اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
شاكله تحریمها علیه ایران پاشیده خواهد شد
١٢ سال مذاكره در چهاردهمین روز از ماه جولای سال ٢٠١٥ و در شرایطی كه هر نوع توافق هستهای با ایران غیرممكن به نظر میرسید، به بار نشسته و برجام متولد شد. برنامه جامع اقدام مشترك تا ١٠ سال حكم میانجی هستهای میان ایران و شش كشور مقابل آن را بازی خواهد كرد. اگر در این ١٠ سال وفای به عهد طرفین در چارچوب گام به گام پیش برود و مانع سیاسی یا فنی قطار را از مسیر خارج نكند، پرونده هستهای ایران ١٠ سال پس از روز اجرای برجام از شورای امنیت خارج خواهد شد.
پیشبینی برجام در بازه زمانی ١٠ تا ١٥ سال آینده با توجه به نقش پررنگی كه حاشیههایی چون وجود تندروها میتوانند بر متن بگذارند كار سادهای نیست اما پیشبینی آنكه اگر برجام از سد كنگره عبور نكند چه تبعاتی در انتظار آن خواهد بود، چندان سخت نیست. گری سیك، استاد دانشگاه كلمبیا در گفتوگوی اختصاصی با «اعتماد» تاكید میكند كه هزینه سیاسی رد برجام در كنگره برای امریكا بسیار بالا و شاید هم غیرقابل محاسبه است.
سیك كه در دوران ریاستجمهوری جرالد فورد، جیمی كارتر و رونالد ریگان از اعضای شورای امنیت ملی دولت امریكا بوده از پتانسیلی میگوید كه در سایه توافق هستهای برای همكاریهای بیشتر ایران و امریكا آزاد خواهد شد. سیك كه از سال ۱۹۹۳ مدیر پروژه خلیج ۲۰۰۰ در دانشگاه كلمبیاست، تاكید میكند كه در دو سال آینده نباید انتظار معجزه در روابط تهران – واشنگتن را با توجه به وجود تندروهای مخالف توافق داشت. متن گفتوگو با وی به شرح زیر است:
توافق هستهای میان ایران و ١+٥ به دست آمده است؛ توافقی پس از ١٢ سال مذاكره. خروجی این مذاكرات با رایزنیهای هستهای ایران و تروییكای اروپایی در سال ٢٠٠٣ بسیار متفاوت است. در فاصله سالهای ٢٠٠٣ تا ٢٠٠٥ كه ایران برای نخستین بار پای میز مذاكره با غرب در خصوص برنامه هستهای خود حاضر شد، چه اتفاقهایی رخ داد؟
در سالهای ٢٠٠٣ و ٢٠٠٥، تروییكای اروپایی (فرانسه، انگلیس و آلمان) با ایران به شكل مستقیم مذاكره و سپس نتیجه این مذاكرات را به ایالات متحده منتقل میكردند. به بیان دیگر اروپاییها مواضع مطرحشده در این مذاكرات را با همتای امریكایی خود چك میكردند.
در آن زمان پیشنهادی كه از سوی اروپاییها به ایران شد این بود كه شما غنیسازی خود را متوقف كرده و تمام فعالیتهای هستهای را هم به حالت تعلیق كامل در آورید و درازای آن اروپا به شما امتیازهای سیاسی و اقتصادی خواهد داد. در آن زمان ایران تعداد محدودی سانتریفیوژ داشت و برنامه غنیسازی این كشور هم در سطح بسیار ابتدایی و مراحل مقدماتی بود.
ایران پیشنهاد روی میز را با این استدلال كه ما نمیخواهیم تافته جدابافته از هیچ كشور امضاكننده معاهده منع تكثیر تسلیحات هستهای باشیم، رد كرد. ایرانیها به صراحت اعلام كردند كه خواهان برخورداری از برنامه صلحآمیز هستهای و چرخه كامل سوخت هستند.
اروپاییها و امریكاییها به این درخواست ایران «نه» گفتند. ایران مسیر خود را در سالهای پس از این تاریخ طی كرد و چند صد مورد سانتریفیوژ این كشور به ٩ هزار سانتریفیوژ و غنیسازی ابتدایی آن به توانایی غنیسازی نزدیك به ٢٠ درصد رسید.
ایران در این سالها رآكتور آبسنگین با قابلیت تولید پلوتونیوم كه یكی از راههای رسیدن به بمب اتم است را احداث كرد، تاسیسات مخصوص غنیسازی به راه انداخت و حتی یكی از این تاسیسات را هم برای در امان ماندن از حمله در زیرزمین بنا كرد.
تمام این اتفاقها در روزهایی افتاد كه تحریمهای سخت علیه ایران اعمال میشد و غرب همچنان بر غنیسازی صفر درصد در ایران اصرار داشت. در چنین شرایطی بود كه باراك اوباما به ریاستجمهوری امریكا رسید.
به عقب كه بازمیگردید، میبینید كه وقتی بر عدم چرخش حتی یك سانتریفیوژ در ایران اصرار میكنید چندهزار سانتریفیوژ به كار میافتد. به یاد بیاوریم طرحی كه نخستوزیر (رژیم) اسراییل چند سال پیش در مجمع عمومی سازمان ملل در خصوص غنیسازی ٢٠ درصدی ایران بالا برد در همان سالهای اصرار بر غنیسازی صفر در ایران و مقاومت در برابر درخواستهای تهران شكل گرفت. نگاهی به مسیری كه ایرانیها در این سالها آمدند، نشان میدهد كه آنها حتی با وجود شدیدترین فشارهای غرب به آنچه میخواستند دست یافتند. ایرانیها با تمام این فشارها كنار آمدند تا ثبات قدم خود درخصوص حق برخورداری از انرژی صلحآمیز هستهای را نشان دهند.
پرونده هستهای با ایران پس از ١٢ سال طرح اتهامهای مختلف سرانجام به نخستین توافق جامع رسیده است. اما سوالی كه در اینجا باقی مانده این است كه آیا واقعا ایران در برنامه هستهای خود انحراف داشت؟ سند موثقی وجود ندارد كه این ادعا را صددرصد تایید كند.
از جنبههای متفاوت میتوان به این سوال جواب داد. نتانیاهو در سال ١٩٩٢ هشدار داد كه ایران سه تا پنج سال تا رسیدن به بمب هستهای فاصله دارد. در این سالها نه فقط نتانیاهو كه افراد بسیاری بودند كه هشدار میدادند ایران تا رسیدن به بمب هستهای سه تا شش سال فاصله دارد.
در سال ٢٠١٣ كه این دور از مذاكرات میان ایران و ١+٥ آغاز شد، گفته میشد كه ایران ذخیره مواد لازم برای تولید پنج تا شش بمب را در اختیار دارد. اما آنچه بسیار حایز اهمیت است این بود كه تمام سرویسهای اطلاعاتی اسراییل و امریكا بر این نكته اتفاقنظر داشتند كه ایران با وجود برخورداری از توانایی تولید بمب، به سمت تولید آن نرفته است.
ما در این مذاكرات از گریز هستهای حرف میزنیم یعنی فاصله زمانی كه ایران میتواند مواد خود را به بمب تبدیل كند اما توجه نداریم كه ایران با تكنولوژیای كه به دست آورده است دقیقا چنین توانایی را از ١٠ سال پیش در اختیار داشته اما به سمت تولید بمب نرفته است.
بنابراین در شرایطی كه غرب میگفت ایران به دنبال تولید سلاح هستهای است ایرانیها اصرار داشتند كه ما چنین نیتی نداریم بلكه به دنبال دستیابی به انرژی صلحآمیز هستهای و حفظ قدرت و اعتبار بینالمللی خود هستیم. این ادعای ایرانیها در برنامه جامع اقدام مشترك هم به صراحت قید شده است كه ما به دنبال سلاح هستهای نیستیم.
بنابراین نگرانیها در این خصوص كه ایران ١٠ تا ١٥ سال دیگر به بمب هستهای دست پیدا میكند، بیمعنا یا به زبان دیگر بهانهجویی سیاسی است؟
مساله اینجاست كه ١٥ سال دیگر ایرانیها دقیقا همین جایی هستند كه امروز در آن قرار دارند. منتقدان باید از خود این سوال را بپرسند كه اگر ایران به دنبال دستیابی به سلاح هستهای است چرا باید امروز كه این تكنولوژی را در اختیار دارد پای میز مذاكره بنشیند؟ شما میتوانید بهانههای مختلفی از ظن خود برای این اقدام ایران بیاورید اما یكی از احتمالات این است كه ایران اصلا به دنبال بمب هستهای نیست، نه امروز كه این توانایی را در اختیار دارد و نه ١٥ سال دیگر. ایرانیها میخواستند به جهان بگویند كه ما این توانایی را داریم اما به دنبال سلاح هستهای نیستیم. این اقدام را میتوان نوعی دفع تهدیدهای دیگران هم دانست.
اگر كنگره به این توافق هستهای نه بگوید یا آنطور كه سناتور روبیو در كمیته روابط خارجی سنا گفت رییسجمهور بعدی این توافق را نپذیرد، چه سناریویی در انتظار برجام خواهد بود؟ پیشبینی شما از رفتار احتمالی ایران در برابر این احتمال چیست؟
بدترین سناریو این است كه ایالات متحده تمام اعتبار سیاسی بینالمللی خود را از دست خواهد داد. رییسجمهور و وزیر امور خارجه امریكا دو سال از وقت خود را صرف رایزنیهای فشرده با ایران كردهاند. نتیجه این مذاكرات رسیدن به یكی از پیچیدهترین و كاملترین توافقها در حوزه مبارزه با تكثیر تسلیحات هستهای بوده است.
اگر كنگره امریكا یا رییسجمهور بعدی ما به این توافق «نه» بگوید، چه چیزی از اعتبار سیاسی امریكا در سایر مذاكرههای بینالمللی باقی خواهد ماند؟ مساله دوم این است كه این رایزنیهای هستهای در دو سال گذشته تنها مذاكره میان ایران و امریكا نبوده است و هر پنج عضو شورای امنیت از جمله روسیه و چین هم در این مذاكرات حضور داشتهاند.
این كشورها تمام پتانسیل سیاسی خود را پای این مذاكرات گذاشتهاند و اگر كنگرهنشینها فكر میكنند كه با رد نهایی این توافق، اروپاییها و جامعه جهانی هم پشت سر آنها خواهند ایستاد باید بگویم كه كاملا در اشتباه و انحراف در برداشت هستند.
جامعه جهانی نه دلیل و نه الزامی دارد كه از تحریمهایی كه امریكاییها به دنبال حفظ آن هستند تنها به این دلیل كه ما چیزی حدود ٥٠٠ وزیر امور خارجه داریم كه در كنگره امریكا مشغول به كار هستند و دوست دارند سیاست خود را به جهان دیكته كنند، حمایت كنند. این اقدام كنگره امریكا هزینه بسیار بالای سیاسی برای واشنگتن خواهد داشت.
پس از توافق هستهای با ایران، مقامهای سیاسی و اقتصادی كشورهای اروپایی به سرعت راهی تهران شدهاند. آیا میتوان گفت كه انگیزههای اقتصادی از این پس در سایه این توافق مسیر سیاسی اروپا و امریكا را در صورت رد این توافق در كنگره از هم جدا خواهد كرد؟
حقیقت این است كه دولتهای این كشورها برخلاف میل بخش اقتصادی خود تحریمهای همهجانبهای را علیه ایران در این سالها اعمال كردند.
این كشورهای اروپایی در سه دهه گذشته و حتی در سالهای پس از اشغال سفارت امریكا در ایران رابطه تجاری بسیار خوب و پررونقی با تهران داشتند. البته كه ایران یكی از اقتصادهای بزرگ جهانی نیست اما بازار ٨٠ میلیونی بسیار خوبی انتظار اروپاییها را در این كشور میكشد و به همین دلیل اشتهای اروپاییها هم برای ازسرگیری رابطه با تهران بسیار بالا است.
درست است كه كشورهایی چون روسیه و چین به دنبال برداشته شدن موانع و سرازیر شدن به بازار ایران هستند اما این قاعده برای اروپاییها هم كه رابطه بسیار خوب و گرم تجاری با ایران داشتهاند حكمفرما است.
بنابراین كشورهای اروپایی به این توافق به عنوان تسهیل كننده راه تجارت كمپانیهای خود با ایران نگاه میكنند و به نظر من چه كنگره امریكا به این توافق رای مثبت بدهد و چه رای منفی بدهد، شاكله تحریمها علیه ایران از هم پاشیده خواهد شد.
باراك اوباما در سخنرانی اخیر خود در دانشگاه امریكن استدلال مخالفان توافق با ایران را به استدلال موافقان حمله به عراق در سال ٢٠٠٣ شبیه دانست. اوباما تا چه اندازه با چنین استدلالهایی میتواند بر جمع موافقان توافق با ایران در كنگره بیفزاید؟
در طرحی كه نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل بالا برد خط قرمزی وجود داشت. این خط قرمز به آن معنا بود كه در شرایطی كه ایران به این خط رسیده و بمب هستهای تولید كند، باید علیه این كشور دست به گزینه نظامی زد و تاسیسات هستهای آن را نابود كرد.
امروز با این توافقی كه به دست آمده و در شرایطی كه ایران به تعهدهای خود بر اساس برجام پایبند باشد كه به نظر میرسد اینگونه هم باشد، آن خط قرمز و آن بمب هستهای مدنظر نتانیاهو پوچ از كار درآمده است.
علاوه بر این تمام سرویسهای اطلاعاتی و همچنین چهرههای امنیتی در داخل اسراییل هم متفقالقول هستند كه استفاده از گزینه نظامی علیه برنامه هستهای ایران بیهودهترین كار ممكن است.
اگر شما به ایران حمله كنید دلیلی وجود ندارد كه تهران در نتیجه این حمله طبق میل شما رفتار كند. ایرانیها به جامعه جهانی میگویند كه ما تمام تلاش خود را برای به نتیجه رسیدن دیپلماسی به كار گرفتیم: پای میز مذاكره نشستیم و به توافقی دست یافتیم اما در مقابل كنگره امریكا چه كرد؟ اعلام كرد كه توافق به دست آمده را دوست ندارد و ما را پس از دو سال مذاكرات فشرده و نفسگیر به خانه اولی كه در آن ایستاده بودیم بازگرداند.
در چنین شرایطی ایران سانتریفیوژهای خود را به چرخش وا داشته و فعالیتهای هستهای خود را در تاسیسات زیرزمینی خود ادامه میدهد. بازرسان آژانس را بیرون میكند و همین جا باید بگویم كه فراموش نكنید بیشترین میزان بازرسیهای آژانس در میان اعضای این نهاد در داخل ایران صورت گرفته است.
شما میتوانید گزینه نظامی علیه ایران را در نظر بگیرید اما فراموش نكنید كه در صورت بمباران ایران، این كشور قطعا به سمت تولید بمب خواهد رفت و این دقیقا همان سناریویی است كه مدافعان حمله نظامی به تهران فراموش كردهاند. شما نمیتوانید سرمایه علمی در زمینه هستهای را كه ایران در این سالها به آن دست یافته است با بمباران از بین ببرید.
حقیقت این است كه گزینه توافق به دست آمده با ایران حمله نظامی است و البته مخالفان این توافق توجیهات سبكسرانهای برای مخالفت با آن دارند. كسانی كه مدافع گزینه نظامی هستند هیچ دورنمای منطقی از تامین منافع ملی امریكا ندارند.
مسالهای كه منتقدان جزییات این توافق فراموش كردهاند این است كه ایران در سایه این توافق تمام مراحل تولید سوخت هستهای از استخراج از معادن تا مرحله نهایی در چرخه سوخت را در معرض نظارتهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی قرار داده است.
اگر ایران به دنبال تولید بمب اتم بود چرا باید به چنین توافقی تن میداد؟ اگر ایران به دنبال تولید بمب اتم بود نباید اجازه چنین نظارتهای گستردهای بر برنامه اتمی خود را در سایه این توافق میداد.
اتفاقا جزییات فنی این توافق نشان میدهد كه ایران نیت تولید بمب اتم را هم در سر نداشته و ندارد و به همین دلیل است كه به شفاف سازی كامل برنامه اتمی خود در سایه برجام روی آورده است.
تا چه اندازه توافق هستهای
به دست آمده میان ایران و ١+٥ میتواند مقدمهای برای همكاریهای منطقهای دو طرف باشد؟
ایران و امریكا منافع مشترك بسیاری با هم دارند. یكی از آنها افغانستان است و دیگری هم میتواند مبارزه با داعش باشد. باور من این است كه برای یك و شاید هم دو سال آتی هم ایران و هم امریكا درگیر فروش این توافق به منتقدان داخلی خود در هر دو پایتخت تهران و واشنگتن خواهند بود. در این بازه زمانی در ایران همچنان شعار مرگ بر امریكا شنیده خواهد شد و در كنگره امریكا نیز همچنان جمهوریخواهان از بیاعتمادی به ایران سخن خواهند گفت.
بنابراین فكر نمیكنم در یك سال آتی بتوانیم از مذاكره مستقیم دو كشور در خصوص مساله غیرهستهای حرف بزنیم اما فكر میكنم كه اندك اندك در برخی از مذاكرهها بر سر پروندههای مشترك ما شاهد خالی شدن صندلی برای حضور ایران خواهیم بود. به عنوان مثال فكر میكنم در خصوص پرونده سوریه ما شاهد حضور ایران خواهیم بود.
درست است كه سیاست حمایت ایران از بشار اسد باب میل امریكا و دوستانش نیست اما اگر جامعه جهانی واقعا به دنبال حل بحران در سوریه است باید به ایران در این مذاكرات یك كرسی داده شود. ما میتوانیم از ایران بخواهیم كه با حضور در این گفتوگوها نقش سازندهای در رایزنیها ایفا كند.
بحث بیاعتمادی كه در نتیجه قریب به ٤٠ سال عدم رابطه دیپلماتیك به وجود آمده است مهاركردنی است؟
در شرایطی كه ایران به تعهدهای خود بر اساس برجام پایبند باشد كه به نظر من خواهد بود چرا كه ما تجربه دو ساله همكاری ایران و ١+٥ در سایه توافقنامه موقت ژنو را داشتهایم، تهران و غرب میتوانند در سایر حوزههایی كه دغدغه مشترك دارند با هم همكاری كنند.
بسیاری از این بیاعتمادی میان ایران و امریكا به هم سخن میگویند اما شاید دو كشور نتوانند به هم اعتماد كنند اما میتوانند با هم كار كنند. میتوانند تضمینهای كافی را در اختیار هم در مذاكرات متفاوت قرار داده و بر مبنای آن كار كنند.
تنها در چنین شرایطی است كه رابطه ایران و امریكا اندكی متحول خواهد شد و در غیراینصورت زمان بیشتری نیاز است تا ما بتوانیم از ورود به عرصه جدیدی در روابط سخن بگوییم.
آیا توافق هستهای آنطور كه برخی منتقدان آن ادعا میكنند اعراب منطقه را به سمت دستیابی به سمت سلاح هستهای خواهد برد؟
مساله ادعای به راه افتادن رقابت تسلیحات هستهای در منطقه بسیار شنیده میشود اما این مساله از مدتها پیش مطرح بوده است چرا كه اسراییل در منطقه تسلیحات هستهای در اختیار دارد. اسراییلیها اذعان به داشتن تسلیحات هستهای نمیكنند اما همه میدانند كه تسلیحات هستهای در اختیار دارند.
چگونه میتوان ایران را مقصر به راه افتادن رقابت تسلیحاتی در منطقه دانست در حالی كه اعراب در بدترین روزهای تنش با اسراییل هم به سمت دستیابی به سلاح هستهای نرفتند.
چرا عربستان سعودی یا امارات متحده عربی باید در حالی كه ایران برنامه هستهای خود را تحت شدیدترین نظارتها قرار داده است در مسیر دستیابی به سلاح هستهای گام بردارند؟ اقدامی كه میتواند با مخالفت شدید ایالات متحده و غرب هم روبه رو شود. كشورهایی چون عربستان سعودی میتوانند برای روزی كه شاید ایران در مسیر دستیابی به سلاح هستهای قرار بگیرد درخواست تجهیزات برای پر كردن انبارهای تجهیزات خود را بكنند و امریكا هم در این سالها چند میلیارد دلار خرج تجهیز متحدان عرب خود در منطقه كرده است.
كشوری چون امارات هم برای ساخت نیروگاه تولید برق هستهای برنامهریزی كرده است اما برنامهای برای تولید سلاح هستهای ندارد. ایران هم بر اساس برجام وعده داده است كه برنامه هستهای آن در مسیر صلحآمیز قرار بگیرد.
طراحان ادعای به راه افتادن رقابت تسلیحاتی در منطقه باید از خود سوال كنند كه چرا باید در خاورمیانهای كه تهدید سلاح هستهای در آن امروز به نسبت دو سال پیش هیچ تغییری نكرده است، پس از توافق جهان با ایران چنین رقابتی به راه بیفتد؟
و به عنوان سوال آخر، تاثیر این توافق بر رابطه میان ایران و كشورهای عرب حاشیه خلیج فارس چیست؟ آیا ترس از توافق آنها را به سمت دستیابی به تسلیحات بیشتر هرچند تسلیحات متعارف نخواهد برد؟
هیچوقت فراموش نكنید كه كشورهای حاشیه خلیج فارس پنج تا هفت برابر ایران بودجه صرف اهداف دفاع نظامی خود در این سالها كردهاند.
بودجه نظامی عربستان پنج برابر ایران است اما این مساله در كمترین تحلیلی مدنظر قرار میگیرد. متحدان عربی هرگاه احساس تهدیدی از جانب ایران بكنند یا چنین ادعایی را مطرح كنند مورد حمایت امریكا قرار خواهند گرفت.
برخی از تحلیلگران نگران این هستند كه پس از توافق هستهای انجام گرفته، امریكا و ایران رابطه بسیار نزدیكتری به نسبت امریكا و متحدان عرب آن برقرار كنند در حالی كه چنین تحلیلی هیچ پایه و ریشهای ندارد.
این افراد عمق سیاسی رابطه میان امریكا و متحدانش را نمیدانند. حقیقت این است كه اعراب منطقه از اینكه جهان ایران را در یك انزوای سیاسی و اقتصادی قرار داده بود شاد شده بودند و امروز از اینكه در سایه این توافق ایران از آن حصر در میآید بسیار عصبی هستند.
در منطقه ایران و غرب بر سر پروندهای چون سوریه با هم اختلاف دارند و ما به ایران به دلیل حمایت هایش از حزبالله لبنان و حماس فلسطین هم نقدهایی را وارد میدانیم اما با اختلاف داشتن نمیتوان كار را در منطقه پیش برد و باید هر دو طرف در مسیر حل اختلافها برآیند.
حصول توافق هستهای با ایران، فضای زمانی و سیاسی را برای كار كردن با تهران در این پروندهها باز كرده است و البته كه با توجه به وجود افراطیون نمیتوان چندان به حل شدن سریع همه چیز امیدوار بود اما باید روزی در این مسیر قرار گرفت. من اعتقاد دارم كه همكاری با ایران پس از اجرایی شدن توافق هستهای میتواند به نفع امریكا باشد.
جملههای كلیدی
امریكا برای ایران صندلی در مذاكرات سوریه خالی خواهد كرد.
نگاهی به مسیری كه ایرانیها در این سالها آمدند نشان میدهد كه آنها حتی با وجود شدیدترین فشارهای غرب به آنچه كه میخواستند دست یافتند.
ما در این مذاكرات از گریز هستهای حرف میزنیم یعنی فاصله زمانی كه ایران میتواند مواد خود را به بمب تبدیل كند اما توجه نداریم كه ایران با تكنولوژیای كه به دست آورده دقیقا چنین توانایی را از ١٠ سال پیش در اختیار داشته اما به سمت تولید بمب نرفته است.
اگر كنگره امریكا یا رییسجمهور بعدی ما به این توافق «نه» بگوید، چه چیزی از اعتبار سیاسی امریكا در سایر مذاكرههای بینالمللی باقی خواهد ماند؟
جامعه جهانی نه دلیل و نه الزامی دارد كه از تحریمهایی كه امریكاییها به دنبال حفظ آن هستند تنها به این دلیل كه ما چیزی حدود ٥٠٠ وزیر امور خارجه داریم كه در كنگره امریكا مشغول به كار هستند و دوست دارند سیاست خود را به جهان دیكته كنند، حمایت كند.
دولتهای این كشورها برخلاف میل بخش اقتصادی خود تحریمهای همهجانبهای را علیه ایران در این سالها اعمال كردند.
چه كنگره امریكا به این توافق رای مثبت و چه رای منفی بدهد، شاكله تحریمها علیه ایران از هم پاشیده خواهد شد.
كسی نمیتواند سرمایه علمی در زمینه هستهای را كه ایران در این سالها به آن دست یافته با بمباران از بین ببرد.
جزییات فنی این توافق نشان میدهد كه ایران نیت تولید بمب اتم را هم در سر نداشته و ندارد و به همین دلیل است كه به شفاف سازی كامل برنامه اتمی خود در سایه برجام روی آورده است.
فكر نمیكنم در یك سال آتی بتوانیم از مذاكره مستقیم ایران - امریكا در خصوص مساله غیرهستهای حرف بزنیم اما فكر میكنم كه اندك اندك در برخی از مذاكرهها بر سر پروندههای مشترك ما شاهد خالی شدن صندلی برای حضور ایران خواهیم بود.
اسراییلیها اذعان به داشتن تسلیحات هستهای نمیكنند اما همه میدانند كه تسلیحات هستهای در اختیار دارند.
من اعتقاد دارم كه همكاری با ایران پس از اجرایی شدن توافق هستهای میتواند به نفع امریكا باشد.
اخبار سیاست خارجی - اعتماد
ویدیو مرتبط :
تحریمهای جدید آمریکا علیه ایران و پاسخ ایران به این تحریمها
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
تحریمهای یكجانبه علیه ایران اشتباه است
مدودف: تحریمهای یكجانبه علیه ایران اشتباه است
مشاور رئیسجمهوری روسیه گفت كه کشورهای صنعتی دیگر جهان با این دیدگاه مسکو موافق بودهاند که هرگونه تلاشی باید برای حل مسئله هستهای ایران باید با اقدامهای دیپلماتیک همراه باشد تا تهران را به گفتوگو ترغیب کند.
«دیمتری مدودف»، رئیسجمهوری روسیه تحریمهای یکجانبه علیه ایران را اشتباه خواند.
به نقل از خبرگزاری اینترفکس، دیمتری مدودف در نشست سران گروه هشت اعمال تحریمهای یکجانبه علیه جمهوری اسلامی ایران را اشتباه خواند.
یکی از مشاوران رئیسجمهوری روسیه گفت كه مدودف در دیدار با سران دیگر کشورهای صنعتی جهان در کانادا دلایل مخالفت مسكو با این گونه تحریمها را تشریح کرده است.
بنا بر این گزارش، کشورهای صنعتی دیگر جهان با این دیدگاه مسکو موافق بودهاند که هرگونه تلاشی باید برای حل مسئله هستهای ایران باید با اقدامهای دیپلماتیک همراه باشد تا تهران را به گفتوگو در مورد برنامههای هستهای خود ترغیب کند.
نماینده روسیه در اتحادیه اروپا نیز پیش از این اعلام كرده بود كه تحریمهاى یكجانبه علیه ایران نباید به مسكو ضرر مالى برساند در غیراین صورت همكارى روسیه با اتحادیه اروپا بر سر برنامه هستهای ایران مخدوش خواهد شد.
به گزارش ایلنا به نقل از خبرگزارى فرانسه، «ولادیمیر چیژوف»، نماینده روسیه در اتحادیه اروپا با انتقاد از تحریمهاى جدید كشورهاى اروپایى كه بر صنایع نفت وگاز ایران متمركز است، گفت: «از این اقدامها حمایت نمىكنیم و معتقدیم كه چنین رویكردی نه اقدام درستى است و نه مىتوان آن را تاكتیك درستى دانست.»
«دیمیتری مدودف»، رئیسجمهوری روسیه نیز پیش از این گفته بود كه تحریمهای یکجانبه توسط جامعه جهانی علیه ایران تنها اوضاع را وخیم میکند و به گفتوگو با این با كشور لطمه میزند.
وی طی مصاحبهای با روزنامه آمریکایی «وال استریت ژورنال» گفت: «تحریمهای یکجانبه علیه ایران چه تحریمهای آمریکا باشد چه اتحادیه اروپا و چه هر کشور دیگری، اوضاع را وخیم خواهد کرد چرا كه با هیچكس در اینباره توافق نشده است.»
مدودف افزود: «این تحریمها به توافقهای ما نیز لطمه میزند چرا كه در نهایت سایر کشورها نیز میتوانند مشمول این تحریمها شوند. زمانی که قطعنامهای مشترک را برنامهریزی میکردیم و زمانی که آن را در شورای امنیت سازمان ملل متحد تصویب کردیم، در این باره توافقی نکرده بودیم.»
رئیسجمهوری روسیه ادامه داد: «باید با ایران گفتوگو كرد. تحت هیچ شرایطی نباید برای مردم مشکل ایجاد شود و باید با همکاری و مشاركت عمل كرد. اگر به این ترتیب رفتاری مسئولانه داشته باشیم، یقین دارم که در نهایت به نتیجه خواهیم رسید...../تحلیل:ایلنا