اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شانس آخر اوپک
تجربههای تلخ اوپک یکی پس از دیگری در حال تکرار است و حالا زمزمههایی از مرگ خاموش اوپک به گوش میرسد، آخرین نشست عادیاش بی نتیجه بوده، نشست اضطراری که انتظار میرفت پس از آن برگزار شود اتفاق نیافتاد، نشست کم سابقهای که با غیر اوپکیها داشت، شکست خورد و حالا در آستانه نشست بعدی و شاید شکست بعدیاش قرار گرفته است.
تحلیل های ناامیدانه از وضع سالهای اخیر بزرگترین سازمان نفتی که زمانی محل پیوند تعیین کنندهترین فعالان بازار نفت بود، کم نیست. پس از آنکه اوپکیها برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار نفت در غیبت برخی رقیبان خود دندان تیز کرده و به سقفی که قبلا برای تولید به آن متعهد میشدند، پایبند نماندند، کشتی اوپک به کوه یخی کاهش شدید قیمت نزدیک شد، چیزی که اگرچه دقیقا هدف کشورهایی مثل عربستان برای بیرون بردن تولیدکنندگان نفت غیرمتعارف از بازار رقابت بود اما همه ساکنان این کشتی را با بحران مواجه کرد.
پس از شکسته شدن سقف تولید و کوتای کلی در اوپک هر ماه تولید اعضا افزایش یافته و اشباع بازار بیش از پیش بروز پیدا میکرد، عملا اعضای اوپک از نوامبر 2014 تصمیمگیری در مورد قیمت نفت را به دست شرایط و تحولات بازار سپردند و بنابراین انتظار میرفت در نشست صد و شصت و هشتم این مجمع تصمیم تازهای برای بازار نفت بگیرند.
عراق به سرعت تولید نفت خامش را افزایش میداد و ایران سعی میکرد با اعلام برنامههای افزایش تولید در پساتحریم بازار را برای سرازیر شدن منابع تازه نفتی آماده کند، اما اختلاف بین اعضای اوپک در نشست قبل وقتی آشکار شد که نتیجه این نشست چندین ساعته پشت درهای بسته سکوت بود.
به گفته رییس مجمع، در پایان تمام رایزنیها برای نفتی که قیمت آن چنان در سراشیبی سقوط افتاده بود که انگیزه ها را برای سرمایهگذاری به شدت کاهش میداد، اعضای اوپک تنها برای این توانسته بودند توافق کنند که منتظر بمانند و ببینند بازار در ماههای آینده به کدام سو خواهد رفت.
حالا اختلاف بین دو عضو اوپک یعنی ایران و عربستان بیشتر آشکار میشد، اختلافاتی که گره سیاست و اقتصاد را بین این دو پیچیدهتر میکرد و ایران بیش از پیش بر حتمی بودن تصمیم افزایش سریع تولید نفت از روز پس از برداشته شدن تحریمها تاکید داشت و میگفت با قیمت پایین نفت مشکلی نخواهد داشت.
اما سایر کشورهای تولیدکننده در برابر این جدال نفتی سکوت نکرده و تلاش کردند توافقی را برای نجات بازار نفت در آستانه سقوط به دست آورند؛ نشست دوحه اول، نشست تهران و در نهایت آخرین نشست دوحه که با حضور بزرگترین تولیدکنندگان نفت عضو اوپک و البته کشورهای غیرعضو که مهمترین آن ها روسیه بود، برای رسیدن به توافقی جهت فریز تولید برگزار شد، تلاشهای شکستخورده پی در پی برای این توافق بود.
نگاه تازه عربستان به اوپک
همچنان شعله تنشها گرم است، ایران توانسته تولید خود را روی یک شیب صعودی حرکت دهد و البته آمارها نشان میدهد به جز عراق سایر کشورهای عضو اوپک عملا نتوانستهاند به حجم تولید خود در سال جدید رقم چشمگیری را بیافزایند.
اما مهمتر از اینها، حرکت جدید عربستان به سوی تحول در سیستم اقتصادی است که مشخصترین تاثیر آن در سیاست نفتی این کشور تغییر وزیر نفت و تغییر نام وزارت خانه مربوطه است.
عربستان میخواهد وابستگی اقتصادش را به درآمدهای نفتی کاهش دهد و حالا مهمترین مهره اوپک را تغییر داده، خالد الفالح پنجمین وزیر نفت عربستان و البته مجری سیاستهای شاهزده جوان عربستان، محمد بن صالح است.
اما اوپک نباید به این تغییر امیدوار باشد، علی النعیمی در روزهای پایانی وزارتش برای اجرای شدن فریز نفتی تلاش میکرد و جانشین ولیعهد عربستان که سکاندار سیاستهای نفتی این کشور است با طرح فریز موافق نیست؛ وزیر جدید وزارت خانهای که حالا نامش وزارت انرژی، صنعت و منابع زیرزمینی آمده تا این نگرانی شاهزاده را برطرف کند.
شاهزاده سی ساله عربستان دلیلی برای پیوستن به توافق نفتی توقف سطح تولید نمیبیند مگر آنکه ایران نیز از موضع خود کوتاه آمده و به این توافق بپیوندد، الفالح مامور افزایش تولید نفت خام عربستان است اما این بار نه در جهت شعلهور تر کردن آتش جنگ نفتی بلکه برای پاسخگویی به افزایش تقاضای فصلی داخلی نفت خام و البته بیرون راندن ایران و عراق از عرصه رقابت در فروش به هند و چین.
اما وزیر نفت تازه عربستان وقتی برای اهمیت دادن به بازار جهانی نفت ندارد، ماموریتهای خانگی الفالح فرصت را برای درگیر شدن در تنشهای خارجی بازار از او میگیرد.
فروش سهام آرامکو، افزایش ظرفیت پالایشگاهی، پتروشیمی و سایر صنایع نفتی این کشور و حرکت به سوی استفاده از انرژی های تجدید پذیر ، از جمله این ماموریت های جدید است که باعث می شود این پرسش در ذهن شکل گیرد که برای عربستانی با نگاه جدید نفتی، اوپک در مقطع کنونی چه میزان اهمیت دارد؟
نگاه عربستان به اوپک و تحلیل این کشور از ضرورت فعالیت در قالب این سازمان میتواند برای کارتل بزرگ نفتی سرنوشتساز باشد، آنچه مسلم است این است که اوپک بدون عضوی که یک سوم تولید آن را در اختیار دارد قدرت اجرایی سابق را از دست خواهد داد.
بنابراین شاید آنچه در نشست صد و شصت و نهم اوپک اهمیت دارد بیش از نتیجه بخش بودن آن برای سیاست گذاری در بازار نفت، جو حاکم بر آن است، اینکه کشورها دور یک میز چه نگاهی به یکدیگر خواهند داشت، چه راهی را با رقبا پیش می گیرند و اساسا چقدر به سازمانی که سالها از طریق آن سکان بازار نفت را به دست گرفتند، پایبند مانده اند؟
ویدیو مرتبط :
آخر شانس
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
عبدی: شانس روحانی بیشتر از عارف است/جلیلی: تا آخر میمانم/تقدیر 200 نفر از علمای حوزه از هاشمی
عباس عبدی:
شانس روحانی بیشتر از عارف است
عباس عبدی اصل شرکت در انتخابات را مهمتر از نتیجه انتخابات می داند. با این حال، او معتقد است اصلاح طلبان در چند روز آینده باید بر روی یک کاندیدا به اجماع برسند.
عبدی شانس حسن روحانی را بیشتر از محمدرضا عارف می داند و امیدوار است که هاشمی و خاتمی در یکی دو روز آینده، تکلیف اجماع کاندیداهای نزدیک به جناح اصلاح طلب را روشن کنند.
متن زیر، پاسخ های عباس عبدی است به سوالات عصر ایران درباره یازدهمین انتخابات ریاست جمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران.
***
* پس از عدم امکان کاندیداتوری محمد خاتمی و مهمتر از آن رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی، موضع عدم شرکت در انتخابات در میان دموکراسیخواهان داخل و خارج کشور مطرح شده است. شما جزو مخالفان عدم شرکت انتخابات هستید. چرا؟
چرا باید مخالف باشم؟ از آغاز حضور همراه با موفقیت این دونفر را ممتنع میدانستم و معتقد بودم و اعلام هم كردم كه غیر ممكن است كه در 25 خرداد رئیس جمهوری به نام خاتمی یا هاشمی داشته باشیم. بنابراین عقیده من درباره لزوم شركت در انتخابات ربطی به این مساله نداشت كه با رد صلاحیت آقای هاشمی از شركت منصرف شوم. ولی جالب است كه هردو نفر آقایان مورد نظر شما، خودشان در انتخابات شركت میكنند، پس چگونه است كه با عدم حضور یا رد صلاحیت آنان بتوان عدم شركت را نتیجه گیری كرد؟
این اظهارات ناشی از فقدان تحلیل درست است. اگر كسی مخالف شركت است باید آن را مستقل از حضور یا تایید حضور این دو نفر بیان میكرد. اگر انتظار من از انتخابات ایران امكان شركت و رای آوری امثال این دو نفر با حامیان شناخته شده آنان بود، در اینصورت حكومت ایران را باید با معیارهای شناخته شده در حد بالایی دمكراتیك معرفی كرد و با چنین حكومتی دیگر نمیتوان از موضع اپوزیسیون و خارجه نشینی برخورد كرد.
برداشت من از انتخابات در ایران در همین حد و اندازهای است كه فعلا هست، البته یك كمی بیشتر هم میتوانست باشد كه به دلیل تعلل و تصمیم غلط اصلاحطلبان در همین حد موجود محدود شده است.
دلیل شركت خودم را هم بارها گفتهام، تقویت همین وضع موجود برای بدتر نشدن وضع و نیز بازسازی حضور اصلاحطلبان در عرصه رسمی و در نهایت ترجیح یك فرد بر فرد دیگر و در كنار همه اینها اذعان به این واقعیت است كه انتخابات در ایران علیرغم همه كاستیهایش، صوری نیست و محلی برای بروز تغییرات در نطفه خفه شده اجتماعی است، چه شاهدی بهتر از مجموعه اخباری كه درباره این موضوع شما میشنوید و میبینید؟
* یکی از دلایل مخالفان شرکت در انتخابات این است که اصولگرایان با کاندیداهای اصلی خود به میدان آمده اند ولی اصلاحطلبان از این امتیاز برخوردار نیستند. آنها چنین رقابتی را منصفانه نمی دانند. پاسخ شما به صاحبان این دیدگاه چیست؟
مگر در گذشته چنین نبوده است؟ مگر ملیگراها، مگر نهضت آزادیها هیچگاه توانستهاند نامزد اصلی خودشان را داشته باشند كه در اكثر مواقع در انتخابات حضور داشتهاند؟ مگر فاصله امروز اصلاحطلبان بهویژه سبزها با حكومت كمتر از فاصله نهضت آزادی با آن است؟ نهضت آزادی هیچگاه سخنگوی خارج از كشور نداشت ولی این ها شعبه خارج از كشور زدهاند. به علاوه كی گفته باید منتظر رقابت منصفانه بود، باید رقابت منصفانه را ایجاد كرد. این هدف دمكراسی خواه است و نه پیش شرط او برای اقدام سیاسی.
مگر در گذشته رقابت كاملا منصفانه بود كه در آن شركت میكردند؟ حتی درباره سلامت آرا هم میتوان به سال 84 ایرادات مهمتری وارد كرد تا 88، ولی چرا در انتخابات بعدی شركت كردند؟ پاسخ این است كه هرگاه فكر كنند شانس رای آوری بالا دارند می آیند و هرگاه چنین برداشتی نداشته باشند اِنقَلت میآورند.
ولی من هیچگاه از این موضع در هیچ انتخاباتی شركت نكردهام. شانس رای آوری برایم فرع بر اصل شركت است. شركت خودم را مشروط به وجود انتخابات كاملا آزاد و منصفانه نمیكنم، بلكه این شرط هدف فعالیت من است و نه شرط آن. اگر كسی ثابت كند كه شركت در این انتخابات به این هدف كمك نمیكند حتما از این شركت پرهیز میكنم، حتی اگر نامزد مورد نظرم شانس رایآوری داشته باشد.
* آیت الله موسوی خوئینی گفته است حضور اصلاح طلبان در این انتخابات، منجر به افت رای پانزده میلیونی چهار سال قبل آنها می شود و به همین دلیل، شرکت در انتخابات به صلاح جناح اصلاح طلب نیست. درباره این ملاحظه، چه نظری دارید؟
نظرات آقای موسوی خویینی را خواندم. بیشتر نوعی انذار داده بودند و نه نظر قطعی در رد شرکت. چون میدانم ایشان نظرات علنی خود را با رعایت نظرات جمعی میگویند و اكنون كه اصلاحطلبان بهصورت آشكار در صدد شركت هستند، هیچگاه در علن موضع مخالف آنان اخذ نخواهند كرد. ولی گمان نمیكنم افت رای مساله مهمی باشد. زیرا ایشان در همانجا شرح میدهند كه اگر آقای خاتمی آمده بود یا آقای هاشمی تایید میشدند، قطعا رای میآوردند.
وقتی كه ایشان این را میدانند چرا دیگران از آن غفلت كنند، روشن است كه حتی اگر 5 میلیون رای هم در انتخابات بیاورند، ناقض آن واقعیتی كه گفتند نخواهد بود و حكومت هم این را میداند. بنابراین از این نظر هیچ مشكلی نیست.
* اگر هاشمی و خاتمی از حسن روحانی یا عارف حمایت کنند و مردم هم رای چندانی به کاندیدای مورد حمایت آنها ندهند، آیا این حمایت نشانه سیاستورزی درست هاشمی و خاتمی است؟ چرا؟
بنده با این اگر و مگرها آشنایی ندارم. چیزی كه اتفاق نیفتاده را چگونه تحلیل كنیم؟ مساله را باید در شرایط موجود و بر اساس تحلیل موجود و با اهداف تعیین شده پاسخ داد. از آنجا كه مساله اصلی بنده در شركت در انتخابات، رای آوری نیست لذا خیلی روی این موضوع حساس نیستم. این ها را هم درست نمیدانم.
آقای هاشمی در مجلس ششم سی ام شد، ولی اكنون موقعیت دیگری یافته است، حتی از نظر برخی در مقام رهبری اصلاحطلبان قرار گرفته است. اینطور نیست كه از ترس مرگ خودكشی كنیم. اصلاحطلبان اگر اصل شركت را پذیرفتهاند، باید یكی را معرفی كنند و بهتر است كه ائتلاف كنند. پس باید در این راه كوشش كنند، حرفهای دیگر اضافی است.
* در بین نامزدهای جناح اصولگرا، شانس چه کسی را بیشتر از همه می دانید؟
نظرسنجیهای موجود را نمیدانم چقدر معتبر است، ظاهراً میگویند قالیباف؛ ولی تا روز آخر باید صبر كرد زیرا رای هیچكدام از آنها ثبات و عمق ندارد، مردم از سر ناچاری كسی را برگزیدهاند، ممكن است آن را تغییر دهند. هر چند شانس او بیشتر از سایر دوستانش است.
* آیا حضور سعید جلیلی در این انتخابات، آن هم در شرایطی که به نظر می رسد انتخابات دومرحله ای خواهد شد، نشانه تکرار قصه سال 84 نیست؟
حقیقت را بخواهید بنده خیلی پیگیر اردوگاه اصولگرایان نیستم. به دو دلیل، یكی این كه اطلاعات كمی در این زمینه دارم . اطلاعات موجود هم بیشتر شایعه است. دوم این كه تعیین كننده اصلی وضعیت انتخابات اصلاحطلبان هستند و نه طرف مقابل. بازی آنها از روی بازی این طرف طراحی میشود و نه بر عكس.
* بین عارف و روحانی، کدام یک شانس بیشتری برای ریاست جمهوری دارند؟ چرا؟
روحانی به دلایل متعدد شانس بیشتری دارد. علت این است كه در میان سه وجه رای آوری (فردی، جریانی، گفتمانی) میتوان گفت که رأی این دو نفر تا کنون به ویژگیهای شخصی آنان مربوط میشود كه از این حیث روحانی جلوتر مینماید. ولی در رأی «جریانی» هم روحانی جلوتر است. رأی گفتمانی هم در حال حاضر هیچكدام ندارند.
* اگر یکی از دو گزینه عارف-روحانی به نفع دیگری کنار برود و هاشمی و خاتمی از گزینه باقی مانده در عرصه رقابت به جد حمایت کنند، اصلاح طلبان تا چه حد می توانند به بسیج رایدهندگانشان در روز انتخابات و تکرارنشدن ماجرای انفعال هشت سال پیش آنها، امیدوار باشند؟
از نظر بنده اصل ائتلاف و اتخاذ تصمیم از سوی آقای هاشمی و خاتمی و اصلاحطلبان اهمیت دارد. این تصمیم نشان از بلوغ سیاسی آنان است. اگر این كار انجام شود كه امیدوارم همین امروز انجام بشود، نگران اتفاقات بعدی هم نباید بود و باید به نتیجه انتخابات فارغ از این كه چه كسی رأی اول را میآورد امیدوار باشند.
* در صورت بسیج حداکثری نیروهای اجتماعی دموکراسیخواه، فکر میکنید روحانی (یا عارف) برنده انتخابات شود یا اینکه دوباره با وقایع سال 88 مواجه خواهیم شد؟
برداشت من این است كه نتایج انتخابات به صورت عرفی پذیرفتنی است ولی بسیج حداكثری روی نخواهد داد و نیازی هم نیست. چون در بسیج حداكثری نامزد موجود را تبدیل به چیز دیگری میكنند. باید كوشید از اتفاقات 88 هم پرهیز كرد و گمان میكنم چنین خواهد شد، هم حكومت و هم منتقدین از آن وقایع درس گرفتهاند.
* آیا موضع گیری سعید جلیلی به نفع طبقات محروم و شعارهای تند و انقلابی او، می تواند او را نیز همانند احمدی نژاد در سال 84، کامیاب کند؟
اگر این مواضع میتوانست كامیابی بیاورد، خوب بود كه از عملكردهای دولت فعلی دفاع میكردند. من گمان نمیكنم كه آنان این مواضع را برای جلب رأی میگیرند (برخلاف احمدینژاد)؛ چون در حال حاضر چنین مواضعی رأیآور نیست. آنان این مواضع را برای این میگیرند كه بگویند این شعارها زنده است و لذا در صدد كسب رأی از طریق این شعارها نیستند.
* محسن رضایی نیز در این انتخابات، به نفع اقشار محروم جامعه موضع گیری می کند. آیا حضور رضایی، به شکستهشدن آرای بالقوه جلیلی منجر خواهد شد؟
پاسخهای دقیق مستلزم داشتن نظرسنجیهای معتبر با جزئیات لازم است تا بدانیم مردم در جزئیات، چگونه فكر میكنند و چه كسی را ترجیح میدهند؟ چون به چنین اطلاعاتی دسترسی نداریم، پس قادر به پاسخگویی هم نیستیم. ولی معتقدم كه بیشتر آرای موجود فاقد معنا و مفهوم دقیق جامعهشناسانه است. مفاهیم این آرا، گنگ و سیال و ناپایدار است.
* آیا در این انتخابات، کانونهای اصلی قدرت رای ایدئولوژیک جناح اصولگرا را به سود سعید جلیلی و یا کاندیدای اصولگرای دیگری بسیج میکنند؟
فكر نمیكنم چنین كنند. اول این كه فعلاً نیازی نمیبینند، مگر آن كه ائتلاف اصلاحطلبان جدی و پرشور شود. دوم این كه به دلیل مسایل پیش آمده برای دولت قبلی و شكست فاحش اصولگرایان از آن تجربه، قادر نیستند كه ابزار خود را در این باره اعمال كنند.
* اگر در شرایط فعلی نابسامانی اقتصادی مشکل اصلی جامعه ایران است، چرا چهرههایی چون قالیباف و رضایی و ولایتی را بر روحانی و عارف ترجیح نمیدهید؟
برای این كه مشكل اصلی اقتصاد نیست، مشكل اصلی سیاست است و این نارساییهای سیاست است كه در اقتصاد انعكاس یافته و این بدبختیها را ایجاد كرده است. به علاوه چه كسی گفته كه این افراد حتی در اقتصاد میتوانند عملكرد بهتری از دو نفر دیگر داشته باشند؟ اتفاقاً اگر اقتصاد هم مشكل اصلی بود، این دو بهتر بودند.
* اگر انتخابات دومرحلهای شود، سه کاندیدای اصلی مدعی حضور در دور دوم انتخابات را چه کسانی می دانید؟ چرا؟
این بستگی به رفتار اصلاحطلبان در ائتلاف دارد. به نظرم قالیباف، روحانی و ولایتی شانس بیشتری دارند. هر چند در شرایط خاصی فقط روحانی شانس انتخاب در دور اول را هم دارد.
جلیلی:احساس تکلیف کردم و تا آخر میمانم
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری در جمع خبرنگاران در فرودگاه یاسوج در خصوص اخلاق در مناظرات و اینکه آیا از حدود اخلاقی خارج نشدیم افزود: فلسفه مناظره همین است که افراد بیایند و نظرهای خود را بدهند و در مجموع مناظره های بسیار خوبی بود و توانست برای مردم انتخاب بهتر و اصلح را آسانتر کند.
وی درباره تخریبهای صورت گرفته در عرصه انتخابات اظهار کرد: بدبینانه نگاه نکنیم معمولاً در انتخابات از این حوادث پیش میآید و نمیشود آن را به حساب رفتارهای تخریبی گذاشت.آنچه در انتخابات مهم بوده این است که میخواهیم سرباز کوچکی برای ولایت و گفتمان انقلاب باشیم.
جلیلی عنوان کرد: هر کس رییس جمهور شد باید گفتمان اسلام ناب را در دستگاههای دولتی جاری کند و اگر چنین شد شکوفاییهای بسیاری صورت میگیرد. فکر میکنم اگر کشور توانسته مقاومت کند و پیشرفتی داشته باشد به برکت گفتمان اسلام ناب بوده و برعکس اگر توقفی صورت گرفته در فاصلهها با این گفتمان بوده است.
وی خاطرنشان کرد:دشمن میداند هر گاه ناکام شده از اسلام ناب ضربه خورده است و به همین خاطر به تخریب گفتمان انقلاب میپردازد.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری اضافه کرد: آنچه در انتخابات مهم می باشد این است که میخواهیم سرباز کوچکی برای ولایت و گفتمان انقلاب باشیم.
جلیلی تصریح کرد: یکی از دغدغههای بزرگ امروزی مردم موضوع تورم است و وقتی پول بیشتر از کالا باشد تورم شکل میگیرد و گرانی خواهیم داشت که باید این فرمول برعکس شود.
وی ادامه داد: ظرفیتهای زیادی برای تولید داریم و باید سیاست تولید و عرضه را به گونهای تغییر دهیم تا مشکل تورم حل شود.
این نامزد انتخابات ریاست جمهوری با بیان اینکه هر کس با ولایت زاویه بگیرد خود بخود از چرخه خارج میشود، گفت:هر کس با رهبری زاویه بگیرد ملت او را طرد میکند، چرا که زاویه با رهبری موجب توقف ملت ایران میشود.
جلیلی در پاسخ به این سوال که مناظرات تا چه اندازه به وجهه هستهای ما خدشه وارد کرد اضافه کرد:موضوع هستهای مورد وفاق ملی ماست و همه بر دستیابی به حقوق تأکید دارند. اما دیدگاههای مختلفی ارائه میشود که مردم باید بتوانند در این زمینه قضاوت کنند.
تقدیر 200 نفر از علمای حوزه علمیه از هاشمی/ آیتالله نوری همدانی به کاندیدای خاصی نظر ندارد
روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
200 نفر از علما، اساتید و فضلای حوزه علمیه قم با امضاء نامهای خطاب به آیتالله هاشمی رفسنجانی از ایشان به خاطر نام نویسی و آمادگی برای حضور در عرصه رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری تشکر و به خاطر بازماندن ایشان از حضور در این صحنه اظهار تأسف کردند.
دفتر آیتالله نوری همدانی با انتشار اطلاعیهای درباره اینکه آیا ایشان به کاندیدای خاصی برای ریاست جمهوری نظر دارند یا نه؟ اعلام کرد: "به اطلاع میرساند که معظم له فرد خاصی را معرفی ننموده و نخواهند نمود و فقط مردم را برای ایجاد حماسه و حضور گرم و پررنگ در انتخابات ریاست جمهوری دعوت نمودهاند."
عصرایران/ایسنا/خبرآنلاین