اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
ظهور طبقه پزشكان میلیاردر در ایران
«دكتر شو تا پولدار شوی.» از بچگی این جمله را در گوش ما میخواندند. اینكه اگر مسیرت را به سمت پزشكی تنظیم كنی، قطعا آینده پرپولی در انتظار توست. از دوران مدرسه میدانستیم كه پزشكان ثروت بسیار زیادی كسب میكنند.
روزنامه قانون: «دكتر شو تا پولدار شوی.» از بچگی این جمله را در گوش ما میخواندند. اینكه اگر مسیرت را به سمت پزشكی تنظیم كنی، قطعا آینده پرپولی در انتظار توست. از دوران مدرسه میدانستیم كه پزشكان ثروت بسیار زیادی كسب میكنند.
حالا كه اخبار را دنبال میكنیم، متوجه میشویم آن صحبتهای گنگ دوران كودكی چندان هم پوچ نبودند. گرچه درآمد ماهانه پزشكان به خاطر تخصصشان بالاست، اما در پارهای موارد هم، این درآمد ربطی به تخصص فرد ندارد، بلكه فقط بستگی به این دارد كه چقدر برای راه انداختن كار مردم، از آنها پول دریافت كنند.
همین دو سال پیش بود كه خبر فرار مالیاتی 300 پزشك متخصص، رسانهای شد. پزشكانی كه ماهانه بیش از یك میلیارد تومان درآمد داشتند! شنیدن این خبرها بود كه باعث شد وزیر بهداشت دولت یازدهم قبل از زدن كلنگ طرح تحول نظام سلامت بگوید قرار است در این طرح، تعرفههای دریافتی پزشكان یكسانسازی شود. اما همین باعث شد درآمد پزشكان به شكل قابل ملاحظهای بالا برود.
رقمهای نجومی دریافتی پزشكان ایرانی در حالی است كه اكثر مردم به لحاظ سطح و سبك زندگی زیر استانداردهای معمولی هستند؛ یعنی درآمدشان بیشتر از یك میلیون تومان نمیشود و بیمه هم درصد زیادی از هزینههای درمان را نمیپردازد. این گزارش اختصاص دارد به طبقه پزشكانی كه درآمد بالایشان، آنها را از سطح مردم عادی، بسیار بالاتر میبرد و جزو «طبقه بیرحم» دستهبندی میكند!
پخش سریال «در حاشیه» مهران مدیری از تلویزیون ، مخالفان زیادی در جامعه پزشكی داشت، تا حدی كه حتی وزارت بهداشت و وزیر هم به ماجرا ورود كردند و در نامهای بلندبالا به صداوسیما خواستار جلوگیری از پخش سریال شدند. سیبل هدف یكی از تیرهای انتقاد این سریال، ماجرای درآمد بالای پزشكان و زیرمیزی گرفتن آنها بود. گرچه این تیر به سینه هدف مینشست اما چون آهویی رام كرده، خودش را به همه جا كوبید و وزیر بهداشت و سازمان نظام پزشكی و جامعه پزشكی را پریشان كرد.
آماری که وزارت بهداشت منتشر كرده است نشان میدهد بین 10 تا 15 درصد از کل بازار 70 هزار میلیارد تومانی سلامت کشور، پولهای زیرمیزی و غیرقانونی است که چیزی بین 8 تا 10 هزار میلیارد تومان میشود. این حرف را محمدحسینمیردهقان، مدیرکل نظارت بر درمان و اعتباربخشی وزارت بهداشت، اردیبهشت ماه امسال تایید كرد و گفت: «آماری که ما داریم نشان میدهد حجم پولهای زیرمیزی، سالانه بین 8 تا 10 هزار میلیارد تومان است.» اما همه چیز زیرمیزی نیست.
درآمد پزشكان ایرانی بالاتر از نرم جهانی
دکتر مسعود پزشکیان، وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اعتراف كرده كه متخصصان ایرانی در مقایسه با پزشکان آمریکایی (نسبت به درآمد سرانه)، هفت برابر درآمد بیشتری دارند. دکتر محمدحسن طریقتمنفرد، وزیر بهداشت در دولت دهم هم گفته است درآمد یک ساعت کار در بخش خصوصی ایران برابر با ۲۰۰ ساعت کار پزشکان فوقتخصص آلمان است.
اما این اظهارات با واکنش شدید دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت دولت حاضر روبهرو شد. بعد از آن دکتر علیرضا زالی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در اظهارنظری گفت: «درآمد بالای پزشکی سرابی بیش نیست!» اما بد نیست با آمار و ارقام این حرفها را بررسی كنیم. هم آن هفت برابر بیشتر و هم این «درآمد پزشكی سرابی بیش نیست».
درآمد پزشكان آمریكایی 65 میلیون تومان در ماه
براساس گزارش اداره کار ایالات متحده که در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ (۵ فروردین ۱۳۹۴) منتشر شد، متوسط درآمد سالانه یک جراح در ایالات متحده ۲۴۰ هزار و ۴۰۰ دلار است. یعنی چیزی در حدود 65 میلیون تومان در ماه. درآمد سالانه یک متخصص داخلی ۱۹۰ هزار و ۵۳۰ دلار گزارش شده یعنی 51 میلیون تومان در ماه. درآمد متوسط سالانه برای پرستاران آمریکایی هم ۶۹ هزار و ۷۹۰ دلار در سال است که میشود در حدود 19 میلیون تومان در ماه.
از طرفی حقوق متوسط برای تمامی مشاغل در ایالات متحده ۴۷ هزار و ۲۳۰ دلار در سال است، یعنی در حدود 13 میلیون تومان در ماه. بر اساس گزارش اداره سلامت عمومی بریتانیا در اکتبر ۲۰۱۴ (مهر ماه ۱۳۹۳) درآمد متوسط پزشکان در انگلستان حدود ۷۴هزار پوند در سال بوده كه میشود 5/31 میلیون تومان در ماه. درآمد سالانه پرستاران و گروه مامایی در انگلستان سالانه حدود ۳۱هزار پوند در سال ۲۰۱۴ بوده است. از طرفی میانگین درآمد سالانه تمامی مشاغل در بریتانیا حدود ۲۷هزار پوند معادل ۱۱ میلیون تومان در ماه است.
اداره فدرال کار آلمان هم اعلام كرده است درآمد متخصصان رشتههای گوناگون پزشکی بر اساس سابقه خدمتی و محل خدمت (بیمارستان دانشگاهی یا خصوصی) بین ۵۳۰۰ تا ۶۸۰۰ یورو (متخصصان بین یک تا۱۳ سال کار) است. یعنی بین 19 میلیون تا 25 میلیون تومان در ماه. اگر متخصصی بتواند به رتبه ریاست کل یک بخش درمانی با درجه پروفسوری برسد حدود ۸۰ میلیون تومان درآمد ماهانه کسب میکند. گرچه از این درآمدها با توجه به شرایط كاری، خانوادگی و طبقه، مالیاتی حدود 15 تا 40 درصد كسر میشود!
كارانه ماهانه 70 میلیون تومانی پزشكان در ایران!
در كشور ما، اعلام كردن درآمد هر صنفی، كار مرسومی نیست! جالب اینكه وقتی بخشی از دستمزدهای پزشكان در یك برنامه تلویزیونی اعلام شد، روز بعدش با اعتراض شدید افراد این صنف مواجه شد! اما در نامهای که از سوی ۶ تن از نمایندگان اقتصاددان مجلس به رئیسجمهور در خصوص تعرفه پزشکان منتشر شد، آمده است: دریافتی معاون درمان وزیر محترم بهداشت که متخصص قلب است از بیمارستان امام حسین(ع) در تابستان ۱۳۹۱ ماهانه بین ۶۱ تا ۸۳ میلیون تومان بوده است!
همچنین در فروردین ۱۳۹۴، حسن غفوری فرد وزیر و نماینده سابق مجلس اذعان داشته که «مدیر یکی از بیمارستانها خودش به من گفت فقط ۴۵ میلیون تومان کارانه میگیرم». دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران نیز بیشترین کارانهها را مربوط به جراحان قلب و مغز و اعصاب دانست که میتواند به ماهانه تا ۷۰ میلیون تومان هم برسد؛ بیشترین درآمد را هم متعلق به همین تخصص دانست که بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان در ماه است. طریقت منفرد در سال 92 اعلام کرد درآمد کارکرد پزشکان در بخش دولتی برای ۱۵۰ ساعت کار ماهانه ۳۴ میلیون تومان است.
نگاه انسانی چه میشود؟!
گرچه بسیار دیدهایم پزشكانی را كه از مریضهای بیبضاعت حقالزحمهای دریافت نمیكنند اما یادمان نرفته است رها شدن بیماری در كنار خیابان در سال 90 را به دلیل اینكه پول ماندن در بیمارستان نداشت. پزشكانی كه برای قتل یك همصنف، اینچنین جری شدهاند كه خواستار پیگیری شدید از طرف پلیس هستند، در آن زمان و برای آن بیمار، هیچ سنگی به سینه نزدند و حتی هیچكس هم پاسخگو نبود. انگار همه یادشان رفته بود قسم پزشكی معروفی را كه همه مردم دنیا از آن حرف میزنند. از هركسی كه در رشتههای مختلف پزشكی درس میخواند، سوال كنید، میگوید عشق كمك به بیماران و مردم ما را به این مسیر كشاند اما پزشكانی را داریم كه با چشیدن مزه پول زیر دندانشان، آن حرفها را فراموش میكنند.
قرار نیست قتل پزشك اردبیلی را كوچك كنیم كه كشتن یك انسان، مثل كشتن تمام انسانهاست. اما این قتل كه ثابت شده است به دلیل خصومتی شخصی رخ دادهاست، كمتر از مرگ بیمارانی نیست كه به دلیل نداشتن پول حتی به داخل بیمارستان هم راه داده نمیشوند. به نظر میرسد درآمدهای بالا و چند صدمیلیون تومانی، دیوار حائلی ساخته بین جامعه پزشكی و دیگر اقشار جامعه و نگاهی از بالا به پایین به وجود آورده. دیواری كه حتی با اشك چشم همراهان بیماران بیبضاعت هم «آخ» نمیگوید و همچنان چون كوه، قد علم میكند. دیواری كه با پول روی پول ساخته شده است.
حالا كه اخبار را دنبال میكنیم، متوجه میشویم آن صحبتهای گنگ دوران كودكی چندان هم پوچ نبودند. گرچه درآمد ماهانه پزشكان به خاطر تخصصشان بالاست، اما در پارهای موارد هم، این درآمد ربطی به تخصص فرد ندارد، بلكه فقط بستگی به این دارد كه چقدر برای راه انداختن كار مردم، از آنها پول دریافت كنند.
همین دو سال پیش بود كه خبر فرار مالیاتی 300 پزشك متخصص، رسانهای شد. پزشكانی كه ماهانه بیش از یك میلیارد تومان درآمد داشتند! شنیدن این خبرها بود كه باعث شد وزیر بهداشت دولت یازدهم قبل از زدن كلنگ طرح تحول نظام سلامت بگوید قرار است در این طرح، تعرفههای دریافتی پزشكان یكسانسازی شود. اما همین باعث شد درآمد پزشكان به شكل قابل ملاحظهای بالا برود.
رقمهای نجومی دریافتی پزشكان ایرانی در حالی است كه اكثر مردم به لحاظ سطح و سبك زندگی زیر استانداردهای معمولی هستند؛ یعنی درآمدشان بیشتر از یك میلیون تومان نمیشود و بیمه هم درصد زیادی از هزینههای درمان را نمیپردازد. این گزارش اختصاص دارد به طبقه پزشكانی كه درآمد بالایشان، آنها را از سطح مردم عادی، بسیار بالاتر میبرد و جزو «طبقه بیرحم» دستهبندی میكند!
پخش سریال «در حاشیه» مهران مدیری از تلویزیون ، مخالفان زیادی در جامعه پزشكی داشت، تا حدی كه حتی وزارت بهداشت و وزیر هم به ماجرا ورود كردند و در نامهای بلندبالا به صداوسیما خواستار جلوگیری از پخش سریال شدند. سیبل هدف یكی از تیرهای انتقاد این سریال، ماجرای درآمد بالای پزشكان و زیرمیزی گرفتن آنها بود. گرچه این تیر به سینه هدف مینشست اما چون آهویی رام كرده، خودش را به همه جا كوبید و وزیر بهداشت و سازمان نظام پزشكی و جامعه پزشكی را پریشان كرد.
آماری که وزارت بهداشت منتشر كرده است نشان میدهد بین 10 تا 15 درصد از کل بازار 70 هزار میلیارد تومانی سلامت کشور، پولهای زیرمیزی و غیرقانونی است که چیزی بین 8 تا 10 هزار میلیارد تومان میشود. این حرف را محمدحسینمیردهقان، مدیرکل نظارت بر درمان و اعتباربخشی وزارت بهداشت، اردیبهشت ماه امسال تایید كرد و گفت: «آماری که ما داریم نشان میدهد حجم پولهای زیرمیزی، سالانه بین 8 تا 10 هزار میلیارد تومان است.» اما همه چیز زیرمیزی نیست.
درآمد پزشكان ایرانی بالاتر از نرم جهانی
دکتر مسعود پزشکیان، وزیر اسبق بهداشت و عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اعتراف كرده كه متخصصان ایرانی در مقایسه با پزشکان آمریکایی (نسبت به درآمد سرانه)، هفت برابر درآمد بیشتری دارند. دکتر محمدحسن طریقتمنفرد، وزیر بهداشت در دولت دهم هم گفته است درآمد یک ساعت کار در بخش خصوصی ایران برابر با ۲۰۰ ساعت کار پزشکان فوقتخصص آلمان است.
اما این اظهارات با واکنش شدید دکتر سید حسن قاضیزاده هاشمی، وزیر بهداشت دولت حاضر روبهرو شد. بعد از آن دکتر علیرضا زالی، رئیس کل سازمان نظام پزشکی ایران هم در اظهارنظری گفت: «درآمد بالای پزشکی سرابی بیش نیست!» اما بد نیست با آمار و ارقام این حرفها را بررسی كنیم. هم آن هفت برابر بیشتر و هم این «درآمد پزشكی سرابی بیش نیست».
درآمد پزشكان آمریكایی 65 میلیون تومان در ماه
براساس گزارش اداره کار ایالات متحده که در ۲۵ مارس ۲۰۱۵ (۵ فروردین ۱۳۹۴) منتشر شد، متوسط درآمد سالانه یک جراح در ایالات متحده ۲۴۰ هزار و ۴۰۰ دلار است. یعنی چیزی در حدود 65 میلیون تومان در ماه. درآمد سالانه یک متخصص داخلی ۱۹۰ هزار و ۵۳۰ دلار گزارش شده یعنی 51 میلیون تومان در ماه. درآمد متوسط سالانه برای پرستاران آمریکایی هم ۶۹ هزار و ۷۹۰ دلار در سال است که میشود در حدود 19 میلیون تومان در ماه.
از طرفی حقوق متوسط برای تمامی مشاغل در ایالات متحده ۴۷ هزار و ۲۳۰ دلار در سال است، یعنی در حدود 13 میلیون تومان در ماه. بر اساس گزارش اداره سلامت عمومی بریتانیا در اکتبر ۲۰۱۴ (مهر ماه ۱۳۹۳) درآمد متوسط پزشکان در انگلستان حدود ۷۴هزار پوند در سال بوده كه میشود 5/31 میلیون تومان در ماه. درآمد سالانه پرستاران و گروه مامایی در انگلستان سالانه حدود ۳۱هزار پوند در سال ۲۰۱۴ بوده است. از طرفی میانگین درآمد سالانه تمامی مشاغل در بریتانیا حدود ۲۷هزار پوند معادل ۱۱ میلیون تومان در ماه است.
اداره فدرال کار آلمان هم اعلام كرده است درآمد متخصصان رشتههای گوناگون پزشکی بر اساس سابقه خدمتی و محل خدمت (بیمارستان دانشگاهی یا خصوصی) بین ۵۳۰۰ تا ۶۸۰۰ یورو (متخصصان بین یک تا۱۳ سال کار) است. یعنی بین 19 میلیون تا 25 میلیون تومان در ماه. اگر متخصصی بتواند به رتبه ریاست کل یک بخش درمانی با درجه پروفسوری برسد حدود ۸۰ میلیون تومان درآمد ماهانه کسب میکند. گرچه از این درآمدها با توجه به شرایط كاری، خانوادگی و طبقه، مالیاتی حدود 15 تا 40 درصد كسر میشود!
كارانه ماهانه 70 میلیون تومانی پزشكان در ایران!
در كشور ما، اعلام كردن درآمد هر صنفی، كار مرسومی نیست! جالب اینكه وقتی بخشی از دستمزدهای پزشكان در یك برنامه تلویزیونی اعلام شد، روز بعدش با اعتراض شدید افراد این صنف مواجه شد! اما در نامهای که از سوی ۶ تن از نمایندگان اقتصاددان مجلس به رئیسجمهور در خصوص تعرفه پزشکان منتشر شد، آمده است: دریافتی معاون درمان وزیر محترم بهداشت که متخصص قلب است از بیمارستان امام حسین(ع) در تابستان ۱۳۹۱ ماهانه بین ۶۱ تا ۸۳ میلیون تومان بوده است!
همچنین در فروردین ۱۳۹۴، حسن غفوری فرد وزیر و نماینده سابق مجلس اذعان داشته که «مدیر یکی از بیمارستانها خودش به من گفت فقط ۴۵ میلیون تومان کارانه میگیرم». دکتر ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران نیز بیشترین کارانهها را مربوط به جراحان قلب و مغز و اعصاب دانست که میتواند به ماهانه تا ۷۰ میلیون تومان هم برسد؛ بیشترین درآمد را هم متعلق به همین تخصص دانست که بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ میلیون تومان در ماه است. طریقت منفرد در سال 92 اعلام کرد درآمد کارکرد پزشکان در بخش دولتی برای ۱۵۰ ساعت کار ماهانه ۳۴ میلیون تومان است.
نگاه انسانی چه میشود؟!
گرچه بسیار دیدهایم پزشكانی را كه از مریضهای بیبضاعت حقالزحمهای دریافت نمیكنند اما یادمان نرفته است رها شدن بیماری در كنار خیابان در سال 90 را به دلیل اینكه پول ماندن در بیمارستان نداشت. پزشكانی كه برای قتل یك همصنف، اینچنین جری شدهاند كه خواستار پیگیری شدید از طرف پلیس هستند، در آن زمان و برای آن بیمار، هیچ سنگی به سینه نزدند و حتی هیچكس هم پاسخگو نبود. انگار همه یادشان رفته بود قسم پزشكی معروفی را كه همه مردم دنیا از آن حرف میزنند. از هركسی كه در رشتههای مختلف پزشكی درس میخواند، سوال كنید، میگوید عشق كمك به بیماران و مردم ما را به این مسیر كشاند اما پزشكانی را داریم كه با چشیدن مزه پول زیر دندانشان، آن حرفها را فراموش میكنند.
قرار نیست قتل پزشك اردبیلی را كوچك كنیم كه كشتن یك انسان، مثل كشتن تمام انسانهاست. اما این قتل كه ثابت شده است به دلیل خصومتی شخصی رخ دادهاست، كمتر از مرگ بیمارانی نیست كه به دلیل نداشتن پول حتی به داخل بیمارستان هم راه داده نمیشوند. به نظر میرسد درآمدهای بالا و چند صدمیلیون تومانی، دیوار حائلی ساخته بین جامعه پزشكی و دیگر اقشار جامعه و نگاهی از بالا به پایین به وجود آورده. دیواری كه حتی با اشك چشم همراهان بیماران بیبضاعت هم «آخ» نمیگوید و همچنان چون كوه، قد علم میكند. دیواری كه با پول روی پول ساخته شده است.
ویدیو مرتبط :
طبقه ی جدید در وبلاگ ثانیه های ظهور... (پیشنهاد ویژه)
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
ظهور یک مولتیمیلیاردر دیگر در فوتبال ایران
در حالی که یک هفته تا آغاز رسمی فصل نقل و انتقالات فرصت مانده، صفحه نخست خبرگزاریها پر است از اخبار واقعی و غیر واقعی منتسب به تیم فوتبال پدیده شاندیز؛ تیمی که سال گذشته با خرید سهام باشگاه مس رفسنجان تاسیس و یک سال پس از حضور در لیگ یک با صدرنشینی در گروه و قهرمان رقابتها راهی لیگ برتر شد.
تابناک: در حالی که تیم ملی دست و پا شکسته در آفریقای جنوبی خودش را برای روزهای گرم برزیل آماده میکند و در ایران همه به فکر هیأت مدیره و مدیرعاملان جدید سرخابی هستند، فکر میکنید کدام تیم در صدر اخبار بازار نقل و انتقالات فوتبال ایران قرار دارد؟ یک تیم نوپا که یک سال پس از تاسیسش جواز حضور در لیگ برتر را پیدا کرده و علاه بر اینکه مشهدیها را بعد از سالها صاحب یک تیم در لیگ برتر فوتبال ایران کرده، پای یک میلیاردر جدید را هم به فوتبال ما باز کرده است.
در حالی که یک هفته تا آغاز رسمی فصل نقل و انتقالات فرصت مانده، صفحه نخست خبرگزاریها پر است از اخبار واقعی و غیر واقعی منتسب به تیم فوتبال پدیده شاندیز؛ تیمی که سال گذشته با خرید سهام باشگاه مس رفسنجان تاسیس و یک سال پس از حضور در لیگ یک با صدرنشینی در گروه و قهرمان رقابتها راهی لیگ برتر شد. به جز حضور اکبر میثاقیان در راس کادر فنی این تیم، مدیرعامل متمول آن با فراهم آوردن امکانات گسترده برای تیمش موجب شد تا پدیده کاری را انجام دهد که خیلی از تیمهای لیگ یکی سالهاست در آرزوی آن هستند.
اما حضور یک مولتی میلیاردر دیگر در فوتبال ایران، موجب شده تا همه روی این تیم تمرکز کنند. دیگر نه تیم ملی در مرکز توجه است و نه از 16 تیم حاضر در لیگ برتری خبری منتشر میشود. همه تنها و تنها به پدیده شاندیز پرداختهاند و شاید این مساله، موجب شود تا یک تیم پرحاشیه دیگر در فوتبال ایران برای فصل آینده داشته باشیم؛ حضوری که اگر از اتفاقات فوتبال ایران در سالهای گذشته درس نگیرد، ممکن است موجب ایجاد بحرانی دیگر در فوتبال ایران شود.
محسن پهلوانزاده مالک شرکت بزرگ پدیده شاندیز هم مانند دیگر میلیاردرهای ایرانی، گویا طاقت نیاورد و سر از میدان پرحاشیه فوتبال درآورد. او که دو سال پیش تلاش نافرجامی برای خرید راهآهن داشت، سرانجام موفق به خرید سهام باشگاه مس سرچشمه شد؛ هرچند راهآهنی که او مشتریاش بود، به یک میلیاردر دیگر رسید که این روزها در اوین است.
هماکنون اما اخبار پیرامون او و تیمش، مانند اخباری است که در سالهای گذشته حول تیمهای استقلال اهواز، استیل اذین و راهآهن در جریان بود و این چندان برای این تیم، هواداران مشهدی فوتبال و در مجموع فوتبال ایران خوب نیست.
همین شب گذشته بود که سردار عزیزمحمدی در برنامهای تلویزیونی، هنگامی که داشت از دور زدن ماجرای سقف قراردادها سخن میگفت، استیلآذین را نخستین تیمی که این قانون را دور زد، معرفی کرد. پولهای بی حساب و کتاب حسین هدایتی در یک تیم بی نام و نشان و تنها برای جذب ستارههای فوتبال ایران، موجب شد تا امروز و در این جایگاه با مشکل بزرگ پرداختهای بی حساب و کتاب در باشگاهها مواجه باشیم و کار به انتشار ریز قراردادها و هزار و یک اتفاق دیگر بکشد.
حضور یک منبع مالی دست به نقد در یک تیم فوتبال دیگر هم از این پتانسیل برخوردار است تا ترازهای کنونی فوتبال ایران را بر هم زند و این مساله شاید موجب ایجاد دامنگیر شدن آفاتی دیگر در فوتبال ما شود.
این روزها که همه اخبار باید معطوف به جام جهانی باشد، خبرگزاریها مدام از پیشنهاد چهار میلیاردی پدیده به امیر قلعهنویی و حضور توماس هسلر در این تیم تا خرید خلعتبری و ستارههای دیگر خبر منتشر میکنند.
در پایان باید گفت اگر اخبار و رخدادها پیرامون تیم پدیده شاندیز کنترل نشود، شاید این تیم نیز به سرنوشت ستارههای زودگذر فوتبال ایران - که یکی دو فصلی با چکهای رقمدرشتشان توجهها را به خود جلب کردند و عاقبت بخیر نشدند - بدل شود و این به هیچوجه حق مردم فوتبالدوست مشهد نیست که پس از سالها به آسانی تیمشان در لیگ برتر را از دست بدهند؛ افزون بر اینکه شاید آفاتی داشته باشد که بار دیگر گریبان فوتبال ایران را بگیرد؛ آن هم در روزگاری که همه تلاش میکنند ساختار فوتبال ایران را به سمت پاکی ببرند.
در حالی که یک هفته تا آغاز رسمی فصل نقل و انتقالات فرصت مانده، صفحه نخست خبرگزاریها پر است از اخبار واقعی و غیر واقعی منتسب به تیم فوتبال پدیده شاندیز؛ تیمی که سال گذشته با خرید سهام باشگاه مس رفسنجان تاسیس و یک سال پس از حضور در لیگ یک با صدرنشینی در گروه و قهرمان رقابتها راهی لیگ برتر شد. به جز حضور اکبر میثاقیان در راس کادر فنی این تیم، مدیرعامل متمول آن با فراهم آوردن امکانات گسترده برای تیمش موجب شد تا پدیده کاری را انجام دهد که خیلی از تیمهای لیگ یکی سالهاست در آرزوی آن هستند.
اما حضور یک مولتی میلیاردر دیگر در فوتبال ایران، موجب شده تا همه روی این تیم تمرکز کنند. دیگر نه تیم ملی در مرکز توجه است و نه از 16 تیم حاضر در لیگ برتری خبری منتشر میشود. همه تنها و تنها به پدیده شاندیز پرداختهاند و شاید این مساله، موجب شود تا یک تیم پرحاشیه دیگر در فوتبال ایران برای فصل آینده داشته باشیم؛ حضوری که اگر از اتفاقات فوتبال ایران در سالهای گذشته درس نگیرد، ممکن است موجب ایجاد بحرانی دیگر در فوتبال ایران شود.
محسن پهلوانزاده مالک شرکت بزرگ پدیده شاندیز هم مانند دیگر میلیاردرهای ایرانی، گویا طاقت نیاورد و سر از میدان پرحاشیه فوتبال درآورد. او که دو سال پیش تلاش نافرجامی برای خرید راهآهن داشت، سرانجام موفق به خرید سهام باشگاه مس سرچشمه شد؛ هرچند راهآهنی که او مشتریاش بود، به یک میلیاردر دیگر رسید که این روزها در اوین است.
هماکنون اما اخبار پیرامون او و تیمش، مانند اخباری است که در سالهای گذشته حول تیمهای استقلال اهواز، استیل اذین و راهآهن در جریان بود و این چندان برای این تیم، هواداران مشهدی فوتبال و در مجموع فوتبال ایران خوب نیست.
همین شب گذشته بود که سردار عزیزمحمدی در برنامهای تلویزیونی، هنگامی که داشت از دور زدن ماجرای سقف قراردادها سخن میگفت، استیلآذین را نخستین تیمی که این قانون را دور زد، معرفی کرد. پولهای بی حساب و کتاب حسین هدایتی در یک تیم بی نام و نشان و تنها برای جذب ستارههای فوتبال ایران، موجب شد تا امروز و در این جایگاه با مشکل بزرگ پرداختهای بی حساب و کتاب در باشگاهها مواجه باشیم و کار به انتشار ریز قراردادها و هزار و یک اتفاق دیگر بکشد.
حضور یک منبع مالی دست به نقد در یک تیم فوتبال دیگر هم از این پتانسیل برخوردار است تا ترازهای کنونی فوتبال ایران را بر هم زند و این مساله شاید موجب ایجاد دامنگیر شدن آفاتی دیگر در فوتبال ما شود.
این روزها که همه اخبار باید معطوف به جام جهانی باشد، خبرگزاریها مدام از پیشنهاد چهار میلیاردی پدیده به امیر قلعهنویی و حضور توماس هسلر در این تیم تا خرید خلعتبری و ستارههای دیگر خبر منتشر میکنند.
در پایان باید گفت اگر اخبار و رخدادها پیرامون تیم پدیده شاندیز کنترل نشود، شاید این تیم نیز به سرنوشت ستارههای زودگذر فوتبال ایران - که یکی دو فصلی با چکهای رقمدرشتشان توجهها را به خود جلب کردند و عاقبت بخیر نشدند - بدل شود و این به هیچوجه حق مردم فوتبالدوست مشهد نیست که پس از سالها به آسانی تیمشان در لیگ برتر را از دست بدهند؛ افزون بر اینکه شاید آفاتی داشته باشد که بار دیگر گریبان فوتبال ایران را بگیرد؛ آن هم در روزگاری که همه تلاش میکنند ساختار فوتبال ایران را به سمت پاکی ببرند.