اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قتل زنان بیوه زیر بارش باران پس از تجاوز جنسی



اخبار,اخبار حوادث ,قتل

 

اخبار حوادث - خاطره یک کارآگاه
قتل زنان بیوه زیر بارش باران پس از تجاوز جنسی

مردی که پس از ارتباط نامشروع با زنان میانسال آنان را به قتل می‌رساند،‌توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد.

قتل زنان میانسال در كوچه و پس كوچه‌های شهر پیچیده و رعب و وحشت سراسر وجود زنان ارومیه به خصوص در مناطق فقیرنشین را فراگرفته بود. آنها فكر می‌كردند شاید نفربعدی قتل‌های زنجیره‌ای باشند.

كارآگاهان نهایت تلاش خود را به صورت شبانه روزی برای شناسایی عاملین و دستگیری وی انجام می‌دادند. خوشبختانه لطف الهی، ایثارگری مأمورین و هدایت مسئولین سبب شناسایی و دستگیری عامل جنایت و بازگشت امنیت به شهر شد و در نتیجه با توجه به اینكه مجرم بعد از سومین جنایت شناسایی و دستگیر گردید، كشف راز قتل‌ها باعث جلوگیری از تكرار جرم شد.

چه بسا در شهرهای دیگر تعداد قربانیان گاه از بیست تن هم بیشتر شد كه از این حیث پرونده مزبور در ناجا مورد تقدیر قرار گرفت. اكنون مروری به این پرونده خواهیم داشت.

در سال 1387 پرونده‌ای تحت عنوان فقدان بانوی موصوف به مركز پلیس واصل شد. در حین تحقیقات، گزارشی مبنی بر كشف جسد زن مجهول الهویه‌ای در یكی از نقاط شهر، واقع در منطقه ١٧ شهریور ارومیه، واصل شد كه با بررسی مشخص گردید جسد مكشوفه متعلق به بانوی موصوف بوده، كه از سوی قاتل یا قاتلین مورد تجاوز قرار گرفته، به قتل رسیده، و جسدش در حالی كه باران به شدت می‌بارید در كوچه‌ای به دیوار تكیه داده شده بود.

در تحقیقات مشخص شد وجه نقد و طلاجات مقتوله نیز به سرقت رفته است. این زن که قبلا با مردی ازدواج کرده بود ولی بنا به دلایلی شوهرش فوت نمود با شوهر دوم خود شدیداً اختلاف داشته و چون مقتوله به قتل رسید اطرافیان قتل وی را به بستگان شوهرش نسبت دادند و نزاع شدیدی بین آن‌ها درگرفت كه با دخالت و راهنمایی مأمورین از شدت اختلاف كاسته شد.

در محل كشف جسد، خانه پیرزنی قرار داشت كه به تنهایی می‌زیست و جوانان برای ارتباط جنسی با زنان غریبه به آن خانه می‌آمدند و به صاحب خانه در قبال جا و مكان پول می‌دادند. پیرزن، جسد را شناسایی كرد و اعلام داشت این زن به اتفاق جوانی میانسال برای ایجاد رابطه به خانه من در طبقه دوم آمدند كه خروج جوان را دیدم و بعد از نیم ساعت با جسد زن مواجه شدم كه به پسرم زنگ زده و ایشان جسد را به بیرون انتقال داد كه كلیه افرادی كه به آن خانه تردد داشته اند شناسایی، احضار و به نحوی رفع ظن و پرونده پیرامون این قضیه و همین افراد پی جویی شد و چندین نفر زندانی شدند كه یك سال بعد قتل دوم به وقوع پیوست.

ساعت شانزده مورخه فوق، پرونده قتل بانوی موصوف به این پلیس واصل شد كه در تحقیقات به عمل آمده مشخص شد، مقتوله در منطقه كشتارگاه شهرستان ارومیه ساكن و در انباری واقع در مجاورت خانه مسكونی خود از سوی قاتل پس از تجاوز به قتل رسیده و طلاجات مقتوله نیز به سرقت رفته است.

اولین مظنون پسر وی و دومین مظنون دامادش بود و این گمان می‌رفت كه آنان به دلیل فساد اخلاقی از سوی آنها به قتل رسیده است. ولی با قرائن و دلایل محكمه پسند از آنها رفع ظن شد. این بار نیز هوا شدیداً بارانی بود. در میانه تحقیقات با وقوع قتل سوم و احراز كامل زنجیره ای بودن قتل ها پرونده به صورت جدی پیگیری شد.

در مورخه فوق پرونده بانوی مصوف از سوی بازپرسی شعبه ٥ دادسرا به این پلیس واصل شد. در تحقیقات به عمل آمده مشخص شده بود كه مقتوله در خانه خالی از سكنه و تازه احداث یكی از بستگان نزدیك خود، زندگی می كرد.

این خانه در منطقه دیگاله شهرستان ارومیه واقع بود كه به لحاظ حضور صاحب خانه (فامیل زن مقتول) در شهرستان دیگر امورات محل مذكور برای اجاره دادن به مقتوله واگذار شده بود. این زن از سوی قاتل به قتل رسیده و طلاجات وی به سرقت رفته بود. هوا سرد و برفی بوده و همه مقتوله را زنی پاكدامن معرفی می كردند.

نامبرده داماد و عروس داشته و سنش بالای ٥٠ سال بوده. (این قتل نیز از نظر سن با قتل دوم مشابه بود) خانواده او سالم بودند. در محل جنایت كه آثاری از قتل باقی نمانده بود و صرفاً پارگی گوش و سرقت طلاجات به كارآگاهان نشان می داد كه جنایتی به وقوع پیوسته است.

خلاصه سه پرونده و شرح ماوقع و تشابهات آنها و دستگیری متهم با توجه به وقوع تعداد سه فقره قتل عمده زنان میانسال و احصا سریالی بودن آنها در شهرستان ارومیه در بررسی های به عمل آمده مشخص شد تمامی قربانیان پس از ارتباط جنسی با خفه كردن به قتل رسیده اند و طلاجات آنها به سرقت رفته و نقطه تلافی و ارتباط آنان با مجرم در خیابان عطایی ارومیه بوده است.

با توجه به حساسیت موضوع برای جلوگیری از تكرار موارد مشابه و تشویق اذهان عمومی، گروه تخصصی از كارآگاهان جنایی مجرب تشكیل شد و اكیپ ها با پوشش های مناسب در منطقه مذكور به صورت مستمر و مداوم در محل اعلامی به مراقبت پرداختند. زیر نظر گرفتن افراد مظنون به اتهام در نهایت قاتل خلیل سابقه دار در خیابان عطایی شناسایی و موقع دستگیری پا به فرار گذاشت و علی رغم دویست متر فرار در خیابان پر از خودرو، مأموران با سماجت او را دنبال و دستگیر كردند.

در بازرسی بدنی وی لیست اسامی چند زن با شماره تلفن آنها كشف شد كه در بررس یهای بعدی مشخص شد، جملگی آنها مابین ٤٥ و ٥٥ ساله بودند و اكثراً بیوه بوده یا شوهر صیغه ای داشتند و در خانه خودشان گاهی با متهم دستگیر شده رابطه جنسی برقرار كرده بودند. نامبرده در تحقیقات از خود مقاومت نشان می داد. او در فاصله زمانی قتل اول تا دوم در سلماس به اتهام تجاوز به یك دختر دستگیر و زندانی شده بود. وی مجرد و عاری از هرگونه اعتیاد به مواد مخدر، سیگار و مشروبات الكلی بود.

پدرش چندین سال بود كه خانه را ترك و به تركیه رفته و این فرد نان آور خانه بود. مأموران به مدت ٤٨ ساعت از وی تحقیق كرده و او مقاومت نشان می داد. با توجه به داشته های مأمورین، مادرش دستگیر شد و او در بدو تحقیقات اذعان داشت كه پسرش در سه مرحله برای فروش به او طلاجات داده بود. مالخرها شناسایی و فیلم ها استخراج شد كه متهم بعد از مواجهه با مستندات به جنایت های ارتكابی به شرح ذیل اعتراف كرد:

اقرار به قتل خانم جواهر:
از حدود چند سال قبل و زمانی كه در بازار ارومیه در یك مغازه به عنوان كارگر مشغول بودم، مقتوله را كه از مشتریان آن مغازه بود، می‌شناختم. در سال گذشته با نامبرده به منظور ایجاد رابطه نامشروع چند بار ملاقات كرده و حتی با همدیگر در چند نوبت نیز به گردش به سطح شهر رفتیم و در روز قتل پس از ملاقات با وی در خیابان امام به اتفاق همدیگر به منزلی در بلوار ١٧ شهریور كه مقتوله به آنجا تردد داشت و من تا آن زمان به آن محل نرفته بودم با هدف ایجاد رابطه جنسی رفتیم در قبال استفاده از آن محل، مبلغ ١٠ هزار تومان به مالك خانه كه پیرزنی عینكی بود دادم.

پس از برقراری رابطه جنسی با مقتوله در اتاقی واقع در طبقه بالای خانه در فرصت پیش آمده ، وی را با دست خفه كرده و اقدام به سرقت گوشواره، انگشتر و ٤٥ هزار تومان وجه نقد او كردم، بلافاصله محل را ترك كرده و طلاهای مسروقه را به مادرم دادم تا آنها را بفروشد.

اقرار به قتل بانو:
١٣٨٨ با توجه به آشنایی قبلی با مقتوله با وی از طریق تلفن همگانی تماس  گرفتم و به نشانی محل سكونت او واقع در منطقه كشتارگاه ارومیه رفتم. سپس با راهنمایی او به یك انباری جنب منزلش وارد شدیم و پس از برقراری رابطه جنسی، او را خفه كرده و تعداد ٦ عدد النگوی او را به سرقت بردم و پس از ترك محل، طلاجات را در اختیار مادرم برای فروش گذاشتم.

اقرار به قتل زهرا:
از یك سال قبل با مقتوله در خیابان عطایی ارومیه آشنا شده بودم و گاه با او در ارتباط تلفنی بودم. در ماه های اخیر نیز چندین نوبت با او ملاقات حضوری داشتم. با هم در سطح شهر به گردش می رفتیم. ما اكثراً در جلوی بانك تجارت در خیابان عطایی با هم ملاقات می كردیم و در طول مدت آشنایی به دلیل اینكه محل امنی برای ایجاد رابطه جنسی در اختیار نداشتیم با هم در تماس جنسی نبودیم اما مقتوله كلید خانه تازه احداث و خالی از سكنه یكی از بستگان خود را در منطقه دیگاله شهرستان ارومیه در اختیار داشت. در نتیجه به اتفاق هم برای برقراری رابطه با كرایه كردن یك تاكسی به آن خانه رفتیم.

خانه خالی از سكنه بود و بعد از برقراری رابطه وی را با بازوانم خفه كردم به گونه ای كه اثر دستانم روی گلوی او باقی نماند. سپس اقدام به سرقت تعداد سه عدد النگو و یك عدد انگشتر و گوشواره او كردم و طلاجات مسروقه را برای فروش تحویل مادرم دادم؛ بعد از اعتراف متهم به قتل و فروش طلاجات او به همراه مادرش كه تصویر او هم در موقع فروش طلاجات در زرگری مدنظر ضبط شده بود. روانه زندان شدند.

اخبار حوادث - باشگاه خبرنگاران

 


ویدیو مرتبط :
مستند " تجاوز جنسی به زنان در اردوگاه اشرف "

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

علت سکوت زنان در برابر تجاوز جنسی چیست



تجاوز جنسی,خشونت علیه زنان,علت سکوت زنان دربرابرتجاوز جنسی

علت سکوت زنان در برابر تجاوز جنسی چیست

رابعه موحد در یادداشتی به «بهار» نوشت: فرهنگ ما می‌گوید حتی در خشونت علیه زنان، باز هم زنان مقصر هستند و همین اتهام‌ها دلیلی بر سکوت، حتی درباره تجاوز جنسی می‌شود. قربانی به جای درمان و کمک گرفتن و حمایت‌های لازم با احساس شرم و بی‌ارزشی حاصل از عمل ناسالم فردی دیگر به کنج رانده می‌شود.

 فرهنگ «تمکین پسند» ما با این‌که عمر زیادی کرده است، اما همچنان استخوان‌دار و قوی، خود را بر زندگی ما زنان تحمیل می‌کند و توازنی ظاهری بر فضای خانواده حاکم می‌کند که هم زن و هم مرد باور کنند، شیوه ازلی و ابدی زندگی مشترک همین بوده و خواهد بود. استفاده از نیرو و توان جسمانی برای مهار کردن و تابع کردن زنان برای ادامه سلطه‌پذیری، شیوه‌ای آشنا و مورد قبول برای ما بوده است.

 

در چنین موقعیتی خشونت پر و بال می‌گشاید و هنجارها و فشارهای اجتماعی در صدد پوشاندن لباس موقر و تحسین‌برانگیز بر قامت خشونت‌پذیری، سکوت می‌کنند و خشونت به جنبه‌خصوصی و پنهان زندگی خانوادگی زنان، انتقال می‌یابد و نام بزرگواری و استقامت به خود می‌گیرد. در حالی‌که عوارض و عواقب جبران‌ناپذیر آن هرگز، پنهان و شخصی نمی‌ماند و فرد خشونت‌دیده به طرق مختلف به صورت خودآگاه و ناخودآگاه در پی جبران و ترمیم جسم و روح خود برخواهد آمد که البته منشاء آسیب‌های اجتماعی و فردی می‌شود.

 

ابتلا به انواع اختلالات روانی و روان‌تنی و اختلالات رفتاری، بی‌شک دامن‌گیر افراد خشونت‌دیده می‌شود و صد البته در کسانی که با سکوت سپری می‌کنند بیشتر و عمیق‌تر خواهد بود. سکوت در برابر خشونت‌ها، اعم از خشونت‌های خیابانی و خانگی، از طرفی به اعتماد به نفس پایین و احساس بی‌ارزشی فرد منجر می‌شود از طرف دیگر هم این پذیرش و سکوت در برابر آن، ناشی از ناباوری نسبت به جایگاه و ارزش واقعی خویش است.

 

علت سکوت و پنهان کردن خشونت‌هایی که علیه زنان صورت می‌گیرد، شرم‌زدگی و ترس از متهم شدن فرد قربانی است و این‌که قربانی خشونت، بیشتر از فرد متجاوز مورد تحقیر و آزار قرار می‌گیرد. مانند تحقیر و متهم کردن دختر جوانی که مورد بدرفتاری مرد مهاجمی قرار گرفته است.

 

به این ترتیب بلافاصله او به جای حمایت و درمان، مورد هجوم قضاوت‌ها وسرزنش‌ها قرار می‌گیرد، زیرا فرهنگ ما می‌گوید حتی در خشونت علیه زنان، باز هم زنان مقصر هستند و همین اتهام‌ها دلیلی بر سکوت، حتی درباره تجاوز جنسی می‌شود. قربانی به جای درمان و کمک گرفتن و حمایت‌های لازم با احساس شرم و بی‌ارزشی حاصل از عمل ناسالم فردی دیگر به کنج رانده می‌شود. آیا روند زندگی چنین فردی در مسیر نرمال و صحیح‌اش خواهد بود؟

 

فرهنگ اعتراض به خشونت و دادخواهی باید در جامعه ما نیز در لابه‌لای دروس دانش‌آموزان گنجانده شود تا همه افراد خشونت‌دیده مخصوصا زنان بتوانند بدون هراس از محکومیت خویش، بدون آن‌که عوارض آن به معضلی همگانی تبدیل شود، به مداوا و ترمیم جراحت خود بپردازند. زمانی که فردی به آن درجه از خودآگاهی نرسیده باشد که خشونت دیدن خود را نه از حقارت خود بلکه از خشونت‌گرایی دیگری ببیند، خود را همواره عاملی از عوامل انحراف اخلاقی مردان دیده و مقصر خواهد پنداشت و در صورت بروز حوادثی مرگبار سکوت و پنهان‌کاری پیشه می‌کند.

 

سکوت و شرمندگی در برابر خشونت و تجاوز به معنی قبول عامل و مقصر بودن خود است و صدماتی به مراتب عمیق‌تر از خود عمل خشونت‌بار به همراه خواهد داشت. جالب است یادآوری کنم که چنین تفکری حتی در غرب هم هنوز به چشم می‌خورد هرچند قوانین اجتماعی و مدنی از خشونت‌دیده دفاع می‌کند ولی هنوز کسانی هستند که قربانی شدن سکوت خویش را به برملا شدن آن ترجیح می‌دهند حتی اگر مرتب از همسران خود کتک خورده و مورد ضرب و شتم قرار بگیرند./نامه