اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل همسر یک روز بعد از ازدواج
پرونده عروس نوجوان که یک روز بعد از ازدواج به دست شوهرش به قتل رسید برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
۲۰ بهمن سال گذشته زنی به پلیس قرچک ورامین خبر داد جاری اش به دست برادرشوهرش زخمی شده و او را به بیمارستان رسانده اند. زمانی که ماموران به محل رسیدند متوجه شدند زن ۱۶ ساله جانش را از دست داده است. او که مهتاب نام داشت به دلیل ضربات عمیقی که به سمت چپ بدنش وارد شده جان باخته بود. وقتی ماموران تحقیقات خود را در این خصوص آغاز کردند، متوجه شدند ضارب که احمد نام دارد و شوهر مهتاب است بعد از وارد کردن ضربات کشنده بر بدن مهتاب فرار کرده است.
با ارسال پرونده به دادسرا بررسی ها در این خصوص آغاز شد. در اولین گام همسر برادر متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او گفت: یک روز از زمان عقد مهتاب و احمد می گذشت. آنها برای دیدن مادرشوهرم آمده بودند. چند ساعتی زودتر از زمان قرار رسیده بودند به همین دلیل هم به خانه ما آمدند. احمد برای خرید پاکت نامه بیرون رفت و گفت به خواهرش هم سری می زند و برمی گردد. وقتی برگشت پاکت نامه دستش بود. آن را روی میز گذاشت و به سمت مهتاب رفت. بعد من صدای فریاد مهتاب را شنیدم که گفت دردم گرفت. وقتی به سمت آنها برگشتم دیدم مهتاب روی مبل افتاده و احمد پشت سرهم به او ضربه می زند. من جلو رفتم که آنها را جدا کنم. احمد من را تهدید کرد و عقب راند. چند دقیقه بعد هم خانه را ترک کرد. خیلی سریع با مادرشوهرم تماس گرفتم و به اورژانس هم خبر دادم. وقتی مهتاب را به بیمارستان رساندیم او فوت کرده بود.
در تحقیقات مقدماتی نحوه قتل و هویت قاتل فاش شد. اما نکته ای که پلیس نتوانسته بود آن را کشف کند انگیزه مرد جوان از کشتن نوعروس بود. بنابراین ،کارآگاهان مادر مهتاب را مورد پرسش قرار دادند. او گفت: خانواده احمد را از قبل می شناختیم. وقتی قرار شد به خواستگاری بیایند من به مهتاب گفتم تو ۱۶ سال بیشتر نداری و اگر خودت می خواهی با او ازدواج کن، در غیر این صورت ما اصراری نداریم. مراسم خواستگاری برگزار شد و یک هفته بعد برای شیرینی خوران آمدند. قرار شد فردای آن روز دخترم با احمد عقد کند. آنها همان روز آزمایش دادند و بعدازظهر هم عقد کردند. شب میهمان مادرشوهر دخترم بودیم و بعد به خانه برگشتیم. فردای آن روز شوهرش آمد و آنها با هم بیرون رفتند بعد به من گفتند دخترم کشته شده است. من اطلاعات بیشتری ندارم.
پلیس دوماه بعد در حالی که همچنان انگیزه قتل پنهان مانده بود، توانست احمد را بازداشت کند. مرد جوان وقتی مورد بازجویی قرار گرفت قتل همسرش را قبول کرد. او گفت: من آدم عصبی ای هستم و خیلی زود واکنش نشان می دهم. روز حادثه وقتی که متوجه شدم خانواده همسرم کلاهبرداری کرده اند تصمیم گرفتم از آنها انتقام بگیرم. این مرد ادامه داد: فردای روز عقدم برای چندساعتی با زنم تنها شدم و وقتی او را از نزدیک دیدم متوجه شدم او آن کسی نیست که به من گفته بودند و چیز هایی را در مورد زنم فهمیدم که عصبانی شدم. از اتفاقی که افتاده بود عصبانی شدم. آنها از من کلاهبرداری کرده بودند چون شب قبلش به خانه مادرم آمدند و به بهانه اینکه ما عقد کرده ایم آنجا ماندند و میوه و چای و شام خوردند و رفتند اما نگفتند دخترشان بعضی ایرادات را هم دارد و مثلا دهانش بوی بد می دهد.
متهم در مورد روز حادثه گفت: وقتی واقعیت ها را در مورد همسرم فهمیدم عصبی بودم و می خواستم ضربه ای به آنها بزنم. وقتی به خانه برادرم رفتیم بیرون رفتم تا برای خواهرم پاکت نامه بخرم. در راه یک چاقو هم برای خودم خریدم. به خانه آمدم و به سمت همسرم رفتم و او را با چاقو زدم. وقتی این کار را کردم آرام شدم بعد فرار کردم و از شهر خارج شدم.
با مشخص شدن این موضوع اولیای دم مهتاب علیه دامادشان اعلام شکایت کرده و درخواست قصاص را مطرح کردند. مادر مهتاب گفت: دخترم هیچ مشکلی نداشت و هر مساله ای بود ما همان روز اول گفتیم البته مساله خاصی نبود و نمی دانم چرا احمد می خواهد ایراد روی دخترم بگذارد. بعد از گرفتن آخرین دفاع در مرحله بازپرسی و صدور کیفرخواست از سوی دادستان قرچک ورامین پرونده برای رسیدگی به شعبه ۷۱ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم به زودی محاکمه می شود.... / گزارش : روزنامه شرق
ویدیو مرتبط :
قتل فجیع مرد در مقابل همسر..
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل همسر صیغهای 20 روز بعد از ازدواج
مرد جوانی که بعد از گذشت ٢٠ روز از ازدواج دائمش همسر صیغهای خود را کشت با جلب رضایت اولیایدم از قصاص نجات یافت، اما به لحاظ جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
خرداد سال ٩٢ بود که مأموران بیمارستانی در ملارد به پلیس خبر دادند زن جوانی را که به نظر میرسد خفه شده است به بیمارستان آوردهاند. وقتی پلیس به محل رسید پزشکان گزارش دادند زمانی که این زن را به بیمارستان آوردند او فوت شده بود اما بررسیهای اولیه نشان میدهد بر گلوی این زن فشاری وارد کردهاند. بنابراین تحقیقات در این خصوص آغاز شد.
مردی که این زن را به بیمارستان برده بود در گفتههایش به مأموران مدعی شد دوستش از او خواسته که زن جوان را به بیمارستان ببرد. او گفت: دوستم، بیژن با من تماس گرفت و گفت با زنی در خانه یکی از اقوامش درگیر شده است و از من خواست که کمکش کنم. من هم به آدرسی که داده بود رفتم و آن زن را به بیمارستان بردم. من خبر ندارم بین آنها چه اتفاقی افتاده است اما تا جایی که میدانم بیژن با این زن رابطه داشت.
وقتی مأموران، بیژن را بازداشت کردند او قبول کرد که مهتاب همسر صیغهای او بود و با هم رابطه داشتند و زمان درگیری هم برای اینکه جلوی فریادزدنهای او را بگیرد دست به این کار زد. بیژن گفت: وقتی با مهتاب آشنا شدم برای اینکه میخواستم با او رابطه داشته باشم وی را صیغه کردم. مهتاب از شوهرش جدا شده بود و دو بچه داشت؛ بههمیندلیل با اینکه به او علاقهمند شده بودم اما نمیتوانستم ازدواج کنم و خانوادهام هم با این ازدواج مخالف بودند تا اینکه با دختری آشنا شدم و آنقدر عاشق این دختر شدم که تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. موضوع را به مهتاب گفتم. او قبول نکرد. گفت باید با من ازدواج کنی و باید من را عقد دائم کنی، گفتم نمیتوانم. بعد حرفش را تغییر داد و گفت که اگر به او پول بدهم قبول میکند از من جدا شود، در غیراینصورت اجازه نمیدهد با دختر مورد علاقهام ازدواج کنم.
متهم گفت: من با دختر مورد علاقهام ازدواج کردم. وقتی مهتاب موضوع را فهمید با من تماس گرفت و گفت که باید به دیدنش بروم. قبول نکردم، گفتم نمیخواهم جلوی بچههایش با او دیدار کنم و در خانه یکی از اقوام قرار گذاشتیم. مهتاب به من گفت حاضر است به یک شرط از زندگی من بیرون برود. شرطش این بود که ٩٠ میلیون تومان به او پول بدهم، اما من این مبلغ را نداشتم و گفتم نمیتوانم. دادوفریاد کرد، چاقو کشید و گفت باید یا با او ازدواج کنم یا پول را بدهم. برای اینکه بتوانم جلوی فریادهایش را بگیرم دستم را جلوی دهانش گذاشتم. میخواستم با این کار جلوی آبروریزی را بگیرم که یکباره دیدم بدنش شل شد و روی زمین افتاد.
با توجه به اینکه متهم به قتل اعتراف کرده و اعترافات نیز مقرون به واقع بود کیفرخواست علیه متهم صادر و پرونده برای محاکمه به شعبه ١٠ دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. متهم بعد از محاکمه از سوی قضات به قصاص محکوم شد، اما در زمانی که پرونده داشت روند قانونی خود را برای اجرای حکم طی میکرد. اولیایدم با توافقی که با خانواده متهم کردند، گذشت خود را اعلام کردند.به این ترتیب این بار پرونده برای رسیدگی به اتهام بیژن به لحاظ جنبه عمومی جرم به دادگاه آمد.
روز گذشته بعد از اینکه کیفرخواست علیه متهم خوانده شد او در جایگاه حاضر شد. او اتهام قتل را یکبار دیگر قبول کرد و گفت: من قصد کشتن او را نداشتم و از کاری که کردم پشیمان هستم. اصلا نمیخواستم این کار را بکنم. به همین خاطر هم از دوستم خواستم به کمکم بیاید. مهتاب دو فرزند داشت و من همیشه بچههای او را در نظر میگرفتم. آن روز خواستم که جلوی فریادهایش را بگیرم و به عمد این کار را نکردم. ٢٠ روز بیشتر نبود که از ازدواجم گذشته بود که به زندان افتادم و زندگیام سیاه شد. حالا که اولیایدم رضایت دادند، درخواست بخشش دارم.
با پایان جلسه رسیدگی، هیأت قضات برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.