اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

قاتل زن دوم، به قصاص محکوم شد



 ساعت 14 بعدازظهر 24 اسفند ماه سال 92 دو دختر بچه دانش‌آموز وقتی از کلاس درس به خانه بازگشته و با اوضاع به‌هم ریخته اتاق‌ها روبه‌رو شدند با احساس اینکه باید حادثه ناگواری برای مادرشان رخ داده باشد، با دایی خود تماس گرفتند.

بنا بر این گزارش،این دختران دانش‌آموز در تماس‌های تلفنی با خانواده مادری‌شان آنان را در جریان قرار دادند و گفتند با ورود به خانه متوجه به‌هم ریختگی و آغشته بودن در و دیوار به خون شده‌اند، دایی بچه‌ها نیز با عجله خود را به خانه خواهرش رساند و با دیدن غیبت خواهرش و صحنه جنایت با پلیس 110 تماس گرفت.


دایی خانواده که پلیس است با احتمال اینکه دامادشان برای از بین بردن آثار بر جای مانده به خانه باز خواهد گشت سر کوچه به کمین نشست و بعداز نیم ساعت دید دامادشان با پژوی نقره‌ای در حال بازگشت است با خونسردی پیش رفت و با بی‌اطلاع جلوه دادن خود سرگرم صحبت با وی شد.


دقایقی بعد با حضور مأموران پلیس در محل حادثه، داماد مرموز به نام «ناصر» درباره ماجرای غیبت همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. ناصر در حالی که ادعا می‌کرد همسرش ساعاتی پیش برای انجام کاری از خانه بیرون رفته و هنوز بازنگشته است سعی کرد خود را در این باره بی‌اطلاع نشان دهد اما وضع به‌هم ریخته خانه و لکه‌های خون روی لباس و داخل خودرو‌یش باعث شد مأموران وی را بازداشت کنند.


در حالی که مأموران آگاهی قصد داشتند ناصر را برای انجام تحقیقات تکمیلی به پلیس آگاهی منتقل کنند، نیروهای گشت کلانتری 13 ساری از پیدا شدن جسد یک زن خبر دادند.


بدین ترتیب دایی خانواده همراه ناصر و مأموران پلیس به محل کشف جسد راهنمایی شدند. قربانی حادثه در حالی که لباس بیرون از خانه بر تن داشت به قتل رسیده و لابه‌لای پلاستیکی پیچیده و در گوشه‌ای رها شده بود.


با حضور دایی جوان در محل حادثه، مشخص شد جسد متعلق به خواهر 52 ساله‌اش به‌نام فاطمه است.


در همین ارتباط زهرا دختر خانواده از سوی پلیس تحت بازجویی قرار گرفته و در این باره در حالی که بسختی قادر به سخن گفتن بود اظهار داشت: من ازمدرسه به خانه آمدم و دیدم که همه دست وصورت پدرم خونی است. از پدرم پرسیدم که مادرم کجاست او ادعا کرد اطلاعی ندارد. وی در ادامه بازجویی‌های مأموران گفت: : من واردکوچه شدم دیدم پشت صندلی ماشین پدرم یک شی ء یافردقرار دارد که دورش را با پارچه‌ای متعلق به مادرم پوشانده ورویش وسایل نایلون وجعبه قرار دارد.

 

اطمینان داشتم شخصی که روی صندلی ماشین خوابیده مادرم است. وقتی واردخانه شدم اثردمپایی خونی واثرخون پاشیده شده رادرجای جای حیاط مشاهده کردم وفرش اتاق درحیاط بودوبوی بدی می‌آمد. پدرم مدعی بودکه مادرم به خیاطی یابه مدرسه خواهرم رفته امادیوار‌ها و کف آشپزخانه خون آلود بود. من ازاین موضوع اطمینان کامل حاصل کردم که اتفاقی برای مادرم افتاده است.

با وجود اعتراف‌های نخست، ناصر در ادامه تحقیقات قضایی ادعا کرد از ماجرای قتل همسرش اطلاعی نداشته و احتمال دارد بچه‌های زن اولش وی را کشته باشند. و بررسی‌های تخصصی نشان داد این ادعاها فقط یک پاپوش است.


این داماد که چاره‌ای جز اعتراف نداشت، سرانجام گفت: از مدت‌ها پیش با زن دومم دچار اختلاف شده و از یک ماه قبل قصد داشتم وی را بکشم، بنابراین روز حادثه در حالی که بچه‌هایم در مدرسه بودند بر سر مسائلی با وی جر و بحث کرده و سرانجام او را به قتل رساندم.


دایی دختران در این باره گفت: خواهرم پس از هفت سال زندگی با شهیدی که از پرسنل پلیس - ژاندارمری سابق- بود و در حالی که 11سال از شهادت وی می‌گذشت پذیرفت با ناصر که ظاهری موجه داشت ازدواج کند. وی ادامه داد: با گذشت مدت کوتاهی از ازدواج آنها معلوم شد رضایتنامه کتبی که ناصر از زن اولش برای ازدواج مجدد ارائه داده با تهدید و شکنجه گرفته بود و تنها هدفش از ازدواج با خواهرم بهره‌مندی از وضع مالی مناسب وی بود.ناصر خواهرم را تحت فشار قرار داد تا خانه‌اش را به نامش بزند اما با مقاومت فاطمه روبه‌رو شد.

با توجه به این اعترافات پرونده در دادسرای ساری هدف رسیدگی قرار گرفته و برای متهم قرار مجرمیت صادر شد. بدین ترتیب با ارسال پرونده به شعبه دوم دادگاه کیفری استان با تعیین وقت دادرسی، متهم درآخرین دفاعیات خود نیزبه قتل همسر خود اعتراف کرد.

در همین حال اولیای دم نیز تقاضای قصاص نفس را کردند. قاضی شعبه دوم دادگاه یک کیفری استان مازندران با توجه به محتویات پرونده و اعترافات متهم، به استناد بند الف ماده 290 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 اقدام او را از نوع قتل عمد دانسته و بزهکاری متهم محرز و مسلم تشخیص داده شد.  سرانجام قاضی دادگاه حکم به قصاص نفس متهم را صادرکرد.

 

 اخبار حوادث  -  ایران 


ویدیو مرتبط :
گزارش نیویورک تایمز از بخشش نوجوانان محکوم به قصاص

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قصاص پایان قتل زن تنها / تبرئه همدست قاتل



قصاص پایان قتل زن تنها / تبرئه همدست قاتل

پسر جوان که با همدستی دوستش زن تنها را به قتل رسانده بودند، پس از محاکمه در دادگاه کیفری استان تهران به قصاص محکوم شد.

حوادث - به گزارش  مهر، در این پرونده بهزاد متهم است 14 مرداد ماه سال گذشته زن 40 ساله ای را در خیابان رودکی تهران به قتل رسانده است. پسر جوان پس از دستگیری مدعی شد با همدستی یکی از دوستانش به نام حمزه این جنایت را انجام داده است.

با این اعترافات حمزه نیز دستگیر و به مشارکت در قتل اعتراف کرد. در ادامه سه نفر دیگر به نام های سعید ، امیر و نیلوفر نیز دستگیر شدند که در مخفی کردن متهمان با آنها همکاری داشتند.

با تکمیل تحقیقات در دادسرا پرونده با صدور کیفرخواست به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهمان صبح دیروز در شعبه 71 دادگاه کیفری و به ریاست قاضی عزیزمحمدی محاکمه شدند.

در ابتدای جلسه نماینده دادستان با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده حمزه و بهزاد متهم به مشارکت در قتل عمدی ناهید و سه متهم دیگر متهم به  تلاش در اخفای متهمان هستند که با توجه به اعترافات متهمان، بازسازی صحنه قتل و گزارش پزشکی قانونی برای متهمان تقاضای مجازات قانونی دارم.

سپس اولیای دم در جایگاه حاضر شده و برای قاتلان تقاضای قصاص کردند.

رئیس دادگاه در ادامه با تفهیم اتهام به بهزاد از او خواست از خود دفاع کند که متهم به قتل با قبول اتهامش گفت: بهزاد در اعترافات خود به کارآگاهان گفت : روز حادثه من به همراه حمزه  در منزل مقتول بودیم.

قرار بود تا از افرادی که برای مصرف موادمخدر به منزل ناهید می آیند زورگیری کنیم که دو نفر خانم و آقا وارد منزل شدند که طبق نقشه ، من و حمزه با آنها درگیر شدیم و داخل کیف آنها را گشتیم اما هیچ پولی همراهشان نبود . ناهید گمان می کرد که ما به او دروغ می گوییم و با این تصور با ما درگیر شد . ابتدا او را هل دادم که به زمین افتاد .

بعد با شالی که دور گردن ناهیدبود ، او را خفه کرده و پس از سرقت عابر بانک که رمز ورود به حساب بر روی آن نوشته بود از خانه فرار کردیم .

در ابتدا حمزه برای اینکه جرم من کم شود مشارکت در قتل را قبول کرد اما در جنایت هیچ نقشی نداشت.

سپس حمزه در جایگاه حاضر شد و با تائید حرف های بهزاد گفت: تصور می کردم اگر اتهام مشارکت در قتل را به گردن بگیرم بهزاد اعدام نمی شود اما وقتی فهمیدیم که این موضوع هیچ تاثیری در مجازات ندارد واقعیت را گفتیم.

سه متهم دیگر پرونده نیز پس از قرار گرفتند در جایگاه منکر اتهام خود شدند.

پس از آخرین دفاعیات متهمان و وکلای آنها قضات دادگاه برای صدور حکم قانونی وارد شور شده و بهزاد را به قصاص و شلاق محکوم کردند.حمزه نیز از اتهام مشارکت در قتل تبرئه و به شلاق و حبس محکوم شد. سه متهم دیگر پرونده نیز به اتهام رابطه نامشروع به تحمل شلاق محکوم شدند./مهر