اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

عجیب ترین پرونده های خوابگردی



خوابگردی,خوابگردی های عجیب

عجیب ترین پرونده های خوابگردی

مرد میانسال دست‌هایش را جلویش گرفته بود و آرام‌آرام حرکت می‌کرد، نگاهش انگار روی دور دست‌ها قفل شده باشد با آن ظاهر عجیبش در خیابان در جهت خلاف حرکت خودروها حرکت می‌کرد.

از عرض خیابان که رد شد نزدیک بود با ماشینی که با سرعت زیاد در حال حرکت بود برخورد کند اما راننده هرطوری که بود با مهارت از کنار او رد شد، صدای بوق ممتد خودرو، انگار مرد را از خواب پراند، مرد انگار که هوش و حواسش سرجایش آمده باشد به سرتاپای خود نگاهی کرد و سراسیمه به سمت خانه‌اش برگشت. او دچار خوابگردی بود، عادتی که باعث می‌شد هر شب جانش به‌خطر بیفتد.

خوابگردها در شب

بعضی از افرادی که دچار خوابگردی هستند دچار حادثه‌های باورنکردنی شده‌اند

صاحبخانه خفه‌کن

«جان لودیک» اهل تورنتوی کانادا، سال 2005 پس از گذراندن یک شب طولانی در مهمانی، روی کاناپه خانه صاحبخانه به خواب رفت. چند ساعت بعد، جان با تکان‌ها و فریاد یک مهمان دیگر که اصلاً او را نمی‌شناخت از خواب بیدار شد، مهمان فریادکشان از دیگران کمک می‌خواست تا او را از دست جان نجات دهند.

جان که خوابگردی داشت زمانی که خواب بود از جایش بلند شده و به طرف مهمان رفته بود تا او را خفه کند. وی وقتی از خواب بیدار شد ادعا کرد که به هیچ‌عنوان چیزی را به یاد نمی‌آورد. در ابتدا قاضی دادگاه به حرف‌های جان مشکوک بود اما وقتی شهادت پزشک وی را شنید به بیگناهی او رأی داد.

خوابیده در جرثقیل

یکم آگوست سال 2001 بود. ساعت 2 صبح وقتی جان آلفونسوی انگلیسی در حال عبور از خیابان دالویج بود متوجه شد که دختری بالای یک جرثقیل خوابیده است ولی هر لحظه ممکن است از آن بالا به پایین سقوط کند، او فوراً با مأموران آتش‌نشانی و اورژانس تماس گرفت و از آنها برای نجات دختر نوجوان کمک خواست.

با این تماس، مأموران به سرعت در محل حاضر شده و متوجه شدند که دختر نوجوان دچار خوابگردی شده است. با مشخص شدن این موضوع عملیات نجات از قبل خطرناک‌تر به نظر رسید چراکه آنها می‌ترسیدند اگر دختر را از خواب بیدار کنند، او از ترس از بالای جرثقیل به پایین بیفتد برای همین مأموران به آرامی به بالای جرثقیل رفته و سرانجام دختر نوجوان را نجات دادند.

وقتی با خانواده این دختر تماس گرفتند، والدین «مری شلوز» به پلیس گفتند که دخترشان عادت خوابگردی دارد و سپس خودشان با تلفن همراه مری تماس گرفتند تا وی را از خواب بیدار کنند، اولین زنگ تلفن دختر را از خواب بیدار کرد.

طعمه سوسمارها

سال‌ها بود که «جیمز کارنز« دچار خوابگردی شده بود و همه از این موضوع اطلاع داشتند. در سال 1998 برای این مرد 77 ساله هنگام خوابگردی اتفاق بسیار وحشتناکی افتاد. او مثل همیشه بدون اینکه متوجه باشد از تختخواب پایین آمد، عصایش را در دست گرفت و به سمت برکه نزدیک خانه‌شان رفت. پیرمرد 77 ساله مستقیم به داخل برکه رفت و وقتی بدنش خیس شد از خواب پرید و تازه متوجه شد که کجا آمده است. 

اما او در گل و لای برکه گیر افتاده بود و نمی‌توانست تکان بخورد، بدتر از همه اینکه برکه پر از تمساح بود. تمساح‌ها که طعمه خوبی نصیبشان شده بود با دیدن پیرمرد به سمت او آمدند. پیرمرد فریادکشان درخواست کمک کرد و با عصایی که در دست داشت سعی می‌کرد آنها را دور کند. یکی از همسایه‌ها وقتی صدای کارنز را شنید پلیس را باخبر کرد.

سپس خودش به سمت برکه دوید و با چراغ قوه‌ای که در دست داشت سعی کرد تا رسیدن پلیس، تمساح‌ها را بترساند و از برکه دور کند. بالاخره با تلاش پلیس و مأموران آتش‌نشانی، کارنز خوش‌شانس از حمله سوسمارها جان سالم به در برد.

پدرکشی در خوابگردی

سال 2003، جسد «ادوارد لاوی» 83 ساله در باغچه خانه‌شان توسط همسایه‌ها پیدا شد. آثار کوفتگی‌هایی روی بدن لاوی دیده می‌شد که نشان می‌داد به شدت وی را کتک زده‌اند.

هیلی زود، کارآگاه پلیس، پسر لاوی به نام «جولز» را به جرم قتل پدرش دستگیر کرد. پسر جوان در بازجویی‌های پلیس ماجرای باور نکردنی را تعریف کرد. او گفت که خانواده‌اش سابقه خوابگردی دارند.

از طرفی لاوی مرد خشنی بود و همیشه با خانواده‌اش مشاجره داشت. در شب مرگ لاوی، جولز مثل همیشه دچار خوابگردی شده بود و پدرش که متوجه این موضوع نبود با دیدن پسرش شروع به داد و فریاد و کتک زدن او کرد.

جولز که خواب بود و اصلاً نمی‌فهمید در حال انجام چه کاری است، به پدرش حمله‌ور شده و او را زیر مشت و لگد گرفته و تا سرحد مرگ وی را کتک زد، جولز در این پرونده از اتهام قتل تبرئه شد.

قتل در خوابگردی

«کنت پارکس» اهل کانادا از 20 سالگی درچار مرض بی‌خوابی شد. علت بیماری کنت این بود که او را از کار اخراج کردند و چون وی به شرط‌بندی اعتیاد داشت بدهی کلانی به بار آورده بود که نمی‌توانست آنها را پرداخت کند و برای همین از فکر این همه بدهی به بیخوابی دچار شد اما او علاوه بر بی‌خوابی مشکل دیگری هم داشت و آن هم این بود که در اندک زمانی که می‌خوابید هم نمی‌توانست در تختخوابش بماند و خوابگردی می‌کرد.

23 ماه می 1978 کنت از تختخوابش بیرون آمد، به پارکینگ خانه رفت و نیمه‌شب 22 کیلومتر رانندگی کرد تا به خانه خانواده همسرش برسد. او وقتی به مقصد رسید وارد خانه شد و بدون اینکه یک کلمه حرف بزند مادر همسر خود را زمانی که در خواب بود به قتل رساند و پدر همسرش را با ضربات چاقو و میله آهنی به شدت زخمی کرد.

کنت پس از ارتکاب این جنایت به اداره پلیس رفت و خودش را معرفی کرد. با تحقیقاتی که پلیس انجام داد معلوم شد که کنت دچار خوابگردی است و در هنگام ارتکاب قتل و حمله به خانواده همسرش، به هیچ عنوان متوجه کاری که انجام می‌داده نبوده است. او یک سال در زندان بود تا اینکه دادگاه به بیگناهی وی رأی داد و او آزاد شد.

یخ زدن در خوابگردی

«تیموتی بروگمان» اهل شمال ویسکانسین آمریکا هیچ‌وقت در عمرش دچار خوابگردی نشده بود اما سال های زیادی بود که از بی‌خوابی رنج می‌برد.

یک روز در تابستان وی در حال رانندگی با کامیون بود که ناگهان خوابش برد و با یک درخت تصادف کرد، پس از این حادثه، پزشک برای اینکه بروگمان بهتر بخوابد چندین قرص خواب‌آور برایش تجویز کرد، دارویی که پزشک تجویز کرده بود به نوعی اعتیادآور بود اما در دستورالعمل آن نوشته بود که اگر صحیح مصرف شود هیچ خطری فرد مصرف‌کننده را تهدید نمی‌کند. بروگمان همچنان به مصرف قرص‌هایش ادامه می‌داد تا اینکه در ژانویه 2009 دچار خوابگردی شد.

شب بسیار سردی بود و برف همه جا را سفیدپوش کرده بود، دما به زیر سفر رسیده بود ولی بروگمان لباس گرم به تن نداشت و فقط یک پیژامه به تن داشت.او بدون اینکه متوجه باشد از خانه بیرون رفت و تا صبح به خانه برنگشت. فردای ان روز وقتی خانواده‌اش به دنبال وی همه‌جا را جست‌وجو کردند، جسد بروگمان را درحالی که یخ‌زده بود، میان برف‌ها پیدا کردند.

غذا درست کردن در خواب

عادت خوابگردی لزلی کازاک زن 55 ساله اهل انگلیس یک شب ممکن بود به قیمت جان او تمام شود. لزلی به باشگاه ورزشی می‌رفت و برای اینکه وزن کم کند مجبور بود ساعت غذاخوردن خود را تغییر دهد. او عادت داشت شب‌ها وقتی خوابگردی می‌کند نزدیک به 2500 کالری غذا بخورد و از همه خطرناک‌تر اینکه وی در خواب، اجاق‌گاز را روشن می‌کرد تا غذا درست کند.

این کار لزلی نه تنها برای خودش بلکه برای بقیه اعضای خانواده نیز خطرناک بود. زیرا اگر شیر گاز را باز می‌گذاشت ممکن بود همه خفه شوند. نه تنها خطر خفگی با گاز بلکه خطر مسمومیت هم لزلی را تهدید می‌کرد زیرا او گاهی اوقات هنگام خوابگردی چیزهای غیرخوراکی مثل وازلین، روغن پا یا پودر لباسشویی را هم می خورد. او روی در اتاقش زنگ کار گذاشته بود تا وقتی در اتاق را باز می‌کند زنگ به‌صدا درآید و او را از خواب بیدار کند اما این کار هم فایده‌ای نداشت و او برای درمان مجبور شد نزد متخصص برود./سرنخ همشهری

 

 


ویدیو مرتبط :
خوابگردی کودکان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

پرونده ای برای رفتارهای عجیب احمدی نژاد در صحنه دیپلماسی



پرونده ای برای رفتارهای عجیب احمدی نژاد در صحنه دیپلماسی

دولت محمود احمدی نژاد در عرصه رفتارهای دیپلماتیک و منطبق با شأن نظام جمهوری اسلامی ایران کارنامه موفقی نداشته است.

نخستین رفتار دیپلماتیک آنها، استقبال از بشار اسد، رئیس جمهور سوریه بود که وقتی به تهران آمد، به جای کاخ سعدآباد در خیابان منتهی به پاستور! از وی استقبال کردند.

استقبالی که البته گویا با اعتراض مقامات دیپلمات سوریه نیز مواجه شد و آنها پس از پایان سفر، طی نامه ای 7 صفحه ای مراتب اعتراض خود را به وزارت خارجه ایران در زمینه این نوع استقبال اعلام کردند.  ماجرا اما گویا قصد داشت ابعاد وسیعتری پیدا کند.

 

*نامه هایی که هیچوقت پاسخ داده نشدند

نامه نگاری های احمدی نژاد به اقطار عالم و برای روسای جمهور کشورهای دنیا نیز گام بعدی بود که هیچگاه مشخص نشد توجیه دیپلماتیک آن چه بوده است.  نامه ها و فرستادگانی که حتی گاهی به کاخ ها و ساختمان های ریاست جمهوری کشورهای اروپایی نیز راه داده نمی شدند و باز می گشتند.

احمدی نژاد در این زمینه و طی سال های 84 تا 90، تعداد 5 نامه به دو رئیس جمهور سابق و فعلی آمریکا، رئیس جمهور سابق فرانسه، پاپ و صدر اعظم آلمان نوشته است که جملگی هیچگاه با هیچ پاسخی مواجه نشدند.  نامه هایی که محتوای برخی از آنها علنی شد و محتوای برخی دیگر نیز محرمانه باقی ماند.

این در حالی است که گفته می شود، او نامه های محرمانه ای را نیز در مقاطعی دیگر ارسال کرده است که البته آنها نیز بی پاسخ مانده اند.  به این نامه نگاری ها البته باید رفتارهایی مثل نامه ای که احمدی نژاد برای دیه گو آرماندو مارادونا، فوتبالیست آرژانتینی و در پاسخ به هدیه او ارسال کرد را نیز افزود.

 

نامه ای که با این جملات شروع می شد:

"جناب آقای دیه‌گو آرماندو مارادونا

سلام علیكم

از ابراز لطف آن جناب نسبت به ملت حق‌طلب و انقلابی ایران و اینجانب صمیمانه تشكر می‌كنم. آمریكای لاتین سرزمین ملت‌های پاك، خون‌گرم، صمیمی و مظلوم است كه تازیانه چند صدساله استكبار، زخم‌های عمیقی بر پیكر او نشانده است..."

رفتارهای اینچنینی احمدی نژاد و برخی نزدیکانش در روابط بین المللی و در صحنه هایی که اصول رفتار دیپلماتیک تعیین کننده شأن یک نظام حکومتی است البته به همین جا هم ختم نشد.

 

*نان و پنیر و گردویی که به اردوغان خوراندند

اردیبهشت سال 89 بود که نشست سه جانبه، ایران _ ترکیه و برزیل در تهران با محوریت تبادل سوخت هسته ای برگزار شد.

روسای جمهور سه کشور یاد شده نیز در این برنامه حاضر شدند. این در حالی بود که نشست روسای جمهور و وزرای خارجه کشورهای یاد شده، بر طبق آنچه که در شبکه های تلویزیونی نمایش داده شد در یک اتاق با دیوارهای رنگ نخورده و گچ خورده برگزار شده بود.

علاوه بر این رخداد، در همان روزها از این گزارش داده شد که وزارت خارجه، به روسای جمهور یاد شده به جای صبحانه رسمی و در شأن روسای جمهور، نان و پنیر و گردو داده است.

گفته می شد که روسای جمهور دعوت شده به ایران از کیفیت پذیرایی تیم دولت در مدت اقامت در ایران نیز ناراضی بوده اند و حتی رجب طیب اردوغان نیز در هنگام حضور در ایران با سوار نشدن به اتومبیل تشریفات، اعتراض خود را به این مسئله نشان داده است.

ماجرای اهانت یک صهیونیست افراطی به احمدی نژاد در برنامه سخنرانی احمدی نژاد در یکی از اجلاس های ژنو در سال 2009 نیز نمره ضعیف دیگری در کارنامه دیپلماتیک دولت احمدی نژاد است.

 

در هنگام سخنرانی احمدی نژاد در این اجلاس، یک صهیونیست که خود را به شکل یک دلقک آرایش کرده بود، توانست به دلایلی که هیچگاه گفته نشد خود را به مقابل جایگاه سخنرانی احمدی نژاد برساند و دماغ دلقکی خود را به سمت رئیس جمهور ما پرتاب کند.

این سوال تا همیشه باقی ماند که چگونه ممکن است که یک دلقک در هنگام سخنرانی یک رئیس جمهور بتواند به محل رسمی سخنرانی او وارد و چنین عملی را مرتکب شود و تیم حفاظت از رئیس جمهور چرا در وظیفه خود در این قبال کوتاهی کرد؟

 

*رفتارهایی منطبق بر شایعه ها

عده ای معتقدند برخی در حاشیه دولت احمدی نژاد تمایل دارند به هر طریق ممکن باب مذاکره با آمریکا را باز کنند.

کسی راست یا دروغ این حرف ها را دقیقا نمی داند اما حضور تعدادی از مقامات ایرانی، متکی وزیر وقت خارجه و شخص احمدی نژاد در هنگام اولین سخنرانی باراک اوباما در سازمان ملل رخدادی بود که این گمانه را تقویت کرد.  آنها بر خلاف قانون نانوشته ای که همواره سران دو کشور در هنگام سخنرانی مقام کشور دیگر، جلسه را ترک می کردند، از این کار امتناع کردند و ترجیح دادند سخنرانی اوباما را از نزدیک بشنوند.

از این قبیل رخدادهای عجیب دیپلماتیک در دولت احمدی نژاد تا آن اندازه زیاد هستند که معلوم نیست تقدم و تأخر زمانی آنها دراین گزارش رعایت شده باشد.  عکس یادگاری با یک نظامی آمریکایی در سفر به بغداد، رژه دختران با حرکات موزون و لباس نامناسب در هنگام سفر رئیس جمهور به یکی از کشورهای آفریقایی، دیدارهای یکی از همراهان حاشیه دار رئیس جمهور در آمریکا با برخی از عناصر مسئله دار و مشکوک و ... نیز از جمله سایر رفتارهایی هستند که معدل رفتارهای دیپلماتیک دولت احمدی نژاد را به شدت پایین آورد.

 

*سفر رئیس جمهور به برزیل، با پیشواز و بدرقه مقامات ایرانی!

آخرین گاف دیپلماتیک دولت دهم نیز سفر رئیس جمهور به کشور برزیل برای شرکت در اجلاس توسعه پایدار موسوم به ریو+ 20 بود.  رئیس جمهور در حالی به این سفر می رفت که چندی قبل نیز یک کارمند سفارت ایرانی در در یک استخر مختلط در همین کشور مرتکب رفتارهای غلطی شد که این رفتارها حاشیه هایی را برای وزارت خارجه کشورمان رقم زد.

و اما رئیس جمهور در حالی به کشور برزیل پا گذاشت که نخستین عکس های مخابره شده حکایت از آن داشت که محمدجواد محمدی زاده، رئیس سازمان محیط زیست به جای مقامات برزیلی به استقبال احمدی نژاد در فرودگاه ریودوژانیرو رفته است.  پیگیری ها نشان می داد که محافل صهیونیستی برزیل از چندی قبل از دیلما روسوف، رئیس جمهور این کشور خواسته اند که با احمدی نژاد دیدار نکند. خواسته ای که البته گویا محقق شد و روسف هرگز در این سفر و حتی در حاشیه های اجلاس توسعه نیز به دیدار احمدی نژاد نرفت.

 

اخبار,اخبار جدید,اخبار جالب

 

در واقع احمدی نژاد در این سفر با پیشواز و بدرقه مقامات ایرانی، به برزیل رفت و از برزیل برگشت.  و البته به این رویداد نامطلوب دیپلماتیک باید عکس یادگاری آقای رئیس جمهور با محافظان برزیلی اش را نیز افزود.

معلوم نیست که ماجرای این قبیل رفتارهای دیپماتیک محمود احمدی نژاد و یارانش به کجا ختم خواهد شد.

رفتارهایی که البته جای این سوال در کنار آنها وجود دارد که آیا می توان اعدام 18 ایرانی در کشور عربستان، زندانی شدن چند تبعه کشورمان در تایلند، سکوت وزارت خارجه در قبال بیداری اسلامی، عرض ارادت برخی مقامات دولتی به کشور عربستان با سفرهای دیپلماتیک به این کشور و غیره را نیز افزود یا به این اتفاقات صرفا در حد چند گاف دیپلماتیک نگاه کرد و سایر رفتارهای دولت را از آن جدا کرد؟!/الف