اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قصاص، فرجام رابطه پنهانی با زن متاهل
قتل و رابطه نامشروع اتهامی است كه مدیر یك كارخانه را برای بار دوم پای میزمحاكمه كشاند و او یكبار دیگر اتهام قتل زنجوان را انكار كرد.
این مرد متهم است پنجسال قبل زنی را به قتل رسانده و جسدش را در خانه رها كرده است. در ابتدای این جلسه محاكمه كه دیروز در شعبه 71 دادگاه كیفری استان تهران برگزار شد، عطار نماینده دادستان تهران در توضیح كیفرخواست گفت: ساكنان ساختمانی در تهراننو، 24آذر سال 84 به پلیس خبر دادند یكی از همسایهها به نظر میرسد در خانه است ولی در را باز نمیكند و ظاهرا برای او مشكلی پیش آمده است.
زمانی كه ماموران وارد خانه مورد نظر شدند، جسد زنی جوان به نام لیلا را در حمام پیدا كردند و مشخص شد او خفه شده و بر عناصر حیاتی گردنش فشار وارد آمده است. همسایههای این زن در جریان تحقیقات گفتند: از سقف پاركینگ آب میچكید و وقتی برای پیگیری موضوع به خانه لیلا رفتیم او در را باز نكرد در حالیكه چند دقیقه قبل او در حال ورود به آپارتمانش دیده شده بود، بنابراین با توجه به اینكه فكر میكردیم برایش مشكلی پیش آمده است موضوع را به پلیس گزارش دادیم.
نماینده دادستان ادامه داد: وقتی پلیس زندگی شخصی لیلا را مورد بررسی قرار داد متوجه شد این زن از سالها قبل با مردی به نام نریمان ارتباط داشته و آنها تقریبا هر روز همدیگر را میدیدند. این موضوع را همسایهها هم تایید كردند و گفتند تصور میكردند مرد جوان برادرناتنی همسایهشان است. آنها توضیح دادند، روز حادثه هم ساعاتی قبل از پیدا شدن جسد لیلا همان مرد از خانه او خارج شده بود.
پیش از افشای این موضوع شوهر لیلا مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: از ماجرای برادرناتنی همسرش خبر ندارد. پلیس بعد از بررسی دقیق مكالمات تلفنی لیلا به یك شماره تلفن كه در ساعات خاصی از روز تكرار شده بود شك كردند و زمانیكه صاحب شماره تلفن را پیدا كردند متوجه شدند او همان فردی است كه لیلا به عنوان برادرناتنیاش معرفی كرده. عطار در ادامه گفت: نریمان در بازجوییها اعتراف كرد با لیلا رابطه داشت اما به قتل او اقرار نكرد.
این درحالی است كه مدارك زیادی وجود دارد كه نشان میدهد لیلا درست در ساعتی كشته شده كه نریمان در خانه او بوده و ضمن اینكه شاهدان بر حضور این مرد شهادت دادهاند. بنابراین با توجه به مدارك موجود در پرونده به عنوان نماینده دادستان تهران درخواست صدور حكم قانونی را دارم، هرچند دیوان عالی كشور حكم قصاص را كه پیش از این در شعبه همعرض صادر شد هبود نقض كرده است، دادسرا همچنان بر نظر خود مبنی بر قاتل بودن نریمان باقی است.
در ادامه این جلسه شوهر مقتول به عنوان وكیل اولیایدم در جایگاه قرار گرفت و برای متهم درخواست صدور حكم قصاص كرد، او گفت: من و لیلا حدود 10سال بود كه باهم ازدواج كرده بودیم و زندگی خوبی داشتیم. من از صبح تا شب در یك شركت ساختمانی كار میكردم و وضع مالی خوبی داشتم. همسرم هم زن آزادی بود و او را اذیت نمیكردم و نمیپرسیدم وقتی در خانه نیستم چه میكند. بعد از قتل او بود كه شنیدم با مردی رابطه داشته است.
در ادامه متهم در جایگاه حاضر شد و گفت: من و لیلا چهارسال بود كه باهم رابطه داشتیم. مادر لیلا اصرار میكرد من با دختر او ازدواج كنم اما چون شوهر داشت نمیتوانستیم این كار را بكنیم. لیلا هركاری داشت به من میگفت حتی شیرخشك بچهاش را هم من میخریدم تا اینكه روز حادثه به من گفت فرزندش مریض است. من هم برای اینكه بچه را به دكتر ببریم به خانه لیلا رفتم وقتی از مطب برگشتیم طبق قرار قبلی به بنگاه رفتیم من ماشین لیلا را فروختم چون میخواست پژوپرشیا بخرد. بعد هم از بانك مبلغی پول گرفتیم و به سمت خانه حركت كردیم. من لیلا و كودكش را جلو در خانه رساندم و خودم رفتم.
متهم در ادامه درباره رابطهاش با لیلا گفت: من برای رضای خدا به او كمك میكردم شوهرش از صبح تا شب سركار بود و لیلا خیلی تنها بود. البته من خودم مدیر شركت حملو نقل بودم اما به خاطر تنهایی لیلا وقت میگذاشتم. سپس شاهدان پرونده به جایگاه احضار شدند، یكی از آنها كه زنی به نام فریبا بود، گفت: آن روز من دیدم كه نریمان آمد و لیلا را جلو در خانه پیاده كرد اما بعد از چند دقیقه خودش هم درهای ماشین را قفل كرد و زنگ در خانه لیلا را زد و وارد شد.
وقتی آنها داخل خانه رفتند در نیمهباز بود، آرام وارد خانه شدم و دیدم آنها در اتاق باهم صحبت میكنند بعد از ترس اینكه مبادا من را ببینند خارج شدم روابط آنها خیلی مشكوك بود و دوست داشتم بدانم چه ارتباطی باهم دارند. بنابراین گزارش، هیات قضات پس از شنیدن این اظهارات ختم جلسه را اعلام و با انجام شور متهم را برای بار دوم به قصاص محكوم كردند.
منبع: تابناک
ویدیو مرتبط :
عاقبت رابطه پنهانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل، تاوان رابطه پنهانی با زن متاهل
زنی روز 24 آذر به پلیس آگاهی تهران رفت و خبر داد پسر 24سالهاش به نام جعفر مفقود شده است. او گفت: «پسرم میوهفروش دورهگرد است و دیروز نیز مثل همیشه برای فروش میوه از خانه خارج شد اما دیگر خبری از او نیست.»
كارآگاهان برای افشای سرنوشت جعفر فهرست مكالمات تلفنی و پیامكهای وی را به دست آوردند و فهمیدند او با زنی 38ساله به نام شهلا در ارتباط بوده و آن دو پیامكهایی را برای هم ارسال میكردند. به همین سبب شهلا بازداشت شد و تحت بازجویی قرار گرفت. او ابتدا گفت اصلا جعفر را نمیشناسد اما وقتی دید این انكارها فایدهای ندارد فاش كرد این مرد توسط شوهرش به قتل رسیده است.
شهلا در اعترافاتش گفت: «من همیشه از جعفر میوه میخریدم. یك روز وقتی شوهرم حسن به سفر رفته بود باز هم سراغ جعفر رفتم و میوه خریدم و او فهمید شوهرم در خانه نیست. آن شب زنگ در به صدا درآمد و من صدایی شبیه به صدای شوهرم را شنیدم و فكر كردم او زودتر از سفر برگشته است اما وقتی در را باز كردم ناگهان جعفر داخل آمد. او دستمالی را جلو دهانم گرفت و من بیهوش شدم. وقتی به خودم آمدم فهمیدم آن مرد به من تجاوز كرده است. او از خانهام فرار كرده بود. بعد از آن از لحاظ روحی به شدت آشفته بودم و شوهرم بعد از برگشتن از سفر متوجه این موضوع شد اما هرچه سوال كرد حقیقت را نگفتم. من نمیتوانستم آن اتفاق را تحمل كنم. برای همین تصمیم به خودكشی گرفتم اما مرا به موقع به بیمارستان رساندند و نجات پیدا كردم. بعد از آن وقتی به خانه برگشتم حسن من را به باد كتك گرفت تا حقیقت را به او بگویم. من هم توضیح دادم چه اتفاقی افتاده است. بعد از آن حسن با همدستی پسرعمویش سراغ جعفر رفتند و او را كشتند.»
ماموران بعد از شنیدن این اعترافات دو متهم مرد را بازداشت كردند. حسن در بازجوییها همان حرفهای همسرش را تكرار كرد اما كارآگاهان كه احتمال میدادند شهلا موضوعی را پنهان میكند به بازجویی از وی ادامه دادند تا اینكه این زن دیروز در جلسه بازپرسی كه در داسرای جنایی تشكیل شد اعترافاتش را تغییر داد و گفت: «من از چهار ماه قبل با جعفر رابطه داشتم و او همیشه از من میخواست از شوهرم جدا شوم تا با هم ازدواج كنیم. جعفر خیلی به من ابراز علاقه میكرد و البته من هم او را دوست داشتم. وقتی شوهرم به سفر رفت جعفر به خانه ما آمد و با هم رابطه برقرار كردیم، اما بعد از آن دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم به خودكشی گرفتم. بعد از مرخص شدن از بیمارستان به شوهرم گفتم جعفر به زور به من تعرض كرده است.»
او ادامه داد: «وقتی شوهرم دروغ من را باور كرد خواست جعفر را به خانه بكشانم بعد حسن و پسرعمویش او را كشتند و جسدش را در بیابانهای رباطكریم انداختند.»
بنا بر این گزارش در حال حاضر تحقیقات از متهمان در حالی ادامه دارد كه جنازه مقتول پیدا شده است.... / sharghnewspaper.ir