اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
متهم به قتل پسر ١٠ ساله در بازارچه شاپور:مقتول شبیه بچگیهایم بود
رسیدگی به این پرونده از ظهر دهم شهریور امسال با كشف جسد متلاشی شده پسربچهای در بازارچه شاپور تهران آغاز شد. در این روز اهالی محل جسد را كه از ناحیه گردن بهشدت دچار جراحت شده بود پیدا كرده و با كلانتری ١١٣ بازار تماس گرفته بودند.
با حضور ماموران در محل مشخص شد جسد متعلق به پسربچهای ١٠ ساله به نام سپهر است كه پس از خرید نان و در زمان مراجعه به خانه توسط فردی ناشناس از ناحیه گردن دچار بریدگی عمیق شده و به دلیل شدت خونریزی در دم كشته شده است. به دلیل حساسیت حادثه به سرعت پروندهای با موضوع «قتل عمد» تشكیل و برای رسیدگی در اختیار كارآگاهان پایگاه دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.
همزمان با انتقال جسد به پزشكی قانونی مادر مقتول كه توسط اهالی از ماجرا باخبر شده بود به كارآگاهان گفت: « ظهر سفره ناهار را پهن كردم. سپهر از من اجازه خواست برای خرید نان و خوراكی به مغازه سر كوچه برود و زود بازگردد. من هم اجازه دادم. ١٠ دقیقه از رفتن او نگذشته بود كه با صدای فریاد همسایهها و به صدا درآمدن زنگ خانهمان سراسیمه به خیابان آمدم و دیدم همسایهها جمع شدهاند. از میان جمعیت رد شدم. سپهرم غرق خون بود. خوراكیها و نانی كه خریده بود هم كنارش افتاده بود. » همزمان یكی از اهالی محل كه پلیس را از وقوع قتل باخبر كرده بود به كارآگاهان گفت: «ساعت ١٤:٣٠ با موتوسیكلتم به كوچه مقدم در خیابان وحدت اسلامی رفتم كه ناگهان پسربچهای را دیدم كه روی زمین افتاده و خون تمام پیراهنش را گرفته. بلافاصله با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. اول فكر كردم تصادف كرده اما وقتی جلوتر رفتم دیدم گردن پسربچه از تنش بریده شده.»
با ثبت اظهارات مادر مقتول و مرد میانسال كارآگاهان به بررسی میدانی از محل وقوع قتل پرداختند و متوجه شدند كه یكی از ساختمانهای نزدیك محل حادثه دوربینهای مداربسته دارد. به سرعت تصاویر دوربینها مورد بازبینی قرار گرفت. تصاویر، چهره پسری جوان را نشان میداد كه پشت سر مقتول وارد كوچه محل قتل شده و پس از لحظاتی با چاقویی خونین از كوچه خارج شده است. به این ترتیب تصویر متهم به پایگاه اداره دهم پلیس آگاهی ارسال و هویت او به نام اشكان ٣٦ ساله شناسایی شد. بررسی بانك اطلاعاتی مجرمان سابقهدار پلیس نیز نشان میداد متهم یكی از اهالی بازارچه شاپور است كه چهار فقره سابقه كیفری در جرایم مربوط به ضرب و شتم دارد.
با شناسایی هویت متهم، كارآگاهان دستگیری او را آغاز كردند و سرانجام در ساعت ١٧:٣٠ یازدهم شهریور او را در محدوده چهارراه گلوبندك شناسایی و در حالی كه هنوز آثار خون روی لباسهایش دیده میشد، دستگیر كردند.
در حالی كه با انتقال متهم به پایگاه دهم بازجویی از او آغاز شده است اما او تاكنون منكر هرگونه ارتكاب به قتل شده و در اعترافات خود به كارآگاهان گفته است: «روز حادثه در خانهام استراحت میكردم كه با صدای سر و صدای بچهها از خواب بیدار شدم. آنها در كوچه بازی میكردند و سر و صدایشان من را عصبانی كرده بود. وقتی به كوچه رفتم بچهای ندیدم. فقط پسربچهای ١٠ ساله – مقتول– را دیدم كه در ابتدای كوچه ایستاده بود. من به سمتش نرفتم.
فقط این صحنه یادم میآید. من از موضوع قتل او هم خبر نداشتم و در پلیس آگاهی متوجه این موضوع شدم. من فقط یادم میآید كه مقتول شبیه بچگیهای خودم بود و قبلا او را در رویاهایم دیده بودم.» انكار متهم به قتل در حالی است كه سرهنگ كارآگاه آریا حاجی زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اشاره به تصاویر دوربینهای مداربسته و سایر مدارك موجود از ادامه بازجویی از متهم خبر داده و گفته است: «متهم در تحقیقات اولیه منكر هرگونه ارتكاب جنایت و قتل پسربچه ١٠ ساله شده اما با توجه به شواهد و دلایل به دست آمده از متهم و همچنین تصاویر دوربینهای مداربسته از محل جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم برای انجام تحقیقات تكمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است. »
اخبار حوادث - اعتماد
ویدیو مرتبط :
کلیپ قتل پسر ده ساله 10 ساله در شاپور وحدت اسلامی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
بازداشت سومین متهم در پرونده تجاوز گروهی و قتل دختر ۹ ساله
متهم فراری پرونده قتل یک دختر ۹ ساله با گذشت ۱۶ سال از زمان جنایت برای دومین بار دستگیر شد. این قتل در سال ۷۴ در شهرستان سنقر استان کرمانشاه به وقوع پیوست و متهم ردیف اول پرونده در زندان خودکشی کرد. نفر دوم نیز به دار آویخته شد اما متهم سوم که با سپردن وثیقه از زندان بیرون آمده بود بعد از صدور حکم اعدام فراری شد و از آن زمان تحت تعقیب قرار داشت.
لیلا که همراه خانواده اش در بندرعباس زندگی می کرد فروردین سال ۷۴ با والدین خود به خانه خواهر باردارش در سنقر کرمانشاه رفت. در پایان این سفر خواهر لیلا از مادرش اجازه گرفت تا دختر ۹ ساله در آنجا بماند تا بتواند در کارهای خانه به او کمک کند. چند روز پس از این ماجرا لیلا همراه خواهرزاده ۱۱ ساله اش به نام رسول به روستایی در نزدیکی خانه خواهر خود رفت تا کمی میوه بچینند. رسول در این گردش برای دقایقی خاله اش را ترک کرد تا آب بخورد ولی وقتی بازگشت اثری از لیلا پیدا نکرد. بعد از آن پلیس از واقعه باخبر و با شهادت یک معلم فاش شد سه پسر روستایی لیلا را ربوده اند. چند روز بعد جسد لیلا در حالی که مورد تجاوز قرار گرفته بود در منطقه ای کوهستانی پیدا شد و پس از آن ماموران پلیس هر سه متهم را به نام های هادی۱۹ ساله، محمدصفر ۲۰ ساله و حسن ۲۲ ساله بازداشت کردند.
هادی در بازجویی ها اعتراف کرد همراه دو دوست خود دختربچه را ربودند و مورد تجاوز قرار دادند، سپس برای اینکه شناسایی نشوند وی را کشتند و جسد را میان سنگ ها پنهان کردند. به این ترتیب سه متهم بازداشت شدند اما هادی پنجم تیر همان سال در زندان به زندگی اش پایان داد و پرونده بدون حضور او رسیدگی شد.
قاضی شهرستان سنقر بعد از محاکمه محمدصفر و حسن، آنها را به اتهام مشارکت در قتل به قصاص محکوم کرد. والدین لیلا پس از آن برای تهیه تفاضل دیه تلاش های زیادی انجام دادند تا اینکه به دستور رییس قوه قضاییه این مبلغ از بیت المال پرداخت شد اما در آستانه اجرای حکم دادسرای تهران به رای صادره ایراد گرفت و حکم در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور نقض و هر دو متهم تبرئه شدند. سپس حسن با سپردن وثیقه از زندان آزاد شد.
این بار والدین لیلا به رای اعتراض کردند و حکم برائت دو متهم نیز مورد قبول دیوان عالی کشور قرار نگرفت. در این مرحله قاضی شعبه ۱۱۵۶ دادگاه عمومی تهران با اجرای مراسم قسامه به محاکمه محمدصفر و حسن پرداخت، این در شرایطی بود که حسن در دادگاه حضور نداشت، در نهایت محمد صفر به اتهام تجاوز به عنف به اعدام و حسن به اتهام تجاوز و مشارکت در قتل به قصاص محکوم شد و حکم محمد صفر ۲۶ اردیبهشت ۸۶ به اجرا درآمد: از آن زمان حسن تحت تعقیب بود و خانواده اش اعلام کرده بودند وی به عراق گریخته است اما چندی قبل اطلاعاتی به دست آمد که نشان می داد مرد فراری از سال ۸۷ در کاشمر زندگی می کند، به این ترتیب ماموران به آنجا رفتند و حسن را بازداشت کردند.
این مرد که به مرگ محکوم شده است دیروز در دادسرای جنایی تهران تحت بازجویی قرار گرفت و گفت: «من جرمی انجام نداده ام، بعد از آزادی هم فکر می کردم پرونده مختومه شده برای همین ازدواج کردم و در این مدت از راه جوشکاری زندگی ام را تامین می کردم.» بنا بر این گزارش متهم فعلا در بازداشت به سر می برد تا درباره حکم غیابی وی تصمیم گیری شود.... / روزنامه شرق