اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شباهت نسل احمدینژاد و نسل سحر قریشی!
بیشتر از یك هفته است كه یك بند به سحر قریشی حمله میشود. این بازیگر زن سینمای ایران در گفتوگو با رضا رشیدپور، برخی از چهرههای مطرح هنری و اجتماعی را نشناخت تا حالا انبوه منتقدان به سمت او یورش ببرند و از خجالتش در بیایند.
چندی پیش ناآگاهی و اشتباهات عجیب برخی از افراد عادی شركتكننده در مسابقه «ستارهها» باعث شد به نسل جدید ایرانیان انگ بیسوادی بخورد و حالا این فضا با اتفاقاتی كه برای قریشی رخ داده تشدید هم شده است.
در همین چند روز هزاران نفر در فضای مجازی با ارسال پستهای آتشین نسل جدید مردم ایران را سطحی و توخالی معرفی كردهاند و جالب اینكه خیلی از این پستها هزاران لایك و كامنت موافق هم گرفتهاند. حالا معلوم نیست با وجود این چند میلیون نفری كه خودشان را باسواد و جامعالاطراف میدانند و به هر بهانهای در فیسبوك و اینستاگرام بقیه را متهم میكنند، چرا ما باید نگران باشیم؟ خب وقتی این همه نظردهنده و نقدكننده همیشه در صحنه داریم كه همه چیز را میدانند، چه اشكالی دارد كه چهارتا كمسواد مثل سحر قریشی هم در این مملكت زندگی كنند؟ باور كنید اگر زیر سایه این همه علامه فیسبوكی و بوعلیسینای مجازی چند آدم جاهل و كممایه هم نفس بكشند، اتفاق خاصی رخ نمیدهد!
مثل هر ستاره دیگری میشود از سحر قریشی هم انتقاد كرد، اما چه بهتر كه چنین نقدهایی بیشتر متوجه فعالیت حرفهای او باشد. مثلا اگر گمان میكنیم او بازیگر خوبی نیست یا شیوه ورودش به سینما غیراستاندارد بوده و بیش از حد به جنبههای ظاهری اتكا داشته (كه احتمالا همینطور هم هست) بهتر است برای به چالش كشیدن وی سراغ همین موارد منطقی و اصولی برویم، وگرنه هیچ بازیگری نوشته نداده كه حتما مدیرکل آژانس بین المللیانرژی اتمیرا بشناسد و او را دنبال كند. مسلما بهتر بود سحر قریشی حداقل رئیس سازمان صداوسیما یا كارگردان پدرخوانده را به جا میآورد، اما انتقادات امروز هم بیش از حد بیرحمانه و انتقامجویانه به نظر میرسند.
از همه بدتر اینكه مثلا اشتباه یا كمآگاهی یكی مثل قریشی به سرعت به یك نسل تعمیم داده میشود. بهطور كلی نتیجهگیریهای فوری و حكم صادر كردنهای قطعی و شتابزده تبدیل به یكی از خصوصیات رفتاری ما ایرانیها شده و انگار راه گریزی از آن نداریم. در همین غائله اخیر طوری در مورد نمایندگی سحر قریشی از یك نسل بیسواد ایرانی حرف زده میشود كه انگار محصولات نسلهای قبلی، همه رو سفید و سربلند بیرون آمدهاند. هنوز فراموش نكردهایم رئیس دولت پیشین چطور انگلستان را جزیرهای كوچك در غرب آفریقا مینامید و فهم منتقدان رفتارهای پوپولیستیاش را پایینتر از «بزغاله» میدانست.
سحر قریشی خوشبختانه قدرت اجرایی ندارد و نمیتواند برای مردم تصمیم بگیرد، اما محمود احمدینژاد كه اتفاقا فارغالتحصیل دانشگاه علموصنعت در دهه 60 بود، هشت سال برای این مردم تصمیمات حیاتی گرفت. او كه رسما در مصاحبهاش گفته بود: «خدا را شکرگزارم که سررشتهای از علم اقتصاد ندارم» بر مبنای پیشبینیهای ماندگارش در مورد قیمت نفت و دلار برنامههایی برای این مردم ریخت كه حالا حالاها باید تاوانش را بدهیم!
میگویند چون سحر قریشی بازیگر است، باید فلان كارگردان مشهور بینالمللی را حتما بشناسد. شاید حرفشان بیراه نباشد اما فراموش نكنیم نفر اول ورزش این مملكت در سالهای نهچندان دور، یكی مثل محمد علیآبادی بود كه نامجومطلق را همدوره اسماعیل مطر میدانست و یك تیم فوتبال را با 12 نفر ارنج میكرد. اتفاقا او هم یكی از محصولات نسل طلایی قدیم بود؛ از همانها كه ظاهرا همه چیز را بلدند، اما نفهمیدیم چطور شد وقتی به عنوان نماینده ایران بر رأس اوپك تكیه زد، جلوی آن همه دوربین متن انگلیسی را از راست به چپ خواند! اگر سحر قریشی «کاپولا» را نمیشناسد، حداقلش این است كه او در معاونت سینمایی وزارت ارشاد پست ندارد. ما اما تا همین چند ماه پیش یكی مثل فرهاد مجیدی را در عضویت كمیته فنی فدراسیون فوتبال داشتیم كه حتی علیرضا جهانبخش را نمیشناخت!
كی قرار است از این موجهای الكی و احساسی فاصله بگیریم؟ در همان مسابقه معروف هفته كه فردوسیپور به خاطر به زبان آوردن اسم كامل «پله» حیرت و تحسین منوچهر نوذری را برانگیخت، سوال سادهای در مورد سوغات خراسان وجود داشت كه عادل نمیدانست جوابش «زعفران» است. هیچ اتفاقی هم نیفتاد. او در حوزهای كه دوست داشت به یك نابغه تمام عیار تبدیل شد و حالا 18سال است كه به مردم ایران خدمت میكند. نسل امروز ممكن است باسوادتر یا بیسوادتر از نسلهای قبلی باشد؛ راه پی بردن به این مسئله اما تحقیق و پژوهش دقیق و علمی است، نه استنادهای سهلانگارانه به یك مصاحبه یا مسابقه!
هرچند امروز معنای كلی «سواد» در سطح جهان در حال تغییر است و سیستمهای مدرن آموزش و پرورش در دنیا سعی میكنند به جای گنجاندن مشتی اطلاعات عمومی و محفوظات بیهوده در ذهن بچهها، مهارتهای زندگی را یادشان بدهند و به آنها بیاموزند چطور میتوانند آدمهای بهتری باشند. آنچه امروز ما باید نگرانش باشیم، اتفاقا همین مورد آخر است؛ راستی در آزمون انسانیت و رهایی از كینه و عقده چقدر به خودمان نمره قبولی میدهیم؟
اخباراجتماعی - قانون
ویدیو مرتبط :
سحر قریشی از دستپاچگیش مقابل کاریزمای احمدی نژاد میگوید
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
شباهت نسل احمدی نژاد و سحر قریشی!
بیشتر از یك هفته است كه یك بند به سحر قریشی حمله میشود. این بازیگر زن سینمای ایران در گفتوگو با رضا رشیدپور، برخی از چهرههای مطرح هنری و اجتماعی را نشناخت تا حالا انبوه منتقدان به سمت او یورش ببرند و از خجالتش در بیایند.
چندی پیش ناآگاهی و اشتباهات عجیب برخی از افراد عادی شركتكننده در مسابقه «ستارهها» باعث شد به نسل جدید ایرانیان انگ بیسوادی بخورد و حالا این فضا با اتفاقاتی كه برای قریشی رخ داده تشدید هم شده است. در همین چند روز هزاران نفر در فضای مجازی با ارسال پستهای آتشین نسل جدید مردم ایران را سطحی و توخالی معرفی كردهاند و جالب اینكه خیلی از این پستها هزاران لایك و كامنت موافق هم گرفتهاند.
حالا معلوم نیست با وجود این چند میلیون نفری كه خودشان را باسواد و جامعالاطراف میدانند و به هر بهانهای در فیسبوك و اینستاگرام بقیه را متهم میكنند، چرا ما باید نگران باشیم؟ خب وقتی این همه نظردهنده و نقدكننده همیشه در صحنه داریم كه همه چیز را میدانند، چه اشكالی دارد كه چهارتا كمسواد مثل سحر قریشی هم در این مملكت زندگی كنند؟ باور كنید اگر زیر سایه این همه علامه فیسبوكی و بوعلیسینای مجازی چند آدم جاهل و كممایه هم نفس بكشند، اتفاق خاصی رخ نمیدهد!
مثل هر ستاره دیگری میشود از سحر قریشی هم انتقاد كرد، اما چه بهتر كه چنین نقدهایی بیشتر متوجه فعالیت حرفهای او باشد. مثلا اگر گمان میكنیم او بازیگر خوبی نیست یا شیوه ورودش به سینما غیراستاندارد بوده و بیش از حد به جنبههای ظاهری اتكا داشته (كه احتمالا همینطور هم هست) بهتر است برای به چالش كشیدن وی سراغ همین موارد منطقی و اصولی برویم، وگرنه هیچ بازیگری نوشته نداده كه حتما مدیرکل آژانس بین المللیانرژی اتمیرا بشناسد و او را دنبال كند. مسلما بهتر بود سحر قریشی حداقل رئیس سازمان صداوسیما یا كارگردان پدرخوانده را به جا میآورد، اما انتقادات امروز هم بیش از حد بیرحمانه و انتقامجویانه به نظر میرسند.
از همه بدتر اینكه مثلا اشتباه یا كمآگاهی یكی مثل قریشی به سرعت به یك نسل تعمیم داده میشود. بهطور كلی نتیجهگیریهای فوری و حكم صادر كردنهای قطعی و شتابزده تبدیل به یكی از خصوصیات رفتاری ما ایرانیها شده و انگار راه گریزی از آن نداریم. در همین غائله اخیر طوری در مورد نمایندگی سحر قریشی از یك نسل بیسواد ایرانی حرف زده میشود كه انگار محصولات نسلهای قبلی، همه رو سفید و سربلند بیرون آمدهاند. هنوز فراموش نكردهایم رئیس دولت پیشین چطور انگلستان را جزیرهای كوچك در غرب آفریقا مینامید و فهم منتقدان رفتارهای پوپولیستیاش را پایینتر از «بزغاله» میدانست.
سحر قریشی خوشبختانه قدرت اجرایی ندارد و نمیتواند برای مردم تصمیم بگیرد، اما محمود احمدینژاد كه اتفاقا فارغالتحصیل دانشگاه علموصنعت در دهه 60 بود، هشت سال برای این مردم تصمیمات حیاتی گرفت. او كه رسما در مصاحبهاش گفته بود: «خدا را شکرگزارم که سررشتهای از علم اقتصاد ندارم» بر مبنای پیشبینیهای ماندگارش در مورد قیمت نفت و دلار برنامههایی برای این مردم ریخت كه حالا حالاها باید تاوانش را بدهیم!
میگویند چون سحر قریشی بازیگر است، باید فلان كارگردان مشهور بینالمللی را حتما بشناسد. شاید حرفشان بیراه نباشد اما فراموش نكنیم نفر اول ورزش این مملكت در سالهای نهچندان دور، یكی مثل محمد علیآبادی بود كه نامجومطلق را همدوره اسماعیل مطر میدانست و یك تیم فوتبال را با 12 نفر ارنج میكرد. اتفاقا او هم یكی از محصولات نسل طلایی قدیم بود؛ از همانها كه ظاهرا همه چیز را بلدند، اما نفهمیدیم چطور شد وقتی به عنوان نماینده ایران بر رأس اوپك تكیه زد، جلوی آن همه دوربین متن انگلیسی را از راست به چپ خواند! اگر سحر قریشی «کاپولا» را نمیشناسد، حداقلش این است كه او در معاونت سینمایی وزارت ارشاد پست ندارد. ما اما تا همین چند ماه پیش یكی مثل فرهاد مجیدی را در عضویت كمیته فنی فدراسیون فوتبال داشتیم كه حتی علیرضا جهانبخش را نمیشناخت!
كی قرار است از این موجهای الكی و احساسی فاصله بگیریم؟ در همان مسابقه معروف هفته كه فردوسیپور به خاطر به زبان آوردن اسم كامل «پله» حیرت و تحسین منوچهر نوذری را برانگیخت، سوال سادهای در مورد سوغات خراسان وجود داشت كه عادل نمیدانست جوابش «زعفران» است. هیچ اتفاقی هم نیفتاد. او در حوزهای كه دوست داشت به یك نابغه تمام عیار تبدیل شد و حالا 18سال است كه به مردم ایران خدمت میكند. نسل امروز ممكن است باسوادتر یا بیسوادتر از نسلهای قبلی باشد؛ راه پی بردن به این مسئله اما تحقیق و پژوهش دقیق و علمی است، نه استنادهای سهلانگارانه به یك مصاحبه یا مسابقه!
هرچند امروز معنای كلی «سواد» در سطح جهان در حال تغییر است و سیستمهای مدرن آموزش و پرورش در دنیا سعی میكنند به جای گنجاندن مشتی اطلاعات عمومی و محفوظات بیهوده در ذهن بچهها، مهارتهای زندگی را یادشان بدهند و به آنها بیاموزند چطور میتوانند آدمهای بهتری باشند. آنچه امروز ما باید نگرانش باشیم، اتفاقا همین مورد آخر است؛ راستی در آزمون انسانیت و رهایی از كینه و عقده چقدر به خودمان نمره قبولی میدهیم؟