اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

«شیر عرب» در افغانستان ترور شد


«شیر عرب» فرمانده ارشد جنبش ملی اسلامی به رهبری ژنرال «عبدالرشید دوستم » معاون اول رییس جمهوری افغانستان در شمال این کشور ترور شد.

فرارو: «شیر عرب» فرمانده ارشد جنبش ملی اسلامی به رهبری ژنرال «عبدالرشید دوستم » معاون اول رییس جمهوری افغانستان در شمال این کشور ترور شد.
 
خبرگزاری افغانستان روز یکشنبه اعلام کرد که شیرعرب که در اصل نیز عرب تبار و یکی از فرماندهان مشهور جنبش ملی اسلامی بود، شب گذشته از سوی افراد مسلح ناشناس ترور شد.
 
براساس این گزارش شیر عرب در منطقه «سید آباد» شهر مزار شریف توسط فردی که بر ترک موتور سوار بود، کشته شد. مهاجمان مسلح بلافاصله پس از شلیک به این فرمانده جنبش ملی اسلامی، موفق به فرار از منطقه شدند.
 
شیر عرب در سال 1377 در شمال افغانستان زمانی که گروه طالبان به استان بلخ حمله کرد متهم به تبانی با طالبان و باعث سقوط شهر مزار شریف شد. در آن واقعه هزاران نفر از شهروندان مزار شریف کشته شدند.
 
وی یکی از قدرتمند ترین فرماندهان تحت امر ژنرال عبدالرشید دوستم معاون فعلی رییس جمهوری دولت وحدت ملی افغانستان و رهبر جنبش ملی اسلامی در زمان جنگ های داخلی این کشور بود.
 
تاکنون شخص و یا گروهی مسوولیت این ترور را بر عهده نگرفته است و مقامات دولتی و ژنرال دوستم نیز در این رابطه اظهار نظری نکرده اند.


ویدیو مرتبط :
سالگرد ترور بینظیرترین فرمانده افغانستان؛احمد شاه مسعود

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

ضرب المثل نه شیر شتر نه دیدار عرب



ضرب المثل های قدیمی, معنی ضرب المثل

داستان ضرب المثل و ریشه تاریخی ضرب المثل های ایرانی

 

خانواده‌ای ایلیاتی و عرب در صحرایی چادر زده بودند و به چراندن گله خود مشغول بودند. یك شب مقداری شیر شتر در كاسه‌ای ریخته بودند و زیر حصین گذاشته بودند. از قضا آن شب ماری كه همان نزدیكی‌ها روی گنجی خوابیده بود گذارش به زیر حصین افتاد و شیر توی كاسه را خورد و یك دانه اشرفی آورد و به جای آن گذاشت.

 

فردا كه خانواده ایلیاتی از خواب بیدار شدند و اشرفی را در كاسه شیر دیدند خوشحال شدند و شب دیگر هم در كاسه، شیر شتر كردند و در همان محل شب پیش گذاشتند. باز هم مار آمد و شیر را خورد و اشرفی به جای آن گذاشت و رفت.

 

این عمل چند بار تكرار شد تا اینكه مرد عرب ایلیاتی گفت: «خوبست كمین كنم و كسی را كه اشرفی‌ها را می‌آورد بگیرم و تمام اشرفی‌هاش را صاحب بشوم» شب كه شد مرد عرب كمین كرد. نیمه شب دید ماری به آنجا آمد مرد عرب تبر را انداخت كه مار را بكشد. تیر به جای اینكه به سر مار بخورد دم مار را قطع كرد و مار دم كله فرار كرد. بعد از ساعتی كه مرد عرب به خواب رفت مار برگشت و پسر جوان او را نیش زد. ایلیاتی عرب صبح كه بیدار شد دید پسر جوانش مرده او را به خاك سپرد و از آن صحرا كوچ كرد.

 

بعد از مدتی قحط‌سالی شد. بیشتر گوسفندها و حیوانات مرد عرب مردند. مرد عرب با زنش مشورت كرد و عزم كرد كه برگردد به همان صحرایی كه مار برایشان اشرفی می‌آورد. به این امید كه شاید باز هم از همان اشرفی‌ها برایشان بیاورد.

 

القصه به همان صحرا برگشتند و مثل گذشته شیر شتر را در كاسه ریختند و در انتظار نشستند. تا اینكه همان مار آمد ولی شیر نخورد و گفت: «برو ای بیچاره عقلت بكن گم ـ تا ترا پسر یاد آید مرا دم، نه شیر شتر نه دیدار عرب».
منبع:iketab.com