سوداگر مرگ با شلیک پلیس زمین گیر شد

فرمانده انتظامی چهارمحال وبختیاری از دستگیری سوداگر مرگ و کشف یک کیلو و 735گرم هروئین،پس از شلیک ماموران پلیس مبارزه با مواد مخدر استان ،خبر داد.

زن جن‌گیر زمین‌گیر پلیس شدند

اخبار حوادث - زن جن‌گیر زمین‌گیر پلیس شدند

او در جریان اعترافاتش ترفندهای تازه‌یی از رمالی را بازگو كرد. سرهنگ یاری، رییس پلیس چهارمحال و بختیاری با اعلام این خبر به سایت پلیس گفت: این زن با دریافت مبالغ هنگفت از برخی زنان ، رمالی و فالگیری می‌كرد و در بازرسی از خانه‌اش چند جلد كتاب آموزش فالگیری و 2هزار كارت تبلیغ فال قهوه كشف شد. این زن تنها كسی نیست كه با این ترفند دست به كلاهبرداری می‌زند و با وجود هشدارهای پلیس رمالان همچنان مشغول به كارند.

باز كردن بخت دختران، جن‌گیری، پیش‌بینی زمان مرگ، افزایش مهر و محبت و... اینها فقط نمونه‌هایی از ترفندهای افراد متقلبی است كه نام فالگیر، رمال، جن‌گیر و... را برای خود انتخاب كرده‌اند. آنها معتقد‌ند هرچه حر‌ف‌های عجیب‌تر بزنند و وعده كارهای غریب‌تر را بدهند طعمه‌شان زودتر فریب می‌خورد و آسان‌تر می‌توانند او را سركیسه كنند. هر چند این شگردها تازگی ندارد، اما هر روز افراد زیادی در دام آنها گرفتار می‌شوند و پول و گاهی زندگی‌شان را از دست می‌دهند. به تازگی برخی رمالان دست به ابتكارهای تازه‌تری زده‌اند و برخی از آنها با استفاده از فناوری‌های جدید از راه دور به استقبال طعمه‌های شان می‌روند.

جن‌گیری
جن‌گیر‌ها و رمال‌ها معمولا افراد غریبه‌یی هستند كه بعد از فریب دادن طعمه‌شان به یك‌باره ناپدید می‌شوند اما گاهی در بین خودی‌ها هم چنین افرادی پیدا می‌شود. مصداق آن عروس شارلاتانی است كه چندی قبل توانست با ادعای ارتباط با اجنه مادرشوهرش را اغفال كند و منزل 400 میلیونی وی را از چنگش بیرون بكشد.

این زن بعد از آنكه فهمید فریب عروسش را خورده از او شكایت كرد و پایش را به دادسرا كشاند. او در این باره گفت: عروسم گفت یك همزاد جنی دارد كه همه‌چیز را به او می‌گوید. او ادعا كرد چون شوهرم بیمار است باید زودتر دارایی‌اش را به نام من كند. او گفت كه اگر شوهرم خانه‌اش را به نام من كند بیماری‌اش برطرف می‌شود اما در غیر این صورت جن‌ها او را با خود می‌برند یا او سكته می‌كند و فوت می‌شود.

 من هم كه حرف‌های او را باور كرده بودم با شوهرم صحبت كردم و او هم سند خانه را به نامم كرد. مدتی گذشت تا اینكه او گفت همزاد جنی‌اش گفته باید پسرم به‌طور موقت از او جدا شود و چند ماه در یك روستا زندگی كند. در مدتی كه پسرم در روستا بود سهیلا باز هم كار عجیب را از من خواست. او گفت باید سند خانه مان را به نام او كنم. من هم كه همه اختیارم دست عروس جن‌گیرم بود این كار را انجام دادم اما چند روز بعد دیگر از عروسم خبری نبود تا اینكه فهمیدم او خانه را فروخته و فرار كرده است.

پیش‌بینی زمان مرگ
یكی از این نمونه‌های عجیب پرونده مرد شیادی است كه با ادعای پیش‌بینی زمان مرگ زنی ثروتمند توانست از او یك میلیارد تومان كلاهبرداری كند. زن ثروتمند ابتدا برای بیماری‌اش سراغ او رفته بود اما مرد شیاد با انجام كارهای عجیب و غریب توانست خیلی زود اعتماد او را به خود جلب كند. زن ثروتمند در این باره گفت: حدود دو سال قبل وقتی برای درمان یك بیماری ساده به پزشك مراجعه كردم، علایم مشكوكی از بیماری سرطان در من مشاهده شد.

مدتی كارم شده بود مراجعه به پزشك‌های مختلف تا اینكه آنها آب پاكی را روی دستم ریختند و گفتند من سرطان دارم. وقتی پزشكان نتوانستند بیماری‌ام را درمان كنند به پیشنهاد یكی از همسایه هایم به مصرف داروهای گیاهی رو آوردم. شخصی به نام رحمت ادعا می‌كرد در درمان بیماران با گیاهان دارویی تبحر خاصی دارد.

یك مرتبه كه رحمت به خانه‌ام آمده بود به‌طور ناگهانی شروع به انجام كارهای عجیب و غریب كرد. او كه ذكرهایی می‌گفت و حركات مرموزی انجام می‌داد گفت باید من را از موضوع مهمی مطلع كند.

او گفت در خواب دیده كه شخصی به او گفته من به زودی خواهم مرد و تا آن زمان باید تمام اموالم را وقف كنم و هنگام مردن هیچ دارایی نداشته باشم. او حتی روز و ساعت دقیق مرگم را اعلام كرد و گفت روز بیست و چهارم مردادماه راس ساعت دو بعدازظهر از دنیا خواهم رفت.

او تاكید كرد هیچ كس نباید از تاریخ مرگ من مطلع شود. من هم كه به رحمت و گفته‌هایش اعتماد كامل داشتم حرف‌هایش را قبول كردم وهمه دارایی‌ام را كه شامل 10 باب مغازه در پاساژی حوالی میدان ونك، آپارتمانی 300 متری واقع در تهرانپارس و یك دستگاه پژو پرشیا بود به نامش زدم و از همه اقوام و دوستانم خداحافظی كردم. وصیت‌نامه‌ام را نیز نوشتم اما در روز 24 مرداد هیچ اتفاقی برایم نیفتاد. آن زمان بود كه فهمیدم سرم كلاه رفته است.

باز كردن بخت دختران
معمولا یكی از مشتریان پر و پا قرص فالگیرا و رمالان، دختران دم بخت هستند. آن دسته از دخترانی كه از همه راه‌های عادی برای ازدواج مایوس شده‌اند، معمولا سری هم به دخمه برخی رمالان می‌زنند تا این راه را هم برای ازدواج امتحان كنند. راهی كه معمولا برای آنها پر خطر است و در خوشبینانه‌ترین حالت باعث می‌شود چند هزار تومان از آنها كلاهبرداری شود. یكی از این دختران دم بخت فردی به نام شیوا بود كه فریب زنی را خورده بود كه ادعا می‌كرد می‌تواند بختش را باز كند. او در این باره گفت: سنم بالا رفته و مساله نداشتن خواستگار مناسب خانواده‌ام را به‌شدت درگیر كرده بود تا اینكه روزی یكی از همسایه‌ها كه می‌دید مادرم به‌شدت نگران ازدواج من است زن دعانویسی را معرفی كرد و گفت كه او بختم را باز كند. ما هم چند روز بعد سراغ زن رمال رفتیم.

او كه خانه عجیب و غریبی داشت به من گفت: دشمنانم بخت مرا بسته‌اند. اما او با نیروهای غیبی در تماس است و برای آنكه برایم دعای بخت‌گشایی بنویسد باید 350 هزار تومان بدهم. من هم با زحمت این پول را برای بخت‌گشایی تهیه كردم و چند دست‌نوشته‌ از او گرفتم اما حالا 6 ماه از این ماجرا می‌گذرد و هنوز هیچ خواستگاری ندارم.

افزایش مهر و محبت
یكی دیگر از ترفندهایی كه دعانویسان و رمالان از آن برای سوءاستفاده از افراد ساده لوح استفاده می‌كنند، وعده افزایش مهر و محبت بین همسران جوان است. كم نیستند افرادی كه حاضر‌ند میلیون‌ها تومان برای افزایش مهر و محبت هزینه و چنین پول‌هایی را دو دستی تقدیم دعانویسان كنند. یكی از این افراد مرد است كه علاوه بر پرداخت میلیون‌ها تومان پول حتی حاضر شده بود موی سر مادرزنش را در خواب بچیند تا طلسم زندگی‌اش بشكند اما هیچ كدام از این كارها فایده‌یی برایش نداشت و سرانجام از همسرش جدا شد.

 او در توضیح این ماجرا گفت: مرد رمال بعد از شنیدن حرف‌هایم چیزهایی را با روان نویس سبز رنگ روی یك تكه كاغذ نوشت و آن را داخل یك بطری آب معدنی انداخت و مقداری از آب را روی سر و سینه‌ام ریخت و گفت بقیه را هم وقتی به خانه رفتم بخورم. من هم این كار را انجام دادم و در قبالش 10 میلیون تومان به او دادم تا بلكه مشكلاتم حل شود اما نشد. او می‌گفت: باید همسرم را به خانه ببرم اما همسرم راضی به این كار نبود و سهراب هر روز وردهایش را به من می‌داد تا داخل وسایل و غذای او بیندازم و همین موضوع گهگاه به درگیری بین ما منجر می‌شد. او یك بار از من خواست مقداری از موی سر مادرزنم را برایش ببرم تا طلسم زندگی‌ام شكسته شود.

با آنكه با مادرزنم رابطه خوبی نداشتم اما با هزار و یك بدبختی به خانه شان رفتم و زمانی كه او در خواب بود مویش را قیچی كردم و به سهراب دادم. او هم آن را داخل یك جعبه گذاشت و گفت با دعایی كه برآن می‌خواند روز به روز مهر و محبت بین من و خانواده همسرم بیشتر می‌شود اما این وعده او هم دروغ از آب در آمد و رابطه ما روز به روز بدتر از گذشته شد تا اینكه چند روز قبل فهمیدم همسرم مهریه‌اش را اجرا گذاشته و می‌خواهد هر طور كه شده از من جدا شود. مرد رمال در این مدت توانسته بود از من 350 میلیون تومان پول بگیرد.
اخبار حوادث - اعتماد