اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
عناصر مخل کسبوکار
در یک نظرسنجی از 288 تشکل اقتصادی شناسایی شد
ارزیابیها نشان میدهد که مشکلات مربوط به تامین منابع مالی، دغدغه اصلی فعالان اقتصادی در سال گذشته بوده است؛ بهطوریکه «مشکل دریافت تسهیلات از بانکها»، «ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی» و «بیتعهدی شرکتها و موسسات دولتی به پرداخت بدهی خود به پیمانکاران» بهعنوان مهمترین عناصر مخل کسبوکار که در یک چرخه قرار دارند، معرفی شدهاند. از سوی دیگر، «بیثباتی در قیمت مواد اولیه» دیگر موردی است که به اعتقاد فعالان اقتصادی در نامناسب شدن فضای کسبوکار نقش داشته است.
در واقع نتایج این نظرسنجی که 21 مولفه تاثیرگذار در فضای کسبوکار را رتبهبندی کرده، نشان میدهد که چهار عامل اصلی در سختتر شدن فعالیت اقتصادی، ریشه در مشکلات داخلی داشته است. در کنار این موارد، «اعمال تحریمهای بینالمللی علیه کشور» پنجمین مشکلی است که در کنار عوامل داخلی در فضای کسبوکار اختلال ایجاد کرده است. بر این اساس، فعالان اقتصادی در بخش خصوصی یکی از انتظارات خود را از دولت اجرایی کردن هر چه سریعتر قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار اعلام میکنند.
در یک نظرسنجی از 288 تشکل اقتصادی شناسایی شد:
نتایج ارزیابی 288 تشکل اقتصادی از مولفههای تاثیرگذار بر فضای کسبوکار در زمستان سال 92، نشان میدهد که «دریافت تسهیلات از بانکها»، مهمترین دغدغه فعالان اقتصادی در بخش خصوصی است.
مطابق برخی از آمارها در حال حاضر بیش از 12 هزار واحد صنعتی خوابیده در کشور وجود دارد که بخشی از آنها به دلیل عدم تامین سرمایه در گردش، از گردونه رقابت خارج شدهاند. بر اساس پژوهشی که از سوی موسسه مستقل پژوهشکده صنعتگر صورت گرفته، فعالان اقتصادی در بخشهای مختلف صنعتی، معدنی، کشاورزی و تجارت مولفههای مخل کسبوکار را رتبهبندی کردهاند.
نتایج این بررسی نشان میدهد که در زمستان سال گذشته مشکل دریافت تسهیلات از بانکها بیشترین سهم را در میان سایر مولفهها به خود اختصاص داده است. «ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیررسمی» و «بیثباتی در قیمت مواد اولیه» نیز به ترتیب نامساعدترین مولفهها در فضای کسبوکار بودهاند که در رتبه دوم و سوم قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر، به دنبال افزایش مطالبات پیمانکاران بخش خصوصی از دولت طی سالهای گذشته، فعالان اقتصادی معتقدند «بیتعهدی شرکتها و موسسات دولتی به پرداخت به موقع بدهی خود به پیمانکاران» چهارمین مولفه در نامساعد شدن فضای کسبوکار است. در واقع ارزیابیها نشان میدهد که در زمستان سال 92 چهار عامل اصلی در سختتر شدن فعالیت اقتصادی ریشه در مشکلات داخلی داشته است؛ به طوری که در مقابل این مشکلات فعالان اقتصادی به «اعمال تحریمهای بینالمللی علیه کشور» رتبه پنجم را اختصاص دادهاند.
«وجود مفاسد اقتصادى در دستگاههای حكومتى» ششمین مولفهای است که به اعتقاد فعالان اقتصادی منجر به نامساعد شدن فضای کسبوکار شده است.
بر اساس گزارش سازمان شفافیت بینالملل در مورد فساد، ایران در رتبهبندی این نهاد بینالمللی از میان 174 کشور، رتبه 134 را کسب کرده است. به اعتقاد برخی از کارشناسان، وجود این سطح از فساد اداری و اقتصادی نشاندهنده ضعف سرمایههای اجتماعی در کشور است و باید در این زمینه فعالیتهای بیشتری صورت گیرد.
مواردی در زمینه «نرخ بالای بیمه اجباری»، «بیثباتی قوانین و مقررات مربوط به تولید و سرمایهگذاری» و «ضعف دادسراها در رسیدگی موثر به شکایتها و اجبار طرفهای قرارداد به انجام تعهدات» به ترتیب در رتبه هفتم تا نهم قرار گرفتهاند. «قیمتگذاری غیرمنطقی محصولات تولیدی توسط دولت و نهادهای حکومتی» دهمین مولفه تاثیرگذار در نامساعد شدن فضای کسبوکار است.
موضوعی که به اعتقاد فعالان اقتصادی در بخش خصوصی قدرت رقابت واقعی را از این بخش گرفته و دخالت در نحوه قیمتگذاری در نهایت منجر به از بین رفتن برندسازی در کشور شده است.
«محدودیت قانون کار در تعدیل و جابه جایی نیروی کار»، «تولید کالاهای غیراستاندارد، تقلبی و عرضه نسبتا بدون محدودیت آن به بازار»، «زیاد بودن تعطیلات رسمی»، «عرضه کالاهای خارجی قاچاق در بازار داخلی»، «برگشت چکهای مشتریان و همکاران»، «موانع تعرفهای صادرات محصولات و واردات مواد اولیه»، «تمایل مردم به خرید کالاهای خارجی و تقاضای کم برای محصولات ایرانی مشابه»، «ضعف نظام توزیع و مشکلات رساندن محصول به دست مصرفکننده»، «تعرفه پایین کالاهای وارداتی و رقابت غیرمنصفانه محصولات رقیب خارجی در بازار»، «ضعف زیرساختهای حملونقل» و «ضعف زیرساختهای تامین برق» دیگر مولفههایی هستند که به اعتقاد تشکلهای مشارکتکننده در فضای کسبوکار اختلال ایجاد کردهاند.
انتظارات فعالان صنعتی
مولفههایی که فضای کسبوکار را برای فعالان اقتصادی سخت کرده در حالی اعلام شده که فعالان صنعتی انتظارات خود از دولت را در چند بخش اعلام کردهاند. در این رابطه، احمد پورفلاح، رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران میگوید: تدوین سریع استراتژی توسعه صنعتی اولین درخواست صنعتگران از دولت است. به گفته وی، در سال 81 دکتر مسعود نیلی و جمعی از خبرگان اولین استراتژی توسعه صنعتی را تدوین کردند اما با تغییر دولت این مجموعه به كتابخانهها منتقل شد و عملا فرصت پیادهسازی پیدا نكرد. بعد از آن در هر دولتى وزراى صنعتى خیز به تدوین این استراتژى بردند، ولی هر یك به دلایل مختلف راه به جایی نبرد.
وی ادامه داد: در دولت دهم نیز سندی با عنوان سند راهبردی صنعت، معدن و تجارت تدوین شد که با پایان یافتن دوره دولت قبل، اجرایی نشد.
وی با بیان اینکه با روی کارآمدن دولت یازدهم، سند راهبردی دیگری تدوین شده، اظهار کرد: امیدواریم با مشارکت بخش خصوصی این سند سرانجام به مرحله اجرا برسد؛ چرا که بدون نقشه راه، هیچ برنامهای به نتیجه نمیرسد.
پورفلاح همچنین اجرایی کردن قانون بهبود مستمر محیط کسبوکار را دیگر انتظار فعالان اقتصادی در بخش خصوصی از دولت دانست و گفت: سوال ما این است که دولت یازدهم که این قانون را قبول دارد، چرا سرعت لازم برای اجرایی کردن آن را به کار نمیبندد. وی سومین خواسته صنعتگران را جدیتر گرفتن لایحه حمایت از تولید ملی دانست و گفت: این لایحه هم اكنون در مجلس است و نمایندگان با سرعت بالا در حال بررسى و تصویب موادى از این لایحه هستند و باز امیدوارم همگان كمك كنند كه در صورت تصویب در مجلس و تایید در شوراى نگهبان هر چه سریعتر عملیاتی شود. متاسفانه یکى دیگر از مشكلات صنعتگران كندی در اجرای قانون، بعد از تصویب در مجلس است.
رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران در ادامه گفت: ما صنعتگران و معدنکاران، کارگران را باارزشترین سرمایه شرکت در مثلت سرمایه، تکنولوژی و نیروی کار میدانیم. بر این اساس اعتقاد داریم که قانون کار فعلی متناسب با شرایط سه دهه قبل نوشته شده و باید بر مبنای شرایط مساوی برای طرفین مورد بازنگری قرار گیرد.
به گفته وی، قانون كار متناسب میتواند در جذب سرمایه خارجى و داخلی بسیار كارساز باشد. در برنامههای پنج ساله مرتبا دولتها مکلف به بازنگری در قانون کار شدهاند اما ظاهرا هیچ دولتی به مصلحت خود ندیده که در این مقوله تن به هزینههای اجتماعی و سیاسی احتمالی بدهد. وی در ادامه با اشاره به ضرورت جدیتر گرفته شدن جلسات شورای گفتوگو دولت و بخش خصوصی از سوی نمایندگان دولتی اظهار کرد: پرداخت سهم تولید از محل اجرای قانون هدفمندی یارانهها یکی دیگر از انتظارات ما از دولت است. پورفلاح همچنین گفت: تولیدکنندگان حذف یارانه از حاملهای انرژی را یک حرکت شجاعانه میدانند، اما از نحوه بازتوزیع یارانهها به بخش تولید ناراضی هستند. رئیس کمیسیون صنایع اتاق بازرگانی ایران همچنین بر ضرورت حمایت سیستم بانکی از بخش تولید نیز تاکید کرد.
اخبار اقتصادی - دنیای اقتصاد
ویدیو مرتبط :
تبلیغات زندگی بخش کسب وکار ها است ! عدم تبلیغات مرگ کسب وکار است !
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
هفت عادت برترین مدیران کسبوکار در جهان
به نظر شما «برترین مدیر کسبوکار» چه کسی است، چگونه رفتار میکند، چه تعریفی دارد و چگونه کار میکند؟ مثلا همه با استیو جابز آشنا هستیم.
او بیتردید یکی از همین برترین مدیران کسبوکار در جهان بود، اما به صورت کلی، میتوان گفت که برترین مدیران کسبوکار در جهان، آنهایی هستند که کارهای خود را بهخوبی انجام میدهند. آنها میتوانند دشواریها و چالشهای اقتصادی را به موفقیت بدل کنند و از ایدههایشان به واقعیتهایی دست یابند که جهان را از همه جهت دگرگون میکند. این اشخاص ضرورتا نباید زمامدار شرکت خود باشند.
آنها الزاما نقش رییس هیاتمدیره یا مدیر یک کسبوکار بزرگ را ایفا نمیکنند. یک مدیر برگزیده را حتی میتوان در نقش یک فروشنده پیدا کرد، زمانی که او راهی نوین و اصلاحشده برای خدمات بهتر به مشتریان و شرکتش مییابد. بنابراین، باید آگاه بود که برترین مدیر جهان هر کسی میتواند باشد، اما دقیقا آن کسی میتواند مفتخر به عنوان برترین مدیر شود که تاثیری کلان و مثبت بر کل فضاهای کاری بگذارد، نگرش ما نسبت به مفهوم کسبوکار را دگرگون کند و مسوولیتهای خطیری را با موفقیت از سر بگذراند.
اینجا قصد داریم درباره این دسته از مدیران صحبت کنیم: برترین مدیران کسبوکار در جهان و عادتهایشان. تعجببرانگیز نیست اگر مدعی شویم که طنابی مشترک اما بسیار ظریف وجود دارد که برترین مدیران جهان را از باقی فعالان کسبوکار جدا میکند. این طناب از جنس حصار یا مانعی نیست که آنها در مقابل خود کشیده باشند، بلکه در عوض آنها کسانی هستند که از برخی قواعد و عادات مشخص پیروی میکنند و سرتاسر زندگیشان را به همین طریق میگذرانند.
1 در پی شهرت و آوازه نیستند
شهرت را باید صرفا نتیجه طبیعی عملها و رفتارهای برترین رهبران اقتصادی جهان دانست. آنها بهترین انتخاب را برای رفاه حال مشتریان خود انجام میدهند و منافع و علایق آنها، شرکتهایشان و اجتماعشان را برآورده میسازند. آنها دوست دارند که همگان با رضایت و خرسندی از پای میز مذاکره بلند شوند و حس موفقیت داشته باشند. آنها به خاطر جلب توجهها و نگاهها از سوی رسانهها و مطبوعات دست به هیچ عملی نمیزنند، بلکه همان عملی را انجام میدهند که باید انجام دهند، چرا که این کار بهترین کاری است که باید در یک شرایط مفروض انجام دهند.
2 از نقد و نظر نمیهراسند
برترین مدیران کسبوکار در جهان، همواره سعی میکنند بهترین تصمیمی را که به هر دو طرف مذاکره سود میرساند، اتخاذ کنند. آنها همواره به منافع و علایق مشتریان، شرکتها و شرکایشان توجه خاصی دارند؛ این نکته بسیار جالبی است. درست همانطور که شهرت و آوازه هیچ اهمیتی نباید داشته باشد، نقد و نظر نیز نباید از اهمیت چندانی برخوردار باشند. همواره کسانی وجود دارند که نقد میکنند و نظراتشان را بدون توجه به وضعیت و شرایط طرح میکنند، اما این نقد و نظرها مدیران نخبه را ناراحت یا دلسرد نمیکند. رهبران اقتصادی جهان به راحتی میتوانند نقد و نظر سالم را از نقد و نظر ناسالم تشخیص دهند و بر همین مبنا، دست به عمل درست بزنند. آنها حتی میتوانند از این نقدها در راستای پیشبرد اهدافشان سود ببرند.
3 به سوپراستار بودن اعتقادی ندارند
درست همانطور که این مدیران خودشان را محور و مبنای فعالیتهای اقتصادی قرار نمیدهند، به همین نحو اجازه نمیدهند که هیچ کسی به عنوان محور یا مبنای این فعالیتها مطرح شود. نزد مدیران برگزیده، هیچ قهرمانی در گروههای کاری وجود ندارد و همه چیز با مشارکت، همدلی و همکاری جمعی به دست میآید. همه مشارکتکنندگان در فعالیتهای گروهی، میتوانند بهطور فردی خودشان را به رسمیت بشناسند و تصدیق کنند، اما هر کسی تنها برای مقاصد جمعی فعالیت میکند. در عین حال، میتوان انتظار داشت که عدهای بیش از بقیه دست به فعالیت و کار بزنند. پس در هر صورت هرگز فراموش نباید کرد که تمام پیروزیها از آن تیم است، درست همانطور که همه شکستها نیز شکستهای جمعی هستند.
4 خودشان بخشی از گروه هستند
مدیران برگزیده کسانی نیستند که به راحتی به همگان دستور بدهند یا قاعده وضع کنند. آنها از شفافیت و روشنبینی مطلق در قبال کسانی که با آنها کار میکنند، برخوردار هستند. آنها خودشان بخشی از گروه هستند، پس به خوبی میدانند که باید توجه ویژهای به اجرای قواعد و قوانین گروهی داشته باشند و حتی باید خودشان در قبال وظایفشان به دیگر اعضای گروه، به کارمندان پاییندست یا بالادست، پاسخگو باشند. برترین رهبران کسب و کار در جهان کسانی هستند که برای تمام اعضای گروه ارزشهای یکسان و برابری قایل هستند. از آنجا که خود این مدیران نیز بخشی از گروه هستند، پس آنها نیز از ارزش برابری با دیگر اعضای گروه برخوردارند.
5 مشکل را به طور بنیانی حل میکنند
این دسته از مدیران میدانند که وقتی وقفهای، اختلالی یا مشکلی در فرآیند کسبوکار پیش میآید، آنگاه وظیفه آنهاست تا مشکل مزبور را از اصل حل کنند، مثلا مشکل را میتوان در محصولات خراب یا کارمندان بیکفایت مشاهده کرد. مشکل هرچه باشد، باز هم مدیران برتر میتوانند آن مشکل را به نحوی برطرف کنند که دیگر اعضای گروه به خوبی بتوانند به فرآیندهای کاریشان ادامه دهند و اختلالی در وضعیت کاریشان ایجاد نکنند.
6 بیشتر پرسشگر هستند تا پاسخگو
استفان کاوی یکی از بزرگترین مدیران کسبوکار در جهان است. او میگوید: «اشخاص تاثیرگذار کسانی هستند که در پی فهمیدن هستند و نه فهمیدهشدن.» مدیران برجسته بیش از هر چیز میخواهند بدانند اوضاع از چه قرار است. در واقع، آنها میخواهند دائما به دانش خود بیافزایند. در نتیجه، آنها بیشتر از روحیهای پرسشگر برخوردار هستند تا اینکه بخواهند به سوالات دیگران پاسخ دهند یا خودشان را در معرض رسانهها و مطبوعات قرار دهند. هرگز نباید از یادمان برود که پرسشگری یکی از مهمترین و قدرتمندترین ابزارهای موجود در جعبه ابزار رهبران کسبوکار در سرتاسر جهان است.
7 واجد بصیرت خاصی هستند
مدیران برگزیده به خوبی، میدانند که باید دست آخر در مقابل بصیرتشان پاسخگو باشند، اما این بصیرت پیش از آنکه به پاسخگویی نیاز داشته باشد، نوعی چراغ راهنما به حساب میآید. آنها از این بصیرت سود میبرند تا گروههای کاریشان را هدایت کنند و به مقصد برسانند. حتی وقتی شرایط اخلاقی در فضای کاری علیه آنها باشد یا وقتی بدگویان همهجا مشغول شایعهپراکنی پیرامون شرکتشان باشند، باز آنها به بصیرت و بینش خود تکیه میزنند تا با نوآوریهای تازه راه را برای آینده شرکت بگشایند. به خاطر بسپاریم که هر موفقیتی که در عرصه ابتکار و نوآوری به دست آمده باشد، مرهون همین بصیرت نو و وفاداری به این بصیرت است. به همین خاطر، باید اذعان کرد که بصیرت این مدیران همواره به واقعیتی نو در سرتاسر جهان کسبوکار بدل میشود.
نتیجهگیری: همانطور که در ابتدای این مقاله اشاره کردم، هر کسی میتواند یک مدیر برجسته و موفق باشد. این گفته واقعا صحت دارد و همهجا خودش را نشان داده است، اما اگر کمی سختگیر باشیم، به راحتی میتوانیم از ماجراهای زندگی این بزرگان و فراز و نشیبهای آن تجربه بیاموزیم.
منبع:روزنامه دنیای اقتصادی