اخبار


2 دقیقه پیش

عکس: استهلال ماه مبارک رمضان

همزمان با آغاز ماه مبارک رمضان جمعی از کارشناسان حوزه نجوم همراه با نماینده دفتر استهلال مقام معظم رهبری عصر دوشنبه هفدهم خرداد برای رصد هلال شب اول ماه مبارک رمضان بوسیله ...
2 دقیقه پیش

تا 20 سال آینده 16 میلیون بیکار داریم

وزیر کشور گفت: در نظام اداری فعلی که می‌تواند در ۱۰ روز کاری را انجام دهد، در ۱۰۰ روز انجام می‌شود و روند طولانی دارد که باید این روند اصلاح شود. خبرگزاری تسنیم: عبدالرضا ...

سخنگوی شورای نگهبان: انحلال مجاهدین انقلاب و جبهه مشاركت را به ما اعلام نكرده اند



 

 

 

سكوت؛ این نخستین حسی است كه پس از ورود به محوطه ساختمان شورای نگهبان به انسان دست می دهد. درختان سر به آسمان كشیده و گنجشگكان در آرامش نشسته محیط جالبی برای تفرج ایجاد كرده اند.

چنان آرامشی پا برجاست كه انگار در یكی از روزهای میان هفته به یكی از بوستان های تفریحی بیرون شهر رفته اید. اما نگهبانان مسلح و دوربین های امنیتی و گیت هایی كه باید آنها را برای ورود به ساختمان اصلی شورا پشت سر بگذارید روایت دیگری دارند؛ هرچه باشد اینجا شورای نگهبان است.

شاید تیم خبری «شرق» خیلی خوش شانس بود كه برای انجام گفت وگو با عباس علی كدخدایی در آستانه سال روز شورای نگهبان به این مكان دعوت شده. درست است كه سخنگو همان سخنگو است و مواضع شورا همان مواضع اما اینكه حتی برای لحظاتی در روزهایی كه از زمین و زمان آتش می بارد فرصتی دست دهد تا به مكان مصفایی در مركز شهر وارد شویم؛ برای ما كه غنیمت بود؛ شمار ا نمی دانم.

وارد اتاق گفت وگو كه شدیم همه چیز سرجایش بود. با سلیقه هم چیده شده بود؛ مبل ها، میزها، پرچم و حتی آقای فیلمبرداری كه از ابتدا تا انتهای گفت وگو را ثبت وضبط كرد. فقط ساعت دیواری سرجایش نبود. نه اینكه سر جایش یعنی روی دیوار نباشد كه بود اما زمانش دقیق نبود. زمانی كه ساعت نشان می داد با زمان ما یا شاید زمان ما با زمان ساعت شورای نگهبان یكی نبود؛ نمی دانم، در هر صورت زمان اتاق گفت وگو 37 دقیقه از زمان رسمی كشور عقب بود. سخنگوی شورا اما در انتهای گفت وگو دستور داد زمان را سرجایش برگردانند؛ البته نمی دانم آن ساعت به زمان رسمی برگشته یا نه.

روزهای پرچالشی را از ابتدای سال جدید تاكنون سپری كرده اید؛ تفسیرهای ویژه دولت در بحث ادغام ها باعث جدل های زیادی شده است.
آنچه در قانون آمده بعضا ممكن است دارای ابهام باشد اما خوشبختانه راهكارهایی برای رفع این مشكل ها وجود دارد.

چه راهكارهایی؟
به هرحال مجری هر برداشتی كه از قانون دارد همان را باید اجرا كند و اگر اختلافی بین مجریان یا دستگاه های مختلف ایجاد شود، مقاماتی كه در این زمینه ذی صلاح هستند و به عنوان داور و حكم در نظر گرفته می شوند باید وارد شوند و تفسیر خود را ارایه داده تا اختلاف حل شود.

و اگر این اختلاف ها همچنان ادامه یابد تكلیف چیست؟
اگر این اختلاف ها به مراحل بالاتری كشیده شود در آن موقع، نیازمند قانونگذاری جدید یا حتی ورود مراجع قضایی است. به هرحال هر یك از قوای سه گانه ممكن است تفسیر خاص خودشان را داشته باشند. نفس این اختلاف سلیقه ها و اختلاف نظرها امر نامانوس و غیرمتعارفی نیست؛ اما مهم این است كه وقتی اختلافی پدید می آید تلاش كنیم از راه و روش خودش مساله را حل كنیم.

شما تلاش می كنید از منظر صرف حقوقی موضوع را بررسی كنید؛ اما حتی كسانی كه از نظر سیاسی به دولت و مجلس نزدیك هستند و در جبهه اصولگرایان قرار می گیرند اصطكاك دولت و مجلس را بسیار زیاد می دانند. قبول دارید شورای نگهبان در دولت نهم و مخصوصا در دو سالی كه از دولت دهم گذشته با «تفسیرهای ویژه ای» از سوی قوه مجریه مواجه بوده؟
نام این تفسیر ها را هر چیزی كه مایل هستید بگذارید؛ ولی این حق برای هر سه قوه مقننه، مجریه و قضاییه هست كه تفسیر خودشان را از قانون اعمال كنند. مثلادر بحث ادغام ها، ماده 53 قانون برنامه پنجم اعلام كرده بود كه دولت مكلف است وزارتخانه ها را ادغام و برنامه شان را به مجلس ارایه كند؛ برداشتی كه دولت داشت این بود كه وقتی مكلف به ادغام است پس باید اول ادغام صورت گیرد و بعد برنامه به مجلس برده شود در حالی كه مجلس نظرش این بود كه باید لایحه ادغام به مجلس ارایه شود و اگر تصویب شد، دولت مجاز به ادغام خواهد بود.

این دو برداشت از قانون است و هر دو برداشت نیز ممكن است در جای خود دلایل خاص خودش را داشته باشد. اما سرانجام شورای نگهبان در این خصوص اظهار نظر كرد و گفت قطعا باید لایحه ادغام ها در ابتدا به مجلس برود و اگر از سوی مجلس تصویب شد، بعد ادغام وزارتخانه ها قانونی می شود.
عرض من این است كه چنین مواردی طبیعی است. البته ممكن است در دوره ای این گونه اختلافات زیادتر یا كمتر باشد. مثلادر دوره ای كه آقای خاتمی رییس جمهور بودند ایشان اعتقاد داشتند كه رییس جمهور به استناد اصل 113 اختیاراتی دارد و تصمیم گرفتند این اختیارات را از طریق مجلس افزایش دهند. حتی ایشان معتقد بودند كه این اختیارات تا حدی می تواند باشد كه متخلفان از قانون اساسی را به محاكم قضایی معرفی كنند.

منظورتان همان لوایح دوگانه مشهور است؟
بله! همان لوایحی كه تحت عنوان لایحه های دوگانه مطرح شد كه یكی از آنها مربوط به اختیارات رییس جمهور بود. این برداشت از قانون در شورای نگهبان تفسیر و سپس اعلام شد كه رییس جمهور براساس اصول قانون اساسی ما چنین اختیاراتی ندارد.

آنجا یك تفاوتی وجود داشت؛ در آن زمان دولت برداشت مورد نظرش را در قالب لایحه ای به مجلس ارایه كرد و پرسید كه آیا چنین برداشتی مورد تایید است یا نه كه البته در نهایت در میان همراهی مجلس ششم، شورای نگهبان اعلام كرد پاسخ منفی است و دولت هم پذیرفت. دقیقا تفاوت در مثالی كه شما گفتید با شرایط كنونی در این است كه اینجا بحث از سماجت بر یك برداشت و عدم كوتاه آمدن از آن است؟
البته، شاید بتوانیم تایید كنیم كه در دولت نهم و دهم تعداد این اختلافات یك مقدار با توجه به برداشت های متفاوتی كه از قانون از طرف دولت وجود دارد، افزایش پیدا كرده است.

سال گذشته همین برداشت های ویژه دولت از قانون، كار را به جایی كشید كه كمیته حل اختلافی از سوی رهبری میان مجلس و دولت ایجاد شد.
بله! «كارگروه حل اختلاف بین دولت و مجلس» بعد از درخواست آقای رییس جمهور از مقام معظم رهبری برای حل برخی از اختلافاتی كه وجود داشت، ایجاد شد. معظم له موضوع را به شورای نگهبان ارجاع دادند و تاكید كردند كه با حضور نمایندگانی از مجلس، دولت، شورای نگهبان و كارشناسان حقوقی موضوع را بررسی و نتیجه را اعلام كنید.

جلسه ها تا آبان ماه سال گذشته ادامه یافت؟
بله!

و چرا الان در حالی كه بر حجم اختلاف های افزوده شده، آن كارگروه كارش را ادامه نمی دهد؟
كارگروه در آن چارچوبی بود كه موارد اختلافی را كه آقای رییس جمهور خدمت مقام معظم رهبری تقدیم كرده بودند، بررسی كند نه موارد خارج از آن درخواست را. وقتی به آن موارد رسیدگی شد و به یك جمع بندی رسید گزارش را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم كردیم تا هر تصمیمی كه ایشان بگیرند، انجام شود.

جالب آنكه بعد از اعلام نتیجه كارگروه برخی نمایندگان موضع گرفتند و گفتند كه نتیجه اعلام شده نظر كارگروه نبوده، بلكه نظر شخصی دبیر شورای نگهبان است. آیا اگر باز هم این كارگروه شروع به كار كند جهت رفع اختلاف های روزافزون كنونی میان مجلس و دولت كمكی می كند؟
برداشت دوستان ما در مجلس از اهدافی كه كارگروه داشت و اقداماتی كه در كارگروه انجام شد، برداشت خیلی صحیحی نبوده است. از سوی دولت نیز اعتراضاتی داشتیم كه نتایج كارگروه مورد توافق نظر آنها نبوده و نیست؛ البته ما هم قرار نبود نظر مجلس یا نظر دولت را غلبه دهیم. در واقع ماحصل مذاكرات بررسی و نظرات طرفین شنیده شد، بحث های مختلف انجام شد و در مجموع برآیند آن را خدمت مقام معظم رهبری تقدیم كردیم.

استدلال نمایندگان این بود كه آن كارگروه تشكیل شده بود تا تفسیرهای ویژه دولت از قانون كه به نظر برخی نمایندگان دردسر ساز می شد، حل شود اما خروجی و برون داد آن تایید افزایش اختیارات بیشتری برای رییس جمهور بود.
این طور نبود؛ اگر دوستان توجه كنند و گزارش نهایی ما را یك بار دیگر مرور كنند، در برخی از موارد نظر دولت پذیرفته شده است و در جایی دیگر نظر مجلس و در جاهایی نیز نظر هیچ كدام و البته اینكه مقام معظم رهبری در چه چارچوبی از آن گزارش استفاده می كنند، نكته دیگری است.

این طور نبود كه در نهایت در گزارش شما طرف دولت گرفته شده باشد؟
همچنان از استدلال های حقوقی آن گزارش دفاع می كنم.

ماموریت كارگروه پایان یافته است؟
بله!

برخی از اصولگرایان با بالاگرفتن جدل میان دولت و مجلس خواستار ادامه كارگروه جهت حل اختلاف میان دولت و مجلس شدند.
من از این موضوع خبر ندارم.

با نزدیك شدن به زمان برگزاری انتخابات مجلس نهم از طرف بخشی از جریان اصولگرا بحث كمیته صیانت از آرا مطرح می شود؛ كمیته ای كه طرح آن از اصلاح طلبان شروع شده و به اصولگراها رسیده. چه اتفاقی افتاده كه همه گروه های سیاسی راجع به كمیته صیانت از آرا حرف می زنند؟
به نظر من این یك بحث انحرافی است. هیچ كس حق ندارد در انتخابات دخالت كند. براساس قانون اساسی هیچ نهاد قانونی و هیچ مرجع دیگری را برای نظارت بر انتخابات صالح نمی دانیم به جز شورای نگهبان. حتی در سال های گذشته كه برخی از نهادهای ناظر قصد داشتند به نوعی بر بخش هایی از انتخابات نظارت داشته باشند، ازسوی اعضای شورا اعلام شد؛ این نهادها برای ورود و دخالت در امر نظارت بر انتخابات صالح نیستند.

چه نهادهایی را می گویید؟
مثلاسازمان بازرسی كل كشور در سال 75. نظر اجماعی اعضای شورای نگهبان این است كه هیچ مرجع دیگری برای ورود به امر انتخابات به جز این شورا صالح نیست. بنابراین بحث هایی كه برخی افراد یا آگاهانه یا ناآگاهانه مطرح می كنند بحث های انحرافی است و البته به نظر من مطرح كردن این موضوعات به مصلحت كشور نیست.

یك وقتی فقط از سوی یك طیف سیاسی بحث صیانت از آرا مطرح می شود و خب شما از كنار طرح این موضوع می گذرید. اما وقتی از سوی دو جناح اصلی در فواصل مختلف بحث صیانت از آرا پیش كشیده می شود؛ این سوال ایجاد می شود كه چرا رقیبان بر یك موضوع؛ یعنی صیانت از آرا تاكید دارند. ریشه این تاكید در چیست؟ به نظر شما ریشه مطرح شدن بحث صیانت از آرا را می توان در عملكرد شورای نگهبان دید؟
خیر! فكر نمی كنم بحث صیانت از آرا كه اخیرا مطرح شده از طرف اصولگرایان باشد. در انتخابات پیشین دوستان اصلاح طلب رسما بحث كمیته صیانت از آرا را مطرح كردند. اما الان گروه های بی هویتی این موضوع را پیش كشیده اند. من نشنیدم كه گروه مشخصی از اصولگرایان این موضوع را مطرح كرده باشند؛ به نظر می رسد گاهی اوقات فضاهای انتخاباتی است كه موجب می شود برخی از گروه ها به خاطر جلب توجه مردم از این حرف ها بزنند.

یعنی به زعم شما اصولگراها در صیانت از آرایشان، به شورای نگهبان اطمینان كامل دارند؟
به نظرم همه گروه ها به شورای نگهبان اطمینان دارند. یعنی گروه هایی كه منصف باشند به عملكردی كه شورای نگهبان داشته باید اطمینان داشته باشند.

مگر چه اشكالی دارد احزاب و جبهه های سیاسی خواستار صیانت از آرایشان باشند؟
اشكالی ندارد. این حق همه مردم است كه به دنبال حفاظت از آرایشان در انتخابات باشند، اما به وسیله مكانیزم و سازوكاری كه در قانون پیش بینی شده است. اینجا هم یك بحث حقوقی پیش می آید كه با چه مجوزی، این كار باید صورت گیرد. اگر قانون چنین تجویزی داشته باشد كه گروه های سیاسی كمیته صیانت از آرا داشته باشند، ما هم می پذیریم و هیچ گونه مشكلی نداریم. اما وقتی قانون اساسی در اصل 99 نظارت بر انتخابات را فقط و فقط برعهده شورای نگهبان قرار داده است، هیچ مرجع دیگری نمی تواند چنین كاری را انجام دهد.

پس نظر شورا درخصوص صیانت از آرا چه اصلاح طلبان خواهانش باشند، چه اصولگرایان یا هر گروه دیگری منفی است؟
بله! در واقع ما در بحث انتخابات و صیانت از آرای مردم برای شورای نگهبان رقیب نمی پذیریم.

بحث «كمیته مستقل» برگزاری انتخابات را چقدر اجرایی می دانید؟
مفهومی ندارد.

جالب است كه برخی از اصولگراها هم خواستار تشكیل یك كمیته مستقل برای برگزاری انتخابات ها هستند.
برای ما در شورای نگهبان فرقی نمی كند كه این افراد دارای چه دیدگاهی باشند؛ اصلاح طلب یا اصولگرا. چنین خواستی قانونی نیست و ما هم یاد گرفته ایم كه حرف غیرقانونی را نپذیریم.

ریشه این موضوع را هم در عملكرد شورای نگهبان نمی بینید؟
اصلاو ابدا.

در انتخابات مختلف ما شاهد بودیم درصد بسیار بیشتری از افرادی كه رد صلاحیت می شوند از طیف اصلاح طلب هستند و این سوال همیشه در اذهان پیش می آید كه چرا نامزدهای این طیف بسیار كمتر از فیلتر شورای نگهبان عبور كنند و رد صلاحیت هایشان گسترده تر است.
آنچه ملاك ماست قانون است. نمی خواهم جناح یا گروهی را متهم كنم بنابراین اسمی هم نمی برم؛ ولی وقتی كه می بینید در یك دوره مجلس، كسانی كه علیه قانون اساسی موضع گیری می كنند عمدتا به یكی از جناح های موجود در كشور منسوب هستند، طبعا اینها رفتارشان با شرایطی كه در قانون انتخابات وجود دارد مغایر است.

شما می گویید كه در بررسی صلاحیت ها به كتاب قانون مراجعه می كنید اما برخی معتقدند نوع رد صلاحیت ها به گونه ای است كه مثلادر انتخابات مجلس، عملاجناح بندی مجلس آینده پیش از رای دادن مردم مشخص است. یعنی پیش از اینكه مردم آرایشان را در صندوق ها بریزند با رد صلاحیت طیف گسترده ای از یك جناح مواجه می شوند كه عملامنجر به عدم حضور كاندیداهای آنها در بسیاری از حوزه های انتخابیه می شود و این حس ایجاد می شود كه انگار جناح بندی سیاسی از نوع خروجی دادن شورای نگهبان تعیین می شود.
من این را قبول ندارم. قانون برای ما به عنوان یك نهاد ناظر، شرایطی را تعیین كرده است و ما باید این شرایط را بر مصادیق منطبق كنیم. ما به اینكه افراد چه رنگی هستند كاری نداریم. وقتی كه یك رنگ شرایطش با قانون همخوانی ندارد ناچاریم كه از حضور آن یك رنگ جلوگیری كنیم.

سوال من هم این است كه چرا اكثریت مطلق رد صلاحیت شدگان از یك رنگ هستند؟
این را باید از آنها سوال كنید. اینكه چرا رفتار آنها با قانون مغایر است. حرف ما این است كه چه كسانی بیشتر علیه نهادهای نظام و منافع ملی نظام عمل كرده اند. چه كسانی علیه منافع نظام، گفتار یا رفتارهایی داشته اند. ما باید اینها را بسنجیم. بارها اعلام كرده ایم كه حاضریم به تك تك داوطلبان دلایل رد صلاحیت شان را اعلام كنیم. وقتی با بسیاری از رد صلاحیت شدگان صحبت می شود آنها دلایل رد صلاحیت شان را قبول می كنند ولی وقتی كه از در شورا بیرون می روند، می گویند شورای نگهبان دلایل قانع كننده برای ما ارایه نكرد. شما اگر جای ما باشید چه كار می كنید؟ در مجلس هفتم شما شاهد بودید افرادی كه شاید انتظار نداشتید وارد مجلس شوند، وارد شدند چون ما مستنداتی علیه آنان نداشتیم.
در همین بحث رد صلاحیت ها، بعضی ها می گویند دلیل رد صلاحیت شان را علنی اعلام كنید، اما شما این كار ا نمی كنید.
قانون اجازه نمی دهد.

اما رد صلاحیت شده خودش مجوز داده.
این مثل این می ماند كه خدای ناكرده كسی مرتكب یك عمل خلاف شود و بعد بیاید به قاضی دادگاه بگوید شما حكم من را رسما اعلام كنید آن هم در حالی كه دادگاه طبق قانون منع شده حكم این فرد را علنی كند.

شما اعلام كرده اید كه براساس عضویت در گروه های سیاسی راجع به صلاحیت افراد برای نامزدی در انتخابات اظهارنظر نمی كنید. این در حالی است كه کسانی در مورد جریان سیاسی اصلاح طلب شرط و شروطی برای بقای سیاسی و كنش در انتخابات ها اعلام كرده اند؛ مایلم بدانم آیا شما شرط هایی كه نهادهای دیگر می گذارند را در بررسی صلاحیت ها تاثیر گذار می بینید؟
خوشبختانه ما در كشوری قرار داریم كه هر كسی می تواند اظهارنظر كند؛ حالاچه مقامات رسمی باشند چه مردم. بیان این گونه مطالب هیچ اشكالی ندارد. به هرحال مطالبی ذكر می شود و هركسی هم براساس وظایفی كه دارد یا احساسی كه نسبت به جایگاه خودش دارد، می تواند اظهار نظر كند. منعی بر این حرف ها نیست. ما بدون توجه به اینكه فرد متعلق به چه گروه، جناح یا دسته ای است رفتارها را بررسی می كنیم. چون در قانون تنها گروه و جناح های ممنوع، گروه های ضدانقلاب یا احزاب منحله هستند.

و مثلاجبهه مشاركت و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی به عنوان دو حزب شاخص اصلاح طلب در كدام دسته قرار می گیرند؟
نمی دانم! اگر قانون اینها را منحل اعلام كرده است، منحله هستند وگرنه خب نیستند.

به شورای نگهبان اعلام شده كه این دو حزب اصلاح طلب منحل شده اند؟
رسما چیزی به ما اعلام نشده است.

كه به گفته شما همه می توانند موضع گیری داشته باشند، می خواهم بپرسم موضع گیری برخی افراد نظامی علیه یك جریان سیاسی در حالی كه بنیان گذار جمهوری اسلامی نظامیان را از دخالت در سیاست و انتخابات منع كرده، قانونی می دانید؟
اظهارنظر كه اشكالی ندارد. بالاخره مقامات در هر رده یا پستی كه هستند، همان طور كه مردم عادی می توانند اظهارنظر كنند، اینها هم می توانند. فكر می كنم دخالت تعریف جدایی دارد.

به هر حال در عرف سیاسی دنیا وقتی كه چنین اظهارنظرهایی از سوی نظامیان مطرح می شود، افراد سیاسی برای شركت در انتخابات دچار تردید و گمانه های مختلفی می شوند.
من عرض می كنم كه هیچ گونه شك و تردیدی نداشته باشند. آماده هستیم تا حضور تمامی كسانی كه علاقه مند به نظام هستند و در چارچوب قوانین و مقررات عمل كردند را در انتخابات بپذیریم.

 اما برخی اظهارنظرها از جایگاهی اعلام می شود كه شائبه برانگیز است؛ بگذریم. مایلم نظر شما را راجع به حمایت های ویژه ای كه برخی معتقد ند از طرف دبیر شورای نگهبان از دولت صورت می گیرد، بدانم.
من درصدد دفاع و توجیه این گونه مطالب نیستم اما این نكته را چندین بار خدمت ایشان عرض كردم و ایشان هم توضیح دادند. آیت الله جنتی یك شخصیت فراجناحی هستند. به هر حال سمت های دیگری هم دارند مثل خطیب نماز جمعه یا رییس شورای هماهنگی تبلیغات و سمت های این گونه ای كه ممكن است به فراخور سمت، اظهارنظرهایی داشته باشند. اما توجیهی كه خود ایشان دارند، این است كه من از رفتار دولت در هر شكلی كه باشد، دفاع می كنم نه رفتار یك شخص یا دولت خاص. هر دولتی اگر در یك مسیر صحیحی قرار بگیرد و كار انجام دهد از آن كار حمایت می كنم و اگر همین دولت در یك جهت ناصحیح حركت كند، مقابله می كنم.

پس اینكه برخی چنین دیدگاهی را نسبت به دبیر شورای نگهبان دارند، شما به ایشان انتقال داده اید؟
به هر صورت اینها مطالبی است كه مطرح می شود. ولی چون ایشان هم «له» اقدامات دولت صحبت كرده اند و هم «علیه» اقدامات، بنابراین نمی توانیم بگوییم كه یكطرفه و یكسویه حركت كردند.

اما تا قبل از اینكه بحث معروف به جریان انحرافی پیش بیاید موضع غالب ایشان حمایت های سفت و سخت بوده، ولی الان به سمت انتقاد رفته اند. اما بالاخره این دغدغه وجود دارد كه دبیر شورای نگهبان حمایت های خاصی از دولت می كنند؟
نگاه ایشان به رفتار مقامات یك نگاه دینی و الهی است و فرقی هم نمی كند كه كدام قوه باشد. به هر حال وقتی كه در مقام خطیب نماز جمعه هستند، نگاه شان فقط و فقط از جایگاه دبیری شورای نگهبان نیست.

ولی بالاخره وقتی چنین دیدگاهی دارند، نمی توان كتمان كرد كه این دیدگاه تاثیرگذار است؛ البته به جز آیت الله جنتی برخی از اعضای شورا هم در مقاطعی علنا از دولت به شدت حمایت كرده اند. مثلاغلامحسین الهام در زمان انتخابات ریاست جمهوری در حالی كه عضو شورای نگهبان بودند در میتینگ تبلیغاتی احمدی نژاد در حمایت از او سخنرانی كرد.
خود ایشان بعدا آمدند توضیح دادند؛ گفتند اشتباه كردند و نباید این كار را می كردند.

اما جایگاه شورای نگهبان یك سری حساسیت های ویژه ای دارد كه نمی توان انتظار داشت چنین رفتاری صورت بگیرد و بعد در افكار عمومی با یك عذرخواهی موضوع فیصله یابد.
شما در یك جامعه انسانی زندگی می كنید و انسان ها درواقع مجموعه ای هستند از احساس و عقل و رفتارهای انسانی كه این رفتارها تابع مقتضیات زمان است.
من این را به طور كلی عرض می كنم كه نه تنها در جامعه ما بلكه در هر جامعه دیگری چنین افت و خیزها و فراز و فرودهایی وجود دارد. باید قبول كنیم كه همه ما در یك جامعه انسانی زندگی می كنیم و هیچ كدام از ما معصوم و مصون از خطا نیستیم و ممكن است اشتباهاتی داشته باشیم.

به هر حال آیت الله جنتی در سمت دبیر شورای نگهبان كه یك جایگاه كاملاویژه ای است، قرار دارند و این شائبه بین مردم ایجاد می شود كه چرا دبیر شورای نگهبان كه نظارت بر انتخابات و صیانت از قانون اساسی را برعهده دارد باید همواره از رفتارهای دولت حمایت كند؟
خب! حتی خود شما هم مثلادر روزنامه شرق اگر رفتار خوبی از دولت دهم ببینید آیا آن را تایید نمی كنید.

ما روزنامه شرق هستیم ولی آیت الله جنتی، آیت الله جنتی و دبیر شورای نگهبان هستند.
همه را عرض می كنم. در آموزه های اسلامی ما هست كه اگر رفتار صحیحی را از هر كسی دیدید از او تعریف و تمجید كنید و اگر رفتار غلطی بود، او را نهی كنید و تذكر بدهید. مفهوم امر به معروف و نهی از منكر همین است. من فكر می كنم حضرت آیت الله جنتی در این چارچوب حركت كردند و هر جایی كه كار خوبی بوده، حمایت كردند و هر جا هم كار صحیحی نبوده، تذكر دادند.

با این توضیحات حمایت شان را از رفتارهای دولت منصفانه ارزیابی می كنید؟
به نظر من هر جا كه خطایی بوده، تذكر دادند و هر جا كه كار صحیحی بوده، تایید كردند.

با توجه به اینكه بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم در سال 88 حرف و حدیث های دنباله داری به وجود آمد، می خواهم بپرسم آیا از عملكرد شورای نگهبان در آن انتخابات دفاع می كنید؟
قطعا! من قطعا دفاع می كنم و همیشه هم دفاع كرده ام، به حسب وظیفه ای كه دارم و اگر در جایگاه دیگری بودم هم دفاع می كردم. واقعیت این است كه انتخابات 88 یكی از بی نقص ترین و سالم ترین انتخابات ها بود؛ البته از جهت انتخاباتی كه ما در شورای نگهبان برگزار كردیم.

بالاخره دولت هم در انتخابات نقش داشته و انتخابات را دولت برگزار كرده است.
ممكن است شما ایراد بگیرید كه فلان رفتار دولت صحیح نبوده یا اشكال داشته است. اینها ممكن است در جای خودش صحیح باشد. من نمی خواهم قضاوتی در این زمینه داشته باشم؛ اما آنچه به عنوان ناظر در شورای نگهبان دیدیم، این بود كه انتخابات در یك روند صحیح شكل گرفت. آرا هم صحیح شمارش شد و همان آرایی كه مردم به صندوق ها ریخته بودند از صندوق ها بیرون آمد. غیر از این برعهده شورای نگهبان نبوده و نیست. بنابراین ما از كارنامه شورای نگهبان در انتخابات 88 مثل سایر انتخابات ها دفاع می كنیم. در انتخابات 88 چون مسوولیت كلان نظارت هم به نوعی برعهده شخص بنده بود از جزء جزء اقداماتی كه شورای نگهبان انجام داده است، دفاع می كنم.

یك سری از اتفاق ها و موضوع ها واقعی است. بالاخره یك سری اتفاقاتی در خیابان ها افتاد كه واقعی بود. قبول دارید بخشی از عدم پذیرش نظر شورای نگهبان از طرف بخشی از مردم به دلیل ذهنیتی بود كه قبل از انتخابات به واسطه عملكرد بعضی از اعضای این شورا یا عملكرد قبلی شورا در ردصلاحیت نامزدهای انتخابات مجلس و... به قول شما بیشتر از یك رنگ ایجاد شده بود؟
ما حرف مان این بود كه دوستان مان چه كسانی كه به عنوان نامزد در انتخابات شركت كرده بودند و چه طرفدار آنها، بیایند اینجا بنشینیم با هم صحبت كنیم. مدارك را ببینیم، نظرات را بشنویم و در نهایت به این نتیجه برسیم كه چه راهكاری می توانیم در این زمینه داشته باشیم. فرض كنید من هر روز جلو به روزنامه شرق بیایم و شعار دهم كه روش شما درست نیست. شما من را می بینید، می خندید و می روید؛ چون شما در داخل روزنامه هستید و براساس اصولی كه قبول كرده اید كار می كنید. بر اساس آن شرایط حرفه ای مطمئن هستید كه مشكلی وجود ندارد. حالاهر چقدر من بیایم داد و بیداد كنم شما وقعی نمی نهید. ممكن است دفعه اول بگویید كه بیا بنشینیم با هم صحبت كنیم، دفعه دوم بگویید برو هر مرجع قانونی كه می خواهی شكایت كن. اما دفعه سوم ممكن است توی گوش من بزنید و بگویید چرا مزاحم كار ما شدید. می خواهم عرض كنم كه در فضای رسیدگی به مسایل و اختلافات یك اصول و قواعد پذیرفته شده ای در هر جامعه ای هست و ما باید این اصول پذیرفته شده را قبول كنیم. این نمی شود كه من بیایم بگویم كه شورای نگهبان آن دفعه اشتباه كرد، آن حرف را زد پس تمام كارهایش اشتباه است. مثلاروز چهارشنبه قبل از انتخابات، نماینده آقای موسوی به شورا آمدند و این موضوع را مطرح كردند كه با این شرایط این انتخابات را قبول نداریم. گفتم جمعه انتخابات برگزار می شود و صلاحیت ها نیز تایید شده اند. وی گفت: یكی از نامزدها علیه نامزد ما موضع گیری كرده است و این حرف هایی كه زده تهمت است. من به ایشان گفتم شما بروید قوه قضاییه موضوع را رسیدگی كنید. اگر تا جمعه كه روز برگزاری انتخابات بود قوه قضاییه حكم محكومیتی علیه این فرد صادر كرد این موضوع را با اعضای شورا مطرح می كنم و اگر آن فرد محكوم شده باشد، از ورود وی به انتخابات جلوگیری می كنیم ولی اینكه ما بنشینیم براساس اندیشه ها و تصورات خودمان بگوییم نامزد طرف مقابل، نباید باشد زیرا خلاف كرده، این چیزی را حل نمی كند.

بحث من بر سر آن ذهنیت واقعی است كه در میان بخشی از مردم در مورد شورای نگهبان وجود دارد و به نظر باید برای شما به عنوان سخنگوی این شورا مهم باشد.
بله. ممكن است ذهنیت های متفاوتی وجود داشته باشد.

و این ذهنیت ها به دلیل عملكرد برخی اعضای شورای نگهبان نیست؟
نه. این گونه نیست. چون به نظر من شورای نگهبان در بحث بررسی صلاحیت ها در انتخابات 88 آزمون خوبی پس داد. افرادی به عنوان نامزد پذیرفته شدند و صلاحیت شان مورد تایید واقع شد كه بعدا در قضایای پس از انتخابات نقش داشتند. اگر قرار بود شورای نگهبان یك كار جانبدارانه ای انجام دهد قبل از این در بررسی صلاحیت ها، صلاحیت آنها را رد می كرد.

من یك مثال می زنم. الان مجلس یك هیات تحقیق و تفحص برای تحقیق از سهام عدالت تشكیل داده است و كمیته تحقیق و تفحص در گزارش اولیه اش به مجلس اعلام كرده كه دولت نهم در آستانه انتخابات به 9میلیون نفر، نفری 80هزار تومان پول به عنوان سهام عدالت پرداخت كرده است. آن هم در حالی كه یا سهامی وجود نداشته یا سیكل قانونی واگذاری رعایت نشده یا اصلاسودی در كار نبوده. آیا در زمان انتخابات ریاست جمهوری دهم گزارش هایی در این زمینه به شورا نمی رسید.
ابدا چنین چیزی نبود. شما بعد از دو سال ونیم می بینید كه این موضع هنوز در دست بررسی است. گزارش هایی كه من در این رابطه دیده ام صحت و سقم شان تایید نشده است.

و اگر كمیته تحقیق و تفحص مجلس تایید كند كه این اتفاق افتاده، برای شورای نگهبان در جهت ارزیابی عملكردش در انتخابات ریاست جمهوری دهم جای تامل ندارد؟
ممكن است جای تامل داشته باشد اما اینكه ما در شورای نگهبان در این رابطه چه اقدامی می توانیم انجام دهیم را قانون دیگر پیش بینی نكرده است. مثل نمایندگی مجلس كه ممكن است كسی صلاحیتش تایید شود و در انتخابات رای آورد اما بعدها مشخص شود كه اقداماتی هم برای خرید رای یا این گونه موارد انجام داده است. آن وقت عملاكاری از دست ما بر نمی آید و نمی توانیم به گذشته باز گردیم.

در بحث رد صلاحیت ها در بعضی از انتخابات می بینیم كه فردی در انتخابات مجلس دوم تایید صلاحیت شده و در سوم رد شده بعد در مجلس چهارم دوباره صلاحیت اش تایید شده و باز هم در مجلس پنجم رد. چطور است كه یك نفر در مجلس سوم مسلمان است، در چهارم نیست، پنجم هست، ششم نیست و...
به نظر من این وظیفه شماست كه در رسانه ها این گونه مسایل را تبیین كنید. گاهی اوقات مثلااعلام شده كسی به استناد بند یك ماده «28» كه اعتقاد و التزام به اسلام است رد صلاحیت شده و او می آید می نویسد اشهد ان لااله الاالله و می گوید من شهادتین را دادم پس مسلمان هستم. ما هم بر اساس آموزه های اسلامی می توانیم صلاحیت او را با این سند جدید دوباره بررسی كنیم. در واقع همان بحث «ملاك حال كنونی» افراد است كه پیش می آید.

یعنی اشكالی ندارد یك نفر در یك دوره به دلیل عدم التزام به اسلام رد شود، در دوره بعد تایید و برای چندین بار این سیكل ادامه یابد.
این هم ممكن است اتفاق بیفتد و مربوط به مواردی است كه فرد می آید به شورا و می گوید آن دلایلی كه شما مرا رد صلاحیت كردید به این دلایلی كه الان ارایه می كنم، رد است.

و این چرخه تایید و رد صلاحیت می تواند تا كجا ادامه یابد؟
این موارد خیلی نادر است؛ ولی اتفاق می افتد. شما در مجموع هشت دوره مجلس را وقتی مرور می كنید، می بینید تعداد كمی با چنین شرایطی روبه رو هستند.

پس با توجه به توضیحات شما در انتخابات آینده نیز همچنان نوع نظارت شورای نگهبان مثل گذشته است؟
بله، مثل گذشته است.

در این صورت با توجه به فضای سیاسی كشور و اینكه می گویید شورای نگهبان در بررسی صلاحیت ها و برگزاری انتخابات همانند گذشته عمل می كند و بحث كمیته مستقل را هم منتفی اعلام می كنید و صیانت از آرا را هم وظیفه انحصاری شورای نگهبان می دانید و در یك كلام به قول خودتان هیچ رقیبی در زمینه انتخابات نمی پذیرید، میزان مشاركت مردم در انتخابات پیش رو را در چه سطحی ارزیابی می كنید؟
من فكر می كنم ان شاءالله مشاركت خوبی داشته باشیم. به رغم قیل وقال هایی كه بین جناح ها و گروه های سیاسی است، ولی مردم وظیفه خودشان را می دانند و آن پاسداری از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است؛ البته بحث هایی مطرح می شود و تبلیغاتی صورت می گیرد مبنی بر اینكه مردم تمایل ندارند در انتخابات شركت داشته باشند ولی وقتی كه انتخابات برگزار می شود، می بینیم با درصد خوبی مردم مشاركت دارند.

اما حتی نظر برخی از اصولگرایان با شما مخالف است. مثلاعماد افروغ كه از فعالان اصولگرا است معتقد است، حضور مردم و نخبگان در انتخابات آینده پررنگ نخواهد بود به این دلیل كه با توجه به حوادث قبل و بعد از انتخابات سلب اعتماد عمومی صورت گرفته و باید این اعتماد مرمت شود، چه از ناحیه كسانی كه می خواهند وارد عرصه شوند و خودشان را عرضه كنند و چه از سوی مردمی كه می خواهند شركت كنند؛ آیا از سوی شورای نگهبان مرمتی صورت خواهد گرفت؟
این هم یك اظهارنظر است مثل بقیه اظهارنظرها. ایشان حق دارند اظهارنظر كنند اگرچه من خیلی موافق اظهارنظر ایشان نیستم.

چند ماهی است كه یك جریانی بروز كرده به نام جریان انحرافی كه از سوی برخی شخصیت های نظام موضع گیری های زیادی علیه این جریان صورت می گیرد. منتقدان می گویند اینها از طریق راه های نامشروع پول های كلانی به دست آورده اند و با كمك برخی مقام های كلان دولت قصد دارند 150 كرسی مجلس نهم را تصاحب كنند. نوع مواجهه شورا با این جریان به چه صورتی خواهد بود؟
مانند بقیه گروه ها باز هم معیار ما تنها قانون است. یعنی اگر رفتار افراد در چارچوب قانون و مقررات باشد، مورد تایید واقع می شوند و اگر نباشد قطعا مقابله می شود. شاید این طور سوال كنید كه با توجه به فضای سیاسی و حرف هایی كه نسبت به برخی افراد مطرح شده شورای نگهبان باید دقت بیشتری داشته باشد. بله، سعی خواهیم كرد دقت بیشتری داشته باشیم تا اگر كسی خدای ناكرده از منابع بیت المال استفاده می كنند كه كرسی های مجلس را به دست بیاورد با او برخورد كنیم. نمونه هایی را هم در تاریخ انتخابات داشتیم. حتی در رابطه با انتخابات خبرگان برخی افراد اقداماتی در دوره تبلیغات شان انجام دادند كه در نهایت صلاحیت شان مورد تایید واقع نشد. می خواهم عرض كنم كه به همه دقت می شود؛ چه نسبت به گروه ها یا فرقه ها یا جریانات سیاسی كه اشاره كردید چه درمورد جناح ها و گروه های سیاسی كه از قدیم وجود داشته اند. برای ما هیچ تفاوتی ندارد ولی سعی خواهیم كرد، دقت بیشتری داشته باشیم برای اینكه مشكلی به وجود نیاید.

اما گویا اصولگراها خیلی روی كمك شورای نگهبان برای مواجهه با كاندیداهای نزدیك به برخی نزدیكان رییس جمهور در مجلس آینده حساب می كنند. آنها می گویند این جریان زورش خیلی زیاد شده؛ 150 بلكه 200 كرسی را هم می خواهند به دست بیاورند. به قول آنها از مهره های سفید هم استفاده می كند تا شناخته شده نباشند. ولی شورای نگهبان جلوی اینها را می گیرد؛ این حساب اصولگرایان را حساب درستی می دانید؟
من حساب و كتابش را نمی دانم، ولی ما تلاش خواهیم كرد تا كسانی كه در جهت خلاف مسایل نظام حركت می كنند یا رفتارهای آنها منطبق با قانون نیست از ورودشان به مجلس جلوگیری شود.

ممكن است افرادی كه به جریان انحرافی منتسب هستند از فیلتر شما رد شوند؟
سعی می كنیم صلاحیت كسانی كه رفتارشان مغایر با قانون و مصالح نظام است، تایید نشود.

آیا كسی به دلیل بحث های رمالی و جن گیری یا نزدیكی به برخی از نزدیكان رییس جمهور مثل آقایان مشایی و بقایی رد صلاحیت می شود.

به این مسایل اعتقادی ندارم. به دوستانم هم گفتم اصلابه این مسایل نپردازید. خیلی برای من محل توجه نیست.

پس كسی به دلیل نزدیكی با آقایان بقایی و مشایی رد صلاحیت نمی شود.
نمی دانم، اگر در قانون آمده باشد كه به دلیل دوستی با كسی می توانیم كسی را رد صلاحیت كنیم ممكن است و اگر نیامده، خیر..../تحلیل:انتخاب


ویدیو مرتبط :
سخنگوی شورای نگهبان

خواندن این مطلب را به شما پیشنهاد میکنیم :

مطهری: در میان اصلاح طلبان کسی جز خاتمی رای ندارد/ اگر به دلیل فشار احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم



مطهری: در میان اصلاح طلبان کسی جز خاتمی رای ندارد/ اگر به دلیل فشار احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم

علی مطهری گفت که به خاطر دگر اندیشی و تفکر منتقدانه نمی‌توان دانشجو یا استاد را از تحصیل یا تدریس محروم کرد.

 

اخبار,اخبارجدید,اخبار جالب

 

علی مطهری نماینده مردم تهران  درباره برخورد با اساتید و دانشجویان توسط وزارت علوم گفت: مجلس می تواند وزیر علوم را احضار و از وی در این باره سوال کند. البته بنده الان اطلاع دقیق ندارم که تا کنون چنین اقدامی صورت گرفته است یا خیر.

آنچه مسلم است این است که به خاطر دگراندیشی و تفکر منتقدانه نمی توان دانشجو یا استاد را از تحصیل یا تدریس محروم کرد. اگر استادی در کلاس درس، خارج از موضوع درس، به تبلیغ علیه نظام بپردازد می توان با وی برخورد کرد اما اگر در چارچوب سرفصل های درس خود، ضمن بیان مطالب معین شده، نظر کارشناسی مخالف خود را هم بیان کند یا دارای دیدگاه های اجتماعی و سیاسی متفاوت از دیدگاه نظام باشد نمی توان به این بهانه وی را از حق تدریس محروم نمود.

اهم سخنان مطهری در ادامه به نقل از قانون می‌آید:

قطعا ما در کشور نیاز به احزاب قوی و فعال داریم. همین آشفتگی که ما در ایام انتخابات با آن روبرو می شویم به دلیل فقدان احزاب اصیل، با سابقه و فعال است. اگر احزاب قوی وجود داشته باشند می توانند به عنوان اتاق فکر عمل کرده و کادرسازی نمایند و کاندیداهای مناسب را به جامعه معرفی کنند و مردم با اعتماد به یک حزب به کاندیدای مورد حمایت او رای دهند و این سردر گمی که اکنون شاهد آن هستیم وجود نخواهد داشت و پس از انتخاب نیز حزب پاسخگوی معرفی خود خواهد بود. با وجود احزاب قوی و شناسنامه دار، فرصت طلبان قادر نخواهند بود از فضای آشفته سوءاستفاده کنند و سوار بر قدرت شده و 4 یا 8 سال کشور را دچار حوادث و مشکلات نمایند. از این نظر حضور احزاب ضروری است.

اما در کشور ما مسئله رابطه حزب با اصل ولایت فقیه موضوع مهمی است که این رابطه چگونه تعریف می شود. اگر برداشت ما این طور باشد که احزاب حق اظهار نظر بر خلاف نظر ولی فقیه را ندارند، طبیعتا احزاب برای ادامه فعالیت خود با مشکل مواجه می شوند و عملا احزاب آزاد نخواهیم داشت.

اما اگر برداشت صحیح از اصل ولایت فقیه را داشته باشیم که ما مجاز به اظهار نظر مخالف نظر ولی فقیه هستیم ولی در عمل و احکام حکومتی باید ملتزم باشیم، تا حد زیادی این مشکل حل خواهد شد. نگاه درست به اصل ولایت فقیه یکی از لوازم تشکیل احزاب قوی است.

ما در زمینه احزاب با مشکل کمبود قانون مواجه نیستیم. البته اگر اصلاحی لازم باشد باید انجام شود. مشکل ما در سختگیریها و تنگ نظریها در صدور مجوز و مدارا با احزاب رخ می دهد. کمیسیون ماده 10 احزاب گاهی سختگیریهای بیش از حد و غیر ضروری اعمال می کند و به سادگی مجوز تاسیس حزب نمی دهد و با احزاب موجود منتقد برخورد می کند و احیانا میان احزاب و گروه های سیاسی برای برگزاری کنگره یا تجمع تبعیض روا می دارد. این مسائل باید حل شود.

انتخابات هر چه مردمی تر و واقعی تر باشد به نفع نظام و کشور است و به هر میزان به سمت انتصاب پیش برویم به کشور آسیب جدی وارد می گردد. اکنون برخی از گروههای سیاسی و مردم تصور درستی از انتخابات ندارند.

به عبارت دیگر برخی آسیب ها همواره انتخابات را تهدید می کرده است. بنده اعتقاد دارم برخی از حوادثی که در انتخابات 88 رخ داد ناشی از برداشت اشتباهی است که از ماهیت انتخابات در جمهوری اسلامی وجود دارد.

یکی از بزرگترین آسیبهای ما در این عرصه وارد کردن رهبری در امر انتخابات است. عده ای تلاش می کنند تا رهبری را وارد عرصه انتخابات کنند، در حالی که خود ایشان چنین روش و نگاهی ندارند. رهبری نهایتا برخی معیارها را بیان می کنند و در بعضی مواقع صراحتا اعلام نموده اند که نظر بنده را کسی نمی داند. متاسفانه عده ای کاسه های داغ تر از آش طوری به جامعه القا می کنند که مثلا نظر رهبری به آقای الف است.

در نتیجه جامعه دو قطبی می شود. برخی از کسانی که به رهبری ارادت ویژه ای دارند و به اصطلاح ولایت مدار هستند از هر تلاشی دریغ نمی کنند تا آن کاندیدای خاص رای بیاورد و عده ای هم که منتقد و مخالف و احیانا معاند هستند تمام کوشش خود را مصروف می دارند تا آن شخص رای نیاورد. این اتفاق نقطه آغاز فتنه اسنت و منجر به پدید آمدن خصومتها در جامعه می گردد.

ما باید به این نکته کلیدی توجه کنیم که انتخابات متعلق و مرتبط با مردم است و ارتباط ناچیزی با رهبری دارد. ارتباط انتخابات با رهبری صرفا در مرحله بررسی صلاحیت هاست. به این معنی که مقام رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال نظر می نمایند و این حق قانونی ایشان است و اشکالی هم ندارد و ما بیش از این حقی برای وارد کردن رهبری در انتخابات نداریم اما این که بعد از معرفی کاندیداهای صالح از طرف شورای نگهبان به دنبال کشف نظر رهبری باشیم کار درستی نیست.

این که برخی افراد عنوان می کنند که من از رهبری برای کاندیداتوری در انتخابات کسب اجازه کردم، تعبیر اشتباهی است زیرا اساسا نیازی به اجازه گرفتن از ایشان نیست. در واقع این دوستان برای کاندیداتوری باید از مردم اجازه بگیرند وکسب تکلیف کنند.

این یک آسیب جدی است که معمولا وجود دارد. این دیدگاه غلط در بین اصولگرایان به وفور یافت می شود که به صورت مداوم در همه مسائل مربوط به حوزه وظایف و اختیارات خود تاکید دارند که باید ببینیم نظر رهبری چیست. اصولا در انتخابات، هر شخص یا گروهی باید خودش با استفاده از معیارهای اسلامی به فرد اصلح برسد.

نظر رهبری از طریق شورای نگهبان اعمال می شود و افرادی که از طرف شورای نگهبان صلاحیتشان تایید می شود قطعا مورد تایید رهبری هستند و صلاح نیست که ما به دنبال کشف نظر رهبری باشیم و ببینیم مکنون قلبی ایشان چیست. این بزرگترین آسیب است که در هر انتخاباتی خودنمایی می کند و باید دفع شود.

سختگیریهای بی مورد و افراطی در بررسی صلاحیت نامزدها در شورای نگهبان هم آفت دیگر انتخابات است. شورای نگهبان نباید به بهانه های واهی، از حضور منتقدان در عرصه انتخابات ممانعت به عمل آورد، نباید گرایشهای سیاسی و گروهی را در امر تایید صلاحیت نامزدها دخالت دهد.

آسیب و آفت دیگر، بسته بودن فضای مطبوعات و به طور کلی رسانه ها است. اگر رسانه ها در بیان حقایق آزاد نباشند نشاط و مشارکت مناسب در انتخابات حاصل نمی شود.الان فضای خوبی بر مطبوعات حاکم نیست و سخت گیری های غیر ضروری وجود دارد و من به عنوان نماینده قوه مقننه در هیئت نظارت بر مطبوعات شخصا از این فضا راضی نیستم.

برخی تصور می کنند رییس جمهوری که با رای بالا انتخاب شود ممکن است با اتکا به آرای خود از اوامر رهبری اطاعت نکرده و سر باز زند، در نتیجه خواهان انتخاباتی قابل کنترل و محدود هستند. در واقع این دوستان باید نگاه خودشان را به اصل ولایت فقیه تغییر دهند.

اگر از طرف اصلاح طلبان آقای خاتمی بیاید وضعیت خوبی خواهند داشت اما بعید می دانم دیگر چهره های اصلاح طلب که تا کنون مطرح شده اند رای قابل توجهی کسب کنند. گروه آقای احمدی نژاد هم اگر نظرشان روی آقای مشایی باشد، جای بحث دارد.

بنده اصولا آقای مشایی را رجل سیاسی نمی دانم که بخواهند کاندیدای ریاست جمهوری شوند. گذشته از اینکه ایشان افکار خاصی دارند که با ایدئولوژی و آرمانهای انقلاب سازگاری ندارد، کسی که صرفا چند سال رئیس دفتر رئیس جمهور یا رئیس میراث فرهنگی بوده رجل سیاسی محسوب نمی شود، ضمن اینکه خود آقای احمدی نژاد هم در سال 84 رجل سیاسی نبود و شورای نگهبان نباید صلاحیت ایشان را تایید می کرد. خوب ایشان تایید صلاحیت شدند و در این چند سال کشور ضرر های آن را مشاهده کرده است.

اگر فرض کنیم که به دلیل برخی تهدیدها و فشارهای آقای احمدی نژاد، شورای نگهبان صلاحیت آقای مشایی را تایید کند باید ختم انقلاب را اعلام کنیم.

آقای مشایی کسی است که می گوید دوران اسلام گرایی، به دلیل اینکه القاعده و طالبان هم دم از اسلام می زنند خاتمه یافته است و باید بجای اسلام از ایران و مکتب ایران سخن گفت یا معتقد است که اسلام یعنی عشق به همه انسانها و دین اسلام با مسیحیت و سایر ادیان تفاوتی ندارد. این افکار در ظاهر برای عده ای خوشایند است اما در واقع بسیار خطرناک است. نوعی عرفان کاذب و صوفی گری است/خبرآنلاین