اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سیری در فضایل اخلاقی و معنوی پیامبر (ص)
خداوند به عیسی(ع) وحی كرد «ای عیسی! به محمد ایمان بیاور و دستور بده كه هر كس از امت تو در دوران او حضور یافت به او ایمان آورد؛ پس بهدرستی كه اگر محمد نبود آدم را نمیآفریدم و اگر محمد نبود بهشت و دوزخ را نمیآفریدم...
گویی از خلقت چنین دردانهای خداوند به خود میبالد.در حدیث قدسی آمده است «لولاك لما خلقت الافلاك» یعنی اگر محمد(ص) نبود نه دنیایی بود و نه جنبندهای بر روی؛ آن پس ما زیستمان را مدیون خاتمالمرسلین هستیم. همه درباره تولد و زندگی آن حضرت بسیار شنیده و خواندهایم. امامناسب دیدیم بخشی از سیره اخلاقی و رفتاری آن حضرت را نیز تقدیم خوانندگان روزنامه كنیم.
«من پسر زنی هستم كه با دستهایش از بزها شیر میدوشید.» این را به عرب بیابانی گفت. عرب بیابانی از هیبت پیامبری كه همه قبایل به او ایمان آورده بودند، لكنت گرفته بود. آمده بود جملهای بگوید و نتوانسته بود و كلماتش بریده بریده شده بود. رسولالله(ص) از جایش بلند شده بود. آمده بود نزدیك و ناگهان او را در آغوش گرفته بود؛ تنگ تنگ. در گوشش گفته بود: «من برادر تو ام»، گفته بود فكر میكنی من چه كسی هستم؟ فكر میكنی پادشاهم؟ نه! من آن سلطان كه خیال میكنی نیستم. «من اصلا پادشاه نیستم»، من محمدم! پسر همان بیابانهایی هستم كه تو از آن آمدهای. «من پسر زنی هستم كه با دستهایش از بزها شیر میدوشید.» حتی نگفته بود كه پسر عبدالله و آمنه است. حرف دایه صحرانشینش را پیش كشیده بود كه مرد راحت باشد. آخرش هم دست گذاشته بود روی شانه او و گفته بود: «آسان بگیر، من برادرتم.» مرد بیابانی خندید و صورت او را بوسید: «عجب برادری دارم!»
حضرت مهربان بودند؛ چون مادر
مهربان بود؛ آنقدر كه بیش از مادر برای فرزند. اصلا خدا دربارهاش گفته: «پیامبری برایتان فرستاده شده كه به رنج افتادنتان بر او گران و دشوار است، به شما دلبسته و به مومنان دلسوز و مهربان است.»گرچه خوش خلقی در هر جا و هر زمانی مورد ستایش و از سفارشهای حضرت رسول(ص) است، اما رفتار نیكو در خانه و خوش رفتاری با اعضای خانواده سفارش ویژه پیامبر اكرم(ص) بوده، بهگونهای كه یكی از شاخصهای افراد نیك، برخورد مناسب و نیكو با خانواده است.
آن حضرت در روایتی فرمودند: «بهترین مردم از نظر ایمان، كسی است كه دارای نیكوترین اخلاق باشد و لطیفترین رفتار را با خانوادهاش داشته باشد و من لطیفترین شما نسبت به خانوادهام هستم.» یكی از همسران پیامبر(ص) گفته است: «كسی خوش خلقتر از پیامبر(ص) نبود. هیچكس از اصحاب و خانوادهاش او را صدا نمیكرد، مگر اینكه آن حضرت در پاسخ او لبیك میگفت.» جایی گفتهاند هنگامی كه پیامبر(ص) با خانوادهاش بود، شوخترین افراد به شمار میآمد. احترام او به كودكان، مثالزدنی است.
در روایتی از انس نقل شده است: «گاهی من با برادر كوچكم به نزد پیامبر شرفیاب میشدیم. آن حضرت در برخورد با آن كودك، مزاح میكرد و میفرمود: «یا ابا عمیر ما فعل النُّغَیر» (ابوطلحه انصاری كودكی به نام اباعمیر داشته كه پرنده كوچكی همانند گنجشك داشته و این پرنده كه برای او عزیز بوده میمیرد و پیامبر برای مزاح با او چنین میفرمودند.» خود پیامبر(ص) تعریف كردهاند كه: «شخصی در صحرای سوزان دچار تشنگی شدیدی شد. برای رفع عطش، به درون چاهی رفت و با استفاده از آب چاه خود را سیراب كرد، در همان وقت دید سگی از شدت تشنگی بیتاب و توان شده و پوزه به خاك میمالد، برای آن مرد این اندیشه پیش آمد كه حیوان بیچاره مثل او دارای احساس تشنگی است و به خاطر نیافتن آب در رنج و عذاب افتاده است.
احساس ترحم و مهربانی در وجودش به جوش آمده، لذا تصمیم گرفت حیوان تشنه را با مقداری آب سیراب سازد. در پی این تصمیم دوباره آن شخص داخل چاه رفت و كفشهایش را پر از آب كرد و پیش روی حیوانی كه از سوز تشنگی جانش به لب رسیده بود گذاشت، خدای بزرگ به پاداش همین كردار نیك، آن مرد را مورد عفو و بخشش و عنایت خود قرار داد. یاران آن حضرت عرض كردند، آیا ما هم میتوانیم در مورد حیوانات نیز از خداوند كسب پاداش كنیم؟ حضرت فرمودند: آری و به خاطر هر حیوان زندهای كه موفق به انجام خدمتی شوید، نزد خداوند مأجور(دارای اجر) خواهید بود.»
پیامبر(ص) خاشع و متواضع بودند
شخصی از بنیامیه، با مرد نابینایی از سر خودبرتربینی برخورد میكند و چهره از او برمیگرداند، این آیه را نازل میكند: «چهره درهم كشید و روی گردانید كه آن مرد نابینا پیش او آمد. و تو چه دانی، شاید او به پاكی گراید.» خداوند با نازل كردن این آیه، بر رفتار متكبرانه و مغرورانه فرد هشدار میدهد. رفتار پیامبر(ص)، بهگونهای بود كه از زمانی كه یتیم و بیكس بود تا زمانی كه پیامبری، راهنمایی و رهبری همه مسلمانان را بر عهده گرفت، هیچ تغییری نكرد.
از امام باقر(ع) روایت شده است كه پیامبر اعظم(ص)فرمود: «پنچ چیز است كه تا زمان مرگ آنها را ترك نخواهم كرد: غذا خوردن با بندگان روی زمین، سوار شدن بر الاغ به صورت برهنه، دوشیدن بزها با دستان خود، پوشیدن پشمینه و در اختیار كودكان بودن. همه اینها بدان روست كه این كارها به یك سنت تبدیل شود.»
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده است: رسول خدا غالبا رو به قبله و روی زمین مینشست و غذا میخورد و میفرمود: من بندهای بیش نیستم همانگونه كه یك بنده غذا میخورد، غذا میخورم و مانند بندگان مینشینم. آن حضرت ضمن آنكه خود از هر كاری كه موجب تكبر شود، دوری میكرد، پیروان خویش را هم از آن بر حذر میداشت و میفرمود: «هركس با تكبر و خودخواهی روی زمین راه برود زمین و آنچه در زیر آنست و آنچه روی آنست، او را لعن و نفرین میكنند.»
بسیار سادهزیست بودند
از نظر مفهومی، ساده زیستی و زهد عبارت است از: «دل برداشتن از دنیا و آستین فشاندن بر آن و اكتفا كردن به قدر ضرورت از برای حفظ بدن» كه تجلی عملی آن در زندگی، سادهزیستی و قناعت خواهد بود. انسانهای زاهد اگرچه خود میتوانند با استفاده از نعمتهای پروردگار زندگی بهتری را برای خویش فراهم سازند، اما از آنجا كه دلبستگی به زخارف دنیوی ندارند، دیگران را بر خود مقدم میدارند و خود به اندكی از مال دنیا اكتفا میكنند. زندگی رسولاكرم(ص) به شكلی بود كه در سطح پایینتر از طبقه متوسط جامعه آن روز قرار داشت، بهگونهای كه بر اساس برخی از روایات، آن حضرت برای همسانی با طبقه كم درآمد و فقیر امت اسلامی، حتی از خوردن نان گندم نیز پرهیز میكرد.
در روایتی از امام صادق(ع) سوال شد: «آیا روایتی كه از پدر بزرگوار شما نقل شده است كه پیامبر هیچگاه از نان گندم سیر نخورد، درست است یا خیر؟ فرمود: نه، پیامبر هیچگاه نان گندم نخورد و از نان جو نیز هیچگاه سیر نخورد.» غذای متعارف حضرت نان جو و خرما بود. كفش و لباسهایش را با دست خویش وصله میكردند. در عین سادگی، طرفدار فقر نبودند و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف نمودن در راههای مشروع و مناسب، لازم میشمردند.
همچنانكه میفرمودند: «چه نیكوست ثروتی كه از راه مشروع بهدستآید، برای آدمی كه شایسته داشتن ثروت باشد و بداند چگونه صرف كند.» همچنین آن حضرت میفرمودند: «مال و ثروت كمك خوبی است برای تقوا.» از دیگر جنبههای دیدگاه و منش ساده زیستی رسول گرامی اسلام(ص) این است كه ایشان هرگز اجازه نمیدادند كه مجلسشان صدر و ذیل و بالا و پایین داشته باشد، ایشان پیوسته میفرمودند: «اصحاب و یاران حلقه و دایرهوار بنشینند تا مجلس بالا و پایین نداشته باشد.»
خداوند، خلق را بینیاز میكند
یكی از صحابه رسولاكرم(ص) خیلی فقیر بود. یك روز كه حس كرد دیگر كارد به استخوانش رسیده، با مشورت و پیشنهاد زنش تصمیم گرفت برود و وضع را برای رسول خدا(ص) شرح دهد و از آن حضرت كمك بخواهد ولی قبل از آنكه حاجت خود را بگوید این جمله از زبان پیامبر(ص) به گوشش خورد: «هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك میكنیم، ولی اگر كسی بینیازی بورزد و دست حاجت پیش مخلوقی دراز نكند خداوند او را بینیاز میكند.» آن روز چیزی نگفت و به خانهاش برگشت. اما همچنان فقر به او فشار میآورد. ناچار روز دیگر به همان نیت به مجلس رسولاكرم(ص) رفت.
آن روز هم همان جمله را از رسولاكرم(ص) شنید: «هر كس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك میكنیم ولی اگر كسی بینیازی بورزد خداوند او را بینیاز میكند.» اینبار نیز بدون اینكه حاجت خود را بگوید به خانه برگشت اما باز هم با فقر دست به گریبان بود. برای سومین بار به همان نیت به مجلس رسولاكرم(ص) رفت. باز هم لبهای رسولاكرم(ص) به حركت آمد و با همان آهنگ همان جمله را تكرار كرد. این بار كه آن جمله را شنید، اطمینان بیشتری در قلب خود احساس كرد، حس كرد كلید مشكلش را در همین جمله پیدا كرده. وقتی كه خارج شد با قدمهای مطمئنتری راه میرفت.
با خود فكر میكرد كه دیگر هرگز بهدنبال كمك و مساعدت بندگان خدا نخواهم رفت، به خدا تكیه میكنم. با خودش فكر كرد كه از من چه كاری ساخته است؟به نظرش رسید به صحرا برود و هیزمی جمع كند و بیاورد و بفروشد. رفت و تیشهای عاریه كرد و به صحرا رفت. هیزمی جمع كرد و فروخت. روزهای دیگر به این كار ادامه داد تا كمكم توانست از همین پول، تیشه و حیوان و سایر لوازم كار را بخرد. باز هم به كار خود ادامه داد تا صاحب سرمایه و غلامانی شد. روزی رسولاكرم(ص) به او رسید و با تبسم گفت: «نگفتم، هركس از ما كمكی بخواهد ما به او كمك میدهیم، ولی اگر بینیازی بورزد خداوند او را بینیاز میكند!»
پیامبر(ص) به نماز عشق میورزیدند
وقتی نماز میخواند مانند پارچهای میشد كه در گوشهای افتاده باشد. آنچنان از خوف خداوند رنگش میپرید كه انگار با ترسناكترین حاكمان روبهرو شده. گفتهاند: «آن حضرت وقتی به نماز میایستاد از ترس خدا رنگ از رخسارش میپرید و از درون دل و قفسه سینهاش صدایی نظیر صدای اشخاص خائف و وحشت زده شنیده میشد.» عایشه گفته است: «هنگامی كه با رسول خدا(ص) صحبت میكردیم، همین كه موقع نماز میشد حالتی به خود میگرفت كه گویی نه او ما را میشناخته و نه ما او را میشناختهایم.»
حضرت علی (ع) زمانی كه ولایت مصر را به محمدبن ابیبكر داد، دستورالعملی برایش تدوین كرد و در ضمن آن فرمود: «مواظب ركوع و سجود خودت باش، زیرا؛ رسول خدا(ص) از همه مردم نمازش كاملتر و در عین حال اعمالش در نماز از همه سبكتر و كمتر بود.» در میان انواع عبادتهای رسولاكرم(ص)، هیچیك با نماز یكسان نبودند. نماز محبوبترین عبادت آن حضرت و نور چشمانش بود. پیامبر(ص) به ابوذر گفتهاند: «ای ابوذر، خداوند نور چشم مرا در نماز قرار داده و آن را آنچنان محبوب من ساخته كه غذا را برای گرسنه و آب را برای تشنه؛ جرآنكه گرسنه با خوردن غذا و تشنه با نوشیدن آب سیر و سیراب میشوند اما من از نماز سیر نمیشوم.»
ترحم و مهربانی بر حیوانات
مرحوم شیخ طوسی و علامه مجلسی از امام صادق(ع) نقل میكنند كه: روزی رسول خدا(ص) عبورش بر آهویی افتاد كه با طناب به میخ چادر و خیمهای بسته شده بود، آهو با مشاهده آن حضرت به سخن آمد و گفت: یا رسولالله! من مادر دو نوزاد هستم كه تشنه و گرسنهاند، مرا آزاد كن تا بروم بچههایم را شیر بدهم و وقتی سیر شدند دوباره برمیگردم و با همین طناب مرا ببند. رسول خدا(ص) فرمود چگونه تو را آزاد كنم در حالی كه شكار این خانواده هستی؟ آهو در جواب گفت: یا رسولالله! من برمیگردم و با دست خودت مرا به همین شكل ببند.
پس رسول خدا(ص) پیمان و میثاق از آهو گرفت كه سریع بازگردد، بعد از آن حیوان را آزاد كرد. آهو رفت و پس از مدتی برگشت و حضرت آن را به همان حالت اول بست و سپس از چند نفر سو ال كرد: این آهو از كیست و چه كسی آن را شكار كرده؟ صاحب شكار را نشان دادند و حضرت پیش آنها رفت. در حالی كه شكارچی از منافقین بود، با دیدن چنین صحنهای و شنیدن تمام جریان دست از نفاق خود برداشتند و آهو را آزاد كردند. بعد از آن، آنها یكی از یاران باوفای رسول خدا شدند.
ویدیو مرتبط :
فضایل صلوات بر پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم السلام
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
گروه خونی و خصوصیات اخلاقی هر فرد
بخشی از شخصیت شما در رگهایتان جاریست آیا گروهای خونی می توانند باعث ایجاد یک خصوصیت یا عادت شخصی شوند؟شاید بله...شاید هم نه...برای نزدیک شدن به پاسخ این مقاله را بخوانید.اما فراموش نکنید که اتکا به یک مقوله یا دلیل برای قضاوت در مورد اشخاص تنها نوعی ساده لوحی است.
حدود38%مردم جهان دارای گروه خونی o+
و 6% دارای گروه خونی o- هستند
خصوصیات
واقع گرا،نمایشی،عمومی،مثبت،مستقل،ریسک پذیر،نا فرمان،بی اعتبار،لجوج وخودمحور. به آسانی دوست می شوندوبا جریانات همراه شده وبه فرصت ها چنگ می زنند.برای شروع یک پروژه یا شکاریک ایده ونظر صریح هستند.درفعالیت های سازمان یافته خوب عمل می کنند.دربعضی موارد چندان دقیق نیستندواحساسات زیاد و قوی از خود نشان می دهند.ممکن است به سرعت مخالفت عمیق خود را با یک نظر بیان کننداما معمولا این مخالفت پایدار نیست.کارگشایانی سنتی،محرک وکمی لاف زن هستند.
احساسات خود را خیلی نشان می دهنداما در برخورد با دیگر گروهای خونی این بیان اظهارات متغیر است.نوعی ظرافت ذاتی وفطری دارند.شخصیت های اجتماعی وپر زرق و برق هستندمیتوانند در حوادث و بحران ها سازگاری خوبی داشته باشند.لغات و کلمات به آسانی به سراغ آنها می آیند.خجالتی نیستندورک وصریح احساسات درونیشان را فاش می کنند.جاه طلب اند اما گاهی با جزییات سرگرم می شوند.علاقمند به حفظ روابط هستند وخودشان در این زمینه تلاش می کنند.
حدود 34% ازمردم دارای گروه خونی+A
و 6% دارای گروه خون-A هستند
خصوصیات :
دستپاچه.مطیع و آرام,فداکار,مودب,درستکار.حتی در مواقع آشوب و غضب آرام وخون سرد هستند.نسبت به نظرات عمومی حساس اند.اغلب درون گرا هستند دربرخورد با دیگران خجالتی وکمرو هستند یا حتی مریض به نظر می رسند کمی بدبین هستند.برای روابط ارزش قائل بوده ونسبت به دیگران وفادارند.نسبت به تغییرات تردید دارند.دوست داران طبیعت وگریزان از جمعیت وشلوغی هستند.به یک مکان شخصی یا پناهگاه امن ومخفی برای خود نیازمندند.عموما دو دل و غیر قاطع اند.برای حضوردر کارهای تیمی آماده هستند مخصوصا وقتی دستوری به آنها داده شود.علاقه مند به ایجادرابطه نیستندوتلاش چندانی هم برای اینکار نمی کنند.
حدود 9% از مردم جهان دارای گروه خونی+B
و 25% هم دارای گروه خونی-B هستند
خصوصیات :
پرسروصدا،خودپسندوخودبین،پرانرژی جدی ,بشاش ,خشرو,فعال,حساس,در راه رسیدن به هدف،معمولا جزوبهترین افراد تیم می شوندوافراد تکرویی هستند.اغلب کارها رابا روشهای خودشان انجام می دهندوخود کفا هستند.شخصیتهای ماجراجوودلیر،علاقه مند به داشتن یک راه مشخص ومخصوص،موجوداتی اجتماعی وعلاقه مند به مهمان داری هستند.علاقه به حفظ روابط هستند وخودشان در این زمینه تلاش می کنند.
حدود 4% مردم دارای گروه خونی AB +
و 1% هم گروه خونی AB- هستند
خصوصیات :
اجتماعی، سخت گیر نیستند،غمخوار ودلسوز،دیپلماتیک،اهل گشت وگذار،خلاق،غیر قابل پیش بینی،هنرمند،انعطاف پذیر،ترشرو ودرخود!مخلوطی از تضادها،خجالتی در مقابل بعضی ها ، بی باک وگستاخ با بعضی دیگر، برونگراودرونگرا،گاهی غیر قابل پیش بینی است وگاهی ظاهرا بسیار آرام وخونسردبه نظر می رسند.قدرت خلاقه زیادی دارند،توانا در پیدا کردن مشکلات ودور زدن آنها،علاقه مند به محیط شهری،به آسانی خسته می شوند.به نظر می رسد که هر کاری که انجام می دهند از روی اجبار است. هرگزکاری را برای قدردانی انجام نمی دهند.اسرار آمیز بنظر می رسند.در فعالیتهای اجتماعی می توانند هماهنگ ظاهر شوند.علاقه مند به ایجاد رابطه نیستندوتلاش چندانی هم برای این کار نمی کنند.