اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شرایط اعطای فرزند به دختران مجرد
ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" نشان از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی دارد؛ تغییراتی که برخی از آنها جای بحث و بررسی بیشتری را میطلبد.
خبرگزاری ایسنا: ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" نشان از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی دارد؛ تغییراتی که برخی از آنها جای بحث و بررسی بیشتری را میطلبد.
یکی از موادی که در این قانون به چشم میخورد «فسخ حکم سرپرستی خانوادهایست که کودک تحت قیومیت آنها به 18 سالگی رسیده» است. ازسوی دیگر «واگذاری فرزند به خانودههای دارای یک اولاد»، «واگذاری فرزند به دختران و زنان مجرد بالای 30 سال ضمن ارائه مرخصی 6 ماهه»، «جایگزینهای ارث» و «واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند» شاه بیت این تغییرات است؛ در این باره و سایر جزییات تغییر قانون با حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به گفتوگو نشستیم که شرح آن در پی میآید.
"فسخ حکم سرپرستی" خانوادهای که کودک تحت قیومیت آنها به 18 سالگی رسیده چگونه امکان پذیر است؟
کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن 18 سالگی میتواند حکم قطعی سرپرستی را از طریق دادگاه فسخ و پس از ابلاغ آن به اداره ثبت احوال و بهزیستی کشور، ثبت احوال نیز موظف است حکم صادره را در اسناد سجلی فرد و همچنین شخص یا اشخاصی که سرپرستی را به عهده داشتند اعمال و شناسنامه را برای فرزندخوانده با مشخصات پدر و مادر واقعی و نام خانوادگی پدر در صورت مشخص بودن و در غیر این صورت با نام کوچک والدین فرضی و نام خانوادگی بلامعارض صادر کند. کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن 18 سالگی هم چنین میتواند در صورت تمایل و با ارائه عدله متقن نسبت به صدور شناسنامه جدید و درج نام والدین واقعی در شناسنامه از اداره ثبت احوال اقدام کند.
آیا وجود چنین مفادی باعث دلسردی خانوادهها و ترس دائمی آنها از پذیرفتن فرزند نمیشود؟
بر اساس دیدگاههای روان شناختی و جامعه شناسی کسانی که مدت زمان زیادی را درون یک خانواده سپری کرده باشند، چنانچه در محیط امن و مناسبی باشند به علت تعلقات خاطر ایجاد شده، چنین اقدامی را انجام نخواهند داد؛ هرچند این موضوع از جمله آزادیهای فردی است و در چنین شرایطی سازمان بهزیستی شرایط خانوادگی سرپرست را بررسی و سپس در صورت کافی بودن دلایل، حکم سرپرستی را فسخ خواهد کرد.
دیگر موارد "حکم فسخ سرپرستی" نیز به طور کامل در قانون درنظر گرفته شده که همگی آنها در نهایت براساس نظرات کارشناس بهزیستی و رای دادگاه طبق قانون و براساس آیین نامه مدون انجام خواهد شد.
لایحه "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" که سرانجام پس از حدود 5 سال که از زمان ارائه به مجلس در شهریور1392 با تایید شورای نگهبان مصوب شد، آیین نامه اجرایی آن در تیر ماه سال جاری نیز به پیشنهاد وزارتخانههای کشور، کار و رفاه اجتماعی و دادگستری و به استناد ماده (۳۶) این قانون، تصویب و از سوی معاون اول رئیس جمهوری ابلاغ شد؛ پس از آن معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی خبر داده و گفته بود که از این پس خانوادههای دارای فرزند نیز میتوانند «فرزندخوانده» بپذیرند.
پس از تصویب آیین نامه "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست"، خبرهایی مبنی بر تغییرات اساسی این قانون و آیین نامه اجرایی آن نسبت به قانون مصوب اسفند 1353به گوش میرسید. در قانون مصوب قبلی (سال 1353) فقط افراد بیسرپرست میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند درحالی که در قانون مصوب سال 92 مجلس شورای اسلامی، علاوه بر آنکه دایره شمول متقاضیان سرپرستی گستردهتر شد، افزون بر کودکان بیسرپرست، کودکان بدسرپرست نیز میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند.
بر اساس قانون و اصلاحات صورت گرفته در آن، علاوه بر زوجین نابارو، شرایط واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد و خانوادههای دارای فرزند و دلایل اتخاذ این تصمیم چیست؟
در قانون جدید و آیین نامه اجرایی آن که چندی پیش به تصویب رسید، متقاضیان سرپرستی همچون زوجین نابارور و بدون فرزند، زوجینی که فقط یک کودک دارند و همچنین زنان و دختران مجرد بالای 30 سال را نیز شامل شد؛ در حالی که پیش از آن در قانون قبلی تنها زوجینی که پنج سال از زندگی مشترکشان گذشته و نابارور بودند، میتوانستند کودکی را تحت سرپرستی بگیرند.
از سوی دیگر در حال حاضر شاهد افزایش و بالا رفتن سن باروری به علت افزایش سن ازدواج هستیم. از آنجایی که بهترین دوران باروری باید بین 20 تا 35 سال بوده و فاصله مناسب هر زایمان نیز 5 سال است، تا مادر بتواند شرایط فیزیکی خود را بازسازی کند، امکان تولد فرزند دوم کمتر میشود. همچنین بارداری بعد از 35 سالگی نیز احتمال تولد کودک با معلولیت را نیز افزایش میدهد لذا فرزندآوری که منجر به تحکیم بنیان خانواده و نظام خویشاوندی است دستخوش تغییرات منفی شده است.
در چنین شرایطی شبکه گسترده نظام خویشاوندی مفهوم خود را از دست میدهد زیرا در خانوادههای تک فرزند مفاهیمی چون عمو، عمه، دایی و... که در جهت امن تر کردن فضا یخانواده هستند از بین خواهد رفت؛ به همین دلیل این افراد نیز به منظور احیاء و بازسازی شبکه خویشاوندی در جامعه، توانایی حق سرپرستی دارند.
توضیحاتی در باره چگونگی واگذاری حق سرپرستی به دختران و یا زنان مجرد بالای 30 سال و ارائه مرخصی 6 ماهه به این افراد بفرمایید.
بر اساس سیاست بازپیوند خانواده در بهزیستی که منشعب از فرهنگ دینی است، نهاد خانواده امنترین و مهمترین نهاد برای جامعه پذیری، تربیت و رشد کودکان و نوجوانان است. به همین دلیل با این رویکرد معتقدیم اگر کودکی در خانواده رشد کند از هر نظر بهتر از حضور در مراکز شبه خانواده بهزیستی است زیرا کارکردهای متعددی در دل نهاد خانواده وجود دارد که در این موسسهها نمیتوان حتی در صورت وجود حداکثر امکانات آن ها را یافت؛ به همین دلیل زنان مجرد واجد شرایط نیز میتوانند از حق سرپرستی بهرهمند شوند زیرا ترجیح بهزیستی آنست که کودک در نهاد خانواده رشد کند ولو آنکه آن خانواده تک والد بوده و پدر در آن حضور نداشته باشد.
این در حالیست که حق سرپرستی زنان و دختران مجرد بالای 30 سال که شرایط واجدین آن به طور کامل در آیین نامه توضیح داده شده است، پیش از این در قانون سال 53 وجود نداشته و در قانون سال 1392 تصویب شد اما تا پیش از تصویب آیین نامه در تیر ماه سال جاری، اجرا نمیشد که در حال حاضر و بعد از تصویب آیین نامه، اجرای آن ممکن شده است.
همچنین این افراد میتوانند مانند تمامی زنان دیگر که به طور طبیعی زایمان کردهاند و از مرخصی زایمان بهرهمند میشوند، از این حق استفاده کنند زیرا معتقدیم مرخصی زایمان فقط برای بهبود وضعیت فیزیولوژیکی زنان نیست بلکه برای تثبیت ارتقای سطح روانی فرد و ایجاد روابط عاطفی با کودک است که این زنان نیز باید از این حق بهرهمند شوند.
آیا فرزند خوانده "حق ارث" میگیرد و یا خانواده متقاضی ملزم به واگذاری بخشی از دارایی خود به نام فرزندخوانده است؟
در مبانی فقه شیعه دین اسلام فرزندخوانده سهمالارث نمیبرد اما قانونگذار برای تأمین آینده کودک روشهای مختلفی را در قانون در نظر گرفته است که به آنها جایگزینهای ارث گفته میشود؛ از جمله تملک بخشی از اموال متقاضیان سرپرستی به نفع فرزندخوانده در یکی از دفاتر اسناد رسمی، بیمه کردن عمر متقاضیان سرپرستی نزد یک شرکت بیمه سهامی ایران به نفع آینده کودک و همچنین آنکه به هر نحو که دادگاه صلاح بداند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده، سهمی برای فرزندخوانده در نظر گرفته شود، از جمله «جایگزینهای ارث» هستند.
البته قابل توجه است که هیچ کدام از این موارد در قانون سال 53 نبود اما بهزیستی به عنوان تنها نهاد متولی امور سرپرستی برای تأمین آتیه این کودکان در دستورالعملهای اجرایی سازمان این موارد را در نظر گرفته و از سال 92 نیز تمامی آنها شکل قانونی یافتند که در آییننامه شکل اجرایی آن توضیح داده شده است و از تیر ماه سال جاری پس از تصویب آیین نامه، قابلیت اجرا یافتهاند.
در ماده 22 قانون آمده است: « پس از صدور حکم قطعی سرپرستی، مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و سازمان بهزیستی ابلاغ میشود. اداره ثبت احوال نیز مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان تحت سرپرستی و همچنین مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا زوجین سرپرست وارد کند. همچنین اداره ثبت احوال مکلف است شناسنامه جدیدی برای کودک یا نوجوان تحت سرپرستی با درج نام و نام خانوادگی سرپرست یا زوجین سرپرست صادر و در قسمت "توضیحات"، مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین واقعی وی را در صورت مشخص بودن، قید نماید». براساس تبصره ۳ این ماده، اجرای این ماده به موجب آییننامهای است که به وسیله سازمان ثبت احوال کشور و با همکاری سازمان تهیه میشود و ظرف سهماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون به تصویب هیأت وزیران رسید.
روند متقاضیان برای پذیرش سرپرستی و نحوه صدور شناسنامه برای آنها بالاخص درج نام «پدر» در سهجلد کودکانی که سرپرست آنها دختر مجرد است را توضیح دهید.
در گذشته چنانچه خانوادهای متقاضی سرپرستی کودکی بود به دادگاه مراجعه کرده و سپس به بهزیستی ارجاع داده میشدند اما در حال حاضر متقاضیان سرپرستی باید ابتدا به بهزیستی مراجعه کرده و بعد از تأیید بهزیستی به دادگاه صالح برای تأیید صلاحیتهای قانونی چون عدم سوءسابقه، مسائل هویتی، اسناد ازدواج، امور پزشکی قانونی و... مراجعه کنند.
به منظور رعایت احوال شخصی کودک و فرد یا زوجین سرپرست، مفاد حکم سرپرستی تنها در اسناد مسکوت و محرمانه اداره ثبت احوال،ثبت و ضبط خواهد شد.
همچنین اداره ثبت احوال مکلف است پس از ابلاغ حکم قطعی سرپرستی توسط دادگاه، با اعلام و حضور زوجین یا زنان سرپرست نسبت به اجرای حکم و صدور شناسنامه برای نوجوانان تحت سرپرستی با مشخصات زوجین سرپرست یا سرپرست منحصر (دختر یا زن سرپرست بالای 30 سال) با درج توضیحات لازم اقدام و انتخاب نام نیز توسط سرپرست صورت خواهد گرفت.
در ارتباط با نحوه ثبت نام «پدر» درصورتی که سرپرست وی دختر و یا زن مجرد باشد نیز، در چنین شرایطی شناسنامه فرد تحت سرپرستی با مشخصات کامل شناسنامهای سرپرست و نام کوچک پدر فرضی به پیشنهاد سرپرست صادر خواهد شد.
همچنین درخصوص آن دسته از فرزندخواندگانی که پس از مدتی پدر و مادر واقعیشان مشخص میشوند نیز در این شرایط، مفاد حکم قطعی دادگاه، در شناسنامه فرد تحت سرپرستی درج خواهد شد.
شرایط واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند امکانپذیر است؟
ماده یک قانون مصوب سال 1353 اذعان میکرد؛ تنها کسانی که مقیم ایران هستند میتوانند سرپرستی را به عهده بگیرند در حالی که در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب سال 92 اعلام میشود که تمام افراد ایرانی که مقیم خارج یا داخل هستند نیز در صورت دارا بودن شرایط مندرج در قانون، میتوانند متقاضی سرپرست کودکان داخل باشند و مراحلی چون مصاحبه مددکاری، بازدید از منزل و... به علت آنکه برای مقیمان خارج از کشور امکانپذیر نیست، از سوی سرکنسولگری ایران در خارج از کشور بررسی و تایید میشود.
به طور میانگین سالیانه 1000 تا 1100 کودک توسط بهزیستی به واجدین شرایط سرپرستی کودکان واگذار میشد؛ اما با تصویب و ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" و به علت آنکه حق واگذاری کودکان بدسرپرست نیز به آن افزوده و شرایط سرپرستی دائم و موقت نیز لحاظ شده است، پیش بینی میشود این تعداد به شکل قابل توجهی افزایش یابد.
یکی دیگر از تغییرات این قانون نسبت به قانون پیشین، در نحوه استفاده و برخورداری از خدمات بیمهای مثل بیمههای اجتماعی است که همگی آنها در این آییننامه تسهیل شدهاند.
یکی از موادی که در این قانون به چشم میخورد «فسخ حکم سرپرستی خانوادهایست که کودک تحت قیومیت آنها به 18 سالگی رسیده» است. ازسوی دیگر «واگذاری فرزند به خانودههای دارای یک اولاد»، «واگذاری فرزند به دختران و زنان مجرد بالای 30 سال ضمن ارائه مرخصی 6 ماهه»، «جایگزینهای ارث» و «واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند» شاه بیت این تغییرات است؛ در این باره و سایر جزییات تغییر قانون با حبیب الله مسعودی فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور به گفتوگو نشستیم که شرح آن در پی میآید.
"فسخ حکم سرپرستی" خانوادهای که کودک تحت قیومیت آنها به 18 سالگی رسیده چگونه امکان پذیر است؟
کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن 18 سالگی میتواند حکم قطعی سرپرستی را از طریق دادگاه فسخ و پس از ابلاغ آن به اداره ثبت احوال و بهزیستی کشور، ثبت احوال نیز موظف است حکم صادره را در اسناد سجلی فرد و همچنین شخص یا اشخاصی که سرپرستی را به عهده داشتند اعمال و شناسنامه را برای فرزندخوانده با مشخصات پدر و مادر واقعی و نام خانوادگی پدر در صورت مشخص بودن و در غیر این صورت با نام کوچک والدین فرضی و نام خانوادگی بلامعارض صادر کند. کودک یا نوجوان تحت سرپرستی بعد از رسیدن به سن 18 سالگی هم چنین میتواند در صورت تمایل و با ارائه عدله متقن نسبت به صدور شناسنامه جدید و درج نام والدین واقعی در شناسنامه از اداره ثبت احوال اقدام کند.
آیا وجود چنین مفادی باعث دلسردی خانوادهها و ترس دائمی آنها از پذیرفتن فرزند نمیشود؟
بر اساس دیدگاههای روان شناختی و جامعه شناسی کسانی که مدت زمان زیادی را درون یک خانواده سپری کرده باشند، چنانچه در محیط امن و مناسبی باشند به علت تعلقات خاطر ایجاد شده، چنین اقدامی را انجام نخواهند داد؛ هرچند این موضوع از جمله آزادیهای فردی است و در چنین شرایطی سازمان بهزیستی شرایط خانوادگی سرپرست را بررسی و سپس در صورت کافی بودن دلایل، حکم سرپرستی را فسخ خواهد کرد.
دیگر موارد "حکم فسخ سرپرستی" نیز به طور کامل در قانون درنظر گرفته شده که همگی آنها در نهایت براساس نظرات کارشناس بهزیستی و رای دادگاه طبق قانون و براساس آیین نامه مدون انجام خواهد شد.
لایحه "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" که سرانجام پس از حدود 5 سال که از زمان ارائه به مجلس در شهریور1392 با تایید شورای نگهبان مصوب شد، آیین نامه اجرایی آن در تیر ماه سال جاری نیز به پیشنهاد وزارتخانههای کشور، کار و رفاه اجتماعی و دادگستری و به استناد ماده (۳۶) این قانون، تصویب و از سوی معاون اول رئیس جمهوری ابلاغ شد؛ پس از آن معاون رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نیز از تغییرات اساسی و تسهیل شرایط فرزند خواندگی خبر داده و گفته بود که از این پس خانوادههای دارای فرزند نیز میتوانند «فرزندخوانده» بپذیرند.
پس از تصویب آیین نامه "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست"، خبرهایی مبنی بر تغییرات اساسی این قانون و آیین نامه اجرایی آن نسبت به قانون مصوب اسفند 1353به گوش میرسید. در قانون مصوب قبلی (سال 1353) فقط افراد بیسرپرست میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند درحالی که در قانون مصوب سال 92 مجلس شورای اسلامی، علاوه بر آنکه دایره شمول متقاضیان سرپرستی گستردهتر شد، افزون بر کودکان بیسرپرست، کودکان بدسرپرست نیز میتوانستند تحت سرپرستی قرار گیرند.
بر اساس قانون و اصلاحات صورت گرفته در آن، علاوه بر زوجین نابارو، شرایط واگذاری فرزندخوانده به دختران مجرد و خانوادههای دارای فرزند و دلایل اتخاذ این تصمیم چیست؟
در قانون جدید و آیین نامه اجرایی آن که چندی پیش به تصویب رسید، متقاضیان سرپرستی همچون زوجین نابارور و بدون فرزند، زوجینی که فقط یک کودک دارند و همچنین زنان و دختران مجرد بالای 30 سال را نیز شامل شد؛ در حالی که پیش از آن در قانون قبلی تنها زوجینی که پنج سال از زندگی مشترکشان گذشته و نابارور بودند، میتوانستند کودکی را تحت سرپرستی بگیرند.
از سوی دیگر در حال حاضر شاهد افزایش و بالا رفتن سن باروری به علت افزایش سن ازدواج هستیم. از آنجایی که بهترین دوران باروری باید بین 20 تا 35 سال بوده و فاصله مناسب هر زایمان نیز 5 سال است، تا مادر بتواند شرایط فیزیکی خود را بازسازی کند، امکان تولد فرزند دوم کمتر میشود. همچنین بارداری بعد از 35 سالگی نیز احتمال تولد کودک با معلولیت را نیز افزایش میدهد لذا فرزندآوری که منجر به تحکیم بنیان خانواده و نظام خویشاوندی است دستخوش تغییرات منفی شده است.
در چنین شرایطی شبکه گسترده نظام خویشاوندی مفهوم خود را از دست میدهد زیرا در خانوادههای تک فرزند مفاهیمی چون عمو، عمه، دایی و... که در جهت امن تر کردن فضا یخانواده هستند از بین خواهد رفت؛ به همین دلیل این افراد نیز به منظور احیاء و بازسازی شبکه خویشاوندی در جامعه، توانایی حق سرپرستی دارند.
توضیحاتی در باره چگونگی واگذاری حق سرپرستی به دختران و یا زنان مجرد بالای 30 سال و ارائه مرخصی 6 ماهه به این افراد بفرمایید.
بر اساس سیاست بازپیوند خانواده در بهزیستی که منشعب از فرهنگ دینی است، نهاد خانواده امنترین و مهمترین نهاد برای جامعه پذیری، تربیت و رشد کودکان و نوجوانان است. به همین دلیل با این رویکرد معتقدیم اگر کودکی در خانواده رشد کند از هر نظر بهتر از حضور در مراکز شبه خانواده بهزیستی است زیرا کارکردهای متعددی در دل نهاد خانواده وجود دارد که در این موسسهها نمیتوان حتی در صورت وجود حداکثر امکانات آن ها را یافت؛ به همین دلیل زنان مجرد واجد شرایط نیز میتوانند از حق سرپرستی بهرهمند شوند زیرا ترجیح بهزیستی آنست که کودک در نهاد خانواده رشد کند ولو آنکه آن خانواده تک والد بوده و پدر در آن حضور نداشته باشد.
این در حالیست که حق سرپرستی زنان و دختران مجرد بالای 30 سال که شرایط واجدین آن به طور کامل در آیین نامه توضیح داده شده است، پیش از این در قانون سال 53 وجود نداشته و در قانون سال 1392 تصویب شد اما تا پیش از تصویب آیین نامه در تیر ماه سال جاری، اجرا نمیشد که در حال حاضر و بعد از تصویب آیین نامه، اجرای آن ممکن شده است.
همچنین این افراد میتوانند مانند تمامی زنان دیگر که به طور طبیعی زایمان کردهاند و از مرخصی زایمان بهرهمند میشوند، از این حق استفاده کنند زیرا معتقدیم مرخصی زایمان فقط برای بهبود وضعیت فیزیولوژیکی زنان نیست بلکه برای تثبیت ارتقای سطح روانی فرد و ایجاد روابط عاطفی با کودک است که این زنان نیز باید از این حق بهرهمند شوند.
آیا فرزند خوانده "حق ارث" میگیرد و یا خانواده متقاضی ملزم به واگذاری بخشی از دارایی خود به نام فرزندخوانده است؟
در مبانی فقه شیعه دین اسلام فرزندخوانده سهمالارث نمیبرد اما قانونگذار برای تأمین آینده کودک روشهای مختلفی را در قانون در نظر گرفته است که به آنها جایگزینهای ارث گفته میشود؛ از جمله تملک بخشی از اموال متقاضیان سرپرستی به نفع فرزندخوانده در یکی از دفاتر اسناد رسمی، بیمه کردن عمر متقاضیان سرپرستی نزد یک شرکت بیمه سهامی ایران به نفع آینده کودک و همچنین آنکه به هر نحو که دادگاه صلاح بداند با توجه به شرایط اقتصادی و اجتماعی خانواده، سهمی برای فرزندخوانده در نظر گرفته شود، از جمله «جایگزینهای ارث» هستند.
البته قابل توجه است که هیچ کدام از این موارد در قانون سال 53 نبود اما بهزیستی به عنوان تنها نهاد متولی امور سرپرستی برای تأمین آتیه این کودکان در دستورالعملهای اجرایی سازمان این موارد را در نظر گرفته و از سال 92 نیز تمامی آنها شکل قانونی یافتند که در آییننامه شکل اجرایی آن توضیح داده شده است و از تیر ماه سال جاری پس از تصویب آیین نامه، قابلیت اجرا یافتهاند.
در ماده 22 قانون آمده است: « پس از صدور حکم قطعی سرپرستی، مفاد حکم از سوی دادگاه به اداره ثبت احوال و سازمان بهزیستی ابلاغ میشود. اداره ثبت احوال نیز مکلف است نام و نام خانوادگی کودک یا نوجوان تحت سرپرستی و همچنین مفاد حکم سرپرستی را در اسناد سجلی و شناسنامه سرپرست یا زوجین سرپرست وارد کند. همچنین اداره ثبت احوال مکلف است شناسنامه جدیدی برای کودک یا نوجوان تحت سرپرستی با درج نام و نام خانوادگی سرپرست یا زوجین سرپرست صادر و در قسمت "توضیحات"، مفاد حکم سرپرستی و نام و نام خانوادگی والدین واقعی وی را در صورت مشخص بودن، قید نماید». براساس تبصره ۳ این ماده، اجرای این ماده به موجب آییننامهای است که به وسیله سازمان ثبت احوال کشور و با همکاری سازمان تهیه میشود و ظرف سهماه پس از لازمالاجراء شدن این قانون به تصویب هیأت وزیران رسید.
روند متقاضیان برای پذیرش سرپرستی و نحوه صدور شناسنامه برای آنها بالاخص درج نام «پدر» در سهجلد کودکانی که سرپرست آنها دختر مجرد است را توضیح دهید.
در گذشته چنانچه خانوادهای متقاضی سرپرستی کودکی بود به دادگاه مراجعه کرده و سپس به بهزیستی ارجاع داده میشدند اما در حال حاضر متقاضیان سرپرستی باید ابتدا به بهزیستی مراجعه کرده و بعد از تأیید بهزیستی به دادگاه صالح برای تأیید صلاحیتهای قانونی چون عدم سوءسابقه، مسائل هویتی، اسناد ازدواج، امور پزشکی قانونی و... مراجعه کنند.
به منظور رعایت احوال شخصی کودک و فرد یا زوجین سرپرست، مفاد حکم سرپرستی تنها در اسناد مسکوت و محرمانه اداره ثبت احوال،ثبت و ضبط خواهد شد.
همچنین اداره ثبت احوال مکلف است پس از ابلاغ حکم قطعی سرپرستی توسط دادگاه، با اعلام و حضور زوجین یا زنان سرپرست نسبت به اجرای حکم و صدور شناسنامه برای نوجوانان تحت سرپرستی با مشخصات زوجین سرپرست یا سرپرست منحصر (دختر یا زن سرپرست بالای 30 سال) با درج توضیحات لازم اقدام و انتخاب نام نیز توسط سرپرست صورت خواهد گرفت.
در ارتباط با نحوه ثبت نام «پدر» درصورتی که سرپرست وی دختر و یا زن مجرد باشد نیز، در چنین شرایطی شناسنامه فرد تحت سرپرستی با مشخصات کامل شناسنامهای سرپرست و نام کوچک پدر فرضی به پیشنهاد سرپرست صادر خواهد شد.
همچنین درخصوص آن دسته از فرزندخواندگانی که پس از مدتی پدر و مادر واقعیشان مشخص میشوند نیز در این شرایط، مفاد حکم قطعی دادگاه، در شناسنامه فرد تحت سرپرستی درج خواهد شد.
شرایط واگذاری فرزندخوانده به خانودههایی که خارج از ایران زندگی میکنند امکانپذیر است؟
ماده یک قانون مصوب سال 1353 اذعان میکرد؛ تنها کسانی که مقیم ایران هستند میتوانند سرپرستی را به عهده بگیرند در حالی که در قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب سال 92 اعلام میشود که تمام افراد ایرانی که مقیم خارج یا داخل هستند نیز در صورت دارا بودن شرایط مندرج در قانون، میتوانند متقاضی سرپرست کودکان داخل باشند و مراحلی چون مصاحبه مددکاری، بازدید از منزل و... به علت آنکه برای مقیمان خارج از کشور امکانپذیر نیست، از سوی سرکنسولگری ایران در خارج از کشور بررسی و تایید میشود.
به طور میانگین سالیانه 1000 تا 1100 کودک توسط بهزیستی به واجدین شرایط سرپرستی کودکان واگذار میشد؛ اما با تصویب و ابلاغ آیین نامه اجرایی قانون "حمایت از کودکان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست" و به علت آنکه حق واگذاری کودکان بدسرپرست نیز به آن افزوده و شرایط سرپرستی دائم و موقت نیز لحاظ شده است، پیش بینی میشود این تعداد به شکل قابل توجهی افزایش یابد.
یکی دیگر از تغییرات این قانون نسبت به قانون پیشین، در نحوه استفاده و برخورداری از خدمات بیمهای مثل بیمههای اجتماعی است که همگی آنها در این آییننامه تسهیل شدهاند.
ویدیو مرتبط :
شرایط اعطای تسهیلات خودرو به متقاضیان به زودی اعلام می
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شرایط مادرخوانده شدن دختران مجرد!
درحالیکه براساس آمارهای سازمان بهزیستی تنها 18 درصد کودکان بیسرپرست تحت پوشش این سازمان، از شرایط واگذاری به خانوادهها برخوردارند، قانون جدید دریچه تازهای را به زندگی این کودکان باز میکند.
مجله ایده آل: درحالیکه براساس آمارهای سازمان بهزیستی تنها 18 درصد کودکان بیسرپرست تحت پوشش این سازمان، از شرایط واگذاری به خانوادهها برخوردارند، قانون جدید دریچه تازهای را به زندگی این کودکان باز میکند. زمزمهها میگوید قانون قدیمی فرزندخواندگی، درحال اصلاح است و اگر طرح جدید توسط مجلس تصویب شود، راه برای واگذاری 50 درصد کودکان تحت پوشش بهزیستی باز میشود؛ طرحی که نه تنها شرایط واگذاری فرزندان به متقاضیان را آسانتر میکند، بلکه دختران مجرد را هم به دنیای تازهای وارد میکند؛ «دنیای مادری!»
سد راه بچهها
38 سال از زمانی که قانون قبلی فرزندخواندگی تصویب شده، گذشته است و با وجود این قانون خانوادههایی که تمایل به قبول سرپرستی یک کودک را دارند، باید از هفتخوان رستم بگذرند. متاهل بودن و بچهدار نشدن در صورت گذشتن 5 سال از زندگی مشترک، تنها بخشی از شروطی است که به تمام داوطلبان اجازه فرزنددار شدن را نمیدهد. این قانون سال 1353 به تصویب مجلس رسیده و در ماههای اخیر، مسئولان برای کم کردن تنشهای واگذاری فرزند به خانوادههای متقاضی، طرح جدیدی را برای حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست تحت حمایت بهزیستی برای بررسی به مجلس فرستادهاند.
نكته مهم
بخشی از آنچه در مجلس مطرح شده است، قبول سرپرستی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، توسط دختران مجرد بالای 40سال است.
سرنوشت بچهها در دست مجلس
در حال حاضر 9 هزار و 500 کودک در مراکز و خانههای کودک تحت پوشش سازمان بهزیستی نگهداری میشوند که بر اساس آمارهای سازمان بهزیستی 9 درصد کودکان بهزیستی سر راهی و 7 درصد آنان نیز معلولند و تنها 18 درصد کودکان تحت پوشش شرایط فرزندخواندگی را دارند. اما در حالی که بیش از 9 هزار کودک از حمایت خانواده محرومند، سالانه تنها حدود هزار کودک به خانوادههای دارای شرایط واگذار میشود و سهم استان تهران در سال جاری تنها حدود 180 کودک بیسرپرست بوده است در این سال، 10 کودک هم به صورت امین موقت به خانوادهها سپرده شدهاند. این آمارها در حالی اعلام میشود که مسئولان معتقدند تصویب قانون جدید میتواند شرایط کودکان بیسرپرست و بدسرپرست را تغییر دهد. زهره میرمحسنی، کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی در مورد طرح جدیدی که به مجلس ارائه شده است، میگوید:« این طرح هنوز توسط مجلس تصویب نشده و به بهزیستی برای اجرا ابلاغ نشده است در صورتی که این طرح تصویب شود، سازمان بهزیستی برای اجرای آن دستورالعملی را تدوین میکند. بخشی از آنچه در مجلس مطرح شده است، قبول سرپرستی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، توسط دختران مجرد بالای 40 سال است و مولفههایی از قبیل دارا بودن تمکن مالی، شرایط خانوادگی، تحصیلات و... هم برای افراد متقاضی در نظر گرفته شده است. اما این طرح هم مثل بسیاری از طرحهای دیگر، با چالشهایی همراه خواهد بود.»
فعلا درباره آن نمیشود صحبت کرد
واگذاری سرپرستی کودکان بیسرپرست و بد سرپرست بهزیستی به خانوادههای متقاضی به راحتی صورت نمیگیرد. مسئولان میگویند؛ به ازای هر کودک قابل واگذاری در مراکز زیر نظر بهزیستی، 7 خانواده متقاضی گرفتن آن کودک هستند و کمیتههای شناسایی صلاحیت امکان انتقال سرپرستی به این خانوادهها را مورد بررسی قرار میدهند. میزان تمکن، تحصیلات، سن، موقعیت اجتماعی و مذهبی و همچنین نداشتن سوءسابقه و اعتیاد در خانوادههای متقاضی، بخشی از شرایطی است که متقاضیان باید واجد آن باشند.
محمد نفریه، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی، میگوید:«در حال حاضر مراحل واگذاری فرزند به خانوادهها حداکثر 6 ماه زمان نیاز دارد که این مدت در صورت تصویب نهایی لایحه جدید بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.» درحالی که تاکنون فقط کودکان بیسرپرست شرایط واگذاری را داشتند اما در قانون جدید کودکان بدسرپرست را هم میتوان به عنوان فرزندخوانده یا امین موقت به خانوادهها واگذار کرد. شهلا بیات، عضو فراکسیون زنان مجلس در مورد این طرح میگوید:« این موضوع در مجلس مطرح شده اما هنوز مصوب نشده است و حتی بررسیهای کامل هم در کمیسیون اجتماعی روی آن انجام نشده است. فراهم شدن امکان فرزندخواندگی، شرایط خود را دارد. فرد باید شرایط تامین زندگی فرزندی که سرپرستیاش را قبول میکند، داشته باشد و از حسن شهرت هم برخوردار باشد. البته برای دریافت چنین مجوزی شرایط بسیاری تعیین شده که بعد از تصویب شدن لایحه میتوان در مورد آن صحبت کرد.»
برای مادر شدن، چند ماه منتظر بمانید
اگر قانون جدید تصویب شود، به خانوادههای دارای فرزند و دختران مجرد سن بالا هم کودک واگذار خواهد شد. امیرحسین قاضیزاده، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در این مورد میگوید:« این لایحه 21 اصلاحیه دارد و در انتها باید در صحن علنی مجلس به تصویب برسد. یکی از این اصلاحیهها درباره فرزندان بدسرپرست است تا وضعیت تامین مالی آنها ارتقا یابد و در صورت تصویب نهایی قانون فرزندخواندگی، دخترانی که سن بالا دارند هم میتوانند فرزند اختیار کنند.» البته حتی در صورت موافقت مجلس، تا تصویب این قانون راه درازی در پیش است و اجرایی شدن چنین قانونی، به ماهها زمان نیاز خواهد داشت.
شهلا بیات، نماینده مجلس میگوید:« این اتفاق میتواند هم برای کودکانی که وارد یک خانواده جدید میشوند و هم برای دخترانی که سرپرستی این بچهها را قبول میکنند، مثبت باشد. وارد شدن یک کودک در محیط خانواده و بهرهمند شدنش از امکانات مادی و عاطفی میتواند به رشد اوکمک زیادی کند. از نظر من اگر فردی که سرپرستی را میپذیرد، بتواند شرایط تعالی این بچهها را فراهم کند، دیگر نیازی نیست نسبت به مجرد یا متاهل بودن این زنان حساسیت زیادی به خرج داده شود. از طرف دیگر، زمانی که قانونگذار این قانون را تصویب میکند، حتما تمام جوانب موضوع را در نظر میگیرد و همه جزئیات را بررسی میکند. البته در حال حاضر این طرح تنها در دست بررسی است و قطعا قبل از تصویب باید به پختگی لازم برسد.»
پنجرهای برای دختران مجرد
«گرچه با توجه به شرایط فرهنگی، میتوانیم انتظار داشته باشیم که خانواده این دختران چندان با این اتفاق موافق نباشند اما برای دخترانی که به سن تاخیر و تجرد قطعی رسیدهاند و شرایط باروری مناسب را ندارند، تصویب چنین قانونی میتواند یک روزنه امید باشد.» دکتر شکربیگی با بیان این موضوع اضافه میکند:«نمیتوانیم انکار کنیم خانمی که به سن 50 رسیده و ازدواج نکرده دوست دارد احساسات مادرانهاش را ابراز کند و از یک کودک حمایت کند. خانمی که موقعیت ازدواج را از دست داده با قبول سرپرستی یک کودک، میتواند تعامل مثبتی را بین خود و فرزندش برقرار کند. از طرف دیگر وقتی بچهای دارای یک حمایتگر میشود، زمینه برای رشد آموزشی، عاطفی و اقتصادی او فراهم میشود و میتوانیم بگوییم که با این اقدام، هر دو طرف نیاز خود را برطرف میکنند.»
این یک گام مثبت است
میرمحسنی، کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی، در مورد قانون قدیمی و شرایطی که برای دختران مجرد فراهم میکند، توضیح میدهد:« پیش از این زنان مجرد تنها میتوانستند به عنوان حامی، هزینههای پرورش کودکان را تقبل کنند و با گرفتن یک شماره حساب از بهزیستی، هزینه زندگی و تحصیلات آنها را بپردازند. این سرپرستها تنها گاهی میتوانستند با فرزندانی که به سرپرستی گرفتهاند، ملاقات کنند و امکان نگهداری کامل آنها در خانه خود را نداشتند. سازمان بهزیستی با توجه به شرایط آنها، چند کودک را برای انتخاب به آنها معرفی میکرد یا خود داوطلب، میگفت که خواهان قبول سرپرستی کودکی در چه سن و با چه جنسیتی است.» کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی با اشاره به نقایص قانون قدیمی میگوید:«رویکرد سازمان بهزیستی نسبت به این طرح مثبت است، چراکه تعهدهایی که پیش از این برای فرزندخواندگی وجود داشتهاست، شامل حال این کودکان نمیشده است و ایجاد شرایط برای واگذاری سرپرستی آنها به افراد واجد صلاحیت، میتواند گامی مثبت و اثرگذار باشد.»
نكته مهم
پیش از این زنان مجرد تنها میتوانستند بهعنوان حامی، هزینههای پرورش کودکان را تقبل کنند و با گرفتن یک شماره حساب از بهزیستی، هزینه زندگی و تحصیلات آنها را بپردازند.
از واکنش مردم بیخبریم
دکتر شکربیگی هم مثل دیگران، با بیان فرصتهایی که این اتفاق پیش روی دختران مجرد میگذارد، نسبت به عواقب احتمالی این تصمیم هم نگران است. او میگوید:«در زمان تدوین آییننامه برای اجرای چنین طرحی، باید پیشبینی اتفاقاتی که ممکن است آسیبی را برای کودک و مادر جدیدش به همراه داشته باشد، صورت بگیرد. برای مثال بسیاری از این فرزندان وقتی بزرگ میشوند، دنبال پدر و مادر واقعی خود میگردند و اگر چنین مسائلی پیشبینی نشده باشد، میتواند آسیبهایی را در آینده به همراه بیاورد.» این جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است:« هر پدیده اجتماعی دو تاثیر را به جا میگذارد. اثر مثبتی که تصویب این قانون میتواند به همراه داشته باشد، این است که یک بچه صاحب حمایتگری میشود و میتواند زندگی بهتری داشته باشد. حمایتگری که از نظر مالی، عاطفی و اجتماعی او را همراهی کرده و زمینه را برای زندگی بهتر برایش فراهم میکند. اما این ماجرا روی دیگری هم دارد. آیا چنین موضوعی در جامعه و افکار عمومی قابل قبول است؟ از نظر من این موضوع باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد و نظرسنجیهایی در موردش انجام شود.» او میگوید:«چنین موضوع حساسی را بدون مباحث کارشناسی شده و در نظر گرفتن افکار عمومی نمیتوان تغییر داد. البته نباید فراموش کرد که در صورت تصویب، به مرور فرهنگسازی هم برای این موضوع صورت میگیرد و در سالهای آینده ممکن است پذیرش بیشتری نسبت به این اتفاق حاصل شود.»
سد راه بچهها
38 سال از زمانی که قانون قبلی فرزندخواندگی تصویب شده، گذشته است و با وجود این قانون خانوادههایی که تمایل به قبول سرپرستی یک کودک را دارند، باید از هفتخوان رستم بگذرند. متاهل بودن و بچهدار نشدن در صورت گذشتن 5 سال از زندگی مشترک، تنها بخشی از شروطی است که به تمام داوطلبان اجازه فرزنددار شدن را نمیدهد. این قانون سال 1353 به تصویب مجلس رسیده و در ماههای اخیر، مسئولان برای کم کردن تنشهای واگذاری فرزند به خانوادههای متقاضی، طرح جدیدی را برای حمایت از کودکان بیسرپرست و بدسرپرست تحت حمایت بهزیستی برای بررسی به مجلس فرستادهاند.
نكته مهم
بخشی از آنچه در مجلس مطرح شده است، قبول سرپرستی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، توسط دختران مجرد بالای 40سال است.
سرنوشت بچهها در دست مجلس
در حال حاضر 9 هزار و 500 کودک در مراکز و خانههای کودک تحت پوشش سازمان بهزیستی نگهداری میشوند که بر اساس آمارهای سازمان بهزیستی 9 درصد کودکان بهزیستی سر راهی و 7 درصد آنان نیز معلولند و تنها 18 درصد کودکان تحت پوشش شرایط فرزندخواندگی را دارند. اما در حالی که بیش از 9 هزار کودک از حمایت خانواده محرومند، سالانه تنها حدود هزار کودک به خانوادههای دارای شرایط واگذار میشود و سهم استان تهران در سال جاری تنها حدود 180 کودک بیسرپرست بوده است در این سال، 10 کودک هم به صورت امین موقت به خانوادهها سپرده شدهاند. این آمارها در حالی اعلام میشود که مسئولان معتقدند تصویب قانون جدید میتواند شرایط کودکان بیسرپرست و بدسرپرست را تغییر دهد. زهره میرمحسنی، کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی در مورد طرح جدیدی که به مجلس ارائه شده است، میگوید:« این طرح هنوز توسط مجلس تصویب نشده و به بهزیستی برای اجرا ابلاغ نشده است در صورتی که این طرح تصویب شود، سازمان بهزیستی برای اجرای آن دستورالعملی را تدوین میکند. بخشی از آنچه در مجلس مطرح شده است، قبول سرپرستی کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، توسط دختران مجرد بالای 40 سال است و مولفههایی از قبیل دارا بودن تمکن مالی، شرایط خانوادگی، تحصیلات و... هم برای افراد متقاضی در نظر گرفته شده است. اما این طرح هم مثل بسیاری از طرحهای دیگر، با چالشهایی همراه خواهد بود.»
فعلا درباره آن نمیشود صحبت کرد
واگذاری سرپرستی کودکان بیسرپرست و بد سرپرست بهزیستی به خانوادههای متقاضی به راحتی صورت نمیگیرد. مسئولان میگویند؛ به ازای هر کودک قابل واگذاری در مراکز زیر نظر بهزیستی، 7 خانواده متقاضی گرفتن آن کودک هستند و کمیتههای شناسایی صلاحیت امکان انتقال سرپرستی به این خانوادهها را مورد بررسی قرار میدهند. میزان تمکن، تحصیلات، سن، موقعیت اجتماعی و مذهبی و همچنین نداشتن سوءسابقه و اعتیاد در خانوادههای متقاضی، بخشی از شرایطی است که متقاضیان باید واجد آن باشند.
محمد نفریه، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی، میگوید:«در حال حاضر مراحل واگذاری فرزند به خانوادهها حداکثر 6 ماه زمان نیاز دارد که این مدت در صورت تصویب نهایی لایحه جدید بسیار کاهش پیدا خواهد کرد.» درحالی که تاکنون فقط کودکان بیسرپرست شرایط واگذاری را داشتند اما در قانون جدید کودکان بدسرپرست را هم میتوان به عنوان فرزندخوانده یا امین موقت به خانوادهها واگذار کرد. شهلا بیات، عضو فراکسیون زنان مجلس در مورد این طرح میگوید:« این موضوع در مجلس مطرح شده اما هنوز مصوب نشده است و حتی بررسیهای کامل هم در کمیسیون اجتماعی روی آن انجام نشده است. فراهم شدن امکان فرزندخواندگی، شرایط خود را دارد. فرد باید شرایط تامین زندگی فرزندی که سرپرستیاش را قبول میکند، داشته باشد و از حسن شهرت هم برخوردار باشد. البته برای دریافت چنین مجوزی شرایط بسیاری تعیین شده که بعد از تصویب شدن لایحه میتوان در مورد آن صحبت کرد.»
برای مادر شدن، چند ماه منتظر بمانید
اگر قانون جدید تصویب شود، به خانوادههای دارای فرزند و دختران مجرد سن بالا هم کودک واگذار خواهد شد. امیرحسین قاضیزاده، سخنگوی کمیسیون اجتماعی مجلس در این مورد میگوید:« این لایحه 21 اصلاحیه دارد و در انتها باید در صحن علنی مجلس به تصویب برسد. یکی از این اصلاحیهها درباره فرزندان بدسرپرست است تا وضعیت تامین مالی آنها ارتقا یابد و در صورت تصویب نهایی قانون فرزندخواندگی، دخترانی که سن بالا دارند هم میتوانند فرزند اختیار کنند.» البته حتی در صورت موافقت مجلس، تا تصویب این قانون راه درازی در پیش است و اجرایی شدن چنین قانونی، به ماهها زمان نیاز خواهد داشت.
شهلا بیات، نماینده مجلس میگوید:« این اتفاق میتواند هم برای کودکانی که وارد یک خانواده جدید میشوند و هم برای دخترانی که سرپرستی این بچهها را قبول میکنند، مثبت باشد. وارد شدن یک کودک در محیط خانواده و بهرهمند شدنش از امکانات مادی و عاطفی میتواند به رشد اوکمک زیادی کند. از نظر من اگر فردی که سرپرستی را میپذیرد، بتواند شرایط تعالی این بچهها را فراهم کند، دیگر نیازی نیست نسبت به مجرد یا متاهل بودن این زنان حساسیت زیادی به خرج داده شود. از طرف دیگر، زمانی که قانونگذار این قانون را تصویب میکند، حتما تمام جوانب موضوع را در نظر میگیرد و همه جزئیات را بررسی میکند. البته در حال حاضر این طرح تنها در دست بررسی است و قطعا قبل از تصویب باید به پختگی لازم برسد.»
پنجرهای برای دختران مجرد
«گرچه با توجه به شرایط فرهنگی، میتوانیم انتظار داشته باشیم که خانواده این دختران چندان با این اتفاق موافق نباشند اما برای دخترانی که به سن تاخیر و تجرد قطعی رسیدهاند و شرایط باروری مناسب را ندارند، تصویب چنین قانونی میتواند یک روزنه امید باشد.» دکتر شکربیگی با بیان این موضوع اضافه میکند:«نمیتوانیم انکار کنیم خانمی که به سن 50 رسیده و ازدواج نکرده دوست دارد احساسات مادرانهاش را ابراز کند و از یک کودک حمایت کند. خانمی که موقعیت ازدواج را از دست داده با قبول سرپرستی یک کودک، میتواند تعامل مثبتی را بین خود و فرزندش برقرار کند. از طرف دیگر وقتی بچهای دارای یک حمایتگر میشود، زمینه برای رشد آموزشی، عاطفی و اقتصادی او فراهم میشود و میتوانیم بگوییم که با این اقدام، هر دو طرف نیاز خود را برطرف میکنند.»
این یک گام مثبت است
میرمحسنی، کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی، در مورد قانون قدیمی و شرایطی که برای دختران مجرد فراهم میکند، توضیح میدهد:« پیش از این زنان مجرد تنها میتوانستند به عنوان حامی، هزینههای پرورش کودکان را تقبل کنند و با گرفتن یک شماره حساب از بهزیستی، هزینه زندگی و تحصیلات آنها را بپردازند. این سرپرستها تنها گاهی میتوانستند با فرزندانی که به سرپرستی گرفتهاند، ملاقات کنند و امکان نگهداری کامل آنها در خانه خود را نداشتند. سازمان بهزیستی با توجه به شرایط آنها، چند کودک را برای انتخاب به آنها معرفی میکرد یا خود داوطلب، میگفت که خواهان قبول سرپرستی کودکی در چه سن و با چه جنسیتی است.» کارشناس دفتر کودک و نوجوان بهزیستی با اشاره به نقایص قانون قدیمی میگوید:«رویکرد سازمان بهزیستی نسبت به این طرح مثبت است، چراکه تعهدهایی که پیش از این برای فرزندخواندگی وجود داشتهاست، شامل حال این کودکان نمیشده است و ایجاد شرایط برای واگذاری سرپرستی آنها به افراد واجد صلاحیت، میتواند گامی مثبت و اثرگذار باشد.»
نكته مهم
پیش از این زنان مجرد تنها میتوانستند بهعنوان حامی، هزینههای پرورش کودکان را تقبل کنند و با گرفتن یک شماره حساب از بهزیستی، هزینه زندگی و تحصیلات آنها را بپردازند.
از واکنش مردم بیخبریم
دکتر شکربیگی هم مثل دیگران، با بیان فرصتهایی که این اتفاق پیش روی دختران مجرد میگذارد، نسبت به عواقب احتمالی این تصمیم هم نگران است. او میگوید:«در زمان تدوین آییننامه برای اجرای چنین طرحی، باید پیشبینی اتفاقاتی که ممکن است آسیبی را برای کودک و مادر جدیدش به همراه داشته باشد، صورت بگیرد. برای مثال بسیاری از این فرزندان وقتی بزرگ میشوند، دنبال پدر و مادر واقعی خود میگردند و اگر چنین مسائلی پیشبینی نشده باشد، میتواند آسیبهایی را در آینده به همراه بیاورد.» این جامعهشناس و استاد دانشگاه معتقد است:« هر پدیده اجتماعی دو تاثیر را به جا میگذارد. اثر مثبتی که تصویب این قانون میتواند به همراه داشته باشد، این است که یک بچه صاحب حمایتگری میشود و میتواند زندگی بهتری داشته باشد. حمایتگری که از نظر مالی، عاطفی و اجتماعی او را همراهی کرده و زمینه را برای زندگی بهتر برایش فراهم میکند. اما این ماجرا روی دیگری هم دارد. آیا چنین موضوعی در جامعه و افکار عمومی قابل قبول است؟ از نظر من این موضوع باید مورد بررسی بیشتر قرار بگیرد و نظرسنجیهایی در موردش انجام شود.» او میگوید:«چنین موضوع حساسی را بدون مباحث کارشناسی شده و در نظر گرفتن افکار عمومی نمیتوان تغییر داد. البته نباید فراموش کرد که در صورت تصویب، به مرور فرهنگسازی هم برای این موضوع صورت میگیرد و در سالهای آینده ممکن است پذیرش بیشتری نسبت به این اتفاق حاصل شود.»