اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شوخی های اقتصادی مردم در فضای مجازی
چند سال قبل، بهرام بیضایی به دولتمردان توصیه كرده بود اگر میخواهند از آنچه در مملكت میگذرد با خبر باشند، فیلم كوتاه ببینند اما به نظر میرسد امروز دیگر برای اطلاع از اوضاع ضروری نیست كسی رنج دیدن فیلم كوتاه را بر خود هموار كند.
كافی است یكی از اپلیكیشنهای جدید را روی تلفن همراه نصب كند و از پستهایی كه كاربران پشت هم كپی میكنند، اوضاع و احوال را دریابند.
باب شوخی بر سر اتفاقات اقتصادی، بعد از ظهور اپلیكیشنهای جدید باز نشد. قبلتر، وقتی گوجهفرنگی ركورد دو هزار تومان و سه هزار تومان را زد، این رییس دولت دهم بود كه با توصیه به مردم برای خرید از محلهشان، تنور شوخیهای اقتصادی را داغ كرد.
همان روزها وقتی از اكبر عبدی پرسیدند چرا كمكار شدهیی؟ گفت: طنز وقتی جواب میدهد كه گوجه فرنگی دو هزار تومان نباشد. حالا اما از پس توفان تورمی سالهای ٩٠ و ٩١، نرمافزارهایی مانند وایبر، بازار شوخی با اقدامات اقتصادی دولت و اتفاقات اقتصادی، جامعه را داغ كرده است.
توی پراید نشسته بودیم...
تب شوخی با گوجه فرنگی و نان كمی اندكی خوابیده، همان طور كه تب شوخی با پسته و پراید به لرز نشسته است. پراید حالا مدتهاست كه قیمت ٢٠ میلیون تومان را پشت سر گذاشته است و پسته نیز بر همان قیمت كیلویی چند ده هزار تومان جا خوش كرده اما حساسیت كسی به این دو دیگر جلب نمیشود.
آن روزها جوكی میان مردم دهان به دهان میگشت، «توی پراید نشسته بودیم و پسته میخوردیم كه...، معلومه پولداریم یا تعریف كنم چی شد؟» اینبار پس از شوخی وایبری با نان و گوجه اما كار فراتر رفته و كل موضوع گرانی و تورم دستمایه طنزها و شوخیهای كلامی شده كه موبایل به موبایل میچرخد. به نظر میرسد شوخیهای مردم با اقدامات اقتصادی و مسوولان و اتفاقات روز، وارد مرحلهیی تازه از حیات خود شده است.
درست در روزهایی كه دولت تصمیم گرفت افزایش قیمت ٣٠ درصدی نان را برای حل بخشی از بحران نان اجرایی كند، گوجه در اوج قرار گرفت. قیمت هر كیلو گوجه از هفت هزار تومان هم بالاتر رفت و حتی اعلام مكرر مسوولان دولتی و خصوصی مبنی بر اینكه قیمتها به زودی مهار میشود، ثمر بخش نبود و گوجه مناسب خوردن به كمتر از پنج هزار تومان رضایت نداده است.
زمستان فصل گوجه فرنگی نیست. هزینه تولید گوجه فرنگی در زمستان طبیعتا با تابستان تفاوتهای فراوانی میكند. شاید اگر آن روز رییس دولت دهم به دلایل گرانی گوجه فرنگی در روزهای سرد اشاره میكرد و منطق اقتصادی آن را توضیح میداد كار به اینجا نمیكشید كه هر سال زمستان گوجه فرنگی سرتیتر خبرها شود. توصیه او برای خرید گوجه از محله قدیمیشان بود كه گوجه فرنگی را از جایگاه خود خارج كرد و باری سیاسی بر ابعاد اقتصادی آن افزود.
گرانی نان و تخممرغ جرقه شوخیهایی بامزه را در فضای وایبری وسایر اپلیكیشنها باز كرد. شوخیهایی از این دست:
«لطفا كسی با من حرف نزنه چون در حد من نیستید؛ ما دیشب شام نون سنگك و املت داشتیم.»،
«تعریف از خود نباشه دیشب شام نان سنگگ و املت داشتیم».
«داشتم تو مزرعه گوجهمون قدم میزدم یكدفعه داداشم با پراید رسید، دیدم تو دستش چندتا نون سنگكه، خوب متوجه شدین كه ما چقدر پولداریم یا باز توضیح بدم؟»
«یه آقایی همیشه سر كوچهمون رو چرخ دستی، گوجه فرنگی میفروخت، از وقتی گوجه گرون شده، صبحها با كت و شلوار میاد دست تو جیب فقط به افق نگاه میكنه. انگار تو جردن نمایندگی مازراتی داره.»
«حاج آقا: عروس خانم برای بار سوم میپرسم:
آیا وكیلم شما را با مهریه ١١٤ تیكه نان سنگك به عقد آقای داماد در آورم؟؟
عروس: حاج آقا دو جعبه گوجه هم به مهریه اضافه كن صلوات عنایت بفرمایید.»
كمكم شوخیها شكل عوض كرد و نشانهها تغییر كرد. جامعه مدرك زده ایران كه هزاران مهندس و دكتر فارغالتحصیل و در حال تحصیل را در خود جای داده است، به در گفت تا دیوار بشنود. آنجا كه این متن دست به دست كپی شد و فضای مجازی را چرخید: «طرف میره خواستگاری، میگه نون خشكیام، تحقیق میكنن معلوم میشه دروغ گفته؛ دكتر بوده.»
«دختره به خواستگار مهندسش گفته من تا حالا سه تا خواستگار نون خشكی داشتم كه رد كردم، تكلیف شما كه معلومه»
در حالی شغل نان خشكی هویت یافته كه چند سالی است دیگر صدای نان خشكیها در محلهها به گوش نمیرسد. وقتی قیمت نان در سال ١٣٨٨، پس از اجرای فاز اول هدفمندی یارانهها افزایش یافت، دیگر كسی نان اضافی نمیخرید تا كیسهیی نان خشك در كنار انبارش باقی بماند و آوای نان خشكیها به همین سادگی از كوی و بزرن جمع شد. نه خبری از چرخهایشان هست و نه كیسههای نمك و سبدهای پلاستیكیشان كه با نان خشك معاوضه میكردند. نامشان اما برای نشان دادن اهمیت شغلشان در گرانی این روزهای نان باقی مانده است.
حالا دیگر شوخیها چندان خرد نیست. سازندگان این جملات نیشدار به سراغ ابعادی دیگر از اقدامات و سیاستهای اقتصادی رفتهاند. «انصراف از یارانهها» و «اعلام كاهش آهنگ رشد نرخ تورم» و «رشد اقتصادی چهار درصدی» و...
سلسله جنبان شوخیهایی از این دست هنوز معلوم نیست. كاربران غالبا با لبخندی آنچه را در گروههای مجازی تلفن همراهشان میبینند منتشر میكنند و در مدتی نهچندان طولانی، همه كاربران این جوكها را خواندهاند. موضوع اما نه هویتیابی سازندگان این شوخیها كه میزان تاثیرگذاری آنها و تبعات اقتصادی و اجتماعی این حركت جدید است.
اگر تا دیروز اتفاقاتی از این دست تنها از سوی خبرنگاران و نمایندگان رسانههای گروهی انعكاس مییافت، امروز این اقدامات از سوی تمامی شهروندان به شهروندی دیگر منتقل میشود. حالا میتوان دریافت مفهوم «شهروند خبرنگار»، «شهروند عكاس» و «شهروند رسانه»، عینیتی قابل لمس یافته است.
دولت چه كرد؟
حدود ١٥ ماهی است كه دولت یازدهم كلید پاستور را تحویل گرفته است. كمتر از سه سال از عمر دولت یازدهم باقی مانده است. آنها كه تا دیروز منتقد اتفاقات اقتصادی بودند و از رشد منفی اقتصاد و بالا بودن نرخ تورم و فشار بر معیشت مردم گلهمند بودند، به حكم تقدیر امروز مجبورند در مقام دفاع برآیند. دفاع كنند از پایین آمدن آهنگ رشد تورم. دفاع كنند از اقدامات دولت برای اشتغالزایی و از مثبت شدن رشد اقتصادی. مسعود نیلی، مشاور ارشد رییسجمهور وقتی در برابر این سوال قرار گرفت كه چرا رشد چهار درصدی اقتصادی برای جامعه قابل لمس نیست، گفت: «اگر رشد اقتصادی دیدنی بود كه محاسبه نمیشد.»
در ١٥ ماهی كه رفت، دولت توانست ثباتی نیمبند و شكننده را به بازارهای سوداگری مانند طلا و سكه و ارز بازگرداند؛ ثباتی كه به محض رویارویی با نخستین اتفاق تزلزلش را آشكار میكند. گواه این مدعا نیز افزایش پرشمار مشتریان دلار و سكه در ١٠ روز گذشتهاند. آنها كه پیشبینی میكنند خیز قیمتی در راه است.
آهنگ رشد تورم كند شده است اما هر بالا رفتن قیمتی برای آنها كه موجودی جیبشان ثابت است، زنگ خطری را به صدا درمیآورد كه در فضای مجازی خود را به شكل جوك نشان میدهد. حالا از پس شوخیهای فراوان با گوجه و نان و تخم مرغ، جوكها آغوش بر فضایی كلانتر از قبل باز كردهاند. آنجا كه این پست خوانندگان فراوان مییابد:
«یارانهمونرو كه انصراف دادیم، سبد كالامون رو كه نگرفتیم، بنزین كه لیتری هزار میدیم، گوجه و نون هم كه دیگه نگو… مسوولان مدیونن اگه پول دستی بخوان و نگن.»
نكته جالب اینجاست كه این پست وایبری در حالی دست به دست میچرخد كه تنها دو میلیون و ٤٠٠ هزار نفر از جمعیت ٧٨ میلیونی ایران از دریافت یارانه انصراف دادهاند اما انگار همه آنها كه ٤٥ هزار و ٥٠٠ تومان یارانه را در ماه میگیرند، خود را در فهرست انصرافیها جای میدهند كپی كردن این پست را راهی برای نشاندن لبخند یا زهر خندی بر لب طرف مقابلشان میبینند.
به نظر میرسد برای جامعهیی كه نظرسنجی در آن چندان كار آسانی نیست، باب جدید باز شده است كه میتواند به عنوان پلی میان تصمیمگیرندگان و مردمان متاثر از تصمیم عمل كند. آنجاست كه شوخی با نیایش معروف دكتر شریعتی خود را نشان میدهد:
«خدایا به من آرامش ده تا بپذیرم، نرخ بنزینی را كه نمیتوانم تغییر دهم. دلیری ده تا بتوانم فیش حقوقم را به خانوادهام نشان دهم. بینشی ده تا تفاوت گذشتن از مبلغ سه هزار میلیاردی و درخواست انصراف از دریافت یارانه را درك كنم و فهمی ده تا متوقع نباشم كه دولتمردان به فكر من و امثال من باشند. آمین یا رب العالمین.»
ویدیو مرتبط :
آثار اخروی شوخی با نامحرم در فضای مجازی!!قابل تامل!!!!!
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شوخی بازیکنان استقلال پس از انتشار شماره شان در فضای مجازی
خبرگزاری خبرآنلاین؛ هفته گذشته بود که پرده از یک اتفاق جالب برداشته شد؛ انتشار شمار بازیکنان استقلال در فضای مجازی. فرد یا افرادی که هنوز برای آبی ها شناخته شده نیستند، در اقدامی عجیب این شماره را پخش کردند. در گروههای مختلف تلگرام ناگهان پیغامی با این عنوان دیده می شد؛ تماس با بازیکنان استقلال.
در زیر پیغام هم شماره تماس تعدادی از بازیکنان تیم از جمله خسرو حیدری، امید ابراهیمی، سجاد شهباززاده و ... دیده می شد. هواداران استقلال هم که تصور می کردند بازیکنان خودشان این کار را کرده اند و در واقع قصد دارند نقطه نظرات هواداران را هم بشنوند.
این بود که از همان لحظه اول تماس ها شروع شد و بعد هم نوبت به پیغام دادن رسید. در کسری از ثانیه، تماس های متعدد و پیامک ها بدجور ستاره های استقلال را برآشفت و تعجب زده بودند که چه اتفاقی برایشان افتاده است.
همیشه تماس و پیامک آنها زیاد است ولی این بار تعداد آنها غیر طبیعی بود. یکی از بازیکنان استقلال می گوید: «اولش نفهمیده بودیم چه اتفاقی افتاده تا اینکه پیگیری کردیم و دیدیم بله... شماره هایمان پخش شده است.»
در یک هفته اول حجم تماس ها به قدری زیاد بود که استقلالی ها موبایل خود را گوشه از خانه یا ماشین می گذاشتند و می رفتند تا به کارهایشان برسند. وقتی برمی گشتند و به تعداد تماس ها و پیامک ها نگاه می کردند، بهت زده می شدند.
آن بازیکن ادامه می دهد: «بالای 200 تماس در یک ساعت. در شبکه های اجتماعی مثل تلگرام و وایبر و واتش آپ هم تا دلتان بخواهد پیغام بود.»
بعد از 24 ساعت بازیکنان فهمیدند که تنها شماره خودشان لو نرفته و بلکه فرد یا افرادی اقدام به پخش تعدادی از بازیکنان کرده اند.
با اینکه پیش بینی می شد آنها شکایت کنند و پیگیر این موضوع باشند اما ترجیح دادند خط های خود را عوض کنند. اتفاقا در روزهای اخیر هم در تمرین استقلال بازیکنانی که شماره هایشان لو رفته، در این باره با هم شوخی می کردند.
آنها با خنده به هم می گفتند: «همه جای ایران سرای ماست چون از هر جایی که فکر کنید به ما زنگ می زنند. از شمال، جنوب، شرق و غرب و حتی خارج از ایران. از نقاط مختلف دنیا!» یکی از این بازیکنان می گفت: «البته پیغام توهین آمیزی به من نداده اند.»
که بازیکنان دیگر هم این را تائید کردند و گفتند بیشتر پیغام ها پیغام «دوستت دارم» بوده و آرزوی موفقیت برای آنها و استقلال. یکی از بازیکنان با خنده می گفت: «یکسری پیغام هم برای پرویز خان(مظلومی) داده اند که یادم باشد بدهم بخواند!»
اخبار ورزشی - خبرآنلاین / آریا صالحی