اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شیكپوشی به نازلترین قیمت
دختر جوان میگوید: «نه، گرونه» و كیف را پرتاب میكند میان كوهی از كیفهای زنانه تلنبار شده در گوشه مغازه. تل كیفها را گشته بود تا كیفی زیبا و تقریباً نو پیدا كرده بود. نمونهاش را كمتر میتوان در بازارهای دیگر و حتی پاساژهای لوكس زاهدان پیدا كرد. اما انگار ١٥ هزار تومن ارزش داشتنش را ندارد. گشتن در میان اجناس دست دوم مهارت، شناخت و البته وقت و حوصله میخواهد.
دختر از مغازه بیرون میآید و فروشنده به دنبالش كیف را برمیدارد و در كیسه نایلونی میگذارد و میگوید: «باشه ١٠ تومن. خیلی برات ارزون حساب كردم. مشتری از تهران میآد همین كیف رو چهل پنجاه تومن رو هوا میبره.»
دختر كیف را برمیدارد و حالا هر دو راضی هستند.
دختران جوان مشتریان پر و پا قرص اینجا هستند. فصل دانشگاه شمارشان بیشتر هم میشود؛ دانشجویانی كه یكی از تفریحاتشان در زاهدان گشت و گذار در بازار لباسهای دست دوم است. لباسهای دست دوم بخش بزرگی از بازار هزار رنگ رسولی زاهدان را تشكیل میدهد.
مردم زاهدان به بازار رسولی، چهارراه میگویند؛ چهارراهی كه دهها راه دارد به كوچههایی كه پر از مغازههای كوچك و بزرگ مملو از پوشاك دست دوم است. رنگ و لعاب مغازههای این كوچههای باریك و خاكی همین لباسهای رنگی است كه صف به صف از در و دیوار آویزان شدهاند.
از كفش و كیف و تیشرت تا پالتو و بارانی و كلاه، لوازم كوهنوردی، كراوات و پاپیون و حتی لباس زیر و مایو. خیلیها نیز خانههای قدیمی خود در این كوچهها را به سودای تاناكورا تبدیل به مغازه كوچكی كردهاند و اینگونه است كه بازار تاناكورا سال به سال بزرگتر و معروفتر میشود.
این كوچهها هیچ شباهتی با پاساژهای لوكس زاهدان ندارند، اما متاعشان در بازار دیگری پیدا نمیشود. اگر هم هست با این قیمت نیست.
اجناس دست دوم در زاهدان به «لته» شهرت دارند و زمانی كه از اینجا راهی شهرهایی مثل تهران و مشهد میشود «تاناكورا» نام میگیرند. «تاناكورا» نامی است كه بیش از ٢٠ سال است در استانهای غربی ایران روی پوشاك دست دوم نهاده شده است و وجهتسمیه آن سریال محبوب دهه ٦٠ یعنی اوشین است. گرداننده محبوب فروشگاههای لباس تاناكورا در این سریال نامش را به این بازار پرطرفدار داده است.
اما در زاهدان این واژه شهرت چندانی ندارد و مردم به گفتن نام «لته» عادت كردهاند؛ نامی كه برای خریداران و استفادهكنندگان پرشمار این لباسها بار منفی ندارد. البته برخی فروشندههای قدیمی لباسهای دست دوم معتقدند اولین كسی كه لباسهای دست دوم را از پاكستان به زاهدان آورد نام تاناكورا را برای خود انتخاب كرده بود. مهم نیست تاناكورا چیست یا كیست. اما این سالها بازار لباسهای دست دوم كه بیشتر در دو گوشه شمال غربی و جنوب شرقی ایران برپا بود، به استانهای مركزی و به خصوص پایتخت نیز نفوذ كرده است.
تاناكوراپوشان كیستند؟
زنان جوان و شیكپوش در گوشهای از مغازهای قدیمی در حال وارسی گونیهای پر از پیراهن و تیشرت هستند. فروشنده جوان میگوید تازه «عدل» را باز كردهام. «عدل» یعنی بستههای بزرگ لباسی كه در پاكستان توسط این مغازهداران جداشده و قاچاقی برای فروش به زاهدان میآیند. زنان عاشق عدلهایی هستند كه تازه باز میشود، چرا كه این شانس را دارند تا پیش از نمایش عمومی لباسها بهترینهایش را انتخاب كنند. مغازهداران معمولا روز باز شدن عدلها به مشتریان ثابتشان زنگ میزنند تا بهترینها نصیب خریداران همیشگی شود.
محسن چند سال است كه شغلش خرید و فروش اجناس دست دوم است. لیسانس حقوق دارد و در جستوجوی كار سر از این بازار درآورده. میگوید: «تقریبا تمام لباسهای دست دوم چهارراه قاچاق هستند و سود حاصل از آنها ارزش پرداخت هزینه گمرك را ندارد. مرز كه باز بود قیمتها بسیار پایینتر بود و حالا كه مرز بسته شده و كمتر میتوانیم برای خرید به پاكستان برویم نرخ هم بالا رفته است.» در این سالها افزایش قیمت ارز هم یكی از دلایل رشد ناگهانی قیمت پوشاك دست دوم بود.
یكی از مشتریان جوان فروشگاه هم این را تایید میكند. میگوید: «چند سال پیش من این تیشرتها را دونهای ٥٠٠ تا هزار تومن میخریدم. اما الان با كلی چونه زدن چهار پنج هزار تومن میبرم.» عینك دودیاش را از روی پیشانی برمیدارد و روسریاش را مرتب میكند و نفسی میكشد. در عرض نیم ساعت دو «عدل» بزرگ را گشته است و نتیجه جستوجویش سه پیراهن زنانه، یك تاپ و دو شلوارك است. میگوید: «من به این بازار اعتیاد دارم. خیلیهای دیگر هم مثل من هستند. اجناس بازار كیفیت و تنوع ندارند. اما اینجا اگر بلد باشی و ماركها را بشناسی بهترین و شیكترین اجناس را با قیمت بسیار كم خریداری میكنی. از كفش و كیف تا لباس مجلسی. در شهرهای دیگر به ندرت كسی متوجه میشود این لباسها دست دوم است یا چه هزینهای برایش پرداخت شده است. در زاهدان هم باید كارشناس لته باشند تا پس از شست و شو و اتو بفهمند لباس از كجا آمده.»
اما در زاهدان برای خیلیها از هر طبقهای، مهم نیست كه دیگران بدانند لباسی كه خریداری كردهاند از كجاست. پوشیدن لباس دست دوم در فرهنگ شهری زاهدان نه نشانه فقر است نه ناآگاهی. فرانك میگوید: «خواهرم ساكن انگلستان است، در هر بار سفرش به ایران به اینجا سر میزند و برای كم شدن هزینههایش از اینجا خرید میكند. همیشه هم شیك و به اصطلاح با كلاس لباس میپوشد.»
دختر دانشجویی كه در حال بازدید از مغازه است، میگوید: « به جای اینكه ٤٠٠ هزار تومان برای خرید یك چكمه نو پول بدهم اینجا با قیمت بین ١٠ تا ٣٠ هزار تومان چندین جفت چكمه ماركدار میخرم.»
بسیاری از مشتریان جذب تك بودن مدلها و رنگهای پوشاك اینجا میشوند و میگویند در هر بازاری كه باشد حتی به قیمتهای بالاتر حاضرند برایش پول پرداخت كنند.
چهارراه رسولی دو فصل بسیار داغ دارد؛ یكی در سرمای زمستان كه مشتریان متنوع از شهرهای مختلف ایران برای خرید چكمه و پالتو و لباس زمستانی راهی زاهدان میشوند و دیگری بهار و در روزهای عید كه مسافران نوروزی چابهار در راه، سری هم به این بازار میزنند.
به گفته یكی از مغازهداران خریداران لباسهای دسته دوم آدمهای متفاوتی هستند. از افرادی با وضعیت مالی صفر تا صد خریدار داریم. اما دانشجویان مشتریهای اصلی هستند.
در یكی از كفشفروشیها مرد میانسالی در میان انبوهی كفش نشسته و در حال جدا كردن باكیفیتهاست. فروشنده میگوید مشتری ثابت است و جنسها را میشناسد. كارخانهداری است كه سالی یك بار از اصفهان به اینجا سفر میكند و گاهی تا رقمهای میلیونی كفش و كاپشن و پالتو میخرد. برای چه میخواهد، فروشنده هم نمیداند.
شهرهای دیگر استان سیستان و بلوچستان هم بازارهای تاناكورا دارند، اما اقبال هیچكدام به چهارراه رسولی نمیرسد. سودای لباسهای دست دوم اینجا بیشتر است و البته قیمتها گرانتر.
ورزشكاران مشتریهای همیشگی
شاید كفش پرطرفدارترین پوشاك دست دوم چهارراه رسولی باشد و در بیشتر موارد گرانترین. چكمههای زمستانی، كفشهای كوهنوردی، سنگنوردی، تركینگ و... اكثرا ماركدار و البته ارزانقیمت پای بسیاری از ورزشكاران به خصوص كوهنوردان را از سراسر ایران به اینجا باز كرده است. قیمت كفشهای چهارراه بسته به اینكه كاركرده باشند، استوك یا سمپل تغییر میكند.
كفشهای دست دوم قیمتی پایینتر دارند اما استوك یعنی كفشهایی كه فصل فروششان تمامشده یا در انبارهای كشورهای اروپایی ماندهاند گاهی به بالای ٤٠٠ تا ٥٠٠ هزار تومان هم میرسد. سمپلها هم قیمت بالایی دارند. سمپلها اجناسی هستند كه متعلق به ویترین مغازهها هستند و پس از پایان فصل فروش بلااستفادهاند. لباسها هم استوك و سمپل دارند اما قیمتهایشان به پای كفش نمیرسد. آرمین سالهاست وسایل كوهنوردی از كولهپشتی و كیسهخواب تا كفش و شلوار و كاپشن را از این جا خریداری میكند. میگوید: «سالهای قبل چهارراه رسولی برای شهرهای دیگر ناشناخته بود و فروشندگان هم با ماركها و جنسها آشنایی نداشتند. اما كمكم شناخت پیدا كردند و حالا نمیتوانی هر جنس مرغوبی را با هر قیمتی از آنها خریداری كنی. به خصوص اینكه مشتریان شهرهای دیگر پول بیشتری پرداخت میكنند و ورود آنها باعث شده قیمتها بالا برود.»
تاناكورا
بخش بزرگی از لباسهای تاناكورا حاصل خیرخواهی یا مد دوستی اروپاییانی است كه لباسهای دست دوم یا استوك را برای مردم فقیر كشورهای آفریقایی كنار میگذارند. این لباسها برای توزیع به پاكستان یا دوبی ارسال میشوند و تاجران ایرانی لباس دست دوم آنها را برای فروش به ایران منتقل میكنند. ورود لباسها به ایران غیرقانونی است و عمدتا به صورت قاچاق. اما در عمل كسی برای این كسبوكار مشكلی ایجاد نمیكند. سالهاست خانوادههای بسیاری از این كار كسب درآمد میكنند. برای خیلیها شغل آبا و اجدادی است و اگر نباشد نان شب هم نیست. عبدالرحمن میگوید از كودكی لابهلای همین لباسها بزرگشده و كار دیگری به جز این بلد نیست.
میگوید: «خیلی از كسانی كه در بوتیك لته كار میكنند تحصیلكردهاند. حتی لیسانس و فوقلیسانس.» از درآمدش میپرسم. میگوید: « این كار شبیه قمار است. بگیر و نگیر دارد. باید تا كراچی بروی و لباسها را جدا كنی، منتظر باشی تا مشتری پسند كند. اینجا سایزبندی و رنگبندی نیست و معلوم نیست هر عدل چقدر فروش داشته باشد. گاهی ممكن است بهترین لباس به چشم مشتریها نیاید و فروش نرود. در انتهای فصل هم مجبوری چوب حراج بزنی به لباسها. اما از درآمد راضی هستم. اگر ارز پایین بیاید بهتر هم میشود.»
احمد كه مغازه كفاشی كفشهای استوك و سمپل دارد تمام خریدش را از دوبی انجام میدهد. اجناسی كه از دوبی راهی آفریقا میشوند كارنكرده هستند یا به عبارتی در انبار مانده. كفشهای مغازه احمد قیمتهای بالایی دارند. از ٢٠٠ هزار تومان تا ٦٠٠ هزار تومان. میگوید: «ما با بسیاری از فروشگاههای ورزشی در تهران كار میكنیم. از میان اجناسی كه از پاكستان میآوریم بهترینهایش را جدا میكنیم و برای آنها میفرستیم. اما برای مشتریان خرید از اینجا سود بیشتری دارد چرا كه تهرانیها قیمت را خیلی بالا میبرند.»
بخشی از درآمد سوداگران تاناكورا هم حاصل عمدهفروشی به فروشگاههای تهران و برخی شهرهای بزرگ است.
بهداشت تاناكورا در حاشیه
اولین شرط گشت و گذار در تاناكورا این است كه توان تحمل بوی لباسها را داشته باشی. بویی كه برای بعضیها چنان نامطبوع است كه هرگز گذرشان به این كوچهها نمیافتد، اما برای خریداران بیاهمیت است. باید بارها و بارها لباس را شست و در آفتاب قرار داد تا این بو از بین برود. این بو، بوی یك ضدعفونیكننده قوی است كه قبل از ورود لباسها از اروپا و امریكا به شركتهای توزیع در خاورمیانه، توسط سازمان بهداشت جهانی به لباسها زده میشود. به گفته فروشندگان با وجود این ماده ضدعفونیكننده امكان انتقال بیماری وجود ندارد و تاكنون مشتریها هم به خاطر بیماری شكایتی نداشتهاند. فروشندهای میگوید: «تا چند سال قبل وزارت بهداشت برای گرفتن نمونه از لباسها به مغازهها میآمد و برخی لباسها به خصوص مایوها و لباسهای زیر را برای آزمایش میبرد. اما هیچ آلودگیای پیدا نكردند.» یكی از فروشندگان با خنده میگوید: «ما مشتری پزشك هم داریم.»
چند سالی است كه دیگر خبری از بازرسیهای بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی نیست و تابلوهایی هم كه در محل این بازار درباره عوارض پوشیدن لباس دست دوم هشدار میداد برداشته شدهاند.
اما پزشكان نظر دیگری دارند. یك متخصص بیماریهای عفونی عقیده دارد: «انواع بیماریهای انگلی، قارچ و بیماریهای پوستی میتواند از این لباسها منتقل شود.»
میگوید: «نمیدانم دختران جوان چطور از مایوها و لباسهای زیر دست دومی كه معلوم نیست حاوی چه باكتریهایی است استفاده میكنند. زیبایی این لباسها ارزش بیماریهای ناشی از آنها را ندارد. این كار ریسك بزرگی برای سلامتی است. خیلی از بیماریهای عفونی و ویروسی در طولانیمدت خود را نشان میدهند. ما مراجعانی داشتهایم كه بر اثر پوشیدن این لباسها دچار بیماریهای پوستی مانند اگزما شدهاند.» او توصیه میكند در صورت اصرار به استفاده از این لباسها حتما جوشانده شوند.
اما ظاهرا مشتریان چهارراه رسولی توجهی به این پیامهای بهداشتی نمیكنند و همچنان پوشیدن لباسهای متنوع و شیكپوشی با نازلترین قیمت، برایشان ارزش عوارض احتمالی لباسها را دارد.
زن میانسالی دو كیسه نایلونی بزرگش را برایم باز میكند و چند تا از پیراهنها و شلوارهای دخترانه را نشانم میدهد. میگوید: «دخترم دانشجوی تهران است و همیشه برایش از اینجا خرید میكنم. وقتی لباس را به اتوشویی بدهی دیگر مشكل بهداشتی ندارد. تا حالا هم مشكلی برایش ایجاد نشده. همیشه در خوابگاه شیك و متفاوت و ماركدار لباس میپوشد و هیچكس نمیفهمد لباسهایی كه به تن دارد از كجاست و به چه قیمتی خریده است.»
اجناس دست دوم در زاهدان به «لته» شهرت دارند و زمانی كه از اینجا راهی شهرهایی مثل تهران و مشهد میشود «تاناكورا» نام میگیرند. «تاناكورا» نامی است كه بیش از ٢٠ سال است در استانهای غربی ایران روی پوشاك دست دوم نهاده شده است و وجهتسمیه آن سریال محبوب دهه ٦٠ یعنی اوشین است. گرداننده محبوب فروشگاههای لباس تاناكورا در این سریال نامش را به این بازار پرطرفدار داده است. اما در زاهدان این واژه شهرت چندانی ندارد و مردم به گفتن نام «لته» عادت كردهاند؛ نامی كه برای خریداران و استفادهكنندگان پرشمار این لباسها بار منفی ندارد.
اخبار اجتماعی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
قیمت نازل+قویترین تیم پشتیبانی+مشاوره رایگان=fsharaji
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شیک پوشی شگفت انگیز با نازلترین قیمت!
روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت: دختر جوان میگوید: «نه، گرونه» و كیف را پرتاب میكند میان كوهی از كیفهای زنانه تلنبار شده در گوشه مغازه. تل كیفها را گشته بود تا كیفی زیبا و تقریباً نو پیدا كرده بود. نمونهاش را كمتر میتوان در بازارهای دیگر و حتی پاساژهای لوكس زاهدان پیدا كرد.
دختر از مغازه بیرون میآید و فروشنده به دنبالش كیف را برمیدارد و در كیسه نایلونی میگذارد و میگوید: «باشه ١٠ تومن. خیلی برات ارزون حساب كردم. مشتری از تهران میآد همین كیف رو چهل پنجاه تومن رو هوا میبره.»
دختر كیف را برمیدارد و حالا هر دو راضی هستند.
دختران جوان مشتریان پر و پا قرص اینجا هستند. فصل دانشگاه شمارشان بیشتر هم میشود؛ دانشجویانی كه یكی از تفریحاتشان در زاهدان گشت و گذار در بازار لباسهای دست دوم است. لباسهای دست دوم بخش بزرگی از بازار هزار رنگ رسولی زاهدان را تشكیل میدهد.
مردم زاهدان به بازار رسولی، چهارراه میگویند؛ چهارراهی كه دهها راه دارد به كوچههایی كه پر از مغازههای كوچك و بزرگ مملو از پوشاك دست دوم است. رنگ و لعاب مغازههای این كوچههای باریك و خاكی همین لباسهای رنگی است كه صف به صف از در و دیوار آویزان شدهاند.
از كفش و كیف و تیشرت تا پالتو و بارانی و كلاه، لوازم كوهنوردی، كراوات و پاپیون و حتی لباس زیر و مایو. خیلیها نیز خانههای قدیمی خود در این كوچهها را به سودای تاناكورا تبدیل به مغازه كوچكی كردهاند و اینگونه است كه بازار تاناكورا سال به سال بزرگتر و معروفتر میشود.
این كوچهها هیچ شباهتی با پاساژهای لوكس زاهدان ندارند، اما متاعشان در بازار دیگری پیدا نمیشود. اگر هم هست با این قیمت نیست.
اجناس دست دوم در زاهدان به «لته» شهرت دارند و زمانی كه از اینجا راهی شهرهایی مثل تهران و مشهد میشود «تاناكورا» نام میگیرند. «تاناكورا» نامی است كه بیش از ٢٠ سال است در استانهای غربی ایران روی پوشاك دست دوم نهاده شده است و وجهتسمیه آن سریال محبوب دهه ٦٠ یعنی اوشین است. گرداننده محبوب فروشگاههای لباس تاناكورا در این سریال نامش را به این بازار پرطرفدار داده است.
اما در زاهدان این واژه شهرت چندانی ندارد و مردم به گفتن نام «لته» عادت كردهاند؛ نامی كه برای خریداران و استفادهكنندگان پرشمار این لباسها بار منفی ندارد. البته برخی فروشندههای قدیمی لباسهای دست دوم معتقدند اولین كسی كه لباسهای دست دوم را از پاكستان به زاهدان آورد نام تاناكورا را برای خود انتخاب كرده بود. مهم نیست تاناكورا چیست یا كیست. اما این سالها بازار لباسهای دست دوم كه بیشتر در دو گوشه شمال غربی و جنوب شرقی ایران برپا بود، به استانهای مركزی و به خصوص پایتخت نیز نفوذ كرده است.
تاناكوراپوشان كیستند؟
زنان جوان و شیكپوش در گوشهای از مغازهای قدیمی در حال وارسی گونیهای پر از پیراهن و تیشرت هستند. فروشنده جوان میگوید تازه «عدل» را باز كردهام. «عدل» یعنی بستههای بزرگ لباسی كه در پاكستان توسط این مغازهداران جداشده و قاچاقی برای فروش به زاهدان میآیند. زنان عاشق عدلهایی هستند كه تازه باز میشود، چرا كه این شانس را دارند تا پیش از نمایش عمومی لباسها بهترینهایش را انتخاب كنند. مغازهداران معمولا روز باز شدن عدلها به مشتریان ثابتشان زنگ میزنند تا بهترینها نصیب خریداران همیشگی شود.
محسن چند سال است كه شغلش خرید و فروش اجناس دست دوم است. لیسانس حقوق دارد و در جستوجوی كار سر از این بازار درآورده. میگوید: «تقریبا تمام لباسهای دست دوم چهارراه قاچاق هستند و سود حاصل از آنها ارزش پرداخت هزینه گمرك را ندارد. مرز كه باز بود قیمتها بسیار پایینتر بود و حالا كه مرز بسته شده و كمتر میتوانیم برای خرید به پاكستان برویم نرخ هم بالا رفته است.» در این سالها افزایش قیمت ارز هم یكی از دلایل رشد ناگهانی قیمت پوشاك دست دوم بود.
یكی از مشتریان جوان فروشگاه هم این را تایید میكند. میگوید: «چند سال پیش من این تیشرتها را دونهای ٥٠٠ تا هزار تومن میخریدم. اما الان با كلی چونه زدن چهار پنج هزار تومن میبرم.» عینك دودیاش را از روی پیشانی برمیدارد و روسریاش را مرتب میكند و نفسی میكشد. در عرض نیم ساعت دو «عدل» بزرگ را گشته است و نتیجه جستوجویش سه پیراهن زنانه، یك تاپ و دو شلوارك است. میگوید: «من به این بازار اعتیاد دارم.
خیلیهای دیگر هم مثل من هستند. اجناس بازار كیفیت و تنوع ندارند. اما اینجا اگر بلد باشی و ماركها را بشناسی بهترین و شیكترین اجناس را با قیمت بسیار كم خریداری میكنی. از كفش و كیف تا لباس مجلسی. در شهرهای دیگر به ندرت كسی متوجه میشود این لباسها دست دوم است یا چه هزینهای برایش پرداخت شده است. در زاهدان هم باید كارشناس لته باشند تا پس از
شست و شو و اتو بفهمند لباس از كجا آمده.»
اما در زاهدان برای خیلیها از هر طبقهای، مهم نیست كه دیگران بدانند لباسی كه خریداری كردهاند از كجاست. پوشیدن لباس دست دوم در فرهنگ شهری زاهدان نه نشانه فقر است نه ناآگاهی. فرانك میگوید: «خواهرم ساكن انگلستان است، در هر بار سفرش به ایران به اینجا سر میزند و برای كم شدن هزینههایش از اینجا خرید میكند. همیشه هم شیك و به اصطلاح با كلاس لباس میپوشد.»
دختر دانشجویی كه در حال بازدید از مغازه است، میگوید: « به جای اینكه ٤٠٠ هزار تومان برای خرید یك چكمه نو پول بدهم اینجا با قیمت بین ١٠ تا ٣٠ هزار تومان چندین جفت چكمه ماركدار میخرم.»
بسیاری از مشتریان جذب تك بودن مدلها و رنگهای پوشاك اینجا میشوند و میگویند در هر بازاری كه باشد حتی به قیمتهای بالاتر حاضرند برایش پول پرداخت كنند.
چهارراه رسولی دو فصل بسیار داغ دارد؛ یكی در سرمای زمستان كه مشتریان متنوع از شهرهای مختلف ایران برای خرید چكمه و پالتو و لباس زمستانی راهی زاهدان میشوند و دیگری بهار و در روزهای عید كه مسافران نوروزی چابهار در راه، سری هم به این بازار میزنند.
به گفته یكی از مغازهداران خریداران لباسهای دسته دوم آدمهای متفاوتی هستند. از افرادی با وضعیت مالی صفر تا صد خریدار داریم. اما دانشجویان مشتریهای اصلی هستند.
در یكی از كفشفروشیها مرد میانسالی در میان انبوهی كفش نشسته و در حال جدا كردن باكیفیتهاست. فروشنده میگوید مشتری ثابت است و جنسها را میشناسد. كارخانهداری است كه سالی یك بار از اصفهان به اینجا سفر میكند و گاهی تا رقمهای میلیونی كفش و كاپشن و پالتو میخرد. برای چه میخواهد، فروشنده هم نمیداند.
شهرهای دیگر استان سیستان و بلوچستان هم بازارهای تاناكورا دارند، اما اقبال هیچكدام به چهارراه رسولی نمیرسد. سودای لباسهای دست دوم اینجا بیشتر است و البته قیمتها گرانتر.
ورزشكاران مشتریهای همیشگی
شاید كفش پرطرفدارترین پوشاك دست دوم چهارراه رسولی باشد و در بیشتر موارد گرانترین. چكمههای زمستانی، كفشهای كوهنوردی، سنگنوردی، تركینگ و... اكثرا ماركدار و البته ارزانقیمت پای بسیاری از ورزشكاران به خصوص كوهنوردان را از سراسر ایران به اینجا باز كرده است. قیمت كفشهای چهارراه بسته به اینكه كاركرده باشند، استوك یا سمپل تغییر میكند.
كفشهای دست دوم قیمتی پایینتر دارند اما استوك یعنی كفشهایی كه فصل فروششان تمامشده یا در انبارهای كشورهای اروپایی ماندهاند گاهی به بالای ٤٠٠ تا ٥٠٠ هزار تومان هم میرسد. سمپلها هم قیمت بالایی دارند. سمپلها اجناسی هستند كه متعلق به ویترین مغازهها هستند و پس از پایان فصل فروش بلااستفادهاند. لباسها هم استوك و سمپل دارند اما قیمتهایشان به پای كفش نمیرسد.
آرمین سالهاست وسایل كوهنوردی از كولهپشتی و كیسهخواب تا كفش و شلوار و كاپشن را از این جا خریداری میكند. میگوید: «سالهای قبل چهارراه رسولی برای شهرهای دیگر ناشناخته بود و فروشندگان هم با ماركها و جنسها آشنایی نداشتند. اما كمكم شناخت پیدا كردند و حالا نمیتوانی هر جنس مرغوبی را با هر قیمتی از آنها خریداری كنی. به خصوص اینكه مشتریان شهرهای دیگر پول بیشتری پرداخت میكنند و ورود آنها باعث شده قیمتها بالا برود.»
تاناكورا
بخش بزرگی از لباسهای تاناكورا حاصل خیرخواهی یا مد دوستی اروپاییانی است كه لباسهای دست دوم یا استوك را برای مردم فقیر كشورهای آفریقایی كنار میگذارند. این لباسها برای توزیع به پاكستان یا دوبی ارسال میشوند و تاجران ایرانی لباس دست دوم آنها را برای فروش به ایران منتقل میكنند. ورود لباسها به ایران غیرقانونی است و عمدتا به صورت قاچاق. اما در عمل كسی برای این كسبوكار مشكلی ایجاد نمیكند. سالهاست خانوادههای بسیاری از این كار كسب درآمد میكنند. برای خیلیها شغل آبا و اجدادی است و اگر نباشد نان شب هم نیست. عبدالرحمن میگوید از كودكی لابهلای همین لباسها بزرگشده و كار دیگری به جز این بلد نیست.
میگوید: «خیلی از كسانی كه در بوتیك لته كار میكنند تحصیلكردهاند. حتی لیسانس و فوقلیسانس.» از درآمدش میپرسم. میگوید: « این كار شبیه قمار است. بگیر و نگیر دارد. باید تا كراچی بروی و لباسها را جدا كنی، منتظر باشی تا مشتری پسند كند.
اینجا سایزبندی و رنگبندی نیست و معلوم نیست هر عدل چقدر فروش داشته باشد. گاهی ممكن است بهترین لباس به چشم مشتریها نیاید و فروش نرود. در انتهای فصل هم مجبوری چوب حراج بزنی به لباسها. اما از درآمد راضی هستم. اگر ارز پایین بیاید بهتر هم میشود.»
احمد كه مغازه كفاشی كفشهای استوك و سمپل دارد تمام خریدش را از دوبی انجام میدهد. اجناسی كه از دوبی راهی آفریقا میشوند كارنكرده هستند یا به عبارتی در انبار مانده. كفشهای مغازه احمد قیمتهای بالایی دارند. از ٢٠٠ هزار تومان تا ٦٠٠ هزار تومان. میگوید: «ما با بسیاری از فروشگاههای ورزشی در تهران كار میكنیم. از میان اجناسی كه از پاكستان میآوریم بهترینهایش را جدا میكنیم و برای آنها میفرستیم. اما برای مشتریان خرید از اینجا سود بیشتری دارد چرا كه تهرانیها قیمت را خیلی بالا میبرند.»
بخشی از درآمد سوداگران تاناكورا هم حاصل عمدهفروشی به فروشگاههای تهران و برخی شهرهای بزرگ است.
بهداشت تاناكورا در حاشیه
اولین شرط گشت و گذار در تاناكورا این است كه توان تحمل بوی لباسها را داشته باشی. بویی كه برای بعضیها چنان نامطبوع است كه هرگز گذرشان به این كوچهها نمیافتد، اما برای خریداران بیاهمیت است. باید بارها و بارها لباس را شست و در آفتاب قرار داد تا این بو از بین برود. این بو، بوی یك ضدعفونیكننده قوی است كه قبل از ورود لباسها از اروپا و امریكا به شركتهای توزیع در خاورمیانه، توسط سازمان بهداشت جهانی به لباسها زده میشود. به گفته فروشندگان با وجود این ماده ضدعفونیكننده امكان انتقال بیماری وجود ندارد و تاكنون مشتریها هم به خاطر بیماری شكایتی نداشتهاند. فروشندهای میگوید: «تا چند سال قبل وزارت بهداشت برای گرفتن نمونه از لباسها به مغازهها میآمد و برخی لباسها به خصوص مایوها و لباسهای زیر را برای آزمایش میبرد. اما هیچ آلودگیای پیدا نكردند.» یكی از فروشندگان با خنده میگوید: «ما مشتری پزشك هم داریم.»
چند سالی است كه دیگر خبری از بازرسیهای بهداشتی دانشگاه علوم پزشكی نیست و تابلوهایی هم كه در محل این بازار درباره عوارض پوشیدن لباس دست دوم هشدار میداد برداشته شدهاند.
اما پزشكان نظر دیگری دارند. یك متخصص بیماریهای عفونی عقیده دارد: «انواع بیماریهای انگلی، قارچ و بیماریهای پوستی میتواند از این لباسها منتقل شود.»
میگوید: «نمیدانم دختران جوان چطور از مایوها و لباسهای زیر دست دومی كه معلوم نیست حاوی چه باكتریهایی است استفاده میكنند. زیبایی این لباسها ارزش بیماریهای ناشی از آنها را ندارد. این كار ریسك بزرگی برای سلامتی است. خیلی از بیماریهای عفونی و ویروسی در طولانیمدت خود را نشان میدهند. ما مراجعانی داشتهایم كه بر اثر پوشیدن این لباسها دچار بیماریهای پوستی مانند اگزما شدهاند.» او توصیه میكند در صورت اصرار به استفاده از این لباسها حتما جوشانده شوند.
اما ظاهرا مشتریان چهارراه رسولی توجهی به این پیامهای بهداشتی نمیكنند و همچنان پوشیدن لباسهای متنوع و شیكپوشی با نازلترین قیمت، برایشان ارزش عوارض احتمالی لباسها را دارد.
زن میانسالی دو كیسه نایلونی بزرگش را برایم باز میكند و چند تا از پیراهنها و شلوارهای دخترانه را نشانم میدهد. میگوید: «دخترم دانشجوی تهران است و همیشه برایش از اینجا خرید میكنم. وقتی لباس را به اتوشویی بدهی دیگر مشكل بهداشتی ندارد. تا حالا هم مشكلی برایش ایجاد نشده. همیشه در خوابگاه شیك و متفاوت و ماركدار لباس میپوشد و هیچكس نمیفهمد لباسهایی كه به تن دارد از كجاست و به چه قیمتی خریده است.»
اجناس دست دوم در زاهدان به «لته» شهرت دارند و زمانی كه از اینجا راهی شهرهایی مثل تهران و مشهد میشود «تاناكورا» نام میگیرند. «تاناكورا» نامی است كه بیش از ٢٠ سال است در استانهای غربی ایران روی پوشاك دست دوم نهاده شده است و وجهتسمیه آن سریال محبوب دهه ٦٠ یعنی اوشین است. گرداننده محبوب فروشگاههای لباس تاناكورا در این سریال نامش را به این بازار پرطرفدار داده است. اما در زاهدان این واژه شهرت چندانی ندارد و مردم به گفتن نام «لته» عادت كردهاند؛ نامی كه برای خریداران و استفادهكنندگان پرشمار این لباسها بار منفی ندارد.