انتخاب جراح بینی - بهترین جراح بینی 
عکس: استهلال ماه مبارک رمضان 
عکس: ارزش تیم های حاضر در یورو 2016 اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قتل برای نرفتن به مرکز ترک اعتیاد
جوانی معتاد که برای فرار از دست همراهانش مرتکب قتل شده بود، بعد از بازداشت اعتراف کرد چون نمی‌خواست در مرکز ترک اعتیاد بستری شود، چنین جنایتی را انجام داد.
کارآگاهان جنایی استان فارس بعد از اینکه از وقوع قتل باخبر شدند، به محل حادثه رفتند و مشاهده کردند مردی جوان که رانندگی یک خودرو را برعهده داشت، با ضربات چاقو کشته شده است. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، دو مردی که شاهد جنایت بودند تحت بازجویی قرار گرفتند و هویت قاتل را فاش کردند.
آنها گفتند: «قاتل جوانی معتاد به نام حسن است. پدر او با من تماس گرفت و ضمن بیان مشکلات فرزندش از ما خواست وی را به کمپ ببریم. روز حادثه به خانه این جوان رفتیم اما او به سمتمان حمله‌‌ور شد و سعی کرد ما را بزند. با هر زحمتی بود او را به‌زور سوار خودرو کردیم و به راه افتادیم. راننده از اقوام ما بود و برای کمک آمده بود اما حسن در میان راه برای اینکه بتواند فرار کند، با چاقو حمله کرد و او را زد؛ بعد هم به‌سرعت پا به فرار گذاشت.
این اتفاق به‌حدی سریع رخ داد که ما نتوانستیم واکنشی نشان بدهیم و کاملا شوکه شده بودیم». مأموران بعد از گرفتن مشخصات متهم به جست‌وجو برای یافتن او پرداختند و بالاخره با توجه به سرنخ‌های موجود توانستند جوان فراری را بازداشت کنند. حسن وقتی تحت بازجویی‌های تخصصی قرار گرفت مسئولیت قتل را پذیرفت و گفت: «پدرم برای انتقال من به کمپ از فامیل کمک خواسته بود.
هرچه مقاومت کردم، فایده‌ای نداشت و آنها مرا به‌زور سوار ماشین کردند. آن‌موقع بود که چاقویی را که همراه داشتم بیرون کشیدم و با آن ضربه‌ای به راننده زدم البته قصد نداشتم او را بکشم و فقط می‌خواستم زخمی‌اش کنم تا بتوانم از دست آنها فرار کنم. بعد از فرار، چند‌ساعتی در خیابان‌ها سرگردان بودم تا اینکه عاقبت دستگیر شدم و آن زمان بود که فهمیدم راننده جان باخته است». پرونده این جوان در اختیار مقام قضائی قرار گرفت و او در حضور بازپرس نیز اظهاراتش را تکرار کرد. سپس با قرار بازداشت روانه زندان شد تا پرونده مراحل قانونی را طی کند.
ویدیو مرتبط :
بهترین روش درمان قطعی اعتیاد و مرکز ترک اعتیاد
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قتل در مرکز ترک اعتیاد
سه مرد که متهم هستند جوانی معتاد را برای ترک مواد‌ِمخدر به کمپ برده‌اند و به قتل رسانده‌اند، پای میز محاکمه رفتند.
به گزارش شرق، این پرونده با شکایت خانواده پسر جوان به‌نام کامبیز، به جریان افتاد. آنها به پلیس گزارش دادند روز قبل از گم‌شدن کامبیز شخصی به‌نام رامین به خانه‌شان رفته و گفته بود کامبیز را برای ترک اعتیاد به کمپی منتقل کرده است.
او از آنها درخواست کرد نامه‌ای را امضا کنند، اما خانواده کامبیز وقتی برای دیدار او رفتند، متوجه شدند وی در کمپ نیست و بعد هم خبر دادند در بیمارستان در اثر خفگی جانش را از دست داده است. با توجه به این شکایت، تحقیقات آغاز شد و مأموران رئیس کمپ، رامین و مدیر کمپ را بازداشت کردند.
در تحقیقات مشخص شد این سه نفر برای راضی‌کردن کامبیز به ترک اعتیاد، او را به درختی بسته‌اند و مجاری تنفسی‌اش را با آب پر کرده‌اند که همین کار باعث مرگش شده است. با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای رامین، به اتهام قتل و دو متهم دیگر، با عنوان معاونت در قتل و بازداشت غیرقانونی پرونده به شعبه ٧٤ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد.
روز گذشته بعد از اینکه نماینده دادستان از کیفرخواست علیه سه متهم دفاع کرد، مادر و پدر مقتول در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند.
مادر مقتول گفت: کامبیز اعتیاد داشت و ما این را می‌دانستیم، اما درخواستی برای اینکه در کمپ بستری شود از کسی نکرده بودیم. یک روز پسرم به خانه نیامد و بعد رامین به ما گفت او برای ترک اعتیاد به کمپی رفته و آنجا بستری است و از ما خواست نامه‌ای را امضا کنیم. ما هم قبول کردیم، بعد برای دیدار پسرمان به کمپ رفتیم، اما هر کاری کردیم، به ما اجازه ملاقات ندادند و بعد از بیمارستان تماس گرفتند و خبر دادند او فوت شده است. سپس رامین، متهم ردیف‌اول، در جایگاه حاضر شد.
او که خود پیش‌از‌این معتاد بود، گفت: بعد از ترک اعتیاد تصمیم گرفتم به معتادان دیگر کمپ کنم و به مرکزی که خودم در آنجا ترک کرده بودم، رفت‌و‌آمد داشتم. کامبیز را به زور برای ترک بردم، اما یک روز بعد فرار کرد. من هم او را پیدا کردم و دوباره به کمپ بازگرداندم.
با دو متهم دیگر او را به درخت بستیم و طناب‌پیچ کردیم و کتکش زدیم و بعد هم من آب را روی بینی و دهانش گرفتم که کمی بی‌حال شد. چند دقیقه‌ای گذشته بود که یکی از معتادان کمپ به ما گفت حال کامبیز خوب نیست. می‌خواستیم به اورژانس خبر بدهیم که مدیر کمپ گفت دیر می‌شود و خودمان او را به بیمارستان رساندیم، اما در بیمارستان گفتند او فوت شده است.
هیأت قضات با پایان دفاعیات هر سه متهم، برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.
اخبار حوادث - شرق
