اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل فجیع شوهر خواهر با ضربات چاقو
مرد جوان که به خاطر اختلافات خانوادگی شوهر خواهر خود را با ضربه های چاقو به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه منکر اتهامات خود شد.
خبرگزاری مهر: مرد جوان که به خاطر اختلافات خانوادگی شوهر خواهر خود را با ضربه های چاقو به قتل رسانده بود در جلسه محاکمه منکر اتهامات خود شد.
31 شهریور ماه سال 91 ماموران کلانتری 167 دولت آباد در حوالی شهر ری با جسد مرد 51 ساله ای روبرو شدند که از ناحیه گردن مورد اصابت ضربه های چاقو قرار گرفته بود.
با بررسی مدارک شناسایی مقتول هویت وی به نام میکائیل شناسایی شد. بررسی ها نشان داد مقتول خرده فروش مواد مخدر بود که چهار ماه قبل با شکایت همسرش روانه زندان شده بود. میکائیل سه روز قبل از کشف جسدش از زندان آزاد شده بود. از سوی دیگر تحقیقات نشان داد روز حادثه همسر میکائیل نیز در حالی که مجروح شده بود به بیمارستان منتقل و تحت درمان قرار گرفته بود.
کارگاهان پلیس آگاهی که احتمال می دادند این جنایت از سوی خانواده همسر میکائیل انجام شده باشد تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند که برادر زن مقتول به نام یوسف در بازجویی ها به ارتکاب قتل اعتراف کرد.
وی به ماموران گفت: مقتول همیشه خواهرم را کتک می زد. روز حادثه خواهر زاده ام با من تماس گرفت و گفت میکائیل خواهرم را به شدت کتک زده است. با شنیدن این موضوع بلافاصله راهی خانه آنها شدم تا از مقتول بخواهم دست از کارهایش بردارد. او در حال مصرف مواد مخدر بود که با هم درگیر شدیم و با چاقو دو ضربه به گلویش زدم بعد از قتل نیز جسدش را در حاشیه شهر رها کردم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که صبح امروز جلسه دادگاه به ریاست قاضی حسین اصغر زاده و با حضور چهار قاضی مستشار برگزار شد. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفر خواست برای قاتل تقاضای مجازات قانونی کرد. پدر و پسر مقتول نیز خواستار قصاص قاتل شدند اما دختر وی از خون پدرش گذشت و گفت: مطمئن هستم که این قتل با نقشه قبلی انجام نشده است.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به یوسف از او خواست به دفاع از خود بپردازد که متهم به قتل با انکار اتهاماتش گفت: من مرتکب قتل میکائیل نشدم و تمام اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شدند.
31 شهریور ماه سال 91 ماموران کلانتری 167 دولت آباد در حوالی شهر ری با جسد مرد 51 ساله ای روبرو شدند که از ناحیه گردن مورد اصابت ضربه های چاقو قرار گرفته بود.
با بررسی مدارک شناسایی مقتول هویت وی به نام میکائیل شناسایی شد. بررسی ها نشان داد مقتول خرده فروش مواد مخدر بود که چهار ماه قبل با شکایت همسرش روانه زندان شده بود. میکائیل سه روز قبل از کشف جسدش از زندان آزاد شده بود. از سوی دیگر تحقیقات نشان داد روز حادثه همسر میکائیل نیز در حالی که مجروح شده بود به بیمارستان منتقل و تحت درمان قرار گرفته بود.
کارگاهان پلیس آگاهی که احتمال می دادند این جنایت از سوی خانواده همسر میکائیل انجام شده باشد تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند که برادر زن مقتول به نام یوسف در بازجویی ها به ارتکاب قتل اعتراف کرد.
وی به ماموران گفت: مقتول همیشه خواهرم را کتک می زد. روز حادثه خواهر زاده ام با من تماس گرفت و گفت میکائیل خواهرم را به شدت کتک زده است. با شنیدن این موضوع بلافاصله راهی خانه آنها شدم تا از مقتول بخواهم دست از کارهایش بردارد. او در حال مصرف مواد مخدر بود که با هم درگیر شدیم و با چاقو دو ضربه به گلویش زدم بعد از قتل نیز جسدش را در حاشیه شهر رها کردم.
با تکمیل تحقیقات پرونده برای محاکمه به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد که صبح امروز جلسه دادگاه به ریاست قاضی حسین اصغر زاده و با حضور چهار قاضی مستشار برگزار شد. در ابتدای این جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفر خواست برای قاتل تقاضای مجازات قانونی کرد. پدر و پسر مقتول نیز خواستار قصاص قاتل شدند اما دختر وی از خون پدرش گذشت و گفت: مطمئن هستم که این قتل با نقشه قبلی انجام نشده است.
رئیس دادگاه با تفهیم اتهام به یوسف از او خواست به دفاع از خود بپردازد که متهم به قتل با انکار اتهاماتش گفت: من مرتکب قتل میکائیل نشدم و تمام اعترافاتم تحت فشار بازجویی بود.
پس از آخرین دفاعیات متهم و وکیل مدافعش قضات دادگاه وارد شور شدند.
ویدیو مرتبط :
قتل فجیع دختر با چاقو در خیابان..!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل فجیع شوهر صیغه ای با ضربات چاقو
زمانی كه قاضی بودم پروندهای را برای رسیدگی به دادگاه كیفری استان تهران آوردند كه مربوط به زنی بود كه شوهر صیغهای خود را كشته بود.
جام جم آنلاین: زمانی كه قاضی بودم پروندهای را برای رسیدگی به دادگاه كیفری استان تهران آوردند كه مربوط به زنی بود كه شوهر صیغهای خود را كشته بود.
نوع قتل نشان میداد قاتل كینه شدیدی از مقتول داشته و ضرباتی كه بربدن او وارد كرده آنقدر عمیق بود كه به گفته پزشكی قانونی یك ضربه آن برای گرفتن جانیك نفر كافی بود.
متهم كه زن صیغهای مقتول بود، مدعی شده نتوانسته رفتارهای شوهرش را تحمل كند و دست به این كار زده است، اما اولیایدم گفته بودند متهم برای تصاحب پول همسرش چنین كاری كرده است.
در نهایت جلسه دادگاه تشكیل شد و متهم را آوردند. حرفهای او میتوانست در كشف حقیقت بسیار تعیینكننده باشد.
بعد از این كه نماینده دادستان و اولیایدم درخواستهای خودشان را مطرح كردند نوبت به متهم رسید. من به او یادآوری كردم اگر مراقب گفتههایش نباشد به ضرر او تمام خواهدشد.
حال متهم اصلا خوب نبود. مرتب گریه میكرد. قضات میتوانند تفاوت گریه واقعی یك متهم را از گریههای دروغین تشخیص دهند.
این زن واقعا میگریست. او پشت تریبون ایستاد و گفتههایش را آغاز كرد. حرفهایش نشان میداد در زندگی سختی زیادی كشیده است. این زن زندگی پرازدردش را برای ما توضیح داد و من متوجه شدم او قربانی شرایط مالی خانوادهاش شده است.
او گفت: سالها پیش مردی به روستای ما آمد تا از پدرم جنس بخرد. او از من خیلی بزرگتر بود، تقریبا همسن پدرم بود. از من خواستگاری كرد و پدرم بدون این كه به من بگوید چه كسی از من خواستگاری كرده من را به صورت صیغهای به عقد او درآورد و ما به صورت 99ساله صیغه شدیم.
به تهران آمدم تا با شوهری كه دوستش نداشتم زندگی كنم، علاقهای بین ما نبود با این حال من سعی میكردم با او مهربان باشم، اما خیلی بداخلاق بود. بعد از چند ماه با افسردگی به خانه پدرم رفتم تا خانوادهام را ببینم.
وقتی به پدرم گفتم از زندگیام راضی نیستم و میخواهم به خانه برگردم به من گفت بابت ازدواج من چند میلیون تومان پول گرفته است و حق ندارم برگردم، چون شوهرم پدرم را مجبور میكند پول را پس بدهد. خیلی سخت بود باید با مردی زندگی میكردم كه به او فروخته شده بودم. دوباره به تهران برگشتم. روز از نو روزی از نو.
از صبح تاشب كار میكردم، اگر كاری كه شوهرم خواسته بود انجام نمیدادم من را كتك میزد. خیلی مشروب میخورد. او هر شب این كار را میكرد و من را كتك میزد. از دستش خسته شده بودم. او را دوست نداشتم، اما مجبور بودم تحملش كنم. همسر اولش هم به همین دلیل از او جدا شده بود و خانوادهاش این را میدانند، اما حالا به من تهمت میزنند كه پول پدرشان را دزدیدهام.
در پرونده این زن سرقت هم بود و به همین دلیل به اتهام سرقت هم از او شكایت كرده بودند. وقتی این زن در اعترافاتش گفت پول را برای چه میخواسته و چطور شوهرش را كشته، اولیای دم آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتند كه در همان جلسه رضایت دادند.
زن جوان گفت: شوهرم شب حادثه دوباره مست كرد و من را به باد كتك گرفت. آنقدر من را زد كه ناتوان شدم. بعد از من خواست هر چه دارم بگذارم و از خانهاش بیرون بروم. او حتی از من میخواست لباس تنم را دربیاورم و خانهاش را ترك كنم.
دیگر تحملش را نداشتم. دلم میخواست همه چیز تمام شود اول خواستم خودم را بكشم شوهرم به من حمله كرد. آنقدر عصبی بودم كه در حال خودم نبودم. چاقو را از او گرفتم و پشتسر هم به او ضربه زدم. وقتی به خودم آمدم خون همه جا را گرفته بود. پولی كه من برداشتم برای این بود كه بتوانم به سمت خانه پدریام بروم. من قصد سرقت نداشتم. چند روز بعد به مادرم گفتم چه شده است و او خودش من را به پلیس معرفی كرد.
گفتههای این زن آنقدر دردناك بود كه اولیایدم تصمیم گرفتند در همان جلسه رضایت بدهند، چون میدانستند این زن چه دردی كشیده است. آنها پدر بداخلاق خودشان را میشناختند و میدانستند مقتول چه كارهایی میكرد. همسر اول او بعد از جلسه دادگاه تائید كرد كه شوهرش با او همچنین رفتاری داشته است. در نهایت متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم محاكمه و به زندان محكوم شد.
نوع قتل نشان میداد قاتل كینه شدیدی از مقتول داشته و ضرباتی كه بربدن او وارد كرده آنقدر عمیق بود كه به گفته پزشكی قانونی یك ضربه آن برای گرفتن جانیك نفر كافی بود.
متهم كه زن صیغهای مقتول بود، مدعی شده نتوانسته رفتارهای شوهرش را تحمل كند و دست به این كار زده است، اما اولیایدم گفته بودند متهم برای تصاحب پول همسرش چنین كاری كرده است.
در نهایت جلسه دادگاه تشكیل شد و متهم را آوردند. حرفهای او میتوانست در كشف حقیقت بسیار تعیینكننده باشد.
بعد از این كه نماینده دادستان و اولیایدم درخواستهای خودشان را مطرح كردند نوبت به متهم رسید. من به او یادآوری كردم اگر مراقب گفتههایش نباشد به ضرر او تمام خواهدشد.
حال متهم اصلا خوب نبود. مرتب گریه میكرد. قضات میتوانند تفاوت گریه واقعی یك متهم را از گریههای دروغین تشخیص دهند.
این زن واقعا میگریست. او پشت تریبون ایستاد و گفتههایش را آغاز كرد. حرفهایش نشان میداد در زندگی سختی زیادی كشیده است. این زن زندگی پرازدردش را برای ما توضیح داد و من متوجه شدم او قربانی شرایط مالی خانوادهاش شده است.
او گفت: سالها پیش مردی به روستای ما آمد تا از پدرم جنس بخرد. او از من خیلی بزرگتر بود، تقریبا همسن پدرم بود. از من خواستگاری كرد و پدرم بدون این كه به من بگوید چه كسی از من خواستگاری كرده من را به صورت صیغهای به عقد او درآورد و ما به صورت 99ساله صیغه شدیم.
به تهران آمدم تا با شوهری كه دوستش نداشتم زندگی كنم، علاقهای بین ما نبود با این حال من سعی میكردم با او مهربان باشم، اما خیلی بداخلاق بود. بعد از چند ماه با افسردگی به خانه پدرم رفتم تا خانوادهام را ببینم.
وقتی به پدرم گفتم از زندگیام راضی نیستم و میخواهم به خانه برگردم به من گفت بابت ازدواج من چند میلیون تومان پول گرفته است و حق ندارم برگردم، چون شوهرم پدرم را مجبور میكند پول را پس بدهد. خیلی سخت بود باید با مردی زندگی میكردم كه به او فروخته شده بودم. دوباره به تهران برگشتم. روز از نو روزی از نو.
از صبح تاشب كار میكردم، اگر كاری كه شوهرم خواسته بود انجام نمیدادم من را كتك میزد. خیلی مشروب میخورد. او هر شب این كار را میكرد و من را كتك میزد. از دستش خسته شده بودم. او را دوست نداشتم، اما مجبور بودم تحملش كنم. همسر اولش هم به همین دلیل از او جدا شده بود و خانوادهاش این را میدانند، اما حالا به من تهمت میزنند كه پول پدرشان را دزدیدهام.
در پرونده این زن سرقت هم بود و به همین دلیل به اتهام سرقت هم از او شكایت كرده بودند. وقتی این زن در اعترافاتش گفت پول را برای چه میخواسته و چطور شوهرش را كشته، اولیای دم آنقدر تحت تاثیر قرار گرفتند كه در همان جلسه رضایت دادند.
زن جوان گفت: شوهرم شب حادثه دوباره مست كرد و من را به باد كتك گرفت. آنقدر من را زد كه ناتوان شدم. بعد از من خواست هر چه دارم بگذارم و از خانهاش بیرون بروم. او حتی از من میخواست لباس تنم را دربیاورم و خانهاش را ترك كنم.
دیگر تحملش را نداشتم. دلم میخواست همه چیز تمام شود اول خواستم خودم را بكشم شوهرم به من حمله كرد. آنقدر عصبی بودم كه در حال خودم نبودم. چاقو را از او گرفتم و پشتسر هم به او ضربه زدم. وقتی به خودم آمدم خون همه جا را گرفته بود. پولی كه من برداشتم برای این بود كه بتوانم به سمت خانه پدریام بروم. من قصد سرقت نداشتم. چند روز بعد به مادرم گفتم چه شده است و او خودش من را به پلیس معرفی كرد.
گفتههای این زن آنقدر دردناك بود كه اولیایدم تصمیم گرفتند در همان جلسه رضایت بدهند، چون میدانستند این زن چه دردی كشیده است. آنها پدر بداخلاق خودشان را میشناختند و میدانستند مقتول چه كارهایی میكرد. همسر اول او بعد از جلسه دادگاه تائید كرد كه شوهرش با او همچنین رفتاری داشته است. در نهایت متهم به لحاظ جنبه عمومی جرم محاكمه و به زندان محكوم شد.