اخبار
2 دقیقه پیش | عکس: استهلال ماه مبارک رمضانهمزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ... |
2 دقیقه پیش | تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریموزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که میتواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام میشود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ... |
سرقت نمیکردم پدرم کتکم میزد
بازپرس شعبه ششم دادسرای گرگان درخصوص آخرین وضعیت پرونده به فارس گفت: وقوع این قتلها از سال 1387 تاکنون و در محدوده استان گلستان بوده است. با توجه به تعدد پروندهها از شرق تا غرب استان، به پرونده این باند به صورت متمرکز در این شعبه رسیدگی شد.
آدینه اضافه کرد: در حال حاضر تمامی صحنههای قتل بازسازی شده و دو نفر از اعضای این باند به اتهام ارتکاب قتل و سه نفر دیگر هم به جرم مشارکت در سرقت مسلحانه روانه زندان شدند.
وی با تاکید بر این که تحقیقات برای مشخص شدن تمامی ابعاد این پرونده ادامه دارد، افزود: تاکنون ده نفر از خریداران اموال سرقتی نیز شناسایی و دستگیر شدند.
آدینه درخصوص این که چرا اعضای این باند در سال های گذشته شناسایی و دستگیر نشده اند، خاطرنشان کرد: اعضای این باند به صورت کاملا حرفهای اقدام به جرم می کردند و اقلام سرقتی را نیز به شکل ماهرانهای میفروختند. خریداران مال مسروقه نیز برای فرار از قانون اموال سرقتی را در خارج از استان به فروش میرساندند.
فرزند 20 ساله سردسته این باند نیز در مصاحبه ای اعلام کرد: من بچه بودم و نمیخواستم دست به سرقت بزنم، اما برای فرار از کتکهای پدرم مجبور بودم او را همراهی کنم. در آن زمان سن کمی داشتم و در باره زمان و نحوه سرقت هم چیزی به خاطر ندارم. من نمیخواستم به کسی آسیبی برسانم فقط میخواستم از کتکهای پدرم خلاص شوم. در حال حاضر ازدواج کرده ام و دو فرزند دارم و در روز تولد فرزند دومم دستگیر شدم.
فرزند «حسین.د» در حالی که پدرش را مسبب این گرفتاریهایش میداند، افزود: من بیچاره شدم و دیگر هیچ آبرویی ندارم؛ من بعد از ازدواج مستقل زندگی میکردم و کاری به کار پدرم نداشتم و دیگر دست به هیچ جرمی نزدم.
اخبار حوادث - فارس
ویدیو مرتبط :
دوچرخه زد سرقت
خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :
قاتل: پدرم کتکم می زد، او را کشتم!
شکنجه در دوران کودکی، ممانعت از تحصیل و مخفیکردن اصالت افغان، انگیزهای بود که پسر جوان برای قتل پدرش مطرح کرد.
این قتل سال ٨٩ اتفاق افتاد و وقتی مأموران پلیس باخبر شدند دو نفر در یک گاوداری کشته شدهاند، تحقیقات گستردهای را آغاز کردند و متوجه شدند یکی از مقتولان افغان و دیگری ایرانی است و با ضرباتی که بر سرشان وارد شده به قتل رسیدهاند، وقتی روابط خانوادگی و دوستانه این مقتولان بررسی شد، مشخص شد مرد افغان که محمد نام دارد روابط خانوادگی سردی داشته و با فرزندانش بهویژه پسرش مشکلاتی داشته است.
زمانی که رامین پسر جوان بازداشت شد اعتراف کرد با همدستی دو دوستش، پدرش و صاحبکار او را کشته و این کار را کرده تا از پدرش انتقام بگیرد. رامین در بازجوییها گفت: «میخواستم فقط پدرم را بکشم، اما زمانی که صاحبکارش که مردی ایرانی است آمد و ما را دید، او را هم با چکش زدم و کشتم بعد هم با دوستانم فرار کردیم».
با توجه به اینکه رامین هر دو فقره قتل را پذیرفته بود، کریم متهم ردیف سوم با وثیقه آزاد شد، اما دو متهم دیگر در بازداشت بودند تا اینکه رامین اعترافاتش را تغییر داد و گفت ضارب مرد ایرانی کریم است، او گفت: خودم پدرم را کشتم، اما وقتی صاحبکارش آمد و ما را دید، کریم برای مخفیکردن هویتمان او را با ضربات چکش به قتل رساند.
این گفتهها را متهم ردیف دوم که هومن نام دارد هم تأیید کرد؛ او گفت: «من و کریم برای کمک رفته بودیم، اما کریم وقتی مرد ایرانی را دید، ترسید او را هم به قتل رساند. اگر من را آزاد کنید میتوانم کریم را که حالا با وثیقه آزاد شده و فرار کرده است برایتان پیدا کنم».
هرچند هومن آزاد شد، اما نتوانست کریم را پیدا کند و پرونده با صدور کیفرخواست به اتهام دو فقره قتل عمدی به دست رامین و معاونت در قتل برای دو متهم دیگر به شعبه دوم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. روز گذشته در جلسه رسیدگی به این پرونده بعد از اینکه نماینده دادستان جزئیات قتل را توضیح داد و خواستار صدور حکم قانونی شد، خانواده مرد ایرانی در جایگاه قرار گرفتند و گفتند قاتل هرکس که باشد باید قصاص شود.
آنها خواستار قصاص رامین شدند سپس نوبت به خانواده رامین رسید؛ خواهر او که تنها ولیدم بود، اعلام گذشت کرد و گفت: پدرمان در خانه ما را شکنجه میکرد هیچ توجهی به ما نمیکرد و فقط وقتی عصبانی بود به سراغمان میآمد و کتمان میزد، مادرمان ایرانی و پدرمان افغان بود، اما این موضوع را از ما پنهان کرده بودند.
وقتی نوبت به رامین رسید، اتهام قتل پدرش را قبول و اتهام قتل مرد ایرانی را رد کرد و گفت: از وقتی بچه بودم پدرم من را کتک میزد، من را با سیگار و سیخ داغ میسوزاند و آزارم میداد من خیلی ناراحت بودم و نمیخواستم این وضعیت را تحمل کنم؛ تصمیم گرفتم درس بخوانم، اما پدرم مخالفت کرد و اجازه نداد به مدرسه بروم، میگفت درس به درد نمیخورد. ١٥ساله بودم که فهمیدم پدر و مادرم به ما دروغ گفتهاند و پدرم افغان است.
من از ازدواج مادرم با شخصی که خودش را پدر من مینامید ناراحت بودم و سر این موضوع هم با مادرم دعوا کردم. بعد تصمیم گرفتم انتقام همه رفتارهایی که پدرم با من و خواهرم کرده از او بگیرم؛ به دوستانم هومن و کریم گفتم کمکم کنند. آنها هم قبول کردند با هم وارد گاوداری شدیم، من خودم پدرم را با چوب و چکش کشتم، اما وقتی مرد گاودار آمد و ما را دید دوستم کریم گفت ممکن است موضوع لو برود و او را هم به قتل رساند.
متهم در پاسخ به این سؤال که چرا در ابتدا به هر دو فقره قتل اعتراف کرد، گفت: دوستانم به من کمک کرده بودند و من نمیخواستم آنها گرفتار شوند. وقتی نوبت به متهم ردیف دوم رسید، او گفتههای رامین درباره قتل را تأیید کرد و گفت ضارب مرد ایرانی، کریم بوده است. متهم ادامه داد: ما قصد داشتیم کمک کنیم رامین از پدرش انتقام بگیرد، نه اینکه کسی دیگر را بکشیم. بعد از پایان دفاعیات متهم، هیأت قضات برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.