه خواهد شد. در چنان صورتی طیف اصولگرایان منتقد دولت حتی اگر نتواند اکثریت پارلمان را در دست بگیرد می توانند با ائتلاف با نمایندگان مستقل و اصلاح طلب و تاکید و حمایت روحانیت قم ریاست مجلس توسط لاریجانی را ادامه دهد.
این در حالی است كه سیاست حامیان دولت برای ریاست مجلس آینده، هر فردی به جز لاریجانی است زیرا در این صورت برای دومین مرتبه پس از حداد عادل، شخصی که یک دوره چهارساله رئیس مجلس بوده، در دوره بعدی با وجود حضور در پارلمان سمتی غیراز ریاست مجلس را برعهده می گیرد و همین موضوع بر قدرت و تاثیرگذاری شخص علی لاریجانی و طیف اصولگرایان منتقد دولت تاثیر منفی خواهد داشت.
مهمترین متغیرهای موثر بر مشارکت مردم در انتخابات آینده مجلس
به صورت کلی"سرانجام و نحوه اجرای هدفمندی یارانه ها، سرنوشت محاکمه مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی، رابطه هاشمی و رهبری ، نحوه چینش قوای اصولگرایان و نیز وضعیت اصلاح طلبان" را می توان مهم ترین متغیرهای موثر در انتخبات اتی دانست.
البته در شهرهای كوچك ، وابستگی های قومی و خانوادگی نیز از عوامل موثر در انتخابات و میزان مشاركت مردم است ولی در شهرای بزرگ و از جمله تهران به عنوان بزرگترین وپرجمعیت ترین شهر ایران، وابستگی های خانوادگی یا آشنایی های رودرو کمترین سهم را دراقبال مردم به کاندیداها دارد و گرایش های سیاسی نقش محوری را درکسب رای کاندیداها دارد.
در انتخابات دوره قبل مجلس در تهران به ترتیب فهرست 30 نفره جبهه متحد اصولگرایان (با حضور اکثریت حامیان دولت)، فهرست اصلاح طلبان و سپس فهرست اصولگرایان منتقد دولت (با محوریت سه چهره علی لاریجانی، محسن رضایی و محمد باقر قالیباف - هر چند كه فهرست نهایی مورد وفاق شان نبود-) بیشترین رای را کسب کردند ، در نتیجه فهرست نخست به مجلس راه یافت.
هم اکنون با حذف یا تضعیف کامل فهرست اصلاح طلبان وپیش بینی فقدان حضور جدی آنها ، رقابت اصلی میان دو فهرست حامیان دولت و اصولگرایان منتقد دولت و طیف هاشمی خواهد بود.
البته در فهرست حامیان دولت ،قطعا تفاوت های مهمی نسبت به دوره قبل را شاهد خواهیم بود به عنوان مثال فهرست حامیان دولت از برخی چهره های اصولگرا مانند علی مطهری خالی خواهد شد.
لذا در تهران، رقابت اصلی میان دو طیف حامیان دولت و اصولگرایان منتقد دولت خواهد بود . در این مرحله حامیان هاشمی رفسنجانی نیز سعی خواهند کرد با ائتلاف با اصولگرایان منتقد دولت زمینه پیروزی این مجموعه را فراهم کنند.
مهمترین عامل تاثیر گذار در انتخاب رای دهندگان در تهران در درجه نخست کیفیت اجرای طرح هدفمندی یارانه ها و تاثیرات آن و در درجه دوم ماجرای محاکمه مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی است.
عامل دوم باعث می شود جو سیاسی دوباره در جامعه اوج بگیرد و موضوع اکبر هاشمی رفسنجانی دوباره بر سرزبان ها بیفتد . همین عامل می تواند بخشی از توده جامعه را به سمت صندوق های رای هل دهد.
با این حال پیش بینی می شود در تهران هیچ فهرستی نتواند پیروزی کامل را کسب کند و مجموعه ای از حامیان دولت (یک سوم)و اصولگرایان منتقد دولت (دو سوم) کرسی های تهران در مجلس را در اختیار خود بگیرند.
در کلان شهرها و شهرهای بزرگ ، میزان رای دهی براساس معیارهای خویشاوندی و آشنایی از نزدیک کمتر از روستاها و شهرستان ها ولی نسبت به تهران ، بیشتر است . در این مناطق در صورت اجرای موفقیت آمیز طرح هدفمندی یارانه میزان شرکت کنندگان در پای صندوق های رای پررنگ تر خواهد شد.
در شهرهای کوچک و روستاها اقبال عمومی به مانند همیشه خوب خواهد بود. در صورتی که طرح هدفمندی یارانه ها هر نتیجه ای پیدا کند یا اینکه هر اتفاقی مهمی در کشور رخ دهد بازهم حوزه های رای گیری در این مناطق با حضور خوب رای دهندگان همراه خواهد شد چرا که در این مناطق روابط خویشاوندی و آشنایی از نزدیک نقش مهمی را در انتخاب شدن افراد ایفا می کند و گرایش های سیاسی از اهمیت بسیار کمتری برخوردار است.
در برخی حوزه ها، برخی از افراد فارغ از جهت گیری سیاسی شان به طور سنتی و طبیعی رای می آورند به عنوان مثال می توان به علاء الدین بروجردی از حوزه بروجرد استان لرستان، جاسم ساعدی از حوزه شوش استان خوزستان یا پورفاطمی از حوزه دشتستان استان بوشهر اشاره کرد.
در بقیه حوزه ها، موفقیت طرح هدفمندی یارانه ها و محاکمه مهدی هاشمی فرزند اکبر هاشمی، زمینه ساز پیروزی حامیان دولت در سایر حوزه های انتخابیه است.
مهدی هاشمی و انتخابات مجلس نهم
بخشی از اقبال به احمدی نژاد و رای او در انتخابات سال گذشته ریاست جمهوری، طرح موضوع هاشمی رفسنجانی و اتهام زنی به او در مناظره های قبل ازانتخابات بود. همانطور که در انتخابات ریاست جمهوری 84 نیز هیچ عاملی به اندازه رقابت با هاشمی رفسنجانی نمی توانست به پیروزی احمدی نژاد کمک کند.
قطعا موضوع محاکمه مهدی هاشمی نیز می تواند ضمن تثبیت اتهامات علیه هاشمی رفسنجانی، دوباره روند حمایت از احمدی نژاد را شارژ کند.
اصلاح طلبان
بسیاری از چهره های مطرح اصلاح طلبان هم اکنون درگیر مساله زندان و دادگاه و محاكمه هستند. آنها همچنین به دلیل زیرسئوال بردن سازوکار نظارتی شورای نگهبان توجیهی برای حضور در انتخابات مجلس با وجود نظارت همین شورای نگهبان نخواهند داشت.
البته بخشی از اصلاح طلبان باقی مانده در قدرت یا آن بخش که به طور رسمی و علنی ، موضوع تقلب در انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته را مطرح نکرد می تواند برای حضور در رقابت های انتخابات مجلس ، هر چند كم رنگ برنامه ریزی کند.
اصلاح طلبان حاضر در قدرت به فراکسیون اقلیت مجلس و اصلاح طلبان حاضر در مجمع تشخیص مصلحت نظام محدود می شوند.
اصلاح طلبان برای ورود به مجلس آینده ، از راه حوزه انتخابیه تهران نمی توانند به مجلس راه یابند و در تهران هیچ موفقیتی را کسب نخواهند کرد مگر آن كه بتوانند رأی دهندگان خود در پایتخت را به پای صندوق های رأی بیاورند. از آن سو، چهره های اصلاح طلب نیز با حداقل نفرات در انتخابات مجلس از حوزه تهران حضور خواهند یافت.
بنابراین ،امید نخست اقلیت اصلاح طلب فعلی در مجلس برای حفظ جایگاه خود ، راهیابی به مجلس از حوزه هایی در شهرستان ها با اتکا به موقعیت های غیرسیاسی است.
در این زمینه می توان پیش بینی كرد از میان اصلاح طلبان، دو قلوهای حزب اسلامی کار و خانه کارگر به رهبری علیرضا محجوب و حسین کمالی وارد کارزار انتخابات از حوزه تهران خواهند شد.
حسین کمالی وزیر اسبق وزیر کار هم اکنون در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت نظام فعالیت می کند و در دیدارهای عمومی هاشمی نیز در کنار وی حضور دارد.
با توجه به وضعیت جبهه اصلاح طلبان و فقدان مركزیت رسمی قابل اتكا برای این جریان ،تنها گزینه ای كه می تواند در شرایط كنونی محوریت اصلاح طلبان در انتخابات مجلس باشد ، كسی نیست جز هاشمی رفسنجانی كه آن هم ذكرش در سطرهای بالا رفت.
نتیجه انتخابات
در فرض عدم شرکت جدی اصلاح طلبان در انتخابات ، احتمال این که نمایندگان تهران ، ترکیبی از اصولگرایان حامی و منتقد دولت باشند ، جدی است که البته ، این هم بستگی به میزان مشارکت مردم دارد .
در شهرستان ها نیز ، توفیق حامیان دولت ، بستگی ویژه ای به موفقیت یا ناکامی طرح هدفمندی دارد .هر چند که متغیرهای قومی و نیز وجاهت برخی اشخاص محلی ، فارغ از گرایش های سیاسی ، خاصه در مناطق کم جمعیت تر ، قطعاً در نتیجه آرای حوزه های انتخاباتی مؤثر خواهد بود.
اتفاقات ناگهانی و غیرپیش بینی نشده
ایران به ویژه از زمان انتخاب احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور در سال 84 به دور از تمامی پیش بینی ها و نظرسنجی ها، در مسیر اتفاقات پیش بینی نشده ولی تاثیر گذار و سرنوشت ساز قرار گرفته است. هرچه که از این زمان به سمت جلو حرکت می کنیم بر شمار این اتفاقات افزوده می شود و قطعا در سه سال آینده نیز برتعداد این گونه رویدادها اضافه خواهد شد. اتفاقاتی که می توانند مسیر همه چیز را تغییر دهند و سرنوشتی غیرقابل پیش بینی را برای حوادث و رویدادها رقم بزنند...../تحلیل:عصرایران