اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل زن تنها برای مخفی نگهداشتن یک راز
قتل زن تنها برای مخفی نگهداشتن یک راز
پسر جوان زن تنها را به قتل رساند تا راز آشنایی با او را برای همیشه مخفی نگه دارد اما بررسی اثر انگشت او در آزمایشگاه جنایی، دست عامل جنایت را رو کرد.
به گزارش همشهری 2 هفته پیش ساکنان آپارتمانی در یکی از خیابانهای اصفهان متوجه بوی شدید تعفن شدند که همه ساختمان را پر کرده بود. بو از واحدی منتشر میشد که زن تنهایی به نام آیدا در آنجا زندگی میکرد. همسایهها هرچه زنگ خانه این زن را زدند، جوابی نشنیدند و ماجرا را به پلیس اطلاع دادند. مأموران بعد از حضور در محل حدس زدند که اتفاق شومی برای زن تنها افتاده و با هماهنگی مرجع قضایی، قفل در را شکستند و وارد آپارتمان شدند.
آنها در یکی از اتاقها جسد بیجان صاحبخانه را دیدند که روی زمین افتاده بود و دستهایش از پشت سر بسته شده بود. با گزارش ماجرا به بازپرس ویژه قتل اصفهان، تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی وارد عمل شدند و تحقیقات برای کشف راز جنایت کلید خورد. مأموران در بررسی قتلگاه زن تنها متوجه بههمریختگی اثاثیه خانه و سرقت طلاها و مقداری از لوازم داخل خانه شدند.
این احتمال وجود داشت که آیدا، قربانی سرقتی مرگبار شده باشد اما سالم بودن قفل در خانه و در و پنجرهها و همچنین پیدا شدن لوازم پذیرایی در آشپزخانه این فرضیه را رد کرد. مأموران به این نتیجه رسیدند که عامل جنایت فردی آشنا با مقتوله بوده و بعد از قتل برای اینکه پلیس را گمراه کند اقدام به سرقت مقداری از اثاثیه خانه و جواهرات مقتوله کرده تا همه تصور کنند که قتل با انگیزه سرقت رخ داده است.
کشف علمی یک جنایت
کارآگاهان در این مرحله شروع به انگشت نگاری از لوازم پذیرایی داخل آشپزخانه کردند. روی یکی از لیوانها اثر انگشتی بود که با اثر انگشت قربانی مغایرت داشت. تیم تحقیق شک نداشت که این اثر انگشت متعلق به قاتل است و به این ترتیب نخستین سرنخ در اختیار مأموران قرار گرفت.
در ادامه، کارآگاهان به شناسایی افرادی پرداختند که آیدا با آنها در ارتباط بود. در بین این افراد پسر جوانی به نام سیاوش دیده میشد که چند ماهی از آشناییاش با مقتوله میگذشت. مأموران بررسیهای خود را ادامه دادند و متوجه شدند که سیاوش آخرین کسی بوده که همراه مقتوله دیده شده است. مأموران او را به اداره آگاهی دعوت کردند و پس از اینکه توانستند اثرانگشت وی را بگیرند، با مطابقت دادن این اثر با اثری که در صحنه جنایت پیدا شده بود متوجه شدند که هر دو اثر انگشت متعلق به یک نفر است.
راز مرگبار
سیاوش چهارشنبه گذشته بازداشت شد گرچه در بازجوییهای نخست خود را بیگناه میدانست اما وقتی با مدارک محکمهپسند پلیس روبهرو شد، لب به اعتراف گشود. او گفت: مدتی بود که آیدا را میشناختم. او تنها زندگی میکرد و به وی علاقهمند شده بودم اما چون چند سال از من بزرگتر بود، میدانستم که خانوادهام با ازدواج ما مخالفت میکنند. برای همین میخواستم به آشناییام با او خاتمه دهم و با دختر دیگری ازدواج کنم اما وقتی آیدا از این ماجرا باخبر شد مرا تهدید کرد.
او گفت که از من فیلم تهیه کرده و اگر وی را ترک کنم، فیلمها را در اختیار نامزدم قرار میدهد و آبرویم را میبرد. شب حادثه برای گرفتن فیلمها و حرف زدن با او به خانهاش رفتم. آیدا نمیخواست کوتاه بیاید و مرا تهدید میکرد. برسر همین مسئله بحثمان شد و وقتی مشاجرهمان بالا گرفت، او شروع به داد و فریاد کرد.
از ترس اینکه همسایهها متوجه شوند، دستم را روی دهانش گذاشتم اما او دست بردار نبود. به همین دلیل سیمی را دور گردنش انداختم و او را خفه کردم. سرهنگ حسینزاده، رئیس پلیس آگاهی استان اصفهان با اشاره به کشف این پرونده در کمتر از دو هفته و با استفاده از شگردهای علمی به همشهری گفت: بعد از اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و وی در اختیار مرجع قضایی قرار گرفت./همشهری
ویدیو مرتبط :
راز نگه دارت کیه؟(نظرسنجی)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
افشای راز قتل سریالی چهار زن /فرار از زندان به شیوه فیلم های هالیوودی
افشای راز قتل سریالی چهار زن /فرار از زندان به شیوه فیلم های هالیوودی
افشای راز قتل چهار زن از سوی قاتل خونسرد، فرار از زندان به شیوه فیلم های هالیوودی، جنایت در پل مدیریت و قتل قویترین مرد ایران از مهمترین اخبار حوادث تیر ماه سال 90 بود.
قتل چهار زن از سوی قاتل خونسرد
افشای راز قتل چهار زن از سوی قاتل خونسرد از مهمترین اخبار تیر ماه سال 90 بود.
رسیدگی به این پرونده از هشتم تیر ماه سال 90 همزمان با کشف جسد دو زن در نوشهر در دستور کار پلیس قرار گرفت و ماموران با دستگیری قاتل دو خواهر راز دو جنایت دیگر او را هم فاش کردند.جسد زن جوانی تقریبا 25 ساله در 24 بهمن ماه سال 89، در شهرستان آبیک واقع در استان قزوین کشف شد که براثر شلیگ گلوله به ناحیه سر به قتل رسیده بود.
تلاش ماموران برای شناسایی هویت مقتول و متهم به قتل ادامه داشت تا این که در 12 اردیبهشت سال90، جسد زن دیگری تقریبا 30 ساله که براساس اعلام پزشکی قانونی او نیز بر اثر شلیک گلوله از سلاح کمری به ناحیه سر به قتل رسیده بود در حوالی محل کشف جسد اول، پیدا شد.
بررسی ها ادامه داشت تا اینکه 8 تیرماه سال 90، جسد دو زن جوان که از لحاظ چهره به یکدیگر شباهت زیادی داشتند در پارک جنگلی سیسنگان واقع در شهرستان نوشهر در فاصله 500 متری از یکدیگر کشف شد که از ناحیه سر مصدوم و به قتل رسیده بودند.
اجساد برای یافتن علت اصلی مرگ به پزشکی قانونی منتقل شد و پزشکان پس از کالبدشکافی علت مرگ را اصابت گلوله از اسلحه کمری به ناحیه سر اعلام کردند.
دهم تیرماه مردی با مراجعه به پلیس آگاهی نوشهر از مفقودشدن دو دخترش به نامهای «نرجس» و «نسترن» خبرداد. با توجه به این که مشخصات مفقودان با مشخصات اجساد کشف شده در پارک جنگلی مطابقت داشت، عکس مقتولان به رویت پدر دو دختر رسید که وی با دیدن تصاویر، آنان را شناسایی کرد.
تحقیقات تیم جنایی نوشهر برای یافتن متهم یا متهمان به قتل آغاز و مشخص شد که این دو خواهر که هر دو مطلقه بودند با فردی به نام مسعود 27 ساله و همسرش مهدخت ارتباط داشتند. سرانجام ماموران پلیس آگاهی نوشهر از محل ملاقات متهم به قتل و همسرش در تهران باخبر شدند و مسعود را حین ملاقات همسرش در محل قراردر 15 تیرماه ، دستگیر کردند
.
مسعود در بازجوییها ضمن اعتراف به قتل دو خواهر گفت که از طریق همسرش با نرجس و نسترن آشنا شده و روز حادثه به محل کارشان رفته و به بهانهای آنان را سوار خودرواش کرده بود، سپس در بین راه با استفاده از آبمیوه دو خواهر را بیهوش و در پارک سیسنگال به قتل رسانده بود. ماموران پلیس نوشهر حین بازرسی از خودرو متهم، مدارکی از زن جوانی به هویت مژگان بدست آوردند و در بررسیهای خود دریافتند که این زن ساکن تهران است که به دلیل بیماری تنفسی مدتی بود که در شهرستان چالوس زندگی میکرد اما چندی پیش مفقودشده بود، بنابراین تحقیقات از مسعود در خصوص این زن آغاز شد. با کشفشدن هویت مژگان که مدارک شناسایی او در خودرو مقتول بدست آمده بود، تحقیقات از سوی کارآگاهان آغاز شد و متهم با دیدن مدارک و مستندات موجود لب به اعتراف گشود و پرده از قتل دو زن جوان به نام های مژگان و فاطمه در قزوین برداشت.
فرار بزرگ از زندان
در این ماه شش زندانی به شیوه فیلم های هالیوودی از رندان دستگرد اصفهان گریختند.
صبح جمعه - 10 تیر - یکی از سربازان زندان دستگرد اصفهان خود را به مسئولان رساند و از فرار شش زندانی خبر داد و گفت: دقایقی قبل هنگام کشیک در محوطه زندان، ناگهان شش زندانی را دیدم. همان موقع برای دستگیری آنها وارد عمل شدم که تبهکاران همزمان با تهدید گریختند.
به دنبال اعلام این خبر، مسئولان حراست زندان خود را به محوطه رسانده و پس از بررسیها دریافتند زندانیهای فراری با حفر تونل خود را به محوطه زندان رسانده و از آنجا گریختهاند.
آنها همچنین هنگام بررسی تونل دریافتند یکی از زندانیان داخل تونل گرفتار شده و در وضعیت بدی بهسر میبرد. در ادامه با کمک امدادگران آتشنشانی، زندانی گرفتار قبل از مرگ نجات یافت.از سوی دیگر مشخص شد زندانیان فراری پنج سارق مسلح و یک قاتل بودند. دو تن از دزدان مسلح به 5 و 10 سال زندان محکوم شده و چهار تبهکار دیگر در انتظار محاکمه بودند.زندانی ناکام نیز به مأموران گفت: از دو ماه قبل نقشه فرار از زندان را طراحی و اجرا کردیم. شبها با استفاده از آبکش و اجسام تیز تونل میکندیم. خاک را با استفاده از کیسه و ملحفه به داخل چاه میریختیم.
جنایت هولناک در پل مدیریت
15 تیر ماه سال 90 پسر دانشجوئی در پل مدیریت جنایتی هولناک را رقم زد که با توجه به حساسیت ماجرا به صورت ویژه به پرونده او رسیدگی شد.
کوشا – 25 ساله – ساعت یک و نیم بعدازظهر چهارشنبه – 15 تیر – روی پل مدیریت و مقابل چشمان وحشت زده مردم، مهسا 24 ساله را هنگام خروج از دانشگاه با دو چاقو و دهها ضربه به قتل رساند. اما هنگام فرار از سوی مردم دستگیر شد. وی در بازجوییها با اعتراف به قتل گفت: من و مهسا در دانشگاه همکلاس بودیم. از روز اولی که او را دیدم عاشقش شدم و تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم. به همین خاطر پیشنهاد دوستی دادم تا همدیگر را بیشتر بشناسیم ولی او رفتار بدی با من داشت و تحقیرم میکرد. همین رفتارهایش باعث شد از او کینه به دل بگیرم. دو سال این احساس نفرت را با خود داشتم و همواره میخواستم به او ضربهای بزنم که دلم خنک شود تا اینکه روز حادثه با دو چاقو به دانشگاه رفتم چرا که میدانستم مهسا برای گرفتن نمرات آخرین ترم تحصیلی میآید. وقتی او را همراه دوستش مرضیه دیدم تعقیبشان کردم. آن موقع حالت عادی نداشتم و نمیفهمیدم چه میکنم تا اینکه در کلانتری تازه به خود آمدم و فهمیدم مهسا را کشتهام.
کوشا در جلسه محاکمه شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران – به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی – گفت: از پدر و مادر مهسا و والدین خودم عذرخواهی میکنم چرا که باعث بدبختی هر دو خانواده شدم. من به پدر و مادر مهسا حق میدهم قصاصم کنند اما با این حال از آنها میخواهم مرا ببخشند! پس از پایان محاکمه قضات دادگاه وارد شور شده و با توجه به مستندات پرونده، کوشا را به قصاص در ملأ عام محکوم کردند. قضات دیوان عالی کشور نیز حکم قصاص را تأیید کردند.مرد جنایتکار سرانجام 22 شهریور در محل جنایت به دار مجازات آویخته شد.
خداحافظ قهرمان
در آخرین روزهای تیر ماه خبری کوتاه اعلام شده که همه را شوکه کرد. روح الله داداشی قویترین مرد ایران در جریان یک درگیری به قتل رسید.
ساعت 12 شنبه شب - 25 تیر - مأموران پلیس 110 در پی تماس مردی از نزاع خیابانی در خیابان 45 متری گلشهر کرج باخبر شده و بلافاصله راهی محل حادثه شدند. در تحقیقات مقدماتی مشخص شد سه سرنشین خودروی پراید با روحالله داداشی درگیر شده و با ضربههای کارد او را مجروح کرده و گریختهاند. چند تن از شاهدان حادثه نیز بلافاصله مرد مجروح را به بیمارستان منتقل کردند، اما قویترین مرد ایران به علت شدت جراحات روی تخت بیمارستان جان سپرد. در ادامه و با توجه به حساسیت موضوع، چند اکیپ از کارآگاهان پلیس آگاهی استان تهران و شهرستان کرج شناسایی و دستگیری عاملان جنایت را در دستور کار قرار دادند. 24 ساعت پس از جنایت مخفیگاه متهمان در محله حسینآباد کرج شناسایی و در عملیاتی غافلگیرانه دو تن از آنها دستگیر شدند. متهمان پس از انتقال به اداره آگاهی در تحقیقات دوستشان علیرضا را عامل اصلی جنایت معرفی کردند. با توجه به اینکه هویت متهم فراری نیز برای پلیس شناسایی شده بود، تلاش برای دستگیری وی ادامه یافت تا اینکه روز بعد او هم به دام افتاد.
علیرضا - 18 ساله - در بازجوییهای مقدماتی ابتدا منکر قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و گفت: شب حادثه همراه دو تن از دوستان از یک میهمانی در شاهینویلا راهی حسینآباد بودیم که در 45 متری گلشهر با راننده یک خودروی هیوندا آزرا به خاطر بوق زدن درگیری لفظی پیدا کردیم. کمکم کار به فحاشی کشید که در چهارراه گلزار دوستم که راننده بود سد راه آنان شد. وقتی راننده پیاده شد و هیکلش را دیدم، ترس تمام وجودم را فراگرفت. در حالی که ترسیده بودم، در یک لحظه با کاردی که همراهم بود، سه ضربه به او زدم. وقتی غرق خون روی زمین افتاد، وحشتزده فرار کردیم. متهمان پس از بازجوییهای مقدماتی با دستور قاضی یوسف رضایی - بازپرس کشیک ویژه قتل کرج - در اختیار کارآگاهان پلیس آگاهی قرار گرفتند.
در ادامه متهم در شعبه اول دادگاه کیفری استان البرز محاکمه و به قصاص محکوم شد. بعد از تائید حکم قصاص پسر جوان در ملاء عام اعدام شد./مهر