عکس: اشک‌ و لبخند یک میدان تاریخی

اوکراین روزهای پرتب و تابی را می گذراند. روزهایی که اگر تا هفته قبل، آشوب زده بود، حالا می توان به آن لقب مرگبار را داد.

مجله مهر: اوکراین روزهای پرتب و تابی را می گذراند. روزهایی که اگر تا هفته قبل، آشوب زده بود، حالا می توان به آن لقب مرگبار را داد.

در درگیری های سه روز گذشته 77نفر کشته و بیش از 500نفر زخمی شده اند. رئیس جمهور این کشور برگزاری زود هنگام انتخابات و اصلاح قانون اساسی و تشکلی دولت ائتلافی را وعده داده اما اوکراین همچنان پرآشوب است.

میدان استقلال (ایندیپندنس) محل اصلی درگیری های اوکراینی ها است. این میدان تاریخی اما در ماه های گذشته تبدیل به خرابه ای از سنگ و شیشه های شکسته و خاکستر شده است. گاردین با انتشار این تصویر وضعیت امروز و 4سال قبل میدان ایندیپندنس را مقایسه کرده است.

در آپریل 2009 این میدان محل تجمعی با شعار «لبخند بزن اوکراین» بود که غلبه بر بحران را با لبخند زدن توصیه می کرد و امروز محل تجمع معترضانی که با اسلحه جنگی، کوکتل مولوتف های دست ساز و سنگ و آتش رو در روی نظامیان قرار گرفته اند.

شناسایی اجساد در درگیری‌های روز گذشته میدان استقلال

معترضان خیابانی کوکتل مولوتوف‌های دست‌ساز را به میدان می‌برند

ده عکس تاریخی که اشک به چشم می‌آورد

ده عکس تاریخی که اشک به چشم می‌آورد

به گزارش سایت یک پزشک، ده عکس مشهور را مرور می‌کنیم که که احساسات آدمی را تحریک می‌کنند.

۱- به‌یادآوری:

کهنه‌سرباز روسی، در کنار تانکی که در آن ایام جنگ  جهانی دوم را سپری کرده بوده، زانو زده است. این تانک به عنوان یادبود جنگ نگهداری می‌شود.

۲- صلح و دوستی:

یک راهب ناشناس برای پیرمردی که در نیمکت انتظار یک استگاه قطار در Shanxi Taiyuan چین به صورت ناگهانی فوت شده، دعا می‌خواند.

۳- سوگ:

سگی به نام «لئو»، بعد از فوت صاحبش در ژانویه سال ۲۰۱۱ در اثر حادثه رانش زمین در برزیل، دو روز تمام در کنار قبر او به سر برده است.

۴- فقدان:

در پشت زمینه عکس، در داخل اتوبوس، یک پیرمرد اهل کره شمالی را می‌بینیم که برای خویشاوندش که اهل کره جنوبی است، دست تکان می‌دهد و از او خداحافظی می‌کند. تنها ۴۳۶ شهروند اهل کره جنوبی اجازه یافتند که ۳ روز را در کره شمالی به سر ببرند و با ۹۷ عضو خانواده او ملاقات کنند. از زمان جنگ کره بین سال‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۵۳، کره دو پاره شد.

۵- مرگ:

سربازی زخمی، به زانو در آمده است؛ گلوله یک تک‌تیرانداز در ونزوئلا به او برخورد کرده است. یک کشیش که برای ارتش کار می‌کند، در آخرین لحظات با او است.

۶- ترس و ناامیدی:

یک شهروند فرانسوی، بعد از اشغال پاریس در جنگ جهانی دوم توسط نازی‌ها، از شدت ترس و ناامیدی می‌گرید.

۷- بی‌رحمی:

فرمانده نظامی نازی‌ها -هاینریش هیملر- از اردوگاه اسرای حنگ بازدید می‌کند. در این میان تنها یک سرباز اسیر، در مقابل او، پشت سیر خاردار، به طرز معناداری ایستاده است.

۸- مهربانی:

یک آتش‌نشان خسته، در استرالیا، بطری آبش را برداشته و  به یک کوالای تشنه، آب می‌دهد.

۹- تسکین:

در جریان نهمین سالگرد واقعه یازده سپتامبر، رابرت پرازا، روبروی بنای یادبود قربانیان، زانو زده و دستش را روی نام پسرش که روی بنا حک شده، گذاشته است.

۱۰- عشق:

بعد از سال‌های زیاد، یک سرباز آلمانی اسیر شده توسط شوروی، آزاد شده است و با دخترش ملاقات می‌کند. وی از زمانی که دخترش یک ساله بود، او را ندیده بود.

سایت یک پزشک