اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

ظرفیت بالای خاتمی و هاشمی برای مقابله با افراط/ تاثیر نامه خاتمی در مذاکرات



اخبار,اخبارسیاسی,خاتمی

 

مراجعات زیادی از داخل و خارج وجود دارد و تقاضا می‌کنند خاتمی به عنوان یک سمبل در مسئله عدم خشونت و گفتگوی تمدن‌ها٬ که ریاست آن در سازمان ملل به عهده ایشان است فعال شوند.

سفیر اسبق ایران در لبنان با اشاره به کنفرانس جهان علیه خشونت و افراطی‌گری تصریح کرد: در این کنفرانس که سران کشور‌ها از سرتاسر دنیا در آن حضور داشتند٬ تقاضاهای بسیاری برای دیدار با آقای خاتمی مطرح شده بود که این موضوع نشان می‌دهد آقای خاتمی به عنوان یک چهره برجسته چقدر می‌تواند در حل مشکلات پر تاثیر باشند.

محمدعلی سبحانی در گفت‌و‌گو با ایلنا؛ درباره بازتاب و تاثیر نامه آقای خاتمی به‌بان کی‌مون گفت: قبل از هر چیز جای تاسف دارد که کشور ما به دلیل خاصی نمی‌تواند بهره زیادی از سرمایه‌ای چون آقای خاتمی ببرد.

وی گفت: جای تاسف بیشتر دارد که بسیاری از سران کشور‌ها و روسای جمهور فعلی و سابق و چهرهای فرهنگی و سیاسی دنیا مدام به آقای خاتمی نامه می‌نویسند و از او دعوت یا تقاضای ملاقات دارند اما متاسفانه در داخل برای بهره‌گیری از این سرمایه ملی و اجتماعی فراهم نیست.

این تحلیلگر مسایل بین‌المللی بیان کرد: آقای خاتمی در اوایل قرن جدید و در آن شرایط بین‌المللی٬ موضوع مهم گفت‌و‌گوی تمدن‌ها را مطرح کردند که به این علت٬ تا به امروز ایشان٬ جایگاه خاصی در فضای بین‌المللی دارند.

سفیر اسبق ایران در اردن افزود: بعد از اتمام دوره ریاست جمهوری آقای خاتمی در ایران٬ به جای اینکه از این توان و قدرت برای دستیابی به این گونه اهداف استفاده شود٬ بهر کافی برده نشد.

سبحانی با اشاره به کنفرانس جهان علیه خشونت و افراطی‌گری٬ تصریح کرد: در این کنفرانسی که از سرتاسر دنیا در آن سران کشور‌ها حضور داشتند٬ تقاضاهای بسیاری برای دیدار با آقای خاتمی مطرح شده بود که این موضوع نشان می‌دهد آقای خاتمی به عنوان یک چهره برجسته چقدر می‌تواند در حل مشکلات تاثیر‌گذار باشند.

وی با بیان اینکه در دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی تصویر مثبتی از ایران در جهان ترسیم شد٬ گفت: جای تامل دارد که در ایران کنفراسی تشکیل می‌شود برای مقابله با افراطی‌گری و خشونت اما از سرمایه‌های چون آقای خاتمی استفاده نمی‌شود.

سفیر اسبق ایران در سوریه افزود: اطلاع دارم غیر از نامه آقای خاتمی به دبیر کل٬ برخی از سران کشور‌ها و رجال فکری و فرهنگی نامه‌هایی نوشته‌اند و از آقای خاتمی می‌خواهند در موضوع مقابله با گسترش خشونت فعال باشند و مسئله گفتگوی تمدن‌ها را مطرح می‌کنند.

سبحانی گفت: علاوه بر رجال خارجی٬ بعضی از مراجع و چهره‌های فرهنگی و فکری داخلی نیز از ایشان چنین تقاضایی را همیشه دارند که آقای خاتمی می‌تواند در مسئله خشونت، تروریسم و افراطی‌گری نقش مثبتی را ایفا کند.

وی در باره نامه اخیر آقای خاتمی به‌ بان‌کی‌مون گفت: اینگونه تلاش‌ها این امید را به وجود می‌آورد که حتما توانایی در کنترل خشونت و حل مشکلات می‌تواند وجود داشته باشد و کشور ما از چنین سرمایه‌هایی که در اختیار دارد٬ باید برای منافع و مقابله با خشونت استفاده کند.

این کار‌شناس مسائل بین‌المللی تصریح کرد: از آنجایی که کشوری مانند اسرائیل که دشمن اصلی مذاکرات هسته‌ای ایران و کشورهای ۱+۵ است و افراطی‌گری را در سراسر جهان رهبری می‌کند٬ این گونه نامه‌ها در روند مذاکرات بسیار موثر است و می‌تواند مسیر اسلام‌هراسی و اسلام‌ستیزی را تغییر دهد و گفتمان اصلاح طلبی و اعتدال گرایی را جایگزین آن کند.

سبحانی گفت: باید بتوانیم از چنین سرمایه‌ای که شاید بعضی از کشور‌ها حاضرند میلیارد‌ها دلار خرج کنند که آن را به دست بیاورند٬ استفاده و بهر ه‌برداری کنیم و شرایطی را فراهم کنیم که حداقل آقای خاتمی در سطح بین المللی به عنوان یک چهره فرهنگی و سیاسی فعال شوند.

وی اضافه کرد: این موضوع به نفع منطقه و جهان اسلام و در کاهش اسلام هراسی و اسلام ستیزی بسیار موثر خواهد بود و امروز آقای خاتمی نیز در این بعد احساس مسئولیت کرده و وارد این بحث شده‌اند.

این تحلیل‌گر مسائل سیاست خارجی در باره شرایط منطقه‌ای نیز تصریح کرد: امروز منطقه ما وضعیت بسیار خطرناکی دارد و روز به روز شاهد افزایش و گسترش صدای افراطی‌گری هستیم لذا باید بتوانیم از ظرفیت‌های فرهنگی خود برای افزایش صدای اعتدال در این فضا و موقعیت استفاده کنیم و بپذیریم آقایان خاتمی و هاشمی از این سرمایه‌های ما هستند.

سبحانی گفت: مراجعات زیادی از داخل و خارج وجود دارد و تقاضا می‌کنند آقای خاتمی به عنوان یک سمبل در مسئله عدم خشونت و گفتگوی تمدن‌ها که ریاست آن در سازمان ملل به عهده ایشان است فعال شوند. ما هم باید در داخل تلاش کنیم این شرایط برای آقای خاتمی مهیا و فراهم و به طور جدی آن را دنبال کنیم.

این کار‌شناس مسائل بین‌المللی گفت: مرکز گفتگوی تمدن‌ها ظرفیت بسیار خوبی دارد و در این هیاهویی که صدای افراطی‌گری در سرتاسر جهان بلند شده است٬ می‌تواند از این ظرفیت در جهت مقابله با افراطی‌گری و خشونت استفاده کند.

وی در پایان گفت: امروز فضایی شکل گرفته است که صدای افراط بسیار بلند است لذا باید تلاش کنیم از ظرفیت‌های داخلی، تاریخی و فرهنگی خود برای افزایش صدای همگرایی، ‌اعتدال و اصلاح طلبی استفاده کنیم؛ چاره‌ای جز حرکت به این سمت در وضعیت کنونی نداریم.


  اخبار سیاسی  -ایلنا  


ویدیو مرتبط :
چهره واقعی محمد خاتمی-نگاه خاتمی به امریکا،مقابله با اسلام طالبانی و..

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

نامه سرگشاده زیباکلام به آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی



نامه سرگشاده زیباکلام به آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی

نامه سرگشاده زیباکلام به آقایان هاشمی رفسنجانی و خاتمی

یقینا آقای هاشمی می دانستند که با پای به پیش گذاردن به استقبال چه کارزاری می روند. ثبت نام ایشان موجی از شور و نشاط و امید بالاخص در میان جوانان و اقشار و لایه هایی که مطمئن نبودند قصد شرکت در انتخابات را دارند بوجود آورد.اصولگرایان هم که متوجه آن موج غیر مترقبه می شوند راه چاره جلوگیری از براه افتادن یک سونامی دیگر مثل 2 خرداد سال 76 را در جلوگیری از ورود ایشان به انتخابات دیدند. بعداز رد صلاحیت آقای هاشمی مقدار زیادی آن شور و امید فروکش نمود.

با نام و یاد حضرت حق

محضر آیت الله جناب آقای هاشمی رفسنجانی و جناب حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی دامت اقبالهما

مگرم چشم سیاه تو بیاموزد کار         ورنه مستوری و مستی همه کس نتوانند

با سلام و تحیات و اگر چه می دانم این روزها آقایان بواسطه موضوع انتخابات پیشرو کمتر مجالی برایشان مانده اما با توجه به شرایط  حساس کشور و وضعیت بغرنجی که برای دوستان اصلاح طلب بوجود آمده بخودم اجازه داده جسارت نموده و در خصوص ضرورت اجماع اصلاح طلبان بر روی یک نامزد نکاتی را باستحضار برسانم. 

اگر چه که می دانم با وجود حضور خیلی از مشاورین خبره و آقایان صاحب نظر، نیازی به بیان الکن چو منی نمی رود. اما راستی را آنست که هشت سال مدیریت اصولگرایان بر کشور وضعیتی را در همه عرصه ها از داخلی گرفته تا خارجی، از اقتصادی گرفته تا فرهنگی، از اجتماعی گرفته تا خانوادگی، از اعتیاد و فساد و فقر و بیکاری گرفته تا سیاسی ، تا مهاجرت بهترین فارغ التحصیلان مان به غرب، تا..... که نمی توان نسبت به وضعیت کشور درد نداشت. 

واقعا هم گمان نمی رود برای درک اوضاعی که اصولگرایان در این هشت سال در کشور بوجود آورده اند خیلی نیازی به شاخصه ها و آمار و ارقام اقتصادی یا اجتماعی باشد. کافیست شما این روزها به پای سخن رانی های نامزدهای اصولگرایان بنشینید. 

محض نمونه حتی یکی از آنها هم کلامی و لغتی از آقای احمدی نژاد و اقدامات و سیاست های وی در این هشت ساله سخنی بمیان نمی آورد. گویی این اصولگرایان نبودند که زمینه انتخاب شدن آقای احمدی نژاد را فراهم کردند، بر گرد سرش هاله نور دیدند، او را ملقب به معجزه هزاره سوم نمودند، سفرهای استانی اش را که یک تحول بنیادی که نه ، یک انقلاب جدید در شیوه مملک داری و خدمت به محرومین و پابرهنه ها اعلام کردند، تعطیلی سازمان برنامه و بودجه را توسط رئیس جمهور انقلابی شان جشن گرفتند و شجاعت و شهامت وی در بستن آن "نهاد آمریکایی" که بدست عمال آمریکایی بمنظور جلوگیری از رشد و توسعه ملی در ایران ایجاد شده بود را ستودند و بوی و ملت بزرگ ایران که چنین رئیس جمهور انقلابی را خداوند به آنان ارزانی داشته تبریک گفتند.

بگذریم که امروز جملگی نامزدهای اصولگرا یکی پس از دیگری براه انداختن  همان سازمان برنامه "آمریکایی" را در زمره نخستین وعده های انتخاباتی شان در صورت پیروزی قرار داده اند. بخش های دیگر تبلیغات نامزدهای اصولگرا ایضا حکایت از شکست برنامه های اصولگرایان در این هشت سال دارد. کدام نامزد اصولگراست که مهم ترین موضوعات تبلیغات انتخاباتی اش شامل مبارزه با تورم، توقف گرانی، بیکاری ، مبارزه با فساد، اعتیاد، پایین آوردن شکاف طبقاتی، تغییر ساختار مدیریتی کشور، نگرانی از بدهی های سنگین دولت ، اهمیت دادن به علم و تخصص و تجربه و.....نمی شود؟

کدام نامزد اصولگراست که  روند رو به افزایش مهاجرت فارغ التحصیلان دانشگاههای شریف ، پلی تکنیک و دانشکده فنی دانشگاه تهران برایش مطرح نیست؟ کدام نامزد اصولگرا است که پایین رفتن سطح امید در میان جوانان کشور اسباب نگرانی اش نشده؟ 

کدام نامزد اصولگراست که روند رو به افزایش ورشکستگی واحدهای تولیدی، حجم بی سابقه چک های برگشتی بواسطه رکود و ورشکستگی در بازار، فرار سرمایه ها بهمراه کارآفرینان از کشور برایش مطرح نباشد؟

هر چند که اصولگرایان بگونه ایی رفتارمیکنند که گویی هیچ نقشی و مسئولیتی در بوجود آوردن این وضعیت نداشته اند و گویا اساسا احمدی نژاد را نمی شناسند و تا دیروز چیزی از او نشنیده بودند. اما بسیاری از مردم حمایت پر شور اصولگرایان از احمدی نژاد و سیاست هایش را فراموش نکرده اند. 

فراموش نکرده اند که همان سیاست هایی را که امروزه آنان مورد نقد قرار داده و یکسره بباد انتقاد گرفته اند، وقتی در دوران احمدی نژاد باجرا در می آمدند چگونه اصولگرایان با همه وجود از آنها استقبال نموده و دردو بلای "دولت خدمتگزار"، "دولت کریمه"، "دولت محرومین" ، " دولت استکبارستیز" و " دولت خستگی ناپذیر" را بر سر دولت های شما می کوبیدند.

در عرصه خارجی هم عملکرد اصولگرایان براستی در طی این هشت سال شگفت آور بوده. من هرگز نتوانستم درک نمایم که چه اصراری بود که اصولگرایان کشورهایی را که حتی در سالهای نخست دوران انقلاب  و حتی در دوران جنگ با عراق هم دشمن ما نبودند، در جبهه مخالفین و دشمنان ما درآوردند؟ چه ضرورتی بود و چه ضرورتی می رفت که آلمان، فرانسه ،ایتالیا، کانادا، ژاپن ، نروژ، استرالیا ، دانمارک و.....را ما در صفوف دشمنان ایران اسلامی قرار دهیم؟

چه ضرورتی بود که با همه همسایگانمان روابطی سرد و تیره داشته باشیم؟ برنامه های هسته ایی مان که بواسطه تحریم ها و هزینه های مستقیم فشار سنگینی بر اقتصاد ملی مان وارد کرده، معلوم نیست که در مقابل  چه خیر و دستاوردهایی برای منافع ملی و اقتصاد کشور بهمراه داشته است؟ 

شک نیست که وضعیتی که کشور امروز در آن قرار گرفته خیلی جای امیدواری برای دولت بعدی باقی نمی گذارد.

یقینا آقای هاشمی می دانستند که با پای به پیش گذاردن به استقبال چه کارزاری می روند. ثبت نام ایشان موجی از شور و نشاط و امید بالاخص در میان جوانان و اقشار و لایه هایی که مطمئن نبودند قصد شرکت در انتخابات را دارند بوجود آورد.

اصولگرایان هم که متوجه آن موج غیر مترقبه می شوند راه چاره جلوگیری از براه افتادن یک سونامی دیگر مثل 2 خرداد سال 76  را در جلوگیری از ورود ایشان به انتخابات دیدند. بعداز رد صلاحیت آقای هاشمی مقدار زیادی آن شور و امید فروکش نمود. 

اصلاح طلبان از یکسو مواجه با این فروکش شده اند و از سویی دیگر مواجه با حضور دو نامزد غیر اصولگرا. آقایان دکتر حسن روحانی و دکتر محمد رضا عارف هر دو مصمم به ایستادن و ادامه راه تا به آخر و عدم کناره گیری بنفع دیگری. 

بنده فکر نمی کنم نیازی به تشریح این حقیقت تلخ باشد که وجود دو نامزد "اصلاح طلب" چه تبعات  مصیبت باری برای اصلاحات و جنبش دمکراسی خواهی ایران در پی خواهد داشت. 

مسئله فقط در این نیست که اصلاح طلبان آنقدر بی برنامه و بی تدبیر بوده اند که حتی نتوانسته اند بر روی یک نامزد واحد بتوافق برسند. بلکه مسئله بیشتر متوجه فقدان احساس مسئولیت در قبال میلیونها طرفدار در سطح کشور می باشد. آنان عملا رها شده اند که خودشان هر طور که صلاح می بینند اقدام نمایند. 

این بی ارادگی سیاسی و مواجه نشدن با بار سنگین مسئولیت اجتماعی که شرایط کنونی جامعه ایران بر دوش شما بزرگواران بعنوان رهبری اصلاحات و اصلاح طلبان گذارده، در گذشته هم مع الاسف آثار و نتایج نامطلوبی برای اصلاح طلبان ببارآورده است. 

اما اینبار شرایط و اوضاع بحرانی داخلی و خارجی  کشور بگونه ایی است که بیش از پیش می طلبد که شما سروران خیلی خیلی جدی تر به مسئولیت تاریخی تان لبیک گویید. روش نکردن تکلیف طرفداران اصلاحات با هیچ عذر و بهانه ایی قابل توجیه نیست. پاسخگو نبودن رهبری اصلاحات به رسالت تاریخی اش راه را برای پیروزی مجدد اصولگرایان هموار خواهد نمود.

بالطبع آقایان روحانی و عارف هرکدام واجد نقاط قوت و ضعف های متفاوتی هستند. محبوبیت آقای عارف یقینا در میان اقشار و لایه های تحصیلکرده بالاخص دانشجویان بیشتر است.

درعین حال این هم واقعیتی است که بسیاری از اصولگرایان معتدل تر و میانه رو تر ممکن است به آقای روحانی رای دهند. 

بعلاوه مسئله اساسی تر آنست که در صورت موفقیت، کدام یک از آنان بهتر و بیشتر می تواند با بدنه اصولگرایان درون حاکمیت کار کند. از این بابت هم شانس آقای روحانی خیلی بیشتر از آقای عارف است. 

بهر حال تصمیم دشواری فرا روی شما آقایان قرار گرفته. یقینا هر تصمیمی که شما و مشاورین تان به آن برسید برای آقایان روحانی و عارف می بایستی واجب الاطاعه باشد.

این نکته دوم مبارزه سیاسی و اجتماعی است: داشتن نظم، تشکل، سازماندهی ، پرهیز از فرد محوری و تبعیت از رهبری دسته جمعی. در غیر این صورت می رسیم بار دیگر به داستان غم انگیز اصلاح طلبان در جریان انتخابات سال 84 .

اگر هرکدام از آقایان روحانی یا عارف از تصمیم جمعی اصلاح طلبان تمکین نکردند، رهبری می بایستی به طرفداران اعلام نمایند که ایشان بصورت فردی در انتخابات شرکت دارند و نامزد اصلاح طلبان نیستند.تصدیع اوقات کردم و پوزش می طلبم. 

اما خدا می داند که اگر سیاست های هشت ساله گذشته نقطه امیدی باقی گذارده بود، خیلی جای نگرانی از تداوم  این سیاستها برای چهار سال دیگر نمی رفت.

ایام بکام باد

صادق زیباکلام

چهاردهم خرداد ماه یکهزارو سیصد ونود دو

منبع:khabaronline.ir