اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قتل برای نجات از بدهی



 

شرق: مرد مغازه‌دار برای اینكه از بدهكاری نجات پیدا كند، صاحب یك كارگاه طلاسازی را به قتل رساند و دست به سرقت زد. كارآگاهان جنایی پلیس آگاهی تبریز چند روز قبل مطلع شدند، مردی زرگر در كارگاهش به قتل رسیده است. آنها بعد از حضور در محل حادثه، جنازه مقتول 52 ساله به نام «علیرضا» را در حالی مشاهده كردند كه آثار ضربات متعدد چاقو بر پیكرش مشهود بود. كارآگاهان در همان بدو تحقیقات متوجه شدند، مقتول پیش از مرگ سعی كرده بود با انگشتان آغشته به خون نام فردی را بنویسد. این موضوع نشان می‌داد علیرضا قاتل را می‌شناخت و تلاش داشت هویت وی را برای پلیس آشكار كند ماموران با بررسی دقیق نوشته نامفهوم فهمیدند منظور مقتول نوشتن نام «ناصر» یا «نادر» بود. از سوی دیگر آثار موجود در صحنه جرم گواهی می‌داد، این قتل با انگیزه سرقت به وقوع پیوسته است. در ادامه پیرامون نام‌های ناصر و نادر از آشنایان و برادران مقتول پرس‌وجو و چند نفر با نام ناصر از بین آشنایان مقتول شناسایی شد و ادامه تحقیقات احتمال ارتكاب قتل توسط یكی از مظنونان را كه یك مغازه‌دار در نزدیكی كارگاه علیرضا بود، تقویت كرد. كارآگاهان فهمیدند این مظنون 42 ساله روز حادثه برای دقایقی در محل كسبش حضور داشت اما بعد آنجا را ترك كرد. ماموران وقتی به خانه ناصر رفتند، متوجه شدند او روز حادثه همراه خانواده‌اش سوار بر خودروی شخصی از آنجا خارج شده است. با فعال شدن گشت‌های پلیس آگاهی خودرو مظنون در نزدیكی محل سكونت وی به صورت بدون سرنشین پیدا و آثار انگشتان آغشته به خون ناصر در آن مشاهده شد. افسران جنایی سپس فهمیدند برخی از بستگان ناصر از ماجرای قتل اطلاع دارند. در ادامه همسر این مرد شناسایی شد و ماموران توانستند با راهنمایی وی بخشی از طلا و جواهرات و مبلغی از پول‌های مسروقه را پیدا كنند. با ادامه یافتن تلاش‌ها برای دستگیری متهم سرانجام با انجام كارهای تحقیقاتی محل اختفای وی در یكی از انبارهای آرد در جاده تبریز ـ تهران شناسایی و وی دستگیر و در بازرسی از او مقداری وجه نقد و چك و طلاجات مسروقه كشف شد. سرهنگ قنبر مداحی، رییس پلیس آگاهی استان آذربایجان‌شرقی با تایید این خبر گفت: «جمعا شش كیلو طلا و جواهر، مبلغ 128‌میلیون ریال وجه نقد و سه قطعه چك از قاتل كشف شد و او در تحقیقات پلیسی و قضایی به جرمش اعتراف كرد و با صدور قرار روانه زندان شد.»این مقام انتظامی تصریح كرد: «بررسی‌ها نشان می‌دهد علت قتل بلند پروازی خانواده قاتل بود كه بدهی‌های هنگفتی را به وی تحمیل كرد و قاتل برای رهایی از بدهی‌ها و رسیدن به پول، دست به چنین جنایت هولناكی زد.».... / خبر گزاری : خبر فارسی


ویدیو مرتبط :
ایجاد بازار بدهی به منظور تعیین بدهی های دولت

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

بدهی میلیونی، انگیزه قتل هولناک معلم بی‌گناه



بدهی میلیونی، انگیزه قتل هولناک معلم بی‌گناه

جوان جنایتکار وقتی دید قادر نیست چک‌هایی را که در ازای خرید خودرو به معلم جوان داده بود، پاس کند، نقشه قتل او را طراحی کرد. 

 



اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

اخبار حوادث - به گزارش همشهری شامگاه 18شهریور امسال زن جوانی با مرکز فوریت‌های پلیسی 110تبریز تماس گرفت و خبر از ناپدید‌شدن مرموز همسرش داد. او گفت: بعد از ظهر دیروز شوهرم برای انجام کاری از خانه خارج شد و قول داد شب که به خانه برگشت برای صرف شام به رستوران برویم اما چند ساعت بعد از رفتنش موبایلش خاموش شد و هر چه تلاش کردم نتوانستم با او تماس بگیرم. وقتی شب شد و او به خانه برنگشت، نگرانی‌ام بیشتر شد و با کمک اعضای خانواده همه جا را دنبال او گشتیم اما اثری از وی پیدا نکردیم. حالا هم احتمال می‌دهم که بلایی سر شوهرم آمده باشد. 

با اظهارات زن جوان تحقیقات برای یافتن ردی از مرد گمشده شروع شد. بررسی‌ها نشان می‌داد این مرد، معلم یکی از مدارس شهر است که بعد از‌ظهرها در یک نمایشگاه فروش اتومبیل کار می‌کرد. مأموران راهی نمایشگاه شدند اما در تحقیق از آنجا نیز نتیجه‌ای نگرفتند. از آنجا که مرد جوان آخرین بار سوار بر خودروی سمندش از خانه خارج شده بود، شماره پلاک خودروی او به همه تیم‌های گشت پلیس مخابره شد اما با گذشت چند روز اثری از او و ماشینش به‌دست نیامد. 

مأموران که در پرس و جو از خانواده معلم جوان متوجه شده بودند او هیچ مشکل خانوادگی و دلیلی برای فرار از خانه نداشته است، حدس زدند که وی قربانی جنایتی شوم شده و بررسی‌های خود را روی این فرضیه متمرکز کردند. 23روز از ماجرا گذشته بود که نخستین سرنخ پرونده به‌دست آمد. این سرنخ را همسر معلم جوان در اختیار مأموران قرار داد. او که مدعی بود ماشین همسرش را پیدا کرده است به مأموران گفت: شوهرم وقتی ناپدید شد تعدادی چک در وجه حامل در خانه داشت. از آنجا که موعد چک‌ها سر رسیده بود، با هماهنگی قاضی پرونده به بانک رفتم تا آنها را وصول کنم اما در حساب صاحب چک پولی نبود. 

شماره تلفن صاحب چک را از بانک گرفتم و به او زنگ زدم. وی که از همه جا بی‌خبر بود به من گفت که چک هایش را به‌عنوان ضمانت به پسری به نام همایون داده بود و قرار نبود او چک‌ها را خرج کند. وقتی فهمیدم که همایون چک‌ها را در ازای خرید ماشین به شوهرم داده بود، با وی تماس گرفتم اما گوشی را برنداشت. نشانی محل کارش را در یکی از گاراژهای شهر گرفتم و راهی آنجا شدم. در آنجا دو خودروی سمند و پژو پارک شده و روی آنها چادر کشیده شده بود. چادر را که کنار زدم، ماشین سمند شوهرم را شناختم. با اینکه سمند پلاک نداشت اما عینکی که روی داشبورد ماشین بود توجهم را جلب کرد. خودم چند وقت قبل این عینک را برای شوهرم خریده بودم. با پیدا کردن ماشین او، تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس خبر دهم. مأموران بعد از حضور در گاراژ و پیدا کردن خودروی معلم ناپدید شده، همایون را به‌عنوان نخستین مظنون پرونده دستگیر کردند. او در همان بازجویی‌های اولیه پرده از راز جنایتی هولناک برداشت و گفت: چند وقت‌قبل از معلم جوان یک ماشین به‌صورت چکی خریدم اما پولی نداشتم که چک هایم پاس شود. از طرفی او برای دریافت طلبش مدام با من تماس می‌گرفت. چون پولی برای پرداختن به وی نداشتم تصمیم به قتل او گرفتم. 

وی ادامه داد: مقتول به‌خاطر خرید و فروش ماشین همیشه با خودش پول حمل می‌کرد و من این موضوع را می‌دانستم. با دو نفر از دوستانم نقشه قتل معلم جوان و سرقت پول‌های او را کشیدیم و این در حالی بود که تصور می‌کردم با قتل او می‌توانم از شر چک‌هایم خلاص شوم. روز حادثه با او تماس گرفتم و گفتم یک ماشین مناسب برای فروش پیدا کرده‌ام. او با شنیدن تعریف‌های من، از همه جا بی‌خبر برای دیدن ماشین قرار گذاشت. از او خواستم به مغازه‌ام بیاید تا از آنجا به سراغ دوستم برویم. وقتی آمد از او سراغ چک‌هایم را گرفتم اما گفت که چک‌ها همراهش نیست. 

همان لحظه دوستانم که در مغازه مخفی شده بودند بیرون آمدند و بعد از اینکه کرکره را پایین کشیدیم، با چسب دهانش را بستیم. جیب‌های او را گشتیم اما هیچ کدام از چک‌ها را پیدا نکردیم. چون می‌دانستیم که درصورت رها‌کردن وی، از سوی پلیس دستگیر می‌شویم، تصمیم گرفتیم او را به قتل برسانیم. منتظر ماندیم تا هوا تاریک شود و بعد معلم جوان را به داخل ماشین منتقل کردیم و وارد جاده‌ای شدیم که به خارج از شهر منتهی می‌شد. حدود 80کیلومتر که رفتیم به جاده‌ای خاکی رسیدیم و همانجا با طناب وی را خفه کردیم. سپس جسدش را داخل چاهی در آن حوالی انداختیم و روی دهانه چاه را پوشاندیم. پس از آن ماشینش را سرقت کردیم و از محل دور شدیم. 

سرهنگ مداحی، رئیس پلیس آگاهی استان آذربایجان شرقی با بیان این خبر گفت: با اعترافات مرد جوان، تحقیقات برای دستگیری همدستان او آغاز شد. بررسی‌ها نشان می‌داد که دو متهم دیگر پرونده چند روز قبل‌ به اتهام سرقت بازداشت شده بودند.

با انتقال آنها به اداره آگاهی، هر دو متهم به شرکت در قتل معلم جوان اعتراف کردند و با اطلاعاتی که در اختیار پلیس قرار داده بودند، جسد مقتول پیدا شد و در اختیار خانواده‌اش قرار گرفت. متهمان سپس به بازسازی صحنه جنایت پرداختند و با صدور قرار بازداشت راهی زندان شدند./همشهری