اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ماجرای اخراج استاد دانشگاه مرد به دلیل صدای زنانه
داستان دکتر قاسم اکسیریفرد، نابغه علم فیزیک که به یکباره از هیأتعلمی دانشگاه خواجه نصیر کنار گذاشته شد و ادعای وی مبنی بر اینکه اخراج او فقط به دلیل آهنگ زنانه صدای وی بوده است، در رسانههای مختلف انعکاس پیدا کرد.
از همان روزها بود که قاسم اکسیریفرد ایستاد تا درباره مشکلی که پیش آمده صحبت کند. به ادعای خودش بارها از ورودش به دانشگاه خواجه نصیر جلوگیری شد، هدف عتاب افراد بسیاری قرار گرفت؛ اما از پا ننشست. اکسیریفرد مدعی است با این اتفاق حیثیت او زیر سؤال رفته و او فقط به دنبال بازپسگیری حیثیت علمی و فردی خود بهعنوان یک انسان است.
خبرهای تدریس خیابانی او در پیادهرو دانشگاه خواجه نصیر و مصاحبههای او با نشریات مختلف، تیتر یک بسیاری از رسانهها شد و بعد از مدتی او تصمیم گرفت، سکوت کند و بنا به رسم زمانه، آرامآرام ماجرای نابغه فیزیک و صدای نازکش از اذهان پاک شد؛ اما در چند روز اخیر، دوباره او میهمان ما بود.
با همان کولهپشتی و پیراهن سفید و عینک مستطیلی مشکی. اکسیریفرد آرام و منقطع داستان روزهای اخیرش را تعریف کرد و از وعدههایی صحبت کرد که با وجود سکوت او هنوز عملی نشدهاند.
در تحریریه «شرق»، پشت میز گروه اجتماعی، استاد فیزیک نشسته بود و به حرکت تایمر ضبط صوت نگاه میکرد؛ بعد چشمش را بست و داستانش را آغاز کرد: «به من قولهای گوناگونی دادهاند. داخل خود دانشگاه خواجه نصیر راهم نمیدهند.
وزارت علوم پروندهای را درباره من تشکیل داد. دفتر رسیدگی به شکایات و بازرسی وزارت علوم پروندهای را تشکیل و پیشنهادی ارائه کرد. اولین پیشنهاد، بازگشت من به محل کارم یا استخدام من در دانشگاههای دیگر بود.
در اردیبهشتماه سالجاری، دکتر فرهادی، وزیر علوم، پارافی بر این نامه نوشتند که برای استخدام من سریعا اقدام شود. این نامه به ریاست هیأت جذب دانشگاهها در وزارت علوم دکتر رضوانطلب نوشته شده بود».
مطابق ادعای دکتر رضوانطلب، ایشان مشورتی با ریاست دانشگاه خواجه نصیر داشتند و به این نتیجه رسیدند که من برای عضویت در هیأتعلمی مناسب نیستم. دلیل ذکرشده از طرف آنها نیز این بود که من موضوع را بیان کرده و اعتراض کردم. یعنی فقط به دلیل اعتراضم شایستگی حضور در هیچ دانشگاهی را ندارم».
وی در ادامه تصریح میکند: «حدودا یکماهونیم بعد من با دکتر فرهادی ملاقات کردم و دکتر فرهادی از اینکه هنوز به پاراف ایشان ترتیب اثر داده نشده است، تعجب کردند. ایشان صراحتا بیان کردند کمیته احراز صلاحیتهای عمومی شأن ورود به مسائل تخصصی را ندارد؛ یعنی این کمیته به هیچوجه نمیتواند بگوید چه پژوهشگری خوب پژوهش میکند و چه استادی خوب درس میدهد.
علاوهبراین، نامهای را جداگانه به رئیس هیأت جذب نوشتند تا من دوباره به سر کار برگردم، اما هنوز ترتیب اثر داده نشده است».
اکسیریفرد چند دقیقه سکوت میکند، عرقهای درشت کنار صورتش را پاک میکند و بعد با لبخند میگوید: «من در اواخر ترم قبل به تدریس فیزیک در خیابانها پرداختم. حدود یک ماه نزدیک دانشگاه بودم و بعد از آن تابستان از دفتر حقوق بشر قوه قضائیه با من تماس گرفتند و گفتند از طرف مقامات بینالمللی نامهای درباره من به دکتر محمدجواد لاریجانی، سخنگوی قوه قضائیه، نوشتهاند.
ایشان پیگیری کردند و صراحتا به من قول دادند با کمک قوه قضائیه، حکم دانشگاه لغو خواهد شد و از من تقاضا کردند، دیگر در خیابان نایستم. مطابق قراردادی که با من منعقد کردند، فعلا تا آخر اسفندماه در پژوهشگاهی کار میکنم. این قرارداد، البته بدون عنوان و غیرقابل تمدید است».
علاوهبراین، دانشجوها هر ترم یک ارزشیابی رسمی دارند و طبق ارزشیابی رسمی دانشجویان هم، من یکی از اساتید خوب بودم و هیچوقت کلاسهای من خالی نبود. حدس من این است این کمیته از پاسخهای من به سؤالات دیگر خوشش نیامده بود و هیچ ایرادی از من نتوانستند بگیرند؛ اما چون عقاید من را دوست نداشتند، یک بهانه پیدا کردند.
این استاد فیزیک میگوید بارها پیش پدر علم حنجره ایران، دکتر فرید، رفته تا او حنجرهاش را عمل کند، اما وی از این مسئله امتناع ورزیده و گفته حنجرهاش مشکلی ندارد. اما دکتر خاکیصدیق، ریاست دانشگاه خواجه نصیر، نیز در گفتوگو با «شرق» داستان را از نگاه خودش تعریف میکند. او میگوید: «ایشان از ابتدا ادعا کرده است، عدم تمدید قرارداد وی با دانشگاه خواجه نصیر به دلیل لحن و تن صدا بوده است و ما از همان روز اول تکذیب کردیم.
چنین چیزی اصلا صحت ندارد و من حتی چند بار به خود ایشان گفتم زمانی که ایشان چندین بار در جلسه با ما حضور داشتند تا استخدام شوند، مگر صدایشان را نشنیده بودیم؟ آیا کسی درباره صدای آقای اکسیریفرد به ایشان ایرادی گرفت؟ ایشان برداشتی دارد از صحبت یکی از همکاران. وی فکر میکند منظور این فرد تن صدایش بوده است».
خاکیصدیق با تأکید بر اینکه اکسیریفرد هیچ مستندی دال بر اینکه دانشگاه به دلیل تن صدا قرارداد وی را تمدید نکرده است، ندارد میافزاید: «ما براساس عملکرد حرفهای و دانش فرد است که تصمیم میگیریم. اینها معیارهای ما برای سنجش افراد در دانشگاههاست. ما براساس تن صدا، قد، وزن و رنگ مو کسی را قضاوت نمیکنیم و اصلا به خودمان اجازه نمیدهیم. شما شنیدهاید قرارداد کسی را به دلیل قد کوتاه یا بلند لغو کنند؟»
وی در پاسخ به این سؤال که ممکن است دلیل عدم تمدید قرارداد با دکتر اکسیریفرد، مسائل اعتقادی وی باشد، نیز افزود: «من تا آنجایی که میدانم چنین ادعایی نیست که ایشان به خاطر اعتقادات قراردادشان تمدید نشده باشد. باید برای این ادعا یک دلیل مستند داشت».
وی همچنین درباره نظر دانشجویان درباره نحوه تدریس دکتر اکسیریفرد نیز میافزاید: «در ارتباط با نظرات دانشجویان، من نمیدانم. چون آنها به من مراجعه نکردهاند. اما دانشکده فیزیک ما از ابتدا با جذب ایشان مخالف بود و الان هیچکدام از همکاران دانشکده فیزیک ایشان را تأیید نمیکنند. از همان پارسال نامهای دادند و شورای دانشکده فیزیک ایشان را نپذیرفته است. اما درباره دانشجویان کلاس اطلاعی ندارم».
دکتر خاکیصدیق با بیان اینکه دانشگاه ترجیح میدهد به دلیل حفظ شأن علمی دانشگاه و اساتید در این مسائل سکوت کند، نیز تأکید میکند: در همان ابتدای ماجرا، دانشگاه خواجه نصیر یک بیانیه رسمی نیز منتشر و نظر خود را اعلام کرد.
من فکر نمیکنم هیچ دانشگاهی در ایران کسی را به خاطر تُن صدا یا به خاطر رنگ مو یا بلندی قد لغو قرارداد کند. اولین باری که به ایشان گفته شد تمدید قرارداد نمیشوید و چند ماه فرصت دارید که جای دیگری را برای کار انتخاب کنید، ایشان میتوانست به دانشگاههای دیگری مراجعه کند. گفته میشود ایشان یکی از بهترینهای فیزیک ایران است، چرا از این پتانسیل استفاده نکرد؟ دانشگاه نباید وارد این بازیهای رسانهای شود».
همچنین دکتر رضوانطلب رئیس کمیته جذب وزارت علوم در گفتوگو با روزنامه «شرق»، با رد ادعای دکتر اکسیریفرد مبنی بر نقلقول وی درباره صحبت و مشورت دکتر رضوانطلب با دکتر خاکیصدیق مبنی بر جذب مجدد این استاد فیزیک، در پاسخ به این سؤال که امکان دارد یک استاد دانشگاه به دلیل مشکلات فیزیکی و جسمانی از تدریس بازداشته شود، اظهار کرد: « این ادعا را با عقل و تدبیر محک بزنید.
آیا امکان دارد دانشگاهی یک استاد را، آن هم در دانشگاهی حرفهای، به دلیل تن صدا اخراج کند؟ شاید حداقل پنج مرتبه در جلسه معاونان وزارتخانه این مسئله مطرح شده و دکتر فرهادی دستور دادهاند اگر واقعا مشکل صدای ایشان است، من بهسادگی مجرای صوتی ایشان را تغییر خواهم داد! هیچ سندی از طرف دکتر اکسیریفرد مبنی بر این ادعا به دست ما نرسیده است. این اظهارات نه صادقانه است و نه با منطق جور در میآید».
وی تأکید کرد: «مسلم است فردی که یک محرومیتی پیدا کرده برای حصول به نتیجه تلاش کند، همچنین ادعای مشورت من با دکتر خاکیصدیق خلاف واقع است. ایشان رفتارهایی برای پیگیری پروندهاش داشته است که شأنیت اساتید را زیر سؤال میبرد. مثلا نمرات همه دانشآموزان را ٢٠ رد کرده است. یا جلوی در دانشگاه کلاس گذاشته و افراد را جمع کرده است. ما میگوییم شأن یک استاد دانشگاه این نوع ناهنجاریهای رفتاری نیست. برای پیگیری این مسائل ما همه تابع عقل و منطق هستیم».
وی در پایان اضافه میکند: «آیا به نظر میرسد که ما درباره جذب اعضای هیأت علمی آنقدر نادان هستیم که به دلیل زنانهبودن صدای کسی، وی را از تدریس باز بداریم؟ برای ما انتقال مفهوم علمی بسیار مهم است نه تن صدا. ایشان رفتارهای درستی نداشتهاند. رفتارهای وی با دانشجویانش و برای اداره کلاس مناسب نبوده است.
مثلا در نماز جماعت بلندگو را گرفته و با دانشجویان صحبت کرده و جو را به هم ریخته و مشکلش را بیان کرده. ما اعلام کردیم، یک استاد باید مهارکننده کلاس باشد. حتی اگر دانشگاه صلاحیتهای علمی شما را تأیید کند ما قادر به تأیید صلاحیت عمومی شما نخواهیم بود».
اکسیریفرد در آستانه ازدواج است و میگوید این ماجرا و بیکاری یکساله، زندگی شخصی او را بهشدت در فشار قرار داده است و او میخواهد از رئیسجمهوری درخواست کند ترتیبی اتخاذ شود که تمام کمیتههای صلاحیتهای عمومی ملزم شوند در صورت حکم به رد صلاحیت یک شهروند، برای دستیابی به شغل یا حقی، تصمیمگیرندگان با امضای خود بهصورت کتبی، شهروند ردصلاحیتشده را مطلع کنند بر اساس کدام ماده قانونی و بر اساس چه مستنداتی به رد صلاحیت او حکم دادهاند... .
او میگوید هیچوقت سر کلاس از طرف دانشجویانش مورد تمسخر واقع نشده، هیچوقت هم تا پیش از این فکر نمیکرده که زنگ صدای زنانه دارد. این مسئله زمانی برای او مهم میشود که کمیته احراز صلاحیتهای عمومی دانشگاه خواجه نصیر این حکم را در ١٠ شهریور به او زبانی بیان کرده است.
او میگوید کمیته گرانش و هستهای دانشگاه خواجه نصیر با تمدید قرارداد وی موافق بود. علاوه بر این شورای آموزشی دانشکده فیزیک هم در نامهای اداری و رسمی به دانشگاه اعلام نیاز به حضور من کرده بود.
اخبار اجتماعی - روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
دلیل شیعه شدن استاد دانشگاه وهابی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
دردسر صدای زنانه، برای یک استاد دانشگاه
«دکتر قاسم اکسیریفرد»، در آستانه ٤٠سالگی هنوز مانند جوانان بهغایت درسخوان دیده میشود. او با نظم قدم برمیدارد. کولهپشتیاش انگار عضوی از بدنش شده و با موهای سهسانتی بههمریخته، ته ریش جوگندمیشده و عینک قابضخیمش، یک «شریفی» تمامعیار است.
از آن دست از فارغالتحصیلان دانشگاه صنعتی شریف که با رتبه اول المپیاد فیزیک در سال١٣٧٤ وارد این دانشگاه صنعتی شده و «شریف» تبدیل به یکی از سکوهای پرتاب او به سطح اول کرسیهای علمی جهان شده است. قاسم اکسیریفرد پس از پایان تحصیلاتش در شریف و دانشگاه علوم پایه زنجان، برای تحصیل در مقطع دکترا به یکی از معتبرترین دانشگاههای اروپا در زمینه ریاضی، فیزیک و علوم اعصاب یعنی به موسسه بینالمللی مطالعات پیشرفته«SISSA» رفت و با نمره عالی در مقطع دکترا از این دانشگاه فارغالتحصیل شد.
« استادم اصلا تمایل نداشت از ایتالیا بروم. خیلی به من اصرار کرد. در سیسا «SISSA» میتوانستم خیلی پیشرفت کنم اما خب فکر کردم در ایران مفیدتر خواهم بود و برگشتم.» قاسم اکسیریفرد در بهمنماه١٣٩٢، همزمان با فراخوان جذب هیات علمی وزارت علوم، جذب دانشگاه صنعتی خواجهنصیر شد. در ترمهای ابتدایی فیزیک پایه را تدریس کرد اما همزمان با تدریسش، پرونده او در هیات تاییدصلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر بررسی میشد.
اما در اردیبهشت سال١٣٩٣، اکسیریفرد و شاگردانش با شوک عجیبی مواجه شدند. «در جلسه بررسی صلاحیت عمومی اساتید دانشگاه خواجهنصیر، پس از سوالهای فراوان، بهعنوان آخرین سوال از من پرسیدند اگر در کلاس درس دانشجویان استاد را به سخره بگیرند چه میشود؟ گفتم من از آنها تشکر میکنم و رد میشوم.»
اکسیریفرد وقتی مشغول حرفزدن میشود، دستهایش در فضا میچرخد و چشمهایش بهطور هماهنگ حرکت دستهایش را دنبال میکنند:«وقتی این سوال را پرسیدند، از نظر فکری کمی بههم ریختم تا زمانی که اعلام کردند صلاحیت فردی و عمومی شما در کمیته بررسی صلاحیت عمومی اساتید رد شده است. ماهها رفتوآمد کردم و بههیچوجه علت را به من نگفتند و تا ماهها طفره میرفتند. تا روزی که در نمازخانه دانشگاه بلندگو را از امامجماعت مسجد گرفتم و اوضاع را برای دانشجویان مطرح کردم، پس از آن امامجماعت و نماینده ولیفقیه در دانشگاهها پیگیر کار من شدند و از جانب امامجماعت دانشگاه شنیدم، کمیته صلاحیت عمومی دانشگاه خواجهنصیر صلاحیت فردی من را رد کردهاند، چرا؟ چون من صدایم نازک است و بهاصطلاح آنان صدای زنانهای دارم و احتمال دادهاند در کلاس درس مورد تمسخر دانشجویان قرار بگیرم.»
اکسیریفرد، دستهایی که در هوا میچرخید را روی میز تکیه داد، حرکت چشمهایش آرامتر شد و جرعهای آب خورد.
اکسیریفرد متولد اصفهان اما بزرگشده جهرم است. صدای نازکی دارد، اما پس از دوتاسهدقیقه همکلامشدن با او تنصدایش مانند دقایق اول تعجببرانگیز نیست. رزومه اکسیریفرد نشان میدهد، او در فیزیک یکنخبه یا یکنابغه است. او دکترایش را در رشته ذرات بنیادین گرفته و حالا همزمان با تدریس نافرجام در دانشگاه خواجهنصیر طوسی پژوهشگر مقیم پژوهشگاه دانشهای بنیادین است. او قصد دارد به دانشگاه برگردد و میخواهد تمامقد نسبت به عدم تمدید حکم تدریس اعتراض کند و حقش را بگیرد.
اکسیریفرد کار تدریس خود را در بهمنماه سال گذشته در دانشگاه خواجهنصیر طوسی آغاز کرده و در بهمنماه امسال دانشگاه خواجهنصیر طوسی قرارداد تدریس او را تمدید نکرده است. «در اولین دیداری که با رییس دانشگاه خواجهنصیر داشتم، ایشان سفارش کردند که آییننامههای مربوط به حقوق اساتید را مطالعه کنم. چندروز وقت گذاشتم و آییننامهها را خواندم. چندین تضاد در آنجا دیدم، به مسوولان دانشگاه این مساله را گفتم و آنها پیشنهاد دادند اگر تضاد دیدی شکایت کن. شکایت کردم و بعد گفتند مسوولان این دانشگاه از شکایت شما ناراضیاند و بهتر است برای پیگیری بهتر روند استخدامی خود شکایت را پس بگیری و پس گرفتم.»
اکسیریفرد پس از جذب در دانشگاه خواجهنصیر طوسی در تابستان سالجاری به کمیته بررسی صلاحیت عمومی اساتید رفت تا صلاحیتهای او بررسی شود. «اعضای این کمیته علاوهبر مسوولان دانشگاه، شامل دونفر از اعضای هیاتعلمی دانشگاه هم میشود و تکتک اعضای این کمیته بهتنهایی حق وتوی قرارداد یک فرد را دارند، مثلا اعضای هیاتعلمی حاضر در کمیته میتوانند بگویند فلان فرد صلاحیت عمومی برای انتقال مفاهیم به دانشجویان را ندارد و وقتی این را بگویند قرارداد فرد وتو میشود.
در این جلسه سوالاتی از من پرسیده شد که یکی از آنان درباره خداشناسی بود. سوال دیگر درباره این بود که دانشجویان درباره اعضای هیاتعلمی چه نگرشی دارند؟ که گفتم از دانشجویان بپرسید و البته گفتم معمولا دانشجویان اساتید را جدی نمیگیرند. در سوالی دیگر پرسیدند سطح علمی دانشجویان را چگونه ارزیابی میکنم که پاسخ دادم در کلاسهایی که دارم معمولا تا پنجدرصد دانشجویان فوقالعاده خوباند اما بخش زیادی از دانشجویان انگیزهای برای مطالعه ندارند و من باید سعی کنم در انتهای کلاسم یا در پایانترم تعداد خوبها را افزایش دهم و بقیه کلاس را هم فوقالعاده بهتر کنم.»
«گفتند استاد باید انسان کامل باشد»
بعد از جلسه کمیته ارزیابی صلاحیت عمومی طی نامهای به اکسیریفرد اعلام شد، صلاحیت عمومی برای تدریس را ندارد. او اما به این راحتی با ماجرا کنار نیامد«یکعده میگفتند صلاحیت عمومی و یکعده میگفتند صلاحیت فردی. گزارهای که در پیگیریها داده شد، این بود که به من میگفتند، شما کمینههای لازم برای عضویت در هیاتعلمی دانشگاه را ندارید. وقتی این مساله را به من گفتند، گفتم ممنونم اما به من بگویید که این کمینهها چه هست و براساس کدام مستندات بنده این کمینهها را ندارم. حتی اعضای آن کمیته نیز به این سوال من نمیتوانستند جواب بدهند. در این مقطع بار فکری شدیدی بر من وارد شد و به مسجد دانشگاه رفتم و بلندگو را از امام جماعت مسجد گرفتم و موضوع را بیان کردم. گفتم از بنیاد ملی نخبگان گرند پژوهشی دکتر آشتیانی را دریافت کردهام که معادل ٢٠میلیونتومان است، گفتم معادل این گرند را به هر فردی میدهم که بتواند مستندی برای من بیاورد که چرا من ردصلاحیت شدم.»
اکسیریفرد در ترم اول، کلاس پایه فیزیک یک و سیالات و موج و در ترم دوم سیالات و ذرات را تدریس میکرد. او به کمک حاج آقا سیاح امام جماعت مسجد توانست دلیل ردصلاحیتاش را متوجه شود« گفتند براساس بند١٦ کارگروه تعیین صلاحیتهای عمومی، به علت تن صدایتان که زنانه بوده است، شما صلاحیت توانایی انتقال مفاهیم علم و دانش را به دانشجویان ندارید و نامه را به هیات جذب انتقال دادند.»
اکسیریفرد تن صدایش آرامتر میشود«به من گفتند استاد باید انسان کامل باشد. بگذریم از اینکه آیا این ادبیات اسلامی است، اخلاقی است؟ آکادمیک است، آیا من نقصی دارم که انسان کامل نباشم؟»
تایید صلاحیت از سوی ٩استاد خارجی، ٧٧استاد ایرانی و ٤٣٠دانشجو
آنطور که اکسیریفرد روایت میکند، دانشجویان دانشگاه صنعتی خواجهنصیر حمایت بالایی از او داشتهاند. دانشجویان حتی تا پای تعطیلی کلاسها هم پیش رفتند اما، اکسیریفرد مانع آنها شد. او ٤٣٠امضا از سوی دانشجویان دانشگاه خواجهنصیر در حمایت از خود دارد که مستندات آن در دفتر روزنامه «شرق» موجود است.
همچنین اعضای هیاتعلمی موسسه مطالعات پیشرفته ایتالیا (SISSA) در نامهای به رییس دانشگاه خواجهنصیر طوسی از او حمایت کردهاند و او را دارای شرایط تدریس معرفی کردند؛ موسسه بسیار معتبری که دانشجویان فیزیک آن را به واسطه حضور ادوارد ویتن از پژوهشگران پیشرو جهان در نظریه ریسمان (پایهگذار نظریه-م) و نظریه میدانهای کوانتومی در این موسسه میشناسند. ازسوی دیگر ٧٧استاد فیزیک ایرانی نیز صلاحیت تدریس او را تایید کردهاند که عمدتا استادان دانشگاههای آکسفورد، هاروارد، تحصیلات تکمیلی علوم پایه زنجان، صنعتی شریف، صنعتی اصفهان و پژوهشگاه دانشهای بنیادی هستند.
روایت اکسیریفرد اما ادامه دارد: «شرمنده دانشجویان هستم، چون دانشجویانی که به آنها درس دادم، هیچ وقت مرا سخره نکردند، شاید مشکل من با گفتاردرمانی حل شود، در این سالها برای درمان تلاش کردم، یکبار با آقای دکتر ایزدی صحبت کردم اما حاضر نشدند من را عمل کنند، ایشان گفتند صدای شما صدای سالمی است و تارهای صوتی شما سالم است و گفت من چرا باید عمل کنم؟ از طرف دیگر، شما تصور کنید یکاستاد کچل باشد، یا خیلی چاق باشد. شاید یک استاد چشمهایش انحراف شدید داشته باشد، باید از تدریس محروم شود؟»