اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سرقت میلیونی دختر عموها از پیرمرد تنها



سرقت میلیونی دختر عموها از پیرمرد تنها
خدمتکار خانه بعد از مسافرت پیرمرد تنها به اروپا، با همدستی دخترعمویش دست به سرقت میلیونی از خانه او زد.
21 مرداد امسال پیرمردی نزد مأموران پلیس پایتخت رفت و خبر ازسرقت میلیونی از خانه‌اش داد. وی به مأموران گفت: سال‌ها بود که همسر و فرزندانم برای ادامه زندگی به آمریکا رفته بودند و من چون زندگی در آنجا را دوست نداشتم به‌تنهایی در خانه ویلایی‌ام در تهران زندگی می‌کردم تا اینکه چند‌ماه پیش پسرم با من تماس گرفت و گفت که قرار است برای تفریح به اروپا سفر کنند و خواست تا من هم به آنجا بروم تا بعد از سال‌ها همسر، فرزند و نوه هایم را ببینم.

 من که آرزوی دیدن آنها را داشتم بلافاصله اقدامات سفر را فراهم کردم و مدت دو هفته به یکی از کشورهای اروپایی سفر کردم. وی ادامه داد: بعد از بازگشت از سفر متوجه سرقت از داخل گاوصندوق خانه‌ام شدم. من همیشه کلید گاوصندوق را در کمد لباس هایم پنهان می‌کردم و سارقان با پیدا کردن آن، دست به سرقت زده بودند. آنها یک میلیون تومان پول نقد، 1500دلار و مقداری یورو، کارت عابر بانک و دسته چکم را سرقت کرده‌ و بعد از سرقت کلید را سر جای خود (داخل کمد لباس) گذاشته بودند. با توجه به صحنه سرقت من به تنها کسی که مظنون هستم سرایدار خانه‌ام است.

او سال‌هاست با همسرش در اتاقکی که داخل حیاط است زندگی می‌کنند. من همیشه به او اعتماد داشتم اما فکر می‌کنم او تنها کسی است که احتمال دارد این سرقت را مرتکب شده باشد. بعد از شکایت پیرمرد، پرونده به دادسرای ناحیه یک تهران فرستاده شد و با دستور قاضی، سرایدار خانه به دادسرا احضار شد. وی در بازجویی‌ها خود را بی‌گناه دانست و مدعی شد که سرقت از سوی او صورت نگرفته است. 
وقتی مأموران متوجه شدند که وی بی‌گناه است، او را آزاد کردند و تحقیقات در شاخه دیگری ادامه یافت. با توجه به سالم بودن قفل درهای خانه، پلیس مطمئن بود که سرقت از سوی فردی آشنا صورت گرفته است؛ فردی که به راحتی توانسته وارد خانه شود و حتی جای کلید گاوصندوق را هم می‌دانسته است. 
بازداشت دخترعموها
درحالی‌که تجسس‌های ویژه برای شناسایی دزدان ادامه داشت، پیرمرد به دادسرا رفت و اطلاعات تازه‌ای را در اختیار پلیس قرار داد. او گفت: علاوه بر سرایدار خانه، زن جوانی که به‌عنوان نظافتچی و خدمتکار در خانه‌ام کار می‌کرد نیز از وجود گاوصندوق باخبر بود. او زن جوانی است که سه روز در هفته به خانه من می‌آمد و کارهای نظافت خانه و پختن غذا را انجام می‌داد. اصلا به او شک نداشتم تا اینکه چند روز پیش وی به خانه‌ام آمد و مدعی شد که کار مناسبی پیدا کرده و دیگر نمی‌تواند برایم کار کند. به همین‌خاطر به او مشکوک شدم و تصمیم گرفتم ماجرا را به پلیس اطلاع دهم. 
بعد از اظهارات مالباخته خدمتکار جوان بازداشت شد و در بازجویی‌ها پرده از راز سرقت میلیونی با همدستی دختر عمویش برداشت. وی در توضیح ماجرای سرقت به قاضی پرونده گفت: برای تأمین مخارج زندگی در جست‌وجوی کار مناسبی بودم که یکی از دوستانم پیشنهاد داد تا به خانه پیرمرد تنها بروم. هفته‌ای سه روز به آنجا می‌رفتم و حقوق خوبی در ازای کاری که انجام می‌دادم دریافت می‌کردم. 
در مدتی که آنجا کار می‌کردم متوجه شدم که پیرمرد ثروت زیادی دارد و در داخل گاوصندوق همیشه پول و ارز نگه‌می‌دارد. در این مدت او را تحت کنترل قرار دادم و متوجه شدم که کلید گاوصندوق را داخل کمد لباس‌هایش پنهان می‌کند. وی ادامه داد: مدتی قبل وقتی درجریان سفر پیرمرد به اروپا قرار گرفتم به دخترعمویم پیشنهاد سرقت از خانه او را دادم و او نیز پذیرفت. 
برای اجرای نقشه کلید خانه را دزدیدم و از روی آن کلید یدکی تهیه کردم. وقتی پیرمرد به سفر رفت، نیمه‌های شب همراه دخترعمویم به خانه او رفتیم. ما بدون کوچک‌ترین سر و صدایی وارد آنجا شدیم؛ طوری‌که حتی سرایدار هم از خواب بیدار نشد. بعد از اینکه گاوصندوق را باز کردم دیدم مقدار کمی پول نقد داخل آن است؛ درحالی‌که تصور می‌کردم پول بیشتری داخل گاوصندوق باشد. بعد از این سرقت، دلار و یوروی مسروقه را در صرافی فروختیم و بین هم تقسیم کردیم. پس از آن هم تصمیم گرفتم به‌کار در خانه پیرمرد پایان دهم که دستگیر شدم. بعد از اعتراف این زن دخترعموی وی نیز بازداشت شد و پس از اعتراف به سرقت، هر دو متهم با قرار قانونی راهی بازداشتگاه شدند./همشهری

 

 


ویدیو مرتبط :
سرقت 200 میلیونی با تقلید صدا

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

قهوه مسموم برای سرقت میلیونی از دختر تنها



قهوه مسموم برای سرقت میلیونی از دختر تنها

خواستگار فریبکار با قهوه مسموم، دختر جوان را بیهوش کرد تا دست به سرقت میلیونی از وی بزند.

حوادث - به گزارش همشهری، چندی قبل دختر جوانی نزد پلیس رفت و خبر از سرقت میلیونی خواستگار فریبکارش داد. وی در توضیح ماجرا گفت: یک‌ماه پیش در نزدیکی خانه مان با پسری به نام فرهاد آشنا شدم. او شماره موبایلش را به من داد که با او تماس بگیرم. من نیز چند روز بعد به او زنگ زدم و با هم قرار ملاقات گذاشتیم. وی ادامه داد: مدتی با فرهاد ارتباط داشتم تا اینکه او از من خواستگاری کرد. چند روز بعد هم مرا به خانه‌اش دعوت کرد تا با مادر و خواهرش آشنا شوم.

این آشنایی ادامه داشت تا اینکه شب حادثه به خانه یکی از بستگانم رفتم و بعد از آن با فرهاد تماس گرفتم تا او مرا به خانه‌ام برسانم. وقتی به مقابل خانه مان رسیدم فرهاد به بهانه استفاده از سرویس بهداشتی به خانه‌ام آمد. چون پدرومادرم هردو فوت کرده‌اند، ‌سال‌هاست که تنها زندگی می‌کنم. آن شب فرهاد مدعی شد که باید به سرکارش برگردد و تا دیروقت کار دارد برای همین قهوه‌ای خرید و بلافاصله روی گاز آن را درست کرد و در2 استکان ریخت. بعد از خوردن آن دچار سرگیجه شدم و از حال رفتم.

وقتی چشمانم را باز کردم در بیمارستان بودم. گویا دوستم که هر روز صبح برای رفتن به سرکار مرا از خواب بیدار می‌کرد آن روز هرقدر با من تماس گرفت چون بیهوش بودم جواب ندادم، او نگران شد؛ برای همین بلافاصله به خانه‌ام آمد و وقتی دید در آپارتمانم باز است وارد شد و مرا بیهوش روی زمین دید. بعد از آن با برادرم تماس گرفت و مرا به بیمارستان انتقال دادند. دختر جوان افزود: 3روز در بیمارستان بستری بودم و بعد از اینکه مرخص شدم متوجه شدم که همه این بلاها را فرهاد برسرم آورده است.

او در قهوه داروی بیهوشی ریخته بود تا طلا و گوشی موبایلم را سرقت کند، ‌از آن روز هرچه با او تماس گرفتم موبایلش خاموش است. از خانه‌شان هم به تازگی اثاث کشی کرده‌اند و من نشانی جدید او را ندارم. بعد از شکایت این دختر جوان، تیمی از ماموران با دستور قاضی شاهنگیان بازپرس شعبه چهاردهم دادسرای سعادت آباد رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند.

خواستگار فراری در دام پلیس
با توجه به اینکه هیچ ردی از خواستگار فراری در دست پلیس نبود، کارآگاهان به اقدامات اطلاعاتی دست زدند تا اینکه موفق به شناسایی پسر جوان شدند و عصر چهارشنبه گذشته او را در یک عملیات غافلگیرانه دستگیر کردند. وی وقتی در برابر تیم تحقیق قرار گرفت لب به اعتراف گشود و به سرقت از دختر جوان با قهوه مسموم اعتراف کرد. وی به ماموران گفت: وقتی با ندا آشنا شدم و فهمیدم به تنهایی زندگی می‌کند، فکر سرقت از خانه او به سرم زد.

وی ادامه داد: برای اجرای نقشه سرقت قهوه و قرص‌های خواب آور خریدم و آن شب وقتی به خانه او رفتم قرص‌های خواب‌آور را در قهوه ریختم و به او خوراندم. وقتی ندا بیهوش شد بلافاصله گوشی و طلاهایش را برداشتم و از آنجا فرار کردم. بعد از چند روزی دچار عذاب وجدان شدم و با خود گفتم مبادا اتفاقی برای دختر جوان بیفتد. در آنجا بود که به‌شدت از کاری که انجام داده بودم پشیمان شدم اما دیگر پشیمانی سودی نداشت. وی افزود: بعد از سرقت، طلا و گوشی موبایلش را فروختم و قسط ماشینم را پرداخت کردم.

چون مدت‌ها بود که بیکار شده بودم و نمی‌توانستم اقساط ماشینم را بپردازم. حالا هم به‌شدت پشیمانم و از ندا می‌خواهم که مرا ببخشد. به گزارش خبرنگار همشهری، دختر جوان حاضر به رضایت نشد و خواستگار سارق با قرار قانونی در اختیار ماموران پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت و تحقیقات در این زمینه همچنان ادامه دارد./همشهری