سخنان جالب یك عضو پایداری

 سخنان جالب یك عضو پایداری
پیش گرفتن دست برای پس نیفتادن

برای تحلیل وضعیت یك جناح یا گروه سیاسی كافی است سخنان عناصر اصلی آن گروه را تجزیه و تحلیل كنیم و منطق پنهان مانده در پشت پرده اظهارات آنان را عیان كنیم. جبهه پایداری وضعیتی ناپایدار در جبهه اصولگرایی دارد. آنها از یك سو می‌خواهند حمایت خود از احمدی‌نژاد را تداوم دهند، و از سوی دیگر درصددند كه میان اصولگرایان وحدت ایجاد كنند. چنین گامی متناقض است، زیرا مثل این می‌ماند كه كسی هم بخواهد ورزیده شود و همزمان همیشه در حال استراحت باشد!

 وقتی كه فردی مثل آقای توكلی، احمدی‌نژاد را اصولا جزو مجموعه اصولگرایان نمی‌داند و معتقد است كه «آقای احمدی‌نژاد منتسب به اصولگرایان بود؛ هر چند نه او خودش را اصولگرا می‌دانست و نه من او را اصولگرا می‌دانستم»، چگونه می‌توان چنین وحدتی را به دست آورد؟ خدا می‌داند. روزنامه اعتماد در چهارشنبه گذشته گفت‌وگویی را با آقای حسینیان از اعضای اصلی جبهه پایداری انجام داده است كه نكات مهمی دارد و توجه به ساختار آن، می‌تواند به درك بهتر از این جناح كمك كند.

بخشی از اظهارات وی در این مصاحبه را با هم مرور می‌كنیم:
«من از احمدی‌نژاد حمایت كرده‌ام و اگر اوضاع همین‌طور باشد همچنان بر این حمایت خودم اصرار دارم. اما تا حالا هیچ پیشنهادی برای اتحاد هیچ گروه و جبهه‌ای برای احمدی‌نژاد نداشته‌ام. چون من احمدی‌نژاد را دارای یك پایگاه مردمی و كف مشخص رای می‌دانم كه احتیاجی ندارد تا برای موفقیت در انتخابات در كنار كسی قرار بگیرد یا بخواهد از آرای گروهی به نفع خودش و موفقیت شخصی‌اش استفاده كند.

من فكر می‌كنم در نهایت اگر در این معادله كسی به كس دیگر احتیاج داشته باشد، این اصولگرایان هستند كه به احمدی‌نژاد نیاز دارند. هم از نظر سبد رای احمدی‌نژاد و هم از این نظر كه بتواند به حركت آنها نظم دهد... ظرفیت آقای احمدی‌نژاد، شخص خودش است... وقتی می‌گوییم تیم احمدی‌نژاد، آن تیم بدون این شخص ظرفیت چندانی ندارد. نه اینكه از نظر من آن تیم بدون كارایی باشد اما من فكر می‌كنم ظرفیتی كه آقای احمدی‌نژاد به وجود آورد، در شخص خودش متجلی می‌شود و بقیه هم زیر این سایه شخصیت می‌گیرند. بنابراین جایی هم آن را به كار می‌گیرد كه بتواند تعیین‌كننده باشد... اینقدر كه شما اصلاح‌طلبان و دولت، آقای لاریجانی را این روزها دوست دارید، رفقای دیروزشان به ایشان نزدیك نیستند. به هر حال آقای لاریجانی راه خودش را می‌رود و راهش جداست.»

نخستین و مهم‌ترین مساله این گفت‌وگو این است كه كلیت جناح اصولگرایی نزد این افراد به یك شخص یعنی احمدی‌نژاد تقلیل یافته است. شخصی كه هیچ یك از اطرافیان او نیز واجد حداقلی از اعتبار سیاسی مستقل از او نیستند.

در واقع اصولگرایی كه از گذشته بر یك بدنه قابل توجه و نه فرد متكی بود، اكنون كارش به جایی رسیده كه تنها امیدش به یك فرد است و این پرسش را پاسخ نمی‌دهد كه چرا اصولگرایی به چنین روزی افتاده كه تمامی تخم‌مرغ‌هایش باید در سبد یك نفر چیده شود؟ آیا به دلیل عملكرد ناصحیح خودشان به این روز افتاده‌اند، یا آنكه مردم از آنان روی تافته‌اند؟ از همه مهم‌تر اینكه فرض كنند كه به هر دلیلی وی نتواند در عرصه سیاست حضور پیدا كند، آیا این امر به معنای پایان جناح اصولگراست؟ به علاوه حمایت جبهه پایداری و این عضو جبهه از احمدی‌نژاد چه منطقی دارد؟ آیا برای كسب رای و اعتبار از اوست یا به خط‌مشی و عملكرد او هم ایمان دارند؟ اگر حالت اول است كه بحثی نمی‌ماند، ولی اگر خط‌مشی او را قبول دارند، چرا درباره عملكرد او مسوولیت نمی‌پذیرند؟ چرا صریح و شفاف خود را در وضعیت و میراث وحشتناك باقیمانده از او مسوول نمی‌دانند؟ چرا پاسخگوی فساد گسترده در آن دولت نیستند؟

موضوع دیگری كه از سخنان این عضو جبهه پایداری می‌توان فهمید این است كه علاقه و حمایت وی از احمدی‌نژاد از موضع تاكتیكی و ناچاری است؛ به عبارت دیگر اگر دقت كنیم از هیچ عملكرد و خط‌مشی وی حمایت نمی‌كند، بلكه فقط به این دلیل كه گمان می‌كنند، او زمینه مردمی دارد، می‌خواهند خود را به او نزدیك كنند. چنین نگرشی صد درصد خلاف بدیهیات اصولگرایی است و با هیچ تعریفی از این جناح سازگار نیست. این نوع سیاستِ طفیلی بودن، عارضه جدی برای یك گروه سیاسی است.

جالب اینكه احمدی‌نژاد هم این جماعت را با همین منطق تحویل نمی‌گیرد و به درستی آنها را عددی حساب نمی‌كند، چرا كه این گروه خودشان هم اعتقاد دارند كه عددی نیستند. نكته‌ای كه این آقا فراموش كرده، این است كه سیاست احمدی‌نژاد، سیاست صفر و یك است، یا تمام‌قد با او هستید، یا باید بروید كنار، یا به طور كامل از او حمایت می‌كنید و در واقع خودتان را به او آویزان می‌كنید، یا اینكه بروید و تنهایی عمل كنید. چرا یك نیروی سیاسی باید تا این حد بی‌اصول شود كه خود را به یك فرد آویزان كند؟ تنها یك دلیل دارد، عشق به قدرت به هر قیمت. این گروه سیاسی امروز خود را در موقعیتی كه رای‌آوری باشد نمی‌بیند، نه قادر است از عملكرد احمدی‌نژاد دفاع كند، چون مصداق آش خورده و دهان سوخته می‌شوند، زیرا به گمان آقایان حمایت از احمدی‌نژاد بدون حضور خودش هیچ فایده‌ای ندارد؛ از سوی دیگر حاضر نیستند از عملكرد او انتقاد كنند،

چرا كه خودشان هم در آن شریك بوده‌اند و هرگونه انتقادی به خودشان نیز برمی‌گردد. از عملكرد مستقل خودشان هم نمی‌توانند دفاع كنند، چرا كه در قضیه مخالفت با برجام تیر خلاص را به خودشان زدند. در نتیجه در میان زمین و آسمان معلق مانده‌اند، حتی اصولگرایان دیگر هم از وحدت احتمالی با آنان اجتناب می‌كنند، چون وجود افراد منتسب به این دو گروه اصولگرایی موجب طرح پرسش‌های بی‌پاسخ و فراوانی می‌شود كه به ریزش آرا منجرخواهد شد. چون می‌دانند كه اصولگرایان واقعی با آنان وحدت نمی‌كنند، از الان ساز اخراج آقای لاریجانی را از اصولگرایی كوك كرده‌اند؛ به این می‌گویند پیش گرفتن دست برای پس نیفتادن.

 اخبار سیاسی  -  اعتماد 

اندر گاف های باسوادترین عضو منتقدین توافق ژنو!/ استقبال گسترده از سخنان نماینده "پایداری" در مجلس علیه ژنو: از رادیو فردا تا ارگان منافقین

اخبار سیاسی - اندر گاف های باسوادترین عضو منتقدین توافق ژنو!/ استقبال گسترده از سخنان نماینده "پایداری" در مجلس علیه ژنو: از رادیو فردا تا ارگان منافقین

سخنان اخیر حجت الاسلام سید محمود نبویان، علیه توافقنامه ژنو که در یک جمع دانشجویی بیان شده، با استقبال و پوشش گسترده در رسانه هایی چون رادیو آمریکایی فردا و نیز ارگان سازمان تروریستی مجاهدین خلق (منافقین) روبرو شده است.

این نماینده نزدیک به آیت الله مصباح و جریان پایداری که از تهران به مجلس راه یافته و عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی هم نیست، در سخنرانی خود اظهار می کند که یکی دو جلسه با ظریف و عراقچی داشته و 30، 40 ساعت هم روی توافقنامه ژنو وقت گذاشته و کار کرده است.

 
به نظر می رسد این استاد موسسه آیت الله مصباح، با این میزان کار، یکی از باسوادترین منتقدان توافقنامه ژنو در جریان اصولگراست، چرا که یافته های خود در نقد این توافقنامه را در چند سخنرانی که دعوت شده، بیان کرده و بر خلاف برخی منتقدان این توافقنامه که صرفا تخریب می کنند، بندهای این توافقنامه را به  انگلیسی خوانده و معنی و نقد می کند، هر چند پیگیری های خبرنگار «انتخاب» نشان می دهد ادعاهای وی صحت ندارد.

اندر اشتباهات باسوادترین عضو منتقدین!
نبویان گفته است: در مورد مدت زمان اجرای توافقنامه اگر این مدت زمان ۲۰ ساله را در توافقنامه قید می کردند خیلی بهتر بود اما در توافقنامه نوشته اند long term. یعنی ممکن است اگر امروز مسئول آمریکایی بگوید بیست سال طول می کشد، اما اگر مسئول عوض شود و بگوید پنجاه سال و ما هیچ حرفی برای گفتن نداریم.

در Joint Plan of Action(طرح اقدام مشترک)، دوبار به واژه Long Term، یکبار در «مقدمه» و دیگری در «عناصر گام نهایی یک راه حل جامع» اشاره شده است که با گفته ی ایشان چندان تطابق ندارد.

در «مقدمه» آمده است: هدف از این مذاکرات دستیابی به راه حل جامع(توافق نهایی) طولانی مدت مورد توافق دوجانبه است که اطمینان می دهد برنامه هسته ای ایران منحصرا صلح آمیز خواهد بود.

همچنین در بخش «عناصر گام نهایی یک راه حل جامع» اینگونه آمده است: دوره ی طولانی مدت مشخص شده ای که بر روی آن توافق شود.

وی در ادامه می گوید: در رابطه با طول مدت مذاکرات و مقدار زمانی که نیاز است بگذرد تا اصل تحریم برداشته شود از عراقچی سوال پرسیدم که عراقچی پاسخ داد: ما داد و بی داد کردیم و گفتیم بیست سال خیلی زیاد است. حداکثر پنج سال ولی آن ها در پاسخ گفتند: نه حداقل باید دو رقمی باشد.

این درحالی است که در مقدمه Joint Plan of Action آمده است: این راه حل جامع(توافق نهایی) براساس این اقدامات ابتدایی صورت می گیرد و منجر به گامی نهایی برای طول مدتی می شود که روی آن توافق می شود.این راه حل جامع(توافق نهایی) پروسه ای متقابل و گام به گام است و باعث لغو جامع تمامی تحریم های شورای امنیت سازمان ملل و همچنین تحریم های یکجانبه و چند جانبه کشورها می شود.

البته نبویان در بخشی دیگر تبحر خود در ادبیات انگلیسی را به رخ همگان کشانده و آنطور که خبرگزاری «نسیم» منتشر کرده، می گوید: هدف از این مذاکرات رسیدن به یک راه حل جامع مورد توافق ۲ طرف بوده است و باید یقین پیدا شود که برنامه هسته ای ایران منحصرا صلح آمیز است و جای این سوال است که آمریکا چه زمانی یقین پیدا می‌کند ؟! هرچه به این مملکت ضربه زده‌ شده بخاطر واژه "mutheri”است به معنای دوطرفه است.

این درحالیست که واژه ی مورد اشاره نبویان را تنها می توان در زبان های آسیای شرقی یافت، چراکه در زبان انگلیسی هیچ نشانی از این کلمه وجود ندارد.

این عضو جبهه پایداری در بخشی دیگر بیان می کند: در مقدمه آمده این راه حل جامع متضمن یک برنامه هسته ای است که ازناحیه دوطرف تعریف شده باشد یک طرف ما هستیم و یک طرف هم آمریکا. یکی از صاحب نظران زبان به من گفت این "یک” که در توافق نامه مطرح کردند معنی تحت اللفظی آن نیست.

با این حال در متن مقدمه اینگونه آمده است: این راه حل جامع(توافق نهایی) شامل یک برنامه غنی سازی مورد تعریف طرفین است.

اما نظر نبویان به نقل از یک زبان شناس بی نام و نشان هم چندان درست نیست، چراکه می توان تفسیرهای متفاوتی را در این خصوص ارائه داد اما آنچه در جمله آمده و اهمیت دارد، عبارت «مورد تعریف طرفین» است که به معنای توافق ایران و 1+5 است. با این حال تمامی اشکالات وارده این نماینده مجلس، به توافق جامع(توافق نهایی) است که هنوز مذاکره ای در مورد آن میان ایران و غرب صورت نگرفته است.

استقبال گسترده: از رادیو فردا تا ارگان منافقین!
فایل صوتی سخنرانی او نیز از سوی جریان "جنگ نرم" به صورت گسترده منتشر شده و به عنوان نقد کارشناسانه توافق ژنو به افراد بسیار زیادی ایمیل شده است؛ این جریان که با پشتیبانی برخی مراکز و با هدف مقابله با فتنه فعال شد و برخی فعالان اصولگرای فضای مجازی چند سال قبل، از اعطای ساعتی 7هزار تومان به اعضای این جریان خبر دادند.

علت استقبال ارگان منافقین از این اظهارات روشن است. چرا که منافقین در کنار رژیم اسرائیل، از بزرگترین بازندگان این توافقنامه بودند و این توافقنامه که زمینه ساز بهبود روابط کشورمان با کشورهای مهم دنیا شد، عملا فلسفه وجودی این گروه تروریستی را با چالش مواجه کرد.

 
این گروهک نیمه جان که با سقوط رژیم صدام به سختی ادامه حیات می دهد، تنها در مقاطعی از سوی سیاسیون تندرو آمریکایی و اروپایی برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی مورد استفاده ابزاری قرار می گرفت و اکنون که توافقنامه ژنو، حتی نمایندگان تندرو و ضد ایرانی کنگره آمریکا را به حاشیه رانده، به طریق اولی دلیلی برای اعانه رساندن به این تروریست های ورشکسته باقی نمانده و از همین روست که احساس خطر این گروهک در خصوص توافقنامه ژنو، از اسرائیل هم بیشتر است.

اما آنچه باعث استقبال رادیو فردا از اظهارات نبویان شده، پررنگ و ملموس نشان دادن تحریم ها در دوره احمدی نژاد بوده که با اشاره به "گریه کردن وزرای احمدی نژاد از تحریم ها" در تیتر رادیو فردا برجسته شده است.

 
این رسانه نوشته: سیدمحمود نبویان، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و از نزدیکان محمدتقی مصباح یزدی، در سخنانی گفته است که چندین وزیر محمود احمدی‌نژاد در جلسات غیرعلنی مجلس از فشار تحریم‌ها اشک می‌ریختند.

به گزارش روز چهارشنبه ۲۳ بهمن خبرگزاری فارس، آقای نبویان در جمع دانشجویان «اتحادیه انجمن‌های اسلامی مستقل سراسر کشور» به مسائل مختلفی مانند گریه کردن وزرای دولت محمود احمدی‌نژاد بر اثر تحریم‌ها، علت افزایش قیمت مرغ در سال‌های اخیر، آموزش نیروهای سوری در خاک ایران، انگلیسی حرف زدن محمدجواد ظریف، توافق‌نامه ژنو و موارد دیگر پرداخته است.
 
او درباره تاثیر تحریم‌های بین‌المللی بر اقتصاد ایران گفته که «در اواخر دولت احمدی‌نژاد چند تن از وزیران در جلسات غیرعلنی اشک می‌ریختند».
 
نماینده تهران در مجلس علت «تغییر قیمت مرغ در ماه رمضان سال پیش» را هم به این شکل توضیح داده است: «ما مرغ خریده بودیم و کشتی حامل آن به آب‌های خلیج فارس آمده بود و شش ماه می‌چرخید و از ما حق دموراژ که روزانه ۲۵ هزار دلار است می‌گرفت ولی در ‌‌نهایت کشتی را نتوانستیم تخلیه کنیم چون پول را نتوانستیم دست فروشنده‌اش برسانیم.»
 
محمود نبویان همچنین درباره ارتباط ایران با بحران سوریه گفته که «ما برای سوریه هزینه نمی‌دهیم بلکه سوریه برای ما هزینه می‌دهد» اما افزوده است: «۱۵۰ هزار سوری را به ایران آوردیم و به آن‌ها آموزش نظامی دادیم و ۱۵۰ هزار را همان جا آموزش داده و ۵۰ هزار نیروی حزب‌الله را به آنجا فرستادیم و حزب‌الله هم اعلام کرد که ۸۰ هزار موشک آماده پرتاب شدن به اسرائیل است و این شد که آمریکا در سوریه شکست خورد.»
 
سیدمحمود نبویان با تاکید بر اینکه «سوریه برای ما مهم است»٬ این پرسش را طرح کرده که «پس چرا ما به ترکیه که علیه سوریه کار می‌کرد اقدامی نکردیم؟» و پاسخ داده که «چون یک بانک در ترکیه برای ما کار می‌کرد که آن هم به اسم ما نبود به اسم خودشان بود. اما آمریکا اکنون که با ترکیه یک‌دست نیست به این بانک گیر داده است که تو برای ایران کار می‌کردی.»
 
صادرات نفت: روزانه ۷۰۰ هزار بشکه
سیدمحمود نبویان در سخنرانی خود، به تحریم خرید نفت از ایران نیز اشاره کرده و گفته است: «بدون مبالغه از تیر ماه سال ۹۱ تا اکنون آمریکا اجازه نداده است که یک کشتی خارجی به اسکله ما بیاید و یک قطره نفت بخرد» و «از تیر ماه سال ۹۱ آمریکا همه بانک‌های دنیا را بر روی ما تعطیل کرد در نتیجه ما نمی‌توانیم حتی یک دلار را به صورت بانکی جابه جا کنیم.»
 
این نماینده مجلس با اشاره به وزیر نفت در دولت محمود احمدی‌نژاد گفته است: «آقای قاسمی می‌گفت ما مجبوریم خودمان نفت ببریم، به کشتی‌های خارجی اجازه نمی‌دهند و جمهوری اسلامی هم بیشتر از یک کشتی ندارد که این باعث شد زمانی که می‌خواستیم یک محموله نفت به کره جنوبی برسانیم تا زمانی که برگردد دو ماه طول بکشد.»
 
او همچنین میزان «صادرات» نفت ایران در حال حاضر را «۶۵۰ تا ۷۰۰ هزار بشکه در روز» عنوان کرده است.
 
«زبان انگلیسی با کلاس است»
 بخش دیگری از انتقادات آقای نبویان، متوجه انگلیسی حرف زدن محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران شده است.

 این نماینده مجلس گفته است: «آقای ظریف می‌دانید چه پیامی را به دنیا منتقل می‌کنید؟ زبان انگلیسی با کلاس است، این‌ها بحران هویت است.»
 
محمود نبویان از وزیر امور خارجه ایران نقل قول کرده که در پاسخ به این انتقاد گفته است: «وقتی خبرنگاری انگلیسی سوال می‌کند، من اگر فارسی جواب بدهم حرف من منتقل نمی‌شود. {من} گفتم مترجم ببرید. گفت حاج آقا خیال‌تان را جمع کنم اصلا با ترجمه ۵۰ درصد حرف منتقل نمی‌شود. گفتم اجازه هست من نکته دیگری بگویم از‌‌ همان اول حضرت آقا، هاشمی، خاتمی رفته‌اند و مترجم برده‌اند پس اصلا مشکل ما با دنیای غرب این است که آن‌ها ۵۰ درصد حرف‌های ما را نمی‌فهمند. گفت اتفاقا حاج آقا همینطور است.»
 
آقای نبویان افزوده است: «پس ما هم ۵۰ درصد حرف اوباما را نمی‌فهمیم. در جمع ۱۰۰ درصد حرف هم را نمی‌فهمیم.»
 
توافق ژنو؛ سر تا پا تعهد
توافق‌نامه ایران با گروه ۱+۵ که به توافق ژنو مشهور شده، بخش دیگری از سخنرانی عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس بود.

آقای نبویان این توافق‌نامه را «سر تا پا تعهد» دانسته و گفته است: «در رابطه با طول مدت مذاکرات و مقدار زمانی که نیاز است بگذرد تا اصل تحریم برداشته شود، از {عباس} عراقچی {معاون وزارت امور خارجه ایران} سوال پرسیدم که عراقچی پاسخ داد ما داد و بیداد کردیم و گفتیم بیست سال خیلی زیاد است. حداکثر پنج سال ولی آن‌ها در پاسخ گفتند: نه حداقل باید دو رقمی باشد.»
 
عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس با تمجید از تیم مذاکره کننده هسته‌ای ایران در دوران ریاست سعید جلیلی، گفته است: «زمانی ما در اوج بودیم که مکان و زمان توافق را ما تعیین می‌کردیم و آمریکا تابع بود و می‌پذیرفت. در یک مذاکره کا‌ترین اشتون گفت که دیگر فایده‌ای ندارد. این شماره تماس من، شما خیلی سرسخت هستید.»
 
«ما هم شماره خود را دادیم و گفتیم این هم شماره تماس ما. این اشتون که ناز می‌کرد، ۲۵ روز بعد همین خانم اشتون نه که زنگ بزند سه بار نامه زد که چرا دیگر مذاکره نمی‌آیید. آقایان کلاس‌شان این است که کری به ما زنگ زده است. کلاس داره؟»

اخبار سیاسی - انتخاب