شمارش معکوس فوتبال برای تصمیم جنجالی

خبرآنلاین: علی کفاشیان آماده می شود تا یکی دیگر از تصمیمات جنجالی مدیریتی فوتبالش را با انتخاب سرمربی تیم ملی امید بگیرد.

علی کفاشیان سرانجام شایعاتی که در هفته های گذشته سر زبان ها افتاده بود را تائید کرد. او بعد از دو هفته زمینه سازی برای اعلام قطعی تغییرات در تیم امید ، تیمی که این روزها علیرضا منصوریان را در راس کارش دارد اما پسر محبوب مهدی محمد نبی به دلیل انتقادهای گاه و بیگاهش از شرایط ، لباس ها و سایر موارد نتوانسته خودش را گزینه نهایی نگه دارد و تیم 22 ساله های او هم به المپیک نمی رسند تا رسما بعد از بازی های زیر 22 ساله های آسیا ناچار به خروج از تیم ملی امید باشد.

علی کفاشیان این تصمیمش را از دو هفته قبل اعلام کرد و از این گفت که قطعا می خواهند مربی خارجی استخدام کنند. او تیم امید آینده ایران را قطعا همان تیم جوانان اکبر محمدی نام گذاشت. تیمی که با مربی جوانش در عین شایستگی حذف شد. اکبر محمدی بازیکن سابق تیم بانک ملی که مربی جوانی است و با آتیه اما این قدر رزومه ای ندارد که بتواند حتی در حد مربیگری تیم ملی جوانان گزینه ای اصلح معرفی شود. اگرچه او تیم خوبی ساخته بود اما با ناکامی در بازی های امارات زیر سیل انتقادات برکنار شد و چیزی نمانده بود باعث برکناری شخص کفاشیان شود اما حالا در روزهایی که چرخ فوتبال روی ریلش می گردد ، کفاشیان می گوید بی پول است و توان آوردن مربی خارجی ندارد. او به گزینه ایرانی فکر می کند و گزینه اصلی هم کسی نیست غیر از امبر محمدی. کسی که تیم را خودش ساخته و با بازیکنان آشناست. انتخاب او اما دوباره توفانی به پا می کند.

چند هفته ای هست که بهرام افشارزاده ، دبیرکل کمیته ملی المپیک اصرار دارد تیم امید را باید با مربی خارجی به رقابت های انتخابی بفرستند تا شاید سرانجام بعد از 40 سال طلسم شکسته شود. او می گوید کمیته ملی المپیک توان تامین استخدام یک مربی خوب خارجی را دارد و در این راه از هیچ کمکی دریغ نمی کند چون فوتبال گمشده چند دهه اخیر کاروان ایران در المپیک است. افشارزاده که 4 سال قبل هم سر انتخاب مربی امیدها با فدراسیون مشکلات زیادی داشت می گوید :« قرار نیست این تیم را به دست هر مربی بی تجربه ای بدهیم . این تیم یک مربی خوب بزرگ می خواهد ، می شود برای کنار دست این مربی بزرگ هم از استعدادهای خوب مربیگری کشورمان استفاده کنیم تا چیز یاد بگیرند و بتوانند به بچه های شان انتقال دهند.»

در نهایت باید دید که در سه قطبی کفاشیان ، نبی و افشارزاده ، کدام یک پیروز می شوند. آیا مربی خارجی با تامین هزینه هایش به ایران آورده می شود؟ آیا کفاشیان پای حرفش می ماند و اکبر محمدی هدایت این تیم را بر عهده می گیرد یا اینکه مهدی محمد نبی می تواند علیرضا منصوریان را که دو سال است در این جایگاه تیمی را در اختیار داشته ، در فدراسیون نگه دارد؟

محمدی پسر با استعداد مربیگری ایران البته با نتایجی غیرقابل دفاع ؛ اگرچه بازیکنانی چون سردار آزمون و جهانبخش از تیم او چهره شدند ؛ منصوریان یکی از زیرک ترین فوتبالیست های تاریخ ایران که در دو سال گذشته خودش را وقف تیم های ملی کرده است یا انتخاب یک مربی توانمند خارجی که بتواند در فوتبال مان اثرگذار باشد. اگرچه وقت تنگ است و کمتر از 7ماه تا المپیک آسیایی زمان هست.

خبرآنلاین: درحالی که علی کفاشیان مدام از جدایی قریب الوقوع کارلوس کروش از سرمربیگری تیم ملی ایران می گوید ، مربی پرتغالی بعد از پایان مرخصی دوماهه اش به تهران برگشت. او زمانی به تهران رسیده که حتی بخشی از دلایل حذف تیم ملی امید از المپیک را هم به گردنش انداخته اند و همچنان حملاتی آتشین به او می شود.

کروش که قبل از رفتن برای تداوم همکاری با ایران ، 3 خواسته زمین مناسب ، امکانات تجهیزاتی از قبیل لباس و و لوازم تمرین به همراه اردوی کافی را از فدراسیون خواسته بود ، درحالی به تهران برگشته که هیچ یک از این خواسته هایش برآورده نشدند. زمین کمپ بیش از قبل سرما زده و تمرین در آن دشوارتر از قبل هم شده است. قرارداد لباس حتی با همان آل اشپرت هم تمدید نشده و دو بازی تدارکاتی با مقدونیه و فنلاند هم هنوز روی هواست و اصلا معلوم نیست اردوی خارجی تیم ملی در خردادماه برگزار شود. کفاشیان که این روزها بیشتر درگیر حواشی مربوط به مجمع انتخابات ریاست فدراسیون فوتبال است ، به این که چه اتفاقی برای کروش می افتد ، خیلی توجهی ندارد و با بالارفتن سنش دیگر خیلی تحمل شنیدن گله و شکایت های کروش ، انتقادهای اسدی و حملات بی محابای مایلی کهن از بیرون را ندارد و سیاست پیش آمد ، خوش آمد را بیش از قبل در دستور کارش قرار داده است.

سرمربی تیم ملی که ساعاتی قبل از دبی به سمت تهران حرکت کرده ، در بدو ورود به تهران به دنبال جلسه با رئیس فدراسیون است و می خواهد تکلیف خواسته هایش فراهم شود. کفاشیان هم که آماده شده تا نشان دهد کف دستش مویی برای کندن ندارد ، در پاسخ به اینکه سرانجام این دعواها چه می شود ، مدام می گوید:«کروش دیگر تمایلی به ماندن ندارد. خودش هربار که حرف می زنیم ، می گوید می خواهد برود. با این شرایط هم برایش ماندن سخت تر از قبل می شود.»