اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شریعتمداری: اگر جای حسن روحانی بودم...
شعریتمداری نوشت: اگر نگارنده جای آقای روحانی بود - که نیست- و اگر قصد نامزد شدن در انتخابات را داشت- که ندارد- و چنانچه اهل تعریف و تمجید از خود بود- که به لطف خدا نیست- سیدی مستند «من روحانی هستم» را در تیراژ گسترده تکثیر و منتشر و از تهیهکنندگان این مستند نیز قدردانی جانانهای میکرد!
1- نگارنده مستند «من روحانی هستم» را به دقت دیده و تمامی مستندات به کار گرفته در این فیلم را برای اطمینان از صحت آن ردیابی کرده است و در این ردیابی با هیچ سندی که غیرواقعی باشد روبرو نشده است. این ردیابی به آسانی برای همگان امکانپذیر است چرا که اسناد مورد استفاده در ساخت فیلم یاد شده، از نوع اسناد آشکار است و نه اسناد طبقهبندی شده و محرمانه که دسترسی به آن برای همه مقدور نباشد. بنابراین در صحت اسنادی که در مستند یاد شده آمده است جای کمترین تردیدی نیست تا آنجا که مخالفان مستند «من روحانی هستم» نیز به این نکته اذعان دارند و درستی اسنادی را که در مستند آمده است، نفی نمیکنند، بلکه میگویند، این اسناد به گونهای کنار هم چیده شده که در نهایت، به شخصیت رئیس جمهور محترم آسیب میرساند! و چهرهای مخدوش از ایشان در ذهن مخاطب مینشاند! به این ایراد مخالفان در ادامه همین نوشته خواهیم پرداخت.
2- در سراسر فیلم « من روحانی هستم» و تمامی آنچه به نقل از رئیس جمهور محترم- صوت و تصویر خود ایشان و یا اظهارنظر دیگران درباره وی- آمده است، بدون استثناء از شخصیت اسلامی و انقلابی و سوابق درخشان آقای دکتر روحانی در همراهی و همدلی با نظام جمهوری اسلامی ایران و حضور درخور تقدیر ایشان در برخی از بزنگاهها و روزهای حادثه حکایت میکند، کسی که اولین بار از واژه مقدس «امام» برای نامیدن خمینی کبیر(ره) استفاده کرد، در جنگ تحمیلی حضوری پررنگ داشت. در مناظرههای تلویزیونی علیه لیبرالها، منافقین و سایر جریانات ضد انقلاب به دفاع جانانه از جمهوری اسلامی ایران پرداخت.
در فتنه تیرماه سال 78 و در حالی که برخی از مسئولان حاضر به حضور در اجتماع پرشور 23 تیرماه نبودند، به صحنه آمد و علیه فتنهگران سخنان پرشوری ایراد کرده و از جمله با تحقیر آنان گفت «اینها پستتر از آن هستند که برانداز نامیده شوند» و درباره ضرورت مجازات آنان، اعلام کرد «در کجای دنیا آشوبطلبی را تحمل میکنند»؟ آن روزها که جریاناتی- مانند برخی از جریانات آلوده این روزها- خواستار حذف «شعار مرگ بر آمریکا» بودند، آقای روحانی در اجتماع پرشور دانشجویان بسیجی به حمایت تمام قد از این شعار برخاست و گفت؛ شعار مرگ بر آمریکا در کشور ما وحدت آفرین شده است و دهها نمونه دیگر از این دست که به نقل از رئیسجمهور محترم و با ارائه سند در فیلم «من روحانی هستم» آمده است. و البته در مستند یاد شده به برخی از مواضع ایشان که با جریان فراگیر آن روزها تفاوتهایی داشته است نیز اشاره شده که این مواضع به عنوان یکی از سلیقههای سیاسی داخل نظام قابل ارزیابی است و طرفداران دیگری هم داشته است.
اکنون باید از مخالفان مستند مورد اشاره پرسید، کدام یک از مواضع آقای روحانی و سوابق ایشان که در فیلم آمده است میتواند- به زعم شما- باعث مخدوش شدن شخصیت رئیسجمهور محترم باشد؟! به یقین هیچکدام... اگر نمونهای را سراغ دارید، ارائه کنید و درباره فیلم یاد شده به فرافکنیهای بیسرو ته و غیر مستند از نوع «کلیات ابوالبقاء» متوسل نشوید! این گوی و این میدان! همین جا باید به سوال مطرح شده قبلی درباره چینش مستندات در فیلم یاد شده اشاره کنیم و آن، اینکه روند فیلم و چینش مستندات به گونهای است که در نهایت به نتیجهای بیرون از آنچه در فیلم آمده است، نمیرسد و این از سلامت تدوین حکایت میکند.
این نکته نیز گفتنی است که در بخشی از مستند مزبور، آقای دکتر ظریف در گفتوگو با البرادعی، مسائل جناحی داخلی را پیش میکشد و برای جلب موافقت ایشان میگوید «بسیاری از کاندیداهای ریاستجمهوری (ایران) از شکست مذاکرات ما سود میبرند... آنها آدمهای پرنفوذی هستند و...» که اینگونه درددل! داخلی با طرف خارجی تأسفآور است ولی با خوشبینی میتوان آن را به حساب ترفندهای دیپلماتیک گذاشت، اگرچه این خوشبینی جای چندانی ندارد.
اگر نگارنده جای آقای روحانی بود - که نیست- و اگر قصد نامزد شدن در انتخابات را داشت- که ندارد- و چنانچه اهل تعریف و تمجید از خود بود- که به لطف خدا نیست- سیدی مستند «من روحانی هستم» را در تیراژ گسترده تکثیر و منتشر و از تهیهکنندگان این مستند نیز قدردانی جانانهای میکرد!
3- و اما، چرا برخی از مدعیان حمایت از رئیسجمهور محترم تا این اندازه از انتشار مستند «من روحانی هستم» به خشم آمدهاند و آن را در تقابل با شخصیت آقای روحانی قلمداد میکنند؟! و البته در مواردی خود آقای رئیسجمهور نیز اعلام مخالفت کرده بودند.
دراینباره چند علت قابل طرح است؛
با توجه به تاکید فیلم بر سوابق و مواضع اسلامی و انقلابی آقای روحانی مخالفت اعلام شده ایشان با آن را میتوان در سه احتمال زیر جستجو کرد.
اول: این که اظهارنظر رئیسجمهور محترم در مخالفت با فیلم یاد شده قبل از مشاهده آن و صرفا از روی اعتماد به ابراز مخالفت برخی از نزدیکان - به شدت غیر قابل اعتماد - خود بوده است!
دوم: شاید جناب روحانی از باب فروتنی و پیروی از آموزه شناخته شده اخلاقاسلامی که تعریف از خود را مذموم دانسته است، با فیلمی که سراسر تعریف و تمجید از مواضع اسلامی و انقلابی ایشان است مخالفت ورزیده و به بیان دیگر؛ «شکسته نفسی»! کردهاند!
سوم: که انشاءالله چنین نباشد، این که آقای دکتر روحانی خدای نخواسته قصد آن دارند از گذشته انقلابی خود خداحافظی کرده و با چهره دیگری که تصور میکنند- تاکید میشود که فقط تصور میکنند- همخوانی بیشتری با برخی از قدرتهای غربی دارد! در عرصه حضور پیدا کنند!
شواهد حاکی از آن است که -انشاءالله الرحمن- احتمال اول به واقعیت نزدیکتر باشد.
4- و اما، با توجه به محتوای فیلم «من روحانی هستم» مخالفت بسیاری از اطرافیان رئیسجمهور محترم با این فیلم را فقط میتوان در موارد زیر جستجو کرد.
الف: هویت برخی از این طیف که وطنفروشی در فتنه آمریکایی-اسرائیلی88 از جمله بارزترین مشخصههای آن است، کمترین تردیدی باقی نمیگذارد که آنان از مطرح شدن سوابق اسلامی و انقلابی دکتر روحانی به شدت نگران -بخوانیدعصبانی- هستند. چرا که سوابق یاد شده با انتظاری که این جماعت در عرصههای مختلف و مخصوصا در عرصه فرهنگی و سیاست خارجی از ایشان دارند درتناقض است. آنان در حالی که به اعتراف خود حداکثر فقط 13 درصد آرا - آنهم با تقلب در معرفی هویت خویش- دارا بودهاند، اصرار دارند روحانی را نامزد پیروز جبهه مشترک اصلاحات و کارگزاران معرفی کنند و با القای این توهم که روحانی غیر از اصلاحاتچیها و کارگزارانیها پایگاهی ندارد، برخی از خواستههای غیراسلامی، غیرانقلابی و ضد ایرانی خود را به ایشان تحمیل کنند. بنابراین طبیعی است که یادآوری سوابق اسلامی و انقلابی روحانی میتواند و باید برای آنان و اهداف نامشروعی که دارند یک کابوس تلقی شود.
ب: فتنهگران بعد از ناکامی در کودتای رنگی سال 88 و خیانتهای افشاءشدهای که نسبت به مردم و نظام اسلامی مرتکب شده بودند، با لطایفالحیل و بهکارگیری ترفندهای مختلف- و البته بهرهگیری از تسامح و رأفت نظاماسلامی- خود را به روحانی تحمیل کرده و براساس شواهد موجود قصد دارند از ایشان بهعنوان یک «پُل» استفاده کنند. از این روی، ارائه سوابق اسلامی و انقلابی روحانی در مستند «من روحانی هستم» همه ترفندهای آنان را بر باد میدهد و آنچه به شدت از آن وحشت دارند، یعنی مرزبندی میان فتنهگران و روحانی را پررنگ کرده و در میدان دید افکارعمومی میگذارد. وگرنه چرا باید از فیلم مستندی که سوابق انقلابی و اسلامی دکتر روحانی را ارائه میکند، تا این اندازه عصبانی باشند؟!
5- مخالفت و عصبانیت جماعت یاد شده از مستند من روحانی هستم که از سوی چند جوان انقلابی و دلسوخته تهیه شده است در حالی است که این روزها جماعت مورد اشاره در روزنامههای زنجیرهای و رسانههای تحت اختیار خود، سخیفترین و شاخدارترین دروغها را به نظام، اسلام و انقلاب و مردم مومن و انقلابی این مرز و بوم نسبت میدهند، چهره نفرتانگیز دشمنان ایران اسلامی را با زبان و قلم آلوده خود بزک میکنند، نسخه ذلت در مقابل قدرتهای استکباری میپیچند و دهها اقدام پلشت و ضد انسانی را آزادانه! مرتکب میشوند. همین جماعت، از پادوهای انگلیس و اسرائیل که در خانه سینما به تهیه فیلم به اصطلاح مستند و جعلی برای بیبیسی مشغول بودند، تمام قد حمایت کردند و...
6- و بالاخره، این نکته نیز خطاب به رئیسجمهور محترم کشورمان گفتنی است که با توجه به سوابق اسلامی و انقلابی ارائه شده حضرتعالی در مستند «من روحانی هستم»، ادامه همراهی شما با جماعتی که نه فقط کمترین ارادتی به جنابعالی ندارند بلکه در پی آنند که از موقعیت و جایگاه جنابعالی به عنوان «پُل» استفاده کنند، تعجبآور است.
ویدیو مرتبط :
مصاحبه انتقادی شریعتمداری در مورد حسن روحانی
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تغییر مواضع شریعتمداری/ اولین حمایت های شریعتمداری از حسن روحانی در سرمقاله کیهان
اولین حمایت های شریعتمداری از حسن روحانی در سرمقاله کیهان
حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز کیهان با عنوان«همراهان ناهمراه!» نوشت:
پیروزی آقای دکتر حسن روحانی در انتخابات پرشور و حماسی اخیر، بلافاصله بعد از اعلام نتیجه انتخابات با تحلیلها و گمانهزنیهای فراوان و متفاوتی در داخل و خارج کشور روبرو شد.
بیشترین حجم این تفسیرها به دو موضوع؛ «احتمال تغییرات جدی در سیاستهای کلان نظام» و «نقش و تاثیر این انتخاب بر آرایش سیاسی احزاب و جریانات داخلی» اختصاص داشت که هنوز هم ادامه دارد.
یادداشت پیش روی اشارهای گذرا به نکات یاد شده دارد.
1- آقای روحانی که در انتخابات حماسی 24 خرداد با کسب اکثریت آرای مردم به ریاست جمهوری اسلامی ایران انتخاب شدهاند، اگرچه اعلام کردهاند در اداره امور اجرایی کشور سلیقهای متفاوت با اصولگرایان و سایر نامزدها دارند ولی این سلیقه سیاسی متفاوت در چارچوب سلیقههای درون نظام تعریف شده و احراز صلاحیت ایشان از سوی شورای نگهبان را در پی داشته است بنابراین، تنها رخداد تازهای که این روزها، با انتخاب آقای روحانی اتفاق افتاده- و اتفاق مهمی نیز هست- جابهجایی مسئولیت امور اجرایی کشور از یک سلیقه سیاسی به سلیقه سیاسی دیگری در چارچوب و بستر تعریف شده نظام است.
رخدادی که در عمر سیو چند ساله نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران بارها اتفاق افتاده است.
این جابهجایی نشان میدهد که اولا؛ نگاه مردم برای حل مشکلات و از جمله مشکلات اقتصادی به درون نظام است و به قول حضرت آقا؛ «نظر دشمنان برای ملت ایران اهمیتی ندارد» و ثانیا؛ برخلاف آنچه دشمنان بیرونی ادعا میکنند، «حلقهمدیریت» در نظام اسلامی بسته نیست و مسئولیتها میتواند با انتخاب مردم در میان سلیقههای مختلف درون نظام جابهجا شود.
2- تعیین سیاستهای کلی و کلان نظام مطابق اصل 110 قانون اساسی از اختیارات رهبری است. بنابراین برخلاف هیاهوی دشمنان بیرونی و دنبالههای داخلی آنها، با انتخاب آقای دکتر روحانی، سیاستهای کلان نظام تغییری نکرده و نخواهد کرد.
آقای روحانی سالهای متمادی دبیر شورای عالی امنیت ملی و یکی از نمایندگان رهبر معظم انقلاب در این شورا بوده- و هنوز هم هستند- و میدانند که علاوه بر اختیار قانونی رهبری در تعیین سیاستهای کلی نظام- ولایت مطلقه فقیه- بسیاری از سیاستهای کلان با ارجاع رهبر انقلاب، در این شورا مورد بحث و بررسی قرار گرفته و نهایتاً در صورت تأیید ایشان به اجرا درمیآید.
اعضای این شورا مطابق اصل 176 قانون اساسی عبارتند از؛ رؤسای سه قوه، رئیس ستاد فرماندهی کل نیروهای مسلح، مسئول امور برنامه و بودجه، دو نماینده به انتخاب مقامرهبری، وزرای امور خارجه، کشور و اطلاعات و برحسب موضوع، وزیر مربوطه و عالیترین مقامهای ارتش و سپاه. با توجه به نکته یاد شده، با حضور آقای دکتر روحانی در رأس قوه اجرایی کشور، هم نگرانی بعضیها و هم انتظار برخی دیگر درباره تغییر سیاستهای کلان نظام بیاساس و نشدنی است و البته ایشان نیز تاکنون چنین ادعایی را مطرح نکردهاند.
3- همزمان با انتخاب آقای روحانی، سه جریان جبهه اصلاحات، اطرافیان آقای هاشمی رفسنجانی و اصحاب فتنه تلاش گسترده و از قبل پیشبینی شدهای را برای مصادره آرای ایشان به نفع خود آغاز کردند. این تلاش با استناد به حمایت آقایان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی از آقای روحانی صورت گرفته و ادامه دارد.
جریانات یاد شده در تبلیغات و اظهارنظرهای خود به طور زیرکانهای موقعیت آقای دکتر روحانی را تضعیف کرده و ادعا میکنند چنانچه هاشمی و خاتمی از وی حمایت نکرده بودند نمیتوانست اکثریت آراء مردم را به دست آورد! این عملیات روانی گسترده و پرحجم برای مصادره آرای آقای دکتر روحانی در حالی است که؛
الف: مدعیان اصلاحات در همان اوایل کار متوجه شدند نامزد اختصاصی آنها، آقای عارف کمترین شانسی برای پیروزی ندارد و تمامی نظرسنجیها از پایینترین رده مقبولیت ایشان در میان 8 نامزد ریاست جمهوری یازدهم حکایت میکند.
اصرار آقای عارف که نامزد اصلاحطلبان است آراء ایشان را کمتر و کمتر میکرد و نهایتا تصمیم به حذف ایشان گرفته شد و با وجود مخالفتها و مقاومتهای فراوان آقای عارف، او را وادار به انصراف کردند و این در حالی بود که حلقههای دوم و سوم جبهه اصلاحات- که معمولاً در جریان تصمیمهای اصلی نیستند- به شدت اعتراض میکردند که چرا نامزد اصلاحطلبان را حذف میکنید و از روحانی که هیچ قرابتی با اصلاحات ندارد حمایت میشود؟!
ب: درباره حمایت گروهها و جریانات اپوزیسیون از کاندیداتوری آقای دکتر روحانی، قبل از همه باید از هوشمندی ایشان قدردانی کرد که برخلاف خاتمی و موسوی و کروبی، نه فقط روی خوشی به این جرثومههای فساد و تباهی نشان نداد بلکه با اظهارات خود در مناظرههای تلویزیونی و تأکید بر آموزههای نظام و انقلاب- ولو با سلیقه و بیانی متفاوت- راه سوءاستفاده آنها را در مقیاس قابل توجهی سد کرد.
4- اگرچه مدعیان اصلاحات با سر و صدا و هیاهو و تیترهای اول روزنامهها و نشریات تحت مدیریت خود اصرار داشته و دارند که انتخاب آقای دکتر روحانی را پیروزی اصلاحطلبان قلمداد کنند و ایشان را وامدار و مدیون خود بدانند! ولی با توجه به نکته یاد شده؛
الف: آقای روحانی نه فقط مدیون آنها نیست، بلکه مدعیان اصلاحات به ایشان بدهکار هستند، چرا که آنان در پوشش حمایت از نامزدی آقای روحانی فرصت حضور و خودنمایی در عرصه سیاسی کشور را یافته بودند.
ب: اصحاب فتنه و برخی از مدعیان اصلاحات- تاکید میشود که برخی و نه همه آنها- بعد از وطنفروشی در فتنه آمریکایی- اسرائیلی 88 که با ادعای تقلب در انتخابات کلید خورده بود، در پی آن بودند که از یکسو پشیمانی خود از جنایاتی که مرتکب شده بودند را نشان بدهند و از سوی دیگر برای این شرمندگی و رسوایی پوششی دست و پا کنند.
اعلام حمایت آنان از نامزدی آقای روحانی اگرچه نمیتواند مانع مجازات آنها باشد ولی پوشش مورد اشاره را در اختیارشان گذارده است. از این روی با جرأت میتوان گفت که نه فقط آقای روحانی وامدار مدعیان اصلاحات نیست، بلکه آنها به آقای دکتر روحانی بدهکار هستند، اگرچه پُز طلبکارانه گرفتهاند.
5- به اعتقاد نگارنده که با شواهد قابل ارائه فراوانی نیز همراه است، آرای آقای دکتر روحانی قبل از آن که خاستگاه گروهی و حزبی داشته باشد، خاستگاه مردمی داشته است و عوامل زیر را میتوان در کسب آرای ایشان موثر دانست.
الف: روحانی بودن که در میان مردم از اعتبار و اعتماد ویژه برخوردار است. این ویژگی از قضا در میان حلقههای اول و دوم جبهه اصلاحات منفی تلقی میشود! یکی از همین طیف طی مصاحبهای درباره آقای خاتمی- مصاحبه وی موجود است- گفته بود «گروه خونی ایشان به علت آن که روحانی است، با اصلاحات سازگار نیست!»
ب: تعدد نامزدهای اصولگرا که نهایتا هیچکدام از آنها حاضر نشدند به نفع یکی از میان خود انصراف بدهند. ممکن است گفته شود مجموعه آراء آنها نیز کمتر از آراء آقای روحانی بود که در پاسخ باید گفت؛ مردم با مشاهده تعدد آنها و مخصوصا موضعگیری برخی از آنان علیه یکدیگر در مناظرههای تلویزیونی، بیم آن داشتند که این تفاوت نظرها و کنار نرفتن به نفع دیگری رویه و روشی باشد که هنگام ریاست بر قوه مجریه نیز ادامه یابد و همانند آنچه در دولت دهم شاهد بودند برخی از تنشهای آسیبرسان را در پی داشته باشد.
ج: شرایط ناهنجار اقتصادی کشور و مخصوصا گرانیهای لگامگسیخته و افزایش جهشی قیمتها، همراه با سیاهنماییهای گسترده علیه دولت کنونی و نادیده گرفتن خدمات برجسته و بعضا کمنظیر آن از یکسو و پرداختن دولت به مسائل حاشیهای و بیتوجهی غیرقابل توجیه به مشکلات معیشتی مردم از سوی دیگر نقش فراوانی در جلب آراء به سمت آقای روحانی داشت. از این روی جناب دکتر روحانی قبل از آن که از حمایت کارگزاران و مدعیان اصلاحات تشکر کنند بایستی خود را مدیون حلقه انحرافی نفوذی در دولت بدانند!
د: تاکید آقای روحانی بر پیروی از رهبر معظم انقلاب، دو دهه نمایندگی حضرت آقا در شورای عالی امنیت ملی و... از جمله عوامل دیگری است که در همپوشانی با سایر عوامل یاد شده در کسب اکثریت آرای مردم نقش داشته است.
6- این روزها مدعیان اصلاحات و اصحاب فتنه در هماهنگی با رسانهها و مراکز بیرونی، اصرار دارند انتخاب آقای روحانی را با مشخصاتی که خود برای ایشان ترسیم نمودهاند، نشانه تضعیف اصولگرایی و تفکر بسیجی در این مرز و بوم قلمداد کرده و سرخوردگی آنان را دنبال کنند، و حال آن که اقتدار نظام و جایگاه برجسته کنونی آن در منطقه و جهان مدیون فداکاری بسیجیان و حزبالله پاکباخته است و این جریان الهی و انقلابی در همه عرصههای داخلی و خارجی کشور حرف اول را میزند... و شرح بیشتر در این باره را به زمان دیگری موکول میکنیم.
7- و بالاخره، اکنون آقای روحانی رئیس جمهور همه ملت هستند و به قول حکیمانه رهبر معظم انقلاب، باید رقابتها تبدیل به رفاقت شود و همگان برای تحقق آنچه رئیس جمهور منتخب وعده داده است به کمک ایشان بشتابند./خبرآنلاین