اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

لیست 50‌نفره هاشمی برای مجلس خبرگان!



هاشمی در انتخابات مجلس خبرگان

 لیست 50‌نفره هاشمی برای مجلس خبرگان!

اصولگرایانی که تا قبل از 24 خرداد چهار گام رو به جلو برداشته بودند اکنون نمی‌پذیرند که عقب‌نشینی کنند و گام دوم را هم به عقب بردارند. آنها همانند سال 85 به نظریه‌پردازی برای خود مشغول هستند و البته این بار نه مانند آن سال از موضع قدرت بلکه از موضع ضعف و تلاش برای حذف نشدن اینگونه به فعالیت مشغول هستند.

شاید انتخابات مجلس خبرگان سال 85 به خاطر بسیاری نیاید؛ همان انتخاباتی که اصلاح‌طلبان دیگر در قدرت حضور خاصی نداشتند و به ادعای برخی به دنبال انتخاباتی برای بازگشت به قدرت بودند.

 

در آن زمان بخشی از اصولگرایان سرمست از نشاندن محمود احمدی‌نژاد بر کرسی ریاست جمهوری درصدد قدرت‌نمایی بودند و هدفشان این بود که القا کنند هشت سال دوری از پاستور و چهار سال اکثریت مجلس نبودن تنها یک اتفاق بود، برای نشان دادن این ادعا به اصلاح‌طلبان که در آن سال مشغول زدودن خستگی بودند، هجمه بردند.

 

روش‌های زیادی را امتحان کردند که از تدارک کابینه‌ای بدون حضور عضوی از اردوگاه اصلاح‌طلب تا به چالش کشیدن عملکرد 8 سال دولت اصلاحات و... را شامل می‌شد.

 

آنها گلایه و نارضایتی خود و مهم‌تر از آن، نگرانی نسبت به عملکرد هم‌طیفانشان در دولت و مجلس را اینگونه توجیه کردند که اصلاح‌طلبان توانایی بقا در قدرت را ندارند به نحوی که زین پس با حضور اصولگرایان رنگ و بوی کشور به رنگ توانمندی در خواهد آمد. در این میان البته اصلاح‌طلبان این حق را برای خود قائل بودند تا در تمام انتخابات‌ها بخت خود را بیازمایند که یکی از این انتخابات‌ها، انتخابات مجلس خبرگان بود.

اصولگرایان در سال 85 چه کردند؟
در سال 85 اصولگرایان برای ممانعت از حضور اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس خبرگان و پیروزی احتمالی آنها بر طبل شایعه‌پراکنی کوبیدند و افرادی نظیر «سیدمحمد خاتمی» رئیس‌جمهور اسبق، «محمدرضا توسلی» مسئول دفتر بنیانگذار جمهوری اسلامی، «محمد موسوی خویینی‌ها» دبیر کل مجمع روحانیون مبارز و بسیاری دیگر از چهره‌های مطرح روحانی جناح دوم خرداد را مورد هجمه قرار دادند.

 

اگر چه این روحانیون در آن سال راهی به مجلس خبرگان نداشتند و کاندیدای این انتخابات نشدند اما کمتر کسی است که به توانایی برخی روحانیون اصلاح‌طلب آن دوره شک داشته باشد.

 

روحانیون این جناح همان افرادی بودند که در دهه 60 و در زمان حیات امام خمینی (ره) به سبب قرابت فکری و سیاسی با رهبر جمهوری اسلامی به جریان خط امام شهرت داشتند و در اختلافات با جناح راست سنتی که در جامعه روحانیت مبارز و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نیز احزابی مانند موتلفه اسلامی متشکل بودند از حمایت‌های صریح بزرگان آن دوره برخوردار بودند لذا بر این اساس بسیاری از افراد، تردیدی در صلاحیت برخی از آنها قایل نمی‌شدند و در عین حال برخی دیگر هم بودند که از گذشته مسائلی را نقل می‌کردند وسعی در اقناع افکار عمومی در جهت فاقد صلاحیت بودند چهره‌های جریان اصلاح‌طلب داشتند.

 

در آن زمان اصولگرایان پیروزی در مجلس خبرگان را به برداشتن گام چهارم تفسیر کردند. گامی که پس از پیروزی در انتخابات دوره دوم شوراها، مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم، گام چهارم نامیده شد تا براساس آن اصولگرایان موفق شوند با بهره‌گیری از فضای سیاسی کشور که اکنون از هر لحاظ برای آنها مساعد بود، چهره‌های موردنظر خود را در مجلس خبرگان رهبری هم وارد کنند.

 

در آن زمان علی محمد حاضری، دبیر وقت شورای هماهنگی جبهه اصلاحات از آمادگی اصلاح‌طلبان برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان رهبری خبر داده بود و در کنار آن، حجت الاسلام والمسلمین محمدعلی ایازی عضو مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم از شركت در انتخابات مجلس خبرگان به عنوان یكی از اولویت‌های تشكل متبوعش در سال جدید نام برد.

 

جالب اینکه اصلاح‌طلبان در آن سال ایده‌ای را مطرح کردند که به مذاق برخی اصولگرایان خوش نیامد و آن هم حضور غیرمجتهدین در مجلس خبرگان بود.

 

پرواضح است که اقلیتی از اصلاح‌طلبان در آن سال توانستند بر کرسی‌های مجلس خبرگان بنشینند و در کنار آنها آیت‌ا... هاشمی رفسنجانی هم که بعد از مرحوم مشکینی ریاست مجلس خبرگان را عهده‌دار شده بود، با اقتدار بار دیگر بر کرسی ریاست نشست البته ناگفته نماند در آن سال هاشمی رفسنجانی به دلیل مشی میانه‌ای که اتخاذ کرده بود نمی‌توانست در گروه اصلاح‌طلبان شمرده شود.

 

مهم‌ترین موضوعی که در آن سال به اصولگرایان آموخته شد این بود که هیچگاه به جای رقیب برنامه‌ریزی نکرده و تصمیم نگیرید چرا که اصلاح‌طلبان به خوبی وضعیت خود را در آن انتخابات درک کرده و بزرگان این جریان کاندیدای مجلس خبرگان نشدند.

باز هم انتخاباتی دیگر
سال‌ها گذشت تا بار دیگر به انتخابات مجلس خبرگان رسیدیم. این انتخابات در فضایی برگزار می‌شود که دولت اعتدال بر سر کار است و سکان دولت در دست یکی از اعضای مجلس خبرگان یعنی حسن روحانی قرار دارد. طبیعی است که اصلاح‌طلبان در چنین فضایی خود را آماده حضور در انتخابات مجلس خبرگان کنند.

 

این بار رقیب بار دیگر احساس خطر کرده است و نمی‌خواهد دومین گام را به عقب بگذارد چرا که در انتخابات ریاست جمهوری با شکست مواجه و مجبور شد یک گام به عقب بردارد، هنوز از نتیجه‌ای که قرار است در انتخابات مجلس رقم بخورد اطمینان ندارد و تنها امیدش به کسب اکثریت کرسی‌های مجلس خبرگان است.

 

اصولگرایانی که تا قبل از 24 خرداد چهار گام رو به جلو برداشته بودند اکنون نمی‌پذیرند که عقب‌نشینی کنند و گام دوم را هم به عقب بردارند. آنها همانند سال 85 به نظریه‌پردازی برای خود مشغول هستند و البته این بار نه مانند آن سال از موضع قدرت بلکه از موضع ضعف و تلاش برای حذف نشدن اینگونه به فعالیت مشغول هستند.

لیست 50 نفره خبرگان
ازجمله این تلاش‌ها اظهارات یک عضو جبهه پایداری است که از لیست ۵۰ نفره هاشمی برای مجلس خبرگان بعدی خبر داد. جواد کریمی قدوسی با اشاره به نفوذ و نقش خانواده آقای هاشمی در انتصاب افراد گفت: در همین مدت، حدود 30 تا 40 مورد تذکر در مورد نفوذ خانواده آقای هاشمی و نقش آنها در مورد انتصابات دادم.

 

وی افزود: این جریان با همدستی آقای خاتمی به دنبال فتح مجلس شورای اسلامی آینده و خبرگان رهبری است و لیست 50 نفره‌ای را برای در اختیار گرفتن خبرگان رهبری تهیه کرده که با دانش و بصیرت مردم و توانایی نظام این اتفاق نمی‌افتد.

 

همچنین سایت‌های اصولگرا اخیرا نوشتند که سیدمحمد خاتمی در جمع برخی اعضای مجمع روحانیون گفته است: «ما باید خود را برای انتخابات خبرگان آماده کنیم. من انتخابات خبرگان را مهم‌تر از انتخابات مجلس می‌دانم. باید ترکیب خبرگان را عوض کنیم. با مجمع محققین قم صحبت کرده‌ایم که از میان روحانیون جوان و خوشفکر نیروهایی را شناسایی و برای حضور در خبرگان آماده سازیم.»

 

آگاهان به امر با یک نگاه گذرا به این جملات پی به جعلی بودن آن خواهند برد چرا که خاتمی در طی دوران ریاست جمهور و پس از آن بارها نسبت به جایگاه روحانیون به‌ویژه اعضای مجلس خبرگان عرض ارادت کرده است. لذا آنچه این سایت‌ها نوشته‌اند بیش از همه به یک شوخی شباهت دارد.

در نهایت....
نفس حضور در مجلس خبرگان برای هر یک از افراد و شخصیت‌ها بسیار ارزشمند است و نمی‌توان فردی از دو جناح اصلی کشور را یافت که تمایلی برای حضور در این مجلس نداشته باشد اما این جایگاه دارای اعتباری است که تمام افراد دارای ویژگی‌های ورود به آن نیستند.

 

باید ذکر کرد که نباید با تخریب و هجمه به یکدیگر جهت راه یافتن به مجلس خبرگان از اعتبار آن کاست چرا که این مجلس یادگار حضرت امام (ره) و تصریح شده در قانون اساسی است. به نظر می‌رسد اصولگرایان صرفنظر از محبوبیت انتخاباتی خود، انرژی و تلاش خود را در راه بازسازی آنچه صرف می‌کنند که طی 8 سال حضور در قدرت به آنها آسیب‌هایی وارد کرده‌اند.
/روزنامه آرمان

 


ویدیو مرتبط :
سخنرانی هاشمی در مجلس خبرگان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

احمد خاتمی: تغییر آقای هاشمی در دستور کار مجلس خبرگان نیست



 


احمد خاتمی: تغییر آقای هاشمی در دستور کار مجلس خبرگان نیست

 

 

 سید احمد خاتمی در گفت‌وگو با تهران‌امروز خاطرنشان کرد که تغییر آیت الله هاشمی رفسنجانی در دستور کار مجلس خبرگان نیست.

 

در مجلس کم‌ نظیری مثل خبرگان که مجلس اندیشمندان دینی است، طبیعی است که اختلاف سلیقه و نظر باشد و این اختلاف نه‌تنها، زیانبار نیست، بلکه اگر منجر به تفرقه نگردد، مایه رشد و پویایی است.


اهم اظهارات وی بدین قرار است:


• اینکه اختلاف نظر در خبرگان هست جای تردید نیست، اختلاف نظر و سلیقه نشانه پویایی و نشاط است. در مجلس کم‌نظیری مثل خبرگان که مجلس اندیشمندان دینی است، طبیعی است که اختلاف سلیقه و نظر باشد و این اختلاف نه‌تنها، زیانبار نیست، بلکه اگر منجر به تفرقه نگردد، مایه رشد و پویایی است.


• در مسئله آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و آیت‌الله یزدی احساس کردم این بگو مگوها از حالت اختلاف‌نظر بیرون آمده و حالت درگیری پیدا می‌کند. بر این اساس احساس تکلیف کردم که در این عرصه انجام وظیفه کنم و خدا را شاکرم که تلاشم نتیجه داد و در آن مقطع پرونده این مشاجره بسته شد.


• بعد از این مسئله چند بار جلسه هیات رئیسه داشتیم و حضرت آیت‌الله هاشمی رفسنجانی و حضرت آیت‌الله یزدی در کنار هم دستور جلسه را دنبال کردند. یک‌بار آیت‌الله یزدی به صراحت فرمودند ما برادریم اما نقد هم داریم و تعارفی هم با کسی نداریم. این در حقیقت روح فرهنگ طلبگی است که دوستی سر جای خود، نقد هم سر جای خود.


• وحدت نمی‌تواند بدون چارچوب باشد. قرآن هم می‌گوید «واعتصموا بحبل الله جمیعا»، یعنی همگی به ریسمان الهی چنگ بزنند، یعنی محور وحدت حبل‌الله است،‌ امام قبل از انقلاب فرمودند ما حتی برای سقوط رژیم شاه هم با کمونیست‌ها متحد نمی‌شویم، چون محور انقلاب ما خدا و اسلام است و آنها اسلام را قبول ندارند، بر این اساس وحدت در چارچوب اصول مورد تایید است.


• به نظر نمی‌رسد ابهامی در التزام عملی به ولایت فقیه وجود داشته باشد. مقام معظم رهبری این مسئله را هم به وضوح تفسیر کردند. التزام عملی به ولایت‌فقیه یعنی آنجا که ولی‌فقیه موضعی دارند با ولایت همراهی شود، اقرار زبانی کافی نیست. اقرار زبانی یعنی ولایت‌شعاری، در حالی است که ما ولایت‌مداری می‌خواهیم. بنابراین نباید بی دلیل محکمات را تبدیل به متشابهات کرد.


• مسئله موضع یا حکم حکومتی ، بحث طلبگی است. وقتی مقام معظم رهبری موضعی می‌گیرد، موضع حکومتی است.


• ایشان در 29 خرداد سال گذشته فرمودند اردوکشی خیابانی را متوقف کنید، کسانی این کار را نکردند و این یعنی ضدیت با ولایت فقیه. بنابراین هر جا مقام معظم رهبری حکمی صادر کردند یا موضعی گرفتند، تبعیت از آن حکم و تبعیت از آن موضع واجب است و تفکیک این دو کاری نادرست است.


• در تحلیل فرمایشات مقام معظم رهبری باید همه کلمات ایشان را لحاظ کرد. ایشان از 22 خرداد سال گذشته تا کنون بیش از ده‌ها بار سخن از فتنه داشته‌اند، این فتنه از سوی برخی از کسانی مدیریت شده که سران فتنه‌اند؛ نمی‌توان گفت مقام معظم رهبری از فتنه می‌گوید ولی سران فتنه را محکوم نمی‌کند. ما هم از خدا می‌خواهیم فریب خوردگان برگردند ولی برخی از سران فتنه، پل‌های پشت سر خود را شکسته‌اند.


• روحانیت در تار و پود این نظام نقش بسیار پررنگی داشته است، تز «اسلام منهای روحانیت» از اساس بی‌معناست مثل تز طب منهای طبیب و ریشه استعماری دارد، هدف از آن حذف روحانیت از صحنه و میدان‌دادن به منحرفینی است که از اساس با انقلاب اسلامی و نظام مسئله دارند. بر این اساس این جریان میان متدینین و اصولگرایان راهی نداشته است و نخواهد داشت.


• من در شعاع فرمایشات مقام معظم رهبری، از دولت حمایت یا انتقاد کرده‌ام.


• آنچه در مورد خودم می‌گویم این است که به فضل خداوند از آغاز در برابر جریان فتنه موضع داشته‌ام و هم‌اکنون هم دارم، چون برای من محرز است که این جریان ولایت و نظام ولایی را هدف قرار داده و بر همین اساس در خطبه‌های جمعه قبل گفتم که ما از دولت حمایت می‌کنیم، چون آرزوی جریان فتنه این است که حتی یک روز هم که شده از عمر این دولت بکاهند.


• همین جا به صراحت می‌گویم حمایت ما از دولت فقط به خاطر این است که مقام معظم رهبری از این دولت حمایت کرده‌اند و حمایت از آن‌را یک تکلیف اعلام کرده‌اند.


• آن دوران کفن‌پوشان، چه کسانی بودند؟ و چه نسبتی با مجموعه اصولگرایی داشته‌اند؟ گروهی که اصولگرا بودند، در جایی کفن پوشیده‌اند. این چه ربطی به مجموعه دارد و کاری بوده که عده‌ای انجام داده‌اند اما به کل مجموعه نسبت داده‌اند. قصه تحصن و امثال را هم نمی‌خواهم تقبیح کنم اما به مجموعه اصولگرایان ربطی ندارد.


• آنچه که به خاطر پاره‌کردن عکس امام (ره) برپا شد، تحصن نبود،بلکه اجتماع بزرگ ده‌ها هزار نفری بی‌نظیری بود که از سوی طلاب و فضلای حوزه شکل گرفت و بنا براظهارات کارشناسان، مدرسه فیضیه بعد از 12 محرم که پس از آن حادثه پانزدهم خرداد اتفاق افتاد، این اجتماع با این عظمت به خود ندیده بود.


• این‌گونه نبود که فقط جریان فتنه مورد نقد من باشد، مردم عزیز ما شاهد بودند که بنده جزو کسانی بودم که در مقابل دوستی با مردم اسرائیل موضع گرفتم و معنای اینگونه مواضع این است که ما منکر را از هر کس ببینیم، تقبیح می‌کنیم، چه از جریان فتنه باشد یا غیر از آن.


• در آن دوره هم ما فقط نقد کردیم و الان هم فقط نقد است، البته این‌طور نیست که ما فقط به خدا واگذار کنیم. ما موظف به انجام تکلیف هستیم، اگر دیدیم نتیجه نمی‌گیریم، دلیل نمی‌شود که انجام وظیفه نکنیم یا نمی‌کنیم. در مورد این هم که می‌گویید که نقد زیاد می‌شود اما فردی هنوز در جایگاهش باقی است، من به تاسف اکتفا می‌کنم.


• اگر اراده‌ جدی در مقابل جریان بدحجابی قرار نگیرد، در نهایت به کشف حجاب می‌رسیم، الان هم دیده می‌شود که برخی خانم‌ها روسری‌هایشان را در ماشین در‌می‌آورند. کشف حجاب الان به صورت گسترده نیست ولی بنده معتقدم گسترش بدحجابی و بی حجابی توطئه دشمن است.


• ما منتقد حرفه‌ای نیستیم، اگر در موردی نقد دیدیم، ذکر می‌کنیم. در مورد فرار شهرام جزایری انتقاد کردیم. اساسا این عیب‌جویی است که انسان مدام در پی انتقاد باشد و این یک رذیله است.


• انتقاد یعنی اینکه تشخیص درست از نادرست اما فردی که به نظام فحش می‌دهد و نظام را متهم می‌کند، به مطالبی که اثبات نشده یا کل انتخابات سالم را زیر سوال می‌برد و این دیگر نقد نیست. کسانی که پس از گذشت یک سال از انتخابات همچنان انتخابات را زیر سوال برده، انواع تهمت‌ها را به نظام می‌زنند و گاهی آن‌را از نظام طاغوت بدتر می‌خوانند، اینان قطعا از دایره نظام اسلامی خارج هستند.


• بنده سه بار از سوی نماینده ولی‌فقیه در لندن برای سخنرانی دعوت شدم، گفتند اگر ویزا می‌خواهید باید بروید سفارت انگلیس با شما مصاحبه کنند. من گفتم پایم را در این سفارت لعنتی نمی‌گذارم و نمی‌روم بلکه با افتخار در ایران می‌مانم و برای مردم عزیزمان سخنرانی می‌کنم. بنده دولت انگلیس را از بن استعمارگر می‌دانم. صحبت سفیر نیست. دولت انگلیس پرونده بسیار سیاهی علیه اسلام و مسلمین دارد. به خصوص در فتنه اخیر، انگلیس سیاه‌ترین پرونده را باقی گذاشت.