اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قدم به قدم گناه
دانیال عبارت «قدم به قدم گناه» را روی پایش خالكوبی كرده. ٢٠ ساله است و تمام بدنش از رد جراحات باریك و عمیق چاقو و قمه پر شده. باند سفیدی دور سرش پیچیده شده و لخته خون از زیر آن معلوم است.
او را صبح دیروز همراه ١٠٧ نفر دیگر از سارقان و زورگیرهای تهران دستگیر كرده و به مقر پلیس فاتب آوردهاند تا پلیس، پارچه سومین مرحله از طرح جمعآوری «اراذل و اوباش» در سال جدید را در محوطه نصب كند.
خالكوبیها و زخمهای بدن دانیال، سوژه جذابی برای عكاسان خبری است و در بین آن همه جوان ١٦ تا ٢٨ ساله، اوست كه مدام لباس مشكیاش را كنار میزند تا زخمهای بدنش در قاب دوربین عكاسان ثبت شود. به گفته خودش ماموران پلیس او را بامداد دیروز در خواب و به جرم كیف قاپی و سرقت گوشی دستگیر كردهاند.
دانیال میگوید: «ساعت ٥:٣٠ بود كه از خواب بیدار شدم و دیدم كه چند مامور بالای سرم هستند. بعد هم كه دستبند زدند و مرا به اینجا آوردند. من كیف میزدم، گوشی میزدم. وقتی مردم داشتند با گوشیهاشان در خیابان حرف میزدند، با موتور دنبالشان میرفتم و در یك لحظه گوشی را از دستشان میقاپیدم.»
همه دستگیرشدهها را سرپا نگه داشتهاند. روبهروی آنها یك میز چند متری گذاشتهاند كه از قمه، قداره، چاقو، كلت كمری، باندها و ضبطهای سرقتی، اسپری فلفل، چند تابلوی ایست پلیس و باتوم پر شده است. لب تاپها و گوشیهای سرقتی هم در انتهای آن جا خوش كردهاند. دستگیرشدهها با آن سلاحهای ترسناك و تیز، مردم را میترساندند، مجروح میكردند و اموالشان را میدزدیدند. بیشتر آنها زورگیر و سارقاند. عدهای از آنها مامورنما بودند. بعضیهایشان هم یادشان نمیآید با قمه به كجای بدن مالباختهها ضربه میزدند اما دانیال كه خودش آثار جراحتهای فراوان چاقو روی بدنش نقش بسته، میگوید اصلا زورگیری نكرده و كارش كیف قاپی بود. او میگوید: «من به هیچ زن و مردی دست نمیزدم. فقط كیف قاپی و گوشی قاپی میكردم.»
پدر دانیال فوت كرده. خودش فكر میكند چون كسی را نداشته، طبیعی بوده كه به سرقت روی بیاورد. پسر ٢٠ساله میگوید: «بچه پایین كه باشی همین میشود. پدرم مرده است. خودم هم قرص اعصاب، ترامادول، همهچیز مصرف میكنم اما مواد نمیزنم.»
هوا داغ بود؛ یكی از ماموران با یك بطری كوچك آب معدنی بازی میكرد. دانیال نگاهش را به آن دوخت و تقاضای آب كرد. مامور بطری را به او داد. چند قطره روی دمپایی دانیال ریخت. او روی پایش عبارت «قدم به قدم گناه» را خالكوبی كرده بود. این جمله تنها رد سیاه ماندگار روی بدنش نیست. او روی بازو و سینهاش هم خالكوبی دارد. یكی از دوستانش «رفاقتی» روی سینه او جمله«زنده برگشتم، از سرزمین مردگان» را خالكوبی كرده بود در حالی كه جراحت عمیقی از چاقو واژه «برگشتم» را دو تكه كرده بود.
بطری آب معدنی كه خالی شد، دانیال را همراه چند نفر دیگر از دستگیرشدهها در یكی از ونهای نیروی انتظامی سوار كردند. یكی از متهمان ١٩ سال داشت. او را به جرم سرقت خودرو گرفته بودند. خودش میگفت وقتی با خودروی سرقتی به زیارت میرفت در اتوبان قم با رگبار پلیس روبهرو شد و در چاه افتاد. مهدی به «اعتماد» میگوید: «ششم اردیبهشت ماه دستگیر شدم. چند روز قبل از آن همراه سه تا از دوستانم با خودروی سرقتی در اتوبان قم حركت میكردم كه پلیس شناساییمان كرد و فرمان ایست داد. ما فرار كردیم. آنها با گلوله به لاستیك زدند. ماشین كنار جاده چپ كرد. من پیاده شدم و فرار كردم اما در یك چاه افتادم. روز بعد یك چوپان صدایم را شنید و طناب انداخت و نجاتم داد. چند روز بعد هم پلیس دستگیرم كرد.»
او همان متهمی است كه با قمه، مالباختهها را از سر و دست مجروح میكرد، خودرویشان را میدزدید و متواری میشد. حرفهایش تمام نشده بود كه ماموران دستور سوار كردن آنها به ونها را دادند. چند مامور نیروی انتظامی مشغول جمع كردن میز كشفیات شدند. برای آخرین بار دستگیرشدهها را كه با دستبند به هم گیر كرده بودند در محوری دایرهای چرخاندند و فیلم گرفتند. هوا داغ بود؛ تشنگی بیداد میكرد.
اخبار حوادث - اعتماد
ویدیو مرتبط :
مستند یک قدم تا گناه
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
چرازنان افغانی۵ قدم از همسرانشان ...
خانم باربارا والترز كه از مجریان بسیار سرشناس تلویزیون های معتبر آمریكاست سالها پیش از شروع مبارزات آزادی طلبانه افغانستان داستانی مربوط به نقشهای جنسیتی در كابل تهیه كرد. در سفری كه به افغانستان داشت متوجه شده بود كه زنان همواره و بطور سنتی ۵ قدم عقب تر از همسرانشان راه میروند.
خانم والترز اخیرا نیز سفری به كابل داشت ملاحظه كرد كه هنوز هم زنان پشت سر همسران خود قدم بر میدارند و علی رغم كنار زدن رژیم طالبان، زنان شادمانه سنت قدیمیرا پاس میدارند.
خانم والترز به یكی از این زنان نزدیك شده و میپرسد: چرا شما زنان اینقدر خوشحالید از اینكه سنت دیرین را كه زمانی برای از میان برداشتنش تلاش میكردید همچنان ادامه میدهید؟
این زن مستقیم به چشمان خانم والترز خیره شده و میگوید: بخاطر مینهای زمینی!!
▪ نتیجه اخلاقی این داستان: مهم نیست كه به چه زبانی حرف بزنید و یا به كجا بروید پشت سر هر مردی یك زن باهوش قرار دارد.
پورتال سیمرغ (ww.seemorgh.com)