اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
قاتل: پدرم کتکم می زد، او را کشتم!
شکنجه در دوران کودکی، ممانعت از تحصیل و مخفیکردن اصالت افغان، انگیزهای بود که پسر جوان برای قتل پدرش مطرح کرد.
روزنامه شرق: شکنجه در دوران کودکی، ممانعت از تحصیل و مخفیکردن اصالت افغان، انگیزهای بود که پسر جوان برای قتل پدرش مطرح کرد.
این قتل سال ٨٩ اتفاق افتاد و وقتی مأموران پلیس باخبر شدند دو نفر در یک گاوداری کشته شدهاند، تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و متوجه شدند یکی از مقتولان افغان و دیگری ایرانی است و با ضرباتی که بر سرشان وارد شده به قتل رسیدهاند، وقتی روابط خانوادگی و دوستانه این مقتولان بررسی شد، مشخص شد مرد افغان که محمد نام دارد روابط خانوادگی سردی داشته و با فرزندانش بهویژه پسرش مشکلاتی داشته است.
زمانی که رامین پسر جوان بازداشت شد اعتراف کرد با همدستی دو دوستش، پدرش و صاحبکار او را کشته و این کار را کرده تا از پدرش انتقام بگیرد. رامین در بازجوییها گفت: «میخواستم فقط پدرم را بکشم، اما زمانی که صاحبکارش که مردی ایرانی است آمد و ما را دید، او را هم با چکش زدم و کشتم بعد هم با دوستانم فرار کردیم».
با توجه به اینکه رامین هر دو فقره قتل را پذیرفته بود، کریم متهم ردیف سوم با وثیقه آزاد شد، اما دو متهم دیگر در بازداشت بودند تا اینکه رامین اعترافاتش را تغییر داد و گفت ضارب مرد ایرانی کریم است، او گفت: خودم پدرم را کشتم، اما وقتی صاحبکارش آمد و ما را دید، کریم برای مخفیکردن هویتمان او را با ضربات چکش به قتل رساند.
این گفتهها را متهم ردیف دوم که هومن نام دارد هم تأیید کرد؛ او گفت: «من و کریم برای کمک رفته بودیم، اما کریم وقتی مرد ایرانی را دید، ترسید او را هم به قتل رساند. اگر من را آزاد کنید میتوانم کریم را که حالا با وثیقه آزاد شده و فرار کرده است برایتان پیدا کنم».
هرچند هومن آزاد شد، اما نتوانست کریم را پیدا کند و پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام دو فقره قتل عمدی به دست رامین و معاونت در قتل برای دو متهم دیگر به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان جزئیات قتل را توضیح داد و خواستار صدور حکم قانونی شد، خانواده مرد ایرانی در جایگاه قرار گرفتند و گفتند قاتل هرکس که باشد باید قصاص شود.
آنها خواستار قصاص رامین شدند سپس نوبت به خانواده رامین رسید؛ خواهر او که تنها ولیدم بود، اعلام گذشت کرد و گفت: پدرمان در خانه ما را شکنجه میکرد هیچ توجهی به ما نمیکرد و فقط وقتی عصبانی بود به سراغمان میآمد و کتمان میزد، مادرمان ایرانی و پدرمان افغان بود، اما این موضوع را از ما پنهان کرده بودند.
وقتی نوبت به رامین رسید، اتهام قتل پدرش را قبول و اتهام قتل مرد ایرانی را رد کرد و گفت: از وقتی بچه بودم پدرم من را کتک میزد، من را با سیگار و سیخ داغ میسوزاند و آزارم میداد من خیلی ناراحت بودم و نمیخواستم این وضعیت را تحمل کنم؛ تصمیم گرفتم درس بخوانم، اما پدرم مخالفت کرد و اجازه نداد به مدرسه بروم، میگفت درس به درد نمیخورد. ١٥ساله بودم که فهمیدم پدر و مادرم به ما دروغ گفتهاند و پدرم افغان است.
من از ازدواج مادرم با شخصی که خودش را پدر من مینامید ناراحت بودم و سر این موضوع هم با مادرم دعوا کردم. بعد تصمیم گرفتم انتقام همه رفتارهایی که پدرم با من و خواهرم کرده از او بگیرم؛ به دوستانم هومن و کریم گفتم کمکم کنند. آنها هم قبول کردند با هم وارد گاوداری شدیم، من خودم پدرم را با چوب و چکش کشتم، اما وقتی مرد گاودار آمد و ما را دید دوستم کریم گفت ممکن است موضوع لو برود و او را هم به قتل رساند.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا در ابتدا به هر دو فقره قتل اعتراف کرد، گفت: دوستانم به من کمک کرده بودند و من نمیخواستم آنها گرفتار شوند. وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او گفتههای رامین درباره قتل را تأیید کرد و گفت ضارب مرد ایرانی، کریم بوده است. متهم ادامه داد: ما قصد داشتیم کمک کنیم رامین از پدرش انتقام بگیرد، نه اینکه کسی دیگر را بکشیم. بعد از پایان دفاعیات متهم، هیأت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
این قتل سال ٨٩ اتفاق افتاد و وقتی مأموران پلیس باخبر شدند دو نفر در یک گاوداری کشته شدهاند، تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و متوجه شدند یکی از مقتولان افغان و دیگری ایرانی است و با ضرباتی که بر سرشان وارد شده به قتل رسیدهاند، وقتی روابط خانوادگی و دوستانه این مقتولان بررسی شد، مشخص شد مرد افغان که محمد نام دارد روابط خانوادگی سردی داشته و با فرزندانش بهویژه پسرش مشکلاتی داشته است.
زمانی که رامین پسر جوان بازداشت شد اعتراف کرد با همدستی دو دوستش، پدرش و صاحبکار او را کشته و این کار را کرده تا از پدرش انتقام بگیرد. رامین در بازجوییها گفت: «میخواستم فقط پدرم را بکشم، اما زمانی که صاحبکارش که مردی ایرانی است آمد و ما را دید، او را هم با چکش زدم و کشتم بعد هم با دوستانم فرار کردیم».
با توجه به اینکه رامین هر دو فقره قتل را پذیرفته بود، کریم متهم ردیف سوم با وثیقه آزاد شد، اما دو متهم دیگر در بازداشت بودند تا اینکه رامین اعترافاتش را تغییر داد و گفت ضارب مرد ایرانی کریم است، او گفت: خودم پدرم را کشتم، اما وقتی صاحبکارش آمد و ما را دید، کریم برای مخفیکردن هویتمان او را با ضربات چکش به قتل رساند.
این گفتهها را متهم ردیف دوم که هومن نام دارد هم تأیید کرد؛ او گفت: «من و کریم برای کمک رفته بودیم، اما کریم وقتی مرد ایرانی را دید، ترسید او را هم به قتل رساند. اگر من را آزاد کنید میتوانم کریم را که حالا با وثیقه آزاد شده و فرار کرده است برایتان پیدا کنم».
هرچند هومن آزاد شد، اما نتوانست کریم را پیدا کند و پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام دو فقره قتل عمدی به دست رامین و معاونت در قتل برای دو متهم دیگر به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان جزئیات قتل را توضیح داد و خواستار صدور حکم قانونی شد، خانواده مرد ایرانی در جایگاه قرار گرفتند و گفتند قاتل هرکس که باشد باید قصاص شود.
آنها خواستار قصاص رامین شدند سپس نوبت به خانواده رامین رسید؛ خواهر او که تنها ولیدم بود، اعلام گذشت کرد و گفت: پدرمان در خانه ما را شکنجه میکرد هیچ توجهی به ما نمیکرد و فقط وقتی عصبانی بود به سراغمان میآمد و کتمان میزد، مادرمان ایرانی و پدرمان افغان بود، اما این موضوع را از ما پنهان کرده بودند.
وقتی نوبت به رامین رسید، اتهام قتل پدرش را قبول و اتهام قتل مرد ایرانی را رد کرد و گفت: از وقتی بچه بودم پدرم من را کتک میزد، من را با سیگار و سیخ داغ میسوزاند و آزارم میداد من خیلی ناراحت بودم و نمیخواستم این وضعیت را تحمل کنم؛ تصمیم گرفتم درس بخوانم، اما پدرم مخالفت کرد و اجازه نداد به مدرسه بروم، میگفت درس به درد نمیخورد. ١٥ساله بودم که فهمیدم پدر و مادرم به ما دروغ گفتهاند و پدرم افغان است.
من از ازدواج مادرم با شخصی که خودش را پدر من مینامید ناراحت بودم و سر این موضوع هم با مادرم دعوا کردم. بعد تصمیم گرفتم انتقام همه رفتارهایی که پدرم با من و خواهرم کرده از او بگیرم؛ به دوستانم هومن و کریم گفتم کمکم کنند. آنها هم قبول کردند با هم وارد گاوداری شدیم، من خودم پدرم را با چوب و چکش کشتم، اما وقتی مرد گاودار آمد و ما را دید دوستم کریم گفت ممکن است موضوع لو برود و او را هم به قتل رساند.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا در ابتدا به هر دو فقره قتل اعتراف کرد، گفت: دوستانم به من کمک کرده بودند و من نمیخواستم آنها گرفتار شوند. وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او گفتههای رامین درباره قتل را تأیید کرد و گفت ضارب مرد ایرانی، کریم بوده است. متهم ادامه داد: ما قصد داشتیم کمک کنیم رامین از پدرش انتقام بگیرد، نه اینکه کسی دیگر را بکشیم. بعد از پایان دفاعیات متهم، هیأت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.
ویدیو مرتبط :
تست بنچمارک اکسپریا زد 5، زد 3+، زد 2، زد 1 و زد سونی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قاتل: شوهرم کتکم می زد، او را کشتم!
زن جوان که پس از قتل هولناک شوهرش در مشهد، جسد او را در کف اتاق دفن کرده بود، پس از سه ماه سکوت لب به اعتراف گشود.
جام جم آنلاین: زن جوان که پس از قتل هولناک شوهرش در مشهد، جسد او را در کف اتاق دفن کرده بود، پس از سه ماه سکوت لب به اعتراف گشود.
خشم سراسر وجود سارا را فرا گرفته بود. دیگر طاقت کتک های همسرش را نداشت. از یخچال یک بسته قرص خواب آور برداشت و داخل آبمیوه حل کرد.
غلامرضا در طبقه بالا در حال استراحت بود، آبمیوه را برای او آورد. مرد جوان بی اطلاع از سرنوشت شومی که در انتظارش بود، آن را یک نفس نوشید. چند دقیقه بعد پلک هایش سنگین شد و به خواب رفت. حالا نوبت اجرای مرحله بعدی نقشه سارا بود. بچه ها در طبقه پایین در حال تماشای تلویزیون بودند. سراغ آنها رفت و صدای تلویزیون را بلند کرد.
چاقویی برداشت و به طبقه بالا برگشت. با تمام توانی که در دستانش داشت ضربه های چاقو را بر بدن همسرش وارد کرد. باید از مرگ او مطمئن می شد. به همین خاطر روسری را دور گردن او پیچید و محکم دو طرف آن را کشید.
وقتی به خودش آمد غلامرضا دیگر نفس نمی کشید. نمی دانست با جسد چه کار کند. روی آن را پوشاند و در اتاق را قفل کرد تا بچه ها متوجه ماجرا نشوند.
روز بعد پسر سیزده و دختر هشت ساله اش را به خانه پدری برد و با تهیه بیل و کلنگ به خانه بازگشت. فرش طبقه اول را جمع کرد و شروع به کندن زمین کرد. چاله ای به عمق یک متر حفر کرد. بسختی جسد را به طبقه پایین آورد و کف اتاق دفن کرد.
شروع تحقیقات
هجدهم آذر امسال، سارا با اصرارهای خواهر شوهرش مجبور شد به اداره آگاهی برود و شکایتی را در رابطه با فقدان همسرش مطرح کند. پس از این شکایت تیمی از ماموران با دستور بازپرس شعبه 808 دادسرای مشهد تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.
زن جوان در شکایت خود گفت: همسرم مدتی قبل خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. پیش از این هم عادت داشت چند شب به خانه نیاید، اما این بار غیبتش طولانی شد. به همین خاطر تصمیم گرفتم شکایتی را مطرح کنم.
پس از این شکایت تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در بررسی های خود متوجه شدند، سارا و همسرش با هم اختلافاتی قدیمی داشتند طوری که سال 89 از هم جدا شده و یک سال بعد دوباره زندگی مشترک را آغاز کردند.
دستگیری قاتل
از سوی دیگر بررسی ها نشان داد، همزمان با ناپدید شدن غلامرضا، همسرش به دنبال بیل و کلنگ بوده است. با کشف این سرنخ ها قاضی جواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد صبح دیروز دستور بازداشت سارا را صادر کرد.
اعتراف به جنایت
زن جوان در بازجویی های اولیه منکر قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: بیست وچهارم مهر امسال با همسرم درگیر شده و او در مقابل چشمان فرزندانمان، مرا کتک زد. دیگر از رفتارش خسته شده بودم به همین دلیل نقشه قتل او را اجرا کردم.
پس از این اعتراف عصر دیروز تیم جنایی راهی خانه این زوج در خیابان تورج مشهد شده و پس از حفر زمین، با جسد مقتول روبه رو شدند.
پزشک جنایی اعلام کرد، ضربه های چاقو کشنده نبوده و مرد جوان به احتمال قوی بر اثر خفگی یا مسمومیت با دارو به قتل رسیده است.
قاضی حسینی پس از کشف جسد، دستور انتقال آن را به پزشکی قانونی صادر کرد. همچنین به تیمی از ماموران ماموریت داد در خصوص شناسایی انگیزه قاتل تحقیق کنند.
خشم سراسر وجود سارا را فرا گرفته بود. دیگر طاقت کتک های همسرش را نداشت. از یخچال یک بسته قرص خواب آور برداشت و داخل آبمیوه حل کرد.
غلامرضا در طبقه بالا در حال استراحت بود، آبمیوه را برای او آورد. مرد جوان بی اطلاع از سرنوشت شومی که در انتظارش بود، آن را یک نفس نوشید. چند دقیقه بعد پلک هایش سنگین شد و به خواب رفت. حالا نوبت اجرای مرحله بعدی نقشه سارا بود. بچه ها در طبقه پایین در حال تماشای تلویزیون بودند. سراغ آنها رفت و صدای تلویزیون را بلند کرد.
چاقویی برداشت و به طبقه بالا برگشت. با تمام توانی که در دستانش داشت ضربه های چاقو را بر بدن همسرش وارد کرد. باید از مرگ او مطمئن می شد. به همین خاطر روسری را دور گردن او پیچید و محکم دو طرف آن را کشید.
وقتی به خودش آمد غلامرضا دیگر نفس نمی کشید. نمی دانست با جسد چه کار کند. روی آن را پوشاند و در اتاق را قفل کرد تا بچه ها متوجه ماجرا نشوند.
روز بعد پسر سیزده و دختر هشت ساله اش را به خانه پدری برد و با تهیه بیل و کلنگ به خانه بازگشت. فرش طبقه اول را جمع کرد و شروع به کندن زمین کرد. چاله ای به عمق یک متر حفر کرد. بسختی جسد را به طبقه پایین آورد و کف اتاق دفن کرد.
شروع تحقیقات
هجدهم آذر امسال، سارا با اصرارهای خواهر شوهرش مجبور شد به اداره آگاهی برود و شکایتی را در رابطه با فقدان همسرش مطرح کند. پس از این شکایت تیمی از ماموران با دستور بازپرس شعبه 808 دادسرای مشهد تحقیقات در این زمینه را آغاز کردند.
زن جوان در شکایت خود گفت: همسرم مدتی قبل خانه را ترک کرد و دیگر بازنگشت. پیش از این هم عادت داشت چند شب به خانه نیاید، اما این بار غیبتش طولانی شد. به همین خاطر تصمیم گرفتم شکایتی را مطرح کنم.
پس از این شکایت تیمی از ماموران تحقیقات در این زمینه را آغاز کرده و در بررسی های خود متوجه شدند، سارا و همسرش با هم اختلافاتی قدیمی داشتند طوری که سال 89 از هم جدا شده و یک سال بعد دوباره زندگی مشترک را آغاز کردند.
دستگیری قاتل
از سوی دیگر بررسی ها نشان داد، همزمان با ناپدید شدن غلامرضا، همسرش به دنبال بیل و کلنگ بوده است. با کشف این سرنخ ها قاضی جواد حسینی، بازپرس جنایی مشهد صبح دیروز دستور بازداشت سارا را صادر کرد.
اعتراف به جنایت
زن جوان در بازجویی های اولیه منکر قتل شد، اما در ادامه لب به اعتراف گشود و به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت: بیست وچهارم مهر امسال با همسرم درگیر شده و او در مقابل چشمان فرزندانمان، مرا کتک زد. دیگر از رفتارش خسته شده بودم به همین دلیل نقشه قتل او را اجرا کردم.
پس از این اعتراف عصر دیروز تیم جنایی راهی خانه این زوج در خیابان تورج مشهد شده و پس از حفر زمین، با جسد مقتول روبه رو شدند.
پزشک جنایی اعلام کرد، ضربه های چاقو کشنده نبوده و مرد جوان به احتمال قوی بر اثر خفگی یا مسمومیت با دارو به قتل رسیده است.
قاضی حسینی پس از کشف جسد، دستور انتقال آن را به پزشکی قانونی صادر کرد. همچنین به تیمی از ماموران ماموریت داد در خصوص شناسایی انگیزه قاتل تحقیق کنند.