اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سناریوی ساختگی گروگانگیری برای سرقت ۶کیلو طلا




اخبار حوادث - سناریوی ساختگی گروگانگیری برای سرقت ۶کیلو طلا

دزد ۶کیلو طلا کسی نبود جز همان مردی که می‌گفت هدف حمله دزدان قرار گرفته است.

به گزارش همشهری، این مرد سعی داشت با طرح سناریوی ساختگی، طلاهایی را که از طلافروش‌ها امانت گرفته بود، صاحب شود اما پلیس راز او را فاش کرد.28مهرماه بود که پلیس در جریان ناپدید شدن مردی به اسم مهرداد قرار گرفت. کسی که ماجرای ناپدید شدن او را گزارش کرده بود، یکی از بستگانش بود که می‌گفت: مهرداد چند روز پیش از یکی از شهرهای شرقی کشور به تهران آمد.

 او در کار خرید و فروش طلاست و آخرین باری که با او صحبت کردم، می‌گفت در حدود 6کیلو طلا با خود آورده تا تحویل یک طلافروشی در پایتخت بدهد. اما از دیروز هرچه با موبایلش تماس می‌گیرم، پاسخ نمی‌دهد.

با اظهارات این مرد، تیمی از کارآگاهان زیرنظر قاضی موسوی، دادیار شعبه پنجم دادسرای جنایی تهران، جست‌وجو برای پیدا کردن مرد ناپدید شده را آغاز کردند. جست‌وجو برای یافتن مهرداد به نتیجه نرسیده بود که این مرد با پای خودش به اداره آگاهی رفت و مدعی شد که در این مدت گروگان دزدان بوده است.

مرد جوان در توضیح ماجرا به مأموران گفت: چند روز پیش با 6کیلو طلا به تهران آمدم و چند روزی در هتل بودم. قرار بود طلاها را به یک طلافروشی که در بازار تهران است تحویل بدهم. روز حادثه به سمت بازار رفتم. در بین راه 2نفر به سمت من آمدند و خود را مأمور معرفی کردند.

 آنها گفتند که من مظنون به قاچاق مواد‌مخدر هستم. بعد مرا سوار یک خودروی ون کردند و به جای نامعلومی بردند. آنها در بین راه با تهدید به من قرصی خوراندند که بعد از خوردن آن از حال رفتم. وقتی به‌هوش آمدم در نزدیکی هتلی بودم که در آنجا اقامت داشتم. آنجا بود که متوجه شدم مأموران قلابی کیف پر از طلای مرا دزدیده‌اند.

ادعای دروغین
بعد از گفته‌های این مرد درخصوص گروگانگیری و سرقت، بررسی‌های پلیس ادامه یافت و کارآگاهان راهی منطقه‌ای شدند که مرد جوان می‌گفت در آنجا سوار ون مأموران قلابی شده است. ساختمانی در آن حوالی مجهز به دوربین مداربسته بود و دوربین‌ها به محلی که مرد جوان نشان داده بود، کاملا مشرف بودند. تصاویر دوربین‌ها مورد بررسی قرار گرفت اما در زمانی که مرد جوان مدعی بود سوار ون شده، هیچ ونی در آن محل دیده نشد.

سرنخ مهم
همزمان با به‌دست آمدن این اطلاعات، 2طلافروش راهی اداره آگاهی شدند و از مهرداد به اتهام سرقت شکایت کردند.

یکی از طلافروش‌ها گفت: مهرداد را از سال‌ها قبل می‌شناختم. او در کار خرید و فروش طلا بود و به وی اعتماد داشتم. چند روز پیش وقتی گفت که عازم تهران است، 4کیلو طلا به او دادم تا پس از فروش آنها در تهران، پولش را به من پرداخت کند اما وقتی با او تماس گرفتم، مدعی شد که در دام 2مأمور نما گرفتار شده و همه طلاها به سرقت رفته است.

من احتمال می‌دهم که او دروغ می‌گوید و با این شگرد قصد کلاهبرداری از مرا دارد. دومین شاکی نیز گفت: سال‌ها بود که با مهرداد کار می‌کردم. او قرار بود 6کیلو طلا تحویلم دهد. حتی پولش را هم به وی پرداخت کرده بودم. اما در این مدت هرچه با او تماس می‌گرفتم موبایلش خاموش بود. تا اینکه بعد از چند روز جوابم را داد و مدعی شد که چند نفر او را گروگان گرفته‌اند و 6کیلو طلایی که قرار بوده تحویلم دهد را دزدیده‌اند.

اظهارات این دو طلافروش از یک سو و تحقیقات میدانی در محلی که مهرداد مدعی گروگانگیری بود از سوی دیگر نشان می‌داد که همه اظهارات وی دروغ است به همین‌خاطر قاضی موسوی دستور بازداشت این مرد را صادر کرد و بازجویی از او ادامه یافت. وی وقتی شواهد را علیه خود دید اظهارات جدیدی را مطرح کرد و گفت: مدتی بود که به‌خاطر خرید طلا با قیمت بالا و فروش آنها به قیمت پایین، در کارم ورشکست شده بودم.

6کیلو طلا به یکی از طلافروش‌ها بدهکار بودم و دنبال راهی برای جبران بدهی‌ام می‌گشتم. وقتی در شهرستان 4کیلو طلا از مرد طلافروش گرفتم که آن را در تهران بفروشم، 2کیلو طلای دیگر هم جور کردم و همه آنها را تحویل مردی دادم که به وی بدهکار بودم.

 

بعد با ساک خالی راهی پایتخت شدم و به تهران که رسیدم، طلافروش تهرانی که قرار بود طلاها را به او بفروشم مرتب با من تماس می‌گرفت و طلاها را می‌خواست. دیگر نمی‌دانستم باید چه کنم. برای همین تصمیم به‌خودکشی گرفتم و وقتی در هتل بودم چندین قرص خوردم اما زنده ماندم. وقتی به‌هوش آمدم یک دفعه به ذهنم رسید که سناریوی دروغین آدم ربایی را طراحی کنم تا از دست طلبکارها نجات پیدا کنم که گیر افتادم.

 

تحقیقات از این مرد همچنان ادامه دارد.
اخبار حوادث - همشهری
 


ویدیو مرتبط :
گروگانگیری و سرقت مسلحانه بانک

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

گروگانگیری زن باردار برای سرقت 3 کیلو طلا



گروگانگیری زن باردار برای سرقت 3 کیلو طلا

چهار زن و مرد که با به دست آوردن رمز در خانه ای در تهران و گروگان گرفتن زن باردار و پسر 9 ساله اش، سه کیلوگرم طلا را از گاوصندوق به سرقت برده بودند در جریان تجسس های پلیسی دستگیر شدند.

به گزارش مهر، عصر روز هفتم آذر امسال مأموران کلانتری 128 تهران نو در جریان یک فقره زورگیری از داخل خانه ای در فلکه دوم نیروهی هوایی قرار گرفتند .

با حضور مأموران در محل، زنی با مراجعه به مأموران اعلام کرد که دو سارق ، در حالیکه صورت های خود را با نقاب پوشانده بودند وارد خانه شده و با تهدید چاقو، در حالیکه وی و پسر 9 ساله اش را در داخل یکی از اتاق های خواب محبوس کرده بودند ، اقدام به سرقت بیش از 3 کیلو گرم طلا و جواهرات ، به ارزش تقریبی 700 میلیون تومان کرده اند .

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "سرقت به عنف خانه "، پرونده به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای جنایی ، برای رسیدگی تخصصی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .

مالباخته پس از حضور در پایگاه ششم در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: در حالیکه در داخل خانه در حال استراحت بودم، ناگهان متوجه حضور دو مرد نقابدار در بالای سر خود شدم. آنها با وجود آنکه متوجه شده بودند که من باردار هستم، بدون توجه به درخواستهای من اقدام به بستن دست و دهانم با چسب کرده و با تهدید چاقو و شوکر، مرا مجبور کردند تا محل نگهداری کلید گاوصندوق خانه را به آنها نشان دهم. من که نگران بودم تا در صورت هرگونه مقاومت در برابر آنها اتفاقی برای فرزندم بیفتد، به ناچار و بدون هیچگونه مقاومتی کلید گاو صندوق را در اختیار آنها گذاشتم .

مالباخته در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت : همزمان با حضور سارقان در داخل خانه و در حالیکه آنها مشغول سرقت طلا و جواهرات داخل خانه بودند ، پسر 9 ساله ام وارد خانه شد که سارقان به قصد ترساندن ، وی را مورد ضرب و شتم قرار دادند بگونه ای که باعث شد تا پسرم از ناحیه سر با مبلمان خانه برخورد کرده و دچار شکستگی و خونریزی از ناحیه سر شود .

مالباخته درباره نحوه رهایی خود از داخل اتاق خواب نیز به کارآگاهان گفت : سارقان در زمان سرقت طلا و جواهرات گاو صندوق ، من و پسرم را در داخل یکی از اتاق های خواب حبس کرده بودند . زمانیکه سارقان قصد داشتند تا از خانه خارج شوند ، با شنیدن صدای بسته شدن در آپارتمان متوجه شدم که آنها از خانه شده اند که بلافاصله از طریق در دوم اتاق خواب که به سمت اتاق پذیرایی باز شده و سارقان از وجود آن بی اطلاع بودند ، از آپارتمان خارج و با وجود وضعیت خاص جسمانی خود ، در داخل کوچه به تعقیب آنها پرداختم . تعدادی از همسایگان و افراد عبوری با شنیدن صدای "دزد ـ دزد" و درخواست من برای کمک ، تلاش کردند تا مانع از فرار سارقان شوم اما آنها با سرعت زیاد و در حالیکه سرنشین عقب موتور چاقویی را برای تهدید افراد در دست خود داشت ، موفق به فرار از محل شدند .

با توجه به اظهارات مالباخته که عنوان داشته بود سارقان بدون هیچگونه سر و صدایی وارد خانه شده اند ، کارآگاهان به محل سرقت واقع در یک مجتمع مسکونی مراجعه و در تحقیقات اولیه متوجه شدند که در آپارتمان از نوع درهای ضد سرقت و الکترونیکی رمز داری است که افراد برای ورود به داخل خانه می بایست رمز آنرا در اختیار داشته باشند. در ادامه و با بررسی تصاویر دوربین های مداربسته پارکینگ مجتمع نیز مشخص شد که سارقان با یک دستگاه موتورسیکلت و در حالیکه در پارکینگ را به راحتی و با استفاده از کلید ریموت باز کرده اند ، وارد پارکینگ مجتمع شده و با اطلاع از رمز در آپارتمان و بدون ایجاد هرگونه سر و صدا و یا تخریبی اقدام به باز کردن در کرده اند. آنها سرانجام با مرعوب ساختن مالباخته و محبوس کردن وی و پسرش در یکی از اتاق ها اقدام سرقت بیش از 3 کیلو گرم طلای داخل گاوصندوق کرده اند .

در ادامه تحقیقات، کارآگاهان موفق به شناسایی تعدادی از مجتمع های مسکونی در داخل محله سرقت شدند که آنها نیز مجهز به دوربین های مداربسته بودند. به همین خاطر تصاویر به دست آمده از دوربین های مداربسته این ساختمانها نیز مورد بررسی قرار گرفت و کارآگاهان موفق به تهیه تصویری از یکی از سارقان شدند . در ادامه تحقیقات از اهالی محل، تعدادی از همسایگان در اظهارات خود عنوان داشتند که این این سارق را در حدود یک ساعت پیش از فرار، به همراه دو زن جوان در حال تردد در داخل کوچه محل سکونت مالباخته مشاهده کرده اند.

کارآگاهان در شاخه دیگری از تحقیقات خود و برای مشخص شدن نحوه ورود به داخل مجتمع که طی آن سارقان به راحتی، وارد و خارج شده بودند به تحقیق از مالباخته و همسر وی پرداختند .

همسر مالباخته پس از حضور در پایگاه ششم ، در اظهارات خود با اشاره به مفقود شدن ریموت پارکینگ ، به کارآگاهان گفت : من در زمینه ساختمان سازی و خرید و فروش املاک فعالیت دارم و در حال حاضر نیز ، در میدان شهدا - خیابان ایران در حال ساخت یک مجتمع مسکونی هستم و تعدادی از واحدهای مسکونی این مجتمع را نیز برای پیش فروش گذاشته و به همین علت ، با نصب آگهی فروش در مقابل ساختمان ، شماره تلفن همراه خود را نیز برای تماس اعلام کرده ام.

چند روز پیش شخصی با من تماس گرفت و مدعی شد که قصد دارد تا یکی از واحدهای مسکونی ساختمان را پیش خرید کند و به این بهانه با من قرار ملاقات گذاشت . روز قبل از سرقت آقا و خانم جوانی در محل دفتر کار من حاضر شده و پس از مدت کوتاهی ، به بهانه بازدید ساختمان آنها را سوار ماشین شخصی خود کرده و هر سه نفر به محل ساختمان رفتیم .

پس از بازدید ساختمان ، آنها اظهار داشتند که برای تنظیم قرارداد تماس خواهند گرفت و من نیز طبق روال همیشگی کار بدون آنکه به آنها مشکوک شوم از آنها جدا شده و به خانه بازگشتم اما در زمان باز کردن درب پارکینگ بود متوجه شدم که ریموت در در داخل ماشین نیست با این وجود، به هیچ عنوان تصور نمی کردم که شاید ریموت پارکینگ سرقت شده باشد . حتی احتمال دادم که شاید آنرا در داخل خانه و یا محل دیگری جا گذاشته ام.

با توجه به اظهارات همسر مالباخته ، کارآگاهان پایگاه ششم اقدام به چهره نگاری تصاویر آقا و خانم جوانی پرداختند که مدعی پیش خرید ساختمان شده بودند . با بدست آمدن تصایور چهره نگاری ، زمانیکه تصویر این آقا و خانم در مقابل زن جوان گذاشته شد ، وی با تعجب تمام عنوان داشت که تصویر چهره نگاری متعلق به آرایشگری به نام "شکوه . الف" است . مالباخته در ادامه اظهارات خود به کارآگاهان گفت : " بیش از 5 سال است که من به همراه تمامی اعضای خانواده ام ، به عنوان مشتری دائم و قدیمی به آرایشگاهی در نزدیکی میدان شهدا رفت و آمد داریم و شکوه نیز در طی این مدت ، در آنجا مشغول به کار است " .

با توجه به اظهارات مالباخته ، کارآگاهان با مراجعه به محل آرایشگاه زنانه اطلاع پیدا کردند که آرایشگاه از زمان وقوع سرقت تعطیل شده است. کارآگاهان با شناسایی محل سکونت صاحب آرایشگاه به هویت الهام در چهارراه آب سردار و در تحقیقات بعدی دریافتند که الهام با هویت واقعی "فاطمه . الف" 30 ساله ، همزمان با تعطیل کردن آرایشگاه خود اقدام به جابجایی محل سکونت خود کرده است .

با توجه به تحقیقات انجام شده و احتمال همکاری و مشارکت الهام در سرقت، هماهنگیهای لازم با مقام قضایی برای دستگیری وی انجام و کارآگاهان طی تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه جدید وی در خیابان گرگان شده و او را دستگیر کردند .

الهام پس از دستگیری ، در همان تحقیقات اولیه به مشارکت در سرقت اعتراف کرد و عنوان داشت: "به همراه شکوه ، همسر شکوه به نام علیرضا و علی برادرشوهر شکوه ، طرح و نقشه سرقت را ریخته و یک ساعت قبل از سرقت و برای نشان دادن دقیق محل سکونت مالباخته ، به همراه شکوه و علیرضا به نشانی محل سکونت وی رفته و آنجا را به آنها نشان دادم " .

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

با توجه به اطلاعات به دست آمده از الهام ، کارآگاهان موفق به شناسایی هویت واقعی شکوه به نام "مریم . الف" 35 ساله شده و با به دست آمدن تصاویر مریم و علیرضا ، همسر مالباخته هر دو نفر آنها را به عنوان آقا و خانمی که مدعی پیش خرید خانه شده بودند ، مورد شناسایی قرار داد.

کارآگاهان 10 بهمن ماه موفق به شناسایی مخفیگاه آنها در میدان خراسان شده و آنجا را تحت مراقبتهای نامحسوس خود قرار دادند.

سرانجام پس از چندین ساعت مراقبتهای پلیسی ، شکوه به همراه برادرشوهرش به محل مراجعه کرده که با اطلاع از حضور کارآگاهان ، هر دو نفر تلاش داشتند تا با خودرو سواری پژو 206 از محل متواری شوند که در عملیات تعقیب و گریز ، کارآگاهان با رعایت قانون بکارگیری سلاح اقدام به شلیک گلوله به سمت لاستیک های خودرو کرده و در مرحله اول و پس از توقف خودرو ، شکوه بلافاصله دستگیر اما علی همچنان تلاش داشت تا به صورت پیاده متواری شود که وی نیز با توجه به عدم توجه به دستور ایست پلیس و تلاش برای فرار ، از ناحیه پای راست مورد اصابت گلوله قرار گرفت و او نیز دستگیر شد.

در ادامه تحقیقات کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که "علیرضا . ع" با پول حاصل از فروش قسمتی از طلا و جواهرات مسروقه اقدام به خرید خودرو 206 کرده اما پس از گذشت مدت کوتاهی از زمان خرید خودرو ، سوم بهمن در یک تصادف رانندگی منجر به جرح یک عابر پیاده ، از سوی عوامل پلیس راهور مقصر تشخیص داده شده و از سوی دستگاه قضایی به پرداخت دیه محکوم شده است که به علت نداشتن بیمه نامه ، از سوی ماموران کلانتری دستگیر و در حال حاضر ، به دستور مقام قضایی در زندان است. بلافاصله هماهنگیهای لازم قضایی انجام و علیرضا به پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران منتقل و به طراحی نقشه سرقت و ارتکاب آن به همراه برادرش اعتراف کرد.

شکوه و الهام در اظهارات خود عنوان داشتند که مالباخته از مشتری های قدیمی آرایشگاه آنها بوده که طی مدت چندین سال آشنایی، ارتباط نزدیکی میان آنها ایجاد و به تدریج اطلاعات دقیقی از سوی مالباخته در خصوص وضعیت مالی ، محل سکونت ، شغل همسر، تعداد اعضای خانواده ، نگهداری طلا و جواهرات در داخل خانه و... ، در اختیار شکوه و الهام قرار می گیرد. شکوه و الهام در خصوص نحوه دسترسی به رمز در آپارتمان نیز عنوان داشتند که در چندین نوبت و در زمان حضور مالباخته در آرایشگاه ، اعضای خانواده مالباخته به در خانه وی مراجعه و او نیز طی تماس تلفنی و در حضور آنها، اقدام به دادن رمز در آپارتمان خود کرده که طی گذشت مدت زمانی کوتاه ، شکوه و الهام از ثابت بودن رمز در آپارتمان و عدم تغییر رمز اطمینان کسب کرده بودند.

سرهنگ کارآگاه محمد اشراقی رئیس پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ در ادامه اعلام این خبر با اشاره به دستگیری تعدادی از افراد به اتهام خرید اموال مسورقه و کشف مقادیری از طلا و جواهرات سرقتی از داخل مخفیگاه متهمان، گفت: با توجه به اعترافات صریح متهمان ، قرار قانونی برای هر 4 متهم پرونده صادر و متهمان برای انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار پایگاه ششم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته اند./مهر