اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

فرزند آیت‌الله جنتی شاغل در کارگاه نجاری


قد و قیافه و حتی لحن صدای پسر، همانند پدر است، گویا احمد جنتی ۳۰سال جوان تر شده است.

مجله مهر: قد و قیافه و حتی لحن صدای پسر، همانند پدر است. گویا احمد جنتی ۳۰سال جوان تر شده است. حسن آقا سرزنده و غبراق کار می کند، از پدر با نام «حاج آقا» و از برادر با نام «علی آقا» یاد می کند.

در منطقه لادان اصفهان همه حسن جنتی را می شناسند و رویش حساس هستند. آنقدر حساس که جوانی که خانه جنتی را نشانمان داد قبلش آهسته گفت: من خانه را نشان می دهم و فرار می کنم بقیه اش با خودتان! یک خانه آجرنمای دوطبقه که یک طرفش هنوز نماکاری نشده منزل اوست. نجاری جنتی با خانه اش اما دو تا کوچه بیشتر فاصله ندارد. یکی دوباری رفتیم درب مغازه ، بسته بود.

فرزند آیت‌الله جنتی شاغل در کارگاه نجاری

از روی شماره تلفنی که داشتیم و البته روی دیوار گچی مغازه هم با ماژیک درشت حک شده بود زنگ زدیم. قم بود رفته وانت آبی رنگش را نشان می دهد و می گوید این وانت را تازه خریده ام وانت قبلیم را دزدیدند زمانی که چند روزی برای کار تهران رفته بودم. حسن جنتی ساده و صمیمی حرف می زند. آنقدر صمیمی که تمایلی به ورود به سوالات چالشی ندارد. برای همین سوالات ما از قبیل رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر ، نظرش در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک ، عملکرد دولت قبل و دولت جدید و… را تقریبا بی پاسخ می گذارد.متن زیر گفت و گوی قلمکده با فرزند آیت الله جنتی است:

یک هفته ای هست مغازه تان بسته است.

بله، رفته بودم قم، اصفهان نبودم. ببخشید مغازه ام به هم ریخته است. قم بودم کارهایم عقب افتاده است.

قم برای زیارت رفته بودید؟

نه! یک مقدار کار بود رفته بودم آنجا انجام بدهم.

کار نجاری؟

بله! یکی دو تا سفارش آنجا داشتم رفتم انجام بدهم.

آشنا بودند؟

بله، خب ما را می شناسند و سفارش کار می دهند. ما هم می رویم انجام می دهیم.

غیر از قم از کجا سفارش گرفته اید؟

از تهران هم بوده.

تعجب نمی کنند پسر آیت اله جنتی در خانه شان کار نجاری می کند؟

خیلی ها وقتی روبرو می شویم به هیچ عنوان باورشان نمی شود. همان بهتر که باور نکنند.

چرا باور نمی کنند پسر یک مسوول عالی رتبه مثل بقیه مردم امرار معاش می کند؟

خب! حتما از آقازاده ها چیزهایی دیده اند و شنیده اند. ما فعلا با این کارها از قافله عقبیم (با خنده)! الحمدلله صد هزار مرتبه شکر مشغول به این کاریم.

شما بزرگ تر هستی یا علی جنتی؟

علی آقا.

چقدر؟  

 حدود یکسال

با هم ارتباط دارید؟

کم و بیش. بالاخره سال به سال یکی دو مرتبه تماس می گیرند یا اگر اصفهان بیایند می بینیمشان. ما هم بریم تهران می بینمشان.

در همین حد؟

خب بله او مشغول کارش هست و ما هم مشغولیم.

متولد چه سالی هستید؟

سال ۱۳۲۹

یعنی ۶۵-۶۴ سال دارید. اسم این محله چیه؟

به اینجا می گویند لادان یا به تعبیر عام تر لادون

لادان جزو خمینی شهر است؟

در قدیم جزو خمینی شهر بود. اوایل انقلاب به اصفهان ملحق شد.

اینجا تابلو زده کتابخانه ملاهاشم جنتی . چه نسبتی با ایشان دارید؟

من نوه ملاهاشم هستم. ملاهاشم روحانی معتمد محل و پدر حاج آقا جنتی هستند که خب سال های مدیدی است فوت کرده اند.

توی این منطقه هر کسی با آقای جنتی کار دارد سراغ شما می آید؟

بله! خیلی ها می آیند اینجا و با حاج آقا کار دارند یا نامه می آورند. ما هم از ایشان خواهش می کنیم تا جایی که از دستشان بر می آید مشکلاتی که مردم دارند را حل کنند.جنتی-۴

چی مثلا؟ در خواست وام دارند؟

وام و اینها کم است. بیشتر درخواست کار و شغل دارند یا گره اداری دارند. ایشان هم تا آنجا که از دستشان بر بیاید و بتوانند انجام می دهند.

شما خودتان مستقیم به حاج آقا می دهید؟

بله، ایشان می آیند منزل ما و من نامه ها را تحویلشان می دهم.

چند وقت یکبار می آیند اینجا؟

بستگی داره. یک ماه، دو ماه و گاهی سه ماه یکبار . بستگی به مشغله خودشان و کارهای ضروری اینجا دارد.

چه کار ضروری؟

کارهای ضروری محل مثل کارهای مسجد و کتابخانه و اینها.

اینجا می آیند ساکن منزل خودتان می شوند؟

بله

برای خودتان تابحال چه سفارش هایی انجام داده اند؟ وامی؟ پروانه ای؟

هیچی. مثلا خود من از ابتدا تا آخر دنبال کار ساخت خانه ام بودم و خودم ساختم. توی این مدت هم پی ام را در آوردند و خیلی اذیت کردند.

چه کسی اذیت می کرد؟

شهرداری. شهرداری خیلی اذیت می کرد. البته شاید هم ما بی قانونی کار کرده بودیم.

چه سالی؟

۲۵ سال پیش. خیلی هم با شهرداری درگیری داشتیم. حاج آقا هم فهمیدند و بهم گفتند چی شده؟ چرا خلاف می سازی؟ من هم گفتم اگر خلاف هست ما کار را تا اینجا رسانده ایم، حالا باید چکار کنیم؟ شهرداری هم از دست ما شکایت کرد.

چه کسی شکایت کرد؟

شهرداری. من ۱۵متر عقب نشینی کرده بودم ولی خب بیشتر از این باید عقب نشینی می کردم ولی نمی دانستم. ما را به دادگاه و این طرف و آن طرف کشاندند و خسارت گرفتند و جریمه مان کردند تا بالاخره یک مجوز گرفتیم. همین مغازه را هم ۱۲-۱۰ سالی هست ساختم. این بار حواسم را جمع کردم و از ابتدا پروانه گرفتم و قسطی هزینه اش را دادم.

شهرداری می دانست شما پسر آقای جنتی هستید؟

اوایل نه ولی کم کم آخر کار فهمیدند. آن وقت هم که فهمیدند خودم خجالت می کشیدم که چرا خلاف ساختم. من نباید با بقیه فرق داشته باشم. هر کاری با بقیه می کنند باید با من هم بکنند. البته آنها هم نباید اذیت کنند و طبق قانون اگر جلو برویم نباید به مشکل بر بخوریم.

خب آن موقع که اوایل انقلاب بوده و دوران جنگ و فضا با فضای پس از جنگ خیلی فرق دارد. توی این چند سال اخیر چه سفارشی براتون کرد؟

اصلا.

مگر می شود؟

یک مثال می زنم؛ دختر من دانشگاه ارومیه قبول شد. خب راهش طولانی بود و برای رفت و آمد اذیت می شد. ولی حاج آقا سفارشی چیزی نکردند. تا اینکه خودم پیگیری کردم و جایگزین می خواستیم بکنیم که موفق نشدم و فقط یک ترم انتقالی گرفت و اصفهان مهمان شد آن هم طبق قانون.

اخبار و سخنرانی های پدرتان را پیگیری می کنید؟

بله اگر در نماز جمعه یا جایی سخنرانی داشته باشند پیگیری می کنم. نه فقط ایشان بلکه خیلی از آقایان را دنبال می کنم.

اخبار برادر را چی؟

ایشان را هم پیگیری می کنم مخصوصا توی اخبار پیگیری می کنم.

آخرین صحبت علی آقا را گوش کردید؟

نه من چند روزی اینجا نبودم.

نظرتون در مورد رفع فیلترینگ فیس بوک که برادرتان مطرح کرد و حسابی جنجالی شد چیه؟

نظری ندارم.

چند تا برادر و خواهر هستید؟

ما چهار تا برادریم. یکی حسین آقا بود که عضو مجاهدین خلق شد و اوایل انقلاب کشته شد. محمد هم در سازمان تبلیغات تهران مشغول است. او قبلا در کارهای برقی مشغول بود و ۳۰ سال است رها کرده و رفته سازمان تبلیغات. علی آقا هم که می دانید زمانی استاندار خوزستان بود و بعد استاندار خراسان شد و مدتی هم سفیر ایران در کویت بود. الان هم وزیر است.

حاج آقای جنتی دختر ندارد؟

نه

چقدر در جریان مبارزات پدر بودید؟

کم. اطلاعات کمی داشتم. یادم هست اواخر خیلی اذیت شدیم. ساواک مرتب می ریخت درب منزل ما و مرتب درب خانه و روی پشت بام و…. بودند. مردم از دستشان در عذاب بودند. گاهی ساواک مردم را می زدند گاهی هم از مردم کتک می خوردند.

اینجا یا قم؟

اینجا. منزل حاج آقا بزرگ ملاهاشم پدر حاج آقای جنتی. مرتب می آمدند اینجا دنبال حسین و علی.

دنبال پدرتان نمی آمدند؟

پدرم همدان تبعید بود.

و نتیجه این رفت و آمدها؟

حسین را گرفتند. ولی نتوانستند علی را دستگیر کنند. علی به راحتی دم به تله نمی داد و ساواک را عذاب گذاشته بود. ولی خب حسین همان موقعها دستگیر شده بود.

سیاسی های خانواده شما بجز پدر ، علی و حسین هستند. درست است؟

بله. من و محمد سیاسی نبودیم.

حسین فرزندی نداشت؟

یک پسر داشت که او هم کشته شد.

چطوری؟

اسمش محسن بود. پدرش که کشته شد تحت نظارت حاج آقای جنتی تربیت شد. تحت کنترل بود و مساله ای هم نداشت. یک روز در بسیج مشغول گشت زنی بود که توی یک تصادف کشته شد. حدود ۱۵ سال سن داشت.

وقتی می گویید بسیج مشخص است که از نظر تفکرات سیاسی به پدربزرگش رفته بود تا پدر.

بله. بالاخره پیش حاج آقا بزرگ شده بود. پسر زرنگی بود. عضو فعال بسیج بود و مساله ای نداشت.

از بچه های حاج آقای جنتی چطور شد کسی راه پدر و پدربزرگ را ادامه نداد و راهی حوزه علمیه نشد؟

علی آقا حوزوی بودند. دو سالی هم در لباس روحانیت بودند منتها در گرفتاری های ساواک و اینکه مرتب می رفتند لبنان و سوریه و این طرف و آن طرف، لباس را کنار گذاشتند. ولی خب در قم در مدرسه حقانی تحصیل کرده بودند.

پس علی معمم بود؟

بله. استعداد و هوش بالایی داشت.

آقای جنتی! پیامک هایی که در مورد پدرتان رد و بدل می شود را دیده اید؟

از این پیامکهایی که در مورد پدرم رد و بدل می شود خیلی دیده ام و شنیده ام. چشم و گوشمان از اینها پر است. ما حضوری می شنویم چه برسد به اینکه برایمان پیامک کنند. ولی خب چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد.

ناراحت می شوید؟

چکار می توانیم بکنیم؟! (با خنده) نمی شود که درگیر شد. البته به صورت کلی در مورد این نق زدنها مقداری مردم حق دارند تعدادی هم مغرض هستند. به هر حال باید بسازیم.

محتوای این پیامک ها اشاره به عمر طولانی حاج آقا می کند. خود شما هم با این چابکی و نشاطی که دارید به ۶۳ سال نمی خورید.

ما موروثی این طوری هستیم. پدر بزرگ ما ملاهاشم جنتی هم ماشاءالله خیلی سرزنده و سر حال بود. توی محل می گفتند پدر و پسر برعکسند.

یعنی چه؟

می گفتند پدر و پسر بر عکسند یعنی اینکه مثلا پدر سرزنده است ولی پسر ضعیف یا بر عکس.

ولی پدرتان که نسبت به سنشان سرحال است.

الان بهتر شده اند ولی خب قبلا خیلی لاغر و ضعیف بودند. علی آقا هم همینطور. خیلی ضعیف بودند.

درسته در خانواده شما عمر طولانی متداول است و مثلا دایی حاج آقا جنتی اخیرا فوت کرده اند؟

بله، ایشان دوسالی هست فوت کرده اند. با هم همکار بودیم. ایشان یک نجار قدیمی بود.

به نظرتان چی باعث شده اینطور سالم و سرزنده باشید؟

من و پدرم از نظر شکل و رفتار خیلی به هم رفته ایم ولی با این حال پدرم قبلا خیلی عصبانی بودند و جوش می زدند. شاید این علت ضعفشان بوده باشد.

سر چی عصبانی می شدند؟

سر مسائل سیاسی. سر مسائل انقلاب. خیلی از بارهای کشور روی دوش ایشان بوده و هست. البته بقیه وقت هم سرشان توی کتاب بود.

الان چی؟ اینجا روزنامه می خوانند؟

بیشتر اخبار را گوش می دهند. گاهی هم روزنامه می آورند و مطالعه می کنند.

توی یک ۲۴ ساعت که منزلتان هستند چکار می کنند؟

ایشان خیلی به کارِ با برنامه اعتقاد و اصرار دارند. مثلا اگر قرار ملاقاتی دارند باید دقیق سر وقت انجام شود وگرنه ناراحت می شوند.

بجز ملاقات ها، برنامه کامل روزانه شان چی هست؟

صبح زود قبل از اذان پا می شوند. مقید به نماز شب هستند. پدرشان هم همینطور بودند. صبح آفتاب زده کمی می خوابند حدود نیم ساعت تا سه ربع. توی روز اگر ملاقاتی دارند انجام می شود یا نامه ها را مطالعه و بررسی می کنند. بعد از ظهر هم یک ساعتی می خوابند. شبها هم حدود ۱۱ خواب می روند.

قرارشان با مردم است یا مسوولان؟

هم با مردم هم با مسوولان. از محله و بسیج گرفته تا ادارات مهم.

در دوران کودکی از پدر کتک خورده اید؟

بچه اگر کتک نخورد که بزرگ نمی شود. (با خنده) ولی خب ایشان بیشتر جذبه داشتند و دارند. نه اینکه بد اخلاق باشند ولی خب رفتار ایشان به صورتی بود که ما از ایشان خیلی حساب می بردیم.

برای بحث رد صلاحیت ها پیش شما می آیند که واسطه شوید و با پدرتان صحبت کنید؟

بله می آیند. ولی ما مرده شور هستیم. حرفها و درخواست ها را به حاج آقا منتقل می کنیم و حاج آقا خودش پیگیری می کند. ایشان هم تحت تاثیر من و امثال من قرار نمی گیرد. اگر بداند حقی ضایع می شود وارد می شود و کمک می کند چه برای کاندیداتوری نمایندگی باشد چه کاندیداتوری ریاست جمهوری.

از کجاها می آیند؟

از اصفهان هستند. بیرون از اصفهان بوده که آمدند با حاج آقا صحبت کرده اند.

شیرین ترین خاطره شما چیه؟

زندگی پر از خاطره است. شیرین ترینش این است که ازدواج کردم و از تنهایی در آمدم. چون آن زمان خیلی تنها بودم.

چند سالگی؟

۲۲سالگی

خودتان انتخاب کردید یا پدر؟

بیشتر پدربزرگ و مادربزرگمان پیگیری می کردند و البته حاج آقا هم در جریان بودند. من هم گفتم هر کسی را شما بپسندید کاری به چیزهای دیگرش نداریم. و آنها هم از محل برایم همسر انتخاب کردند.

تلخ ترین خاطره؟

خاطره دوران سخت کودکی که هنوز هم برایم تلخ است.

چند تا بچه دارید؟

یک پسر و پنج تا دختر. پسرم قم طلبه است و سه تا از دخترهایم هم ازدواج کرده اند و دو تا هم در خانه هستند.

دامادها چه کاره هستند؟

هر سه تاشون مهندس هستند. یکیشون مهندس پلی اکریل است. دو تای دیگر هم مهندس کارخانه های دیگر هستند.

آخرین باری که همه اهل خانواده اعم از پدر و برادرهاتون دور هم جمع شدید کی بود؟

عروسی بچه علی آقا بود.

چه زمانی؟

بهمن ماه ۹۲ بود.

بجز این چی؟

سالی یکبار بروم تهران می بینمشان.

عید دیدنی در خانواده جنتی چقدر مرسوم است؟

زیاد پررنگ نیست. عیدهای ما اعیاد غدیرخم و قربان است. البته این عید هم برایمان مهم است ولی نه خیلی زیاد. حاج آقا هم همینطورند.

به عملکرد علی آقا در این مدت وزارتش چه نمره ای می دهید؟

من در این باره اطلاعات جزیی ندارم که چکار دارد می کند. فقط از طریق اخبار می شنوم.

آیا مردم در مورد عملکرد برادرتان با شما صحبت می کنند و نظر می دهند؟

کم و بیش می گویند. عده ای دلسوزند بعضی ها هم غرض دارند.

پس هم تعریف می کنند و هم انتقاد؟

بله

یک صحبتی ابراهیم حاتمی کیا در مورد برادرتان داشتند شنیده اید؟

نه مسافرت بودم.

رابطه جنتیِ پدر با جنتیِ وزیر چطور است؟

خوب است.

به هر حال زاویه تفکراتی با هم دارند که این زاویه قابل توجه است. این در روابطشان تاثیر می گذارد؟

اطلاعی ندارم.

شده در مورد وضعیت فرهنگی جامعه با برادرتان صحبت کنید و ابراز نگرانی کنید؟

در این موارد زیاد صحبت نمی کنیم حتی با حاج آقا.

توی این گرانی و تورم چکار می کنید؟

هر کاری مردم می کنند. ما کاری نمی توانیم بکنیم. من معتقدم مسوولان و رجال مملکت باید جلوگیری کنند که نمی کنند. این نتیجه بی تعهدی مسوولان است.

شما با گرانی دست و پنجه نرم می کنید؟

چرا نمی کنم؟

به هر حال آقازادگی امتیازات خوبی داره و خیلی ها بهره مند شده اند.

من با رفتار دیگران کاری ندارم. کار خودم را می بینم و می گویم. ما را لب پرتگاه هولمان ندهند، نمی خواهد دستمان را بگیرند. فقط حرف پشت سر برایمان دارد. همین خانه را که داشتم می ساختم چند دفعه جوی ایجاد کرده بودند که پسر فلانی دارد قصر می سازد. در حالی که برای ساختن این خانه، خودم دوشادوش عمله ها و بناها کار کردم. زمان شاه یک مغازه ۱۵متری اجاره کرده بودم و شب و روز کار می کردم. اینطوری کار کرده ام. الان هم می بینید که چطور مشغول کار هستم.

کی گفته بود؟

پشت سرمان می گفتند. مثلا یک مهندسی این طرف و آن طرف می گفت فلانی دارد قصر می سازد. یک روز آوردندش اینجا و خانه ما را نشانش دادند مثل یخ وارفته بود. باورش نمی شد.

این وانت من است. چند سال پیش خریدمش. قبلش یک ماشین دیگر داشتم که تهران دزدیدنش و این را خریدم.

کجا دزدیدند؟

رفته بودم تهران آنجا نجاری می کردم. همانجا هم دزدیدند.

پدرتان با خبر شدند؟

باخبر شدند ولی کار خاصی نکردند. مثل بقیه مردم رفتم نیروی انتظامی شکایت کردم و پرونده تشکیل دادم. هیچ وقت هم ماشین پیدا نشد.


ویدیو مرتبط :
آیت الله جنتی:آیت الله خزعلی گفت هر شب او را لعنت میکنم

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

فرزند ارشد آیت​الله جنتی: پدرم دیگر مدافع سرسخت احمدی​ن‍ژاد نیست/برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم



فرزند ارشد آیت​الله جنتی: پدرم دیگر مدافع سرسخت احمدی​ن‍ژاد نیست/برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم/در اروپا در حد معاون وزیر هم نمی توانیم رفت و آمدی داشته باشیم

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

علی جنتی فرزند ارشد آیت​الله جنتی گفت: همان اوایل که من مشغول به کار شدم؛ ظاهراً تازه آقای احمدی نژاد فهمیده بود که من جزو طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی هستم. از همان اوایل فشار را روی آقای پورمحمدی گذاشتند برای اینکه معاون سیاسی حتما باید عوض بشود.

هفته​نامه آسمان در گفت​وگویی با علی جنتی فرزند ارشد آیت​الله جنتی دبیر شورای نگهبان نوشت:

 

* همان اوایل که من مشغول به کار شدم؛ ظاهراً تازه آقای احمدی نژاد فهمیده بود که من جزو طرفداران آقای هاشمی رفسنجانی هستم. از همان اوایل فشار را روی آقای پورمحمدی گذاشتند برای اینکه معاون سیاسی حتما باید عوض بشود.

 

* هم دوره آقای پورمحمدی در مدرسه حقانی و خیلی از افراد دیگر بودم.

 

*ما {با آیت الله جنتی}دائماً رفت و آمد داریم. هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ معنوی ایشان را پدر خودم می دانم و علاوه بر رابطه پدر و فرزندی ایشان همواره از نظر علمی و اخلاقی استاد و راهنمای من بوده اند. لذا برای ایشان بسیار احترام قائل هستم. ایشان از نظر معنوی و مراتب تقوی و زهد و پارسایی شخصیت کم نظیری هستند. از نظر سیاسی طبیعی است که اختلاف نظر داشته باشیم. چون متعلق به دو نسل هستیم.

 

* در گذشته با ایشان {آیت الله جنتی} زیاد بحث می کردم منتها در طول چند سال اخیر کمتر بحث می کنیم.

 

* نه من می توانم روی ایشان {آیت الله جنتی} تأثیر بگذارم و نه ایشان می توانند افکار مرا تغییر دهند. ممکن است احیاناً برخی از مباحث به جدل بکشد و احترامی که ما برای ایشان قائل هستیم، خدشه دار بشود.

 

* نگاه ایشان {آیت الله جنتی} به دولت که تغییر کرده است. ایشان جزو مدافعان سرسخت آقای احمدی نژاد بودند، اما الان دیدگاه ایشان تغییر کرده. این طور نیست که روی مساله ای حالت جزمیت و دگم داشته باشند.

 

* می توان گفت وضعیت روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر بدترین وضعیت را در طول سه دهه گذشته دارد. یعنی ما الان برای خودمان دوستی در دنیا نگذاشته ایم. وضعیت اروپا که کاملاً روشن است و حتی در حد معاون وزیر هم نمی توانیم رفت و آمدی داشته باشیم. با شرق آسیا هم وضعیت مشابهی داریم. البته با چین و هند روابط نسبتا نزدیک است ولی با بقیه کشورها هم به دلیل مسائل هسته ای و فشارهای آمریکا و تحریکات غرب و هم به دلیل عملکردهای نامناسب خودمان، رابطه مان دچار مشکلات جدی است. آنچه انتظار می رفت این بود که جمهوری اسلامی ایران حداقل رابطه متعادلی را با همسایگان برقرار کند، به خصوص همسایه های عرب حوزه خلیج فارس و نیز کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا. اما نوع عملکرد ما به گونه ای بوده که تقریبا همه این کشورها اکنون علیه جمهوری اسلامی بسیج شده اند. در حوزه خلیج فارس تقریبا با تفاوت طیف هایی که وجود دارد عموما با جمهوری اسلامی مساله دارند، عمانی ها با ما نزدیک تر هستند. احساس می کنیم که قطری ها با ما نزدیکی بیشتری دارند. ولی عربستان سعودی الان بیشترین خصومت را با ایران دارد. بحرین که دنباله روی عربستان است، وضعیتش به همین ترتیب است.

 

* در کشور ما اصلا سیاست های کلی نظام را نه رئیس جمهور تعیین می کند و نه وزارت خارجه. بخشی از آن توسط رهبری با توسط شورای امنیت ملی تعیین می شود که نهایتاً به تصویب مقام معظم رهبری می رسد و عموماً دستگاه اجرایی در آن چارچوب عمل می کند. وزارت خارجه در واقع مجری سیاست های ابلاغی است نه اینکه تعیین کننده سیاست خارجی باشد.

 

* وقتی رئیس جمهور اعلام می کند که فلان کشور باید از صفحه روزگار برداشته شود؛ این برخلاف سیاست کلی نظام است و هزینه های زیادی را بر جمهوری اسلامی تحمیل می کند.

 

* برای منافع ما مهم این است که اگر روزی بشار اسد هم نباشد، سیستم دچار فروپاشی نشود و دولت بتواند با اصلاحاتی که در درون کشور انجام می شود آرا و نظرات مردم را تأمین کند و حمایت از انقلاب فلسطین و نیروهای مقاومت خدشه دار نشود. البته روسیه و چین هم عموماً همین رویه را دنبال می کنند.

 

* اصلاح طلبان و میانه روهای ایران نمی گویند که در ایران پوشش و نوع حجاب آزاد است، کسی در ایران چنین چیزی نمی گوید./انتخاب