اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

فرزند آیت الله طالقانی: فوت پدرم مشکوک بود


این فوت مشکوک بود. وقتی انقلاب شد منزل ابوی در پیچ شمران تبدیل به محل رجوع مردم شد و دیگر برای ما قابل زندگی نبود. پیشنهاداتی شد مبنی بر اینکه فلان کاخ، فلان دفتر یا خانه فلان تیمسار خالی است، به یکی از این مکان ها بروید؛ اما آقا قبول نکردند. جمعیت ما هم زیاد بود.

پارسینه: مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی در بخش هایی از مصاحبه با هفته نامه صدا درباره علت فوت آیت الله طالقانی گفت:

درباره فوت مرحوم طالقانی هم ابهاماتی وجود دارد از جمله اینکه چرا آن شب هم تلفن خانه چهپور که طالقانی آنجا بود و هم تلفن خانه خودشان قطع بود؟

این فوت مشکوک بود. وقتی انقلاب شد منزل ابوی در پیچ شمران تبدیل به محل رجوع مردم شد و دیگر برای ما قابل زندگی نبود. پیشنهاداتی شد مبنی بر اینکه فلان کاخ، فلان دفتر یا خانه فلان تیمسار خالی است، به یکی از این مکان ها بروید؛ اما آقا قبول نکردند.

جمعیت ما هم زیاد بود. پدر، مادر، من و خانم و بچه هایم همه با هم بودیم. به هر حال یک آپارتمان 70 متری در خیابان سمیه ما دادند و ما آنجا ساکن شدیم؛ ولی مرحوم آقا جلساتش را در خانه آقای چهپور در خیابان ایران برگزار می کرد. دو یا سه روز پیش از این حادثه، دزد به خانه خیابان سمیه می آید و فقط از داخل آپارتمان ما دزدی می شود و یک مقدار وسایل را هم به هم می ریزد و چند سند با خود می برد.

چه سندهایی بود؟

احتمالا همان سندهایی بوده که برای آقای طالقانی می آمده و آقا باید امضا می کرده است. روز حادثه تلفن خانه سمیه و تلفن خانه ایران هر دو با هم قطع می شود؛ در صورتی که شرکت مخابرات می دانسته که هر دو خط را آقای طالقانی استفاده می کند و قاعدتا این دو تلفن در دو جای مختلف شهر به صورت همزمان نباید قطع می شد.

 مسئله دیگر این بود که ماشینی در اختیار ایشان گذاشته و به راننده اش گفته بودیم هر جا که آقا هست بماند تا اگر حتی نصف شب شب آقا خواست جایی برود این راننده آقا را ببرد و بیاورد؛ اما آن راننده در ان شب مرخص می شود و من دلیلش را نمی دانم. آن شب آقا با سفیر روسیه و هیئتی حدودا 12 نفره در منزل آقای چهپور دیدار داشت. وقتی ساعت 12 شب این هیئت از پیش آقا مکی رود آقا احساس می کند درد سینه دارد به آقای چهور خبر می دهد؛ اما آقای چهپور متوجه می شود که تلفن قطع است.

بعد آقای چهپور پیاده راه می افتد و می رود به میدان عشرا آباد به دنبال دکتر شیبانی که البته دکتر هم نبوده است. اعتراض ما این بود که سه بیمارستان اطراف آن خانه بود به هیچ کدام از آنها نرفته است و دست آخر با یک اکسیژن نصفه و نیمه برگشته است و وقتی می آید آقا دیگر فوت کرده بودند. به ما می گوید: ما تلفن نداشتیم. خب تلفن نبوذد اما حداقل 50 عدد از این بی سیمهای دستی آنجا ریخته بود و کمیته مرکز به آنجا نزدیک بوده، همه این اتفاقات در کنار هم نمی تواند تصادفی باشد.

شما برای روشن شدن ماجرا پیگیری هایی انجام دادید؟

نگذاشتند. ما گفتیم کالبدشکافی کنند گفتند نمی شود یک روحانی و مرجع عالیقدر را کالبد شکافی کرد.


ویدیو مرتبط :
گفتگوی متفاوت با مهدی طالقانی فرزند آیت الله طالقانی

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرزند ارشد آیت​الله جنتی: پدرم دیگر مدافع سرسخت احمدی​ن‍ژاد نیست/برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم



فرزند ارشد آیت​الله جنتی: پدرم دیگر مدافع سرسخت احمدی​ن‍ژاد نیست/برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم/در اروپا در حد معاون وزیر هم نمی توانیم رفت و آمدی داشته باشیم

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

علی جنتی فرزند ارشد آیت​الله جنتی گفت: همان اوایل که من مشغول به کار شدم؛ ظاهراً تازه آقای احمدی نژاد فهمیده بود که من جزو طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی هستم. از همان اوایل فشار را روی آقای پورمحمدی گذاشتند برای اینکه معاون سیاسی حتما باید عوض بشود.

هفته​نامه آسمان در گفت​وگویی با علی جنتی فرزند ارشد آیت​الله جنتی دبیر شورای نگهبان نوشت:

 

* همان اوایل که من مشغول به کار شدم؛ ظاهراً تازه آقای احمدی نژاد فهمیده بود که من جزو طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی هستم. از همان اوایل فشار را روی آقای پورمحمدی گذاشتند برای اینکه معاون سیاسی حتما باید عوض بشود.

 

* هم دوره آقای پورمحمدی در مدرسه حقانی و خیلی از افراد دیگر بودم.

 

*ما {با آیت الله جنتی}دائماً رفت و آمد داریم. هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ معنوی ایشان را پدر خودم می دانم و علاوه بر رابطه پدر و فرزندی ایشان همواره از نظر علمی و اخلاقی استاد و راهنمای من بوده اند. لذا برای ایشان بسیار احترام قائل هستم. ایشان از نظر معنوی و مراتب تقوی و زهد و پارسایی شخصیت کم نظیری هستند. از نظر سیاسی طبیعی است که اختلاف نظر داشته باشیم. چون متعلق به دو نسل هستیم.

 

* در گذشته با ایشان {آیت الله جنتی} زیاد بحث می کردم منتها در طول چند سال اخیر کمتر بحث می کنیم.

 

* نه من می توانم روی ایشان {آیت الله جنتی} تأثیر بگذارم و نه ایشان می توانند افکار مرا تغییر دهند. ممکن است احیاناً برخی از مباحث به جدل بکشد و احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم، خدشه دار بشود.

 

* نگاه ایشان {آیت الله جنتی} به دولت که تغییر کرده است. ایشان جزو مدافعان سرسخت آقای احمدی نژاد بودند، اما الان دیدگاه ایشان تغییر کرده. این طور نیست که روی مساله ای حالت جزمیت و دگم داشته باشند.

 

* می توان گفت وضعیت روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بدترین وضعیت را در طول سه دهه گذشته دارد. یعنی ما الان برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم. وضعیت اروپا که کاملاً روشن است و حتی در حد معاون وزیر هم نمی توانیم رفت و آمدی داشته باشیم. با شرق آسیا هم وضعیت مشابهی داریم. البته با چین و هند روابط نسبتا نزدیک است ولی با بقیه کشورها هم به دلیل مسائل هسته ای و فشارهای آمریکا و تحریکات غرب و هم به دلیل عملکردهای نامناسب خودمان، رابطه مان دچار مشکلات جدی است. آنچه انتظار می رفت این بود که جمهوری اسلامی ایران حداقل رابطه متعادلی را با همسایگان برقرار کند، به خصوص همسایه های عرب حوزه خلیج فارس و نیز کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا. اما نوع عملکرد ما به گونه ای بوده که تقریبا همه این کشورها اکنون علیه جمهوری اسلامی بسیج شده اند. در حوزه خلیج فارس تقریبا با تفاوت طیف هایی که وجود دارد عموما با جمهوری اسلامی مساله دارند، عمانی ها با ما نزدیک تر هستند. احساس می کنیم که قطری ها با ما نزدیکی بیشتری دارند. ولی عربستان سعودی الان بیشترین خصومت را با ایران دارد. بحرین که دنباله روی عربستان است، وضعیتش به همین ترتیب است.

 

* در کشور ما اصلا سیاست های کلی نظام را نه رئیس جمهور تعیین می کند و نه وزارت خارجه. بخشی از آن توسط رهبری با توسط شورای امنیت ملی تعیین می شود که نهایتاً به تصویب مقام معظم رهبری می رسد و عموماً دستگاه اجرایی در آن چارچوب عمل می کند. وزارت خارجه در واقع مجری سیاست های ابلاغی است نه اینکه تعیین کننده سیاست خارجی باشد.

 

* وقتی رئیس جمهور اعلام می کند که فلان کشور باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ این برخلاف سیاست کلی نظام است و هزینه های زیادی را بر جمهوری اسلامی تحمیل می کند.

 

* برای منافع ما مهم این است که اگر روزی بشار اسد هم نباشد، سیستم دچار فروپاشی نشود و دولت بتواند با اصلاحاتی که در درون کشور انجام می شود آرا و نظرات مردم را تأمین کند و حمایت از انقلاب فلسطین و نیروهای مقاومت خدشه دار نشود. البته روسیه و چین هم عموماً همین رویه را دنبال می کنند.

 

* اصلاح طلبان و میانه روهای ایران نمی گویند که در ایران پوشش و نوع حجاب آزاد است، کسی در ایران چنین چیزی نمی گوید./انتخاب